فقه اجتماعی، فقهِ اصلی اهلبیت(ع) / حکومت؛ یکی از ابعاد فقه اجتماعی
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
۱۲:۴۵
۳۶
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
ترامپ احمق نمیفهمد که رهبری نظام و مرجعیت دینی که در رأس این نظام وجود دارد به منزله همه امت اسلامی است
-
پیام تسلیت آیت الله فاضل لنکرانی به مناسبت شهادت سرداران سپاه و دانشمندان هستهای و مردم بیگناه
-
عمامه گذاری جمعی از طلاب در روز عید غدیر در دفتر آیت الله فاضل لنکرانی
-
لازمه رسیدن به نتیجه در طلبگی؛ دانستن ارزش کار و داشتن هدف است
-
امام خمینی(قده) احیاگر فقه اجتماعی / اساتید و فضلای حوزه پاسخگوی شبهات جامعه باشند
-
فقه معاصر؛ کشف احکام اجتماعی اسلام / فهم محکمات و متشابهات فقط توسط فقیه
بسم الله الرحمن الرحیم
برای بنده جای مسرت و خوشحالی است که این فصلنامه پژوهشهای فقه اجتماعی که از منشورات دانشگاه باقرالعلوم(ع) است رونمایی میشود و در این جلسه توفیق پیدا کردم شرکت کنم. من هم به سهم خود از اینکه این دانشگاه و اساتید بزرگواری که در این مجموعه و حتی در این جلسه حضور دارند تشکر میکنم که اهتمام دارند نسبت به معرفی یک بُعد مهمی از فقه، که فقه اجتماعی است.
این کار، کار حوزه است، گرچه این دانشگاه جدای از حوزه نیست لکن خود حوزه علمیه باید مستقیم در درسهای خارج، اساتید، محققین وارد این بحث بشوند که متأسفانه خیلی کم وارد این بحث شدند. به سهم خودم از ریاست محترم دانشگاه و همه مسئولین محترم دفتر تبلیغات، اساتید و مسؤولین این دانشگاه تشکر میکنم. گرچه بنای صحبت نبود اما چند نکته را بیان میکنم:
ما اگر فقه اجتماعی را آنگونه که شایسته است استخراج نکرده و دنبال نکنیم، فقه را نفهمیدیم. این اگرچه یک ادعای بزرگی است، کسانی که در طول تاریخ فقه را در مسیر فقه فردی قرار دادند سعیشان مشکور است و ما هم پای سفره آنها نشستهایم، اما امروزه به دست آوردیم که یک بُعد بزرگ فقه، فقه اجتماعی است، فقهی که موضوعش جامعه و اجتماع است نه یک شخص.
در مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) به آیات اجتماعی زیادی برخورد میکنیم که موضوعش فرد نیست، بلکه جامعه و اجتماع مسلمین است، مجموعه مسلمین است نه تک تک افراد که این مثال زیادی دارد. من یک وقتی به بخش قرآن و حدیث مرکز فقهی هم گفتم که آیات اجتماعی قرآن را جمعآوری کنید، حال این آیات اجتماعی ممکن است بُعد فقهی، اجتماعی، سیاسی محض داشته باشد، اینها را استخراج کنید (که ان شاء الله بناست این کار انجام شود).
فقه اصلی اهلبیت(ع) فقه اجتماعی است، اگر فقه اجتماعی نباشد آن فقه فردی یک امر حاشیهای است و خیلی مورد نظر و دقت نیست ولو اینکه در همان فقه فردی دقتهایی که شده از بسیاری از این مباحث حقوقی روز قویتر و از بسیاری از علوم جلوتر است، ولی واقعاً حقیقت فقه را فقه اجتماعی تشکیل میدهد و باید حوزهها، دانشگاه، یک اهمیت وافری نسبت به فقه اجتماعی داشته باشند. اگر فقه اجتماعی به میدان بیاید اصلاً تمام برنامههای دولت و وزارتخانهها را به شکل دیگری میکند، هنوز ما یک فقه اجتماعی مدوّن یا نیمه مدوّنی را نتوانستیم تحویل بدهیم!
من همین امروز در بحث فقه پزشکی (که چهارشنبهها مطرح میکنیم)، به مناسبت فقه غربالگری این بحث مطرح شد که آیا دولت و حکومت میتواند یک زن یا خانوادهها را الزام به غربالگری کند؟ این در فقه اجتماعی است. درست است که در قالب فقه پزشکی مطرح میشود، اما یک جهتش مربوط به وظایف دولت میشود که آیا دولت چنین الزامی را میتواند بکند یا نه؟ بحث فقه غربالگری سالهای زیادی هم در مجلس تصویب شده، بعد فقیه بگوید غیر مشروع است و دولت حق دخالت در این مسئله را ندارد! صحنه عوض میشود. فقه اجتماعی در جهات مختلف خود اگر به میدان بیاید هم کارایی دین، هم حضور دین و هم تأثیرگذاری دین را نشان میدهد.
مثال دیگر فتوای رهبری معظم انقلاب درباره منع تولید سلاحهای کشتار جمعی است. آیا این مربوط به فقه فردی است یا اجتماعی؟ این در کدام قسمت جا میگیرد؟ ما اگر بخواهیم این مسئله را مطرح کنیم این مربوط به فقه اجتماعی است؛ یعنی در دین اگر یک چیزی موجب فساد جامعه و موجب هلاکت نسل بشود، این را قرآن تصریح دارد و به خوبی از روایات استفاده میشود که این ممنوع و حرام است، رهبری تشخیص داده و فرمودند این موجب فساد در جامعه و اجتماع است و این داخل در فقه اجتماعی است.
وقتی این فتوا به دنیا معرفی میشود، ببینید دین چه چهره زیبایی برای همه بشر پیدا میکند که بر اساس فقه مکتب اهلبیت: تولید چنین سلاحی که موجب کشتار انسانهای غیر نظامی و موجب هلاکت نسل میشود حرام است، واقعاً دین را تثبیت میکند.
عظمت دین در تبیین فقه اجتماعی است و یکی از ابعاد مختلف فقه اجتماعی مسئله حکومت است. واقعاً ما در بیان هیچ فقیهی قبل از امام خمینی(قده) این تعبیر که «دین یعنی حکومت» را نداریم. از زمان مرحوم علامه حلی در تذکره بحث ضرورت حکومت برای مردم مطرح شده و حتی خود مرحوم علامه هم میگوید این حکومت باید یک سلطان قاهر عادل نافذ الکلمه داشته باشد که فقط از طریق خدا باید معین بشود؛ چون اگر به عهده مردم بگذارند باز همان نزاع به وجود میآید که ما هم میبینیم، ولی بحث حکومت دینی را مطرح نمیکنند که دین حکومت دارد و جامعه را اداره میکند.
اگر چنین ادعایی داریم که دین جامعه را اداره میکند به این معناست که دین قواعد اجتماعی دارد، مگر میشود دین قواعد اجتماعی نداشته باشد و بعد بخواهیم این دین میخواهد جامعه را اداره کند! این قابل قبول نیست.
در هر صورت به نظرم بحث از فقه اجتماعی که باید زودتر از اینها در حوزه آغاز میشد که متأسفانه بعد از چهل و چند سال دیرهنگام آغاز شده، اما باز باید با دقت و انرژی و با محققین و یک جوّی در حوزه و دانشگاههای مربوط به حوزه و فقه و حقوق راه بیفتد و این بعد اجتماعی فقه اجتماعی کاملاً تبیین بشود.
من مجدداً تشکر میکنم از این توجهی که این مجموعه مبارک و مسؤولین محترم دانشگاه باقرالعلوم(ع) دارند. امیدوارم این مجله واقعاً یک موج و یک حرکت فکری برای محققین و آنهایی که دنبال پژوهشهای عمیق هستند ایجاد کند. انصافش این است که میدان پژوهشی بسیار وسیعی در فقه اجتماعی داریم. ما این مقدار پژوهشی که در فقه اجتماعی داریم در سایر رشتههای دینی نداریم که مجال نیست که بخواهم همین را هم توضیح بدهم. میدان پژوهش در فقه اجتماعی بسیار فراوان است و ما در شاخههای مختلف میتوانیم استفاده کرده و نتیجه بگیریم.
امیدوارم دعای امام زمان(ع) شامل حال همه حوزویان و محققان بشود و چون دنبال نشر فقه اهلبیت: هستیم دعای اهلبیت(ع) شامل حال همه ما بشود و خداوند امام راحل(قده) را غریق رحمت کند که بنیان فکری فقه اجتماعی امام خمینی(قده) است و ایشان را با ارواح اولیای خودش محشور کند. خداوند شهدای بزرگوار مخصوصاً شهدای خدمت (که در سالگرد ایشان قرار داریم و حق بزرگی بر انقلاب و بر این کشور دارند) درجات آنها را هم متعالی کند و ما را موفق کند که ان شاءالله راه اولیاء، بزرگان و محققان را طی کنیم.