بيانات حضرت آيت الله فاضل لنکراني(دامت برکاته) در دیدار با علماء پاکستان ـ 19 / 3 / 93
۲۰ خرداد ۱۳۹۳
۲۱:۰۹
۳,۱۲۸
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بسم الله الرّحمن الرّحیم
ابتداء خدمت شما علمای بزرگوار، ائمهی محترم جمعه و جماعات پاکستان خوشآمد عرض میکنم، خصوصاً ریاست این مجموعهی مبارک حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای صلاح الدین که سوابق علمی و بسیار ارزشمندی دارند و خوشحالیم که ایشان ریاست این مجموعه را عهدهدار هستند.فرا رسیدن ماه شعبان و اعیاد شعبانیه، خصوصاً ولادت با سعادت خاتم الاوصیاء امام زمان(عج) را تبریک و تهنیت عرض میکنیم.
شرایط پاکستان، شرایط بسیار مهمی است و عمده مطلب براي ما این است که روحانیّت شیعه در این شرایط چه وظیفهای دارد. وظیفهی همهی ما طلبهها و روحانیّت حفظ دین و انتقال این امانت به نسلهای آینده است روحانيت هيچگانه نه در ایران، نه در غیر ایران، دنبال اینکه قدرتی پیدا کند و قدرت طلبی کند نبوده است، اگر در ایران هم حکومت اسلامی به وجود آمده برای اجرای اسلام است، برای این است که ما دین را بیشتر در میان مردم پیاده کنیم، هدف این است.
حالا برای رسيدن به این هدف در این شرایط چکار باید کرد؟
اولین قدم همین کار مبارکی است که انجام دادهاید. امروز اگر روحانیّت در هر نقطهای از نقاط دنیا، تشکّل و اتحاد نداشته باشد کاری نمیتواند انجام بدهد. امروز زمانی نیست که یک روحانی بگوید من با کار فردی میتوانم مشکلات را حل کنم. یک روحانی میتواند در منزل و کتابخانهی خود یک کتابی بنویسد و تا یک حدّی هم تأثیرگذار باشد ولی آن مشکلات اساسی که امروز بشریت، اسلام و مکتب اهلبيت(عليهم السلام) با آن مواجه است، با کار فردی نمیشود به میدان آن رفت.
لذا این تشکّل را خیلی مغتنم و ارزشمند بدانید، آن را یک کار تشریفاتی ظاهری ندانید، واقعاً تا آنجا که امکان دارد برای استفادهی از این تشکّل، برنامهریزی شود، برای برگزاري هر جلسهای از این تشکل، صدها ساعت کار شود، این تشکّل نباید فقط به مراجعات مؤمنین در امر مسائل شخصیه مثل نکاح، طلاق و ... خلاصه شود، باید در کارهای بسیار مهمتری فعال باشد.
یکی از خطراتی که امروز ما با آن مواجهیم این است که از سوي مراکز ضد خدایی، مراکز الحاد و کفر و شرک، عقاید ما و جوانان ما نشانه گرفته شده، شما خودتان با اینترنت ارتباط دارید، روزی نیست که در اینترنت یک شبهه و اشکال راجع به اسلام و قرآن مطرح نکنند، هر روز مسئلهی جدیدی را مطرح میکنند.
من همین اواخر دیدم راجع به قرآن بعضی از شبهات جدید را مطرح کردهاند. این به چه هدفی است؟ هدف علمی که ندارند و دنبال مناظرهی علمی و مباحثه و رسیدن به حق نیستند، دنبال این هستند که قرآن را بیاعتبار کنند، اسلام را بیاعتبار کنند، مسلمانی را از بین ببرند.
به نظرم یکی از کارهای مهم این تشکّل باید این باشد در هر جلسه و نشستي برخی از این شبهات و اشکالات مطرح شود، آقایان مطالعه کنند و جواب بدهند. این سؤال و جوابها از طريق همان اینترنت منتشر شود. یعنی خود این تشکل باید سایتی هم داشته باشد، به صورت فعّال و زنده جواب شبهات داده شود.
مطلب دوم؛ مسئله تکفیریهاست.
امروز افرادی به اسم اسلام آن هم به اسم اسلام خالص، به اسم توحید، تمام گروههای مسلمان غیر خود را کافر میدانند، چه شیعه و چه سنی، میگویند هر کسی عقاید ما را داشته باشد مسلمان است اگر نداشته باشد کافر است.
اولاً بايد تبيين شود اين گروه چگونه به وجود آمده؟ گاهی اوقات ما از این جهت غافل میشویم میگوئیم چطور با آن مبارزه کنیم؟ سوال این است که این تکفیریها آیا در اثر جنگ سوریه بوجود آمد و عدهای به عنوان مخالف دولت سوریه تکفیریها را ایجاد کردند یا نه؟
من عقیدهام این است که اگر ریشهیابی شود روشن خواهد شد سی چهل سال است که مراکز تحقیقاتی اسرائیل و آمریکا کار کردند و تکفیریها را که چهرهی جدیدی از طالبان هستند به جان مسلمانان انداختند. طالبان را در خود پاکستان و در مدارس آنجا تربيت کردند، ولی باز برگردید روی اینکه فکر تشکیل طالبان از کجا آمد؟
براي مقابله با رشد اسلامگرايي در غرب آمریکا و دشمنان اسلام دیدند باید یک اسلام ضد عقل، اسلام خشن، اسلامی که هر جوانی اسمش را بشنود از آن تنفر پیدا کند، یک چنین اسلامی را درست کنند و به مردم خود معرفي کرده و بگویند اسلام این است. مدّت زیادی طالبان را در افغانستان روي کار آوردند شما دیدید طالبان چه فجایعی را ایجاد کردند.
همین طالبان در یک روز در مزار شریف بیش از پنج هزار نفر شیعه را قتل عام کرد. بايد ديد چگونه افرادی را براي اين کار تربیت میکنند؟ مسئلهی مهمی است که اینها کجا برای مبارزهی با دین تربيت شدهاند؟ این اشتباه است که ما فکر کنیم یک قضيه سوریه پيش آمد و یک عدهای هم مخالف حکومتش شدند و تبدیل به تکفیری شدند. شما گمان میکنید آيا این امر طبیعی است که یک عدهای را بفرستند قبرهای اصحاب ائمه و اصحاب رسول خدا را بشکافند و نبش کنند؟
اگر اینها روزی قدرت پیدا کنند نسبت به مدینه هم همین کار را خواهند کرد. اگر روزی قدرت پیدا کنند میگویند خود کعبه شرک است و باید از بین برود. به اسم توحید، خانهی توحید را خراب خواهند کرد. اینها را باید بشناسیم، اینها را باید به مردم و جوانها بگوئیم تا آنها از ماهیّت این گروه تکفیری بیشتر اطلاع پیدا کنند.
حال سؤال این است که چطور باید با اینها برخورد کرد؟ آنها به ما میگویند که شما کافرید، اگر ما هم به آنها بگوئیم شما کافرید که این قضیه حل نمیشود. باید ریشهی سیاسی اینها را پیدا کرد.
من همین جا این نکته را خیلی روشن برایتان عرض کنم و واقعاً روی این نکته خیلی تأمل کنید، امروز جریانی را در خارج از ایران به اسم حمایت از شیعه، آمریکا و سازمانهای امنیتی اسرائیل حمایت میکند، اما نتیجهی تکفیریها و این جریان مدعي حمایت از شیعه، یک نتیجهی واحد است.
این چیزی است که خیلی از ماها از آن غافل هستیم. به اسم حمایت از شیعه، به اسم اینکه ما میخواهیم شیعه را در دنیا بشناسانیم، البته ممکن است اینها واقعاً خودشان خبر نداشته باشند که پشت پرده چه خبر است؟ فرض کنید بیایند یک خرافاتی را، یک چیزهای موهوم را مطرح کنند، حالا امروز اکثر مراجع ما از نجف تا قم تصریح کردند سبّ و لعن در این شرایط جایز نیست و حرام است، اما در خارج از ایران گروههایی درست میشوند به نام جماعت لعن، جماعت سب.
ما میدانیم مگر میشود کسی شیعه باشد و اهل تولّی و تبری نباشد؟ ولی بروز دادن این شکل از سب و لعن امروز در دنیا خواستهی کیست؟ چه کسی میخواهد اینگونه اختلاف افکنی کند؟ چه کسی میخواهد این دامنهی اختلاف را روز بروز میان مسلمانها تشدید کند؟
من عرض میکنم به همان اندازهای که تکفیریها امروز برای بشریّت و برای اسلام خطرناکند، به همان اندازه آنها که افراطگری در دفاع از شیعه میکنند خطرناکند، این را چه کسی باید متوجه باشد؟ این را علما باید متوجه باشند، علما باید برای مردم بیان کنند و اگر امروز ما از این خطر غافل باشیم، نمیتوانیم آنرا بعداً کنترل کنیم.
اگر این مسئله یک مقداری ادامه پیدا کند در همین پاکستان دیگر شرایط برای عزاداری محرم فراهم نخواهد شد! تمام عزاداريها را از بین میبرند، دشمن هم دنبال همین است.
رئیس سازمان CIA در یکی از صحبتهایش گفته بوده که ما دو چیز را باید از شیعه بگیریم؛ یکی مسئلهی عاشوراست و یکی هم مسئلهی مهدویت. در مسئله مهدويت، اگر مرجعيت را که بعنوان نائب امام زمان(ع) مطرح هستند از شیعه بگیریم شیعه از بین خواهند رفت، چطور میتوانند بگیرند؟ از همین راه. شیعهای که اهل منطق و استدلال است را به عنوان يک گروه افراطي معرفي کنند. ما در قرآن آیاتی داریم که بدون اینکه نیاز به ضمیمه کردن هيچ روايتي باشد به خوبی میتوانیم امامت را استفاده کنیم، بیائیم اینها را مطرح کنیم.
بیائیم زندگی ائمه معصومین(ع) را بیشتر مطرح کنیم؛ اخلاق ائمه، سیاست ائمه، اقتصاد ائمه، مسائل اجتماعی اینها را مطرح کنیم. همان که خود ائمه(ع) فرمودند اگر مردم با محاسن کلام ما آشنا شوند آن را ميپذيرند. این خط اصلی است.
آیا در زمان ائمه(ع) ما سب و لعن علنی داشتیم یا نداشتیم؟ این یک سؤال است. اين امور در خفا بوده است، یک کتابی به عنوان إثبات سند زیارت عاشورا توسط یکی از محققین مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) نوشته شده که من هم مقدمهای بر آن نوشتم، از نظر فقهی فی نفسه استحباب این امر روشن است، ولی در این شرایط موجود، سب و لعن علنی موجب ریخته شدن خون انسانهای بیگناه میشود. در اروپا مراسم هفتهی برائت راه میاندازند، تا با هفته وحدت مقابله کنند.
ما بايد هم خطر تکفیریها را متوجه باشیم که خطر بزرگی است، هم خطر این افراطگری در شیعه که امروز در حال رشد است. کتابی مينويسند و در آن به زوجهی رسول خدا(ص) عنوانی زشت ميدهند و این کتاب را به نام شيعه در دنیای اسلام پخش ميکنند و حتّی راهپیمایی برپا کنند در این شرایط، کدام عقل و مبنای دینی، کدام مبنای شیعی، کدام سیره از سیره ائمه ما بر این معنا بوده؟ اینها خلاف دين است.
عرض من این است که واقعاً امروز روحانیّت نه فقط روحانیت ایران بلکه همهی روحانیت شیعه وظيفه دارند، ای کاش یک جمعی به نام تشکّل روحانیون شیعهی دنیا تشکیل میشد، نميدانم مرکز جهانی اهلبیت چنین برنامهای را دارد یا نه؟ بايد یک جمعی درست شود به نام «مرکز تجمع نمایندگان روحانیّت شیعه دنیا»، این مسائل در آنجا مطرح شود و یک سیاست منسجم و سیاست واحدی را به نام شيعه در دنيا اعلام کنند.
در همین جمعي که خود شما بزرگواران در پاکستان هستید دقت کنيم، آن هویّت روحانیت شیعه که حافظان دین و حاملان امانت الهی هستند، این امانت را میخواهیم به نسل آینده منتقل کنیم. لذا خطر را باید خیلی خوب متوجه شویم، بدانيم چه چیزی خطر است و با آن برخورد کنیم. بدون اینکه بخواهیم زید و عمرو را بالا و پائین ببریم.
اگر برای خدا باشد درست است ولی اگر برای خدا نباشد تماماً شرک است. ولی باید ببینیم اساس چیست؟ خطری که امروز متوجه است چیست و درمانش چیست؟ در کنار همهی اینها که من فکر میکنم این خود، یک مسئلهی اساسی است، موضوع غنای علمی روحانیّت شیعه است. اگر در طول تاریخ روحانیّت شیعه بر سایر مذاهب توفّق داشته، بخاطر این بوده که از غنای علمی خاصی برخوردار بوده است.
من تقاضا دارم وقتی اشتغال به امامت جماعت یا جمعه پیدا کردید، دیگر مسائل علمی را رها نکنید، بلکه باید به صورت مضاعف سراغ مسائل علمی بروید. اگر درس خوبی هست در آنجا حضور پیدا کنید، اگر نیست، امروز بحمدالله اینترنت هست، نوارها و سیدیهای مراجع بزرگ قم هست، واقعاً مقیّد باشید از جهت علمی خودتان را تقويت کنید.، امروز جوانها که سراغ یک روحانی ميآيند سؤالات مختلفی دارند، از مبدأ تا معاد، از فقه امامیّه سؤال دارد تا سایر فقههاي دیگر، از اخلاق سؤال دارد، از فلسفه، عرفان و تفسیر سؤال دارد، هیچ زمانی نبوده که حوزهی شیعه اینقدر آمادگي برای طرح این مباحث داشته باشد.
این ظرفیتهایی است که امروز در حوزه شیعه وجود دارد. لذا تقاضا دارم از شما حضرات آقایان، الحمدلله علمای بزرگی در میان شما هستند، به حوزههای آنجا خیلی بها بدهید.
من یادم میآید مرحوم والد ما(رضوان الله تعالی علیه) به هر روحانی که در یک شهری يا روستایی مسئولیت داشت میفرمود همان جا یک حوزهی کوچکی تشکیل بده، و لو چند تا طلبه را بیاور به منزل خودت، در یک اتاقی درسی برایشان برگزار کن. به امام جمعهها میفرمودند در شهرتان حتماً یک حوزه خوب برقرار کنید. حوزه خیلی مهم است و در کنار این حوزه هم خودتان استعلاء و علوّ علمی پیدا کنید، رفعت علمی پیدا کنید تا بتوانید در مقابل تمام هجمهها إن شاء الله بایستید.
من امیدوارم که إن شاء الله خدای تبارک و تعالی در درجهی اول آنچه که مرضیّ و مورد نظر خودش هست را در قلوب همهی ما قرار بدهد.
خدایا اسلام و مسلمین و مکتب اهلبیت را از شرّ همهی دشمنان نجات عنايت بفرما.
خدایا حوزههای علمیه، علمای بزرگوار، علمای شیعه در هر نقطهای از نقاط دنیا هستند مؤید و محفوظ و مصون بفرما.