سخنرانی حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) در مراسم افتتاحیه سال تحصیلی جدید دانشگاه قم 91/6/28

۲۹ شهریور ۱۳۹۱

۰۹:۲۲

۳,۴۰۰

خلاصه خبر :
جوادترین و سخاوتمندترین افراد؛ استاد و معلم است ... علم بدون تقوا، حجاب و مبعّد از خدا مي‌شود و نورانيتش را از دست مي‌دهد ... مسأله حجاب در آیات قرآن به عنوان یک اصل دائمی تا روز قیامت محکم مطرح شده است... مسأله قتل مرتد در تورات و انجیل نیز مطرح است ... رسانه ما در برخورد با اين شبهه افکني‌ها آنطور که باید و شاید عمل نکرده است
آخرین رویداد ها

بسم الله الرّحمن الرّحیم

ابتدا این روز را که به عنوان ولادت با سعادت حضرت معصومه(سلام الله علیها) معیّن شده تبريک عرض مي‌کنم، ولو اینکه از نظر سند بين اهل فن محل بحث است اما به قول مرحوم والد ما؛ حضرت معصومه(سلام الله علیها) یقیناً یک روز به دنیا آمده و یک روز هم از دنیا رفته و این همه آثار علمی که در قم و حوزه‌ی علمیه قم و این مجموعه‌های علمی و دانشگاهی هست و نيز شروع انقلاب، از برکات آن حضرت است که اقتضا می‌کند از این بانوی بزرگوار تجليل شود و در طول سال یک روز مردم توجه بیشتر به آن بانو پیدا کنند، امیدوارم که إن شاء الله بتوانیم از این کریمه‌ی اهل‌بیت در مسائل علمی و معنوي بیشتر استفاده کنیم.

امر فرمودند چند کلمه‌ای به عنوان آغاز سال تحصیلی این مجموعه‌ی مبارک عرض کنم.

در خاطر دارم که مرحوم والد ما به همراه مرحوم آيت الله قاضي و جمع ديگري از بزرگان(رحمهم‌‌الله) وقت بسیار زیادی را برای تأسیس این دانشگاه گذاشتند و این عنایت بزرگان حوزه را از قدیم الایام به دانشگاه می‌رساند و اين که در قم در کنار حوزه علميه یک دانشگاه غنی، قوی و مناسب با آن معارف عمیق دیرینه باشد امیدواریم همه‌ی کساني که در تأسیس این دانشگاه نقش داشتند، و موجب شدند امروز این مجموعه‌ی عظیم در خدمت علم و انقلاب و اسلام قرار گيرد خداوند آنها را که از دنیا رفتند رحمت کند و آنها که هستند توفیق بیشتر عنایت بفرماید.

عرایضم را با یک روایت از وجود مبارک پیامبر(ص) شروع می‌کنم که در ارشاد القلوب آمده است. أنس نقل می‌کند «قَالَ رَسُولُ اللهِ(ص) أَلَا أُخْبِرُكُمْ بِأَجْوَدِ الْأَجْوَادٍ»؛ أجواد جمع «جواد» است. حضرت فرمود خبر بدهم به شما که جوادترین جوادها چه کسی است؟ «قَالُوا بَلَى»؛ عرض کردند بله. «فًقَالَ أَجْوَدُ الْأَجْوَادِ أَجْوَدُ الْأَجْوَادِ اللهُ»؛ جوادترین و سخی‌ترین سخاوتمندان؛ خدای تبارک و تعالی است. هر چه در عالم وجود هست، سخاوت خداست، الزامی نبوده که خدا عالم را به‌وجود آورد ولو بزرگان فلاسفه می‌گویند انفکاک معلول از علّت تام، محال است، ولی بالأخره الزامی در کار نبوده «و کان الله و لم یکن معه شیء» خدا می‌توانست خلق نکند. این یک سؤالی است که در فلسفه و کلام مطرح است، آيا خدا می‌توانست عالم را خلق نکند؟ می‌گویند بر اساس فیّاض بودن خدا، آن هم فیاضیّت علی الاطلاق اصلاً نمی‌شود. حال چه این بحث باشد يا نباشد بالأخره خلقت عالم و خلقت بشر مظهر جود خدای تبارک و تعالی است.

بعد فرمود «وَ أَنَا أَجْوَدُ بَنِي آدَمَ» بعد از خدا، خود من‌(یعنی رسول خدا) سخاوتمندترین بنی‌آدم هستم. اما بعد از من چه کسی است؟ که بنده این روایت را بیشتر برای این قسمت انتخاب کردم «وَ أَجْوَدُهُمْ بَعْدِي رَجُلٌ عَلِمَ بَعْدِي عِلْماً فَنَشَرَهُ» آن کسی که علمی را می‌آموزد،(دیگر در این روایت ندارد چه علمي را علم فقه، کلام، تفسیر...)؛ بعد اين علم را به دیگران إلقاء می‌کند، مؤلف می‌شود و در ضمن کتاب انتشار می‌دهد يا تدريس و تبليغ مي‌کند. پیامبر(ص) فرمود این فرد أجود انسان‌ها بعد از من است.

حالا ما با اين فکر سطحی که داریم جود و سخاوت را در باب مال ذکر مي‌کنيم در حالي که این برخلاف روایت است. روایت دلالت دارد بر اینکه جوادترین و سخاوتمندترین افراد؛ استاد و معلم است، کسی است که علم را یاد می‌گیرد و منتشر می‌کند.

سپس تعبیر خیلی عجیبی را می‌فرماید: «وَ يُبْعَثُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أُمَّةً وَاحِدَة»(إرشاد القلوب 1: 14)؛ در مورد انبیاء تعبیر به امّت شده است، اما در اين روايت مي‌فرمايد یک عالم و استاد، اگر علم را فرا بگیرد و منتشر کند، در قیامت به عنوان یک فرد با او برخورد نمی‌کنند و پاداش یک فرد را به این آدم نمی‌دهند بلکه به عنوان یک امت واحده با او معامله می‌کنند. کرامتی که خدای تبارک و تعالی برای یک امت قرار داده به این فرد مي‌دهند.

در یک روایت دیگر وجود مبارک پیامبر(ص) فرمود: «يَجِي‏ءُ الرَّجُلُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَهُ مِنَ الْحَسَنَاتِ كَالسَّحَابِ الرُّكَامِ أَوْ كَالْجِبَالِ الرَّوَاسِي فَيَقُولُ يَا رَبِّ أَنَّى لِي هَذَا وَ لَمْ أَعْمَلْهَا فَيَقُولُ هَذَا عِلْمُكَ الَّذِي عَلَّمْتَهُ النَّاسَ يَعْمَلُ بِهِ مَنْ بَعْدَكَ»(بحار الأنوار 2: 18)؛ یک کسی را روز قیامت برای حساب و کتاب مي‌آورند، می‌بیند در نامه اعمالش حسنات فراوان است، به اندازه‌ی ابرهای متراکم و کوهها در نامه‌ی عملش عمل خوب نوشته شده. می‌‌گوید خدایا اين اعمال را که من انجام نداده‌ام. به او می‌‌‌گویند این همان علمی است که به دیگران یاد دادی و دیگران از تو یاد گرفتند و عمل کردند.

یک روایتی از رسول خدا هست که فرمود «مَنِ ازْدَادَ عِلْماً وَ لَمْ يَزْدَدْ هُدًى لَمْ يَزْدَدْ مِنَ اللَّهِ إِلَّا بُعْدا»(مجموعة ورام1: 220) اگر کسی علمی را بیاموزد اما در کنار زياد شدن علم، ازدیاد هدایت و معنویّت نباشد، بر او جز دوري از خدا نمي‌افزايد. اگر این روایت را کنار آن دو روایت قرار دهیم یک نتیجه‌ی جامع خواهيم گرفت.

به قول ما طلبه‌ها می‌گوئیم چه ملازمه‌ای اینجا وجود دارد. حالا یک کسی علم فیزیک، شیمی، روانشناسی، جامعه شناسی یا هر علمی را یاد می‌گیرد، قواعد و فرمولهایش را یاد می‌گیرد، اما هیچ توجهی به معنویّت ندارد. بر حسب این روایت نمی‌توانیم بگوئیم این آدم، ايمان و معنویّتش در همان حدّي است که قبل از علم داشته است. پیامبر(ص) می‌فرماید «لَمْ يَزْدَدْ مِنَ اللَّهِ إِلَّا بُعْدا»، این فرد هر چه علمش زیاد ‌شود، اگر به وِزان آن، تقوا و معنویّت و نورانیّت دینی را زیاد نکند از خدا دور می‌شود.

واقعاً چه ملازمه‌ای است؟ علمي که حقيقت آن نور است «العلم نورٌ»، اما این روایت مي‌فرمايد علم بدون تقوا، حجاب و مبعّد از خدا مي‌شود و نورانيتش را از دست مي‌دهد.

اگر انسان بخواهد علت آن را جستجو کند باید توجه کند این علم از کیست و از چه موجود و از چه منبعی نشأت مي‌گيرد. این رابطه معادله یا این فرمول فیزیک، شیمی یا این قانون فلان علم را چه کسی ثبوتاً درست کرده است؟ بالأخره یک منبعی می‌خواهد که به آن منبع ختم شود. اين فقط ‌علم دین نیست که به خدا ختم می‌شود، بلکه همه علوم و همه امور عالم به خدا ختم می‌شود.

ما هرچه در علم پیش برویم، اگر واقعاً شاکر باشیم باید خشیت‌مان نسبت به خدا بیشتر شود، اینکه قرآن می‌فرماید «إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ» آن علما که فقط فقها نیستند، عالم باید خشیّت از خدا داشته باشد، هر عالمی می‌خواهد باشد، هر چه علمش زیاد شود باید خشیّتش از خدای تبارک و تعالی بیشتر بشود ما باید به این نکته توجه داشته باشیم.

اگر آن روایت می‌گوید أجود افراد؛ عالمی است که علمش منتشر می‌شود و روز قيامت امت واحده محسوب می‌شود، مقصود عالمی است که این ملازمه را درک کند و به وِزان علمش، به خدای تبارک و تعالی تقرّب پیدا کند.

سخنرانی حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) در مراسم افتتاحیه سال تحصیلی جدید دانشگاه قم 91/6/28

نکته‌ی دومی که در این محفل محترم عرض مي‌کنم قضایایی است که این روزها در دنیا مطرح است، و آن مسئله‌ی اهانت به پیامبر اکرم(ص) است.

در یک زمانی برای تخریب دین، کتاب می‌نوشتند و از قلم بهره مي‌گرفتند، اما امروز آنچه که روشن و ثابت است این است که مراکز فیلم‌سازی دنیا پروژه‌ی تخریب دین را از راه فیلم سازی شروع کرده‌اند. البته ما اگر به گذشته نگاه کنیم از راه‌های دیگری هم وارد شده‌اند، از راه نفوذ در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها، و محور اصلي این حرکاتی که براي از بين بردن دين انجام می‌دهند، تقدّس زدایی است. يعني آنچه که قرآن کریم و منابع ما به عنوان یک امور و وجود مقدّس برای ما قرار داده‌اند زير سؤال ببرند.

پیامبر عظیم الشأن یک موجود مقدّس است، قداستش در حدّی است که کسی در حضور او حق اینکه بلند حرف بزند ندارد، قداستش در حدّی است که «ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى‏» نطق او به منزله وحی است، آنچه که از خدا تلقی کرده غیر از وحی چیز دیگری نیست، اینها چیزهایی است که در هویّت دینی مسلمین وجود دارد. دشمنان سال‌ها مطالعه کرده‌‌اند که چگونه باید برخورد کنیم؟

یک وقتی در قبل از انقلاب مطرح کردند که دین افیون توده‌هاست، و برای مردم ضرر دارد، دین را به عنوان یک امر مضرّ مهلک و موجب تحجّر انسان معرفي کردند، این اقدام یک اثر ظاهری و کوتاه مدت داشت، ولی بعد که دیدند دین به صورت جامع حضور پیدا کرد و اين انقلاب با عظمت را به وجود آورد و مدّعیان دین گفتند ما برای همه‌ی برنامه‌های بشر در دین دستور داریم حال، چکار باید بکنند؟ آمدند سراغ دستورات دين و یکی پس از دیگری آنها را مورد مناقشه و إلقاء شبهه قرار دادند.

شما ببینید الآن چندین سال است، چقدر در مورد حجاب که یک امر بسیار بسیار واضح و ضروری دين است که قرآن دلالت بر آن دارد القاء شبهه نموده‌اند، می‌گویند که در قرآن اصلاً بحث حجاب و چادر مطرح نشده! در زمان رسول خدا(ص) یک عده از جوانهای هرزه زنها را اذیت می‌کردند، پیامبر فرمود یک چیزی سرتان بیندازید تا شما را نشناسند. در حالی که مسأله حجاب در آیات قرآن به عنوان یک اصل دائمی تا روز قیامت محکم مطرح شده است.

يا آمدند‌ گفتند قرآن، کلام خدا نیست! همین حرفهایی که در کشورهای غربی زده شد و بعضی از به اصطلاح روشنفکران این حرفها را پسندیدند و مطرح کردند، گفتند قرآن، تلقی شخصی یک انسان مهذّب وارسته است و این کلام خدا نیست.

خواستند در خود قرآن تردید کنند دیدند در قرآن نمی‌شود تردید کرد، گفتند چه کنیم؟ گفتند آن کسی که قرآن را آورده خراب مي‌کنیم، عليه این سه محور؛ قرآن، پیامبر و دستورات قرآن، برنامه ریزی کردند.

یک زمانی این زمزمه را سر دادند که دین باید عرفی باشد. گفتیم یعنی چه؟ گفتند یعنی بايد مناسب هر زمان و مطابق با شرایط و مقتضيات آن زمان باشد. می‌گفتیم یک مقدار روشن‌تر حرف بزنید یعنی چه؟ سر از این درآورد که عرفی کردن، یعنی شرايط اقتضا می‌کند که مرد أجنبی مي‌تواند با زن أجنبيه دست بدهد، يعني حلال خدا حرام شود و بالعکس. حالا اگر روز اول به ایشان می‌گفتیم مقصودتان از عرفی کردن دین این است، قبول نمی‌کردند.

دين یک معنای صحیح دارد و اصلاً ارزش دین و فقه و اجتهاد ما به این است که قدرت پاسخگویی به هر مسئله‌ی جدیدی را در هر زمانی دارد. راجع به استنساخ و شبیه‌سازی، قوی‌ترین و دقیق‌ترین مقالات را فقهای حوزه‌ی علميه قم مطرح کرده‌اند، هر موضوع جدیدي که پیش آيد فقها مي‌توانند نظر دین را با ادله‌ی قانع کننده بیان کنند. اهل سنت نتوانستند اینطور حرف بزنند، علمای مسیحی و یهودی فقط تحلیل کردند.

اگر مقصود از عرفی کردن دین این معنا باشد، قبول داریم، به مقتضای هر زمانی، دین ما پاسخگو است، ولی اگر مقصود این باشد که هر روز یک گوشه از دین را کنار بگذاريم، خیر.

دین در مسئله‌ی ارتداد می‌فرماید اگر کسی دین را پذيرفت و بعد از آن خارج شد و این را هم آمد علنی مطرح کرد، حکمش قتل است. بله اگر آن را علني نکند کاری با او ندارند. سر و صدا راه انداختند که این چه دینی است و چه اسلامی است؟ می‌گوئیم همین تورات و انجیل را بخوانید، در قضیه‌ی رفتن حضرت موسی به کوه طور وقتي حضرت برگشت ديد آن 75 نفر همه مرتد و گوساله پرست شده‌اند، تازه این 75 نفر کسانی بودند که از میان 750 نفر انتخاب شده بودند. بعد آنها به موسی عرض کردند که توبه ما چیست؟ فرمود باید خودتان را بکشید «فاقتلوا أنفسکم». می‌آیند در مسئله‌ی ارتداد مشکل‌سازی و إلقاء شبهه می‌کنند. اکنون هم با فیلم سازي، اهداف خود را مطرح می‌کنند.

اگر حوزه‌های علمیه، دانشگاه‌ها، اساتید، مسلمان‌ها به طور کلی، امروز چشم‌مان را باز نکنیم، بگوئیم یک فیلم‌ساز در یک گوشه نشسته و یک غلطی کرده، ما چکار به او داریم؟ این خیلی عقب‌ماندگی و ساده‌نگری است.

شما ببینید از زمان امام(رض) که قضیه‌ی سلمان رشدی شروع شد، ایشان چقدر محکم در مقابل سلمان رشدی ایستادند و فتوای قتل او را دادند. در همان زمان عده‌ای می‌گفتند حالا یک نویسنده‌ای رُمانی نوشته چرا اين‌طور با او برخورد مي‌کنيد و حکم امام را تخطئه کردند. ولی امام محکم فرمودند نه! این سیاستی علیه مسلمین است و حکم آن قتل است.

بعد از ارتحال امام(رض) تلاش شد حکم امام را خاموش کنند، که بنده در جریان کامل آن هستم که از نظر دیپلماسی متأسفانه یک حرکت‌هایی شد و ‌قدم‌هایی برای خاموش کردن حکم امام برداشته شد. مرحوم والد ما(رضوان الله تعالی علیه) اطلاعیه دادند و فرمودند اگر خود امام هم زنده بود حق نداشت حکمش را لغو کند، این یک حکم مسلّم الهی است و خود ايشان هم نمی‌توانست آن را لغو کند. محکم ایستادند به‌طوري که در وصیت‌نامه‌شان فرمودند من به دو پیام افتخار می‌کنم یکی همین پیام است که راجع به عدم لغو حکم سلمان رشدی نوشته‌ام.

امروز در خود آمریکا، مراکز فیلم‌سازی فیلم‌های زیادی را برای تخریب همه‌ی انبیاء طراحی کردند، نه فقط پیامبر اسلام. در یک خبر می‌خواندم که فیلمی را درباره حضرت موسی درست کردند، چه موسایی؟ موسایی که می‌آید در حضور فرعون خم مي‌شود و دست فرعون را می‌بوسد و یک زنی هم به عنوان خواهرزاده‌ی فرعون آنجاست و موسي نسبت به او هم نظر پیدا می‌کند. آيا موسایی که قرآن معرفی کرده این است؟ در مورد حضرت عیسی هم همين‌طور.

یعنی طرح فیلم‌سازی در خارج، برای تقدّس‌زدایی است، برای اینکه بگویند انبیاء الهی یک افراد معمولی مثل بقيه افراد بشر بودند، داراي همان خواسته‌ها و تقاضاها و امیال شهوانی و هواپرستی‌ها. بوسيله فيلم مي‌خواهند به نسل موجود و نسل آینده این را القاء کنند و فقط دنبال تخریب پیامبر ما نیستند. اینجا اقتضا دارد چه کسانی بیدار باشند؟ در درجه‌ی اول نخبگان جامعه باید بیدار باشند، آنها که فکر و فرهنگ جامعه در فرمان و اختیار آنهاست.

واقعاً اگر ما نسبت به احکام اسلام یک مقدار‌ محکم‌تر باشیم، البته من نمی‌گویم بحث نشود! در همین دانشگاه‌ها باید نسبت به مسائل گوناگون مثل حجاب و ارتداد نشست‌هاي علمي گذاشته شود. در مورد عصمت انبیاء که یک امر مسلّم قرآنی است، باز شنیدم فیلمی راجع به حضرت آدم درست کردند، چقدر افتضاح، این بحث‌ها باید مطرح شود، ولی ما مراقب باشیم این سرمایه‌ها را زود از دست ندهیم.

آنچه که قرآن به عنوان افراد مقدّس و معصوم به ما معرفي کرده را بلافاصله با یک شبهه و اشکال مورد تردید قرار ندهیم. خود ما جلوي تقدّس زدایی که آنها دنبالش هستند را بگیریم و با آن مقابله کنیم. اینها فقط نیامده‌اند که یک اهانتی به پیامبر ما کنند و یک فیلمی درست کرده باشند. بلکه به دنبال برنامه‌های دیگر هستند. من خبر دارم از بعضی رمان‌های سلمان رشدی دارند فیلم‌سازی می‌کنند.

البته این نکته را هم بايد گفت که رسانه ما در برخورد با اين شبهه افکني‌ها آنطور که باید و شاید عمل نکرده است. در قضیه ارتداد که در چند ماه گذشته مطرح شد، چند روز و شاید یک هفته تلویزیون‌های بی‌بی‌سی و سی‌ان ان شروع به مسخره کردن و حمله به این حکم اسلامی کردند ولی ما در رسانه ملي ندیدیم که از این مسأله دفاع و جوابش داده شود.

بعد از ارتحال امام هم متأسفانه رسانه‌ها و از جمله رسانه ملی نسبت به این قضیه‌ی تاریخی، دینی و فقهی برنامه‌ تحلیلی و علمی نداشتند و یا شاید کم داشتند، هر چند برنامه‌های خبری و سیاسی از آن پخش شد، اما اگر ابعاد این حکم از جهت فقهی، سیاسی و تاریخی به طور مفصل، علمی و تحلیل بررسی و از رسانه‌ها پخش می‌شد امروز قضیه طور دیگری می‌بود.

اکنون نیز از مسئولین نظام اسلامی و مردم فهیم ایران که خود منشأ بیداری مسلمانان در منطقه هستند انتظار می‌رود همانطور که در کشورهای اسلامی مسلمانان به اعتراضات خود در محکومیّت این اهانت ادامه می‌دهند، فریادهای کوبنده‌تری از ایران به گوش مستکبران عالم برسانند.

امیدوارم که إن شاء الله شروع سال تحصیلی جدید، آغازی باشد برای رشد بیشتر علمی، که امروز ما در دانشگاهها بحمدالله شاهد آن هستيم، تولید علم، رشد علم، باز شدن ابواب جدید از علم، ولی در کنارش طبق آن روایتی که خواندیم؛ ما باید نسبت به «مسائل معنوي» توجه داشته باشیم، نمی‌شود یک استاد دانشگاهی که مسلمان است بگوید من فقط درس خود را می‌دهم و کاری به این مسائل ندارم، این به هزار و یک دلیل اشکال دارد.

‌باید مراکز دانشگاهی مسائل معنوی را بیشتر مورد توجه قرار دهند و آرزو می‌کنیم که إن شاء الله اين سال بسیار پربرکتی از نظر علمی باشد و دانشجويان، اساتید و مسئولین محترم این دانشگاه بتوانند امسال را یکی از سال‌های بسیار موفقیت‌آمیز خودشان رقم بزنند.

والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته




برچسب ها :