شناخت سرور آزادگان و سالار شهيدان؛ اباعبدالله الحسين(ع)
۱۹ شهریور ۱۳۹۰
۱۵:۱۲
۴,۷۲۸
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
• پيشگفتار
قبل از آن كه وارد بحث شويم و دربارهي آموزههاي اين شخصيت ممتاز چيزي بنويسيم پيشتر به اندازه فهم خودمان در خصوص شناخت سرور آزادگان و سالار شهيدان مطالبي را به عنوان مقدمه ذكر ميكنيم:
1ـ در اين كه تمام امامان معصوم از مولي الموحّدين گرفته تا حضرت مهدي كه خداوند ظهورش را نزديك گرداند از يك نور آفريده شدهاند و همه از حقيقت محمّديهاند، در ميان مذهب اماميه حرف و كلامي نيست بنابراين، در تفاضل و برتر بودن بعضي از بعض ديگر از نظر اصل خلقت و آفرينش ميانشان تفاوتي وجود ندارد و همهي آنها از انوار الهيه و از نور محمّديهاند و در تمام مراتب كمالات و معنويت مساويند ؛ يعني هر كمال و فضيلتي را كه براي هركدام ثابت كرديم براي ساير امامان، مقرّر و ثابت است و اگر اين طور نبوده باشد نقص در امام و امامت لازم خواهد آمد و اين، عقلاً باطل است.
2ـ در طول زندگي براي بعضي از معصومين، فرصت و موقعيتي پيش آمد كه براي اكثرشان آن فرصت و موقعيت پيش نيامده بود لذا بسياري از امامان، نتوانستند از آن فرصتها و موقعيتها استفاده کنند؛ مثلاً در برههاي از زمان در اثر اختلافات شديد بنيعباس با بني اميه و در آخر كار سقوط دولت و حكومت بني اميه و روي كار آمدن بنيعباس امام صادق(ع) توانستند به خوبي از فرصت استفاده كنند و مجالس علمي و فقهي تشكيل دهند و در نتيجه با تعليم و تربيت بيش از چهار هزار دانشمند توانستند اسلام راستين و مذهب تشيع را تبيين و به جامعه اسلامي معرفي نمايند. در حالي كه همين امام(ع) در اواخر عمر خود در فشار حكومت ظالمانه بنيعباس بودند و بالاخره بهدست منصور به شهادت رسيدند.
حالا اگر گفتيم امام جعفر صادق(ع) رئيس مذهب تشيع و زنده كننده اسلام راستين است بدان معنا و مفهوم نيست كه امامان ديگر قابليت اين كار را نداشته و از اين عمل عاجز بودهاند، زيرا اين فكر و منطق غلط بوده و مسئله امامت و پيشوايي بالاتر از اين حرفها است. يا حضرت سيدالشهدا(ع) قيام نمود و آن صحنهي محير العقول را در جهان بشريت براي حفظ كيان اسلام و ابقاي دين به وجود آورد كه ديگر از امامان چنين عملي را به وجود نياوردند، حال نبايد گفت كه مثلاًحضرت امام حسن مجتبي(ع) از اين اقدام تكويناً عاجز بوده است و حال آن كه با مطالعهي تاريخ زندگي اين دو برادر روشن خواهد شد كه قيام و انقلاب حضرت امام حسين(ع) اوّلاً حسنيه و ثانياً حسينيهي بوده است.
• ويژگيهاي حضرت امام حسين(ع)
1ـ خداوند متعال براي حضرت امام حسين(ع) يك حساب جداگانهاي باز كرده كه براي احدي از انبياء و امامان معصوم، چنين حسابي باز ننموده است.
چرا و براي چه حضرت امام حسين(ع) برندهي جايزهي ممتاز است؟! پاسخ اين سؤال با مراجعه به تاريخ پر افتخار اين وجود نازنين بلكه قبل از ولادتش روشن خواهد شد.
حضرت امام حسين(ع) نه تنها در قلوب شيعيان خود نفوذ كرد بلكه فرق غيراسلامي نيز او را انساني آزاد و آزاده شناخته و براي آن سرور آزادگان امتيازات خاصي را قائلند.
اينك ما در اين جا گفتار و معتقدات بعضي از دانشمندان و مورخان غير اسلامي را نقل نموده و ذكر ميكنيم:
• ع.ل.پويد مينويسد:
درس امام حسين(ع) اين است كه در دنيا اصول ابدي عدالت و رحم و محبت وجود دارد كه تغيير ناپذيرند و همچنين ميرساند كه هرگاه بدي مقاومتكند و بشر در راه آن پافشاري نمايد آن اصول هميشه در دنيا باقي و پايدار خواهد ماند. در طي قرون افراد هميشه جرأت و پر دلي و عظمت روح و بزرگي قلب و شهامت رواني را دوست داشتهاند و در اثر همينهاست كه آزادي و عدالت هرگز به نيروي ظلم و فساد تسليم نميشود. اين بود شهامت و اين بود عظمتِ حسين(ع) و من مسرورم كه در چنين روزي با كساني كه اين فداكاري را از جان و دل ثناء ميگويند شركت كردهام. هرچند كه يك هزار و سيصد سال از تاريخ آن ميگذرد.
• اپرونيك مورخ مشهور امريكايي از واشنگتن مينويسد:
براي امام حسين(ع) ممكن بود كه زندگي خود را با تسليم شدن به ارادهي يزيد نجات بخشد، ليكن مسئوليت پيشوايي و نهضت بخش اسلام، اجازه نميداد كه او يزيد را به عنوان خليفهي مسلمين بشناسد. او به زودي خود را براي قبول هر ناراحتي و پافشاري به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بني اميه آماده ساخت. در زير آفتاب سوزان سرزمين خشك و در روي ريگهاي تفتيده روح حسين فنا ناپذير برپاست. اي پهلوان واي نمونهي شجاعت و اي شهسوار من اي حسين!
2- از ابتداي تكوّن حضرت امام حسين(ع) تا ولادت و از ولادت تا شهادت تمام عوالم هستي آسمانها و فرشتگان زمين و درياها همه و همه براي حضرتش گريه نمودند كه اين جريان براي كسي پيش نيامده و نخواهد آمد. بلي براي حضرت يحيي نيز آسمان گريه كرد.
در تفسير مجمع البيان ضمن آيهي "فَما بَكَت عَليهِم السَماءُ وَ الارضُ" مرحوم طبرسي فرمودند: براي دو نفر يحيي و حضرت امام حسين(ع) آسمانها و فرشتگان چهل شبانه روز گريه نمودند. و در همين تفسير آمده است: آفتاب در طلوع و غروبش تا چهل روز به حالت حمراء و سوزش بود و در مناقب ابن شهر آشوب مازندراني چنين است:
" بَكَت السَماءُ عَلَي الحُسَينِ(ع) اَربَعِينَ يوماً "، تفسير صافي سوره الدّخان.
3- حضرت امام حسين(ع) در تمام كمالات و فضيلتها حتي در عبادت برترين انسان بود. چرا حضرتش مكني به ابيعبدالله شده است؟! آيا اين كنيه از كنيههاي متعارف است؟! ظاهراً در اين كنيه ويژگياي است و اشاره است به محور بودن آن حضرت در تمام كمالات.
ابوعبدالله يعني پدر بنده خدا. پدر در خانواده نقش بزرگي دارد و بايد الگو بوده باشد. پدر مربي و مكمل است. پدر الگو و مصدر است. براي همه حضرت امام حسين(ع) پدر بندگان خدايند و همه بندگان؛ يعني عبادت كنندگان در رسيدن به كمالات بايد از امام حسين(ع) درس بياموزند.
4- زيارت امام حسين(ع) معادل حج و عمره است. در روايات بسياري آمده است اگر روزي مشاهده شد كه بيت الله الحرام از حجاج خالي است، در آن وقت از باب وجوب كفايي بر مسلمانها واجب است به زيارت خانهي خدا بشتابند. اگرچه مستطيع نبوده باشند و يا حج واجب خود را رفته باشند.
مرحوم صدوق كه رضوان خدا بر او باد همين مطلب را راجع به زيارت امام حسين(ع) گفته كه اگر روزي بيايد مردم به طور كلي ترك زيارت امام حسين(ع) نموده باشند، در اين صورت به طور واجب كفايي بر شيعيان واجب است كه بهزيارت امام حسين(ع) بروند و نگذارند حرم مطهر خالي از زائر باشد (نقل از آيتاللهمرعشي نجفي)
آيا زيارت امام حسين(ع) در روز عرفه مثل زيارت خانهي خداست؟
يا گفته شود: ثواب زيارت امام حسين(ع) از زيارت خانه خدا بيشتر است و يا مساوي است. بزرگترين دليل براي اين مطلب اين است: شكي نيست در اينكه خانهي خدا كه در مكه واقع شد حرمت و احترام و عظمت آن براي احترام و حرمت حضرت ابراهيم(ع) است كه آن را بنا نمود و خليل الرحمن هنگامي كه مأمور به ذبح فرزندش حضرت اسماعيل شد، طاقت نياورده چشمانش را بست اما امام حسين(ع) جوانش را نزدش قطعه قطعه نمودند و جواناني را براي خدا قرباني كرد و ابداً ناراحت نشد و رنگ نباخت. پس زمين كربلا كه مزار شهداي راستين قرار گرفت و مرقد مطهر عزيز اسلام در آن جا واقع شد، ميبايستي زيارت آن و ثواب زيارت آن لااقل معادل ثواب خانهي خدا باشد، نه كمتر.
5- امام حسين(ع) همچون پدر بزرگوارش، مولاي متقيان(ع) در دل شب غذاي بيچارگان را حمل مينمود و به خانههاي فقرا ميرفت. حتي بعد از شهادت سالارشهيدان، اثر زخم روي كمر ايشان مانده بود كه آن زخم نه از شمشير بوده و نه از نيزه، بلكهدر اثر حمل غذاي مستمندان بوده. لذا از زين العابدين(ع) پرسيدند. حضرت در پاسخ فرمودند: اين زخم بر اثر حمل غذا براي فقرا و بيچارگان بود. اين مطلب را غير از علماي شيعه ديگران نيز گفتهاند. مانند ابن جوزي در كتاب «تذكرهي الخواص» و ابونعيم اصفهاني در «حليهي الاولياء» .
• امام حسين(ع) و حكومت ديني
رهبران الهي و مردان آسماني براي تشكيل حكومت ديني تا پاي جان كوشيدند و براي نجات انسانها از ستم و تجاوز به نام قانون مقرّراتي وضع نمودند. بعد از شهادتعلي(ع) با روي كار آمدن خاندان اموي، حكومت اسلامي به حكومت استبدادي ـ شاهنشاهي مبدل شد و حاكمها به نام خليفهي اسلامي، دين اسلام را بازيچه قرار دادند.
امتيازهاي طبقاتي به وجود آمد و دوستان و شيعيان حضرت علي(ع) از تمام حقوق اسلامي ـ اقتصادي و غيره محروم گشتند . شيعيان در بدترين وضع به سر ميبردند و محبت به علي(ع) و خاندان رسالت جرم بزرگي بود كه موجب محروميت و شكنجه شيعيان ميشد. معاويه و تمام حاكمان زورگوي بني اميه جز سفاكي و خونريزي كار ديگري نداشتند و در يك كلمه اسلام از مسير خود منحرف شده بود.
بعضيها گفته و يا ميگويند: چرا امام حسين زندگي خود را به مخاطره انداخت و چرا با حكومت نساخت؟! مگر زندگي راحت چيست؟! زندگي آسوده از منظر رهبران آسماني، يعني ملت و جامعه آسايش داشته باشد و مردم از زندگي خود راضي باشند و آزادي باشد و ستم شكل نگيرد و تفاوت قومي و نژادي نباشد.
امام حسين(ع) هنگامي زندگي آسوده دارد كه حقوق انسانها و پيروان مذاهب به حكم قوانين اسلام داده شود، نه اينكه مردم از حقوق خود محروم باشند و در محيط خفقان زندگي كنند. نه اين كه دستهاي از خدا بي خبر در حال شوكت و عزت و در منتهاي خوشي زندگي نموده اما تودهي مردم، حتي نان خالي هم نداشته باشند.
حسين(ع) فرزند كسي است كه پيوسته به درماندگان كمك ميكرد و براي نجات دادن طبقات محروم و مظلوم با ستمگران مبارزه ميكرد و شبانگاه غذاي فقرا را به دوش ميكشيد و به خانههايشان ميبرد و هرگز غذاهاي رنگارنگ ميل نمينمود و ميگفت: من چگونه لباس نو بپوشم و سير بخوابم در حالي كه در كشورهاي اسلامي ممكن است برهنه يا گرسنهاي باشد.
• امام حسين(ع) و اصلاحات
بزرگترين اهداف رهبران الهي، اصلاح امور انسانها و جوامع بشري بوده است و بر همين اساس بود كه امام حسين(ع) بارها در طول مبارزات و قيام خود ميفرمود: منبراي امر به معروف و نهي از منكر قيام ميكنم. من خانه و كاشانهام را رها نكردم و تك و تنها در مقابل ظلم نايستادم، مگر براي آن كه انسانها را ارشاد كنم و از بدبختي و انحراف نجاتشان دهم. من براي اصلاح امور مسلمانها خروج نمودم، نه براي به دستآوردن قدرت و مقام و نه براي ظلم و طغيان.
• امام حسين(ع) و آزادي
حريت و آزادي به معناي واقعي كلمه اصلي است از اصول و ركني است از اركانِ بقاي هر نظامي . آزادي يكي از بزرگترين اهداف پيامبران بود. آنان آمدند تا بشريت را ازخفقان نجات دهند و جوامع بشري را از چنگال اهريمنان و زورگويان رها سازند. واژهي مقدس آزادي را جز استكبار جهاني همهي انسانها طالبند. آزادي را حتي حيوانات و موجودات زنده دوست دارند.
امام حسين(ع) نگاه عميقانهاي به جهان اسلام ميكند و ميبيند با روي كار آمدن بني اميه و بازي كردن با دين اسلام و مقدّسات عالم، ديگر چيزي از اسلام نمانده و احكام و قوانين آسماني از مسير خود منحرف گشته. شيعيان كه طرفداران راستين اسلام بودند ازحقوق خود محرومند.
بدين سان فرزند بزرگ و رشيد علي(ع) ديگر به خود اجازه نميدهد كه بنشيند و اين منظره را تماشا كند. او فرزند علي(ع) است بايد مقدمات قيام را فراهم كند و به طاغوت و طاغوتيان اعلام خطر نمايد.
بارها ميفرمود: «اِذَا بَلَيتُ الاُمَّةُ عَلَي مِثلِ يزيدِ بنِ مُعاوِيةِ فَعَلَي الاسلامِ السَلام» يعني هر زماني كه امت اسلامي گرفتار حكومتي مانند حكومت فرزند هند جگر خوار شد، ديگر فاتحهي اسلام خوانده شده و دين نابود خواهد شد.امام حسين(ع) براي آزادي مردم محروم قيام و انقلاب مقدس را به وجود آورد.
شاعري، مرام نامه و اساس زندگي انسان را در چند بيت شعر تبيين كرده و خواستههاي امام حسين(ع) را و اين كه در منطق آن حضرت زندگي انساني چيست را روشن مينمايد:
اندر آنجا كه باطل امير است ××× اندر آنجا كه حق سر به زير است
اندر آنجا كه دين و مروّت ××× پايمال و زبون و اسير است
راستي زندگي ناگوار است ××× مرگ بالاترين افتخار است
اندر آن جا كه از دست بيداد ××× ميكشد قلب مظلوم فرياد
اندر آن جا كه ظالم بمستي ××× بر سر خلق ميتازد آزاد
مُهر بر لب نهادن گناه است ××× خامشي بدترين اشتباه است
اين اساس مرام حسين است ××× روح رمز قيام حسين است
يا كه آزادگي يا شهادت ××× حاصلي از كلام حسين است
شيعه او همين سان غيور است ××× تا ابد از زبوني بدور است
شيعه و تن به بيداد دادن ××× شيعه و مُهر بر لب نهادن
شيعه و چون زنان آرميدن ××× شيعه و در مذلّت فتادن
شيوه شيعه هرگز نه اين است ××× شيعه نبود هر آن كس چنين است
چون يزيد از هوس كامور شد ××× دولت غاصبش مستقر شد
كار اسلام از او شد پريشان ××× آدميت دچار خطر شد
سيل طغيان او دين ز جا برد ××× تا لب پرتگاه فنا برد
ديد فرزند زهرا كه اين جا نيست ××× جاي سكوت و تماشا
نهضتي كرد خونين و پر شور ××× آتشين محشري كرد برپا
كربلا را ز نهضت تكان داد ××× باز از نو به اسلام جان داد
گرچه دشمن تنش غرق خون كرد ××× ظلمها بر وي از حد برون كرد
ليك خونش بجوشد و زو ××× موج كاخ بيداد را سرنگون كرد
تا ابد نيز آن خون بجوشد ××× بر زوال ستمها بكوشد
زان شهيد سر از تن فتاده ××× زان فداكار در خون فتاده
جاودان آيد اين بانگ پرشور ××× "لا اري الموت الا سعادة"
آري آزاد مردان بكوشند ××× بر ستمگر چو طوفان بجوشند
اندر آنجا كه دين و مروّت ××× پايمال و زبون و اسير است
راستي زندگي ناگوار است ××× مرگ بالاترين افتخار است
اندر آن جا كه از دست بيداد ××× ميكشد قلب مظلوم فرياد
اندر آن جا كه ظالم بمستي ××× بر سر خلق ميتازد آزاد
مُهر بر لب نهادن گناه است ××× خامشي بدترين اشتباه است
اين اساس مرام حسين است ××× روح رمز قيام حسين است
يا كه آزادگي يا شهادت ××× حاصلي از كلام حسين است
شيعه او همين سان غيور است ××× تا ابد از زبوني بدور است
شيعه و تن به بيداد دادن ××× شيعه و مُهر بر لب نهادن
شيعه و چون زنان آرميدن ××× شيعه و در مذلّت فتادن
شيوه شيعه هرگز نه اين است ××× شيعه نبود هر آن كس چنين است
چون يزيد از هوس كامور شد ××× دولت غاصبش مستقر شد
كار اسلام از او شد پريشان ××× آدميت دچار خطر شد
سيل طغيان او دين ز جا برد ××× تا لب پرتگاه فنا برد
ديد فرزند زهرا كه اين جا نيست ××× جاي سكوت و تماشا
نهضتي كرد خونين و پر شور ××× آتشين محشري كرد برپا
كربلا را ز نهضت تكان داد ××× باز از نو به اسلام جان داد
گرچه دشمن تنش غرق خون كرد ××× ظلمها بر وي از حد برون كرد
ليك خونش بجوشد و زو ××× موج كاخ بيداد را سرنگون كرد
تا ابد نيز آن خون بجوشد ××× بر زوال ستمها بكوشد
زان شهيد سر از تن فتاده ××× زان فداكار در خون فتاده
جاودان آيد اين بانگ پرشور ××× "لا اري الموت الا سعادة"
آري آزاد مردان بكوشند ××× بر ستمگر چو طوفان بجوشند
• امام حسين(ع) و غيرت ديني
غيرت واژهاي مقدس و بسيار پر محتواست، امّا متأسفانه اين صفت بسيار ارزنده قرنهاست از ميان ملل اسلامي رخت بربسته و مسلمانان مخصوصاً در اين عصر و قرن اخير كمتر از اين صفت بر خوردارند.
امام حسين(ع) حتي در آن لحظات آخر عمر خود درحالي كه زخم شديد برداشته بود، هنگامي كه ميبيند لشكر كفر به خيام و حرم زنان و كودكان حملهور شدهاند و قصد اهانت به اهلبيت رسالت: دارند با حالت ضعف و ناتواني صدا زد: «يا شيعة آل ابي سفيان ان لم يكن لكم دينٌ و انتم لا تخافون المعاد، فكونوا احراراً في دنياكم» يعني اي پيروان ابي سفيان! اگر دين و مذهب نداريد ـ چنان كه نداريد ـ و از روز محشر نميهراسيد پس لااقل بياييد آزاد و آزاده باشيد من كه هنوز زندهام، نخواهم گذاشت شما به حرم اهلبيت و خيمههاي زنان حمله كنيد.
• امام حسين(ع) و حقوق بشر
يكي از مسائلي كه در اديان آسماني به ويژه در اسلام وجود داشته و مورد بحث و گفتگوي پيروان مذاهب بوده و ميتوان گفت از اصيلترين قوانين الهي است مسئلهحقوق بشر است، انسانها هر عقيده و مسلكي كه دارند و در هر زماني و مكاني كه هستند و يا خواهند بود بايد به حقوق فردي و اجتماعي فرهنگي و اقتصادي خود برسند.
اساس نهضت و قيام رهبران الهي دو چيز بود:
1ـ رعايت نمودن حقوق انسانها
2ـ حريت وآزادي
كه راستي ميتوان گفت: اگر حقوق انسانها روي موازين قانون الهي داده نشود و يا حريت و آزادي از بشر سلب گردد جوامع بشري و انسانها ديگر همچون حيوانات ودرندگان زندگي كرده و خواهند نمود.
مولاي متقيان حضرت علي(ع) ميفرمود: اگر تمام جهان هستي را به من بدهند و بخواهند كه پوست جويي را از دهان مورچهاي بيرون آورم هرگز چنين كاري را نخواهم كرد، اين كلام مقدس حضرت علي(ع) اشاره به هر دو مطلب است هم اشاره به حقوق و هم اشاره به آزادي.
• روش نشر تفكر عاشورايي در جوامع امروز
چند سؤال:
سؤال اوّل: اگر امام حسين(ع) قيام نميكرد و آن انقلاب را به وجود نميآورد آيا اسلامي كه بيش از چهارده قرن است كه هنوز باقي است و در حال حاضر بيش از يك و نيم ميليارد مسلمان در كره زمين زندگي ميكنند با روي كار آمدن خاندان اموي وفرزندان هند جگر خوار كه تمامشان اسلام برانداز بودند و هدف اساسيشان نابود کردن اسلام بود باقي ميماند؟!
سؤال دوّم: انقلابهايي كه بعد از عاشوراي حسيني(ع) در جهان اسلام و همچنين در غير جهان اسلام به وقوع پيوست آيا مرهون قيام مقدّس حسين(ع) نبوده است؟! و از عاشوراي كربلا سرچشمه و الگو نگرفته است؟!
سؤال سوّم: انقلاب مقدّس ايران به رهبري امام خميني و پيروزي آن و شكسته شدن پشت طاغوت آيا از كربلاي امام حسين و از بركت انقلاب مقدّس سالار شهيدان به وجود نيامده است؟! اين حقير در اسلام بعد از حضرت امام حسين(ع) كه برندهي جايزه ممتاز و شجاعترين انسانهاي عالم بود، امام خميني را نيز اشجع ناس و يك انسان كامل دانسته و او را در اين قرن بيستم ايضاً برنده جايزه ممتاز دانسته و ميدانم.
• نقش حسينيهها در انسجام معنوي و اجتماعي شيعه
هر چيزي كه منسوب به حضرت امام حسين(ع) است و از نام مقدّسش اشتقاق ميشود همه از يك قداست و ظرافت خاصّي برخوردار است حسينيهها چون حاكي از قيامخونين سالار شهيدان است و يادآور آن همه فداكاريها و جانبازيها است لذا در جوامع بشري و انسجام مسلمانان به ويژه در ميان شيعه تأثير خاصي نموده و خواهد نمود اينحسينيهها است كه انسانهاي مقتدر و شجاع و استكبار برانداز به جامعه شيعه و بلكهساير فرقههاي اسلامي حتي غير مسلمان تحويل داده است و اين حسينيهها است كه انسانهايي دلاور و با ايمان و اخلاص بعد از پيروزي انقلاب مقدس ايران پرورش داده كه با تمام زورگويان جهان مقابله و مبارزه نموده است. قيام مقدس حضرت(ع) كيان اسلام را حفظ ميكند.
رمضانعلي محمد زاده
------------------
منابع:
1 ـ الكامل في التاريخ، ابن اثير.
2 ـ مروج الذهب، مسعودي .
3 ـ البيان الدّول، سيد حسن خطيب .
4 ـ التأثر الدّول، محمد عبدالباقي.
5 ـ السياسهي الحسينيهي، مسيو رپن.
6 ـ صلح الحسن، راضي آل ياسين.
7 ـ حيات الحسن، باقر الشريف.
8 ـ نهضت الحسين ، هبهي الدين شهرستاني.
9 ـ اعيان الشيعه، سيد محسن امين.
10 ـ دين و تمدن، الحوالن.