بیانات حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) در جشنواره نماز و نیایش به روايت دوربين 93/10/18
۱۹ دی ۱۳۹۳
۱۵:۴۱
۳,۲۴۵
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بسم الله الرحمن الرحیم
میلاد حضرت محمد بن عبدالله(ص) پیامبر نور و رحمت، عطوفت و مهربانی، همچنین ولادت با سعادت امام صادق(ع) را خدمت شما برادران و خواهران، اصحاب هنر و بزرگانی که در مجلس حضور دارند تبریک عرض میکنم. به سهم خودم به عنوان یک طلبه حوزه تشکر میکنم از مسئولین وزارت محترم ارشاد در تهران و قم که این جشنوارهی بسیار مهم و فاخر را پایهگذاری کردند تا یکی از اساسیترین مفاهیم و ارزشهای دینی به نام نماز را به میدان آورند. فیلمهای کوتاه متعددی در این زمینه ساخته شده که امیدوارم در ترویج نماز بسیار مفید و مؤثر باشد.
اجازه بفرمایید راجع به این موضوع به اختصار مطالبی را عرض کنم ولو اینکه معتقدم خود هنرمندان گاهی اوقات در دریافت حقایق و معارف دستکمی از عالمان ندارند و نباید از این مسئله غفلت داشته باشیم، یعنی به همان اندازه که دایرهی تصویر در تأثیرگذاری گستردهتر از دیگر هنرها است ممکن است باور آن کسی که در خلق تصویر مؤثر است بیش از دیگران باشد و همینطور هم هست، اما من در فضای علمی و طلبگی خودم میخواهم نکاتی را در رابطه با نماز مطرح کنم که مرتبط با مقولهی هنر هم باشد.
اولین نکته این است ما باید برای تمام طبقات جامعه روشن کنیم که بهترین، کوتاهترین، محکمترین، مؤثرترین راه برای ارتباط با خدا نماز است. باید این مطلب برای مردم روشن بشود که گرفتاریها، اضطرابها و نگرانیهای آنها را فقط ذکر خدا میتواند برطرف و آرام کند و برای ذکر خدا هیچ مصداقی بالاتر از نماز وجود ندارد. بیائیم این «ألا بذکر الله تطمئن القلوب» را در قالب هنر و تصویر برای مخاطبین عام خود مطرح کنیم.
گاهی یک خطیب در پشت تریبون میگوید خدا فرموده «أَلا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب»، آنچه که از یک هنرمند انتظار میرود این است که وقتی این آیهی شریفه در اختیار او قرار میگیرد انواع اضطرابها را به تصویر بکشاند و نشان بدهد و ثابت کند که هیچ راهی برای رسیدن به آرامش غیر از نماز وجود ندارد.
البته اضطراب که میگویم ممکن است ذهن جامعهی ما به سوی اضطرابها و نگرانیهای مادی یا به تعبیر دیگر زمینی برود. در حالی که این اضطراب و تشویش خاطرها فقط در مسائل مادی نیست. بزرگان ما اضطرابهایی در مسائل علمی داشتند، شنیدهایم که ملاصدرا برای اینکه مشکلات فلسفیاش را حل کند از کهک به قم میآمد کنار ضریح حضرت معصومه(سلام الله علیها)، دو رکعت نماز میخواند.
بزرگان دیگر هم این را گفتند و تجربه هم کردند که بسیاری از مشکلات علمی را با نماز توانستیم حل کنیم، اضطراب خاطرها و نگرانیهای یک فیلسوف، یک عالم، یک فقیه جهالتهایی است که نسبت به معارف دارد، دنبال حلّ آنهاست. واقعاً بیائیم همین را به زیبایی به تصویر درآوریم.
امروز فکر میکردم تمام مسائل مربوط به نماز قابل تصویر است، البته برخی از مسائلش را که خیلی عرفانی است نمیشود به تصویر کشاند! اما تعابیر و زوایای زیادی از نماز وجود دارد که قابل تصویر است و یک موردش همین است، این وقتی درقالب تصویر درآید شما راه رسیدن به آرامش و اطمینان را برای جامعه به تصویر میکشید، در نتیجه بسیاری از این روانشناسیهای کاذب و مشاورههای خلاف واقع، رخت میبندد.
چقدر امروز سرمایههای مردم عزیز ما صرف مراجعهی به اینها میشود؟ تا برای یک خانواده مشکلی پیش میآید قبل از مراجعه به خدا و نماز میگویند برویم سراغ مشاور، چه مشاورهای از نماز بالاتر؟ چه مشاوری از خدای تبارک و تعالی بالاتر.
نمونهی دوم؛ آیه شریفهی «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» است. ببینید خود همین آیه را چقدر زیبا میشود پردازش کرد و موضوع برای یک فیلم قرار داد. در بحثهای تفسیری و علمی میپرسند خیلیها نماز میخوانند سراغ فحشاء و منکر هم میروند؟
اما در مقام تحقیق بسیاری از ابعاد علمی این مسئله گشوده میشود که آیهی شریفه به چه معناست؟ فرق بین یک انسان اهل نماز با یک آدم بینماز چیست؟ امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) میفرمودند: اگر به دادگستریها مراجعه کنید مشاهده میفرمایید آنها که جرمهای مهمی دارند اهل مسجد و نماز نیستند، اهل نماز سراغ این جرمها نمیرود! این مطلب باید تحلیل و باز شود، چرا آمار جرایم در ماه رمضان کاهش فراوان مییابد؟
خدای تبارک و تعالی وقتی میفرماید: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر»، بیانگر یک حقیقتی است. در نماز حقیقتی وجود دارد که نمیگذارد انسان سراغ فحشاء و منکر برود. حال اگر یک انسانی که اهل نماز است خدای ناکرده سراغ فحشاء و منکر رفت باید ببینیم نمازش چه مشکلی دارد؟
امروز یکی از دغدغههای جامعهی ما قضیهی ماهوارهها و این ارتباطات فضای مجازی است، چه چیزی میتواند به صورت یک امر تضمین کننده جامعه را از آسیب آن حفظ کند. اگر کسی خیال کند راه مقابله با این ماهوارهها و فیلمهایی که هالیوود میسازد این است که فرض کنید دو برابر آنها فیلم درست کند آیا به نتیجه خواهیم رسید؟
گرچه قدمهایی به جلو میبریم ولی آنچه تضمینکنندهی اصلی است این است که اسلام در باب تربیت میگوید انسان را باید طوری تربیت کرد که اگر قدرت بر انجام هر کاری هم داشته باشد اما خودش را همیشه در محضر خدا ببیند و غیر از کاری که او میپسندد، انجام ندهد.
«إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» میگوید آن نمازی که انسان میخواند به وسیلهی آن همیشه خدا را ناظر بر خود میبیند، حالا این اصل تربیتی را در قالب فیلم و تصویر به نمایش درآورید، ببینید چقدر زیبا میشود و چقدر مخاطب نسبت به عمق این آیه وقوف پیدا میکند و در خلوت و جلوت خودش، در صحنهی اجتماع و در مقام مسئولیت، یک وجود دائم الحضور را نه فقط در کنار خود، بلکه ورای خودش و مسلّط بر خود میبیند که قدرت دارد در همان لحظه تمام عمل او را از بین ببرد. اگر انسانی چنین اعتقادی داشته باشد چه زمانی سراغ گناه میرود؟
بیائیم با تصویر کشاندن، کسی که اهل نماز نیست، طبعاً در مقابل خود هیچ حاکم و مانعی را تصور نمیکند! و لذا حاضر میشود به هر ظلم و فساد و اختلاسی دست بزند، حقیقت نماز را در بازدارندگی از معاصی و جرایم اجتماعی، جلوهگر سازیم.
این روایت از امام عسکری(علیه السلام) است که فرمود: «إِنَّ الْوُصُولَ إِلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لَا يُدْرَكُ إِلَّا بِامْتِطَاء اللَّيْل»، آقایانی که فیلمنامه مینویسند، تهیه کننده هستند، این آیات و روایات یک سوژههای بسیار ظریف و دقیقی برای آنها است. من نمیدانم در این تعداد اثری که به نمایش گذاشته شده این جهت چقدر مورد توجه قرار گرفته؟ امام عسکری میفرماید رسیدن به خدا یک سفر است که فقط با نماز، آن هم برترین مصداق نماز که نماز شب است پیموده میشود.
شما نسبت به همین موضوع «سفر» میتوانید بسیار کار کنید؟ یک نگاهی کنید به سفرهایی که فلاسفه و عرفای ما مطرح کردهاند بکنيد. «سفر من الخلق إلی الحق»، یک سفر انسان حرکت از خلق به سوی حق است که حالا راهش چیست؟ خودش یک مقدماتی دارد.
سفر دوم، «سفر از حق به حق» است که انسان در ذات خدا سفر کند، در اسماء و صفات خدا سفر کند، خودش را متخلّق به اسماء و صفات خدا کند.
باز یادی کنم از امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) که در کتاب مصباح الهدایهشان یک اختلافی با دیگر عرفا دارند. بقیهی عرفا میگویند وصول به خدا با همان سفر اول واقع میشود ولی امام میفرماید نه! تا انسان متخلّق به اسماء و صفات خدا نشود، وصول به حق حاصل نمیشود، این هم سفر دوم.
سفر سوم؛ «سفر از حق به خلق» و سفر چهارم؛ «سفر از خلق به خلق» است.
خود عنوان سفر که انسان در طول زندگیاش چند سفر دارد؟ بیائیم ذهن جوانها و جامعه را در باب سفر معطوف کنیم به اینکه سفر حقیقی کدام است؟ سفر واقعی چیست؟ امثال آیهی شریفه «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقيه» در قالب فیلم باید درآیند.
وقتی معارف ما در قالب هنر درآید، وقتی هنر در خدمت دین و معارف قرار بگیرد تازه جوهرهی آن شکوفا میشود، اگر ما دین را از هنر جدا کنیم، هنر در چه محدودهای باقی میماند؟ در محدودهی فیلمهای هیجانی، فیلمهای احساسی، فیلمهای کمدی، در نهایت ممکن است بعضی از عناوین و مفاهیم اجتماعی هم مطرح شود، اما وقتی هنر در خدمت دین قرار میگیرد افق و دایرهاش گسترده شده و ارزش پیدا میکند.
این آیهی شریفه «اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ» میتواند در قالب یک فیلم درآید، خدای تبارک و تعالی برای اینکه انسان بتواند در زندگی بر مشکلات غلبه پیدا کند یکی از راهها را نماز قرار داده است.
در روایت است «أَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلَاةُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِذَا رُدَّتْ رُدَّ عَلَيْهِ سَائِرُ عَمَلِهِ»، اول چیزی که در عالم برزخ و بعد هم در قیامت از انسان سؤال میشود نماز است، اگر نماز قبول شود خدا بقیهی امور را میپذیرد و اگر نقصانی داشته باشند به برکت نماز از آن میگذرد، اما اگر نماز رد شد هیچ کاری مورد قبول نیست.
یعنی اگر نمازِ منِ طلبه مورد قبول واقع نشود ولو 50 یا 70 سال زحمت علمی بکشم، ولو 70 جلد کتاب بنویسم، ولو به مردم خدمتها بکنم، هیچ یک از آنها مورد قبول واقع نخواهد شد.
من روی این روایت فکر میکردم که درست است بهترین چیزی که در نزد خدای تبارک و تعالی هست نماز است، ولی باید یک راز و رمزی هم نسبت به دنیا در آن وجود داشته باشد، به این نتیجه رسیدم که در همین عالم دنیا اگر ما بتوانیم نماز خود را درست کنیم، بقیه امور ما هم درست خواهد شد.
اگر یک جوان، یک عالم، یک هنرمند، یک کاسب، یک بازاری یا هر کسی در اجتماع، واقعاً نماز خودش را درست کند و برای آن اهمیت قائل باشد، همان طور که جناب آقای محمدی نسبت به یکی از کارگردانهای عزیز ما فرمودند مقیّد هستند که وقتی نمازش تمام میشود، لااقل دو صفحه قرآن میخواند، این چقدر لذت دارد، معلوم میشود که نمازش چقدر برای او آرامش ایجاد میکند که بعد از نماز باز میخواهد با قرائت قرآن، خدا با او صحبت کند، چون قرآن کلام خدا با انسان است، معنای اول «ما یحاسب» این است که انسان در دنیا در هر شغل و رشتهای که باشد، اگر نمازش را درست کرد بقیهی امورش هم درست میشود.
به این روایت هم در باب نماز توجه فرمایید. امام باقر(ع) فرمود: «لَيْسَ مِنْ عَبْدٍ مُؤْمِنٍ يُقْبِلُ بِقَلْبِهِ عَلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي صَلَاتِهِ وَ دُعَائِهِ إِلَّا أَقْبَلَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِ بِقُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ إِلَيْه»، هنرمند قطع نظر از اینکه میخواهد کار هنری خودش را نشان بدهد اما توقعش این است که مخاطبان زیادی به کار او توجه پیدا کنند.
رسیدن به این خواسته در نماز ریشه دارد، یعنی خدا در نماز این اثر را قرار داده که اگر یک انسان این هنر را داشت که با خالق خودش درست ارتباط برقرار کند، خدا هم قلوب همهی مردم و مؤمنین را متوجه او میکند، حال ببینید چقدر افراد زد و بند میکنند، سرمایهگذاری میکنند بر اینکه افرادی را در یک مجموعهای همراه خود کنند، در حالی که نیاز به این کارها نیست، خداوند چنین تأثیری را در نماز قرار داده است.
البته نمیگویم آدم باید نماز را برای این جهت بخواند چون اگر انسان نماز را برای همین جهت بخواند خودش یک نحوه شرک است، ما باید نماز را فقط برای خدا بخوانیم و لذت ببریم.
باز در برخی از احادیث آمده بعضی از ائمه(ع) به اصحابشان میگویند اگر شما از دنیا بروید دلتان میخواهد به این دنیا برگردید؟ میگویند بله.
میفرمایند چرا؟ میگویند برای اینکه برگردیم دو رکعت نماز بخوانیم. البته این آرزوی تمام افراد اهل برزخ است، مؤمنین و اهل نماز دلشان میخواهد برگردند چون میدانند نماز چقدر اثر دارد.
علی أیّ حال در نماز مفاهیم بسیار بلندی وجود دارد و باید هنرمندان علاوه بر اینکه اطلاعات خود را قوی میکنند، نسبت به نماز هم انس پیدا کنند، وقتی موقع نماز شد همان حالات رسول خدا برایشان ایجاد شود.
همسران رسول خدا(ص) نقل میکنند، وقتی موقع نماز میشد دیگر ما را نمیشناخت، ائمه(ع) هم همین حال را داشتند، بیایید همینها را به تصویر بکشیم، تمام اینها قابلیت این را دارد که در میدان تصویر بیاید.
بسیار خوشحالیم که چنین تحولی را بعد از انقلاب در سینمای ایران احساس میکنیم. چهرههای معتقد و علاقمند به ارزشهای دینی و اخلاقی به میدان آمدهاند، معارف و حقایقی که در منابع دینی وجود دارد را در قاب سینما و تلویزیون به مردم عرضه میکنند، اما همانطور که خود آقایان هم واقف هستند هنوز در گام اول هستیم، هم حوزههای علمیه مسئولیت دارند و هم اصحاب هنر.
باید یک ارتباط خیلی قوی و تنگاتنگ بین این دو وجود داشته باشد تا إن شاء الله یک هنر ارزشمند تولید شود، خدای تبارک و تعالی خالق هنر است و هر بشری به اندازهی هنری که دارد با او ارتباط برقرار میکند. اصلاً بشری که با خدا ارتباط ندارد غلط است که اسمش را هنرمند بگذاریم، هنرمند باید با خالق هنر ارتباط پیدا کند.
إن شاء الله به چنین مرحلهای برسیم.
و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین