بيانات حضرت آيت الله فاضل لنکراني(دامت برکاته) در ديدار طلاب مدرسه علميه آيت الله خامنهاي(مدظله) ـ علي آباد کتول ـ 5 / 12 / 93
۰۵ اسفند ۱۳۹۳
۱۶:۳۰
۳,۳۰۵
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بسم الله الرّحمن الرّحيم الحمدلله ربّ العالمين
و صلّي الله علي سيدنا محمّد و آله الطاهرين و لعنة الله علي أعدائهم أجمعين
مسئلهي طلبگي -که بحمدالله شما فضلا و همهي ما به آن مشغول هستيم- يک ويژگيها و خصوصياتي دارد که دائماً بايد به آن توجه داشته باشيم. گاهي غفلت از اين ويژگيها و خصوصيات، انسان را در مسير متوقف ميکند و گاهي اوقات خدايي نکرده انسان را در يک مسير بسيار غلطي قرار ميدهد.
اما اگر انسان به اين خصوصيات توجه داشته باشد، در مسير مستقيم حرکت ميکند و توفيقات زيادي هم پيدا ميکند. مخصوصاً اين خصوصيات و ويژگيها بعد از انقلاب تحوّل پيدا کرده است.
همين روزها که مصادف با صدور منشور روحانيت از جانب امام(رضوان الله تعالي عليه) هست، واقعاً ببينيد که امام(ره) در منشور روحانيت چه خطوطي را براي ما طلبهها و براي آيندهي حوزههاي علميه، نسبت به وظايفي که هر روحاني دارد ترسيم کردهاند.
خيلي بايد به اين مسئله توجه داشته باشيم. در درجهي اول امروز بر حسب نيازهاي فراوان بشر(نه فقط مردم ايران)، بايد سطح علمي هر روحاني چندين برابر گذشته باشد، مطالعات بايد بسيار گسترده باشد، اين دروسي که ميخوانيد واقعاً خيلي قوي بخوانيد. هر چقدر يک طلبه در ايام طلبگي، در زماني که در مدرسه حضور دارد، از نظر علمي خودش را مجهز کند، در آينده خودش را در ميدانهاي مختلف نشان ميدهد. اما اگر يک طلبهاي ضعف علمي داشته باشد، بعد که يک مسئوليتي پيدا ميکند، حتّي يک مسئوليت محدود، فرض کنيد يک امام جماعت شود، باز آن ضعف، خودش را نشان ميدهد.
بايد از جهت علمي کاملاً مجهز شويد. امروز يک روحاني بايد نسبت به همهي شبهاتي که از طرف دشمنان دين مطرح ميشود، مسلّط باشد و اينگونه نباشد که يک شبههاي در سايتها و مراکز دشمن نسبت به دين مطرح باشد و ما بعد از مدتها تازه اين سؤال و اين شبهه به گوشمان بخورد. اين مسئلهي خيلي مهمي است.
اينکه امام(ره) در فرمايشاتشان ميفرمودند روحاني بايد جلوتر از زمان حرکت کند، يعني حتّي نگذارد اين سؤال را آنها مطرح کنند که بعد ما جواب دهيم. سؤال را خودمان مطرح کنيم، ما بر عقايد باطل هجمه کنيم، ما بر افکار انحرافي هجمه کنيم. منتظر ننشينيم که براي ما بستههايي را آماده کنند، اين بستهها را به عنوان عرفان و فقههاي غلط بياورند، به عناوين مختلفي که امروز متأسفانه وجود دارد.
پس ما بايد از تمام آنچه که مربوط به دين است اطلاع داشته باشيم؛ «العلماء أمناء الرسل». اينکه ميگويم روحانيت و طلبگي ويژگيهايي دارد، گاهي اوقات فراموش ميکنيم که ما ميخواهيم امانتدار باشيم و چه امانتي را حفظ کنيم؟ آيا امانتي از «دين» بالاتر هست؟
گاهي اوقات انسان يک تسبيح که به دستش امانت است، چقدر دغدغه دارد که اين گم نشود، کثيف نشود، خراب نشود، تا به دست صاحبش برساند. ما چقدر در مورد دين اين احساس را داريم که دين، امانتي در دست ماست و روحانيت در صف اول مکلّفين به حفظ اين امانت هستند، و بايد اين امانت را حفظ کنند.
بايد دقت داشت که «حفظ دين» با حفظ ساير امانتها فرق دارد. حفظ دين به اين است که دائماً با آن ارتباط داشته باشيم و در آن عميق بشويم. و إلا اگر بخواهيم درسها را سرسري بخوانيم و کتابها را نفهميده رد شويم، سؤالات را نتوانيم درست جواب دهيم، خودش خلاف امانت ميشود. ما ديگر نميتوانيم به خودمان بگوئيم امانتدار، ما زماني امانتدار دين هستيم که دين را بفهميم و به نسل موجود منتقل کنيم و به دنبال تحققش هم باشيم.
يکي از ويژگيهاي امام(رضوان الله تعالي عليه) -که اين هم جزء خصايص هر روحاني بايد باشد- اين بود که به دنبال پياده کردن دين در جامعه بودند. اگر در منطقهي ما، در محل ما، خانواده و فاميل ما، ببينيم بعضي از ابعاد دين پياده نميشود، برنامهريزي کنيم و براي پيادهکردن فکر کنيم.
پس اين جهت علمي، يکي از ويژگيهاي مهم طلبگي است.
جهت دوم، «تهذيب نفس» است، که واقعاً «علم» و «تهذيب» از قديم در حوزههاي علميه در کنار يکديگر بوده است. بزرگان ما که مراتبي پيدا کردند و به درجاتي رسيدند، مراجع ما، اينها از اول در کنار علم، مقيد بودند که خودشان را مهذب بار بياورند.
گاهي ميگوئيد استاد اخلاق نيست، يک عارفي که ما زانو بزنيم و ارشاداتي کند و دستورالعملي بدهد نيست.
عرض من اين است که خود قرآن کريم و خود اين رواياتي که داريم، اگر انسان با همينها انس داشته باشد، اگر ببيند که کدام عملش منطبق بر اينها هست و کدام عملش منطبق نيست، همين کافي است. همين که بعضي از بزرگان ما گاهي ميفرمودند شما به واجبات عمل کنيد و محرمات را ترک کنيد، خودتان مراحلي از تهذيب را پيدا ميکنيد.
مسئلهي تهذيب واقعاً مسئلهي مهمي است. امروز از هر زمان ديگري روحانيت در مخاطرهي مسائل خلاف تهذيب است. اسباب براي اينکه ما از مسير تهذيب خارج شويم زياد شده و خيلي آسان شده است.
چطور ما اين نفس خودمان را کنترل کنيم؟ چطور ما خودمان را حفظ کنيم؟ ما ميخواهيم با يک قلب سليم و با يک قلب پاک اين امانت را حفظ کنيم. اين امانت را هر کسي که نميتواند حفظ کند، بايد يک قلب پاک و يک قلب سليم باشد.
لذا اين «دين» يک امانتي است که براي حفظش نياز به علم و تقواست. اين خيلي روشن است. ما گاهي اوقات علم و تقوا را جنبهي شخصي ميدهيم ميگوئيم علم پيدا کنيم، به مرحلهي اجتهاد برسيم، تقوا هم پيدا کنيم، بشويم سيد بحر العلوم، يا بزرگي ديگر. در حالي که اين علم و تقوا در درجهي اول، مربوط به حفظ اين امانتي است که در اختيار ماست.
ممکن است کسي بگويد من با اين ديد وارد حوزه ميشوم که در بيرون خودم فاسد نشوم. يعني هدف فقط، حفظ خودم هست. اين را چطور حل کنيم؟
عرض ميکنيم اين غلط است که انسان هدفش فقط، حفظ خودش باشد. اگر انسان بگويد که من فقط ميخواهم خودم را حفظ کنم و کاري به ديگران ندارم غلط است. در عين اينکه انسان اگر بخواهد ديگران را هم بسازد، بايد خودسازي هم بکند. اين امر روشني است.
من ميخواهم عرض کنم ما اگر به اين مسئله توجه داشته باشيم، ما ميخواهيم امانتدار دين باشيم، براي حفظ اين امانت اين دو شرط لازم است؛ «علم» و «تقوا».
اين فکر غلط است که انسان علم را براي خودش بخواهد، کاري نداشته باشد به اينکه بخواهد اين را به ديگران نشر بدهد. اين در روايات ما فراوان آمده، «زکاة العلم نشره». از طرف ديگر فقط به فکر تهذيب خودش باشد، حالا جامعه دارد به سمت انحراف و فساد ميرود، چه برنامههايي براي به انحراف کشاندن جوانها هست، را بگويد کار ندارم. اين غلط است.
شما ببينيد در قرآن کريم خداي تبارک و تعالي ميفرمايد ما انبياء را فرستاديم و کتب را هم فرستاديم و دستورات را داديم براي چي؟ «أَن أَقيمُوا الدِّينَ». إقامهي دين يعني چه؟ يعني اين دين با همهي ابعادش در جامعه پياده شود. من به فکر اعتقادات جوانها باشم، به فکر اخلاق جوانها باشد، به فکر حتّي مسائل معيشتيشان باشيم.
بنابراين اين جهات را توجه داشته باشيد که ما امروز اين امانت دين را بايد با دو سلاح علم و عمل، علم و تقوا حفظ کنيم. مخصوصاً که اين وظيفهي حراست از انقلاب هم امروز کنار اين وظايف اصيل روحانيت قرار گرفته است، که يک روحاني واقعاً بايد نسبت به انقلاب حساس باشد. به موقع وظيفهي خودش را انجام دهد، درست وظيفهي خودش را انجام دهد، با تدبير وظيفهاش را انجام دهد.
همانطور که در مسئلهي دين ما موظفيم که مردم را متدين نگه داريم. اين حرفهاي غلطي که اين روزها ميزنند که ما به اعمال افراد چکار داريم؟ اينها برخلاف دين ماست. بر حسب آيات قرآن، اقامهي دين وظيفهي اصلي رسول اکرم(ص) و أنبياء است. اين اقتضا ميکند که يک طلبه دين را بشناسد، به دنبال اقامهي دين باشد.
امروز اين دين در قالب يک نظام درآمده، نبايد کسي توهم کند که دين يک چيزي است و نظام اسلامي چيز ديگري است. ما نظام اسلامي بدون دين را اصلاً نميخواهيم. اين نظام تجلّي اين دين در زمان معاصر است.
البته بحث اشخاص و اينکه يک مسئولي بيايد و برود و اشتباهاتي کند اينها را کار نداريم، بلکه اساس نظام مبتني بر دين است. يک روحاني بايد نسبت به اين مسئله هم حساسيت داشته باشد.
امروز اين نظام به يک نحوي بروز دين ماست، بروز مکتب اهلبيت(عليهم السلام) است.
من يک نکتهاي را عرض کنم؛ در آستانه ايام شهادت حضرت فاطمه(سلام الله عليها) و فاطميه هستيم و واقعاً تأکيدي که مراجع بزرگوار ما داشتهاند و دارند مخصوصاً والد ما(رضوان الله تعالي عليه) اينکه نسبت به فاطميه بسيار حساس باشيد.
اين حقايقي که وجود دارد را هيچ کس، نه امام(رضوان الله عليه) و نه رهبري معظم انقلاب، نه مراجع نميگويند که اينها از بين برود يا ناديده گرفته شود. مسئلهي امامت و دفاع فاطمه زهرا(سلام الله عليها) از امامت يک حقيقت تاريخي است و اينکه اين حضرت جان خودش را براي امامت دارد، اين مسلم است و قابل ترديد نيست.
اين هم يکي از جهاتي است که ما بايد در زمان حاضر به آن توجه داشته باشيم و مردم را بيشتر تشويق کنيم به روضهي در ايام فاطميه، شرکت در مجالس. منتهي در مجالس هم مطالب خيلي متقن و محکم گفته شود که إن شاء الله مؤثر واقع شود.
من اميدوارم که خدا همهي ما و شما را از علماي عاملين و عارف به حلال و حرام، از علمايي که واقعاً بتوانيم مسئوليتي که بر دوش ما گذاشته شده، که شناخت اسلام، حفظ اسلام، پياده کردن اسلام هست، إن شاءالله خداوند همهي ما را از اينها قرار بدهد و عمر ما و وجود ما را صرف براي اسلام و مسلمين بفرمايد إن شاء الله.
والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته