بيانات آیتالله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) در مراسم احیای شب 23 ماه مبارک رمضان 1435 ه.ق
۳۰ تیر ۱۳۹۳
۱۸:۲۰
۳,۳۸۰
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین
والصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا و حبیب قلوبنا ابیالقاسم محمد
و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
والصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا و حبیب قلوبنا ابیالقاسم محمد
و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
اِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ؛
اِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ؛
شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان است و به احتمال بسیار قوی در میان این سه شب، شب قدر امشب است و باید همهی ما نسبت به این ساعات باقی مانده توجه بیشتری داشته باشیم و تا سحر، که موفق به درک آن هستیم إن شاءالله کمال استفاده را ببریم. معلوم نیست که ماه رمضان سال آینده و شب قدر آن را بتوانیم درک کنیم لذا باید کاملاً توجه کنیم.
شب قدر، شب نزول قرآن
رسول خدا فرمودند: مبادا در شب قدر غافل باشید -حتّی در بعضی از تعابیر از خوابیدن در شب قدر نهی نمودند- مراقبت کنید غفلت نداشته باشید و امشب را احیای کامل داشته باشید. امام باقر(ع) نیز فرمودهاند: کسی که در شب قدر احیا داشته باشد خدا گناهان او را میبخشد ولو به عدد ستارگان آسمانها و وزن کوهها و به کِیل دریاها باشد.
آنچه که در این روایات آمده مبالغه نیست؛ امشب خدا عنایت ویژهای بر بشر دارد، ماه رمضان ماه ضیافت خداست، همه مهمان خدائیم اما در لیلهی قدر یک مهمانی خاص و ویژه برای بندگان خداست، خیلی توجه کنیم. از خود خدا استمداد جوییم. از ائمه معصومین(ع) و از کتاب خدا مدد طلبیم. باید امشب یک تحوّلی در ما به وجود بیاید، باید آثاری از این شب قدر در وجودمان احساس کنیم. عیب ما این است که از کنار این رحمتهای واسعهی الهی خیلی عادی میگذریم. وقتی کنار سفرهی کلام خدا مینشینیم نمیدانیم چه خبر است؟ نمیدانیم این کتاب خدا چیست؟
امام صادق(ع) فرمود: «لَقَدْ تَجَلَّى اللهُ لِخَلْقِهِ فِي كَلَامِهِ وَ لَكِنْ لَا يُبْصِرُون»؛ خدا در کتابش تجلّی کرده است. یک دنیا حرف در این عبارت کوتاه امام صادق(ع) است، اینطور نیست قرآن یک کتاب معمولی باشد قوانینی در آن نوشته شده باشد، یک واجبات و محرماتی، یک حکایات و داستانهایی، گر چه اینها در آن وجود دارد، قرآن سفرهی ازل و ابد است، سفرهی اولین و آخرین است، فیه تبیان کل شیء است ولی ورای این کلمات، ورای این قوانینی که در قرآن هست، خود خدا تجلّی کرده.
فهم این عبارت خیلی مشکل است و توضیحش مشکلتر؛ خدا جلوهگری کرده و به نحوی خودش را به بشر نشان میدهد، با کلامش انوار و شعاعی از خود بر قلب این بشر میتاباند. چرا در روایت آمده: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا قَرَأَ الْقُرْآنَ نَظَرَ اللهُ إِلَيْهِ بِالرَّحْمَةِ»، وقتی انسان مؤمن قرآن میخواند، خدا به او نظر رحمت میکند. این یعنی چه؟ البته معنای ظاهری و روشن آن همین است. در روایات دیگر هم داریم که قرآن خواندن، کفارهی گناهان قاری میشود، مبادا فقط در ماه رمضان با قرآن انس پیدا کنیم و بعد از ماه رمضان قرآن را ببوسیم و کنار بگذاریم و سال آینده دو مرتبه سراغ قرآن بیاییم.
در روایات آمده خانهای که در آن قرآن خوانده میشود «تَكْثُرُ بَرَكَتُهُ وَ تَحْضُرُهُ الْمَلَائِكَةُ وَ تَهْجُرُهُ الشَّيَاطِين»؛ برکات خدا بر این خانه نازل شده و شیاطین از این خانه دور میشوند. اینها جزئی از آثار قرائت قرآن است، یا در همین شبها مخصوصاً در شب قدر خواندنِ سوره انا أنزلنابسیار سفارش شده است؛ آنها که اهل دعا و سیر و سلوک و انجام اعمال عبادی هستند میدانند در بیشترنمازها به خواندن سورهی توحید یا سورهی قدر سفارش شده، اینها را بخوانید و بر آن مداومت داشته باشید، در شب قدر لااقل هزار بار سورهی قدر خوانده شود.
در روایتی امیرالمؤمنین(ع) فرمود دو گروه از اقوام عرب -بنی تمیم وبنی عدیها- خدمت رسول خدا رسیدند مشاهده کردند حضرت سورهی قدر را با خشوع و گریه میخوانند. عرض کردند یا رسول الله، شما چرا نسبت به این سوره عنایت دارید و آن را با خشوع و گریه میخوانید؟ فرمودند: به جهت این آیه: «تنزل الملائکة و الروح فیها» اشک میریزم و گریه میکنم.
البته میدانید مسئلهی نزول ملائکهی الهی همیشگی است، در مورد نماز صبح قرآن میفرماید: «إن قرآن الفجر کان مشهوداً»، در روایات آمده منظور از قرآن فجر نماز صبح است، کسانی که به نماز صبح خیلی توجه ندارند و میگویند اگر اول وقت خواندیم که خواندیم اگر نشد نزدیک طلوع آفتاب و اگر هم نشد -خدای نکرده- قضا، میدانید چه چیز از دست میدهند؟
قرآن میفرمایند: «إن قرآن الفجر کان مشهوداً»؛ نماز صبح مشهود دو گروه از ملائکهی الهی است، ملائکهی شب میبینند این انسان نماز صبح میخواند نمازش را ثبت میکنند و میروند. گروه دیگر که مأمور روز هستند از آسمان آمده و با نماز صبح این فرد مواجه میشوند و برایش ثبت میکنند، یعنی هر دو گروه ملائکهی شب و روز نماز صبح این انسانی که اول وقت برخاسته و نماز میخواند مشاهده میکنند و برای او دعا و طلب مغفرت میکنند. حال حیف نیست ما نماز اول وقت صبح را از دست بدهیم، ببینید هر روز چه خیراتی را از دست میدهیم!
رسول خدا به آنها فرمودند جهت گریه من برای نزول خاص ملائکه در این شب است؛ سپس سؤال فرمودند به نظر شما ملائکه در این شب بر چه کسی نازل میشوند؟ عرض کردند یا رسول الله ما نمیدانیم. فرمودند بر من نازل میشوند. بعد رسول خدا پرسیدند، آیا بعد از من لیلهی قدر هست یا نیست؟ این یکی از بحثهای مهم ماست. بعضی از مذاهب اسلامی البته به صورت نادر معتقد بودند که وقتی رسول خدا از دنیا رفت دیگرچیزی به نام شب قدر اصلاً نداریم. در همین روایت که راوی آن هم امیرالمؤمنین(ع) است. خود رسول خدا(ص) فرمودند بعد از من تا قیامت لیلهی قدر وجود دارد، هر سال یک شب قدر هست که در آن مقدّرات بشر تعیین میشود، سرنوشت هر انسانی رقم زده میشود.
در ادامهی روایت رسول خدا(ص) فرمودند: حالا که بعد از من لیلهی قدر وجود دارد، آن زمان ملائکه بر چه کسی نازل میشوند؟ گفتند نمیدانیم. امیرالمؤمنین کنار رسول خدا نشسته بود، حضرت دست مبارکش را روی سر امیرالمؤمنین گذارد و فرمود بر این شخص و اولاد این شخص نازل میشود، که به عنوان اوصیاء من و حجج الهی هستند.
طبق این حدیث شریف در زمان ما نیز ملائکه امشب بر وجود مبارک امام زمان (عج) نازل میشوند.
شب قدر این خصوصیت را دارد که شب نزول قرآن است لذا ما باید ارتباط با قرآن برقرار کنیم، عمر ما در حال تمام شدن است و هنوز چیزی از قرآن و حقیقت آن به دست نیاوردهایم، یکی از دعاهای ما امشب این باشد که بگوییم خدایا ما با کتاب تو هنوز آشنا نیستیم، از کتاب تو هنوز بهرهای نداریم.
امام صادق قسم میخورد میگوید والله این کتاب، تجلی خداست. خدا بر بشر جلوهگری میکند. بشر میتواند در این کتاب خدا را ببیند، عظمت خدا را تا اندازهای بفهمد، به قدرت و علم خدا، حیات، رحمانیّت و رحیمیت خدا و همهی اسماء و صفات او میتواند با این تجلی راه پیدا کند. ای بشر خدا امشب یک تجلی خاص بر تو میکند.
ماه رمضان باز ماه تجلی خداست، البته همهی عالم جلوهی خداست، همهی زمانها، همه مکانها، همه جا و هر چه که بینی تو خدا بینی، همه چیز جلوهی حق است اما شب قدر یک تجلی خاص است، یک امر تشریفاتی نیست که به شما بگویند شب 23 را یک مقدار بیدار باشید! نه، اصلاً خود احیای امشب ولو ذکر هم نگویید، ولو دعا و عبادت هم نکنید، شب زندهداری و بیدار بودنِ امشب موضوعیت دارد، اینکه انسان بیدار باشد، فیوضاتی را دریافت میکند، چه رسد به اینکه این انسان عبادت کند، ذکر بگوید، مناجات کند و خودش را با این پلهها بالا ببرد.
خدایا ما از تجلی تو چه بهرهای میبریم؟ امشب این را یک مقداری حل کنیم، خودمان را غربال کنیم، کلام خدا تجلی خداست، ماه رمضان تجلی خاص خداست، شب قدر تجلی فوق تجلی است، حقایقی اینجا وجود دارد که انسان عاجز از بیان آن است و نمیتواند آن را ذکر کند.
روایتی را امام(رض) در کتاب آداب الصلاة از عارف بالله مرحوم سید بن طاووس و او از یاقوت هروی نقل کرده است:
حضرت موسی در مناجاتاش با خدا عرض میکند «إِلَهِي أُرِيدُ قُرْبَكَ» خدایا من میخواهم به تو نزدیک شوم! یعنی چه؟ موسایی که خدا با او صحبت کرده و کلیم الله شده حال میگوید خدایا میخواهم به تو نزدیک شوم؟
خدا در پاسخ فرمود: «قَالَ قُرْبِي لِمَنْ يَسْتَيْقِظُ لَيْلَةَ الْقَدْرِ»؛ ای موسی کسی که میخواهد تقرّب خاص به من پیدا کند شب قدر را بیدار بماند. از این حدیث معلوم میشود که شب قدر در زمانهای گذشته هم بوده است.
باز موسی عرض میکند: «إِلَهِي أُرِيدُ رَحْمَتَكَ»، خدایا رحمت تو را میخواهم.
خدا میفرماید: «رَحْمَتِي لِمَنْ رَحِمَ الْمَسَاكِينَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ»، رحمت من برای آن کسی است که به فقرا و مساکین در شب قدر ترحم کند.
باز این جمله را ببینید چقدر جالب است؛ ما همه به پل صراط اعتقاد داریم، معتقدیم بعد از اینکه به دستور خدا انسان دوباره زنده و از قبرخارج میشود او را به محشر میآورند انجا باید از صراط عبور کند، حال صراط چیست؟ پلی که روی جهنم قرار داده شده و هر انسانی ولو بهشتی باید از روی آن عبور کند تا بداند اگر اهل گناه بود جایش کجا بوده؟ «إن منکم إلا واردها»؛ بالأخره همه باید از صراط عبور کنیم.
بنابر یک احتمال، صراط از همین دنیا شروع میشود، از این روایت معلوم میشود حضرت موسی هم نسبت به عبور از پل صراط نگران و مضطرب بوده، چرا که به خدا عرض میکند: «إِلَهِي أُرِيدُ الْجَوَازَ عَلَى الصِّرَاطِ» جواز عبور از صراط را از تو میخواهم.
خدا میفرمایند: «ذَلِكَ لِمَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ»؛ کسی که به فقرا صدقه بدهد و به گرفتاری آنها توجه داشته باشد این جواز عبور از پل صراط است. امشب تا میتوانید صدقه بدهید، دنبال باشید محتاج و فقیری پیدا کنید و لو به مقدار کم حتماً به او صدقه بدهید.
باز موسی عرض میکند «إِلَهِي أُرِيدُ النَّجَاةَ قَالَ النَّجَاةُ مِنَ النَّارِ»؛ خدایا چه کنم از آتش جهنم نجات پیدا کنم؟
خدا فرمود: «ذَلِكَ لِمَنِ اسْتَغْفَرَ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ»؛ نجات از نار برای کسی است که در شب قدر استغفار کند.
آخرین درخواست حضرت موسی(ع) این بوده است: «إِلَهِي أُرِيدُ رِضَاكَ»؛ خدایا رضایت تو را میخواهم، اینکه به مرتبهای برسم که از من راضی باشی. مقام رضا، چه مقام عجیبی است، «رضی الله عنهم و رضوا عنه»، انسان به جایی برسد که خدا از او راضی باشد، اگر خدا از بندهای راضی باشد سعادت دنیا و آخرت نصیب او شده است.
خدا میفرماید: «رِضَائِي لِمَنْ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ فِي لَيْلَةِ الْقَدْر»؛ اگر میخواهی به مرحلهی رضای من برسی در شب قدر دو رکعت نماز بخوان.
ببینید چقدر این شب عظمت دارد، اینکه در قرآن میفرماید «لیلة القدر خیرٌ من ألف شهر»، شب قدر از هزار ماه بالاتر است، این مبالغه نیست، البته این هزار نه برای این است که کمتر یا بیشتر از این نیست، بلکه برای این است که عظمت این شب بیان شود، ممکن است این شب از چند هزار ماه بالاتر باشد، بستگی به افراد دارد، بستگی به قلوب دارد، بستگی به نیتها و عبادتها دارد.
حالا اگر کسی در شب قدر از اول شب تا اذان صبح مشغول مناجات و نماز و عبادت باشد همانطور که در احوال برخی از بزرگان نوشتهاند، در لیلهی قدر هیچ استراحتی نداشتند یا نماز میخواندند یا قرآن میخواندند یا مناجات میکردند یا سر به سجده میگذاشتند و استغفار میکردند، یا سورهی قدر را میخواندند. لیلهی قدر ما با شب قدر آنها بسیار تفاوت دارد.
به روایاتی اشاره میکنم تا به عظمت شب قدر یک مقدار توجه کنیم؛ خداوند هر چه بخواهید در شب قدر به انسان میدهد، ما اصلاً گاهی اوقات دعا کردن هم بلد نیستیم، هنوز بسم الله نگفته میگوییم خدایا این را به ما بده!
در بین خودمان اگر کسی با دیگری کاری داشته باشد، سراغ او برود، بدون آنکه سلام و علیکی داشته باشد، بگوید این مقدار پول را به من بده، فلان کتاب را به من بده، یا فلان کار را برایم انجام بده، این کار غیر صحیحی است، انسان وقتی حاجتی از دیگری دارد باید برود با ادب و احترام بنشیند صحبت کند، احوالپرسی کند بعد در لابلای سخنانش حاجتش را درخواست کند.
در مورد درخواست از خدا این روایت از رسول خدا(ص) نقل شده: «مَنْ شَغَلَتْهُ عِبَادَةُ اللهِ عَنْ مَسْأَلَتِهِ أَعْطَاهُ أَفْضَلَ مَا يُعْطِي السَّائِلِين»، کسی که چنان غرق در عبادت خدا شود بهطوری که حاجات خودش را فراموش کند خدا وعده فرموده که من بهترین چیزی را که به دیگر بندگانم دادهام به این بنده ام عطا میکنم.
مبادا هنگام خواندن دعای جوشن که غرق در اسماء و صفات خدا میشوید، بگویید عجب یادم رفت این حاجت را از خدا بخواهم، بگذارید این حال برای شما بوجود بیاید که هنگام مناجات، غرق در خدا بشوید، هیچ لذتی هم بالاتر از این نیست، خدا میفرماید آنچه را که سائلین از من میخواهند بهترینش را به چنین فردی میدهم، ما در شب قدر باید اینطور باشیم.
ابن عباس میگوید رسول خدا فرمود: «إِذَا كَانَتْ لَيْلَةُ الْقَدْرِ يَأْمُرُ اللهُ جَبْرَئِيلَ فَيَهْبِطُ إِلَى الْأَرْضِ فِي كَبْكَبَةٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَ مَعَهُ لِوَاءُ الْحَمْدِ أَخْضَرَ فَيَرْكُزُ اللِّوَاءَ عَلَى ظَهْرِ الْكَعْبَةِ وَ لَهُ سِتُّمِائَةِ جَنَاحٍ مِنْهَا جَنَاحَانِ لَا يَنْشُرُهُمَا إِلَّا فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ فَيَنْشُرُهُمَا تِلْكَ اللَّيْلَةَ فَيُجَاوِزَانِ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِبَ وَ يَبُثُّ جَبْرَئِيلُ الْمَلَائِكَةَ فِي هَذِهِ اللَّيْلَةِ فَيُسَلِّمُونَ عَلَى كُلِّ قَاعِدٍ وَ قَائِمٍ وَ ذَاكِرٍ وَ مُصَلٍّ وَ يُصَافِحُونَهُمْ وَ يُؤَمِّنُونَ عَلَى دُعَائِهِمْ حَتَّى يَطْلُعَ الْفَجْرُ»؛ در شب قدر خدا به جبرئیل دستور میدهد با گروهی از ملائکه به زمین نزول پیدا کنند همراه با یک پرچم حمد که به رنگ سبز است. جبرئیل نازل میشود و آن پرچم را روی بام کعبه میزند.
این «لواء الحمد» یعنی چه؟ آیا نشان رحمت خداست، مثل پرچمهایی که یک نوع علامت هستند، رنگ سبزش هم علامت این است که بفرماید بندگان من همهی بابهای شیاطین و تمام دربهای رحمت باز است، بیایید به خدا نزدیک شده و اهل عبادت و بندگی شوید.
بندگی تعبیر عجیبی است؛ مأمون یک روز به امام هشتم(ع) عرض کرد: «يَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ قَدْ عَرَفْتُ فَضْلَكَ وَ عِلْمَكَ وَ زُهْدَكَ وَ وَرَعَكَ وَ عِبَادَتَكَ وَ أَرَاكَ أَحَقَّ بِالْخِلَافَةِ مِنِّي»؛ من میدانم که شما دارای علم، فضل، ورع و زهد و عبادت هستی و نیز میدانم تو به خلافت سزاواتر از من هستی. امام هشتم(ع) فرمود: مأمون اینهایی که گفتی درست، ولی «بِالْعُبُودِيَّةِ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَفْتَخِرُ»، من بندهی خدا هستم و به بندگی خویش افتخار میکنم.
امشب شبی است که انسان باید به این مرتبه از عبودیت برسد، یعنی بندگی.
ابن عباس میگوید جبرئیل لواء حمد را بر بام کعبه میزند این لواء ششصد بال دارد و دو بال آن مخصوص لیلهی قدر است «فَيَنْشُرُهُمَا تِلْكَ اللَّيْلَةَ فَيُجَاوِزَانِ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِبَ وَ يَبُثُّ جَبْرَئِيلُ الْمَلَائِكَةَ فِي هَذِهِ اللَّيْلَةِ فَيُسَلِّمُونَ عَلَى كُلِّ قَاعِدٍ وَ قَائِمٍ» سپس جبرئیل تمام ملائکه را در مشرق و مغرب عالم پخش میکند. و آنها در این شب به هر کسی که نشسته و ایستاده ذکر میگوید و یا نماز میخواند سلام میکنند.
شب قدر شب سلام ملائکه بر بشر هست، این یعنی چه؟ یعنی مثل همین سلامهایی که ما در بین خود مرسوم داریم؟ یا نه، سلام ملائکه یعنی طلب رحمت خدا بر بندگان، آنها برای ما دعا میکنند، امشب همه چیز فراهم است، تجلّی خدا، کلام خدا، نزول ملائکه، سلام ملائکه، «سلامٌ هی حتی مطلع الفجر». تا طلوع فجر این کار ادامه دارد.
اینها برخی از خصوصیات مربوط به شب قدر است که عرض شد برای اینکه یک مقدار توجه بیشتر و آمادگی بیشتری پیدا کنیم و در این مراسمی که در پیش داریم در این چند ساعتی که تا اذان صبح باقی مانده از ائمه معصومین(ع) استمداد کنیم کمکمان کنند.
ما از بسیاری حقایق دور هستیم، چون گرفتار آلودگیهای دنیا شده و از قافلهی فیوضات الهی عقبماندهایم، عمر انسان تمام میشود و میرود در آن دنیا چشم گشوده و میگوید عجب در چه عالمی بودم و به کجا میتوانستم برسم.
این مطلب معروف است که از یکی از ائمه یا اولیاء خداپرسیدند میخواهی در دنیا بمانی یا نه؟ جواب میدهد آری، سوال کردند برای چه؟ پاسخ داد برای اینکه یکبار دیگر سورهی قل هو الله احد را بخوانم، حالا این سورهی توحید چه میکند و چه اثری دارد؟ اگر بخواهیم راجع به سورهی توحید و آثارش صحبت کنیم مطالب عجیبی وجود دارد.
يک بار خواندنش آثاری مخصوص دارد، اثر دو بار خواندنش برای خودت و خانوادهات هست، سه بار خواندنش برای خودت و خانواده و همشهریهایت، صد بار و هزار بارش چقدر؟ وقتی انسان میخواهد از دنیا برود هنگام قبض روح التماس میکند که من را به دنیا برگردانید و یک مهلت کوتاه به من بدهید خطاب میآید کلا،امکان ندارد هر چه بود تمام شد.
حالا که ما وقت داریم، حالا که خدا به ما عنایت کرده چرا این زبان را به غیبت و استهزاء دیگران مشغول کنیم؟ چرا آن را به اموری که فایده ندارد مشغول کنیم. این زبانی که میشود با آن قرآن خواند و ذکر خدا گفت. امشب باید با تضرع و زاری خود را متحول کنیم. این شبها شبی است که عالم از وجود امیرالمؤمنین (ع) محروم شد؛
السلام علیک یا وارث المشعرین و أباالسبطین الحسن و الحسین أمیرالمؤمنین علی بن ابیطالب
سلام بر این امام مظلوم، انسان نمیتواند مظلومیت آن حضرت و مقدار ظلمی که به ایشان شد را تصور کند. مظلومیت امیرالمؤمنین فوق این مسائل سیاسی و بحث خلافت و ... است. همهی مردم میدانستند بعد از رسول خدا عالمترین انسان در کره زمین امیرالمومنین است، همهشان این را میدانستند خلیفهی اول، خلیفه دوم و سوم همه این را میدانستند.
در روایت است زمانی که عثمان درایام حج به منی آمد هنگام نماز به مؤذن گفت برو به علی بن ابیطالب بگو بیا نماز بخوان، امیرالمؤمنین گفت من همان نمازی را میخوانم که پیغمبر خواند.(پیغمبر وقتی مردم از مکه به منی میآمدند دستور میداد که اهل مکه نمازشان را شکسته بخوانند). مؤذن به عثمان گفت که علی بن ابیطالب چنین میگوید، عثمان گفت برو به امیرالمؤمنین بگو «إنّک لست علی شیءٍ» تو چیزی نیستی، تو چکارهای که بخواهی مثل پیامبر نماز بخوانی؟! برو بگو من خلیفه هستم و خلیفه میگوید نماز را باید چهار رکعتی بخوانی ولو پیغمبر خدا دو رکعتی خوانده باشد، امیرالمؤمنین فرمود برو بگو والله من غیر ازنماز دو رکعتی نمی خوانم.
در نهایت عثمان خودش آمد نماز چهار رکعتی خواند، قصد بنی امیه بر این بود که مخالفت با رسول خدا کنند، بعد از عثمان معاویه روی کار آمد، بعد از اعمال حج در منی نماز ظهرش را دو رکعتی خواند، مردم گفتند عثمان آن را چهار رکعتی میخواند، (البته بعد از رسول خدا خلیفه اول و دوم دو رکعتی خواندند، خود عثمان هم شش سال اول خلافتش دو رکعتی خواند ولی بعد این بدعت را گذاشت، نوبت به معاویه که رسید نماز ظهرش را دو رکعتی خواند، یک عده از مردم احمق رفتند گفتند عثمان چهار رکعتی خوانده، گفت عجب و نماز عصرش را چهار رکعتی خواند، در یک روز نماز ظهر را دو رکعتی و نماز عصر را چهار رکعتی میخواند، ببینید چطور با دین بازی میکردند. مظلومیت امیرالمؤمنین این است.
فقط بحث سیاست و خلافت و حکومت نبود که البته آن هم در جای خودش مورد ظلم واقع شد، با آنکه دین خدا در قلب حضرت بود، حکم خدا در دست او بود، میدید که اینطور با دین خدا بازی میکردند، این مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) است.
چون ایام شهادت امیرالمؤمنین هست و همه جزء عزاداران امیرالمؤمنین (ع) هستیم این چند بیت شعر را بخوانم؛
زمین و آسمان ماتم گرفته دل جن و ملک را غم گرفته
سروشی زد ندا در قلب عالم که ارکان هدی پاشید از هم
شنیدند اهل کوفه این ندا را که کشتند ابن عم مصطفی را
علی قربانی راه خدا شد قتیل تیغ اشقی الاشقیاء شد
به عالم از علی مظلومتر نیست کسی از سوز قلبش با خبر نیست
بود شاهد بر احوالش سپیده که هرگز خواب در چشمش ندیده
علی را میشناسد باب مسجد شد آخر مقتلش محراب مسجد
سروشی زد ندا در قلب عالم که ارکان هدی پاشید از هم
شنیدند اهل کوفه این ندا را که کشتند ابن عم مصطفی را
علی قربانی راه خدا شد قتیل تیغ اشقی الاشقیاء شد
به عالم از علی مظلومتر نیست کسی از سوز قلبش با خبر نیست
بود شاهد بر احوالش سپیده که هرگز خواب در چشمش ندیده
علی را میشناسد باب مسجد شد آخر مقتلش محراب مسجد
امیرالمؤمنین به امام حسن و امام حسین فرمود فرزندان من وقتی که از دنیا رفتم شما فقط پشت جنازهی مرا بگیرید وبه جلوی جنازه کار نداشته باشید خودش حرکت میکند، حالا چه کسانی جلوی جنازه بودند؟ ملائکهی الهی بودند نمیدانم! فرمود جلوی جنازه خودش حرکت میکند هر جا جلوی جنازه پائین آمد همان جا قبر من است چه مظلومیتی از این بالاتر. بیبی ما فاطمه زهرا باید در شب و مخفیانه تشییع بشود، امیرالمؤمنین را هم مخفیانه تشییع کردند.
اینقدر مظلوم بودندکه جای قبرش هم نباید مشخص باشد، عدهای در تشییع جنازه بودند، یکی از آنها صعصعة بن سوهان بود بعد که امیرالمؤمنین را دفن کردند آمد خاک برداشت و روی سرش ریخت شروع کرد به تعریف از امیرالمؤمنین و عباراتی را در مورد امیرالمؤمنین گفت که همه را گریانید. به یاد این قطعه از حادثهی عاشورا میافتیم که زینب کبری سلام الله علیها در قتلگاه آنقدر بر امام حسین گریه کرد که دوست و دشمن را به گریه انداخت.
ألا لعنة الله علی القوم الظالمین و سیعلموا الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون