مسجد؛ پایگاه دین و انقلاب
۳۰ تیر ۱۴۰۱
۱۴:۴۶
۷۹۷
خلاصه خبر :
بسم الله الرحمن الرحیم
همانطور که میدانید، نه فقط پایگاه
انقلاب، بلکه پایگاه اصلی دین، مسجد است. گرچه امام
خمینی(رضوان الله تعالی علیه) فرمودند پایگاه اصلی انقلاب،
مسجد است اما اگر از خود امام هم سؤال میشد، به تبع این کلامشان میفرمودند
پایگاه اصلی دین، مسجد است.
وقتی این محور مورد توجه قرار گیرد که پایگاه اصلی دین مسجد است نتیجه اش این خواهد شد که هر چه مساجد قویتر و حضور مردم در آن بیشتر باشد و ارتباط مردم با مسجد خیلی پررنگتر باشد، دیانت مردم بیشتر میشود، البته در روایات ما آثار وضعی ارتباط با مسجد از حیث دنیا و آخرت به خوبی بیان شده است. به نظرم در این جهت هم باید کار بشود ولو آنها که اهل مسجد هستند تا اندازهای از این آثار اطلاع دارند ولی لازم است جوانان ما با ثوابهای اخروی و آثاری که در قبر نصیب انسان میکند آگاهی یابند.
در روایات مربوط به مسجد ارتباط مستقیم
مسجد با عالم برزخ ذکر شده ولی قطع نظر از آن در همین دنیا پایگاه اصلی دین باید
مسجد باشد، نباید امروز این پایگاه در غیر از مسجد قرار گیرد.
باید قویترین رسانه دینی ما مسجد باشد، نمیدانم استفاده از تعبیر رسانه برای مسجد درست است یا نه، شاید از دید هنر یا ارتباطات، مطلب درستی باشد که مهمترین رسانه اسلام، مسجد است. هیچ رسانهای نباید قویتر از این باشد اما متأسفانه شاهد هستیم که رسانههای دیگر پیشتاز شده و جلوتر هستند. این کاشف از آن است که ما از ظرفیت مسجد استفاده بهینه را نکرده ایم.
یک نگاه این است مسجد که خانه خداست فقط برای عبادت است. زمانی چنین فکری حاکم بود که در مسجد فقط باید نماز خواند در حالی که مسجد پایگاهی است که امور اصلی مسلمین باید در آن مطرح شود، تهدیدهایی که مسلمین مواجه با آن هستند و راه های مقابله با آن باید در مساجد مطرح گردد. همان گونه که حمایتهای مردم از محرومین و کمکهای مومنانه بحمدالله امروز در بسیاری از مساجد انجام میشود.
گاهی مشاهده میشود یک سری اموری که با
ذیّ مسجد سازگاری ندارد، نظیر ورزش کردن در آن انجام میشود. ورزش کار خیلی خوبی
است و کسی با ورزش مخالف نیست ولی در خانه خدا آن هم ورزشهای رزمی که در آن خشونت
وجود دارد با حقیقت مسجد سازگاری ندارد. نمیگوئیم کار حرامی است ولی مطلوب نیست
که اینگونه امور در مسجد انجام بگیرد. یا گاهی مشاهده شده بعضی از روحانیون در
مسجد شروع به خواندن کرده و مردم هم دست میزنند متاسفانه این روزها کلیپی پخش شده
که در بعضی از مناطق شمال کشور یک روحانی برای شاد کردن مردم آن هم نه با اشعاری
که مربوط به اهلبیت است بلکه شعرهای طنز و فکاهی میخواند که با ذیّ روحانیت و
مسجد منافات دارد.
قاعدتاً نمیدانم در این کانون یا در شورای رسیدگی به امور مساجد، معیارهای لازم برای حفظ شرافت و مکانت مسجد تدوین شده و به تمام مساجد ابلاغ گردیده یا نه؟ مثل توجه به زیبایی مسجد منتها نه زیبایی تجملی، بلکه، تمیز و مرتب بودن مسجد، کسی که آنجا میرود احساس کند در یک فضای پاک و مطهر ظاهری و باطنی وارد شده و میخواهد خودش را تطهیر کند.
این مسائل اقتضا میکند کانون فرهنگی هنری مساجد پر رنگ، فعال و پر نشاط حضور داشته باشد. امروز باید تمام قصههای دینی را از دل مساجد و مسجدیها بیرون بیاوریم، آنها داستان بنویسند، کارگردان باشند و در میدان فعالیت های فرهنگی فعال باشند. اشکال سینمای قبل از انقلاب این بود که راهی بود برای به فساد کشاندن جامعه، عده زیادی از آنها هم فاسد بودند و هم دنبال فاسد کردن مردم. اما هنری که اسلام میخواهد آن است که از ابزار هنر برای رشد و سعادت انسان استفاده شود. این کار خیلی مهمی است که با ظرافت بسیار باید انجام شود. شما که میخواهید متخصص تئاتر یا نویسندگی تربیت کنید باید از همین بچههای مساجد شروع کنید و تلاش کنید، کاری که با شأن و روح مسجد منافات داشته باشد انجام نشود.
از اینکه فرمودید این مجموعه زیر نظر امام جماعت مسجد فعالیت میکند خیلی خوشحال شدم. چون یکی از آسیبهایی که در این چند دهه با آن مواجه شده ایم این است که امام جماعت به حاشیه رفته. در حالی که امام جماعت باید محوریترین شخص در مسجد برای همه امور باشد، اگر محور هر مسجدی یک امام جماعت قوی باشد مراسم ها در آنجا خیلی خوب برگزار خواهد شد و مردم هم خیلی خوب حضور پیدا خواهند کرد، البته امام جماعتی که همه شرایط را داشته باشد نه اینکه فقط به یک امام جماعت پول بدهیم که هنگام اذان ظهر نماز بخواند و برود این کار خراب کردن مسجد است، چون تبدیل به یک کار اداری میشود که برود دو رکعت نماز بخواند، نمیداند مأمومش چه کسی است؟ نمازگزاران چه نیاز معنوی و چه مشکل منطقهای دارند؟
برای توجه به این موارد امام جماعت باید حضور داشته باشد، یکی از علمای بزرگ تهران که تازه فوت شده مرحوم آیت الله سیدمهدی بجنوردی در مراسم تشییع جنازه اش اهل مسجد میگفتند ایشان با اینکه خانهاش نزدیک مسجد بود و هر کسی هر کاری داشت در طول روز به او مراجعه میکرد، اما نیم ساعت قبل از اذان در مسجد مینشست و وقتی هم همهی مأمومین میرفتند آخرین نفر بود که از مسجد خارج میشد این کار ارزش دارد، مردم هم دین و همه امورشان را به او عرضه میکنند. لازم است روی این جهت کار کنید.
اگر شما این کانون را زیر نظر یک امام جماعتی قرار دهید که به شکل اداری نماز جماعت میخواند به درد نمیخورد و تمام زحمات شما از بین میرود، چون چنین امام جماعتی وقت ندارد در امور دیگر مسجد دخالت کند و این هدم و از بین بردن مسجد است.
قوام مساجد آباد به این بود که امام جماعت در همه امور مسجد حضور فعال داشته، در عزا و عروسی، در شادی و غم و رفع گرفتاری ها همراهشان بوده است. پس شما به سهم خودتان تلاش کنید کانون را زیر نظر امام جماعت محوری قرار بدهید نه اداری.
در هر صورت این یکی از آسیبهایی است که متأسفانه مساجد ما با آن مواجه است، یکی از عوامل عدم حضور روحانیون که میفرمائید دو سوم مساجد امام جماعت ندارند عدم رغبت افرادی است که شایستگی این مسئولیت را دارند اما چون به امام جماعت میگویند تو هیچ کارهای فقط نماز بخوان و برو، به میدان نمی آیند. این روش غلط است، امام جماعت امام مسجد است نه اینکه فقط امام نماز باشد، امام مسجد یعنی نفر اول و همه کاره مسجد. اهل مشورت با هیئت امنا و مردم محل، نه آدمی که مستبد باشد، آدم مستبد به هیچ جا نمیرسد.
به نظرم قبل از کانون فرهنگی هنری باید مساجد را آباد کنید، این تعبیر سختی است ولی باید اعتراف کنیم، مساجد در حال خاموش شدن است، یکی از عللی که امروز دیانت در جامعه ما کمرنگ است چون به مساجد کم توجهی یا بی اعتناعی شده، آن رسانهی اصلی اسلام را با یک حرفها و روشهایی که به حسب ظاهر میخواهیم خدمت کنیم نابودش میکنیم.
امیدواریم خدا کمک کند و بتوانید با اخلاص برای خدا به پیش روید. من و شما طلبه هستیم چه این مسئولیت را به ما بدهند و چه ندهند وظیفه داریم برای اسلام حرف بزنیم و اینگونه کارهای فرهنگی را برای مردم انجام بدهیم، ولی وقتی کنار این وظیفه طبیعی مسئولیتی هم روی دوش شما آمده همت کنید و این آسیبها را بررسی کنید، تا زحماتی که متحمل میشوید به بار بنشیند.
ان شاء الله خدا شما و ما را موفق به فهم دین کند و بتوانیم سهمی در هدایت مردم از این طریق داشته باشیم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته