نوروز در فرهنگ اسلام و تشیّع
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
۱۹:۴۸
۴۸۶
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
«نوروز در فرهنگ اسلام و تشیّع» در دیدار با خانواده شهدا، آزادگان و جانبازان (1390/01/01)
الحمدلله
رب العالمين و الصلوة و السلام علي سيدنا و نبينا و حبيب قلوبنا
أبي القاسم محمد(صلّي الله عليه و آله) و علي آله الطيّبين الطاهرين المعصومين
و لعنة الله علي أعدائهم أجمعين
ما در غم مصائب بزرگي که بر دنياي اسلام وارد ميشود اعم از شيعه و سني شريک هستيم. مبادا فکر کنيم اين به ما ربطي ندارد و آنها گروه ديگري هستند و اهداف ديگري دارند. ميبينيد امروز چگونه ابرقدرتها براي قلع و قمع مسلمين بايکديگر اتحاد پيدا کردهاند تا به تعبير رهبر معظم انقلاب اين حرکتها و انقلابها را به نفع خودشان مصادره کنند و در مسير منافع خود قرار دهند.
1-يوم النيروز هو اليوم الذي كسر فيه إبراهيم(ع) أصنام قومه.
أبي القاسم محمد(صلّي الله عليه و آله) و علي آله الطيّبين الطاهرين المعصومين
و لعنة الله علي أعدائهم أجمعين
فرا
رسيدن سال نو را خدمت شما بزرگواران، خانوادههاي معظم شهدا و روحانيت
معززي که در مجلس حضور دارند تبريک عرض مينمايم. براي خود حضور در اين
خانه خدا که مزيّن به نام مبارک اميرالمومنين(ع) است و شرکت در اين جمع
بسيار معنوي و مجلس باشکوه را در ساعات اوليه سال نو توفيق بزرگي ميدانم.
خانواده معظم شهدا؛ مومنيني هستند که بار سنگين انقلاب بر دوششان بوده و هست و استمرار انقلاب هم به برکت حضور شما و مؤمنين فداکار خواهد بود، إنشاءالله.
بنده چند کلمهاي را به مناسبت ايام عرض مينمايم.
خانواده معظم شهدا؛ مومنيني هستند که بار سنگين انقلاب بر دوششان بوده و هست و استمرار انقلاب هم به برکت حضور شما و مؤمنين فداکار خواهد بود، إنشاءالله.
بنده چند کلمهاي را به مناسبت ايام عرض مينمايم.
مطلب اول:
مطلب
اول راجع به نوروز است. يکي از سؤالهاي متدينين از قديم الايام تا کنون
اين است که نظر اسلام راجع به نوروز چيست؟ آيا نوروز صرفاً يک عيد ملي و
مربوط به تغيير در طبيعت است يا آنکه اسلام هم نظري در مورد اين عيد دارد؟
به طور خلاصه عرض مينمايم از جمله کلماتي که در روايات به صورت متعدد تکرار شده است، کلمه نوروز ميباشد.
در روايات از آن روزي که حضرت ابراهيم بتها را شکست تعبير به نوروز شده است.(1)
يا آن روزي که جبرئيل بر وجود مبارک حضرت پيامبر(ص) نازل شد و آن حضرت را به رسالت مبعوث نمود به عنوان نوروز ياد شده است.
از آن روزي که پيامبر(ص) دست حضرت علي(ع) را بلند کرد و ايشان را به عنوان ولي و وصي بعد از خود معرفي، و فرمودند «من کنت مولاه فهذا علي مولاه» به عنوان نوروز مطرح شده است.
از روزي که پيامبر(ص) حضرت علي(ع) را به سوي جماعتي از جنيان فرستاد و آنها را دعوت به اسلام کرد به عنوان نوروز ياد شده است.
روزي که اميرالمومنين(ع) بر روي شانههاي مبارک پيامبر(ص) قرار گرفت و بتها را شکست و کعبه را از لوث وجود بتهاي مشرکين تطهير نمود به نوروز ياد شده است.
هم چنين از آن روزي که قائم آل محمد(ص) قيام و ظهور نمايند تعبير به نوروز شده است. روزي که دجال به دست مبارک امام زمان(عج) کشته ميشود نوروز است.(2)
ما وقتي روايات درباب نوروز را ميبينيم که اين مصاديق را براي نوروز ذکر کردهاند، ميتوانيم بگوييم ما ايرانيان به تأسي آنچه که در روايات آمده، آن روزي که روز حيات مجدد براي مردم باشد، حيات طبيعت، حيات دين، حيات يک انسان، حيات و زنده شدن يک جامعه و..... همه اينها را ميتوان نوروز ناميد.
در فرهنگ اسلام و تشيع؛ «نوروز» يک روز معين که داراي ساعات و دقايق معين باشد نيست؛ بلکه هر روزي که عنوان احياء را داشته باشد، احياء جامعه، احياء انسان، احياء دين، احياء ارزشهاي ديني، آن روز، «نوروز» است.
بر اين اساس ما ميتوانيم روز پيروزي انقلاب را نوروز بناميم. روزي که فرزندان شما در جنگ تحميلي بر دشمن غلبه کردند و پيروز شدند عنوان نوروز را دارد. اين معناي اصلي نوروز است.
در روايات نيز آمده که فالودهاي را خدمت حضرت علي(ع) آوردند. حضرت فرمودند که اين به چه مناسبت است؟ گفتند: امروز «نوروز» است. حضرت فرمودند: «فَنُورزوا اِن قَدَرتُم کُلَّ يَومٍ»؛ «هر روزي را براي خود روز نو قرار دهيد».(3)
انسان بايد هر روز به خداوند تبارک و تعالي نزديکتر شود و علم و دانش خود را زياد کند و صفات اخلاقي را در خود احياء کند و باطن خود را مانند ظاهر خود تميز نمايد.
اتفاقاً در روايات داريم که بهترين و پاکيزهترين لباسها را بر تن کنيد. آن روزي که انسان جهل خودش را کم کند، اخلاق بد را از خود دور کند، حضور در جامعه داشته باشد و بتواند با بصيرت فتنهها را تشخيص داده و امانت بزرگي که شهدا بر دوش ما به امانت گذاردهاند بشناسد و بفهمد و باور کند و آنرا حفظ کند، همه اين روزها «نوروز» است.
در قاموس و فرهنگ ديني ما اين معناي «نوروز» است.
به تعبير ديگر در فرهنگ ديني ما عنوان نوروز، يک مفهوم کلي است که برخي از مصاديق آن واقع شده و برخي از مصاديق ديگر در آينده واقع ميشود و در تعابير روايات وارد شده که ائمه طاهرين(عليهم السلام) فرموده اند: «عجم نوروزرا حفظ نمودهاند» و شايد مراد همين باشد که يکي از مصاديق آن را که همين شروع بهار باشد، به عنوان نوروز قرار دادند.
به طور خلاصه عرض مينمايم از جمله کلماتي که در روايات به صورت متعدد تکرار شده است، کلمه نوروز ميباشد.
در روايات از آن روزي که حضرت ابراهيم بتها را شکست تعبير به نوروز شده است.(1)
يا آن روزي که جبرئيل بر وجود مبارک حضرت پيامبر(ص) نازل شد و آن حضرت را به رسالت مبعوث نمود به عنوان نوروز ياد شده است.
از آن روزي که پيامبر(ص) دست حضرت علي(ع) را بلند کرد و ايشان را به عنوان ولي و وصي بعد از خود معرفي، و فرمودند «من کنت مولاه فهذا علي مولاه» به عنوان نوروز مطرح شده است.
از روزي که پيامبر(ص) حضرت علي(ع) را به سوي جماعتي از جنيان فرستاد و آنها را دعوت به اسلام کرد به عنوان نوروز ياد شده است.
روزي که اميرالمومنين(ع) بر روي شانههاي مبارک پيامبر(ص) قرار گرفت و بتها را شکست و کعبه را از لوث وجود بتهاي مشرکين تطهير نمود به نوروز ياد شده است.
هم چنين از آن روزي که قائم آل محمد(ص) قيام و ظهور نمايند تعبير به نوروز شده است. روزي که دجال به دست مبارک امام زمان(عج) کشته ميشود نوروز است.(2)
ما وقتي روايات درباب نوروز را ميبينيم که اين مصاديق را براي نوروز ذکر کردهاند، ميتوانيم بگوييم ما ايرانيان به تأسي آنچه که در روايات آمده، آن روزي که روز حيات مجدد براي مردم باشد، حيات طبيعت، حيات دين، حيات يک انسان، حيات و زنده شدن يک جامعه و..... همه اينها را ميتوان نوروز ناميد.
در فرهنگ اسلام و تشيع؛ «نوروز» يک روز معين که داراي ساعات و دقايق معين باشد نيست؛ بلکه هر روزي که عنوان احياء را داشته باشد، احياء جامعه، احياء انسان، احياء دين، احياء ارزشهاي ديني، آن روز، «نوروز» است.
بر اين اساس ما ميتوانيم روز پيروزي انقلاب را نوروز بناميم. روزي که فرزندان شما در جنگ تحميلي بر دشمن غلبه کردند و پيروز شدند عنوان نوروز را دارد. اين معناي اصلي نوروز است.
در روايات نيز آمده که فالودهاي را خدمت حضرت علي(ع) آوردند. حضرت فرمودند که اين به چه مناسبت است؟ گفتند: امروز «نوروز» است. حضرت فرمودند: «فَنُورزوا اِن قَدَرتُم کُلَّ يَومٍ»؛ «هر روزي را براي خود روز نو قرار دهيد».(3)
انسان بايد هر روز به خداوند تبارک و تعالي نزديکتر شود و علم و دانش خود را زياد کند و صفات اخلاقي را در خود احياء کند و باطن خود را مانند ظاهر خود تميز نمايد.
اتفاقاً در روايات داريم که بهترين و پاکيزهترين لباسها را بر تن کنيد. آن روزي که انسان جهل خودش را کم کند، اخلاق بد را از خود دور کند، حضور در جامعه داشته باشد و بتواند با بصيرت فتنهها را تشخيص داده و امانت بزرگي که شهدا بر دوش ما به امانت گذاردهاند بشناسد و بفهمد و باور کند و آنرا حفظ کند، همه اين روزها «نوروز» است.
در قاموس و فرهنگ ديني ما اين معناي «نوروز» است.
به تعبير ديگر در فرهنگ ديني ما عنوان نوروز، يک مفهوم کلي است که برخي از مصاديق آن واقع شده و برخي از مصاديق ديگر در آينده واقع ميشود و در تعابير روايات وارد شده که ائمه طاهرين(عليهم السلام) فرموده اند: «عجم نوروزرا حفظ نمودهاند» و شايد مراد همين باشد که يکي از مصاديق آن را که همين شروع بهار باشد، به عنوان نوروز قرار دادند.
مطلب دوم:
اينکه
امروز شما در روز اول سال نو در اين مکان مقدس براي تجليل از مقام شهداء و
به ياد فداکاريهاي آنها و زحماتي که متحمل شدند گرد هم جمع شدهايد،
چرا که ميدانيم امروز اگر اين کشور ثباتي دارد و حکومت ما بر قرار است، به
برکت خونهاي اين عزيزان است.
آنها که بصيرت دارند و ميفهمند، به ضرس قاطع ميگويند هيچ قطرهاي از قطرات خون شهدا هدر نرفته است و اساساً سنت خدا براين است که هيچ قطرهاي از قطرات خون شهيد به هدر نرود.
حال ممکن است که من و شما آثار آنرا بفهميم و ببينيم و درک کنيم و ممکن است خداي ناکرده از آن فاصله بگيريم، اما خون شهداء هميشه آثار خود را گذاشته است.
امروز شما مشاهده ميکنيد بعد از گذشت 32 سال، اين بيداري بزرگ در کشورهاي اسلامي به وجود آمده است، به طوري که يک جوان مصري ميگويد: من بايد جوان 13 ساله ايراني را الگوي خود قرار دهم. در ساير کشورها نيز همين طور است.
اگر مردم در زمان قيام کربلا يا زمان نزديک به آن آثار خون آنها را نديدند، اينک ما ميگوييم اين انقلاب ما بعد از هزار و اندي سال محصول خون آن شهدايي است که در کربلا و در روز عاشورا جاري شد. اين بيداري، اين حرکت و جنب و جوشها محصول همين خون شهداست.
شهيد ايران چون خون خودش را براي اسلام جاري کرد، آثارش نه فقط در ميان خانواده و منطقه و جامعه خودش بلکه در همه جامعه بشريت ظاهر خواهد شد. شهيد يک ارزش است براي همه بشريت.
خانواده شهدا گرچه اين افتخار بسيار بزرگ را دارند که از نزديک با شهدا بودهاند، که مرحوم والد ما(رضوان الله تعالي عليه) وقتي خانوادههاي شهدا خدمتشان ميرسيدند ميفرمودند «من از قرآن استفاده ميکنم که نه فقط شهيد به بهشت ميرود چرا که ساير افراد مومن و پرهيزکار هم به بهشت ميروند، بلکه من از تعبيري که در آيه شريفه آمده "اِنَ اللهَ اشتَري مِنَ المومنينَ اَنفسهم بِاَنَّ لَهُمُ الجَنَهَ" استفاده ميکنم که خداوند متعال اختيار بهشت را در دست شهيد قرار ميدهد». حال شهيدي که اختيار بهشت در دست اوست پدر، مادر، خانواده، بستگان و رفقاي خود را به بهشت نميبرد؟ مسلم اين چنين است و خوشا به حال شما خانواده شهدا.
نکتهاي که ميخواهم عرض کنم اين است که شهيد متعلق به جامعه بشريت است و ما اين امر را امروز بالعيان ميبينيم. شهيد ايران فقط متعلق به ايران نيست، همه بشريت از آن استفاده ميکنند.
آنها که بصيرت دارند و ميفهمند، به ضرس قاطع ميگويند هيچ قطرهاي از قطرات خون شهدا هدر نرفته است و اساساً سنت خدا براين است که هيچ قطرهاي از قطرات خون شهيد به هدر نرود.
حال ممکن است که من و شما آثار آنرا بفهميم و ببينيم و درک کنيم و ممکن است خداي ناکرده از آن فاصله بگيريم، اما خون شهداء هميشه آثار خود را گذاشته است.
امروز شما مشاهده ميکنيد بعد از گذشت 32 سال، اين بيداري بزرگ در کشورهاي اسلامي به وجود آمده است، به طوري که يک جوان مصري ميگويد: من بايد جوان 13 ساله ايراني را الگوي خود قرار دهم. در ساير کشورها نيز همين طور است.
اگر مردم در زمان قيام کربلا يا زمان نزديک به آن آثار خون آنها را نديدند، اينک ما ميگوييم اين انقلاب ما بعد از هزار و اندي سال محصول خون آن شهدايي است که در کربلا و در روز عاشورا جاري شد. اين بيداري، اين حرکت و جنب و جوشها محصول همين خون شهداست.
شهيد ايران چون خون خودش را براي اسلام جاري کرد، آثارش نه فقط در ميان خانواده و منطقه و جامعه خودش بلکه در همه جامعه بشريت ظاهر خواهد شد. شهيد يک ارزش است براي همه بشريت.
خانواده شهدا گرچه اين افتخار بسيار بزرگ را دارند که از نزديک با شهدا بودهاند، که مرحوم والد ما(رضوان الله تعالي عليه) وقتي خانوادههاي شهدا خدمتشان ميرسيدند ميفرمودند «من از قرآن استفاده ميکنم که نه فقط شهيد به بهشت ميرود چرا که ساير افراد مومن و پرهيزکار هم به بهشت ميروند، بلکه من از تعبيري که در آيه شريفه آمده "اِنَ اللهَ اشتَري مِنَ المومنينَ اَنفسهم بِاَنَّ لَهُمُ الجَنَهَ" استفاده ميکنم که خداوند متعال اختيار بهشت را در دست شهيد قرار ميدهد». حال شهيدي که اختيار بهشت در دست اوست پدر، مادر، خانواده، بستگان و رفقاي خود را به بهشت نميبرد؟ مسلم اين چنين است و خوشا به حال شما خانواده شهدا.
نکتهاي که ميخواهم عرض کنم اين است که شهيد متعلق به جامعه بشريت است و ما اين امر را امروز بالعيان ميبينيم. شهيد ايران فقط متعلق به ايران نيست، همه بشريت از آن استفاده ميکنند.
مطلب سوم:
متاسفانه
امسال عيد ما عيد کامل نيست، چون مقرون به مصائب بزرگ است و طلب ميکند
مسلمانان و شيعيان خصوصاً ملت بزرگ و انقلابي ما بيداري مضاعفي داشته
باشند. امروز ميبينيد حکومت سعودي چگونه وحشيانه حمله کرده و ملت بحرين
را به خاک و خون کشانده و روي اسرائيل را سفيد کرده است.
ما در غم مصائب بزرگي که بر دنياي اسلام وارد ميشود اعم از شيعه و سني شريک هستيم. مبادا فکر کنيم اين به ما ربطي ندارد و آنها گروه ديگري هستند و اهداف ديگري دارند. ميبينيد امروز چگونه ابرقدرتها براي قلع و قمع مسلمين بايکديگر اتحاد پيدا کردهاند تا به تعبير رهبر معظم انقلاب اين حرکتها و انقلابها را به نفع خودشان مصادره کنند و در مسير منافع خود قرار دهند.
مطلب چهارم:
اين
جلسات نشان دهنده اين معناست که مردم عزيز ما فقط به دنبال اسلام هستند.
ما چيز ديگري غير از مکتب اسلام و مکتب اهلبيت نه شنيدهايم و نه
ميخواهيم بشنويم. ما دنبال احياي ارزشهاي اسلامي هستيم و بايد آنها را
احياء کنيم. احياء سنتهايي را که در ايران قديم بود حکومتهاي گذشته خود
انجام ميدادند.
مسئولين عزيز که شعار اسلام خواهي را دارند بايد توجه به اين جهت کنند که در ساعات اوليه عيد اين اجتماع عزيز مردم دراين مساجد جز بار معنوي و ديني چه پيام ديگري ميتواند داشته باشد؟ شهدا ما براي احياء اسلام رفتند. در کلام کدام شهيد شما چيزي به نام مکتب ايراني پيدا ميکنيد؟ در کلام کدام شهيدي عنوان ديگري غير از اسلام را پيدا ميکنيد؟
امام راحل ما و رهبر بزرگوار ما فقط ميفرموده و ميفرمايند انقلاب اسلامي، نه چيزديگر، ما چيز ديگر نداريم و چيز ديگري هم بلد نيستيم. ما دنبال تحقق مکتب اسلام و اهل بيت هستيم و اين را از مسئولين عزيزمان مطالبه ميکنيم نگذارند عناويني که اين روز قلوب بسياري از خانواده شهدا را رنجانده است مطرح شود. اينگونه افکار رجوع به جاهليت قبل از انقلاب است.
اين طرز فکر که براي غير اسلام، اصالت و ارزش قائل شويم با ادعاي تبليغ مهدويت و پيرو امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) بودن سازگاري ندارد و کساني که به حقيقت صحيح مهدويت واقف هستند کاملاً اين مطلب را تاييد ميکنند.
سعي کنند بر محور همان شعارهايي که در انقلاب مطرح شد و شهداء ما بر آن پافشاري ميکردند و سبب اميدواري هرچه بيشتر مردم ما به اسلام و انقلاب شد حرکت کنند.
من مجدداً تشکر ميکنم که ما را موفق به حضور در جمع خود کرديد. اميدوارم همانطور که حضرت علي(ع) فرمودند هر روزتان را نوروز قرار دهيد.
خداوند بزرگ و منان هر لحظهي ما را نوروز واقعي قرار دهد و هر آن ما را به خود نزديکتر گرداند.
والسّلام عليکم و رحمة الله و برکاته
مسئولين عزيز که شعار اسلام خواهي را دارند بايد توجه به اين جهت کنند که در ساعات اوليه عيد اين اجتماع عزيز مردم دراين مساجد جز بار معنوي و ديني چه پيام ديگري ميتواند داشته باشد؟ شهدا ما براي احياء اسلام رفتند. در کلام کدام شهيد شما چيزي به نام مکتب ايراني پيدا ميکنيد؟ در کلام کدام شهيدي عنوان ديگري غير از اسلام را پيدا ميکنيد؟
امام راحل ما و رهبر بزرگوار ما فقط ميفرموده و ميفرمايند انقلاب اسلامي، نه چيزديگر، ما چيز ديگر نداريم و چيز ديگري هم بلد نيستيم. ما دنبال تحقق مکتب اسلام و اهل بيت هستيم و اين را از مسئولين عزيزمان مطالبه ميکنيم نگذارند عناويني که اين روز قلوب بسياري از خانواده شهدا را رنجانده است مطرح شود. اينگونه افکار رجوع به جاهليت قبل از انقلاب است.
اين طرز فکر که براي غير اسلام، اصالت و ارزش قائل شويم با ادعاي تبليغ مهدويت و پيرو امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) بودن سازگاري ندارد و کساني که به حقيقت صحيح مهدويت واقف هستند کاملاً اين مطلب را تاييد ميکنند.
سعي کنند بر محور همان شعارهايي که در انقلاب مطرح شد و شهداء ما بر آن پافشاري ميکردند و سبب اميدواري هرچه بيشتر مردم ما به اسلام و انقلاب شد حرکت کنند.
من مجدداً تشکر ميکنم که ما را موفق به حضور در جمع خود کرديد. اميدوارم همانطور که حضرت علي(ع) فرمودند هر روزتان را نوروز قرار دهيد.
خداوند بزرگ و منان هر لحظهي ما را نوروز واقعي قرار دهد و هر آن ما را به خود نزديکتر گرداند.
والسّلام عليکم و رحمة الله و برکاته
1-يوم النيروز هو اليوم الذي كسر فيه إبراهيم(ع) أصنام قومه.
2- الْمُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ عَنِ الصَّادِقِ(ع) أَنَّ يَوْمَ
النَّيْرُوزِ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي أَخَذَ فِيهِ النَّبِيُّ(ص)
لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(ع) الْعَهْدَ بِغَدِيرِ خُمٍّ فَأَقَرُّوا
لَهُ بِالْوَلَايَةِ فَطُوبَى لِمَنْ ثَبَتَ عَلَيْهَا وَ الْوَيْلُ
لِمَنْ نَكَثَهَا وَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي وَجَّهَ فِيهِ رَسُولُ
اللَّهِ ص عَلِيّاً إِلَى وَادِي الْجِنِّ وَ أَخَذَ عَلَيْهِمُ
الْعُهُودَ وَ الْمَوَاثِيقَ وَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي ظَفِرَ فِيهِ
بِأَهْلِ النَّهْرَوَانِ وَ قَتَلَ ذِي الثَّدْيَةِ وَ هُوَ الْيَوْمُ
الَّذِي فِيهِ يَظْهَرُ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ وُلَاةَ
الْأَمْرِ وَ يُظْفِرُهُ اللَّهُ بِالدَّجَّالِ فَيَصْلِبُهُ عَلَى
كُنَاسَةِ الْكُوفَةِ وَ مَا مِنْ يَوْمِ نَيْرُوزٍ إِلَّا وَ نَحْنُ
نَتَوَقَّعُ فِيهِ الْفَرَجَ لِأَنَّهُ مِنْ أَيَّامِنَا حَفِظَهُ
الْفُرْسُ وَ ضَيَّعْتُمُوهُ ثُمَّ إِنَّ نَبِيّاً مِنْ أَنْبِيَاءِ
بَنِي إِسْرَائِيلَ سَأَلَ رَبَّهُ أَنْ يُحْيِيَ الْقَوْمَ الَّذِينَ
خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ
فَأَمَاتَهُمُ اللَّهُ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَنْ صُبَّ
عَلَيْهِمُ الْمَاءَ فِي مَضَاجِعِهِمْ فَصَبَّ عَلَيْهِمُ الْمَاءَ
فِي هَذَا الْيَوْمِ فَعَاشُوا وَ هُمْ ثَلَاثُونَ أَلْفاً فَصَارَ
صَبُّ الْمَاءِ فِي يَوْمِ النَّيْرُوزِ سُنَّةً مَاضِيَةً لَا
يَعْرِفُ سَبَبَهَا إِلَّا الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ وَ هُوَ
أَوَّلُ يَوْمٍ مِنْ سَنَةِ الْفُرْسِ قَالَ الْمُعَلَّى وَ أَمْلَى
عَلَيَّ ذَلِكَ فَكَتَبْتُ مِنْ إِمْلَائِهِ الْمُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ
عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّ يَوْمَ النَّيْرُوزِ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي
أَخَذَ فِيهِ النَّبِيُّ ص لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع الْعَهْدَ
بِغَدِيرِ خُمٍّ فَأَقَرُّوا لَهُ بِالْوَلَايَةِ فَطُوبَى لِمَنْ
ثَبَتَ عَلَيْهَا وَ الْوَيْلُ لِمَنْ نَكَثَهَا وَ هُوَ الْيَوْمُ
الَّذِي وَجَّهَ فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلِيّاً إِلَى وَادِي
الْجِنِّ وَ أَخَذَ عَلَيْهِمُ الْعُهُودَ وَ الْمَوَاثِيقَ وَ هُوَ
الْيَوْمُ الَّذِي ظَفِرَ فِيهِ بِأَهْلِ النَّهْرَوَانِ وَ قَتَلَ ذِي
الثَّدْيَةِ وَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي فِيهِ يَظْهَرُ قَائِمُنَا
أَهْلَ الْبَيْتِ وَ وُلَاةَ الْأَمْرِ وَ يُظْفِرُهُ اللَّهُ
بِالدَّجَّالِ فَيَصْلِبُهُ عَلَى كُنَاسَةِ الْكُوفَةِ وَ مَا مِنْ
يَوْمِ نَيْرُوزٍ إِلَّا وَ نَحْنُ نَتَوَقَّعُ فِيهِ الْفَرَجَ
لِأَنَّهُ مِنْ أَيَّامِنَا حَفِظَهُ الْفُرْسُ وَ ضَيَّعْتُمُوهُ
ثُمَّ إِنَّ نَبِيّاً مِنْ أَنْبِيَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ سَأَلَ
رَبَّهُ أَنْ يُحْيِيَ الْقَوْمَ الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ
وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَأَمَاتَهُمُ اللَّهُ فَأَوْحَى
اللَّهُ إِلَيْهِ أَنْ صُبَّ عَلَيْهِمُ الْمَاءَ فِي مَضَاجِعِهِمْ
فَصَبَّ عَلَيْهِمُ الْمَاءَ فِي هَذَا الْيَوْمِ فَعَاشُوا وَ هُمْ
ثَلَاثُونَ أَلْفاً فَصَارَ صَبُّ الْمَاءِ فِي يَوْمِ النَّيْرُوزِ
سُنَّةً مَاضِيَةً لَا يَعْرِفُ سَبَبَهَا إِلَّا الرَّاسِخُونَ فِي
الْعِلْمِ وَ هُوَ أَوَّلُ يَوْمٍ مِنْ سَنَةِ الْفُرْسِ قَالَ
الْمُعَلَّى وَ أَمْلَى عَلَيَّ ذَلِكَ فَكَتَبْتُ مِنْ إِمْلَائِهِ.
*******************************
*********************
*********
**
بسم الله الرحمن الرحيم
برداشت ما از روايات این است كه هر روزي كه يك حادثهي مهم از نظر احياء دين يا احياء انسانيت در آن ايجاد شود، يعني جنبهي احيا و هدايت معنوي يا هدايت دنيوي در آن باشد، در روايات تعبير به نوروز ميكنند. در روايات ما در هفت هشت مورد تعبير به نوروز شده.
1) روزي كه حضرت ابراهيم(ع) بتها را شكست، از آن روز تعبير به نوروز شده، در روايات آمده «يوم النيروز هو اليوم الذي كسر فيه ابراهيم(ع) أصنام قومه» نوروز روزي است كه حضرت ابراهيم بتهاي قوم خودش را شكست.
2) در روايتي معلي بن خنيس از امام صادق(ع) نقل ميكند كه حضرت فرمود «إنّ يوم النيروز هو اليوم الذي أخذ فيه النبي صلي الله عليه و آله لأميرالمؤمنين(ع) العهد بغدير خم» آن روزي كه پيامبر صلوات الله عليه عهد امامت را براي اميرالمؤمنين در غدير خم گرفت «فأقروا له بالولاية فطوبي لمن ثبت عليها و الويل لمن نكثها» از آن تعبير به نوروز شده.
3) «و هو اليوم الذي وجّه فيه رسول الله(ص) علياً إلي وادي الجن و أخذ عليهم العهود و المواثيق» آن روزي كه پيامبر اميرالمؤمنين را به سوي طائفه جنّيان فرستاد و از آنها پيمان گرفت.
4) «وهو اليوم الذي ظفر فيه بأهل النهروان» آن روزي كه حضرت علي(ع) با خوارج مقابله كرد و آنها را خصوصاً ذو الثديين را كه از رؤوس خوارج بود به قتل رساند، نوروز است.
5) باز در بعضي روايات هست، روز مبعث يعني آن روزي كه جبرئيل بر وجود مبارك پيامبر نازل شد و حضرت را به رسالت مبعوث كرد، همان روزي كه آيات اوليهي قرآن نازل شد، اين هم به عنوان يكي از مصاديق نوروز است.
6) بعد ميفرمايد «وهو اليوم الذي فيه يظهر القائم(ع)» يكي از مصاديق نوروز روزي است كه حضرت ظهور ميكند كه تحقيقاً نوروز واقعي عالم همان روز است، در ميان اين مصاديقي كه براي نوروز است ميتوانيم بگوئيم برترين و بارزترين مصداقش همان روز ظهور حضرت است. حضرت ظهور ميكند «و يظفره الله بالدجال» آن روزي كه حضرت، دجال را به قتل ميرساند.
بعد ميفرمايد «وما من يوم نيروز إلا و نحن نتوقّع فيه الفرج» معناي اين قسمت روايت چيست؟ هيچ روز نوروز نيست مگر اينكه ما در آن روز فرج قائم (عج) و حجّت خودمان را متوقع هستيم. در ادامه ميفرمايد «لأنّه من أيامنا حفظه الفُرس» اين روز نيروز از ايام ماست و فارسها آن را حفظ كردند «و ضيعتموه» شما اهل عرب آن را تضييع كرديد! اين كلام ظهور در اين دارد كه همين نوروز كه ما در آن قرار ميگيريم و ايام تحويل سال است، ايام ظهور حضرت هم هست.
حضرت ميفرمايد اصلاً اينكه اهل فُرس به چنين روزي نوروز ميگويند، اينها اين را از ما گرفتند، چون ما به اينها ياد داديم كه روز قيام حجّت ما نوروز است، اينها آمدند اين عنوان را بر همين ايام قرار دادند براي اينكه اميد به ظهور داشته باشند و فرج حضرت فرا برسد. لذا اين مطلب كه ما بگوئيم نوروز فقط يك چيز قديمي و مربوط به هفت هزار سال پيش است، اينطور نيست!
3- عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(ع) أَنَّهُ أُهْدِيَ إِلَيْهِ فَالُوذَجٌ فَقَالَ مَا هَذَا قَالُوا يَوْمُ نَيْرُوزٍ قَالَ فَنَوْرِزُوا إِنْ قَدَرْتُمْ كُلَّ يَوْمٍ.
*******************************
*********************
*********
**
بيانات حضرت آيت الله فاضل لنکراني(مدظله) به مناسبت فرا رسيدن عيد نوروز
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
چون
اين ايام مصادف با فرا رسيدن سال جديد و عيد نوروز است نكتهاي را كه از
روايات نسبت به اين ايام استفاده كرديم محضر شما آقايان عرض ميكنيم. اين
بحث معمولاً مطرح ميشود كه نوروز آيا يك روز مخصوص به اهل فُرس و ايرانيان است كه به مناسبت حلول سال جديد
اين ايام را جشن ميگيرند يا اينكه نه! اين روز يكي از مصاديق آن نوروز كلي است كه در روايات وارد شده.برداشت ما از روايات این است كه هر روزي كه يك حادثهي مهم از نظر احياء دين يا احياء انسانيت در آن ايجاد شود، يعني جنبهي احيا و هدايت معنوي يا هدايت دنيوي در آن باشد، در روايات تعبير به نوروز ميكنند. در روايات ما در هفت هشت مورد تعبير به نوروز شده.
1) روزي كه حضرت ابراهيم(ع) بتها را شكست، از آن روز تعبير به نوروز شده، در روايات آمده «يوم النيروز هو اليوم الذي كسر فيه ابراهيم(ع) أصنام قومه» نوروز روزي است كه حضرت ابراهيم بتهاي قوم خودش را شكست.
2) در روايتي معلي بن خنيس از امام صادق(ع) نقل ميكند كه حضرت فرمود «إنّ يوم النيروز هو اليوم الذي أخذ فيه النبي صلي الله عليه و آله لأميرالمؤمنين(ع) العهد بغدير خم» آن روزي كه پيامبر صلوات الله عليه عهد امامت را براي اميرالمؤمنين در غدير خم گرفت «فأقروا له بالولاية فطوبي لمن ثبت عليها و الويل لمن نكثها» از آن تعبير به نوروز شده.
3) «و هو اليوم الذي وجّه فيه رسول الله(ص) علياً إلي وادي الجن و أخذ عليهم العهود و المواثيق» آن روزي كه پيامبر اميرالمؤمنين را به سوي طائفه جنّيان فرستاد و از آنها پيمان گرفت.
4) «وهو اليوم الذي ظفر فيه بأهل النهروان» آن روزي كه حضرت علي(ع) با خوارج مقابله كرد و آنها را خصوصاً ذو الثديين را كه از رؤوس خوارج بود به قتل رساند، نوروز است.
5) باز در بعضي روايات هست، روز مبعث يعني آن روزي كه جبرئيل بر وجود مبارك پيامبر نازل شد و حضرت را به رسالت مبعوث كرد، همان روزي كه آيات اوليهي قرآن نازل شد، اين هم به عنوان يكي از مصاديق نوروز است.
6) بعد ميفرمايد «وهو اليوم الذي فيه يظهر القائم(ع)» يكي از مصاديق نوروز روزي است كه حضرت ظهور ميكند كه تحقيقاً نوروز واقعي عالم همان روز است، در ميان اين مصاديقي كه براي نوروز است ميتوانيم بگوئيم برترين و بارزترين مصداقش همان روز ظهور حضرت است. حضرت ظهور ميكند «و يظفره الله بالدجال» آن روزي كه حضرت، دجال را به قتل ميرساند.
بعد ميفرمايد «وما من يوم نيروز إلا و نحن نتوقّع فيه الفرج» معناي اين قسمت روايت چيست؟ هيچ روز نوروز نيست مگر اينكه ما در آن روز فرج قائم (عج) و حجّت خودمان را متوقع هستيم. در ادامه ميفرمايد «لأنّه من أيامنا حفظه الفُرس» اين روز نيروز از ايام ماست و فارسها آن را حفظ كردند «و ضيعتموه» شما اهل عرب آن را تضييع كرديد! اين كلام ظهور در اين دارد كه همين نوروز كه ما در آن قرار ميگيريم و ايام تحويل سال است، ايام ظهور حضرت هم هست.
حضرت ميفرمايد اصلاً اينكه اهل فُرس به چنين روزي نوروز ميگويند، اينها اين را از ما گرفتند، چون ما به اينها ياد داديم كه روز قيام حجّت ما نوروز است، اينها آمدند اين عنوان را بر همين ايام قرار دادند براي اينكه اميد به ظهور داشته باشند و فرج حضرت فرا برسد. لذا اين مطلب كه ما بگوئيم نوروز فقط يك چيز قديمي و مربوط به هفت هزار سال پيش است، اينطور نيست!
البته يك
آدابي قبل از اسلام در شروع سال مرسوم بوده، يك آدابي كه اصلاً ربطي به
اسلام ندارد و هيچ گاه آن را تأييد نميكند مثل روشن كردن آتش و از روي آتش
پريدن، اين كارهايي كه واقعاً غير عُقلايي است و اگر خداي نكرده اين
خرافات جنبهي اعتقادي پيدا كند و فكر كنند اين اعمال موجب ميشود كه بديها
از انسان دور شود، اين خرافهاي بيش نيست و بدعت به وجود ميآيد. بله اين
آداب قبلاً بوده است، اما امام عليه السلام ميفرمايد فُرس كه عنوان نوروز را به اين روز اطلاق ميكنند به اميد مسئلهي ظهور هستند و اين را از ما
فرا گرفتهاند و براي اينكه اين معنا حفظ شود، اول هر سال را به عنوان روز
اميد به ظهور حضرت تلقي ميكنند.
7) بعد ميفرمايد «ثم إنّ نبيّاً من أنبياء بني اسرائيل سأل ربّه أن يُحيي القوم الذين خرجوا من ديارهم و هم الوفٌ حذر الموت فأماتهم الله» يكي از انبياء بني اسرائيل در مورد قومي كه براي گرفتار نشدن به موت از شهرشان خارج شدند ولي خدا آنها را ميراند از خدا مسئلت كرد، آنها را زنده كند، «فأوحي الله إليه عن صبّ عليهم الماء في مضاجعهم» خدا به او وحي كرد كه در همان جاهايي كه آنها خوابيدند و نعششان وجود دارد آب بريزد و آن نبي هم اين كار را در روز نوروز كرد صبّ عليهم في هذا اليوم، «فعاشوا و هم ثلاثون ألف» آنها زنده شدند و تعدادشان سي هزار نفر بود. «فصار صبّ الماء في يوم النيروز سنةً ماضيّة لا يعرف سببها إلا الراسخون في العلم و هو أوّل يوم من سنّة الفرس» از آن زمان ريختن آب يا قراردادن آب در ظرف تبديل به سنت شد و اولين روز از سال فارس زبانهاست. حالا چه استفادهاي را ميخواهيم بكنيم؟
ما ميخواهيم عرض كنيم كه از مجموع اين روايات كه براي جريان حضرت ابراهيم و ديگر قضايا اطلاق نوروز كرده، استفاده ميكنيم كه در طول تاريخ هر روزي كه اهميّت ديني مهم دارد، يا اهميّت مادي و طبيعي مهم دارد، بر آن عنوان نوروز صدق ميكند، يعني اينطور نيست كه نوروز يك روز معيّن مشخص باشد كه بگوئيم فلان تاريخ است و فلان تاريخ نيست! نوروز را فُرس اولين روز سال قرار داده به عنوان يكي از مصاديق نوروز كلّي. هر روزي كه احياء طبيعت باشد احياء بشر باشد، احياء دين باشد، مقابله با ظلم باشد، حتّي روز ولادت يك انسان را ميتوانيم بگوئيم نوروز است، روز ولادت پيامبر اكرم(ص) را ميتوانيم بگوئيم نوروز است، روز ولادت حضرت زهرا(سلام الله عليها) نوروز است، روز ولادت ائمه(ع) نوروز است، روزي كه امام حسين(ع) به شهادت رسيده و مقابلهي با ظلم كرده هم تحت عنوان نوروز قرار ميگيرد.
يعني نوروز يك مفهوم كلي است، اين مفهوم كلي؛ تعبيري كه ما داريم این است كه آن روزي كه جنبه حيات در آن وجود دارد، حالا يا حيات طبيعت يا حيات دين، حيات يك انسان، زنده شدن يك جامعه، احياي ارزشهاي ديني، همه اينها نوروز است.
آن وقت اين روايت معروف هم كه شنيديد كسي آمد يك فالودهاي را خدمت حضرت اميرالمؤمنين(ع) آورد؟ حضرت فرمود اين را به چه مناسبت آوردي؟ عرض كردند امروز نوروز است، چون روز اول فروردين بوده، حضرت فرموده «فنورزوا إن قدرتم كل يومٍ» هر روزتان را نوروز قرار بدهيد. ببينيد چه تعبير لطيفي در روايات است، يعني انسان هر روزي كه يك حياتي پيدا ميكند. جهان هر روزش نوروز است، چون هر روز يك حيات جديدي پيدا ميكند، جاهل هيچ روزش نوروز نيست چون جهل او استمرار پيدا ميكند، آدم باتقوا هر روزش نوروز است، آدم فاسد هيچ روزش نوروز نيست. ما باشيم و اين روايات؛ فسق و فجور و گناه اصلاً منافات با حقيقت نوروز دارد.
بنابراين استنباطي كه ما از نوروز كرديم و جايي هم نديديم اين نتيجهاي كه ما گرفتيم بيان كرده باشند و آن نتيجه این است كه نوروز يك روز معيّن مشخص نيست، همچنان كه آداب و دعاهايي در مورد نوروز وارد شد اختصاص ندارد به روز معيّن اول فروردين، هر روزي كه نوروز باشد آن آداب اطلاق دارد مگر اينكه ذكر شده باشد «في أول يوم في سنة فُرس» اين دعا خوانده شود، ولي اگر گفتند در روز نوروز اين دعا را بخوانيد، آن روزي كه كسي متولد ميشود، روزي كه انسان احيا پيدا ميكند، حتي روزي كه انسان از يك مرضي شفا پيدا ميكند هم نوروز ميشود. روزي كه در آن جنبهي حيات مجدد، اعم از حيات ديني، علمي و طبيعي وجود آيد، روايات ما به اين ميگويد نوروز و بعد نسبت به «اول يومٍ من الفرس» صحه ميگذارند و ميگويند فارس زبانان آمدند يك مصداق آن نوروز كلي را اين قرار دادند و ائمه هم اين مقدار را بر آن صحه گذاشتند.
همانطور كه ما از اين طرف ميگوئيم هر روز ما عاشورا و هر مكان ما كربلاست، از آن طرف هر روز ما بايد نوروز باشد! و اين دو منافاتي هم با هم ندارد، چون عرض كردم همان روز شهادت امام حسين (ع) هم در اين مفهوم كه ذكر شد ميگنجد؛ چون معتقديم اگر شهادت ابا عبدالله الحسين(ع) نبود الآن اثري از اسلام نبود، تمام بشر و مسلمانها مرهون شهادت اباعبدالله الحسين(ع) هستند چون موجب احياي اسلام شد، لذا داخل در همان مفهوم كلي است.
يكي از مصاديق نوروز بيداري است، بر اين اساس هر روز ميتواند نوروز بشود، از همين معناي سادهي سطحياش شروع كنيم؛ اينكه وقتي انسان از خواب بيدار ميشود بايد بگويد «الحمدلله الذي احياني بعد ما أماتني» واقعاً چقدر در روايات ما اين ظرايف و لطايف بيان شده است.
يعني ما بايد بدانيم كه ممكن بود از اين خواب اصلاً بيدار نشويم الحمدلله الذي احياني بعد ما أماتني كه خود خواب يك موت و مرگ صغير است، اين بيداري بعد از خواب ميشود نوروز، آن وقت هر روز ما به اين اعتبار نوروز ميشود، حال اگر بيداريِ ديني، بيداري عقلي و سياسي ايجاد شود، هر نوع بيداري كه به وجود بيايد از همين مصاديق نوروز است. اين نكتهاي است كه به ذهن ما رسيد و شما روي آن دقت بفرماييد.
پرسش و پاسخی پیرامون نوروز
«عید نوروز و مناسبتهای آن» نزد شیعه
سؤال:
طلبهای هستم که درباره نوروز تحقيق ميکنم، و چند سؤال درباره نوروز دارم. نظر شما درباره نوروز چيست؟ آيا ميتوان آن را عيد تلقي کرد؟ آيا شرکت، برگزاري و بزرگ نمودن «چهارشنبه سوری» و «هفت سين» و «سيزده بدر» از نظر شرع درست است يا خير؟
پاسخ:
يكى از سنتهاى ديرينه؛ «عيد نوروز» است كه در اين عيد، ديد و بازديدها ميان فاميل، اقوام و دوستان انجام مىگيرد و در اين ايام در ميان مسلمانان فرهنگ صله رحم ديني بازتاب بيشتري پيدا ميکند.
نوروز؛ هم در کلمات علمای شيعه مطرح است و هم در روایات مطرح بوده است و به طور اختصار نظر شما را به روایات و مطالب مفيد پيرامون آن جلب ميکنيم.
نوروز در روایات
در حديثي که معلّى بن خنيس از امام صادق(ع) نقل مىكند(بحارالأنوار: ج56، ص92و93) مُعلّى بن خُنَيس میگويد: در روز نوروز، بر امام صادق(ع) وارد شدم. فرمود: امروز را ميشناسی؟ گفتم: فدايت شوم روزيست كه عجمها آن را بزرگ میدارند و به هم هديه ميدهند. فرمود: به كعبهاى كه در مكّه است، اين شيوه براى امريست ديرين كه برای تو تفسيرش كنم تا بفهمى. گفتم: اى آقاي من، آن را از شما بدانم محبوبتر است نزد من از اينكه مردههايم زنده شوند و دشمنانم بميرند. فرمود: در نوروز بود كه خدا از بندههايش پيمان گرفت او را بپرستند و شريك با او نياورند، و به رسولان و حجتهاي خدا گرايش پيدا کنند، و به ائمّه(عليهم السلام) ايمان آورند.
نخستین روز است كه خورشيد تابيده، باد وزيده، گل شكفته در زمين، روزى كه كشتى نوح بر جودى استوار شده، روزى كه خدا در آن هزارها كه از ترس مرگ گريخته و مرده بودند زنده كرد، روزى كه جبرئيل به پيغمبر فرود آمد روزى كه پيغمبر(ص) على(ع) را بدوش گرفت تا بتهاى قريش را از فراز كعبه افكند و خرد كرد، و همچنين بود ابراهيم(ع). روزى كه پيغمبر(ص) فرمود تا اصحابش با أميرالمؤمنين(ع) بيعت كردند. روزى كه پيغمبر(ص) على(ع) را به وادى پريان فرستاد تا از آنها بيعت گيرد. روزى كه دوباره مردم با على(ع) بيعت كردند. روزى كه بر خوارج نهروان پيروز شد و ذوالثدية را كشت، روزى كه قائم ظهور كند و روزى كه بر دجّال پيروز شود و او را در زبالهدان كوفه بدار زند. نوروزی نيايد جز اينكه ما توقع فرج داريم، زيرا از روزهاى ما و روزهاى شيعيان ما است. عجم آن را حفظ کردند و شما آن را گم كرديد.
فرمود: يكى از پيغمبران از پروردگارش پرسيد چگونه اينها را كه برون شدند زنده كنى؟ خدا در اين روز باو وحى كرد آب بر مرقدشان بپاشد كه نخست روز سال پارسيانست و آنان كه 30 هزار بودند زنده شدند، و آب پاشيدن در آن روز سنّت شد. گفتم: اى آقايم، قربانت نام روزهاى پارسى را بمن میگوئی؟ فرمود: آنها 30 روزند از ماههاى قديم بىكم و بيش در هر ماه.
7) بعد ميفرمايد «ثم إنّ نبيّاً من أنبياء بني اسرائيل سأل ربّه أن يُحيي القوم الذين خرجوا من ديارهم و هم الوفٌ حذر الموت فأماتهم الله» يكي از انبياء بني اسرائيل در مورد قومي كه براي گرفتار نشدن به موت از شهرشان خارج شدند ولي خدا آنها را ميراند از خدا مسئلت كرد، آنها را زنده كند، «فأوحي الله إليه عن صبّ عليهم الماء في مضاجعهم» خدا به او وحي كرد كه در همان جاهايي كه آنها خوابيدند و نعششان وجود دارد آب بريزد و آن نبي هم اين كار را در روز نوروز كرد صبّ عليهم في هذا اليوم، «فعاشوا و هم ثلاثون ألف» آنها زنده شدند و تعدادشان سي هزار نفر بود. «فصار صبّ الماء في يوم النيروز سنةً ماضيّة لا يعرف سببها إلا الراسخون في العلم و هو أوّل يوم من سنّة الفرس» از آن زمان ريختن آب يا قراردادن آب در ظرف تبديل به سنت شد و اولين روز از سال فارس زبانهاست. حالا چه استفادهاي را ميخواهيم بكنيم؟
ما ميخواهيم عرض كنيم كه از مجموع اين روايات كه براي جريان حضرت ابراهيم و ديگر قضايا اطلاق نوروز كرده، استفاده ميكنيم كه در طول تاريخ هر روزي كه اهميّت ديني مهم دارد، يا اهميّت مادي و طبيعي مهم دارد، بر آن عنوان نوروز صدق ميكند، يعني اينطور نيست كه نوروز يك روز معيّن مشخص باشد كه بگوئيم فلان تاريخ است و فلان تاريخ نيست! نوروز را فُرس اولين روز سال قرار داده به عنوان يكي از مصاديق نوروز كلّي. هر روزي كه احياء طبيعت باشد احياء بشر باشد، احياء دين باشد، مقابله با ظلم باشد، حتّي روز ولادت يك انسان را ميتوانيم بگوئيم نوروز است، روز ولادت پيامبر اكرم(ص) را ميتوانيم بگوئيم نوروز است، روز ولادت حضرت زهرا(سلام الله عليها) نوروز است، روز ولادت ائمه(ع) نوروز است، روزي كه امام حسين(ع) به شهادت رسيده و مقابلهي با ظلم كرده هم تحت عنوان نوروز قرار ميگيرد.
يعني نوروز يك مفهوم كلي است، اين مفهوم كلي؛ تعبيري كه ما داريم این است كه آن روزي كه جنبه حيات در آن وجود دارد، حالا يا حيات طبيعت يا حيات دين، حيات يك انسان، زنده شدن يك جامعه، احياي ارزشهاي ديني، همه اينها نوروز است.
آن وقت اين روايت معروف هم كه شنيديد كسي آمد يك فالودهاي را خدمت حضرت اميرالمؤمنين(ع) آورد؟ حضرت فرمود اين را به چه مناسبت آوردي؟ عرض كردند امروز نوروز است، چون روز اول فروردين بوده، حضرت فرموده «فنورزوا إن قدرتم كل يومٍ» هر روزتان را نوروز قرار بدهيد. ببينيد چه تعبير لطيفي در روايات است، يعني انسان هر روزي كه يك حياتي پيدا ميكند. جهان هر روزش نوروز است، چون هر روز يك حيات جديدي پيدا ميكند، جاهل هيچ روزش نوروز نيست چون جهل او استمرار پيدا ميكند، آدم باتقوا هر روزش نوروز است، آدم فاسد هيچ روزش نوروز نيست. ما باشيم و اين روايات؛ فسق و فجور و گناه اصلاً منافات با حقيقت نوروز دارد.
بنابراين استنباطي كه ما از نوروز كرديم و جايي هم نديديم اين نتيجهاي كه ما گرفتيم بيان كرده باشند و آن نتيجه این است كه نوروز يك روز معيّن مشخص نيست، همچنان كه آداب و دعاهايي در مورد نوروز وارد شد اختصاص ندارد به روز معيّن اول فروردين، هر روزي كه نوروز باشد آن آداب اطلاق دارد مگر اينكه ذكر شده باشد «في أول يوم في سنة فُرس» اين دعا خوانده شود، ولي اگر گفتند در روز نوروز اين دعا را بخوانيد، آن روزي كه كسي متولد ميشود، روزي كه انسان احيا پيدا ميكند، حتي روزي كه انسان از يك مرضي شفا پيدا ميكند هم نوروز ميشود. روزي كه در آن جنبهي حيات مجدد، اعم از حيات ديني، علمي و طبيعي وجود آيد، روايات ما به اين ميگويد نوروز و بعد نسبت به «اول يومٍ من الفرس» صحه ميگذارند و ميگويند فارس زبانان آمدند يك مصداق آن نوروز كلي را اين قرار دادند و ائمه هم اين مقدار را بر آن صحه گذاشتند.
همانطور كه ما از اين طرف ميگوئيم هر روز ما عاشورا و هر مكان ما كربلاست، از آن طرف هر روز ما بايد نوروز باشد! و اين دو منافاتي هم با هم ندارد، چون عرض كردم همان روز شهادت امام حسين (ع) هم در اين مفهوم كه ذكر شد ميگنجد؛ چون معتقديم اگر شهادت ابا عبدالله الحسين(ع) نبود الآن اثري از اسلام نبود، تمام بشر و مسلمانها مرهون شهادت اباعبدالله الحسين(ع) هستند چون موجب احياي اسلام شد، لذا داخل در همان مفهوم كلي است.
يكي از مصاديق نوروز بيداري است، بر اين اساس هر روز ميتواند نوروز بشود، از همين معناي سادهي سطحياش شروع كنيم؛ اينكه وقتي انسان از خواب بيدار ميشود بايد بگويد «الحمدلله الذي احياني بعد ما أماتني» واقعاً چقدر در روايات ما اين ظرايف و لطايف بيان شده است.
يعني ما بايد بدانيم كه ممكن بود از اين خواب اصلاً بيدار نشويم الحمدلله الذي احياني بعد ما أماتني كه خود خواب يك موت و مرگ صغير است، اين بيداري بعد از خواب ميشود نوروز، آن وقت هر روز ما به اين اعتبار نوروز ميشود، حال اگر بيداريِ ديني، بيداري عقلي و سياسي ايجاد شود، هر نوع بيداري كه به وجود بيايد از همين مصاديق نوروز است. اين نكتهاي است كه به ذهن ما رسيد و شما روي آن دقت بفرماييد.
و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
*******************************
*********************
*********
**
*********************
*********
**
پرسش و پاسخی پیرامون نوروز
«عید نوروز و مناسبتهای آن» نزد شیعه
سؤال:
طلبهای هستم که درباره نوروز تحقيق ميکنم، و چند سؤال درباره نوروز دارم. نظر شما درباره نوروز چيست؟ آيا ميتوان آن را عيد تلقي کرد؟ آيا شرکت، برگزاري و بزرگ نمودن «چهارشنبه سوری» و «هفت سين» و «سيزده بدر» از نظر شرع درست است يا خير؟
پاسخ:
يكى از سنتهاى ديرينه؛ «عيد نوروز» است كه در اين عيد، ديد و بازديدها ميان فاميل، اقوام و دوستان انجام مىگيرد و در اين ايام در ميان مسلمانان فرهنگ صله رحم ديني بازتاب بيشتري پيدا ميکند.
نوروز؛ هم در کلمات علمای شيعه مطرح است و هم در روایات مطرح بوده است و به طور اختصار نظر شما را به روایات و مطالب مفيد پيرامون آن جلب ميکنيم.
نوروز در روایات
در حديثي که معلّى بن خنيس از امام صادق(ع) نقل مىكند(بحارالأنوار: ج56، ص92و93) مُعلّى بن خُنَيس میگويد: در روز نوروز، بر امام صادق(ع) وارد شدم. فرمود: امروز را ميشناسی؟ گفتم: فدايت شوم روزيست كه عجمها آن را بزرگ میدارند و به هم هديه ميدهند. فرمود: به كعبهاى كه در مكّه است، اين شيوه براى امريست ديرين كه برای تو تفسيرش كنم تا بفهمى. گفتم: اى آقاي من، آن را از شما بدانم محبوبتر است نزد من از اينكه مردههايم زنده شوند و دشمنانم بميرند. فرمود: در نوروز بود كه خدا از بندههايش پيمان گرفت او را بپرستند و شريك با او نياورند، و به رسولان و حجتهاي خدا گرايش پيدا کنند، و به ائمّه(عليهم السلام) ايمان آورند.
نخستین روز است كه خورشيد تابيده، باد وزيده، گل شكفته در زمين، روزى كه كشتى نوح بر جودى استوار شده، روزى كه خدا در آن هزارها كه از ترس مرگ گريخته و مرده بودند زنده كرد، روزى كه جبرئيل به پيغمبر فرود آمد روزى كه پيغمبر(ص) على(ع) را بدوش گرفت تا بتهاى قريش را از فراز كعبه افكند و خرد كرد، و همچنين بود ابراهيم(ع). روزى كه پيغمبر(ص) فرمود تا اصحابش با أميرالمؤمنين(ع) بيعت كردند. روزى كه پيغمبر(ص) على(ع) را به وادى پريان فرستاد تا از آنها بيعت گيرد. روزى كه دوباره مردم با على(ع) بيعت كردند. روزى كه بر خوارج نهروان پيروز شد و ذوالثدية را كشت، روزى كه قائم ظهور كند و روزى كه بر دجّال پيروز شود و او را در زبالهدان كوفه بدار زند. نوروزی نيايد جز اينكه ما توقع فرج داريم، زيرا از روزهاى ما و روزهاى شيعيان ما است. عجم آن را حفظ کردند و شما آن را گم كرديد.
فرمود: يكى از پيغمبران از پروردگارش پرسيد چگونه اينها را كه برون شدند زنده كنى؟ خدا در اين روز باو وحى كرد آب بر مرقدشان بپاشد كه نخست روز سال پارسيانست و آنان كه 30 هزار بودند زنده شدند، و آب پاشيدن در آن روز سنّت شد. گفتم: اى آقايم، قربانت نام روزهاى پارسى را بمن میگوئی؟ فرمود: آنها 30 روزند از ماههاى قديم بىكم و بيش در هر ماه.
امام صادق(ع)
ميفرمود: سعد است و مبارك، روز شاديست، با أميران و سروران در آن سخن
گوئيد، حوائج را بخواهيد كه برآورده شوند به اذن خدا، نوزادش مبارك است،
نزد سلطان برويد، بخريد، بفروشيد، زراعت كنيد، درخت بكاريد بنا كنيد، سفر
كنيد كه همه كار را شايد و تزويج را، بيمارش بزودى به شود گمشدهاش يافت
شود إن شاء الله.
و باز معلى بن خنيس از آقا امام صادق(ع) درباره نوروز روايت كرده که فرمود:
«فِي يَوْمِ النَّيْرُوزِ قَالَ إِذَا كَانَ يَوْمُ النَّيْرُوزِ فَاغْتَسِلْ وَ الْبَسْ أَنْظَفَ ثِيَابِكَ وَ تَطَيَّبْ بِأَطْيَبِ طِيبِكَ وَ تَكُونُ ذَلِكَ الْيَوْمَ صَائِماً فَإِذَا صَلَّيْتَ النَّوَافِلَ وَ الظُّهْرَ وَ الْعَصْرَ فَصَلِّ بَعْدَ ذَلِكَ أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ تَقْرَأُ فِي أَوَّلِ كُلِّ رَكْعَةٍ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ عَشْرَ مَرَّاتٍ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ فِي الثَّانِيَةِ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ عَشْرَ مَرَّاتٍ قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ وَ فِي الثَّالِثَةِ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ عَشْرَ مَرَّاتٍ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ وَ فِي الرَّابِعَةِ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ عَشْرَ مَرَّاتٍ الْمُعَوِّذَتَيْنِ وَ تَسْجُدُ بَعْدَ فَرَاغِكَ مِنَ الرَّكَعَاتِ سَجْدَةَ الشُّكْرِ وَ تَدْعُو فِيهَا يُغْفَرُ لَكَ ذُنُوبُ خَمْسِينَ سَنَةً»؛(مصباح المتهجد،ص591، وسائل، ج5، ص 288)
هر وقت نوروز شد، پس غسل كن، و پاكيزه ترين لباسهايت را بپوش و خود را با بهترين عطرهايت خوش بو کن و آن روز را روزه بدار. پس زمانى كه نافله هاى(نمازهاى ظهر و عصر) و خود نمازهاى ظهر و عصر را خوانديد پس بعد از اينها چهار ركعت نماز بخوان(به اين نحو:) در اول هر چهار ركعت سوره فاتحه الكتاب بخوان و ده بار سوره "انا إنزلناه فى ليلة القدر" و در ركعت دوم فاتحه الكتاب و بعد ده مرتبه "قل يا أيها الكافرون" و در ركعت سوم فاتحه الكتاب و بعد ده مرتبه "قل هو الله إحد" و در ركعت چهارم فاتحه الكتاب و بعد ده مرتبه سوره "ناس و خلق" را بخوان. و بعد از خواندن اين چهار ركعت(كه به رو ركعت بايد خوانده شود) سجده شكر كن و در سجده دعا كن(براي خودت) كه گناه پنجاه سال تو آمرزيده شود.
2- «چهارشنبه سوری» و «سیزده بدر» از خرافات هستند و اگر رفتن در آنها مفسده داشته باشد جایز نیست.
در مورد «هفت سين» نيز از طرف شارع مقدس منعي نشده و اشکال شرعي ندارد.
و باز معلى بن خنيس از آقا امام صادق(ع) درباره نوروز روايت كرده که فرمود:
«فِي يَوْمِ النَّيْرُوزِ قَالَ إِذَا كَانَ يَوْمُ النَّيْرُوزِ فَاغْتَسِلْ وَ الْبَسْ أَنْظَفَ ثِيَابِكَ وَ تَطَيَّبْ بِأَطْيَبِ طِيبِكَ وَ تَكُونُ ذَلِكَ الْيَوْمَ صَائِماً فَإِذَا صَلَّيْتَ النَّوَافِلَ وَ الظُّهْرَ وَ الْعَصْرَ فَصَلِّ بَعْدَ ذَلِكَ أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ تَقْرَأُ فِي أَوَّلِ كُلِّ رَكْعَةٍ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ عَشْرَ مَرَّاتٍ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ فِي الثَّانِيَةِ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ عَشْرَ مَرَّاتٍ قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ وَ فِي الثَّالِثَةِ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ عَشْرَ مَرَّاتٍ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ وَ فِي الرَّابِعَةِ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ عَشْرَ مَرَّاتٍ الْمُعَوِّذَتَيْنِ وَ تَسْجُدُ بَعْدَ فَرَاغِكَ مِنَ الرَّكَعَاتِ سَجْدَةَ الشُّكْرِ وَ تَدْعُو فِيهَا يُغْفَرُ لَكَ ذُنُوبُ خَمْسِينَ سَنَةً»؛(مصباح المتهجد،ص591، وسائل، ج5، ص 288)
هر وقت نوروز شد، پس غسل كن، و پاكيزه ترين لباسهايت را بپوش و خود را با بهترين عطرهايت خوش بو کن و آن روز را روزه بدار. پس زمانى كه نافله هاى(نمازهاى ظهر و عصر) و خود نمازهاى ظهر و عصر را خوانديد پس بعد از اينها چهار ركعت نماز بخوان(به اين نحو:) در اول هر چهار ركعت سوره فاتحه الكتاب بخوان و ده بار سوره "انا إنزلناه فى ليلة القدر" و در ركعت دوم فاتحه الكتاب و بعد ده مرتبه "قل يا أيها الكافرون" و در ركعت سوم فاتحه الكتاب و بعد ده مرتبه "قل هو الله إحد" و در ركعت چهارم فاتحه الكتاب و بعد ده مرتبه سوره "ناس و خلق" را بخوان. و بعد از خواندن اين چهار ركعت(كه به رو ركعت بايد خوانده شود) سجده شكر كن و در سجده دعا كن(براي خودت) كه گناه پنجاه سال تو آمرزيده شود.
2- «چهارشنبه سوری» و «سیزده بدر» از خرافات هستند و اگر رفتن در آنها مفسده داشته باشد جایز نیست.
در مورد «هفت سين» نيز از طرف شارع مقدس منعي نشده و اشکال شرعي ندارد.