به برکت انقلاب، دین با آن ظرفیت جامعش به میدان آمده است
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
۱۵:۲۱
۶۴۵
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت سروران مکرم، هیئت رئیسه مجمع نمایندگان محترم طلاب، حلول سال جدید و ماه مبارک رمضان را تبریک عرض میکنم. از خدای تبارک و تعالی عاجزانه مسئلت میکنم که در این ماه مبارک رمضان همه ما را به آنچه مطلوب و مرضیّ خودش هست، هدایت کند.
از گزارش بسیار جامع و مفیدتان استفاده کردم. خواستم نکاتی که در ذهنم بود را عرض کنم دیدم بحمدالله در کارها و برنامههای این مجمع وجود دارد. با این حال نسبت به بعضی از موارد تذکراتی را عرض میکنم.
اولاً باید یاد کنیم از امام بزرگوار که تشکیل این مجمع نمایندگان در حوزه علمیه یکی از ابتکارات امام است. حتماً دستورالعمل و برنامه این مجمع باید همان منشور روحانیت باشد که امام بیان فرمودند و نیز دستورات و رهنمودهای رهبری معظم و ارشاداتی که مراجع بزرگوار دارند، چه مراجعی که به رحمت خدا رفته اند و چه مراجعی که در قید حیات هستند، این محوریترین مطلب است و روشن میسازد حرکت این مجمع و طرحهای مشورتی که بخواهند ارائه کنند و کارهایی که میخواهند انجام بدهند باید بر اساس این سه محور باشد، با مراجعه به این سه منبع میتوان یک برنامه جامع برای حرکت مجمع ترسیم نمود.
یکی از عناوین مشترک بین این سه منبع آن است که ما در یک شرایطی قرار گرفته ایم که دین به نحو بسیار وسیعی در جامعه مطرح شده است. به برکت انقلاب، دین با آن ظرفیت جامعش به میدان آمده است و باید به این موضوع توجه عمیق شود و نسل موجود و نسل آینده ما چه طلاب و چه غیر طلاب، مخصوصاً مردمی که نمایندگان این مجمع ازآن مناطق هستند، خط اصلی دینداری خود را اسلام نابی قرار دهند که امام برای ما تبیین و معرفی کرده و انقلاب اسلامی هم به برکت آن محقق شده است.
امروز ریشه همه مخالفتها به این مسئله برمیگردد. تحقق آرمانهای انقلاب نیاز به این دارد که در درجه اول خود نمایندگان محترم مجمع با طلاب در مورد این موضوع نشست های علمی داشته باشند تا طلاب هر استان یک نگاه دقیق و صحیح نسبت به دین پیدا کنند، البته نمیگوئیم این نگاه را ندارند ولی من معتقدم هر چه به این موضوع بیشتر توجه شود انسان به حقیقتش بیشتر واقف میشود چه بسا بسیاری از مشکلات در پرتو این توجه قابل حل باشد.
مثلا همین موضوع امر به معروف و نهی از منکر، با این نگاه جامعی که باید به دین داشته باشیم، تحول دیگری و روشهای اجرایی دیگری پیدا میکند. یا در موضوع حجاب انتظاراتی از مراکز حوزوی، جامعه مدرسین، شورای عالی، مجمع عمومی جامعه، مجمع نمایندگان طلاب، وجود دارد، با اینکه حرفها و مطالبات اصلی حجاب مال حوزه است ولی واقعش این است که ما نیامدیم در این مورد یک طرح روشن از جانب حوزه ارائه بدهیم.
متاسفانه هیچ همایش و نشستی در حوزه گذاشته نشد که حجاب را البته نه از حیث علمی دینی که بگوئیم واجب است یا نه؟ این روشن است و از اوضح واضحات است، بلکه از این جهت که این حکم دینی امروز چگونه و به چه شکلی در جامعه پیاده شود؟ طلاب چطور باید با این قضیه برخورد کنند؟ خود مردم چگونه در اجرای این مسئله نقش داشته باشند؟
امروز حجاب در جامعه ما یک بُعد سیاسی پیدا کرده که بهتر از من میدانید، خیلیها میگویند دو تار مو بیرون باشد این کجا و اختلاس کجا؟ این کجا و تضییع حقوق مردم کجا؟ در نظر بدوی این ایراد درست به نظر میرسد اما حقیقت آنست این در وقتی است که حجاب را سیاسی نکرده باشند! اما اگر بخواهند از اهرم حجاب علیه خود این نظام و علیه اسلام استفاده کنند، آیا این قابل مقایسه با اختلاس وقابل مقایسه با تبعیض است؟ این اختلاسها و تبعیضها و چپاولها و از بین بردن حقوق مردم در خیلی از کشورها و دولتها هم وجود دارد.
به هر حال پیشنهاد میکنم از خود نمایندگان طرحی را بخواهید و همایشی برگزار کنید و نتیجه آنرا به جامعه مدرسین، به مراجع، به رهبری، حتی به دولت بعنوان طرح حوزه ارائه دهید.
در همین اغتشاشات اخیر عدهای از روشنفکرها دنبال اثبات ناتوانی و ناکارآمدی دین هستند. یک پرده این اغتشاشات مسئله حجاب است اما عمده مطلب آن است که اثبات کنند دین ناتوان بوده و باید آنرا از صحنه خارج کنیم و نباید دین را خیلی در امور مردم، در اقتصاد، سیاست و فرهنگ دخالت دهیم. حتی جلسات علمی برگزار کردند که من اطلاع دارم. حالا آنها به مقتضای کار و روشنفکری خودشان این اهداف را دنبال میکنند ولی چرا حوزه از این مسئله مهم عقب مانده؟ حوزه باید تاکنون چندین همایش خیلی کاربردی وسیع انجام میداد و نتیجهاش را اعلام میکرد.
در هر صورت حالا که دین با جامعیتش به میدان آمده ما باید سمت و سوی تدیّن مردم را به سوی چنین دینی تنظیم کنیم و این باید محور اصلی برنامه آقایان مجمع باشد. باید از طریق نمایندگان با یک شاخصی رصد کنید در هر شهری تدین و دینداری مردم رو به رشد است یا نه؟ باید هر ماه رمضان نسبت به ماه رمضان گذشته این بررسی انجام شود، ، نماینده طلاب یک شهر باید احاطه وسیعی داشته باشد بر حرکتهای دینی و سیاسی که در آن شهر انجام میشود. اینکه چه کسانی و با چه اهدافی سخنرانی میکنند؟
البته نه به این معنا که خدای ناکرده با عینک بدبینی نگاه شود. بلکه بدین معنا که اگر سخنرانی در جذب جوانها و در بیان و طرح موضوعات بدیع و مهم و کاربردی موفق بوده مورد تشویق و تکریم قرار گیرد و بیشتر از او استفاده کنند، این در راستای همان تقویت دینداری است، و من نمیدانم آیا این جهت در برنامه مجمع نمایندگان و خود نمایندگان طلاب هست یا نه؟
هدف امام(رضوان الله تعالی علیه) این بود که نمایندگان طلاب آراء طلاب و مجموعه حوزه را به بزرگان حوزه منتقل کنند. چون امام برای فرد فرد از طلاب ارزش قائل بود، معتقد بود هر طلبهای در حوزه یک نقش کلیدی دارد، یعنی ارتباط مراجع، اساتید و مسئولین حوزه با طلاب، همه از این کانال باید محقق شود و این آثار خیلی خوبی میتواند داشته باشد.
نکته دوم مسئله هدایت تحصیلی است. مجمع نمایندگان باید مسیری برای کمک به شورای عالی حوزه در تقویت بنیه علمی طلبهها باشد. الآن تبلیغ علیه حوزه فراوان است و یکی از کارهای همیشگی دشمن این است که حوزه را از چشم جوانان بیندازد و بگوید در آن نه علم وجود دارد، نه عقل و نه سیاست، هیچی ندارد، حتی معیشت طلاب را نمیتواند تنظیم کند.
این نکته که نمایندگان طلاب در میان مردم چهره به چهره استعداد های ارزنده را جذب کنند همان کاری است که قدیم انجام میشد. ما در گذشته برای جذب طلبه فراخوان نداشتیم. اصلا تلویزیونی نبود که بیاید حوزه را معرفی کند چه رسد به اینکه برای ثبت نام فراخوان بدهد، مبلغی که از حوزه برای تبلیغ به یک روستایی میرفت نگاه میکرد کدام یک از جوانهای آنجا به درد حوزه میخورد؟ با والدینش صحبت میکردند که او را به حوزه بفرستند.
خدمت مرحوم آیت الله حاج سید مهدی لاجوردی پسرخاله مرحوم والد ما صحبت آقاجلال آشتیانی شد که ایشان فیسلوف کمنظیری بود، فقه را هم خیلی خوب خوانده بود و از شاگردان خوب آیت الله بروجردی بود که خیلی هم به ایشان اعتنا داشت. در فلسفه از شاگردان طراز اول مرحوم طباطبائی بود و کتابهای زیادی هم نوشته. آنطور که آقای لاجوردی برای من میگفت پدر آقاجلال در آشتیان یک قصاب بود و من برای تبلیغ آنجا رفته بودم وقتی برای خریدن گوشت به مغازه اش میرفتم میدیدم پسرش آنجاست، چند نوبت که رفتم دیدم این پسر یک مقدار برجستگی فکری و استعداد ی درخشان دارد، به پدرش التماس کردم اجازه دهد که او را با خود برای تحصیل به قم بیاورم. اینچنین برای حوزه نیرو میگرفتند. کار درست و اساسی که نتیجه میدهد هم همین است.
نمایندگان محترم طلاب به وسیله طلاب در دبیرستانها، و مدارس رصد کنند و جوانانی را که ظرفیت حوزوی دارند و به درد حوزه میخورند شناسایی کرده و به حوزه آورند، فراخوان هم سر جای خودش باید باشد. این در مورد جذب استعدادها.
پس نکته دوم تقویت بنیه علمی طلبههاست، هر چه بنیه علمی طلاب قویتر بشود دیانت مردم آن شهری که این طلبه اهل آنجاست و با آنها ارتباط دارد قویتر میشود، ما باید برگردیم به همان روش گذشته که فرض کنید در هر شهری پنج تا ده تا بیست تا مجتهد و صاحب رساله تربیت میشدند، هر چه اینها بین مردم بیشتر باشند علاقه مردم به دین و روحانیت و انقلاب بیشتر میشود.
متأسفانه این جهتها مورد غفلت واقع شده! شورای عالی باید حساب کند این شهر یا استان که 400 با 500 طلبه دارد ما باید طوری برنامه ریزی کنیم که بعد از 20 سال از این تعداد افراد لااقل پنجاه مجتهد درجه یک، بیست مفسر قران و ده خطیب توانمند تحویل آن استان بدهیم، برای این امر باید برنامهریزی و کار بشود. البته شورای عالی انصافاً خیلی کار کرده و حتماً برای این گونه مسائل هم طرح و برنامه دارد ولی من نشنیدم به این صورت چنین کاری و چنین برنامهای داشته باشند.
در مسئله هدایت تحصیلی به تعمیق بنیه علمی طلاب هم باید توجه داشت. ما باید طلاب را عمیقتر بار بیاوریم. باید با عمق مباحث علمی در فقه، اصول، فلسفه، تفسیر، کلام و حدیث آشنا گردند. ارتباط طلبه با حدیث نباید فقط در این حد باشد که برای منبر رفتن دو تا حدیث حفظ کند، طلبه باید مأنوس با حدیث باشد. اصل انس با قرآن هم یکی از ضروریات برای طلبههاست و اگر طلبه انس با کلام خدا نداشته باشد به جایی نمیرسد همانطور که باید با حدیث هم مأنوس باشد.
همین جا پیشنهاد میکنم نمایندگان مجمع برای طلاب برنامه مطالعات حدیثی قرار بدهند، سفینة البحار را یک دور مباحثه کنند، اطلاع دارید الان سی چهل نفر از فضلای قدیم قم که بالای 50 سال دارند، یک دوره سفینه را مباحثه کرده اند و من شنیدم نظیر این کار را جمعی از طلاب در مشهد هم انجام میدهند اینها به صورت خودجوش بوده.
من عرض میکنم مجمع برنامه بریزد و یک تشویقی هم قرار بدهد که طلاب هر شهر و استانی یکدوره مطالعات حدیثی انجام بدهند، سفینه را انتخاب کنند که کتاب خوبی است، کتب حدیثی دیگر را هم میتوانند انتخاب کنند و اینچنین انس با حدیث پیدا کنند، این هم نکته سوم.
نکته چهارم ارتباط با مردم است، این مسئله که مشکلات ودرد دلهای مردم را یک طلبه از نزدیک بشنود خیلی مهم است، بزرگان از مراجع ما مینشستند و مردم درد دلشان را به ایشان میگفتند، در مسائل مختلف اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی. من میگویم برای این هم باید برنامهریزی کنید، طلبه از اینجا که به شهر خودش میرود فقط نرود پیش پدر و مادرش چند روز بماند و برگردد ببینید چقدر با مردم ارتباط دارد؟ چقدر در بین مردم نشست و برخاست و با جوانها ارتباط دارد؟ رهبری معظم چقدر راجع به ارتباط مسئولین با جوانان تاکید دارند قطعاً ارتباط حوزویان، طلاب و اساتید با مردم مهم است، این هم جزء محورهای کار باشد یعنی هر طلبهای یک گزارش کار از سفرش ارائه بدهد.
به لطف خدا و به برکت دعای امام زمان علیه السلام این روحیه جهادی که امروز در حوزه ما وجود دارد، طلاب را وادار میکند که برای مردم کار کنند و با آنها ارتباط داشته باشند ولی نباید فقط بگوییم در کل استانها دو سه تا گروه جهادی داریم، باید در هر استان چندین گروه جهادی باشد، در هر استانی ارتباط طلبه ها با مردم باشد. یعنی ماه رمضان که تمام شد و طلبه از آنجا برمیگردد گزارش دهد با چه اقشار تازهای ارتباط برقرار کردم.
باید برای نحوه ارتباط با هر یک از اقشار مردم کلاس گذاشته شود، خود هیئت رئیسه محترم طراحی و برنامهریزی کند، کاری که گروههای مخالف اسلام و کشور برای ارتباط گیری و جذب جوانها میکنند. نفس ارتباط با مردم 80 درصد از مشکلات ما را حل میکند، مردم باور میکنند که در مشکلاتشان ما خود را در کنار آنها میدانیم، مردم باورشان میشود که روحانیت دلسوز مردم هستند، دلسوز دین و دنیایشان هستند، به فکر عمران و آبادی شهرشان هستند، اینکه یک روحانی بگوید به من چه ربطی دارد اینجا جاده دارد یا نه؟ اینجا درمانگاه دارد یا نه؟این حرف غلطی است، وقتی میگوییم روحانیت در کنار مردم باشد باید در همه امور مردم دخیل باشد.
امیدوارم در این دوره نُهم مجمع که شخصیتهای ارزنده و علمی و انقلابی و فهیم حوزه در آن پابکار هستند و با نشاط کاری که در شما وجود دارد مخصوصاً ریاست محترم مجمع که از چهرههای ارزنده حوزه هستند و در قسمتهای مختلف نقش آفرینی کرده اند در این مسئولیت هم بتوانند درخشش داشته باشند.