متن بيانات حضرت آيت الله محمدجواد فاضل لنکراني(دامظله) در جمع فضلاء و مدرسين قمي حوزه علميه قم
۱۹ شهریور ۱۳۹۰
۱۵:۰۱
۳,۵۷۱
خلاصه خبر :
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد الله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا و نبيّنا ابي القاسم محمد صلی الله عليه و آله وعلي آله الطيّبين الطاهرين المعصومين عليهم السلام ولعنة الله علي أعدائهم أجمعين
قبل از هر چيز، شهادت صديقه کبري فاطمه زهرا عليها السلام را به همه شيعيان تسليت عرض ميکنم. چرا که روحانيت، حوزههاي علميه و همه مردم مديون شهامت و شهادت آن حضرت هستند و اميداوريم که خداوند به ما توفيق دهد که آن حضرت را تا اندازهاي که در توانمان هست بشناسيم و آن اهدافي که حضرت به خاطر آن به شهادت رسيدند، ما هم در همان مسير قدم برداريم ان شاء الله.
همين طور تشکر ميکنم از شما بزرگان و اساتيد قمّي که در اينجا که متعلق به خود آقايان است حضور پيدا کرديد و ما را مفتخر کرديد. اميداورم که ان شاء الله اين جلسات برکات فراواني براي حوزه علميه و براي قم و براي خود آقايان هم دنيوياً و هم اخروياً داشته باشد. من فکر ميکردم ما فقط در حد ميزبان اينجا بايد انجام وظيفه کنيم و بناي تصديع نبود. اما حالا که امر فرمودند، ولو که حضرت آقاي ايراني، جملات نغز و بسيار مهم و نکات اصلي را بيان فرمودند. من امروز ذيل اين آية شريفة (إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ) را در تفسير، ملاحظه ميکردم يک نکات عجيبي ديدم که براي خود من تازه بود. شايد از باب اين که خيلي از قرآن دور هستيم گاهي اوقات بعضي از نکات براي ما تازه است اما شما بزرگواران قاعدتاً استحضار داريد. در ذيل اين آيه شريفه، خداوند مسئله لعن گفتن خودش را مطرح ميکند (أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ) خوب بر حسب آن چه که از اين ذيل استفاده ميشود آن کساني که کتمان بينات و کتمان حق ميکنند، يکي از افرادي هستند که مورد لعن دائمي خداوند هستند، مورد لعن هميشگي خداوند هستند، حالا شأن نزول آيه در مورد علماء يهود و نصارا بوده که فقط آن بشارتي که در عهدين در مورد پيامبر اکرم (صلی الله عليه و آله) وارد شده بود همين مقدار را کتمان کردند و همين کتمان اين حق و کتمان اين واقعيت سبب شد که اينها با اين که عالم بودند، با اين که ساليان زيادي در هدايت و ارشاد مردم نقش داشتند اما به اين نقطه که رسيدند مورد لعن دائمي خداوند تبارک و تعالي الي يوم القيامه قرار ميگيرند. هر لعني از هر لاعني تا روز قيامت از او صادر شود شامل اين علماء هم ميشود.
آيا واقعاً ما، نسبت به بعضي از مسائل کتمان حق نکرديم، و نميکنيم؟ و آيا اين آيه فقط شامل علماي يهود ونصارا است. و خدا براي ما يک حکايت و يک مطلبي را فقط نقل ميکند يا اين که خداي نکرده ممکن است ما هم از نظر ملاکي که خداوند در اين آيه بيان ميکند مشمول اين آيه باشيم.
حالا در يک مرحله؛ اين آيه مصاديق حق را که محدود نکرده فقط به همان بشارت عهدين، بلکه به نحو کلّي ميفرمايد آنچه که مصداق براي حق است و يک عالم ديني آن را کتمان ميکند و بيان نميکند. امروز اگر ما در جامعه خود انحرافهاي فکري ببينيم در هر ردهاي باشد، مربوط به هر شخصي باشد، چه روحاني، چه غير روحاني، ما چه مقدار در مقابل او عکس العمل نشان ميدهيم و چگونه برخورد ميکنيم. با انحرافهاي عجيب و غريبي که روز به روز در جامعه ما پيدا ميشود. در همين بعد فکري ملاحظه کنيد، حالا من از باب تقريب به ذهن عرض ميکنم نه از جهات ديگر، يک روشنفکر مسلمان مراحلي را در افکار خودش طي ميکند، نظرياتي را ميدهد، و مدتي مراکز علمي و مراکز فکري را، با نظريات خودش مشغول ميکند، و آرام آرام و گام به گام، تا ميرسد به اينکه مهمترين حقيقت عالم که شايد بگوئيم به يك معنا از ذات مقدس خود پيامبر هم بالاتر است، کلام خدا را تنزل ميدهد به يک کلام بشري، کلام خدا را، محصول تجربه بشري تلقي ميکند محصول تخيلات شاعرانه منتهي در فوق حد خودش، حد اعلاي شعري تلقي ميکند. خوب اين نظريه در جامعه و در حوزه علميه مطرح ميشود اما فرض کنيد دو، سه نفر براي جواب بر او بر ميخيزند، گاهي اوقات بيرون از حوزه هم افرادي که انسان توقع از آنها ندارد، آنها هم به ميدان ميآيند، کسي که کارش هنرمندي است، او ميآيد جواب ميدهد، يك کسي که کارش فرض کنيد که در يک حدي در مسائل علمي هست، اما نه در حد خيلي بالا او ميآيد مقابله ميکند، اما اکثر ما نسبت به اين قضايا آن طور که بايد و شايد درست برخورد نميکنيم.
عرض ميكنم من مخاطب اول را در مصداق اصلي؛ خودم قرار ميدهم. من امروز كه اين آيه را ميخواندم گفتم در مقابل اين حرفها خود من چه قدمي برداشتم.
اگر من بتوانم يك پاسخي بدهم و بتوانم يك ايراداتي را بر يك نظريه وارد كنم و نكنم كتمان حق ميشود، و مشمول همين آيه شريفه ميشود.
امروز همانطوري كه حاج آقاي ايراني فرمودند واقعا مسأله خيلي جدي است مثلا ملاحظه بفرمائيد پاپ را ، حالا اينكه اين پاپ را چگونه انتخاب كردند، چه خصوصياتي دارد، كه اصلا خود آنها هم شنيدني است. اين ميآيد در يك سخنراني اسلام را متهم به خشونت ميكند، بعد از حدود يكسال كه ازآن سخنراني ميگذرد، يك فيلمي را به نام فيلم فتنه ميسازند، كه اين فيلم فتنه محصول همان اشارات پاپ است. يعني براي تأييد و تحكيم حرفهاي او ميآيند فيلم ميسازند. خود آن صحبتهاي پاپ محصول فكري اتاق فكر گروهي هستند كه دنبال اين هستند يا دنيا را به سمت بي ديني ببرند يا همانطور که گفتند كه ما دنيا را به سمت مسيحيت ميخواهيم ببريم. همين تازگي هم ديدم در يك اخباري كه منتشر شده بود پاپ گفته كه ما ايران را در آينده تماما مسيحي خواهيم كرد. اين هدف اينهاست ، اين برنامهريزي اينهاست.
هنر را در خدمت اين افكار قرار ميدهند، و دنيا، قدرتها، دولتها و همه را در خدمت اينها قرار ميدهند. حوزه علميه در مقابل اين فيلم چه كرد؟ هيچي. يك مقدار بعضي از بچه مسلمانهايي كه تعصب دارند در مقابل بعضي از مراكز دولتي اينها يك مقدار شعار دادند يك مقداري اظهار تنفر كردند. ولي چقدر پاسخ داده شد. اساساً به خود حرفهاي پاپ در حوزه چقدر پاسخ داده شد. ببينيد واقعا ما هر روز مواجه هستيم با هجمههاي شديد. وقتي پاپ آن حرفها را ميزد لااقل بايد هزار ردّيه بر آن نوشته شود. لااقل بايد برخوردهاي خيلي محكم منطقي اساسي با آن بشود. اما حوزه علميه ما متأسفانه به يكي دو جواب اكتفا و از كنار قضيه عبور كرد.
سياسيون يك تعبيري دارند ميگويند ما گرفتار روزمرّهگي ميشويم آدم گاهي نگاه به مجموعه حوزه ميكند ميبيند حوزه هم گرفتار روزمرّهگي شده. صبح از خواب بلند شويم برويم ببينيم توي فيضيه يا توي نشريه مطلبي عليه اسلام آمده يا نه؟
حالا يا استغراب بكنيم يا يك جواب ناچيزي داده شود و بعد دنبال كارمان برويم. مسألهاي است كه ديگر نميشود با اينجور حركتها پاسخ داد. وهابيت ميلياردها بلکه بالاتر از ميليارد يك آقايي نقل ميكرد ميگفت چندين تريليون دلار ، سرمايهگزاري كردند براي مقابله با شيعه. فقط هم پول نيست كه ما گاهي بگوييم آقا آنها امكانات دارند ما نداريم. عمدهاش برنامه است عمدهاش همفكري است. عمدهاش اين است كه اينها دست توي دست هم دادند. امروز آقاي رفيعي اينجا در بالاي منبر يك نكتهاي گفت كه واقعا ما متأثر شديم. گفت از زاهدان به من خبر دادند كه، زابلي كه قبل از پيروزي انقلاب تمامش شيعه بوده، الان حدود 60 يا 70 درصد شيعه است.گفت بنرهايي كه بعنوان شهادت حضرت زهرا زده شده تمام را پاره كردند، برداشتند توي خيابانها نوشتند «افسانه شهادت»، من همين جا ياد كنم از والد راحل مان (رضوان الله عليه)، حدود شش سال پيش بودكه اين مقاله اي كه توي يكي از مجلات آنجا نوشته شد. «فاطمه زهرا از ولادت تا افسانه شهادت». ايشان فرمودند اينها كار را شروع کردند. اينطور نيست كه فكر نكنيد يك مقالهاي را يك كسي يا يك مولوي نوشته و تمام شد و رفت. فرمودند از حضرت زهرا شروع كردند و اينها قضاياي عاشورا را هم كم كم زير سوال ميبرند. همه مسائل ما را زير سؤال ميبرند. و اگر اينجا جلوي اينها نايستيم و اگر؛ مقابله نكنيم، ميدان را كاملاً در اختيار آنها گذاشتهايم. ايشان پنجسال، هر سال مقيد بودند كه اعلاميه ميدادند براي احياي فاطميه.
وقتي كه ايشان اعلاميه ميدادند ما براي صدا و سيما ميفرستاديم حالا طبق سياسيتهايي که خودشان داشتند ميخواندند يا نميخواندند.
اما راجع به اين اعلاميه حضرت زهرا عليها السلام ميفرمودند كه به اين مسئول صدا و سيما (آن زمان آقاي لاريجاني بود بعد هم آقاي ضرغامي آمد)، حتما زنگ بزن، تأكيد كن، ولو چند بار هم شد و با او تماس بگير و اين را بگو حتما بخوانند.
و يك سال آخر ايشان شنيده بود كه صدا و سيما ممكن است بخاطر مقداري ملاحظات اين كار را نكند. فرمودند اين اعلاميه را براي همه ائمه جمعه، براي همه امام جماعتها براي هر كسي كه ميتواند يك قدم بردارد بفرست.
واقعا الان يك چيزي كه بعنوان سپر دفاعي شيعه شد، همين قضيه فاطميه است. مراجع بزرگ ديگر هم خداوند حفظشان كند و مرحوم آقاي تبريزي را هم خدا رحمت كند آنها هم قدم برداشتند.
حالا ببينيد من ميخواهم اين را عرض كنم كه حوزه ما، مراجع ما، بزرگان ما خطر را احساس كردند، و مقابله كردند. اما باز هم آدم يك زمزمههايي ميشنود از يك افرادي كه اسم خودشان را هم گذاشتند خودي ، انقلابي، شيعه، اينها مخالف با اين قضايا هستند. و متأسفانه در مراكز رسانهاي ما هم نفوذ دارند.
ببينيد من در آن جلسه كه خدمت آقايان رسيدم گفتم اين جلسه را واقعا بمنزله يك جلسه بسيار قوي، مهم كه مؤثر در امور مهم باشد، تلقي کنيد و آن مقداري كه در توان است، بردارند صحبت كنند. طلبهاي كه ادعا ميكند من درس خواندهام صريحا رفته توي سخنراني گفته كه اصلا لعن در اسلام وجود ندارد. بايد گفت قبلا تو قرآن را بخوان تو لغت را بخوان. بله سبّ در اسلام منهي است، در قرآن منهي است، اما كي گفته لعن وجود ندارد. از او پرسيدند تو، لعن نميکني گفته من حتي در خفاء هم لعن نميكنم. اين آقا صدا و سيما هم در اختيارش هست. خودش را هم مسئول قرار داده. متأسفانه اينها حضور دارند. ولي در مقابل اينها يك سياستهاي مهمي هست، باز من يادم نميرود والد ما (رضوان الله عليه) ميفرمودند كه آن وحدتي كه امام(ره) فرمودند مثل اينكه خيلي از شماها نفهميديد وحدت چيست؟ وحدت اين نيست كه ما از عقايدمان تنزل بكنيم.
خوب عقيده ما اين است كه صحابه همه شان خوب نبودند. عادل بوده غير عادل هم در بينشان بوده. باز آقايي رفته در يك جايي سخنراني كرده گفته نه همه صحابه براي ما محترم است.
اين تنزل كردنها واقعا خطر دارد. واقعا اگر ما بتوانيم حرف بزنيم و نزنيم ولو در مقابل اينها ، اينها از مصاديق كتمان حق است. در ذيل همين روايت از امير المؤمنين عليه السلام سوالي ميشود. (خيلي روايت عجيبي است). از حضرت سوال ميشود كه بعد از ابليس شرالناس كيست؟ حضرت فرمودند العلماء اذا فسدوا. وقتي علماء فاسد بشوند. فساد را آن وقت بايد معنا كرد. المظهرون للاباطيل و الكاتمون للحقائق. اصلا معناي فساد در اذا فسد العالم فسد العالم اين است و الا يك عالمي را فرض كنيد غيبتي بكند يا تهمتي بزند نعوذ بالله يك گناه كبيره اي انجام دهد، آن مفاد طبق اين روايت اين نيست. اذا فسدوا يعني آنهايي كه المظهرون للاباطيل، اين حرفها باطل است. ما آنچه كه مطابق مذهب خودمان ميدانيم حق است، سكوت ميكنيم در مقابلش. نميتوانيم درست تفكيك كنيم بين مسائل و از كنار قضايا ميگذريم و اين انحرافات عجيب دارد به وجود ميآيد واقعا بايد كار اساسي بشود. حالا من نميدانم واقعا هر يكماه و نيم اين جلسه تشكيل مي شود تا حالا محصولش چه بوده و چه كارها و چه قدمهايي برداشته شده نميدانم من آن جلسه هم عرض كردم واقعا فضلاي قمي بايد در مسائل اساسي حوزه اقلاً در تصميم گيريها دخالت داشته باشند. زمزمه اي هست كه فرض كنيد براي مديريت حوزه يك نفر بيرون از قم بياورند. اين واقعاً خيلي افت براي حوزه علميه است، هر كسي ولو از جهت تجربي و علمي و امثال اينهامراحل خوبي هم داشته باشد. البته بحمدالله نشد. ولي چرا اصلا اين زمزمه هاش مطرح شده. كجا شنيديد که بگويند آقا براي دانشگاه تهران ميخواهيم يكي از مدرسين فيضيه را ببريم مدير آنجا بكنيم. حوزه با اين عظمت را چه استهزائي از اين بالاتر، چه تحقيري از اين بالاتر. اصلا چرا تفوه تفرع به اين مسأله مي شود. آقا ايشان تجربهاش خوب است كار كرده همه چيز درست، هم لباس ماست درست، ولي يكي بايد باشد كه در بطن حوزه باشد. واقعا من عرض ميكنم كه آقايان بيشتر تلاش کنيد يعني رصد كنيد وقايعي كه ميخواهد پيش بيايد توي حوزه. مسائلي كه ميخواهد تحقق پيدا بكند توي حوزه، از قبل رصد بشود. اگر شوراي عالي مي خواهد در حوزه تشكيل شود درست است حالا جامعه مدرسين اساسنامه اش اين است كه آنها تشكيل دهند.اما شما ميتوانيد با جلسه گذاشتن با بزرگان جامعه، صحبت كردن با آنها، نظرات قميها و اساتيد قمي و فضلاي قمي منعكس شود اما من فكر ميكنم كه اين كار نشده. مراكز ديگر حوزوي هم همينطور. حالا من عرضم اين است واقعاً يك فكر اساسي بشود و از اين جلسه كه چهرههايي را آدم نگاه ميكند باستثناي خود من هر كدام واجد علم و عمل و تقوا و تجربه و قلم و ذوق تدريس و همه چيز ، در اين مجموعه وجود دارد. و ميشود خيلي كار كرد.
من عذر خواهي ميكنم از اينكه مقداري با صراحت صحبت شد اما فكر ميكنم اين نكات، نكاتي است كه واقعاً لازم است. عرض كردم من فكر نميكردم امشب صحبت كنم همينطور ظهر داشتم اين آيه را مطالعه ميكردم واقعا لرزيدم. در همين روايت امير المومنين ميفرمايد العلماء اذا فسدوا... المظهرون للاباطيل الكاتمون للحقائق. بعد ميفرمايد اين و هذا معنا قوله تعالي اولئك يلعنهم الله و يلعنهم اللاعبون.
حالا بحث ديگر اين است كه چرا كتمان حق اين مقدار استحقاق و عقوبت دائمي براي انسان دارد. آن هم يك بحث ديگري است. بنابر اين بايد نسبت به اساس دين و مكتب در درجه اول، اهتمام داشته باشيم ما از دين و مكتب چيزي بالاتر كه نداريم. نسبت به دين، نسبت به نظاممان، كه به عنوان احياي دين آمده، بعنوان احياي اسلام آمده، اصلا مزيت انقلاب ما، همين است خدا رحمت كند والد ما را در خيلي از سخنرانيهاشان مكرر اين جمله را تأكيد ميكردند كه گاهي اوقات ما فكر ميكرديم كه اين مطلب عادي است اما الان آدم ميفهمد كه شايد خيلي از خوديها اين مسأله را هضم نكردند كه انقلاب ، خودش موضوعيت نداشته حرف انقلاب خودش كه ارزش ندارد. انقلاب بخاطر اين پسوند اسلامي بودنش ارزش دارد. ما بايد در اين مسير قدم برداريم. جامعه مان را ببينيم چقدر به طرف اسلام داريم پيش ميبريم چقدر داريم احياء ميكنيم معارف اسلامي را. انقلابي واقعي كسي است كه توي اين مسير حركت كند و اهداف امام را در اين مسير انسان دنبال كند. و در درجه بعد حوزه خودمان. من پيشنهاد ميدهم كه واقعا نمي دانم جلسات قبل اين قضيه بوده يا نه هر كدام از آقايان واقعا يك نظرياتي را در اين گونه مسائل تقرير نمايند. راجع به اين موضوع طرحي نوشته بشود و روي آن فكر بشود عجله هم نبايد بكنيم. فكر بشود كه ما يك برنامه دراز مدتي را داشته باشيم تا بتوانيم در پرتو آن كار كنيم. من عذر خواهي ميكنم آقايان عفو بفرمايند ازاين تصديع ما اميدواريم كه خداوند همه ما را در درجه اول به وظايف ديني مان و آنچه كه وظيفه ما است آشنا بفرمايد و ما را موفق به انجام آن در پرتو ادعيه امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) موفق بدارد.