ایشان از شخصیتهای ممتاز انقلاب عظیم ایران است/ ایشان احیاگر فاطمیه شد
۱۶ دی ۱۳۹۹
۱۳:۴۹
۱,۷۲۹
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از مراجع بزرگ و موفق در تاریخ شیعه و تاریخ حوزههای علمیه مرحوم حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی(رضوان الله تعالی علیه) هستند.
شخصیت جامعی که از نظر علمی، هم در علم معقول بر مباحث فلسفی خوب مسلط بود و از شاگردان مرحوم علامه طباطبائی(رضوان الله تعالی علیه) بود و هم در علم منقول متبحر در مباحث فقهی بود و از نظر فقهی و اصولی از شخصیتهای ممتاز و بسیار درخشان تاریخ حوزه علمیه قم هستند. دورهی 28 جلدی تفصیل الشریعه ایشان که شرح تحریر الوسیله امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) است و امام هم نسبت به این کتاب عنایت خاصی داشتند. امروز در بسیاری از درسهای خارج، محور استفاده و نقل نظریات و آراء ایشان است.
از نظر انقلابی بودن یکی از شخصیتهای ممتاز انقلاب عظیم ایران است. از زمانی که امام(رضوان الله تعالی علیه) انقلاب را آغاز کردند ایشان هم به عنوان یکی از شاگردان برجسته امام همراه ایشان بودند و در زمان طاغوت سالها متحمل رنج تبعید شدند و بعد از انقلاب هم به تعبیری که رهبری معظم انقلاب در پیامشان فرمودند در همه مراحل حساس یکی از شخصیتهای تأثیرگذار در انقلاب بودند.
ایشان دهه اول انقلاب در اداره حوزه نقش بسزایی داشتند. برای مدیریت و ساماندهی به حوزهای که قبل از انقلاب هیچ ضابطهای از حیث پذیرش و هیچ نظم و قانونی در آموزش نداشت. با دوستان بزرگوارشان در شورای عالی مدیریت، زحمات فراوانی را متحمل شدند. علاوه بر اینکه برنامههایی برای دروس اصلی حوزه قرار دادند. راهاندازی درس تفسیر، نهج البلاغه و رجال از جمله آثار و خدماتی است که ایشان در همان دوره انجام داد.
با آنکه در انقلاب و حوزه بسیار تأثیرگذار بودند، از نظر زندگی و اعراض از دنیا واقعاً من شهادت میدهم نه به عنوان فرزند ایشان، بلکه به عنوان کسی که بسیاری از اوقات خود را در کنار ایشان گذراندم، هیچ حبّ و علاقهای نسبت به دنیا در ایشان ندیدم. هنگامی که مسئله مرجعیت ایشان مطرح شد هیچ انبساط خاطر و تعلقی نسبت به این امر در ایشان ندیدم. تمام همّ و غمّش این بود از مسئولیتی که خدای تبارک و تعالی بر عهده ایشان گذاشته بتواند برای اسلام استفاده کند.
شخصیت جامعی که از نظر علمی، هم در علم معقول بر مباحث فلسفی خوب مسلط بود و از شاگردان مرحوم علامه طباطبائی(رضوان الله تعالی علیه) بود و هم در علم منقول متبحر در مباحث فقهی بود و از نظر فقهی و اصولی از شخصیتهای ممتاز و بسیار درخشان تاریخ حوزه علمیه قم هستند. دورهی 28 جلدی تفصیل الشریعه ایشان که شرح تحریر الوسیله امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) است و امام هم نسبت به این کتاب عنایت خاصی داشتند. امروز در بسیاری از درسهای خارج، محور استفاده و نقل نظریات و آراء ایشان است.
از نظر انقلابی بودن یکی از شخصیتهای ممتاز انقلاب عظیم ایران است. از زمانی که امام(رضوان الله تعالی علیه) انقلاب را آغاز کردند ایشان هم به عنوان یکی از شاگردان برجسته امام همراه ایشان بودند و در زمان طاغوت سالها متحمل رنج تبعید شدند و بعد از انقلاب هم به تعبیری که رهبری معظم انقلاب در پیامشان فرمودند در همه مراحل حساس یکی از شخصیتهای تأثیرگذار در انقلاب بودند.
ایشان دهه اول انقلاب در اداره حوزه نقش بسزایی داشتند. برای مدیریت و ساماندهی به حوزهای که قبل از انقلاب هیچ ضابطهای از حیث پذیرش و هیچ نظم و قانونی در آموزش نداشت. با دوستان بزرگوارشان در شورای عالی مدیریت، زحمات فراوانی را متحمل شدند. علاوه بر اینکه برنامههایی برای دروس اصلی حوزه قرار دادند. راهاندازی درس تفسیر، نهج البلاغه و رجال از جمله آثار و خدماتی است که ایشان در همان دوره انجام داد.
با آنکه در انقلاب و حوزه بسیار تأثیرگذار بودند، از نظر زندگی و اعراض از دنیا واقعاً من شهادت میدهم نه به عنوان فرزند ایشان، بلکه به عنوان کسی که بسیاری از اوقات خود را در کنار ایشان گذراندم، هیچ حبّ و علاقهای نسبت به دنیا در ایشان ندیدم. هنگامی که مسئله مرجعیت ایشان مطرح شد هیچ انبساط خاطر و تعلقی نسبت به این امر در ایشان ندیدم. تمام همّ و غمّش این بود از مسئولیتی که خدای تبارک و تعالی بر عهده ایشان گذاشته بتواند برای اسلام استفاده کند.
إعراض از دنیا را به نحو أحسن در ایشان مشاهده میکردم به طوری که هم در وصیتنامه ایشان هست و هم همه کسانی که با وضع زندگی ایشان آشنا بودند میدانند ایشان از دنیا رفت و از خودش هیچ ارثی به جا نگذاشت. مقداری وجوهات شرعیه بود که وصیت کردند صرف مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) یا شهریه طلاب شود و ما این افتخار را داریم که توفیق پیدا کردیم بعد از ارتحال ایشان، چهار سال از طرف ایشان در حوزه مقدسه قم شهریه بدهیم و این از افتخارات مرجعیت و از افتخارات حوزه و روحانیت است.
مقدار وجوهات موجود به هنگام ارتحال ایشان در حدی بود که بتوانیم یک ماه شهریه ایشان را بدهیم، اما مقلدین ایشان بعد از ارتحال هم به ما مراجعه کرده و وجوهات میدادند به طوری که تا چهار سال توانستیم شهریه ایشان را به طلاب بدهیم.
در زندگی بسیار زاهد بود، در تمام عمرش زمین و منزلی بهعنوان ملک شخصی به نام خودش نداشت، به هیچ وجه دنبال بدست آوردن چیزی برای خودش نبود. واقعاً از دنیا رفت و از جهت دنیوی هیچ چیز نداشت و هیچ مالی برای خود یا اولاد خودش اندوخته نکرده بود.
از نظر اخلاقی بسیار با مردم ارتباط داشت. وضع زندگی و درد مردم را درد خودش میدانست. گاهی میفرمود من وقتی میبینم یک جنسی گران میشود مینشینم حساب میکنم یک کارگری که چهار پنج اولاد دارد اگر بخواهد همین سیبزمینی را برای سفره خودش و بچههایش تهیه کند، با این گرانی که ایجاد شده چطور میتواند؟
آنگاه اشک از چشمش جاری میشد، ناراحت بود و غصه میخورد، جلسهای نبود که مسئولین نظام خدمت ایشان بیایند و به آنها سفارش مردم و فقرا را نکند!
به تمام مسئولین دولتهای در زمان حیاتش میفرمود امام یک وعدهای داده و من از خدای تبارک و تعالی مسألت میکنم که این وعده را عملی کند، تلاش کنید این وعده را شما عملی کنید. امام به مردم وعده داده بود که آب و برق محرومین رایگان شود. البته آن زمان مسئله جنگ و از بین بردن اموال نظام جمهوری اسلامی توسط ابرقدرتها مطرح نبود اگر دشمنان میگذاشتند به همین نحو در همان اوایل انجام میشد.
در مسائل فرهنگی به مسئولین آن تذکرات میدادند. در پیامهایی که از ایشان صادر شده به خوبی میبینیم در هر صحنهای حضور داشتهاند.
از برجستگیهای بسیار مهم ولایی بودن ایشان بود.
نسبت به اهلبیت علیهم السلام خصوصاً فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، ارادتمندانه عشق میورزید.
