سخنرانی آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) در مراسم يادواره هفته دفاع مقدس 10ـ7ـ94
۱۰ مهر ۱۳۹۴
۱۸:۱۸
۲,۹۶۵
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بسم الله الرَّحمن الرَّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و صلّی الله علی سیّدنا و نبینا أبی القاسم محمد
و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی أعدائهم أجمعین
«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِينا»
عيد غدير عید بزرگ مسلمانان و افضل اعیاد اسلام را به محضر شما برادران و خواهران و همهی مسلمانان و شیعیان تبریک عرض میکنم.الحمدلله ربّ العالمین و صلّی الله علی سیّدنا و نبینا أبی القاسم محمد
و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی أعدائهم أجمعین
«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِينا»
هفتهی دفاع مقدس، این دفاعی که برگ زرّین انقلاب ما و الگویی برای نسلهای آیندهی این انقلاب هست را گرامی میداریم و یاد شهدای بزرگ دفاع مقدس، شهدای انقلاب و شهدای روحانیت و امام شهدا را گرامی میداریم.
انقلاب ما پرتوی از غدیر است. در ریشهیابی آغاز این انقلاب و اينکه از کجا آغاز شد آیا از عاشورا آغاز شد یا از غدیر نشأت گرفت؟ با تحلیل دقیق میتوان گفت ریشهی انقلاب ما در غدیر است.
امام(رضوان الله تعالی علیه) غدیر و حقیقت غدیر را شناخت. غدیر فقط مجرّد تعيين جانشين براي رسول خدا نبود و وصایت امیرالمؤمنین و یازده امام دیگر نبود، غدیر؛ اکمال دین بود. معنای اکمال دین این نبود که به یک بخشی از دین جزء دیگری اضافه شد. به قول ما بگوئیم تا الان اسلام نُه جزء بود و یک جزء دیگر به آن اضافه شد و دین تکمیل گرديد. همهی حرفها، همهی رازها در همین جاست.
معنای اکمال دین؛ اضافهی یک دستور دیگر، اضافهی یک حقیقت دیگر در کنار سایر دستورات و در کنار سایر حقایق و معارف نبود. معنای إکمال دین این بود آنچه تا به حال رسول خدا(ص) در طول 23 سال از عقاید، اخلاق، احکام و معارف بیان کرد تکمیل هر کدام از آنها به این امر ولایت بود.
إکمال دین یعنی روزی که نماز، هویّت خود را پیدا کرد، روزه و حج و جهاد، هویّت خود را پیدا کرد، روزی که حقیقت قرآن تجلی پیدا کرد.
این معنا با آنچه تا به حال در ذهن من و شما بوده فرق ميکند.
امام خميني(رضوان الله تعالی علیه) جملهی بسیار عمیقی دارد و من قبل از امام در کلام هیچ کسی از بزرگان دین و بزرگان شیعه ندیدم، فرمود «معنای غدیر حکومت اسلام است، حکومت دین است».
یهود وقتی مسئلهی وجوب نماز، روزه، حج و جهاد مطرح شد احساس ضعف نکردند مأیوس نشدند، اما چه بود که با غدیر آيه «الیوم یئس الذین کفروا» نازل شد؟! برای اینکه یهود دیدند این دین به همراه خودش حکومت دارد، این دين تا أبد به مردم میگوید نباید یهود و نصارا را سرپرست خودتان قرار دهید. این صریح آیات قرآن است که خدای تبارک و تعالی میفرماید یهود و نصارا نباید ولی مؤمنین و حاکم بر مسلمانها قرار بگیرند «إنّما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا»؛ فقط ولی شما، حاکم بر شما، سرپرست شما؛ خدا و رسولش و أئمهی أطهار(ع) هستند.
پیام غدیر حکومت بود. کفار و مشرکین و یهود دیدند در دین موسی و عیسی و سایر ادیان، وصایت بود، ولی بحث حکومت نبود، بحث «ولیّ کلِّ مؤمنٍ إلی یوم القیامة» در آن نبود. این دین اسلام است که برای بشریت حاکم معین میکند. این حقیقت غدیر است. لذا از همان زمان گفتند بايد حادثهی غدیر را تخطئه کنیم و در آن تردید ایجاد کنیم. در حالی که متواترترین احادیث حدیث غدیر است.
ابن عقده که از بزرگان اهلسنت در همان قرون اولیه است در کتاب حدیث الولایة، مينويسد حدیث غدیر را 105 نفر از صحابه رسول خدا نقل کردند، این حدیث میشود حدیث متواتر. حالا وارد این بحث نميشوم که یهود دشمنی خودش را بعد از اینکه دید اسلام حکومت دارد چطور آغاز کرد، فرقههایی را در اسلام به وجود آورد در کتابهای حدیثی مسلمین احادیثی را وارد کرد که خود این یک بحث مفصلی دارد.
عرض میکنم انقلاب ما ریشه در فهم دقیق امام(رضوان الله تعالی علیه) از غدیر دارد، که فرمود معناي غدیر این نیست که شیعه فقط باید در قلبش محبت امیرالمؤمنین و اولاد او را داشته باشد، شیعه آن است که «حربٌ لمن حاربکم و سلم لمن سالمکم» و این یعنی حکومت ائمه، این یعنی تعيين امیرالمؤمنین و اولاد او به عنوان سرپرست و حاکم مردم.
الگوی اساسی دفاع مقدس، دستورات امیرالمؤمنین(علیهالسّلام) در نهج البلاغه بود. شما سخنان حکامی که قبل و بعد از امیرالمؤمنین آمدند و به نام خلیفه رسول خدا بر مردم حکومت کردند را ببینید. آيا راجع به جهاد و دفاع حرفی میبینید؟ هرگز. در کلام خلیفه اول، دوم و حکام اموی بحثی از دفاع از دین، بحثی از جهاد نیست، اما ببینید نهج البلاغه چه کرد؟
فراموش نمیکنم ما طلبهها در ایام دفاع مقدس مهمترین کتابی که برای رزمندگان عزیز استفاده میکردیم کلمات امیرالمؤمنین(علیه السلام) در نهج البلاغه در مورد جهاد در راه خدا بود. دفاع ما یک هویت علوی و کتاب دفاع ما علاوه بر قرآن نهج البلاغهی امیرالمؤمنین(ع) بود. انسان وقتی در جبههها این کلمات امیرالمؤمنین را در نهج البلاغه، براي رزمندهها میخواند، یک روحیهی عجیبی را ایجاد میکرد، چون از یک قلب پاک و صدق و یک علمی که متصل به علم مطلق بود برآمده بود، «إن الجهاد بابٌ من أبواب الجنة فتحه الله لخاصة أولیائه»، باب جهاد را برای هر کسی باز نکرد، هر کسی را در این میدان راه نداد، فقط براي اولیاء خاص خودش. واقعاً ما که هستیم که بخواهیم راجع به این شهدای عزیز حرف بزنیم؟ لااقل من خودم خیلی احساس حقارت میکنم، خجالت میکشم بخواهم راجع به اینها حرف بزنم. باید این حرفهای امیرالمؤمنین(ع) را مطرح کرد، اینها خواص از اولیاء خدا هستند.
این جملات امير المؤمنين در جبههها، به رزمندهها روحیه میداد، کسانی که میخواهند در مورد جهاد و دستورات خدای تبارک و تعالی در میدان جنگ را ببینند یکی از منابع مهم ما نهج البلاغهی امیرالمؤمنین است.
کلامی را از امیرالمؤمنین به مناسبت اين ایام عرض کنم. ایامی که نظام اسلامی با تمام ابرقدرتهای دنیا هماوردي کرده است، ایامی که مسائل هستهای مطرح است و بر حسب ظاهر با تلاشهای فرزندان و مسئولین این نظام به یک نتايجي رسیده، که البته هنوز باید قضاوت نهایی را به آینده سپرد.
وقتی رهبریِ معظم انقلاب فرمودند مراقب نفوذ دشمن باشید، مبادا این توافق برای این باشد که آنها بخواهند باب نفوذ به حقیقت انقلاب ما را پیدا کنند، دیدم اميرالمؤمنين(ع) در نهج البلاغه در نامه 53 فرمودهاند: «لَا تَدْفَعَنَّ صُلْحاً دَعَاكَ إِلَيْهِ عَدُوُّكَ و لِلّهِ فِيهِ رِضًا»، اگر دشمن به شما پیشنهاد صلح و توافق داد، اگر دیدید رضای خدا در آن هست بپذیرید، «فَإِنَّ فِي الصُّلْحِ دَعَةً لِجُنُودِكَ وَ رَاحَةً مِنْ هُمُومِكَ وَ أَمْناً لِبِلَادِكَ» صلح آثاری دارد؛ همّ و غمها از بین میرود، کشتارها کم میشود و امنیت در بلاد به وجود میآید، «وَ لَكِنِ الْحَذَرَ كُلَّ الْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّكَ بَعْدَ صُلْحِهِ فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّمَا قَارَبَ لِيَتَغَفَّل» فرمود مراقب باشید، بیدار و هوشیار باشید از همین دشمن بعد از صلحی که با شما میکند، دشمن گاهی نزدیک میشود تا اینکه شما غافل شوید، خودش را به غفلت میزند، تغافل میکند، «فَخُذْ بِالْحَزْم» امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر میفرماید: آیندهنگر و دوراندیش باش.
این توجهی که رهبری معظم انقلاب دادند واقعاً کشف از بیداری، هوشیاری و توجه عمیق ایشان دارد. حالا مسئولين بايد این توافق را بررسی کنند ببینند آیا به مصلحت هست یا نیست؟ ولی آنچه مهم است این است که رزمندگان و فرزندان انقلاب ما اولاً نبايد احساس کنند که تمام زحمات گذشته و مخالفتهایی که با آمریکا شده تمام شد، هرگز.
باز به فرمایش رهبري مقابلهی با استکبار تازه آغاز شده و تمام شدنی نیست. اصلاً مگر جریان حقّ و باطل میتوانند به یک نقطهی توافق برسند یا باید حق باطل شود و یا باطل حق شود، مادامی که حق و باطل هست این جنگ و نزاع وجود دارد. «َفَخُذْ بِالْحَزْمِ وَ اتَّهِمْ فِي ذَلِكَ حُسْنَ الظَّن»؛ فرمود مبادا به دشمن حسن ظن داشته باشی.
همین نکاتی که ایشان مکرر فرمودند که لبخند دشمن را نباید دلیل بر این گرفت که او ما را بر حق میداند و ما حسن ظنّ به او داشته باشیم.
عرض من این است؛ کدام کتاب، کدام دستور از کدام حاکم در طول تاریخ داریم که راجع به جنگ اینقدر دقیق و عمیق بيان شده است؟
شخصی بعد از جنگ جمل به امیرالمؤمنین(ع) عرض کرد من برادری داشتم که از دنیا رفت، خیلی علاقه داشت در جنگ جمل در کنار شما باشد و با دشمنان شما بجنگد. حضرت فرمود: «أَ هَوَى أَخِيكَ مَعَنَا»؛ واقعاً دوست داشت با ما باشد، عرض کرد: «نَعَمْ قَالَ فَقَدْ شَهِدَنَا و لَقَدْ شَهِدَنَا فِي عَسْكَرِنَا هَذَا أَقْوَامٌ فِي أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاء»؛ فرمود در این جنگ جملی کسانی که هنوز به دنیا نیامدهاند و در أصلاب رجال و رحمهای زنان قرار دارند، اینها هم در این جنگ ما سهم دارند، «سَيَرْعَفُ بِهِمُ الزَّمَانُ وَ يَقْوَى بِهِمُ الْإِيمَان»؛ روزی زمانه اینها را از پشت اصلاب پدران و ارحام مادرانشان بیرون میآورد و به دست اینها ایمان قوی میشود.
شهدای ما از مصادیق همین افرادی هستند که امیرالمؤمنین(ع) آن زمان فرمود. شهدای ما کسانی که واقعاً برای اسلام دفاع کرده و جان خودشان را سپر کردند، اینها نه فقط در دفاع مقدس سهم دارند بلکه طبق بيان امیرالمؤمنین(ع) در تمام جنگهای صدر اسلام، در عاشورا و تا زمان ما در جبههی حق اینها سهم دارند اين چه عظمتی است؟
خانوادههای محترم شهدا، مبادا یک وقت کسی وسوسه کند که اثر خون شهید شما چی شد؟ ارزش کار شهداي شما با ديدن دو آدم فاسد يا چند مسئول خلافکار قابل مقایسه نیست. اگر امروز این کشور مقتدر است، اگر امروز رهبری معظم مقتدرانه یک نهیب کوچک میزند و عربستان و آلسعود خود را کنار میکشند. این اقتدار به برکت خون شهداست، به برکت مردمی است که پای این انقلاب در همهی صحنهها ایستادهاند.
درست است امروز قدرت نظامی ما بحمدالله بسیار قوی شده، ولی همین صلابت، در همان اوایل جنگ، آن زمانی که دولت موقت هواپیماهای جنگي خريداري شده ما را برگرداند و قراردادهایش را لغو کرد و ارتش ما به حسب ظاهر خیلی ضعیف شد، امام امت ما به همین صلابت صحبت میکرد، چون متکی بر ایمان است، متکی بر قرآن و نهج البلاغه است، متکی بر غدیر است.
راه انقلاب یک راهی است که از غدیر آغاز شد، انقلاب ما نشأت گرفته از غدیر است لذا ما باید غدیر را درست بشناسیم، اگر کسی غدیر را نشناسد نميتواند انقلاب و دفاع مقدس را بشناسد.
یکی از ارزشها و آثار دفاع مقدس؛ نهادینه کردن حکومت اسلامی بود. از هر رزمندهای که ميپرسيدند چه کسی گفته جبهه بيايي محکم ميگفت امام. براي همين امام(ره) میفرمود وصیتنامههای اینها را بخوانید یعنی ببینید رزمندهها چه فهمی از دین پیدا کردند، من و امثال من و نسلهای بعد اینها را یاد بگیرند، فهمیدند اسلام بدون حکومت معنا ندارد، معناي اسلام بدون حکومت این است که غدير و عاشورا دیگر اثر خودش را نداشته باشد.
خدا را شاکریم در زمانهای هستیم که به برکت غدیر این انقلاب تحقق پیدا کرد، به برکت غدیر عظمت اسلام، عظمت مکتب اهلبیت(علیهم السلام) را میبینیم و روز به روز بر اقتدار این کشور و نظام افزوده میشود.
خدایا ما را هر چه بیشتر به معارف خودت آشناتر بفرما.
خدایا مسئولین و خدمتگذاران نظام، رهبری معظم انقلاب و مردمی را که پای این نظام ایستادند مورد تأیید بیشتر قرار بده.
امام زمان ما را که امروز حاکم واقعی اوست و ولایت فقیه بهجهت اينکه پرتویی از حقیقت اوست برای ما حجّیت دارد، خدایا امام زمان را از همهی ما راضی و خشنود بفرما.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته