بیانات حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) در ديدار مديران جامعة القرآن ـ 28 / 3 / 93
۲۹ خرداد ۱۳۹۳
۱۳:۲۳
۳,۱۳۹
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بسم الله الرّحمن الرّحیم
ابتدا از حضور شما برادران و خواهران تشکر ميکنم. اعیاد شعبانیه و همچنین ماه مبارک رمضان را که در آستانه ورود به آن هستیم تبریک عرض میکنم و امیدوارم که إن شاء الله همهی ما قابلیّت درک ضیافت الهی را به برکت دو ماه رجب و شعبان پیدا کرده باشیم.
منشأ کار عظیمی که انجام دادهايد به اين برميگردد که نخست یک طلبه با دوستان خودش با اخلاص اين کار مهم را در محدودهی خاصی آغاز کرده و بعد از مدت کوتاهي به لطف پروردگار هم در کشور ما و هم سایر کشورهای دنیا، گسترش پيدا کنند این جای شکر دارد و ما باید به سهم خود افتخار کنیم که یک چهرهی حوزوی با دوستان و همکارانش چنین بنای محکم و عظیمی را پایهریزی کردند.
من امیدوارم که إن شاء الله با گذشت زمان از این مجموعه و تجارب آن انسانها و کشورهای بیشتری استفاده کنند و خدمت بزرگی به قرآن کریم بشود.
شما استحضار دارید کشور ما یک برنامه مسابقات قرآنی دارد که در ابتدا منحصر بود به قرائت و تجوید قرآن و بعد هم مقداری به مفاهیم قرآن ورود پيدا کرد. اما هنوز آن مقدار که شايسته است به مفاهیم وارد نشدهايم و تفسیر و تدبّر در قرآن که سفارش اصلی قرآن کریم است هنوز در جامعهی ما نهادینه نشده، یا به تعبیر امروزیها براي آن فرهنگ سازی و برنامه ریزی نشده است.
با آنکه حفظ و قرائت قرآن آثار خیلی زیادی دارد ولی اینها مقدمه است برای تدبر در قرآن.
اينکه چرا قرآن امر به تدبر میکند خود یک مطلب مهمی است، آیا امر به تدبّر فقط برای این است که ما به اعجاز قرآن پی ببریم، به عظمت بیشتر خدا پی ببریم؟ یا اینکه تدبّر در قرآن کلید حل مشکلات هر زمانی است. اگر بگوئیم تدبر در قرآن فقط برای این است که خدا میخواهد انسان به عظمت و قدرت خدا، آگاه شود و بداند که خدا چطور سخن میگوید؟ چطور کلامی دارد؟ به اعجاز این کتاب پي ببرد. بعد چی؟ چه نتیجهای میخواهد بگیرد؟ البته خودآگاهي به این امور یک کمال است، و کار سادهای هم نیست، اینطور نیست که به مجرّد حفظ قرآن یا ماهی یکی دو تا ختم قرآن، بتوانیم بگوئیم کسي به این مرحله میرسد. تدبر در قرآن بسیار مشکل است بهطوري که بعضي بین تدبر در قرآن و تفکر در آن، فرق قائل شدهاند.
آنچه میخواهم در این جمع مبارک عرض کنم این است که کلید حل مشکلات هر زمانی در پرتو تدبّر در قرآن است، اگر در هر زمانی علمای آن زمان آشنای به قرآن و کلام وحی باشند، میتوانند مسائل مشکل آن زمان را در پرتو قرآن حل کنند.
امروز در جامعه ما بحث سلاحهای کشتار جمعی اعم از سلاحهای هستهای، میکروبی و شیمیایی مطرح است. در صدر اسلام که این سلاح ها نبوده، امروز دانشمندان فیزیک و شيمي از علما و کارشناسان دین سؤال میکنند موضع اسلام در این رابطه چیست؟ آیا اسلام اجازه میدهد سلاحی تولید شود که قدرت تخریب فوق العاده دارد! بطوري که اهل فن میگویند قدرت تخريب برخي از این کلاهکهای اتمی که در اختیار بعضی از این ابرقدرتها هست، 1500 بار بیش از آن بمبي است که در هیروشیما و ناکازاکی به کار بردند. این عدد وحشتآوری است، سؤال میکنند که موضع اسلام چیست؟ به نظرم اگر کسی تدبر در قرآن کند به خوبی میتواند جواب اين سؤال را بدهد.
به خوبی میتواند آیات قرآن را کنار هم قرار بدهد و نتیجه بگیرد که اسلام این اجازه را نمیدهد، این نتیجه، مسئلهی بسیار مهمی است براي حل اين معضل که امروز جامعه بشری به آن مبتلاست. اگر ما قرآن را نعوذ بالله کنار بگذاریم و به آن توجه نکنیم، میگوئیم چه عیبی دارد مسلمین هم این سلاح را تولید کنند و به وقتش استفاده کنند آنها میزنند یک میلیون از ما را از بین میبرند و ما هم بزنیم یک میلیون از آنها را نابود کنيم ولو زن و بچه و پیرمرد و مریض در بینشان باشد ولی ما بايد در پرتو قرآن اين مشکلات را حل کنيم. «إِذَا الْتَبَسَتْ عَلَيْكُمُ الْفِتَنُ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرْآنِ» این خیلی معنا دارد.
ما در فتنهها بايد سراغ آیات قرآن برويم و ببینیم قرآن چه راهنمایی میکند؟ زمان هر چه پیش میرود فتنهها بیشتر میشود، فتنههای سیاسی، اخلاقی، اقتصادی، همه فتنهها منحصر به حکومتی و سیاسی نیست! ما چه راهحلی برای مقابله با فتنهها داريم؟ مثل این فتنهای که امروز در عراق به وجود آمده، يا فتنهای که در سوریه ايجاد شد، این گروه جعلی تکفيريها که تردیدی نیست مولود اسرائیل است! به جان مسلمانها افتادهاند، چطور میشود یک انسانی به خودش اجازه بدهد بچهای را سر ببرد و جگر او را بیرون بیاورد؟ چه کسی این را اینطوری تربیت کرده، چطوری تربیت شده؟ برای مقابلهی با این فکر ما باید چکار کنیم؟ اگر قرآن را محور قرار بدهیم راهحل آنرا پيدا ميکنيم، البته ما که قرآن میگوئیم یعنی قرآن و عترت، چون در جای خودش ثابت است که قرآن از غیر طریق عترت قابل فهم نیست، و این مسئلهی روشنی است.
ما در سیرهی اهلبيت(عليهم السلام) داریم که به فقهای سایر مذاهب مثل قتاده و ... میفرمودند تو بين مردم به چه فتوا میدهی؟ گفت من به کتاب خدا فتوا میدهم. امام(ع) فرمود: تو مگر کتاب خدا را میفهمی؟ بعد فرمود: «مَا وَرَّثَكَ اللهُ مِنْ كِتَابِهِ حَرْفا»، بخدا قسم تو یک حرف از قرآن را نمیفهمی! البته نه اینکه معنای ظاهریاش را نفهمند. «إنا أنزلناه فی لیلة القدر» را هر عربی میتواند ترجمه کند، ولی آن حقیقت قرآن و آنچه خدای تبارک و تعالی با امر به تدبر در قرآن اراده فرموده، مختصّ به مکتب اهل بیت(علیهم السلام) است. «إنما یعرف القرآن من خوطب به»، «من خوطب به» فقط اهلبیت هستند. ما وقتی میگوئیم قرآن تنها راه حل برای مشکلات بشری است یعنی قرآنی که به انضمام عترت و اهلبیت(علیهم السلام) باشد.
این اقتضا میکند ما جامعهی خود، و نسل جوان و مراکز علمیمان را بیشتر به سمت قرآن سوق دهيم، حکومت اسلامی موظف است که جامعه را به سمت قرآن سوق بدهد، این چیزی نیست که بگوئیم اگر دولت اسلامی انجام داد دستش درد نکند و اگر انجام هم نداد که نداد! دولت اسلامی باید محوریّت قرآن را در تمام ابعاد جامعه دنبال کند، در اقتصاد، ورزش، بخش زنان، جوانها و...، البته دست حوزه بايد پر باشد، بالأخره اینها دست نياز به سوي حوزهها و چنین مرکز مبارکی مثل جامعة القرآن الکریم دراز میکنند میگویند چه دارید که به ما بدهید، و باید دست ما پر باشد امروز چطور میتوانیم با آثار تخریبی ماهواره مقابله کنیم.
البته نمیخواهم تشبیه کنم گاهی اوقات انسان از این تشبیه هم رنج میبرد، من به یک عده از جوانها که میگفتند موسیقی برای ما آرامشبخش است، گفتم جهتش آن است که شما لذت قرآن را نچشیدید، اگر قرآن را بچشید و واقعاً با همه وجودتان درک کنید و خود را در محضر کلام خدا قرار بدهید آن وقت میفهمید که این آرامشی که موسیقی میدهد یک آرامش کاذب است، آرامشی که موسیقی میدهد کمال نمیآورد، فقط آدم را مشغول میکند و یک مقدار ذهنش را از ناراحتیها و مشکلات غافل میکند ولی قرآن انسان را بیدار میکند، قرآن حتّی قرائتش، حتی شنیدن صوتش، انسان را بیدار میکند و غفلتها را از بین میبرد.
وحال آنکه موسیقی غفلتها را زیاد میکند، کسي که دنبال موسیقی است از بسیاری از امور حتّی از امور داخلی خود غافل ميشود اسمش را هم میگذارند آرامش. این آرامش کاذب است. ما بايد آرامش واقعیِ کمالزا و آنچه موجب کمال است را به جامعهمان بگوئیم که اگر در دل شب برخاستي و یک صفحه قرآن خواندی اتصال به ماورای عالم پیدا میکنی، ما همهی مشکلاتمان این است که اتصالمان با حقيقت هستي قطع است. ما باید این را در جامعه مطرح کنیم، متأسفانه مطرح نشده و نمیشود. خیلی کم است.
البته باز باید تشکر کنیم، نباید زحماتی را که کشیده میشود نادیده بگیریم، شبکه قرآن، رادیو قرآن، در کنار این کار عظیمی که شما بزرگواران دارید، کار ميکنند. یکی از افتخاراتمان این است که الآن بعد از سی و چند سال که از انقلاب گذشته تعداد زيادي حافظ قرآن داریم که قبل از انقلاب نبود، 700 مرکز قرآنی در کشور عدد کمی نیست، اینها قبل از انقلاب نبوده! اختصاص یک شبکه به قرآن بسیار خوب است ولی نباید به این قانع شویم.
چند درصد از جوانان ما هر روز قرآن میخوانند؟ چند درصد عالمان ما یعنی عالمان حوزه و دانشگاه به معنای اعم، ارتباط با قرآن دارند؟ آماری اگر گرفته شود بسیار ضعیف است. چه کنیم که این آمار بالا بیاید و جامعه به سمت قرآنی شدن پيش رود؟
جوانهای ما اگر بدانند در ارتباط با قرآن گمشدهی خودشان را پیدا میکنند قطعاً بدانید که یک تحوّل عظیمی در جامعه به وجود میآید.
در روايتي پیامبر(ص) به سلمان فرمودند: «عَلَيْكَ بِقِرَاءَةِ الْقُرْآنِ فَإِنَّ قِرَاءَتَهُ كَفَّارَةُ الذُّنُوبِ وَ سُتْرَةٌ مِنَ النَّارِ وَ أَمَانٌ مِنَ الْعَذَاب»، قرائت قرآن هم کفارهی گناهان است، یعنی کسی که قرآن را بخواند حتی اگر معناي آنرا نفهمد، خدا این اثر را برایش مترتب میکند! و هم سپری است از آتش جهنم و هم امانی است از عذاب روز قیامت.
حالا ما یک بحث علمی ميکنیم آيا چیزی که میتواند امان از عذاب و نار جهنم باشد، امان از عذاب و نار دنیا نیست؟ امان از گرفتاریهای دنیا نیست؟ امان از این ناملائماتی که امروز جامعه با آن مواجه هست نیست؟ قطعاً هست، ما موظفیم در اين جهت کار کنیم.
من به سهم خودم از برادران و خواهران محترمی که در این جمع حضور دارند تشکر ميکنم، قطعاً عنایت خدای تبارک و تعالی به این مجموعه بوده که اینطور تبلور و رشد پیدا کرده و اگر همین اخلاص و جدّیت ادامه يابد اين مجموعه روز به روز إن شاء الله گسترش پیدا میکند. در ميان مردم هم زمينه برای همکاری با این مجموعه خیلی زیاد است.
اين را از افتخارات خود بدانید که وابستگي مالی به دولت نداريد. همين منشأ رشد شما شده، این مکان و ساختمان عظیم مرکز فقهی که اکنون در آن قرار داريد، سر سوزنی ارتباط به دولت ندارد، مربوط به مقلّدین مرحوم آقا بوده، کمک و همراهي خیّرین بوده که امروز یک مجموعهی بابرکتی در حوزه علمیه شده و همه اذعان دارند به اينکه مهمترین مرکز تخصصی فقه است و فضلای بسیار قوی در آن تربيت ميشوند. سرّش این است که از همین پولی که مردم با اخلاص ميدهند اداره ميشود. این پول برکاتي دارد.
عرض کردم زمینه مردمی برای کار شما فراوان است إن شاء الله امیدواریم که مردم قرآن دوست توجه بیشتری کنند، و إن شاء الله فعاليت جامعة القرآن کل کشور و دنیا را فرا بگیرد تا مردم از برکاتش استفاده کنند. إن شاء الله در پناه قرآن کريم موفق و مؤید باشید.