اینکه ایشان احیاگر فاطمیه شد، به جهت اهتمامشان به عزاداری فاطمیه و پیامهایی بود که هر سال در اواخر عمرش مردم و شیعیان را دعوت به آن میکرد و میفرمود ما اگر بخواهیم حقی از حضرت زهرا(سلام الله علیها) را ادا کنیم فقط به نوشتن کتاب و سخنرانی نیست، باید به خیابانها بریزیم و عزاداری کنیم، باید دستهجات راه بیندازیم.
یادم هست در همان سال اول مسئولین هیئات قم را دعوت کردند و فرمودند ما وظیفه داریم راجع به حضرت زهرا دستهجات راه بیندازیم و از آنها مصرانه خواستند که بیائید روز سوم جمادی الثانیه را به عنوان عاشورای دوم در تاریخ اسلام قرار بدهیم و نگذاریم مظلومیتهایی که متوجه فاطمه زهرا سلام الله علیها شد به دست فراموشی یا کمرنگ شدن سپرده شود.
در بیت ایشان که به عنوان حسینیه وقف شده است از زمان مرحوم جدمان تاکنون قریب به 90 سال است که مجلس روضه فاطمیه برگزار میکنیم، ایشان در وصیتنامهاش نوشته است من پیامهای زیادی دادهام اما یکی از آن چیزهایی که به آن افتخار میکنم و در عالم برزخ به آن امید دارم پیامهایی است که راجع به فاطمه زهرا(سلام الله علیها) دادهام.
بعد از ارتحالشان برخی از بزرگان ایشان را در عالم رؤیا دیدند به آنها فرموده که حضرت زهرا(سلام الله علیها) در این عالم خیلی به من عنایت کرده است. ان شاء الله در قیامت هم آن عنایت بزرگ را به محبین خودشان خواهند داشت.
شخصیتی بسیار ولایی بود. در رد مطالب برخی از کتابهایی که قیام امام حسین(علیه السلام) را در مسیر غلطی دیگری قرار داده بود. ایشان به همراه آیت الله اشراقی داماد امام کتابی نوشت و از حرکت امام حسین(علیه السلام) و واقعیاتی که در قضایای عاشورا و کربلا وجود داشت دفاع جانانه کرد آن هم در زمانی که تألیف چنین کتابی برای ایشان کاملاً خطر جانی داشت به طوری که حتی مرحوم والدشان به ایشان گفته بودند نسبت به این کتابی که مینویسی خوف جان تو را دارم، ایشان عرض کرده بود که من نوشتن این کتاب را تکلیف خودم میدانم. پدرشان فرموده بودند که اگر تکلیف میدانی من دخالت نمیکنم.
تا پای جان برای اهلبیت(علیهم السلام) ایستاده بود، فریاد میزد، کار میکرد و روی همین جهت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه را یکی از شخصیتهایی میدانست که به خوبی ولایتی را که اهلبیت(علیهم السلام) دنبالش بودند دریافته بود و این انقلاب را ناشی از عاشورا و رشحهای از ولایت اهلبیت و ائمه طاهرین(علیهم السلام) میدانست، لذا خالصانه و متواضعانه در انقلاب حضور داشت.
امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) نیز به ایشان علاقه بسیار وافری داشتند. غیر از اینکه حدود یازده سال شاگرد درس امام بودند، نُه سال هم در درس مرحوم آیت الله العظمی بروجردی(قدس سره) شرکت کردند، مرحوم ایت الله العظمی بروجردی هم به ایشان علاقه شدید داشت. مرحوم امام تعبیر کرده بود من شما را بزرگ کردم و به اندازه مصطفی به شما علاقمندم و این تعبیر بسیار بزرگ و پرمعنایی است.
نسبت به انقلاب، به مذهب شیعه، به حوزههای علمیه، به مردم، خدمات فراوانی کرد و آثار گرانبهایی از خود به جا گذاشتند، تألیفات ایشان چه آنچه که خودشان نوشتند و چه آنچه شاگردان ایشان نوشتند بالغ بر صد جلد میشود که از سوی مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) که از یادگارهای گرانقدر ایشان است منتشر گردیده است. آیت الله العظمی فاضل رضوان الله تعالی علیه از شخصیتهای تحولگرای حوزه و دنبال ایجاد تحول در حوزه بود و امروزه ما میبینیم مرکز فقهی که آن مرحوم تأسیس نموده مجتهدان خوبی را پرورش داده، اساتید و محققان خوبی را تحویل جامعه و حوزه داده و منشورات فراوانی عرضه کرده است که در جای خودش نیاز به بیان مفصل دارد.
شعبه مرکزی مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) در قم، و شعبات آن در مشهد، افغانستان و سوریه از آثار و از یادگارهای بزرگ ایشان است.
رضوان خدا بر ایشان و بر امام بزرگوار و همه مراجعی که در تحکیم مذهب اهلبیت(علیهم السلام) کوشیدند و این امانت را امروز به دست ما دادند.
خداوند همه مراجعی را که درگذشتند با اهلبیت(علیهم السلام) و پیامبر(صلی الله علیه و آله) محشور کند و سایه مراجع موجود خصوصاً رهبری معظم انقلاب را مستدام بفرماید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
مقدار وجوهات موجود به هنگام ارتحال ایشان در حدی بود که بتوانیم یک ماه شهریه ایشان را بدهیم، اما مقلدین ایشان بعد از ارتحال هم به ما مراجعه کرده و وجوهات میدادند به طوری که تا چهار سال توانستیم شهریه ایشان را به طلاب بدهیم.
در زندگی بسیار زاهد بود، در تمام عمرش زمین و منزلی بهعنوان ملک شخصی به نام خودش نداشت، به هیچ وجه دنبال بدست آوردن چیزی برای خودش نبود. واقعاً از دنیا رفت و از جهت دنیوی هیچ چیز نداشت و هیچ مالی برای خود یا اولاد خودش اندوخته نکرده بود.
از نظر اخلاقی بسیار با مردم ارتباط داشت. وضع زندگی و درد مردم را درد خودش میدانست. گاهی میفرمود من وقتی میبینم یک جنسی گران میشود مینشینم حساب میکنم یک کارگری که چهار پنج اولاد دارد اگر بخواهد همین سیبزمینی را برای سفره خودش و بچههایش تهیه کند، با این گرانی که ایجاد شده چطور میتواند؟
آنگاه اشک از چشمش جاری میشد، ناراحت بود و غصه میخورد، جلسهای نبود که مسئولین نظام خدمت ایشان بیایند و به آنها سفارش مردم و فقرا را نکند!
به تمام مسئولین دولتهای در زمان حیاتش میفرمود امام یک وعدهای داده و من از خدای تبارک و تعالی مسألت میکنم که این وعده را عملی کند، تلاش کنید این وعده را شما عملی کنید. امام به مردم وعده داده بود که آب و برق محرومین رایگان شود. البته آن زمان مسئله جنگ و از بین بردن اموال نظام جمهوری اسلامی توسط ابرقدرتها مطرح نبود اگر دشمنان میگذاشتند به همین نحو در همان اوایل انجام میشد.
در مسائل فرهنگی به مسئولین آن تذکرات میدادند. در پیامهایی که از ایشان صادر شده به خوبی میبینیم در هر صحنهای حضور داشتهاند.
از برجستگیهای بسیار مهم ولایی بودن ایشان بود.
نسبت به اهلبیت علیهم السلام خصوصاً فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، ارادتمندانه عشق میورزید.
اینکه ایشان احیاگر فاطمیه شد، به جهت اهتمامشان به عزاداری فاطمیه و پیامهایی بود که هر سال در اواخر عمرش مردم و شیعیان را دعوت به آن میکرد و میفرمود ما اگر بخواهیم حقی از حضرت زهرا(سلام الله علیها) را ادا کنیم فقط به نوشتن کتاب و سخنرانی نیست، باید به خیابانها بریزیم و عزاداری کنیم، باید دستهجات راه بیندازیم.
یادم هست در همان سال اول مسئولین هیئات قم را دعوت کردند و فرمودند ما وظیفه داریم راجع به حضرت زهرا دستهجات راه بیندازیم و از آنها مصرانه خواستند که بیائید روز سوم جمادی الثانیه را به عنوان عاشورای دوم در تاریخ اسلام قرار بدهیم و نگذاریم مظلومیتهایی که متوجه فاطمه زهرا سلام الله علیها شد به دست فراموشی یا کمرنگ شدن سپرده شود.
در بیت ایشان که به عنوان حسینیه وقف شده است از زمان مرحوم جدمان تاکنون قریب به 90 سال است که مجلس روضه فاطمیه برگزار میکنیم، ایشان در وصیتنامهاش نوشته است من پیامهای زیادی دادهام اما یکی از آن چیزهایی که به آن افتخار میکنم و در عالم برزخ به آن امید دارم پیامهایی است که راجع به فاطمه زهرا(سلام الله علیها) دادهام.
بعد از ارتحالشان برخی از بزرگان ایشان را در عالم رؤیا دیدند به آنها فرموده که حضرت زهرا(سلام الله علیها) در این عالم خیلی به من عنایت کرده است. ان شاء الله در قیامت هم آن عنایت بزرگ را به محبین خودشان خواهند داشت.
شخصیتی بسیار ولایی بود. در رد مطالب برخی از کتابهایی که قیام امام حسین(علیه السلام) را در مسیر غلطی دیگری قرار داده بود. ایشان به همراه آیت الله اشراقی داماد امام کتابی نوشت و از حرکت امام حسین(علیه السلام) و واقعیاتی که در قضایای عاشورا و کربلا وجود داشت دفاع جانانه کرد آن هم در زمانی که تألیف چنین کتابی برای ایشان کاملاً خطر جانی داشت به طوری که حتی مرحوم والدشان به ایشان گفته بودند نسبت به این کتابی که مینویسی خوف جان تو را دارم، ایشان عرض کرده بود که من نوشتن این کتاب را تکلیف خودم میدانم. پدرشان فرموده بودند که اگر تکلیف میدانی من دخالت نمیکنم.
تا پای جان برای اهلبیت(علیهم السلام) ایستاده بود، فریاد میزد، کار میکرد و روی همین جهت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه را یکی از شخصیتهایی میدانست که به خوبی ولایتی را که اهلبیت(علیهم السلام) دنبالش بودند دریافته بود و این انقلاب را ناشی از عاشورا و رشحهای از ولایت اهلبیت و ائمه طاهرین(علیهم السلام) میدانست، لذا خالصانه و متواضعانه در انقلاب حضور داشت.
امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) نیز به ایشان علاقه بسیار وافری داشتند. غیر از اینکه حدود یازده سال شاگرد درس امام بودند، نُه سال هم در درس مرحوم آیت الله العظمی بروجردی(قدس سره) شرکت کردند، مرحوم ایت الله العظمی بروجردی هم به ایشان علاقه شدید داشت. مرحوم امام تعبیر کرده بود من شما را بزرگ کردم و به اندازه مصطفی به شما علاقمندم و این تعبیر بسیار بزرگ و پرمعنایی است.
نسبت به انقلاب، به مذهب شیعه، به حوزههای علمیه، به مردم، خدمات فراوانی کرد و آثار گرانبهایی از خود به جا گذاشتند، تألیفات ایشان چه آنچه که خودشان نوشتند و چه آنچه شاگردان ایشان نوشتند بالغ بر صد جلد میشود که از سوی مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) که از یادگارهای گرانقدر ایشان است منتشر گردیده است. آیت الله العظمی فاضل رضوان الله تعالی علیه از شخصیتهای تحولگرای حوزه و دنبال ایجاد تحول در حوزه بود و امروزه ما میبینیم مرکز فقهی که آن مرحوم تأسیس نموده مجتهدان خوبی را پرورش داده، اساتید و محققان خوبی را تحویل جامعه و حوزه داده و منشورات فراوانی عرضه کرده است که در جای خودش نیاز به بیان مفصل دارد.
شعبه مرکزی مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) در قم، و شعبات آن در مشهد، افغانستان و سوریه از آثار و از یادگارهای بزرگ ایشان است.
رضوان خدا بر ایشان و بر امام بزرگوار و همه مراجعی که در تحکیم مذهب اهلبیت(علیهم السلام) کوشیدند و این امانت را امروز به دست ما دادند.
خداوند همه مراجعی را که درگذشتند با اهلبیت(علیهم السلام) و پیامبر(صلی الله علیه و آله) محشور کند و سایه مراجع موجود خصوصاً رهبری معظم انقلاب را مستدام بفرماید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته