سخنرانی حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) در همایش نکوداشت حضرت آیت الله صادقی ـ خرم آباد 1392/12/15
۲۶ اسفند ۱۳۹۲
۱۸:۴۱
۳,۲۴۴
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین
«قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ»
جلسه بسیار معظم و با معنویتی است و از جمله جلساتی است که انسان قطع دارد که مورد عنایت خدای تبارک و تعالی و عنایت ولیّ الله الاعظم امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) هست، بحث از علم و عالم و تکریم آن است. بحمدالله از فرمایشات نماینده محترم مقام معظم رهبری امام جمعه محترم و همچنین استاندار محترم و دیگر اعزاء بهرهمند شدیم.«قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ»
حضور بنده در این جمع توفیقی برای من و عرض ادبی نسبت به روحانیّت بزرگوار این استان، مردم غیور و متدیّن و بالخصوص انجام وظیفهای است نسبت به این استاد کهنسال حوزههای علمیه حضرت آیت الله صادقی(دام ظله العالی).
مقدمتاً عرض کنم از ویژگیهای مکتب ما و یکی از ارزشهای بسیار بزرگ دین اسلام مسئلهی علم است، قرآن کریم شاید بیش از 700 بار از این لفظ یا مشتقات آن استفاده کرده. در بحث تفضیل آدم بر ملائکه، آنچه منشأ برتری این پیامبر بر همهی ملائکهی الهی نه فقط بر گروه خاصی از ملائکه، حتی بر جبرائیل گردید همین علم است. «عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا»، منشأ امر خدا به سجدهی ملائکه بر آدم همین عالم بودن آدم، به اسماء الهی بود.
منشأ اینکه انسان خلیفهی خدا قرار گرفت همین مسئلهی علم بود، علم یک ارزشی است که چه بسا اگر بخواهیم آنرا با ایمان هم مقایسه کنیم میتوان از برخی آیات قرآن استفاده کرد که علم بر ایمان هم ترجیح دارد. «يَرْفَعْ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ»، اما بعد میفرماید «وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ»، یا این آیه شریفه از سوره آل عمران؛ «وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ»، ایمان مستقر و ایمان اصلی ریشه در علم عالم دارد، یا آیه شریفه «إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّداً»، از این آیات میشود استفاده کرد که علم در کنار ایمان و حتّی ترجیح بر ایمان دارد، ولو در بعضی از روایات وقتی که خدای تبارک و تعالی بر بشر منّت گذاری میکند منّت علم را بعد از منّت بر ایمان ذکر میفرماید.
لکن این از نظر منّت چنین است، اما از نظر ارزش میتوان گفت علم برتریِ بر ایمان دارد و لذا در همین آیهای که تلاوت شد «إنما یخشی الله من عباده العلماء» نکته خیلی مهم این است آنچه منشأ خشیت نسبت به خدای تبارک و تعالی است علم است، بنابراین علم با ارزشترین گوهر برای بشر است و آنچه هم که منتسب به این گوهر شود برای ما ارزش دارد.
از این رو در برخی دیگر از آیات قرآن نسبت به انبیاء الهی خدای تبارک و تعالی عمدتاً از کلمهی اعطاء علم استفاده میکنند «و لُوطاً آتَيْنَاهُ حُكْماً وَعِلْماً»، «وَلَقَدْ جِئْنَاهُمْ بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدىً وَرَحْمَةً»، «لَقَدْ اخْتَرْنَاهُمْ عَلَى عِلْمٍ عَلَى الْعَالَمِينَ» وقتی خداوند میخواهد گروهی را بر همهی بشر ترجیح بدهد و آنها را اصطفا کرده و برگزیند میفرماید به اینها علم دادیم، از این آیات استفاده میشود آن گروهی که در جامعه برخوردار از علم هستند بر بقیه مقدم و رجحان دارند.
خدای تبارک و تعالی به نبیّ خود حضرت محمد بن عبدالله(ص) میفرماید «وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْماً»، ما گاهی اوقات این دعا را میکنیم اما رسول خدا کسی که با وحی ارتباط دارد، کسی که متصل به خدای تبارک و تعالی است مأمور به این دعاست که همواره از خدا بخواهد رب زدنی علماً.
اما ملاک عالم ربانی بودن چیست؟ به چه شخصیتی میتوانیم بگوئیم عالمٌ ربانیٌ، قرآن میفرماید «كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ»، عالم ربانی کسی است که علم به کتاب دارد، عالم به قرآن است و آنرا تعلیم جامعه میکند. ما در بررسی اين حقیقت میبینیم خدای تبارک و تعالی علمی را مورد عنایت قرار داده که نافع باشد، عالمی مورد تکریم است که مردم از علم او بهره ببرند، امام باقر(ع) میفرمایند: «عالمٌ ینتفع الناس بعلمه أفضل من سبعین ألف عابد»، عالمی که مردم از علم او بهره ببرند، از هفتاد هزار عابد بالاتر است، یعنی علم ولو خودش یک گوهر است کاشف است و کاشفیّت دارد ولو یک نور است، اما اگر این نور ارتباط با خلق خدا پیدا نکند این ارزشها را ندارد.
اگر حضرت آدم(علی نبیّنا و آله و علیه السلام) معلَّم به اسماء شد برای این بود که خلیفهی خدا شود تا مردم را هدایت کند، مردم از علم او بهرهمند شوند و الا مجرّد اینکه یک کسی در گوشهی کتابخانهی خود علم اندوزی کند و ذهن خودش را دریایی از اصطلاحات و علوم و معارف قرار بدهد اما با مردم ارتباط نداشته باشد، هدایتگری و دستگیری از مردم نداشته باشد، این ارزش چندانی ندارد، این همه ارزشهایی که برای علم در قرآن و روایات ذکر شده روی این جهت است.
من میخواهم از این مقدمه دو نکته نتیجه بگیرم، یک نکته این است که جامعهی اسلامی ما، رسانههای ما، مسئولین ما اگر به دنبال احیای ارزشها هستند مهمترین ارزش علم دین است و با ارزشترین افراد عالمان دین هستند که باید مورد تکریم قرار گیرند. امروز متأسفانه این مسئله را بسیار کمرنگ میبینیم، مگر ما دنبال احیای ارزشهای اسلامی نیستیم؟ مگر ما دنبال این نیستیم که ارزشها را برای جامعه بیان و به نسلها منتقل کنیم، چرا این امر را در رسانهها، مخصوصاً رسانهی ملی پررنگ نمیبینیم، که راجع به علم و حقیقت علم و ارزش عالم سرمایهگذاری کنند، ما میبینیم از هنرمندان عزیزمان به خوبی قدردانی میکنند، آنها شایستهی قدردانی هم هستند ولی جای این مسئله بسیار خالی است! آنطوری که باید از علمایی که از زمان غیبت کبرا تا کنون اسلام را با تمام وجودشان و با تمام سختیها حفظ کردند، برنامه ساخته نمیشود و شخصیت علمی و اخلاقیشان به مردم و جوانان معرفی نمیشود.
در همین استان لرستان تاریخ علمای بزرگ این منطقه را ملاحظه کنید که چقدر عالمان این خطه تلاش کردند؟ اما به صورت روشن و محسوس و مشهود حضور روشن و پررنگی امروز در نسل حاضر ما ندارند، این یک مطلبی است که باید به آن تنبه بدهیم. ما دنبال احیای ارزشها هستیم، این همه آیات و روایات در قرآن کریم و احادیث معصومین(ع) راجع به علم و عالم مطرح شده است اما امروز در رسانههای ما چه گروههایی به عنوان ارزش برجستگی یافتهاند. اینکه جای نهاد علما و روحانیت اصیل و ربانی خالی است مایه تأسف است.
شما ببینید در انجیل خدا به حضرت عیسی(علی نبینا و آله و علیه السلام) میفرماید «یا عیسی عظّم العلماء و أعرف فضلهم» عالمان جامعه را تکریم کن مراتب فضل اینها را بشناسان، «فإنّی فضّلتهم علی جمیع خلقی إلا النبیین و المرسلین»، من علما را بر تمام خلقم غیر از نبیین و مرسلین برتری دادم، علم یک اصل ارزشی در قاموس دین است، هم دین اسلام و هم مسیحیت و همهی ادیان.
تکریم از علم و عالم که یک ارزش مشترک بین همهی ادیان است، آیا نباید در نظام اسلامی ما در رأس ارزشها باشد، متأسفانه رسانههای ما نسبت به علما اگر یک جنبههای سیاسی داشته باشند آنها را برجسته و مطرح میکنند که این شایسته نیست!
در روایتی رسول خدا(ص) فرمود: «إنی افتخر یوم القیامة بعلماء امّتی علی سایر الأنبیاء»، من روز قیامت به علمای امّتم بر تمام انبیاء افتخار میکنم، این یک حرف مبالغهآمیز نیست، « ألا لا تکذّبوا عالماً و لا تردّوا علیه»، عالم را تکذیب نکرده و او را رد نکنید «و لا تبغضوه و أحبّوه»، او را دوست داشته باشید و با او دشمنی نکنید، «فإنّ حبّهم اخلاصٌ و بغضهم نفاق» دوست داشتن آنها اخلاص و دشمنیشان نفاق است. بعد این تعبیر را میفرماید: «الا و من أهان عالماً فقد أهاننی و من أهاننی فقد أهان الله فمسیره إلی النار»، اگر کسی به یک عالم جسارت کند به من جسارت کرده! و کسی که به من جسارت کند به خدا جسارت کرده و جایگاهش آتش است. فمن أکرم عالماً فقد أکرمنی کسی که یک عالم را تکریم کند رسول خدا را تکریم کرده و کسی که رسول خدارا تکریم کند خدا را تکریم کرده.
تکریم از یک عالم تکریم رسول خداست، اگر امروز ما اینجا جمع شدهایم تا از یک عالم ربانی تکریم کنیم در حقیقت خدا و رسول خدا را تکریم میکنیم، این از اعتقادات و ارزشهاس ماست، اینها را باید نهادینه کرده و به جوانهای جامعه یاد بدهیم، نباید سمبلهای ورزشی یا هنرهایی که در یک حدّ محدودی اثر دارند را جایگزین ارزشهای واقعی و اصیل نمائیم. «ألا فاغتنموا دعاء العالم» دعای علماء را غنیمت شمارید. چقدر در اسلام سفارش شده که به مجالس علما بروید، به جوانها بگوئیم به مجالس علما بروند، یکی از کارهای خوبی که قدیمیها داشتند و برای ما نقل شده این است که وقتی میخواستند به منزل علما بروند دست بچهها را از کوچکی میگرفتند و با خود میبردند تا بدانند کجا باید زانو بزنند، در محضر علما و علم باید بنشینند، «فاغتنموا دعاء العالم فإن الله یستجیب دعاءه فیمن دعاه»، یکی از کسانی که خدا استجابت دعای او را وعده فرموده، عالم است «و من صلّی صلاةً واحدة خلف عالمٍ فکأنما صلّی خلفی»، کسی که یک نماز پشت سر عالم بخواند گویا پشت سر رسول خدا نماز خوانده. ادارهی محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی بیاید این تعابیر را برای رونق مساجد و حضور مردم در مساجد بنویسد و در معرض دید مردم نصب کنند.
گاهی اوقات سؤال میکنند چه فرقی بین روحانی و غیر روحانی است؟ از جهت فقهی باید پشت سر فرد عادل نماز خواند، ولی اینکه بزرگان ما از جمله حضرت امام خميني(رضوان الله تعالی علیه) تأکید داشتند که با حضور روحانی پشت سر غیر روحانی نماز خواندن جایز نیست، ریشهاش در معارف دینی است. «ألا فاغتنموا مجلس العلماء فإنها روضةٌ من ریاض الجنة»، مجلس علما باغی از باغهای بهشت است مثل همین مجلسی که امروز شما بزرگان در آن حضور دارید که از مصادیق مجلس علماست، خدا وعده کرده است رحمت و مغفرتش را در چنین مجالسی نازل کند همانطوری که آسمان باران را بر همه نازل میکند.
نتیجه عرضم آن که انتظار ما این است در کشور ما عالمان مورد تکریم قرار گیرند، البته ما عالمان را مختص به روحانیت نمیکنیم ولو علم دین مقدم است، ارزش عالمان برای مردم بیان و روشن شود که چطور و با چه زحماتي یک انسان مجتهد میشود؟ آیا با یکی دو سال و ده سال تحصیل میتواند به این مرتبه برسد؟ ما میشنویم یک مرجع تقلید یک رساله نوشته، اما باید بدانیم این رساله محصول 60 ـ 70 سال تلاش شبانهروزی اوست، گاهی اوقات برای بیان یک مسئله علاوه بر اینکه سالها باید سرمایهی علمی کسب کرده باشد برای همین نتیجهگیریاش یکی دو ماه وقت باید صرف کند، باید زحمات و تلاشهای اندیشمندان برای مردم بیان شود.
امام(رضوان الله تعالی علیه) پنج جلد کتاب دربارهی معاملات دارند، هر جلدی حدود 700 ـ 800 صفحه است، یعنی ایشان حدود چهار هزار صفحه فقط در مورد معاملات کتاب نوشته، این کتاب هم مخصوص آن ایامی است که ایشان در نجف حضور داشتند. البته یک مقداری از آن را قبل از تبعید در قم فرموده بودند و خوشبختانه یکی از تقریرات بسیار بسیار خوبی که از امام چاپ شده، تقریراتی است که مرحوم آیت الله طاهری خرم آبادی(رضوان الله تعالی علیه) نوشتند، این کتاب امام سرمایه بسیار عظیم علمی برای حوزههای علمیه است که هنوز خود حوزهها هم قدر این کتاب را نمیدانند و واقف بر عظمت آن نیستند! ما چکار کنیم؟ چطور باید این را برای مردم مطرح کنیم؟ رسانههای جمعی و مسئولین موظفاند، ما در نظام اسلامی باید علم را در رأس ارزشها قرار بدهیم.
نکته دوم عرض ما که از روایات استفاده میشود بیان این مطلب است که راه موفقیت یک شخصیت علمی ارتباط با مردم است، روحانیت شیعه از افتخاراتش و از هویّتش و از امتیازاتش این است که همیشه با مردم بوده، پناهگاه مردم و همراه با دردهای مردم بوده، در سختیها و خوشیها در کنار مردم بوده، اصلاً اساس برپایی این نظام بر این پایه استوار بود که امام همراه با مردم بود و مردم مقلّد او بودند و ارتباط قلبی و اعتقادی با او داشتند و این جهت باید حفظ شود، نقشهها و توطئههای بسیاری از اول انقلاب تاکنون برای جدا کردن روحانیّت و مردم کشیدهاند، که من الآن نمیخواهم وارد این موضوع بشوم که بحث خیلی مهمی است و باید به آن توجه شود مخصوصاً ما طلبهها و روحانیّت عزیز و بزرگان ما باید اهتمام جدی به این امر داشته باشند. چرا که سرّ موفقیت همین با مردم بودن است.
زمانی یکی از مسئولین راجع به مسئلهی خمس گفته بود که حوزههای علمیه باید از دولت بودجهی رسمی بگیرند برای اینکه امروز دنیای اسلام نیاز به تبلیغ دارد، صد هزار روحانی کم است و باید دو میلیون باشد و یک استدلالهای سطحی مطرح کرد! مرحوم والد ما قدس سره به من فرمودند شما خدمت ایشان بروید و بگوئید این حرف باطل است، اساس اینکه خدای تبارک و تعالی خمس را بر مردم واجب کرده نه این است که روحانیت ارتزاق مالی از مردم داشته باشد نه، برای این است که یک ارتباط طرفینی بین مرجع تقلید و روحانیّت و مردم تا قیامت برقرار باشد. هنگامی که افراد برای مسئلهی خمساش نزد آن روحانی یا مرجع تقلیدش میآید چند تا مسئلهی دیگر هم مطرح میکند، آن روحانی وضع دینی او و خانواده و محلّهاش را میپرسد و این باید ماندگار باشد، این رمز موفقیت روحانیت است.
اینک این جلسهی با شکوه برای تکریم از شخصیت یک روحانی که عمر خودش را در همین مسیر سپري کرده تشکیل شده است، اگر امروز بگردیم و در میان روحانیت جستجو کنیم چنین شخصیّاتی را با خصوصیات ایشان زیاد نداریم، طلبهها و حوزههای علمیه در درجهی اول باید از چنین شخصیتهایی الگوگیری کنند.
یکی از ویژگیهای ایشان استقامت در طریق است، به قول خود ایشان میفرماید من طلبگی را از هفت سالگی شروع کردم، الآن هم که در آستانهی 90 سالگی است این استقامت در طریق است، یعنی منِ طلبه باید هیچ زمانی خود را از کتاب و کتابخانه و یادگیری و یاد دادن جدا نکنم! مبادا یک روحانی بگوید من اگر مسئولیت سیاسی پیدا کردم باید اینها را کنار بگذارم، این اشتباه است. استقامت و محکم بودن در طریق لازم است.
«إنّ الذین قالوا ربّنا الله ثم استقاموا، تتنزل علیهم الملائکه»، طبیعی نیست که یک کسی تا نود سالگی از علم و تعلیم و ارتباط با مردم و خدمت و نماز جمعه و قضاوت و ... جدا نشود و همیشه آمادهی در میدان باشد، این از ویژگیهای بازر شخصیت آیت الله صادقی هست، من یادم میآید وقتی جناب آیت الله صادقی به قم تشریف میآوردند پدر ما بسیار از ایشان احترام میکرد، یک جهتش این بود که کتاب معالم را پیش ایشان خواندند ولی جنبهی دیگرش این بود که ایشان یک شخصیت ارزشمند و ارزنده و مفید در جامعه است، روحانیای که درب خانهاش به روی مردم باز است، هر زمان کسی با او کار داشته باشد به او دسترسی داشته باشد، نگوید من از ساعت فلان تا فلان در خدمت هستم و در بقیه ساعات کاری به کسی ندارم.
بنده به سهم خودم در درجهی اول از امام جمعه محترم و مسئولین استان، از حوزهی علمیهی کمالیه، از روحانیت بزرگوار که این جلسه را تشکیل دادند، اداره محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی تشکر میکنم و دعا میکنیم که خدای تبارک و تعالی وجود شریف ایشان را برای این استان و برای همهی روحانیت و وجود همهی عالمان، مراجع و حوزههای علمیه، روحانیت، رهبر معظم انقلاب(دام ظله العالی) و مسئولینی را که به این نظام مقدس اسلامی امروز خدمت میکنند مستدام بفرماید إن شاء الله