سخنرانی حضرت آيت الله فاضل لنکراني(دامت برکاته) در جمع معتکفین مسجد اعظم قم 1393/2/24
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۳
۱۹:۴۴
۳,۴۱۳
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
ظهر چهارشنبه 1393/2/24 حضرت آيت الله محمد جواد فاضل لنکراني(دامت برکاته) در جمع بيش از هزار و صد نفر از معتکفين مسجد اعظم قم حضور يافتند.
پس از اقامه نماز جماعت ظهر و عصر به امامت ايشان، معظم له طي بياناتي اظهار فرمودند:
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین
«و أقیموا وجوهکم عند کل مسجدٍ مخلصین له الدین»
خدا را شکرگزارم که برای این بنده حقیر توفیق حاصل شد که خدمت شما معتکفین در این مسجد مقدس حضور پیدا کنم و نماز را در خدمت شما باشم و چند کلمهای هم از آیات و روایات در این محضر استفاده کنیم.
حضور در مسجد مطلقا چه برای اعتکاف و چه غیر آن یک توفیق بسیار بزرگ است، یکی از اعمالي که فی نفسه مستحب است حضور در مسجد و بودنِ در خانهی خداست ولو انسان مشغول به هیچ امر واجب و عبادتی هم نباشد. نفس بودنِ در خانهی خدا یک امر مستحب است و آثار بسیار دنیوی و اخروی، بر آن مترتب است، چه رسد به اینکه انسان یک عبادتی را بهعنوان اعتکاف انجام دهد که معجوني از برخی عبادات بزرگ مثل حج، نماز و روزه است.
خدای تبارک و تعالی این توفيق را نصيب عدهی خاصی کرده که در مسجد براي اعتکاف حضور پیدا کنند. در روايات آثاری برای اعتکاف ذکر شده اما باید به بعضی از آثار آن بیشتر توجه کنیم، اعتکاف را نباید مقدمه برای حاجات دنیوی قرار دهیم، حیف است که این عبادت به این عظمت مقدمه برای حاجت ضعیف دنیویِ انسان قرار گيرد. نسبت به حاجات دنیویه خدای تبارک و تعالی اگر ببیند بندهاش در مسیر کمال و معنویّت و در راه تعالی مسائل دینی هست تضمین فرموده که آن را برآورده سازد ولو بر حسب ادعیهی ما انسان کوچکترین حاجتش را باید از خدا بخواهد ولی اگر انسان بخواهد حج يا نمازش را مقدمه قرار بدهد برای اینکه بعد از آن یک حاجت دنیوی محدودی را از خدا بخواهد خسارت بزرگی است. اين کار بدين معناست که آگاه از حقیقت این عمل نيستيم.
اعتکاف باید برای این باشد که آنچه از شک و شرک در قلوب انسان خدای نکرده وجود دارد تطهیر کند، و به قلب سليم دست يابد که اين آیه شریفه ميفرمايد: «إلا من أتی الله بقلبٍ سلیم» روز قیامت آن کسی موفق است و گرفتار شدائد نمیشود و به راحتی وارد بهشت شده و مورد استقبال ملائکهی الهی قرار میگیرد که همراه خود قلب سلیم را آورده باشد.
این قلب سلیم را در اعتکاف انسان تحصیل ميکند، با درس و بحث و سایر مشاغل و امور متعارفی که ما داریم، ولو اینکه هر شغلی خودش یک عبادتی است، کاری که کارگر میکند و زحمتی که برای امرار معاش ميکشد یک عبادت است ولی با اینها قلب سلیم درست نمیشود.
قلب سلیم بر اساس آنچه در روایت سفیان بن عیینه از امام صادق(عليه السلام) آمده این است که حضرت فرمود «القلب السلیم الذی یلقی ربّه و لیس فیه أحدٌ سواء». جمله خیلی کوتاه است اما تحققش بسيار مشکل است اينکه انسان خدا را ملاقات کند و در قلبش هيچ اثري از غير خدا نباشد، یعنی نه فقط حاجات و آرزوها و نفسانيات را حتّی خودش را هم در نظر نگیرد، این میشود قلب سلیم. کجا میشود این قلب سلیم را به دست آورد؟ در همین اعتکاف.
کسی که خود را از دنیا و خانه و زندگی جدا کند، و خانهی اصلی خود را مسجد و خانه خدا قرار دهد و در اینجاست که میتواند این قلب سلیم را پیدا کند، لیس فیه أحدٌ سواه، جمله کوتاه است اما تحققش خیلی مشکل است، آیا هنگام ترک این دنیا، در آن روزها و لحظات آخر که همه رفتارها و اعمال انسان، پناه بر خدا! از حب دنیا و زندگی و مقام و مال و اعتبار در معرض ديد انسان تجسّم پیدا میکند چه چيزي میتواند آن زمان انسان را راحت کند؟ و سعادت او را در آخرت تضمین کند؟ آن فقط قلب سليم است که غیر از خدا چیزی در آن نیست، این باید دغدغهی ما باشد و دغدغه هر کسی که موفق به اعتکاف شده است.
هنگام افطار فردا که روز آخر هست، ببینید واقعاً از قلب خودتان چه خارج کردید و چه مقدار قلب خود را حریم برای خدا قرار دادید؟ البته خدا کمک میکند. نمیخواهم برای کسی یأسی حاصل شود منتها این کار خیلی مشکل است، آن کسی که خدا به او این عنایت را کرده باید امیدوار باشد. حضرت میفرماید و کل قلبٍ سلیم فیه شکٌ أو شرکٌ فهو ساقطٌ، هر قلبی که در آن شک باشد، آن قلب ساقط است شک در وجود خدا، شک در وحدانیت خدا، شک در اوصاف و اسماء خدا، شک در کتب الهی، شک در احکام الهی.
یکی از مسائل خیلی مهم این است که انسان بايد اخلاص در دین داشته باشد، چیزی که امروز در جامعه ما یکی از امور مشکل است «إنّی امرت أن اعبدالله مخلصاً له الدّین»، در قرآن صفت برجسته عبادت خدا اخلاص ذکر شده اخلاص در دین يعني آدم هر آنچه خدا فرموده را باور داشته باشد، در آن هیچ تردیدی نداشته باشد، از واجبات و محرّمات و ... گاهی اوقات انسان میگوید خدا چرا این را حرام کرد؟ این که ظاهر بدی ندارد، موسیقی را چرا حرام کرد؟ و بعد بالاتر از شک، در مقام اعتراض به خدا قرار ميگيرد نعوذ بالله من ذلک.
خیلی خطر بزرگی است ما اینها را گاهی اوقات جزئی تلقی میکنیم اما گاهی اوقات یک تردید و اعتراض اين چنيني باب سعادت انسان را میبندد، معلوم میشود این انسان دنبال خودش هست، دنبال نفس و آمال خود هست، باید اخلاص در دین پیدا کنیم، فرموده زکات بدهید، خمس بدهید، نماز را اینطور بخوانید، حج را اينچنين انجام بدهید، محرّمات اینطوری است، این حلال و آن حرام است، همه را با انبساط خاطر بپذيريم. این میشود اخلاص در دین، «إنا أنزلنا إلیک الکتاب بالحق فاعبدالله مخلصاً له الدین»، این آیه خیلی عجیب است، خدا میفرماید ما قرآن را فرستادیم بعد از آن دو چیز از شما میخواهیم، یکی عبادت و دیگری اخلاص در دین. بحث اخلاص بحث مهمی است، ما نسبت به دین بايد تسلیم محض باشیم، در همهی ابعادش. نگوئیم چرا اینجا دین بر ما سخت گرفته و اینجا این کار را نکرده؟ اینها با اخلاص در دین منافات دارد.
امام صادق(عليه السلام) میفرماید قلب سلیم آنست که در او شک و شرک نباشد، شرک خفیّ که همه اطلاع دارید بسیاری از ما گرفتار شرک خفی هستیم. در امتحانها و دشواریها، در بحرانها، در آنجا که باید بين دنیا يا آخرت يکي را انتخاب کنیم به راحتی سراغ آخرت نميرويم بلکه متأسفانه به سرعت سراغ دنیا ميرويم این میشود شرک، این احترام به غیر خداست.
اگر انسان باور داشته باشد غیر از خدا کس دیگری مؤثر در وجود است اين شرک است. البته اسباب ظاهریه را انسان قبول دارد، ولی بايد یقین داشته باشد سبب اصلي و واقعي خداست، بقیه هم اسباب ظاهریاند، اگر کسي اعتبارش را از دست داد رضایت به تقدير خدا داشته باشد. اما آنگاه که مشکلات انسان را احاطه کرد، اعم از مشکلات کاری و مالی، مشکلات سیاسی و اقتصادی، چنانچه انسان مضطرب شود، این اضطراب علامت وجود شرک در انسان است. بدون هیچگونه تعارفی. همهی ما الا یک افراد نادر به اختلاف مراتب گرفتار شرک خفي میشویم.
انسان گاهی اوقات روایات را میخواند و چند دقیقه بعد اصلاً انگار این روایت را نه گفته و نه شنیده، چرا؟ چون مشکل نفسی داریم، نمیتوانیم آن را نگه داریم، آن قلبی که آماده است این نور در آن میتابد و رسوخ میکند و میماند، و در گام به گام زندگی این روایات جلوی چشمش میآید، چرا وقتی یک روایت و آیهای را انسان میخواند و موقع خواندن هم خوب میشنود و معنا میکند، اما دو سه دقیقه بعد چیزهای دیگری او را احاطه میکند؟ چون اين چیزها تسلط بر نفس او دارد.
دقت کنید، بعد از اینکه امام سجاد میفرماید حق اکبر خدا این است که تو خدا را عبادت کنی و شرک نسبت به او نداشته باشی، میفرماید «فإذا فعلت ذلک بإخلاصٍ جعل لک علی نفسه أن يکفيک امر الدنيا والاخره»؛ یعنی در اثر این شرک نورزیدن به خدا، یک حقّی بر خدا پیدا میکنی.
اين چه مقام بالایی است؟ خدا میگوید من هم اينک بنا ميگذارم تمام امور دنیا و آخرت تو را کفایت کنم. این کم چیزی است؟ انسان با یک عبادت و با زدودن شرک از قلبش، حقّی بر خدا پیدا میکند، مگر میشود خدا به آنچه که بر عهده خودش قرار داده عمل نکند؟ به آنچه وعده داده عمل نکند؟
بنابراین از این توفیقی که خداوند نصیب شما کرده شکرگزار باشيد وقتی فرمودند که من برای نماز اینجا بیایم، واقعاً بین خودم و خدا خجالت میکشیدم بیایم، ما گرفتار مشاغل و کارهای دیگر، و از این توفیق محروم ماندیم ولی شما که موفق به این عبادت بزرگ شدید، آنرا مغتنم بشمارید واقعاً میتوانید نورانیّت قرآن و معارف قرآن را از طريق اعتکاف تحصیل کنید، نفستان آنقدر جلا پیدا کند که آیات قرآن و معارف به خوبی در آن انعکاس پیدا کند، این «یکفیک امر الدنیا و الآخرة» خیلی توسعه دارد، فقط محدود به مسائل مادّی نیست مهمتر از اینها مسائل معنوی است.
ما نمازمان هنوز درست نیست، یکی از دعاهایمان این باشد که مبادا عمر انسان بگذرد و هنوز یک نماز آنطور که باید و شاید نخوانده باشیم! آدم گاهی اوقات یاد این جملهی امام خميني(رضوان الله تعالی علیه) میافتد که فرموده بود عمری گذشت نمیتوانیم بگوئیم هنوز دو رکعت نماز خالص برای خدا خواندیم.
این ایام به بحثی که امام راحل در کتاب اسرار الصلاة در باب اخلاص دارند مراجعه کنیم، در فرهنگ و فکر امام که متخذ از روایات ائمه معصومین(علیهم السلام) هست خواندنِ نماز حتّی به قصد ورود به بهشت با اخلاص سازگاری ندارد، وقتی مراتب اخلاص را بیان میکنند. ميفرمايد انسان بايد به اين مرتبه برسد که نماز را فقط و فقط برای خدا بخواند نه برای بهشت خدا، چه بهشت عام و چه بهشت خاص، اعتکاف میتواند انسان را به این مراحل برساند و امیدوارم که خداوند تبارک و تعالی بهترین عنایات خودش را در این ماه شریف رجب و در این خانهی خودش به شما معتکفین عنایت بفرماید. پروردگارا همه ما را اهل عبادت و بندگی و اخلاص قرار بده.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته