انقلاب برای این بوده که آن حقیقت وجودی مردم حفظ بشود و به فعلیت برسد
۲۳ شهریور ۱۴۰۰
۱۸:۲۷
۱,۱۸۸
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
علم اصول، منطق فهم دین
-
مقاومت؛ تنها راه عزت مسلمین و غلبه بر مستکبرین
-
گزارش دیدار آیت الله فاضل لنکرانی با حضرت آیت الله العظمی سبحانی(دامت برکاته)
-
آیتاللهالعظمی فاضل لنکرانی(ره) فقیهی زاهد، سترگ و آموزنده برای نسلهای آینده
-
برگزاری مراسم سالگرد شهادت حضرت فاطمه(س) / فاطمیه دوم
-
یادی از فقیه اهلبیت(ع) و مرجع بزرگ شیعه، در گفتوگوی خبرگزاری ابنا با آیتالله شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی
بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت امام حسن مجتبی(علیهالسلام) را به محضر مقدس امام زمان(عج) و همه شیعیان و بالخصوص شما بزرگواران تسلیت عرض میکنم. امیدوارم از توجه بیشتر به ائمه معصومین(علیهمالسلام)، خصوصاً امام مجتبی(علیهالسلام) معرفت ما هرچه بیشتر ارتقا پیدا کرده و مراتب دینی و معنوی و بصیرت ما افزون بشود.
از استبصاری که برای این خواهر بزرگوار رخ داده و هدایتی که به مذهب تشیع پیدا کردهاند خرسندیم و باید بپرسیم که منشأ این تحول فکری چه بوده چون خیلی مهم است و جای شکرگزاری دارد. هر چه به مجموعه امت ائمه معصومین(علیهمالسلام) افزوده شود بشارتی میگردد برای همه پیروان توحید واقعی همه حقطلبان، حقمداران و عدالتجویانی که دنبال حق و پیاده شدن دین در همه امور زندگی هستند. ما معتقدیم تنها مکتبی که هم مدعی است و حرف دارد و هم هزاران دلیل بر ادعای خود دارد که میتواند در همه صحنههای اجتماعی و شخصی بشر حضور داشته باشد، مکتب اهلبیت (علیهمالسلام) است.
اگر انسان ولو به بخشی از مکتب اهل بیت(علیهمالسلام) توجه کند و همهاش را هم درست نفهمد، درمییابد مکتب اهلبیت(علیهمالسلام) مکتبی است که به انسان پویایی میدهد، هدف از زندگی را کاملاً تبیین کرده و به او نشاط و انرژی میدهد. ما نماد و ظهور و بروز این حرف را در حضور جوانان غیورمان در میدانهای بسیار سخت دوران دفاع مقدس یا در مدافعین حرم مشاهده کردهایم که این عزیزان با چه قدرت و صلابتی ایستادگی کردند و در نتیجه به موفقیتهای بسیار بزرگی دست یافتند.
هدف اصلی انقلاب ما فهم مکتب اهلبیت(علیهمالسلام)، دفاع از اهلبیت(علیهمالسلام)، تبیین، ترویج و خدمت به مکتب اهلبیت(علیهمالسلام) است. اصولگرایی اگر بر این شاخص استوار باشد واقعاً اصولگرایی است اما اگر بر این شاخص نباشد اصولگرایی نیست، این شاخص منحصر به بحث معنویت و فرهنگ هم نیست.
مطلبی که نسبت به تلاش مجموعهتان در مورد کارآفرینی فرمودید و من هم خیلی خوشحال شدم، خود یکی از شاخصهایی است که در مکتب اهلبیت(علیهمالسلام) است، گروههای سیاسی ما باید به فکر این باشند که جوانها و مردم را به کارآفرینی سوق بدهند.
من در این قضیه بورس مطلبی را حدود یک سال و نیم پیش برای همایش فقرزدایی از منظر اهلبیت و امیرالمؤمنین(علیهمالسلام) که در اراک برگزار شد، گفتم در مکتب اهلبیت(علیهمالسلام) و امیرالمؤمنین(علیهالسلام) انسان فقط تشویق به تولید و تجارت میشود. بعد گفتم ما از مسئولین کشور میپرسیم آیا بورس تجارت است؟ بورس یک تجارت کاذب و صوری است، تجارت یعنی تولید بیشتر، توسعه بیشتر، درآمد بیشتر، حال آنکه در بورس گاهی درآمدهای کاذب و غلطی، بدون هیچ توسعه و تولیدی، کسب میشود.
سهام یک کارخانه بدون اینکه توسعه و تولیدش دو برابر بشود گاهی ده برابر میشد، عقل یک بچه هم میفهمید که این امر کاذبی است. بله یک وقت کارخانهای تولیدش پنج برابر است سهامش میشود هفت برابر، اما پیدا بود آن زمان در اثر یک بازیهای معاملاتی متاسفانه قیمتهای کاذب و اشتهای کاذب در مردم به وجود آوردند و در نتیجه آن صدمات به اموال مردم وارد شد. اگر ثابت بشود مسئولی در این قضیه کوتاهی کرده و دقت نکرده و مردم را وارد این میدان کرده و سرمایه مردم از بین رفته بدون هیچ تردیدی بحث ضمان مطرح میشود.
البته مطلب ما راجع به بورس را صداوسیمای استان مرکزی و قم آن زمان چون در بحث بورس بهبه و چهچه رایج بود قیچی کرده و پخش نکردند. به هر حال اصولگرایی یعنی انسان به تمام زوایایی که در مکتب اهلبیت(علیهمالسلام) است پایبند باشد، اهلبیت به نماز و عبادات اهتمام خاص داشتند ما هم مقداری از آن اهتمام را داشته باشیم. اهلبیت(علیهمالسلام) نسبت به جریان حاکم در جامعه خودشان توجه داشتند بنابراین یک شیعه نمیتواند بگوید به من چه که چه کسی حکومت میکند؟ چه کسی بیت المال را از بین میبرد، چه کسی...؟ شیعه باید نسبت به سرنوشت خودش و نسبت به حاکم و مسئولین کشور توجه داشته باشد.
اهلبیت(علیهمالسلام) نسبت به مستضعفین و فقرا توجه خاص داشتند و از اول تا آخر عمرشان هیچگاه از این جهت عقبنشینی نمیکردند حتی امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در بستر شهادت به فکر فقرا، ایتام و مستمندان بود و این را در وصایای خودش هم مطرح میفرمود، شیعه او هم باید همین حالت را داشته باشد.
اصولگرایی یعنی پایبندی به تمام آن ارکان و ابعادی که در مکتب اهلبیت (علیهمالسلام) هست، اهلبیت اگر لازم میشد جان خود را برای حفظ اسلام بدهند بلا فاصله خودشان و فرزندانشان آماده آن میشدند. هرچه لازم بود برای حفظ اسلام انجام دادند، جهاد، شهادت، ایثار، اگر شما دوستان میخواهید در این مسئله موفق باشید نسبت به سیره ائمه معصومین(علیهمالسلام) یک کار اساسی انجام دهید.
کاری کنید که هر شخص از افراد این ائتلاف اگر یک روزی هم از این ائتلاف جدا شدند و به نقطه دیگری از دنیا رفتند، دهها از این ائتلافها ایجاد شود، یعنی انگیزهی جوانها را قوی کنید کاری که امام کرد. امام خمینی(رضوان الله علیه) قبل از پیروزی انقلاب به جوانها و مردم انگیزه داد، در نتیجه انقلاب که پیروز شد جوانها در دفاع مقدس بودند، مردم از خورد و خوراک خود میزدند برای کمک به دفاع مقدس.
امروز این سؤال مطرح است چرا آن انگیزههای خالص که ما در آن دهه اول انقلاب ملاحظه میکردیم در بخشهایی از جامعه کمرنگ شده است؟ نمیگویم در همه، چون هنوز افراد مخلصی را میبینیم که واقعاً پایبند به اصول انقلاب هستند.
یکی دیگر از شاخصهای مکتب اهلبیت(علیهمالسلام) این است که پذیرش مسئولیت به عنوان یک وظیفه شرعی باشد، نه آنکه کسی با لابیگری و ارتباطات پشت پرده و تطمیع و برنامهریزی دنبال این باشد که خودش را به یک قدرتی برساند، اگر کسی دنبال کسب مقام و قدرت باشد قطعاً اصولگرا نیست. اصولگرا یعنی اگر مسئولیتی به او پیشنهاد شد، به عنوان وظیفه شرعی بپذیرد، خودش دنبال پست و مقام نباشد، نگوید حالا که این دولت جدید بر سر کار آمده ما اصولگراها هر کدام باید سهم و مسئولیتی را داشته باشیم، این با مکتب اهلبیت(علیهمالسلام) سازگاری ندارد.
ما اصولگرایی را باید از امام و رهبری یاد بگیریم، شما در زندگی رهبری معظم انقلاب از بعد پیروزی انقلاب میبینید اگر در شورای انقلاب حضور یافت به جهت دعوتی بود که از طرف امام از ایشان شد، خودش برای آمدن به شورای انقلاب تلاش نکرد. اگر رئیسجمهور شد مطالبهای بود که مردم و همه بخشهای جامعه از ایشان داشتند. نتیجهاش هم آن رأی بسیار بالا بود، اگر رهبر شد مسئولیتی بود که خبرگان بر دوش ایشان گذارد و خودش مایل به پذیرش آن نبود. این باید شاخص اصلی باشد.
اینکه امروز یک آقایی بگوید من چون در انتخابات نقش داشتم باید یک پستی در فلان جا به من بدهند این فرد نه اصولگراست و نه خواستهاش مطابق با ضوابط دینی است، واقعاً در این دو دهه اخیر ضربات فراوانی به اصولگرایی وارد شده و از آن حقیقت اصلی خودش فاصله گرفته. اصولگرایی یعنی همه همّ و غم من این باشد که اگر فسادی در جامعه هست از بین برود، اگر کسانی حق مردم را پایمال میکنند بیش از آنچه که حق خودم پایمال میشود نگران و معترض باشم، اصولگرایی به این معناست که ثروت مسلمین درست و با ضابطه در اختیار مردم قرار بگیرد، این معنای اصولگرایی است و الاّ اگر کسی دنبال مقام و حقوقهای کذایی باشد با عنوان اصولگرایی سازگاری ندارد.
عرض بنده این است که ارتباط این مجموعه مبارک را با مکتب اهلبیت(علیهمالسلام) بیشتر کنید، نفرمائید همه ما نهجالبلاغه را تا یک اندازهای بلدیم، سیره ائمه را تا یک اندازهای میدانیم، این کم است! مرحوم والد ما(رضوان الله تعالی علیه) شش ـ هفت سال قبل از فوتشان این سخن را در مجلس درس فرمودند «من که 50 سال است اسلام را درس میدهم، نمیتوانم بگویم من اسلامشناسم! اسلام خیلی عظمت دارد، مکتب اهلبیت خیلی عظمت دارد، اینطور نیست که بگوئیم با دانستن دو روایت و دو آیه علم به ثقلین پیدا کردهایم، نه! اگر خداوند صدها سال به انسان عمر بدهد باز گوشهای از حقیقت امامت و معارف اهلبیت(علیهمالسلام) را نمیتواند پیدا کند برای اینکه این بزرگواران متصل به علم و قدرت نامتناهی بوده و همه چیز را خدای تبارک و تعالی به اینها عنایت فرموده است».
رعایت این جهات و شاخصها موجب تحکیم انقلاب میشود، این ائتلافها و این مجموعههای مردمی را باید به سمت تحکیم و تثبیت و استمرار انقلاب ببریم. ما کاری به آن عده از خارجنشینها نداریم که هر روز شماره میاندازند دو روز به پایان انقلاب مانده، اینها از اول انقلاب این خیالهای باطل و خوابهای پریشان را داشتند، ما باید فکر کنیم این انقلاب برای نسلهای آینده باید بماند.
مردم باید بدانند که انقلاب برای تصاحب قدرت توسط جمعی نبوده، انقلاب برای این بوده که آن حقیقت وجودی مردم حفظ بشود و به فعلیت برسد، مردم از عزت و استقلال و رفاه برخوردار باشند. امیدوارم این دولت جدید جناب آقای رئیسی قدمهای بزرگی بردارد و آن نگرانیها و دلسردیهایی که در بخشی از مردم و جامعه به وجود آمده، آن بیعزتیهایی که در دوران گذشته نسبت به مردم مشاهده میشد جبران و برطرف شود.
از منظر اسلام وقتی من ببینم یک مسلمان مورد احترام قرار میگیرد، باید لذت ببرم، اگر مسلمانی مورد اهانت قرار گیرد، بدانم اهانت یک مؤمن اهانت به خداست، کمک به یک مؤمن کمک به خداست، اینها چیزهایی است که به ما یاد دادند این فرهنگ باید در مردم بیشتر مطرح باشد، مردم بدانند امام، رهبری، شهدا، آنهایی که واقعا برای این انقلاب تلاش کردند دنبال چه بودهاند؟ اینطور نبوده که شاه را بردارند و خودشان جای او بنشینند.
این مطلب را پدر ما در صحبتهایشان مکرر میفرمودند: هدف این بود که آنچه خدا از خلقت بشر اراده کرده محقق شود، یک حکومت صالح، حکومت مردمی، نقش اساسی مردم در حکومت، احترام و ارزش برای خود مردم، اینها شاخصهایی است که باید بیشتر به آن توجه کنیم. برای تثبیت و استمرار انقلاب اسلامی تلاش کنید که اگر این فکر را داشته باشید خدای تبارک و تعالی هم کمک میکند و إن شاء الله یک حرکت ماندگاری از شما در این کشور و در تاریخ انقلاب ثبت خواهد شد.
امیدوارم خدای تبارک و تعالی همه ما را به وظایف خود آشنا کند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته