مسئولیت روحانیت برای حفظ این نظام و انقلاب مقدس اسلامی مضاعف است

۱۲ تیر ۱۴۰۰

۱۴:۳۹

۱,۲۵۷

خلاصه خبر :
بیانات حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) در جمع اساتید و طلاب مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) مشهد مقدس
آخرین رویداد ها

بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين

امام(علیه السلام) می‌فرماید: «مَنْ مَشَى فِي طَلَبِ الْعِلْمِ خُطْوَتَيْنِ وَجَلَسَ عِنْدَ الْعَالِمِ سَاعَتَيْنِ وَسَمِعَ مِنَ الْمُعَلِّمِ كَلِمَتَيْنِ أَوْجَبَ اللهُ لَهُ جَنَّتَيْنِ كَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَلِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ» (ارشاد القلوب1: 195)؛ کسی که در طلب علم دو خطوه بردارد -ظاهر معنای خطوه همین قدم‌های ظاهری است ولی شاید مراد گام‌های علمی باشد-، اینکه طالب علم در حضور یک عالمی که انسان را به یاد خدا می‌اندازد دو ساعت بنشیند تا دو کلمه از او بشنود و یاد بگیرد، خداوند برای او دو جنت قرار می‌دهد، بعد به این آیه شریفه استناد می‌فرماید: «كَمَا قَالَ اللهُ تَعَالَى وَلِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ»، یعنی حضرت این روایت را از دل این آیه درآورده‌اند.

البته روایات در ذیل این آیه زیاد است، مثل کسی که به خاطر خوف از خدا از انجام گناه چشم‌پوشی کند و در مقابل، شهوتی که به او هجوم آورده ایستادگی کند شهوت مال، مقام، جنسی و هر شهوت دیگری از شهوات دنیا. می‌تواند مالی از طریق حرام پیدا کند و به راحتی در آن تصرف کند اما این کار را نمی‌کند، چون خدا آن را می‌بیند و راضی به این کار نیست.

«لمن خاف مقام ربه» یعنی شأن خدا را حفظ کند. طلب علم هم حفظ شأن خداست، یعنی طالب علم آن شأن بالای علیم بودن خدای تبارک و تعالی را حفظ می‌کند. وقتی می‌گوید علم از خداست، یعنی به خدا عرضه می‌دارد منبع علم تو هستی، ما می‌خواهیم با کسب علم به خود تو و به علم تو نزدیک شویم و از علم تو بهره ببریم. این می‌شود خوف مقام رب  که یک درجه نازله‌ آن ترک گناه است، اما درجه بالای آن همین است که حوزویان و دانش‌پژوهان به آن اشتغال دارند. این مسئله خیلی مهمی است که طلب علم باید برای ما خوف و خشیت به همراه آورد و عظمت خدا را نزد ما بیشتر کند، هر چه علم ما بیشتر شود خضوع‌ ما هم در مقابل خدا و بندگان خدا بیشتر بشود.

در روایات به آثار علم اشاره شده است؛ یکی از آثارش ایجاد خشیت و خضوع و تواضع است، انسان با علم دائماً به ناچیز بودن خودش پی ببرد نگوید حالا که من یک قاعده‌ای، یک مطلبی، یک آیه‌ای، یک فرمولی یاد گرفته‌ام برای خودم کسی شده‌ام. این می‌شود طلب علمی که انسان را متوجه مقام رب و خدای تبارک و تعالی کند.

در ذیل همین آیه شریفه این روایت از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است: « مَنْ عَلِمَ أَنَّ اللهَ يَرَاهُ وَ يَسْمَعُ مَا يَقُولُ وَ يَعْلَمُ مَا يَعْمَلُهُ مِنْ خَيْرٍ أَوْ شَرٍّ فَيَحْجُزُهُ ذَلِكَ عَنِ الْقَبِيحِ مِنَ الْأَعْمَالِ‏ فَذَلِكَ الَّذِي خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى‏» (کافی2: 70)، چه کسی مصداق «من خاف مقام ربه» هست؟ آن کس که بداند در هر لحظه‌ای خدا او را می‌بیند، و آنچه را که می‌گوید می‌شنود، باور داشته باشد که هر آن در محضر خدای تبارک و تعالی است و هر آنچه را که عمل می‌کند چه خیر یا شر خدا می‌بیند.

این علم موجب شود اعمال قبیح را انجام ندهد. در این حدیث بحث قبیح را ذکر کرده و دیگر بحث گناه و حرام را نیاورده، «قبیح» شامل مکروهات هم می‌شود، علم باید انسان را به آنجا برساند که در مورد مکروه هم بگوید چون این هم در یک درجه‌ای از بغض و مفسده نزد خدای تبارک و تعالی قرار دارد آن را ترک می‌کنم، این می‌شود «ذلک لمن خاف مقام ربه».

خدای تبارک و تعالی را شاکریم که ما در همین مسیر قرار گرفته‌ایم و این هم البته اختلاف مراتب دارد. هر کس که باور و توجهش به این مسئله و به این حقیقت بیشتر باشد خدا نورانیت و توفیقات او را بیشتر می‌کند.

بحمدالله امروز در مشهد مقدس در این مرکز فقهی بسیار بانشاط و فعال، طلاب بسیار خوبی در دروس سطح و خارج حضور دارند که واقعاً برای ما نسبت به آینده حوزه بزرگ خراسان، از نقاط امیدآفرین و امیدبخش است. همچنین مرکز مطالعات فرق و مذاهب اسلامی هم با اساتید و فضلای بسیار خوب، برنامه‌های قوی و مباحث ضروری را دنبال می‌کنند.

نکته اول قابل توجه این است که طلبه امروز باید جهانی فکر کند، نباید آخر کار خود را استدلال و استنباط یک فرع فقهی تصور کند، یا آنکه یک نظریه‌ای بدهد و تمام شود، باید جهانی فکر کند. منظورم از جهانی فکر کردن یعنی فقط نیازهای خودش را و حوزه و شهر خودش را نگاه نکند، بلکه ببیند دنیا بر چه مداری می‌چرخد؟ واقعاً اگر این فکر را در اندیشه و در ذهن خود قرار بدهیم برنامه‌های ما تغییر می‌کند و اهدافمان قوی‌تر می‌شود. ببینیم امروز دنیا اقتصاد را اساس سیاست قرار داده یا سیاست را اساس اقتصاد؟ فرهنگ را اساس اقتصاد قرار داده یا اقتصاد را اساس فرهنگ؟ قدرت را اساس سیاست قرار داده یا بالعکس؟‌ اینها بحث‌هایی است که ما نمی‌توانیم خیلی به کُنه آن برسیم ولی باید این را در ذهن داشته باشیم که جهانی و جامع فکر کنیم.

ادعای ما این است و حقیقت هم دارد که دین ما دین جهانی است و این تصریح خود قرآن است که می‌فرماید: «هُوَ الَّذي أَرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدى وَدينِ الحَقِّ لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ وَلَو كَرِهَ المُشرِكونَ»؛ غلبه یافتن بر کل دین، یعنی اسلام باید جهانی بشود، ما که مدعی هستیم می‌خواهیم دین‌شناس باشیم، دین را بفهمیم و به جامعه منتقل کنیم اگر از جهان امروز هیچ اطلاعی نداشته باشیم ندانیم که چقدر مذاهب باطله وجود دارد، چقدر افکار و اندیشه‌های باطل وجود دارد، در همه امور چه توطئه‌هایی وجود دارد، نظیر همین قضیه کرونا که پیش ‌آمد این نگرانی ایجاد ‌شد که آیا این داروهایی که مطرح می‌کنند اهداف دیگری هم غیر از سلامت بشر در کنارش وجود دارد یا نه؟ نگرانی بجایی هم هست، اگر کسی اندیشه‌اش جهانی نباشد این افکار را نمی‌تواند داشته باشد. همینطور وقتی می‌خواهیم فقر و فساد را ریشه‌یابی کنیم باید آن را نه فقط در ایران بلکه در دنیا مورد توجه قرار بدهیم، امروز باید به همه امور با یک اندیشه‌ی جهانی نگاه کنیم.

نکته دوم
اینکه حوزه‌های علمیه باید همراه با علم حرکت کنند، حوزه نمی‌تواند نسبت به آنچه که جزء مسلمات علم روز است بی‌توجه باشد.

به عنوان نمونه این مسئله کرونا که واقع شد کل دنیا را مبتلا کرد. یک ویروس جدیدی که همه نظامات سیاستی، اقتصادی، فرهنگی و علمی دنیا را به هم زد. حال اگر یک کسی در حوزه بگوید کرونا دروغ است! این خیلی بی‌توجهی می‌خواهد. ما باید به واقعیات علمی روز توجه کنیم.

نمونه دوم: امروز با آزمایش DNA کاملاً مشخص می‌شود که پدر و مادر یک بچه کیست؟ خود آقایان هم می‌گویند درصد خطا ندارد و کاملاً موجب یقین و اطمینان است. در کنار این ما یک قاعده الولد للفراش را هم در فقه داریم که شما در شرح لمعه این قاعده را خوانده‌اید، موضوع قاعده هم خیلی روشن است اگر یک بچه‌ای از زنی متولد شد و بین شوهر آن زن و کسی که خدای ناکرده ارتباط نامشروع با زن داشته بر سر این بچه نزاع واقع شود، اسلام روی این قاعده می‌گوید الولد للفراش، این بچه متعلق به صاحب فراش (زوج) است، 1400 سال است که به این قاعده عمل شده ولی اکنون در زمان ما با انجام آزمایشDNA  موضوعی برای این قاعده وجود ندارد چون اصلاً شکی باقی نمی‌گذارد. وقتی از طریق این آزمایشات بسیار دقیق که خیلی جهات را می‌تواند روشن کند، مشخص ‌شود که این فرزند متعلق به شخصی است که ارتباط نامشروع داشته، دیگر شکی باقی نمی‌ماند. وقتی شک از بین برود موضوعی برای قاعده الولد للفراش وجود نخواهد داشت. از این رو، حوزه لازم است در جریان واقعیت‌های علمی قرار بگیرد.

امروز علم راجع به مراحل جنین نظر می‌دهد؛ از زمانی که نطفه علقه می‌شود، ‌علقه مضغه می‌شود، مشهور فقها بر اساس روایات معتبر می‌گویند زمان این مراحل 40 روز است و بعد این 40 روز را موضوع دیات هم قرار می‌دهند که اگر جنین در هرکدام از این ایام سقط شد دیه‌اش چه مقدار است. حال اگر علم آمد و اثبات کرد که دقیقاً 30 روز است. در مورد نظریات کارشناس‌های علمی یک وقت بحث می‌کنیم که نظریه اهل خبره چقدر دخالت دارد؟ چقدر اعتبار دارد؟ یک وقت هم بحث می‌کنیم اگر معارض با بعضی از ظواهر روایی ما باشند، آیا نمی‌شود این احتمال را داد در آن زمانی که این امکانات علمی نبوده و بشر نمی‌توانسته زمان فاصله‌ی نطفه و علقه را دقیق مشخص کند، ائمه(ع) برای رفع شک، فاصله زمانی اربعین را مطرح فرمودند، اما حالا که می‌شود فاصله دقیق را تشخیص داد و به یقین رسید، باید بر اساس همین تشخیص عمل کنیم؟

البته نمی‌خواهم نظر نهایی را اینجا عرض کنم! شاید گفته شود در این جهت هنوز این نظریات کارشناسی پخته نشده و صرفاً یک نظریه است ولی فرض ما آنجاست که اگر یک نظریه‌ای برای ما یقین آور شد، همان طوری که ما بحث می‌کنیم در تعارض بین ظاهر آیه قرآن و عقل، یا ظاهر روایت و عقل، کدام معتبر است و کدام مقدم است؟ در تعارض بین ظاهر روایات و نظریه‌های علمی ثابت شده قطعی هم باید همین بحث صورت بگیرد.

اگر کسی بگوید من اصلاً کار ندارم به اینکه علم چه می‌گوید؟‌ من تا قیامت می‌گویم الولد للفراش. این حرف انکار یک حقیقت است و پایه علمی درستی ندارد. ما معتقدیم که علم از شئون خدای تبارک و تعالی است، یک امر بشری محض نیست. مخصوصاً امروز که انظار کارشناس‌های علوم پزشکی می‌تواند برای فقیه تعیین‌کننده باشد. در سایر بحث‌های فقهی هم همینطور است.

نمونه دیگر مسئله رؤیت هلال است. حتماً استحضار دارید سال 84 وقتی والد ما فتوا دادند رویت با تلسکوپ کافی است من یک رساله‌ای در اعتبار ابزار در رویت نوشتم، بعد این بحث دنبال شد و مورد مناقشه واقع گردید. در این بحث یک وقت محل نزاع در این است که آیا رؤیت اطلاق دارد یا نه؟ آقایان می‌گویند اطلاق اشکال ثبوتی دارد که جواب آن را ما دادیم اما الآن حرف ما این است که می‌گوئیم نیازی به اطلاق نیست، ما کاری به اطلاق نداریم، این وسائل قدیم الایام نبوده همین دو سال قبل در شب عید فطر ماه در آسمان ایران بود منتهی با چشم عادی قابل رؤیت نبود، نمی‌شود گفت این ماهی که رفته محاقش را گذرانده و از محاق هم خارج شده، ماه جدید نیست و این زمان مربوط به ماه قبل است.

آیه شریفه که می‌فرماید: «فمن شهد منکم الشهر فلیصمه»، شهر یعنی شهر واقعی، اینکه بزرگانی گفته‌اند ما یک ماه واقعی داریم و یک ماه شرعی، از کجا حقیقت شرعیه برای کلمه شهر به دست آورده‌ایم؟ امروز این وسائل ماه را به ما نشان می‌دهند، مردم هم می‌توانند از همین طریق اعتماد کنند که ماه وجود دارد. من نمی‌خواهم عرض کنم اینکه می‌گویم حتمی است ولی باید روی آن کار بشود و ما هم در موردش خیلی کار کرده‌ایم.

امروز طلاب باید از محصولات علمی روز کاملاً مطلع باشند. این اطلاع ممکن است مسیر برخی از احکام را تغییر بدهد.

نکته سوم ارتباط ما طلبه‌ها با مردم است، تاریخ روحانیت حاکی از این ارتباط است. شما الآن پیرمردهای از بزرگان مدرسین و خطبا را که ببینید رمز موفقیت‌شان ارتباط صمیمی با مردم بوده است، سعی کنیم ارتباط خودمان را با مردم قوی کنیم، مردم ببینند این طلبه درد دین و دنیای مردم را دارد. مبادا خدای ناکرده احساس کنند که طلبه درد دنیای خودش را دارد! می‌خواهد خودش محترم باشد و اعتبار داشته باشد. ما باید سعی کنیم این ذهنیت برای مردم ایجاد بشود که مردم بفهمند ما درد دین و دنیای آنها را داریم، به فکر سعادت دنیا و آخرت آنها هستیم.

نکته چهارم این‌که حوزه‌ها باید در همه صحنه‌های انقلاب حضور داشته باشند. توطئه دشمن جدا کردن روحانیت از نظام است، امروز دشمن در دو مسیر تلاش می‌کند یکی جدا کردن روحانیت از مردم و دیگر جدا کردن روحانیت از نظام، به من و شما می‌گویند دیدید دین در این 40 سال ضربه خورد! پس بیایید دین را از حکومت تفکیک کنید دین به درد حکومت  و سیاست نمی‌خورد، آدم متدین نباید کاری به مسائل سیاسی داشته باشد.

امام عظیم الشأن(قدس سره) آمد و یک خط بطلان بر این فکر کشید و گفت طلبه واقعی آن است که مسائل سیاسی را رصد و مراقبت کند، باید در همه صحنه‌ها برای خدا و نه برای جناح‌بندی و اشخاص و نه برای مقاصد سیاسی، فقط برای خدا و تحکیم دین حضور داشته باشیم، همه افراد موظف هستند این انقلاب را حفظ کنند، روحانی و غیر روحانی، دانشگاهی و حوزوی، پیر و جوان، طلبه و غیر طلبه، ولی مسئولیت من و شما برای حفظ این نظام و انقلاب مقدس اسلامی مضاعف است.

در خاتمه این نکته را متذکر می‌شوم که یک طلبه باید همیشه کار کند، هر جا که هست، باید هر روزمان یک قدمی برای اسلام برداریم نگوئیم تا امروز من مدرس بودم و حالا که مدرس نیستم در خانه استراحت کنم، طلبه بازنشستگی ندارد، طلبه آرام و قرار ندارد، یا باید مطالعه کند و یا بنویسد و یا تبلیغ کند، یا تدریس کند.

این خاطره را هم عرض کنم در دو سال آخر حیات شریف مرحوم والد ما(رضوان الله تعالی علیه) یک روز مسئول وجوهات دفتر به من گفت بعضی اوقات برخی از مقلدین که وجوهات می‌آورند درخواست می‌کنند خدمت ایشان برسند، گاهی وجوهات و یک مقداری هم ردّ مظالم به ایشان می‌پردازند، آقا وجوهات را برمی‌گردانند تا در حساب وجوهات بریزیم و رد مظالم را خودشان برمی‌دارند. چند بار این اتفاق افتاده، آیا شما می‌دانید ایشان رد مظالم را چکار می‌کند؟ من هم خبر نداشتم، گفتم شاید والده‌ی ما، یا کسی از ایشان برای فقیری کمک خواسته است.

خدمت ایشان رسیدم و پرسیدم که شما رد مظالم را برای که برمی‌دارید؟ ایشان فرمود برای خودم. من تاکنون تمام عمرم را یا مطالعه می‌کردم یا می‌نوشتم یا تدریس می‌کردم و برای من صرف سهم امام بسیار شیرین بود چون مشغول بودم، اما الآن مدتی است حساب کردم دیدم نه درس می‌گویم نه قدرت مطالعه دارم و نه قدرت نوشتن، لذا نسبت به صرف سهم امام برای خودم شبهه می‌کنم. تو که می‌دانی من از دنیا هیچ ندارم و اکنون مصداق فقیر هستم، از این جهت من این ردّ مظالم را برای مخارج خودم برمی‌دارم.

من آن روز خیلی منقلب شدم، یک مرجع تقلید که در ماه بیش از دو میلیارد (20 سال پیش) شهریه حوز‌ه‌های قم و مشهد را می‌دادند به جهت آنکه اشتغال درسی و تالیفی نداشت، خود را مجاز به استفاده از سهم امام نمی‌دانست و چون از مال دنیا هیچ نداشت به عنوان یک فقیر از رد مظالم برای مخارج زندگی استفاده می‌کرد.

رضوان خدا بر ایشان و بر همه مراجع گذشته ما، بر امام بزرگوار که درس دین و زندگی به ما دادند، و همه ابعاد انسانیت را به ما درس دادند.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته



برچسب ها :

اهمیت طلب علم خوف از خدا آثار علم مرکز فقهی مشهد مقدس جهانی نگر بودن طلبه دین جهانی ارتباط طلاب با مردم طلاب و حفظ انقلاب