فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نور عظمت خداوند
۱۶ آذر ۱۴۰۱
۱۳:۲۰
۷۷۱
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحيمْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
در ايام فاطمیه كه سالگرد شهادت سیدة نساء العالمین و سیدة نساء اهل الجنة فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است قرار داريم. لازم است در این ایام مقداری توجه به حقیقت این بانو پيدا كنيم، به عظمت و اعتباری که این بانو نزد خدای تبارک و تعالی و نبی مکرم او داشت.
بزرگداشت فاطمیه فقط به اين نیست که اکتفا کنیم به برپايي يا حضور در مجلس عزاداری بر مصایب مسلّمی که بر این بیبی وارد شده، مصیبتهایی که هر کسی بخواهد در آن خدشهای وارد کند با صدها سند و مدرک غير قابل انکار مواجه ميشود كه اگر بخواهند در هر قسمتش تردیدی ایجاد کنند قسمت دیگر جوابگوی آن است.
آيا این بیبی بعد از رحلت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به حال طبیعی از دنیا رفت؟ مصیبت ندید؟ به او ظلم نشد؟ تمام منابع فریقین بر بيماری حضرت و مصيبتهايی كه بر ايشان وارد شد اتفاق نظر دارند، آیا سخنان و مدعای این بیبی تكذيب شد یا نه؟
این مطلب در کتب عامه و خاصه آمده و کسی نمیتواند آن را انکار کند. فاطمه(سلام الله علیها) مالک فدک بود. پيامبر(ص) به دستور خدا فدک را در اختیار حضرت زهرا(س) قرار داد، اما خلیفهی اول از او مطالبهی بيّنه میکند.
درست است که در قضایای عادی هر کسی ادعایی داشته باشد باید بیّنه اقامه کند اما آیا آنها نشنیده بودند که پیامبر(ص) عنوان صديقه را برای بیبی قرار داده بود؟ مطالبه بينه یعنی فاطمه زهرا ادعایی كرده که ممکن است اشتباه باشد یا خلاف گوید؟
به نظر من این ظلم از مصيبت آتش زدن خانه، پشت درب قرار گرفتن، فشار بين درب و ديوار و مصيبتهاي ديگر بالاتر است، مگر خدای تبارک و تعالی در قرآن نفرموده بود «إِنَّمَا يرِيدُ اللَّهُ لِيذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيتِ وَيطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا»،[1] به اتفاق شیعه و سنی آیه تطهیر شامل فاطمه زهرا(س) ميشود. در این بحثی نیست. همه این مطلب را قبول دارند که یکی از اهلبیت بلکه محور اهلبیت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است. خدا میفرماید ما رجس و پلیدی به انواعش، رجس از گناه، رجس از اشتباه و هر آلودگی و جهلی را از شما دور کردیم، از این آیه شريفه عصمت اهلبیت و مقام علمي آنها به خوبی استفاده میشود، طهارت و پاكي و صدیق بودن آنها در فكر و عمل و گفتار استفاده میشود، قرآن شهادت بر مطهره و صديقه بودن فاطمه داده است.
در يك روايت امام كاظم(علیهالسلام) ميفرمايند: «إنَّ فَاطِمَةَ صِدِیقَةً شَهِیدَةً»،[2] یک وقتی تأمل میکردم چرا عنوان صدیقه در این روایت آمده؟ براي حضرت نُه لقب در روایات ذکر شده، چرا در این روایت امام کاظم(علیهالسلام) بر عنوان صدیقه تکیه فرمودهاند؟ میخواهند بگویند مگر میشود فاطمه زهرا(س) حرف خلافی بزند؟
بر چنین بانویی که خداوند در قرآن این چنین شهادت میدهد، چه ظلمی از این بالاتر که خلیفه اول با يك روایت جعلی بخواهد در مقابل قرآن بایستد و بيبي دو عالم را تخطئه كند؟ این ظلم از همه مصيبتها بالاتر است. امروز اگر یک روحانی را بخواهند از اعتبار ساقط کنند کافی است بگویند ادعاي كذب ميكند. عدالتش زيرا سؤال ميرود و ديگر مردم پشت سرش نمیتوانند نماز بخوانند، شهادتش اعتبار ندارد و مورد قبول نیست.
حتي اگر كسي بخواهد قضیه احراق و سوزاندن درب خانه حضرت را که آن هم مسلم است، يا تهدید را منكر شود که خود اصل سنت همگی بر آن اعتراف دارند، ما با همين آيات قرآن با او احتجاج میکنیم، بیت فاطمه و علی، آن بیتی است که پیامبر شش ماه هر روز که برای نماز صبح از آنجا عبور میکرد میایستاد و این آیه را میخواند، «إِنَّمَا يرِيدُ اللَّهُ لِيذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيتِ وَيطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا»[3] وقتی هم آیه «فِي بُيوتٍ أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ»[4] نازل شد فردي برخاست و پرسيد اين بيوت كدام بيوت است؟ حضرت فرمود: بیوت انبیاست. ابوبكر سؤال کرد آيا بیت علی هم جزء اینهاست؟ حضرت فرمود بيت علي برترین این بيوت است «نَعَمْ مِنْ اَفَاضِلِهَا».[5]
ظلم، ظلم بسيار بزرگی است، چون در مسئله تهديد و احراق و ... به جسم حضرت زهرا(س) آسيب رساندند اما در انكار سخن حضرت شخصيت والاي حضرت و مقام عصمت او و آيات قرآن را زير سؤال بردند. آیا این بیبی یک دختر معمولی بود؟ دختر پیامبر بود و پیامبر هم به او علاقه پدرانه داشت، به همین اندازه؟ براي توجه به مقام حضرت به اين روایت عجیب توجه فرمائيد كه مرحوم صدوق در معانی الاخبار هم نقل كرده است از وجود مبارک پرسیدند چرا فاطمه را «زهرا» میگویند؟
زهرا به معنای نورانیت و روشنایی است، پیغمبر فرمود: «لِأَنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَهَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِه»، چون خدا فاطمه را از نور عظمت خودش خلق کرده است، نور خدا چیست؟ عظمت خدا چیست؟ نور عظمت خدا چیست؟ معناي اين حقيقت را هیچ کس غیر از وجود مبارک پیامبر و ائمه معصومين(علیهمالسلام) نميداند، ساير افراد بشر عاجز از فهم آن هستند و این برای ما مسلّم است، تا آخر عمر هم فکر کنیم معناي این آیه مبارکه نور را نخواهيم فهميد.
«اللهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ...»،[6] مطالب عجیب و مهمی در این آیه وجود دارد. آیهاي كه بر اهلبیت(علیهمالسلام) تطبیق شده است. در اين آيه شريفه آنها به عنوان مثال خدای تبارک و تعالی معرفي شدهاند و در سه آيه بعد هم خداوند خصوصيات ديگرشان را بيان فرموده است. آیه نور و آيات «فِي بُيوتٍ أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ»، آیه «رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيعٌ عَنْ ذِكْرِ اللهِ» و آيه «لِيجْزِيهُمُ اللهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا...»[7] تماماً مرتبط به هم هستند.
خدا فاطمه را از نور عظمتش خلق کرده، اولاً عظیم از اسماء مهم خداست، در ذكر ركوع نماز که هر مسلمان مکلف به آن است باید بگوئیم «سبحان ربی العظیم و بحمده»، خدا را متصف به عظمت ميكنيم، عظیم یعنی قدرتی دارد فوق همه قدرتها، تفوّق بر همه دارد، این روایت كه میگوید فاطمه از نور عظمت خدا خلق شده، یک معنای اجمالیاش این است که فاطمه رشحهای از عظمت خدا در روی زمین است، وقتی میگوید از نور عظمت خدا خلق شده یعنی نشأت گرفته از اسم عظمت و رشحهای از عظمت خداست، عظیمه و معظّمه است.
در ادامه میفرماید «فَلَمَّا أَشْرَقَتْ أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ بِنُورِهَا»، وقتی نور فاطمه تلألؤ پيدا كرد آسمانها و زمین روشن شد، یعنی خدا به برکت حضرت زهرا یک حقیقت نورانی را نه فقط در عالم ماده بلكه در همه ملکوت، پديدار ميسازد، لذا در ادامه روايت میفرماید «وَ غَشِيَتْ أَبْصَارُ الْمَلَائِكَةِ وَ خَرَّتِ الْمَلَائِكَةُ لِلَّهِ سَاجِدِينَ»، ملائکه بدون اینکه خدا به ایشان امر کند ـ چون فاطمه از عظمت خداست، اینها هم با عظمت خدا مواجه شدهاند ـ بیاختیار به سجده افتادند و نور فاطمه مسجود ملائکه واقع شد، «وَ قَالُوا إِلَهَنَا وَ سَيِّدَنَا مَا لِهَذَا النُّورِ» آنها اول نمیدانستند که اين نور چیست؟ فقط عظمت خدا را دريافته بودند. لذا پرسيدند اين چه نوری است؟ خدا فرمود: «فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِمْ هَذَا نُورٌ مِنْ نُورِي أَسْكَنْتُهُ فِي سَمَائِي خَلَقْتُهُ مِنْ عَظَمَتِي»، این نوري است كه من آن را از جلال و عظمت خودم خلق کردم و در آسمان جايش دادم.
آنگاه آن را از صلب پیامبری که برترین پیامبران من است خارج ساخته و از این نور اماماني را خارج خواهم ساخت كه بر امر من قيام كرده و خلق را به سوي من هدايت ميكنند و آنها را بعد انقضاء وحيام جانشينان خود در زمين قرار خواهم داد. «أُخْرِجُهُ مِنْ صُلْبِ نَبِيٍّ مِنْ أَنْبِيَائِي أُفَضِّلُهُ عَلَى جَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ أُخْرِجُ مِنْ ذَلِكَ النُّورِ أَئِمَّةً يَقُومُونَ بِأَمْرِي يَهْدُونَ إِلَى حَقِّي وَ أَجْعَلُهُمْ خُلَفَائِي فِي أَرْضِي بَعْدَ انْقِضَاءِ وَحْيِي»[8] ذیل روايت خیلی مهم است یعنی خدا چرا فاطمه را از عظمت خودش خلق کرد؟ آيا میخواست پيامبر را اکرام کند؟ هدیهای فقط برای رسول خدا باشد؟ یا نه، این اکرام و توجه سر جای خودش، خداوند میخواهد فاطمه ام الائمة بشود، میخواهد این بانو منشأ و مادر حجج الهیه قرار بگیرد، چنين شخصيت والايي بايد از نور عظمت خدا خلق شود و الا اگر یک زن معمولی بود چنين قابلیت و ظرفيتي را نداشت که حسن و حسین و ائمه معصومین(علیهمالسلام) از او به وجود آيند. ذیل روایت معناي عظمت را برای ما یک مقدار روشن میکند.
گاهی در مورد این روایت امام عسگري(علیهالسلام) كه ميفرمايد: «نَحْنُ حُجَجُ اللهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ فَاطِمَةُ حُجَةٌ عَلَیْنَا» فكر ميكردم كه اين یعنی چه؟ معناي ما حجت خدا بر مردم هستیم روشن است، ائمه تکویناً و تشریعاً واسطه فيض بین خدا و مردم هستند و اگر آنها نباشند نه تکوینی خواهد بود و نه تشریعی، این روشن است كه اینها حجج الهیه هستند، اما اينكه فاطمه حجت بر اینهاست یعنی چه؟ یعنی اگر فاطمه نبود اینها هم نبودند؟ اگر آن اردهای که خدا به خلقت فاطمه داشت و فاطمه را از عظمت خودش خلق کرد در كار نبود اینها هم نبودند! اینها به برکت نور فاطمه به وجود آمدهاند، اين ميتواند يك احتمال از این روایت باشد.
در مورد مقام فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و روايات آن، جا دارد یادی کنیم از مرحوم حجت الاسلام و المسلمین آقای صالحي خوانساری که منبرهای بسیار خوبي، مخصوصاً در ایام فاطمیه داشت، گاهی راجع به برخی از این روایات میگفت این چیه و چه معنایی دارد؟ یک وقتی ایشان به من فرمود آيا اين روايات نیاز به برگزاري یک درس خارج ندارد؟ گفتم بله حتماً نیاز دارد. باید یک دقت عمیق اجتهادی باشد تا انسان بتواند یک کمی این روایات را بررسی کند و به یک نکاتی برسد.
این روایت که فاطمة حجةٌ علینا كه یکی از احتمالاتش را ذكر كرديم فداكاري حضرت زهرا بعد از ارتحال پیامبر را برای ما خوب روشن میکند، فاطمه شهیدهی ولایت است، مسئلهی فدک، مسئله خمس، خیبر یا مسائل دیگر طریقي بودند براي احقاق حق ولايت. فاطمه بیشترین فریاد را در مورد حق امیرالمؤمنین(علیهالسلام) بعد از ارتحال پیامبر زد، مگر نرفت درب خانهی مهاجر و انصار و از آنها پرسید مگر شما در غدیر نبودید؟ مگر پیامبر علی را به عنوان جانشین خودش قرار نداد؟ تصور همین حركات حضرت كافي است برای اینکه انسان خون گریه کند.
مگر چقدر از قضیه غدیر گذشته بود که لازم باشد فاطمه آن را به مهاجر و انصار یادآوری کند؟ چه اتفاقاتی افتاد؟ بیشترین دفاع از ولایت را بعد از پیامبر، فاطمه زهرا(سلام الله علیها) کرد، آن خطبه فاطمه زهرا که خود اعجاز سخن و از کرامتهاي الهي است که این خطبه باقی مانده، آن زمانی که هیچ وسیلهای برای ثبت و ضبط اینها نبوده اما اینقدر این خطبه در دلها نفوذ کرد که آن را چنين كامل ثبت کردند.
اين خطبه را ببینید و بخوانید، هر شیعهای باید در ایام فاطميه مرور اجمالی بر اين خطبه داشته باشد، حرف اصلی و محور کلام بیبی در آن خطبه همین است، شما که بودید و ديديد پدر من چه کرد؟ الآن هم اگر بخواهید سعادتمند بشوید راه شما مسئله ولایت است.
در همین روایت که بعضی از آن تعبیر به حدیث قدسی کردهاند، خلقت فاطمه زهرا را به ائمه معصومین پیوند میدهد و خدا میفرماید من میخواهم اینها را خلیفه و جانشین خود و حاکم بر مردم در روی زمین قرار بدهم و اين فاطمه است كه ميتواند این حقیقت را به فعلیت رساند و متجلی کند. دفاع حضرت زهرا(س) از اين حقيقت سبب شد عمرش کوتاه شود و شهید این راه گردد.
در ایام فاطمیه تلاش کنیم هم خودمان، هم مردم و خانوادهها راجع به حضرت زهرا توجه بیشتری کنیم، در مورد مرحوم والد ما رضوان الله علیه که نسبت به احیای فاطمیه نقش بسیار بزرگی داشت، یکی از علمای تهران نقل کرد که ایشان را در عالم رؤیا دیدم در یک باغ مصفای خیره کنندهای قدم ميزد خدمتشان رفتم و عرض کردم اینجا چکار میکنید؟ فرمودند این باغ را مادرم (ایشان از طرف مادری سید بود) فاطمه زهرا علی الحساب به من عنايت كرده است.
ايشان برای فاطمه زهرا، با تمام وجود ميسوخت در دهه آخر عمرشان در هر فرصتي به ائمه جمعه، طلاب، مردم و هیئات تأکید میکردند فاطمیه را خیلی با شکوه برگزار کنید، مبادا وسوسههای یک افراد نادان جاهلِ دور از ولایت، دور از حقیقت، دور از علم، در آدم اثر کند و بگوید مثلاً برخی از این چیزهایی که میگویند ثابت نیست. بر فرض كه احراقش را انکار کنید، اما این ظلم بزرگي که خلیفهی اول در مقابل فاطمه زهرا به او میگوید دلیلت چیست را چه ميكنيد؟ آيا این تخطئه و تکذیب زهرا و آيه قرآن نبود؟ آيا آیه تطهیر به گوش او نخورده بود؟
این جملات را خود جوینی که استاد ذهبی است در فرائد السمطین از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل كرده كه حضرت آینده را برای اصحابش ترسيم و بيان فرموده «وَ أَنِّي لَمَّا رَأَيْتُهَا ذَكَرْتُ مَا يُصْنَعُ بِهَا بَعْدِي كَأَنِّي بِهَا وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ بَيْتَهَا»، من وقتي فاطمهام را ميبينم به ياد آن مصيبتهايي ميافتم كه روزي بر سرش خواهند آورد آنگاه كه حرمت این بیتی که محل نزول ملائکه است را ميشكنند بیتی که بعد از ارتحال پیامبر ملائکه در آن حضور يافته و با فاطمه زهرا حديث ميكردند.
پيامبر(ص) فرمود من میبینم دنیاطلبها ذلت و خواري را وارد این بیت میکنند، عزت این خانه را میشکنند و هتك حرمتش میکنند، آيا این هتک زهرا نبود که مجبور شد به مسجد بیاید و فریاد بزند؟ «وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ إِرْثَهَا وَ كُسِرَتْ جَنْبيْهَا وَ أَسْقَطَتْ جَنِينَهَا» اینها را پیغمبر فرموده، نگویند در کتب شیعه نوشته شده! اين مصيبتها در کتابهای خودشان هست.
جملهی عجیب این است که پیامبر آن زمان میفرماید «وَ هِيَ تُنَادِي يَا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَاب» میگوید من صدای زهرا را میشنوم كه بعد از حمله به خانه او من را صدا میزند و هیچ کسی هم نیست که به او جواب بدهد! «وَ تَسْتَغِيثُ فَلَا تُغَاث»، استغاثه میکند کسی نیست به فریاد او برسد، بعد فرمود اول کسی که به من ملحق میشود همين دخترم هست. «فَتَقْدَمُ عَلَيَّ مَحْزُونَةً مَكْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَةً فَأَقُولُ عِنْدَ ذَلِكَ اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا وَ عَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا وَ ذَلِّلْ مَنْ أَذَلَّهَا وَ خَلِّدْ فِي نَارِكَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَيْهَا حَتَّى أَلْقَتْ وَلَدَهَا فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ عِنْدَ ذَلِكَ آمِين»[9] وقتي هم بر من وارد ميشود محزون و غمگين، مصيبتديده و شهيده در حاليكه حقش را غصب كردهاند وارد ميشود، در آن هنگام من به خدا عرض خواهم كرد پروردگارا كسانيكه بر او ظلم كرده و حقش را غصب و او را خوار و خفيف كردند را از رحمت خود دور و در آتش جهنم جاودان كن، بعد از اين نفرين، ملائکه هم آمین میگویند.
امیدواریم همه ما، نظام اسلامي و انقلاب ما، حوزههای علميه و مردم و جوانان ما مشمول عنایت خاص حضرت زهرا(سلام الله علیها) در این فاطمیه قرار بگیرند ان شاءالله.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
[1]. احزاب: 33.
[2]. كافي، ج3، ص489 و 490؛ حديث 3 دار الحديث.
[3]. احزاب: 33.
[4]. نور: 36.
[5]. تفسير الدر المنثور: ج5، ص50.
[6]. نور: 35.
[7]. نور: 36 تا 38.
[8]. امام باقر(ع)، كشف الغمة، ج1، ص464.
[9]. بحار الانوار، ج28، ص39.