اشک بر امام حسین(علیه‌‌السلام) علامت ایمان

۰۶ اسفند ۱۴۰۱

۱۴:۱۹

۹۶۲

خلاصه خبر :
بیانات آیت الله فاضل لنکرانی در شانزدهمین مهرجان ربیع الشهادة در کربلای معلی
آخرین رویداد ها
شانزدهمین همایش علمی «مهرجان ربیع الشهادة» با حضور علما و صاحب‌‌نظران حوزه‌‌های علمیه نجف و قم و مشهد؛ بویژه حجة الاسلام و المسلمین عبدالمهدی کربلایی تولیت عتبه حسینی، سید علی شهرستانی، سیدسامی البدری، دکتر ادریس هانی وجمع کثیری از شخصیت‌های علمی از بیوت مراجع عظام و مجامع علمی فرهنگی بین المللی و اندیشمندان از جهان اسلام و قاره‌های آمریکا، اروپا، آفریقا و آسیا در سالن اجتماعات خاتم الانبیاء(ص) صحن مقدس أبا عبدالله الحسین(علیه السلام) برگزار شد.
 آیت الله فاضل لنکرانی حسب دعوت حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالمهدی کربلایی تولیت عتبه حسینی در این مراسم باشکوه حضور یافتند و با سخنانی به تبیین دیدگاه علمی جدید خود در توضیح معنای عبارت مشهور «قتیل العبرات» که در احادیث متعدد نسبت به امام حسین(علیه السلام) ذکر گردیده پرداختند.


اشک بر حسین(علیه‌‌السلام) علامت ایمان
نگاهي نو به تعبير «انا قتيل العبرات»  

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمين وصلّي الله علي سيّدنا محمّدٍ وآله الطّاهرين

با تشكر از توليت محترم عتبه حسيني جناب حجت‌الاسلام والمسلمين آقاي حاج ‌شيخ ‌عبدالمهدي كربلايي و برگزاركنندگان اين مراسم باشكوه، خدمت اساتید بزرگوار، علما و محققین ارجمندی که در این محفل نورانی شانزدهمین مهرجان ربیع الشهادة حضور یافته‌اند، میلاد خجسته حضرت اباعبدالله الحسین و امام سجاد(علیهماالسلام) و نیز عبد صالح پروردگار حضرت عباس قمر بني‌هاشم(سلام‌الله‌علیه) را تبریک می‌گویم.

قبل از ورود به بحث لازم می‌دانم به این نکته بسیار مهم اشاره کنم. به لطف خداوند متعال و عنایت ائمه اطهار(علیهم‌‌السلام) تعابیری زیبا، بلند و اعجاب‌برانگیز نسبت به امام حسین(علیه‌‌السلام) در روایات و زیارت‌های مأثوره ما ذکر شده که فهم معنای آن نیازمند دقت فراوان است.

مثلاً در زیارت معروفی که از یونس بن ظبیان نقل شده چنین می‌خوانیم: «اشهد انّ دمک سکن فی الخلد». معنای این جمله که شهادت می‌دهم خون تو در خلد سکنی گزید چیست؟ این شهادت چگونه شهادتی است؟ طبعاً شهادت فقهی مورد نظر نمی‌باشد؛ چون درک این معنا بالاتر از عقل عادی انسان است و فهم آن در ذهن بشر عادی نمی‌گنجد؛ لذا بر همه ما لازم است که بیان معنای چنین عباراتی را به اهل خودش بسپاریم که همانا امامان معصومین(علیهم‌‌السلام) هستند. البته قصور عقل ما از فهم این تعابیر مانع نمی‌شود که ما در درک این مفاهیم والا تلاش نکنیم.

بعد از ذکر این مقدمه به موضوع بحث خود در این جلسه می‌پردازم که پیرامون این تعبیر مشهور نسبت به امام حسین(علیه‌‌السلام) است که هم در کلمات امیرالمؤمنین و امام حسین(علیهماالسلام) است هم در کلمات امام صادق و امام باقر‌(علیهماالسلام) و هم در زیارت نامه ها آمده، معلوم می‌شود که این عنوانی بسیار مهم است.

در مورد معنای این عنوان که قتیل العبرات است ابتدا باید دید چه احتمالاتی درباره اش ذکر شده است. در برخی از زیارتنامه‌های امام حسین(علیه‌‌السلام) این فراز ذکر شده است که: السلام علیک یا قتیل العبرات و یا اسیر الکربات. اولین کسی که از این عنوان برای حضرت یاد نمود امیرالمؤمنین‌(علیه‌‌السلام) بود، ظاهراً در ایام کودکی اباعبدالله الحسین، امیرالمؤمنین خطاب به ایشان فرمودند: «يَا عَبْرَةَ كُلِّ مُؤْمِن‏» امام حسین(علیه‌‌السلام) عرض کرد: یا ابتاه أنا عبرة کل مؤمن؟ من عبره‌ی هر مؤمنی هستم؟ یعنی خود امام حسین(علیه‌‌السلام) هم تعجب کردند که این چه عنوان و تعبیری است؟ امیرالمؤمنین فرمودند بله أنت عبرة کل مؤمن.

روایات قتیل العبرات در منابع متعددی مثل وسائل الشیعه، مستدرک الوسائل، بحار الانوار، امالی صدوق و منابع مختلفی ذکر شده، نظیر روایتی که حاجی نوری در مستدرک و مرحوم صدوق در امالی از ابن خالده نقل می‌کند که ما نزد امام صادق(علیه‌‌السلام) نشسته بودیم «كُنَّا عِنْدَهُ فَذَكَرْنَا الْحُسَيْنَ(علیه‌‌السلام)‏» یادی از امام حسین(علیه‌‌السلام) کرده و بر قاتلین حضرت لعن کردیم «فَبَكَى أَبُوعَبْدِاللهِ(علیه‌‌السلام) وَ بَكَيْنَا قَالَ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ فَقَالَ قَالَ الْحُسَيْنُ (علیه‌‌السلام) أَنَا قَتِيلُ الْعَبْرَةِ لَا يَذْكُرُنِي مُؤْمِنٌ إِلَّا بَكَى‏». حضرت گریه کرد و ما هم گریه کردیم، آن گاه سر مبارکشان را بالا آورده و از جدش امام حسین نقل کردند که فرمودند: هیچ مؤمنی من را یاد نمی‌کند مگر با اشک و گریه.

 و مرحوم مجلسی روایت دیگری را در بحارالانوار نقل می‌کند که  امام صادق(علیه‌‌السلام) فرمود: قال الحسین بن علی(علیهماالسلام) «أَنَا قَتِيلُ الْعَبْرَةِ قُتِلْتُ‏ مَكْرُوباً وَ حَقِيقٌ عَلَى اللهِ أَنْ لَا يَأْتِيَنِي مَكْرُوبٌ قَطُّ إِلَّا رَدَّهُ اللهُ أَوْ أَقْلَبَهُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُوراً» در این روایت مسئله قتلت مکروباً ذکر شده که توضیحی برای عنوان قتیل العبرة است.

قبل از بیان معنای قتیل العبرات لازم است که بدانیم در روایات بکاء و گریه بر امام حسین (علیه‌‌السلام) چه آثاری ذکر شده است. در یک فحص اجمالی حدود هفت اثر برای بکاء بر امام حسین(علیه‌‌السلام) یافته‌ام.

اثر اول این است: چشمی که برای امام حسین (علیه‌‌السلام) اشکش جاری ‌شود یا حتی در آن اشک جمع شود، محبوب‌ترین چشم‌ها نزد پروردگار است. در روایات هم کلمه قطره ذکر شده که اشک جاری است هم دمعه که همان اشکی است که در چشم جمع می‌شود ولو جریان پیدا نکند «ما من عینٍ أحب إلی الله و لا عبرةٍ، من عینٍ بکت و دمعت علیه» بعید نیست از این روایت، استفاده شود که اشک بر امام حسین حتی از اشک در مقام خوف از خدا هم بالاتر است، البته باید همه جوانب را در نظر گرفت.

اثر دوم این است که از جانب خدای تبارک و تعالی فرشتگانی مأمور جمع آوری اشک افرادی هستند که بر امام حسین (علیه‌‌السلام) می‌گریند آن‌ها این اشک‌ها را در ظرفی جمع‌آوری کرده و با آبی به عنوان آب حیات بهشتی ممزوج نموده و روزی که این گریه کنندگان وارد صحرای محشر می‌شوند به صورت یک عطر خوشبو در اختیارشان قرار می‌دهند.

اثر سوم این است که اشک بر امام حسین سکرات موت را بر انسان آسان می‌کند. روایت مسمع بن عبدالملک در کامل الزیارات به خوبی بر این مطلب دلالت دارد. سکرات موتی که هم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و هم همه ائمه‌(علیهم‌‌السلام) از آن خوف داشتند.

اثر چهارم این است که موجب دستگیری و شفاعت پیامبر‌(صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین‌(علیهم‌‌السلام) از گریه کنندگان در روز قیامت می‌شود، به هنگام حساب و کتاب در قیامت یکی از اسبابی که موجب شفاعت پیامبر و ائمه معصومین(علیهم‌‌السلام) می‌شود اشک بر اباعبدالله است.

اثر پنجم خاموش کردن آتش جهنم است «فَلَوْ أَنَّ قَطْرَةً مِنْ دُمُوعِهِ سَقَطَتْ فِي جَهَنَّمَ لَأَطْفَأَتْ حَرَّهَا حَتَّى لَا يُوجَدَ لَهَا حَرٌّ» آن حرارت جهنم را از بین می‌برد.

اثر ششم این که گناهان انسان بخشیده می‌شود، حتی در برخی از روایات تصریح به بخشیده شدن گناهان بزرگ می‌کند «يَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظَام‏» اگر عظام را به همان مصطلح فقهی، گناه کبیره بگوئیم مسلم شامل آن می‌شود.

اثر هفتم این که گریه بر حضرت از حیث ثواب اصلا حدّ و اندازه‌ ندارد، روایتی هست که دو گونه نقل شده در وسائل الشیعه آمده «لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ ثَوَابٌ إِلَّا الدَّمْعَةَ فِينَا» ذکر شده، دمعة فینا اشکی که برای ما جاری شود مطلق است نه فقط برای امام حسین بلکه مربوط به همه اهل‌بیت است. گونه دوم که در بعضی از نقل‌ها آمده لکل سرّ است. «لِكُلِّ سِرٍّ ثَوَابٌ إِلَّا الدَّمْعَةَ فِينَا» در توضیح آن مرحوم مجلسی می‌گوید «لعلّ المعنی ان اسرار کل المصیبة و الصبر علیها موجبٌ للثواب» شاید مراد این باشد که پنهان داشتن و در درون سینه نگهداشتن مصیبت‌ها و صبر بر آن موجب ثواب و پاداش است و این غیر از اشک بر مصیبت های ما اهل بیت است. بعد هم احتمال می‌دهد این روایت تصحیح شده باشد یعنی در اصل لکل شیء بوده اما لکل سرٍّ نقل شده است.

ما این هفت اثر را بدست آورده‌ایم حالا اگر کسی تتبع کند ممکن است آثار دیگری هم پیدا کند.

اما بحث اصلی در این جلسه بیان معنای «قتیل العبرة» یا «قتیل العبرات» است. «أنت عبرة کل مؤمنٍ» یعنی چه؟

در مجموع تتبعی که در چند کتاب کرده ام چهار احتمال در کلمات آقایان یافته‌ام. یک احتمال این که امام حسین‌(علیه‌‌السلام) کشته شد تا موجب پند و عبرت و الگویی برای دیگران باشد، مردم یاد بگیرند وقتی حاکم ستمگری به دنبال از بین بردن اساس اسلام است انسان مکلف است خود و خانواده‌اش را فدا کند تا دین باقی بماند.

در اینکه امام حسین(علیه‌‌السلام) چنین الگویی برای بشر و مسلمین است تردیدی نیست، چند سال پیش در همين مراسم «مهرجان ربیع الشهادة» تحلیل جدیدی از نهضت امام حسین(علیه‌‌السلام) را مطرح کردم که با عنوان جهاد ذبی به چاپ رسیده است. بسیاری از محققین اساس نهضت امام حسین را بر پایه امر به معروف و نهی از منکر تحلیل کرده‌اند که خود حضرت فرمود: «ارید ان امر بالمعروف و انهی عن المنکر» ولی سؤال این است وقتی در آن زمان شرایط امر به معروف و نهی از منکر حاصل نبوده، چطور حضرت فرموده می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم؟

ما در آن جلسه حرکت امام حسین(علیه‌‌السلام) را بر اساس نوعی از جهاد به نام جهاد ذبی «الذب عن بیضة الاسلام» تحلیل کرده و فرق این جهاد را با جهاد دفاعی و ابتدایی بیان نموده و به این نتیجه رسیدیم که اصلاً برخی از حرکت‌های امام حسین(علیه‌‌السلام) در ماجرای عاشورا غیر از جهاد ذبی قابل توجیه نیست، اینکه امام(علیه السلام) در لحظه آخر علی اصغر را در آغوش گرفته تا به میدان ببرد و دشمن به او آب بدهد، در حالی که می‌داند دشمن او را شهید خواهد کرد با این حال به میدان می‌آورد و کشته می‌شود، این کجا با امر به معروف و نهی از منکر سازگاری دارد؟! در حالی که این اقدام بر اساس جهاد ذبی کاملا قابل توجیه است.

ما همان جا گفتیم مسئله مقابله با اسرائیل و نیز حرکت جیش الشعبی و شیعیان عراق که با فتوای مرجعیت معظم عراق به مقابله با داعش پرداختند با جهاد ذبی قابل توجیه است.

ولی این که بگوئیم امام حسین(علیه‌‌السلام) شهید شد تا دیگران عبرت بگیرند و او را برای حرکت‌های انقلابی خود در مقابل ظالمین الگو قرار دهند هیچ ارتباطی با انت عبرة کل مؤمنٍ ندارد، امیرالمؤمنین نمی‌خواهد بفرماید تو الگو برای هر مؤمنی هستی و امام حسین تعجب کند! چون در لغت عرب عبره با فتح عین به معنای اشک است و آنچه به معنای پند و اعتبار است عِبره به کسر عین است البته جمع هر دو عبرات است.

همچنین در لغت در باب افعال عَبَر یعبَرُ و عَبَر یعبُرُ و عَبِرَ هم داریم، اما آنچه به معنای پند و اعتبار است عَبِرَ به کسر باء، در فعل است.

احتمال دوم و سوم را مرحوم مجلسی در بحار ذکر می کند. این احتمال که قتیل العبرات یعنی شهادت امام حسین موجب شد مردم تا قیامت برای او اشک بریزند، الشهادة سببٌ للعبرة و العبرات، اینکه امیرالمؤمنین وقتی به امام حسین فرمود تو اشک هر مؤمنی هستی، «انت عبرة‌ کل مؤمن» یعنی هر مؤمنی بعد از شهادتت برای تو اشک می‌ریزد.

احتمال سوم هم این که حضرت فرمودند من به هنگامی که زن و بچه‌ام در خیمه‌ها در حال گریه بودند کشته شدم! «انا قتیل العبرات» یعنی «عبرات فی حین القتال»، حضرت در میدان جنگ به شهادت رسید، در حالی که خواهرش، زینب کبری و بچه‌ها، همه در خیمه مشغول گریه کردن و حزن و اندوه بودند، مرحوم مجلسی بعد از نقل این دو احتمال می‌گوید احتمال اول که شهادت حضرت سبب شد مردم تا روز قیامت بر او گریه کنند و اشک بریزند اظهر و قوی‌تر است.

به نظر ما هر دو این احتمالات بعید و دومی بعیدتر است. ممکن است گفته شود در بحث بکاء، گریه و اشک، ما درباره شهادت امیرالمؤمنین هم روایت داریم که آسمان‌ها و زمین گریه کردند، الآن هم هرگاه موضوع شهادت امیرالمؤمنین یا فاطمه زهرا‌(علیهاالسلام)، و ائمه دیگر(علیهم‌‌السلام) مطرح شود، هر مؤمنی محزون شده و گریه می‌کند، پس موضوع اشک فارقی بین امام حسین و ائمه دیگر نمی شود.

در پاسخ باید گفت ولو روایات مربوط به اشک برخی عمومیت دارد و همه ائمه را شامل می‌شود ولی عنوان قتیل العبرات مختص امام حسین(علیه‌‌السلام) است و شامل دیگر معصومین(علیهم‌‌السلام) نمی‌شود، پس باید عبارت طوری معنا گردد که گفته نشود این معنا در شهادت ائمه دیگر هم وجود دارد! اگر قتیل العبرات را چنین معنا کنیم حضرت کشته شد که تا روز قیامت مردم وقتی این حادثه را به یاد می‌آورند گریه کنند، در این صورت وقتی شهادت  امیرالمؤمنین هم به یادمان می‌افتد گریه می‌کنیم، یا مصیبت‌های حضرت زهرا(علیهاالسلام) را چه کسی هست که یادش بیاید و اشک نریزد.

بنابراین با وجود این اشکالات هر سه احتمال مشکل دارد و قابل پذیرش نیست.

احتمال چهارم این است که گفته‌اند چون اثر این اشک جاری شدن رحمت خداوند بر بشر است آن را به اثرش معنا کردند. در روایتی امام صادق(علیه‌‌السلام) می فرمایند «مَا بَكَى أَحَدٌ رَحْمَةً لَنَا وَ لِمَا لَقِينَا إِلَّا رَحِمَهُ الله‏»، کسی برای ما و آن مصائبی که بر ما وارد شد گریه نمی کند مگر اینکه خدا رحمت خاصی بر او عنایت می کند. که این مورد را هم باید جزء آثار اشک آورد، یکی از آثار اشک شمول رحمت خاص پروردگار بر گریه کننده است خصوصا گریه بر مصائب اهل‌بیت به ویژه امام حسین(علیه‌‌السلام).

حسب این احتمال انا قتیل العبرات یعنی من کشته شدم تا رحمت واسعه‌ی خدا شامل حال بشر شود، اتفاقا این روایت شاهد و مؤید آن کلام می شود که این اثر در مورد اشک بر ائمه دیگر هم وجود دارد و اختصاص به اباعبدالله‌(علیه‌‌السلام) ندارد پس ما باید قتیل العبرات را طوری معنا کنیم که مختص به امام حسین باشد. همان طور که از زیارت‌های وارد شده، مثل زیارت اربعین و غیر اربعین، و نیز احادیثی که مطرح شد انسان از «انا» در «انا قتیل العبرات» انحصار را می‌فهمد، از اینکه امیرالمؤمنین به امام حسین فرمود «انت عبرة کل مؤمنٍ»، انحصار فهمیده می شود در نتیجه باید عبارت را طوری معنا کنیم که با انحصار  واختصاص سازگاری داشته باشد.

خلاصه آنکه برای معنای قتیل العبرات تاکنون چهار احتمال ذکر شده اینکه حضرت شهید شده:

1- تا الگو و مایه پند و اعتبار مردم در مبارزه با ستمگران باشد.

2- برای آنکه مومنین تا قیامت برای او اشک بریزند، گاهی ترجمه فارسی قتیل العبرات را کشته‌ی اشک‌ها می‌نویسند که مورد سؤال مردم قرار می گیرد یعنی چه امام حسین کشته شد ما اشک بریزیم؟

3- در حینی که خانواده‌ اش در خیمه‌ها گریان و محزون بودند.

4- تا ما اشک بریزیم و این اشک رحمت خدا را بر ما جاری کند.

با غیر قابل پذیرش بودن این چهار احتمال به نظر می‌رسد معنای قابل قبولی را باید پیدا کرد، در بررسی روایات ملاحظه کردم از خود این روایات به خوبی می توان معنای جدیدی را استفاده نمود. با توجه به این نکته که «انا قتیل العبرات» اولاً منحصر به امام حسین(علیه‌‌السلام) است و ثانیاً بیان یک مقام برای حضرت است، در روایات بابی هست تحت عنوان ثواب البکاء علی مصیبته که روایات زیادی در آن نقل شده، در باب دیگری به عنوان ما عوّضه الله لشهادته، که حدیث اول آن از محمد بن مسلم است می‌گوید: «سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ(علیهماالسلام) يَقُولَانِ: إِنَّ اللَّهَ (تَعَالَى) عَوَّضَ الْحُسَيْنَ(علیه‌‌السلام) مِنْ قَتْلِهِ أَنْ جَعَلَ الْإِمَامَةَ فِي ذُرِّيَّتِهِ، وَ الشِّفَاءَ فِي تُرْبَتِهِ، وَ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِهِ، وَ لَا تُعَدُّ أَيَّامُ زَائِرِيهِ جَائِياً وَ رَاجِعاً مِنْ عُمُرِهِ.» از امام باقر و امام صادق(علیهماالسلام) شنیدم که می فرمودند: خداوند عوض از شهادت امام حسین(علیه‌‌السلام) در ذریه‌ی او امامت، در تربت او شفاء، نزد قبر او اجابت دعا را قرار داد به ضمیمه آنکه خداوند متعال زمان مسافرت زائرین حضرت رادر طول رفت و برگشت از ایام عمرشان محسوب نمی‌ کند.

آن گاه محمد بن مسلم به امام صادق(علیه‌‌السلام) عرض می‌کند این اوصافی که شما ذکر کردید به وسیله امام حسین به دیگران می‌رسد، یعنی اینکه به برکت شهادت حضرت، خداوند امامت را در ذریه او، شفا را در تربت و اجابت دعا را کنار قبر حضرت قرار داده است همه برای مردم است پس، برای شخص امام حسین چه امتیازی را در نظر گرفته است؟ امام صادق(علیه‌‌السلام) پاسخ فرمود «إِنَّ اللهَ (تَعَالَى) أَلْحَقَهُ بِالنَّبِيِّ(صلی الله علیه و آله) فَكَانَ مَعَهُ فِي دَرَجَتِهِ وَ مَنْزِلَتِه‏»، یعنی درست است امام حسین در این دنیا نبی نبوده ولی در قیامت او را در درجه و منزلت پیامبر که فوق همه انبیاست قرار می دهد آنگاه این آیه شریفه را قرائت فرمودند «وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيتُهُمْ بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيتَهُمْ».

بنابراین در قضیه امام حسین هر قسمت را باید از یک منظر نگاه کرد نظیر آنکه عزاداری و بکاء ثواب و آثار فراوان دارد، یا خداوند برای شهادت حضرت عوض قرار داده است.

در مورد معنای «انا قتیل العبرات» با توجه به این دو نکته که، الف) مختص به امام حسین است، ب) مقامی برای خود امام حسین است، همه این احتمالات چهارگانه کنار می‌رود، اگر گفته شود امام حسین کشته شد تا پند برای دیگران باشد این چه مقامی برای خود امام حسین است؟ همین‌طور اگر گفته شود شهید شد تا دیگران اشک بریزند! یا رحمت خدا به برکت این اشک بر مردم جاری بشود! نفع همه اینها به مردم می رسد و برای امام حسین مقام نمی‌شود. پس باید معنای دیگری برای قتیل العبرات پیدا کنیم.

به نظرم خود روایت «أَنَا قَتِيلُ الْعَبْرَةِ لَا يَذْكُرُنِي مُؤْمِنٌ إِلَّا بَكَى» به خوبی معنای قتیل العبره را بیان می کند. امام نمی‌خواهد خبر بدهد که در آینده هر مؤمنی یاد من کند اشک می‌ریزد! بلکه می‌خواهد یک ارتباط محکم و وثیق بین اشک و ایمان برقرار کند، ایمان مرتبط با خدای تبارک و تعالی است، «لا یذکرنی مؤمنٌ» یعنی «مؤمن بالله»، حضرت می‌فرماید نمی‌شود کسی ایمان به خدا داشته باشد اما برای امام حسین اشک نریزد.  

درست عکس این مطلب که از آثار ایمان به خدا اشک بر امام حسین است.  ما از این روایت استفاده می کنیم که اشک و گریه بر حضرت نشانه کمال ایمان است. «البکاء علی الحسین علامة لکمال الایمان»  ایمانی که معرفت با قلب، اقرار به زبان و عمل با ارکان است. «الایمان معرفة بالقلب، اقرار باللسان و العمل                             بالارکان» روایتی که در فقه و تفسیر مورد استشهاد قرار می‌گیرد.

در برخی دیگر از روایات علائم ایمان ذکر شده نظیر «اَلْمُؤمِنُ إِذَا وَعَدَ وَفَى‏» یعنی وفای به وعده از علائم ایمان است، این روایت بدان معنا نیست که فرد با ایمان وفای به وعد می‌کند! بلکه می گوید خلف وعده کشف از نقص ایمان فرد می کند. یعنی این عنوان به حسب اصطلاح اصولی موضوع و تمام الموضوع است. لا یذکرنی مومنٌ الا  بکی هم نظیر این روایت است و می‌خواهد بفرماید بکاء علامت و نشانه ایمان است.

در روایات ما الفاظ «عبرة»، «بکاء»، «دمعه» و «قطره» ذکر شده است. چقدر این قضایای امام حسین(علیه‌‌السلام) عجیب است و چقدر در روایات ائمه به زوایای آن دقت شده است. به آن اشکی که در چشم جمع می‌شود، دمعه و به اشکی که بر گونه جاری می شود قطره می گویند. در روایت به هر دو گونه اشک اشاره گردیده است، ربیع بن منذر به نقل از پدرش از خود امام حسین علیه السلام نقل می کند که حضرت فرمود «‌مَا مِنْ عَبْدٍ قَطَرَتْ‏ عَيْنَاهُ‏ فِينَا قَطْرَةً أَوْ دَمَعَتْ عَيْنَاهُ فِينَا دَمْعَةً إِلَّا بَوَّأَهُ اللهُ بِهَا فِي الْجَنَّةِ حُقُبا»

افزون بر علامت و نشانه‌های ایمان در برخی دیگر از  روایات اجزائی برای ایمان ذکر شده است نظیر «الایمان معرفة بالقلب و اقرار باللسان و عمل بالارکان».

بکاء هم اعم از همه و شامل دمعةً، عبرةً و قطرةً می‌شود، این اشک علامت ایمان و مومن بودن انسان است یعنی اگر کسی حادثه عاشورا را شنید و محزون شد در بعضی از تعابیر عَبره را به حزن هم معنا کرده اند، یعنی انسان محزون گردد ولو اشک هم در چشم او جمع نشود، حتی لازم نیست یک روضه‌خوان با مرثیه‌سرایی او را تهییج کند، در خلوت خودش نشسته و یاد امام کند اگر دید حزن همه وجودش را فرا گرفت، اگر دید اشک در چشمش جمع شد، اگر هنگام نوشیدن آب اشک در چشمش جمع شد، بداند ایمانش کامل است.

البته اشك علامت اصل ایمان به خدا نیست! همین جا آقایان باید یک مقدار جنبه صناعی هم بدهند، در روایات علامت‌های مؤمن هم بیان گردیده، خود امام سجاد فرمود: مومن دارای پنج نشانه است. «عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ قُلْتُ وَ مَا هُنَّ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ الْوَرَعُ فِي الْخَلْوَةِ وَ الصَّدَقَةُ فِي الْقِلَّةِ وَ الصَّبْرُ عِنْدَ الْمُصِيبَةِ وَ الْحِلْمُ عِنْدَ الْغَضَبِ وَ الصِّدْقُ عِنْدَ الْخَوْفِ.» ، وقتی در خلوت زمینه گناه فراهم است ورع داشته باشد، وقتی تنگدست است صدقه بدهد، به هنگام مصیبت و گرفتاری صبر پیشه سازد، به گاه خشم و غضب بردباری کرده و زمان خوف و ترس از بیان حق، حاضر نباشد دروغ بگوید، ولی همان طور که اهل فن می‌گویند این موارد حصر اضافی است نه حصر حقیقی. معنایش این نیست که مومن نمی تواند بیش از این پنج علامت داشته باشد، بسیاری از این موارد در روایات را باید بر طبق این قاعده اصولی که می گویند عدد مفهوم ندارد، معنا کرد.

همانطور که امام عسکری فرموده «عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ الْإِحْدَى وَ الْخَمْسِينَ وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ وَ التَّخَتُّمُ فِي الْيَمِينِ وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ وَ الْجَهْرُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏» که این پنج علامت غیر از آن پنج نشانه مذکور در روایت امام سجاد‌(علیه‌‌السلام) است، غرض از این توضیح آن است که کسی نگوید شما یک چیزی را علامت ایمان قرار می دهید که در روایات ذکر نشده، اولاً خود همین که می‌گوید «أَنَا قَتِيلُ الْعَبْرَةِ لَا يَذْكُرُنِي مُؤْمِنٌ إِلَّا بَكَى» ذکر است ولو به صراحت در شمار علامت های مؤمن ذکر نشده باشد. ثانیاً چون حصر حقیقی نیست اشکالی ایجاد نمی‌کند، امام سجاد و امام عسکری(علیهماالسلام) هر یک پنج علامت ذکر کرده‌اند چنانچه روایات را فحص کنیم شاید علائم دیگری هم پیدا کنیم.

به هر حال با توجه به آن معیاری که برای اصل ایمان وجود دارد نمی‌توانیم بگوئیم اشک بر امام حسین(علیه‌‌السلام) علامت اصل ایمان به خداست، اما به یقین می‌توان گفت علامت برای کمال ایمان به خداست، دقت شود با این بیان معنای قتیل العبرات چقدر خوب، زیبا و درخور اهمیت و بیان لطیفی از یک مقام برای سید‌الشهدا می‌‌‌گردد، خدا می‌فرماید اشک‌های هر مؤمن در عزا و مصیبت تو را موجب کمال ایمان او قرار می‌دهم، چنین اشکی علامت کمال ایمان است و همینطور استمرار می یابد یعنی هر کسی بخواهد ایمانش به خدا کامل شود یکی از راههایی که باید طی کند اشک بر امام حسین است، چه چیز از این بالاتر؟

در تعابیر وارد شده نسبت به حضرت، بین امام حسین و خداوند پیوند خیلی عمیقی را مشاهده می کنیم مثل کلمه ثار الله، که این تعبیر فقط مربوط به امام حسین‌(علیه‌‌السلام) است، در روایت قتیل العبرات هم همین‌طور. این عنوان بیان یک مقام برای حضرت است، اشک بر ائمه دیگر خیلی ثواب دارد، روایات هم به خوبی بر آن دلالت دارد اما آن اشکی که ایمان انسان را بالا ‌برد و تقویت ‌کند اشک بر امام حسین است، لا یذکرنی مؤمنٌ الا بکی.

در بعضی از روایات تعبیر ما من عبدٍ آمده، منتهی در آن «بَوَّأهُ اللهُ فِی الجَنَّةِ» ذکر شده، که منافات و تعارضی با هم ندارند.

قضیه امام حسین(علیه‌‌السلام) اینقدر عجیب است که اگر غیر مسلمانی هم بر امام حسین اشک بریزد در روز قیامت پاداش می‌گیرد. البته نحوه پاداش این افراد و بحث‌ مربوط به اینکه غیر مسلمان داخل بهشت نمی‌شود را باید در بحث علمی دیگری مطرح کرد.

دلیل پاداش گرفتن غیر مسلمان‌‌ها اطلاق برخی از روایات است که می فرماید «ما من عبد قطرت عیناه»، عبارت هر بنده ای که اشکش جاری شود، اطلاق محکمی دارد و شامل مسلمان و غیر مسلمان می شود. ولی «لَا يَذْكُرُنِي مُؤْمِن‏»، می گوید آن کسی که ایمان به خدا دارد، مسلمان و شیعه و اهل ولایت است، این اشک درجه ولایت او را بالا می‌برد، ایمان به خدای او را قویتر و محکمتر می‌کند.

با این بیان ملاحظه می شود اشک در روایات ما چه حقیقتی دارد؟ می‌گوید مسلمان، مؤمن، شیعه، اگر می‌خواهی ایمانت محکم شود از اکسیر اشک بر امام حسین استفاده کن. خصوصا برای نسل حاضر که هر لحظه در کمین القاء شبهات شیاطین هستند تا تزلزل در ایمانشان به وجود ‌آید.

این اشک بر امام حسین است که موجب استحکام و ارتقای ایمان انسان می‌شود، کجا هستند آنهایی که یک وقتی اراجیف سر می دادند یعنی چه ما گریه کنیم؟ گریه یعنی چه؟ گریه علامت ضعف است. آنها حقیقت اشک را نفهمیده و نمی‌فهمند، حقیقت اشک همین است که علامت کمال و استمرار ایمان می‌شود «انا قتیل العبرات لا یذکرنی مؤمنی الا بکی».

امیدواریم حقایق عاشورا، محرم و کلمات امام حسین و ائمه معصومین(علیهم‌‌السلام) هر چه بیشتر برای ما روشن شده به این معارف بیشتر واصل شویم ان‌شاءالله.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

تصاویری از این مراسم


برچسب ها :

فاضل لنکرانی کربلا امام حسین(ع) اشک بر امام حسین(ع) قتیل العبرة امام حسین(ع) قتیل العبرة مهرجان ربیع الشهادة شانزدهمین مهرجان ربیع الشهادة ربیع الشهادة