بيانات حضرت آيت الله فاضل لنکراني(مدظله العالی) پيرامون شخصيت حضرت فاطمه(س) در درس خارج فقه (یکشنبه94/12/2)
۰۳ اسفند ۱۳۹۴
۱۹:۲۴
۴,۰۲۹
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
چون در ایام فاطمیه اول قرار گرفتهايم و فردا هم مصادف با سیزدهم جمادی الاولی است که بنابر یک نقل روز شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) است، در ابتدای بحث چند جمله عرض میکنم.
بايد بدانيم هویّت و حقیقت شیعه، استمرار و بقاء آن مرهون حضرت زهرا(سلام الله علیها) است.
هرچند ائمه ما(علیهم السلام) اولاد این حضرت هستند و مسئله امامت ائمه طاهرین(علیهم السلام) هم که مسئلهی بسيار مهمی است از اصول دین ما است، ولی شناخت حضرت زهرا(سلام الله علیها) و آگاهی بر ابعاد وجودی آن حضرت، خود یک میدان بسیار وسیع است که انتهایی ندارد.
لذا ما باید حضرت زهرا(سلام الله علیها) را بیشتر بشناسیم. این ایام که مجالس عزاداری برپاست، در کنار بيان ظلمها و مصیبتهای بزرگی که بر حضرت وارد شده، تلاش کنيم مقام حضرت را بیشتر بشناسیم.
در کتاب بحار الانوار جلد 43 که عمده مطالباش مربوط به حضرت زهرا(سلام الله علیها) است، روایاتی وجود دارد که با خواندن آن انسان از شخصيت و عظمت این بانوي بزرگ جهان آفرينش مبهوت میماند.
در یک روایت به نقل از رسول خدا(ص) ميفرمايد:
قال رسول الله(ص): «مَعَاشِرَ النَّاسِ تَدْرُونَ لِمَا خُلِقَتْ فَاطِمَةُ قَالُوا اللهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَمُ قَالَ خُلِقَتْ فَاطِمَةُ حَوْرَاءَ إِنْسِيَّةً لَا إِنْسِيَّةً»؛ اهميت این مطلب چنان بوده که پيامبر ابتدا به ساکن بدون آنکه کسي از ايشان سوال کرده باشد خطاب به مردم ميفرمايد ميدانيد کيفيت خلقت اين بانو چگونه بوده است؟ گفتند: ما نمیدانیم خدا و رسول خدا آگاه به آن است، فرمود فاطمهی زهرا(سلام الله علیها) فقط بهصورت یک انسیه خلق نشده، بلکه مرکب از حورا و انسیه است یعنی کيفيت خلقت حضرت با سایر انسانها فرق دارد، خلقت آنها تمحض در شکل انساني دارد اما شاکله آن حضرت مرکب است از شاکله انساني و حورايي.
سپس میفرماید «خُلِقَتْ مِنْ عَرَقِ جَبْرَئِيلَ وَ مِنْ زَغَبِهِ»، فاطمه از عرق و پر جبرئیل آفريده شده. زغب، پرهای ریزی است که در بدن جوجه وجود دارد. آنها ميگويند «يَا رَسُولَ اللهِ إشتَكَلَ ذَلِكَ عَلَيْنَا» اين مطلب برای ما مشکل شد، شما دو مطلب فرموديد خلقت فاطمه حوراء انسیة است نه فقط انسیة، همچنين از عرق و پر جبرئیل آفريده شده. اي رسول خدا درک اين مسئله خیلی مشکل است قضیه چیست؟
فرمود الآن قضیه را به شما خبر میدهم! «أَهْدَى إِلَيَّ رَبِّي تُفَّاحَةً مِنَ الْجَنَّةِ» خدای تبارک و تعالی سیبی را از بهشت به من اهدا فرمود «أَتَانِي بِهَا جَبْرَئِيلُ(ع) فَضَمَّهَا إِلَى صَدْرِهِ» جبرئیل این سیب را به صدر (سینه) خودش چسباند و براي من آورد «فَعَرِقَ جَبْرَئِيلُ[ع] وَ عَرِقَتِ التُّفَّاحَةُ» جبرئیل عرق کرد و قطراتی هم بر این سیب قرار گرفت بود. «فَصَارَ عَرَقُهُمَا شَيْئاً وَاحِداً» عرق هر دو یکی شد.
توجه کنيد به کيفيت آوردن اين سيب توسط جبرئیل، یعنی این سیب را به صورت یک شیء معمولی نیاورد و در دست حضرت قرار نداد. نوعاً انسان تحفهی بزرگی را که برایش احترام قائل است به سینهاش میچسباند.
«ثُمَّ قَالَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُهُ قُلْتُ وَ عَلَيْكَ السَّلَامُ يَا جَبْرَئِيلُ فَقَالَ إِنَّ اللهَ أَهْدَى إِلَيْكَ تُفَّاحَةً مِنَ الْجَنَّةِ» جبرئيل آمد و با عرض سلام و درخواست رحمت و برکات خداوند بر رسول خدا گفت: خدای تبارک و تعالی سیبی را از بهشت برای شما اهدا کرده است.
«فَأَخَذْتُهَا فَقَبَّلْتُهَا وَ وَضَعْتُهَا عَلَى عَيْنِي وَ ضَمَمْتُهَا إِلَى صَدْرِي» اين عبارت ميرساند که چقدر جبرئیل براي این سیب تکریم و احترام قائل شده است. چون به عنوان یک غذای معمولی و یا بهشتی که از عالم بالا میآید، نبود. غذای بهشتی برای مریم(سلام الله علیها) يا برخي ديگر از اولياء هم آمد! ولی بدين صورت نبوده که جبرئيل آنرا بگيرد و ببوسد و بر چشم خود قرار دهد و بر سينه بچسباند.
«ثُمَّ قَالَ يَا مُحَمَّدُ كُلْهَا» جبرئیل عرض کرد یا رسول الله این سیب را ميل کن.
«قُلْتُ يَا حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ هَدِيَّةُ رَبِّي تُؤْكَلُ» پیامبر ميفرمايد: آيا هديه پروردگارم را بخورم؟ این هدیهی خدای تبارک و تعالی به من است و هدیه را باید حفظ کرد و نباید آن را بخورم «قَالَ نَعَمْ قَدْ أُمِرْتَ بِأَكْلِهَا» اما جبرئيل ميگويد شما مأمور به خوردن اين هديه هستيد.
تا اینجا ببینید چه نکات خوبی در روایت بود. باز پیامبر میفرماید «فَأَفْلَقْتُهَا فَرَأَيْتُ مِنْهَا نُوراً سَاطِعاً فَفَرِعْتُ مِنْ ذَلِكَ النُّورِ» سیب را که دو قسمت کردم نوري از آن ساطع شد. عجیب این است که پيامبر خدا که عقل اول است و بعد از خداي تبارک و تعالي نوري فوق او وجود ندارد ميفرمايد از این نور وحشت کردم، یعنی اینقدر نور درون آن سيب عظمت داشت، که حضرت را به وحشت افکند. از این نور و از این سیب بنا هست فاطمهی زهرا(سلام الله علیها) به دنیا بیاید.
جبرئیل عرض کرد «قَالَ كُلْ فَإِنَّ ذَلِكَ نُورُ الْمَنْصُورَةِ فَاطِمَةَ» سيب را بخور که در این سیب نور فاطمه منصوره است «قُلْتُ يَا جَبْرَئِيلُ وَ مَنِ الْمَنْصُورَةُ قَالَ جَارِيَةٌ تَخْرُجُ مِنْ صُلْبِكَ وَ اسْمُهَا فِي السَّمَاءِ الْمَنْصُورَةُ وَ فِي الْأَرْض فَاطِمَةُ» پرسيدم منصوره کيست؟ جبرئيل گفت: دختري است که از صلب شما خارج ميشود و نام او در آسمان منصوره و در زمين فاطمه است.
پيامبر پرسيد چرا در آسمان به او منصوره و در زمین فاطمه میگویند؟ در اين روايت علت اینکه در آسمان به او منصوره میگویند را ذکر نکرده، ولی در روایات دیگر ذکر شده، اينجا فقط میفرمایند «قَالَ سُمِّيَتْ فَاطِمَةَ فِي الْأَرْضِ لِأَنَّها فَطَمَتْ شِيعَتَهَا مِنَ النَّارِ وَ فُطِمُوا أَعْدَاؤُهَا عَنْ حُبِّهَا وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللهِ فِي كِتَابِهِ وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللهِ بِنَصْرِ فَاطِمَةَ(ع)» فاطمه ناميده شد چون شیعیان خود را از آتش جدا میکند و دشمنان وي از محبتش جدا ميشوند.
این نکتهی بسيار مهمی است که دشمنان حضرت از حبّ حضرت جدا و محروم شدهاند یعنی دشمنان هیچ وقت نمیتوانند حبّ فاطمه زهرا را در درون خودشان ایجاد کنند.
براساس اين روايت اين حرف غلطي است که کسي بگويد فاطمه زهرا هم یک زنی مثل سایر زنها بوده، محبت و حب نسبت به فاطمه زهرا با وجود این مقامهايي که نزد خدا دارد، و با وجود چنین خلقت نورانی که دارد غير از حبّي است که ما نسبت به افراد معمولي داريم. حبّ رسول خدا به آن حضرت هم بر همین اساس بود، اینکه فاطمه را میبوسید و میبویید و میفرمود من بوی بهشت را از زهرا استشمام میکنم به همين جهت بود. لذا چنين حبّي مراد است.
تأکید بنده بر این است که این حب را در خودمان زیاد کنیم. این عظمت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را روز به روز بیشتر در فکر و ذهنمان قرار دهیم. هر سال که میگذرد فاطمیه را باشکوهتر برگزار کنیم، خانوادههای خود و نسل امروز را نسبت به مقامهاي والاي آن حضرت بیشتر آگاه کنیم.
بحث از اين نيست که یک عده براي انکار مصائب وارده بر حضرت اشکالات احمقانهای مطرح و ميگويند آن زمان مثلاً درب بوده یا نبوده؟! بحث، فوق این حرفهاست، فاطمه زهرا(سلام الله علیها) یک موجود و مخلوقی این چنینی است که از خلقتش گرفته تا ديگر مناقب و فضائلاش با تمام انسانها تفاوت دارد. مگر میشود یک مسلمان به این موجود توجه پیدا نکند؟ مگر میشود شیعه نسبت به فاطمه زهرا(سلام الله علیها) بیتفاوت باشد، یک چنین وجود بينظيري بعد از رحلت پدرش چه مدت عمر کرد؟ جامعه اسلامی بعد از رسول خدا با چنین وجود گرانمايهاي چه کرد که ظرف مدت کوتاهی به شهادت رسيد؟ اين مصائب وارده بر بيبي دو عالم مسئلهی مسلمی است.
من در سالهای گذشته هم گفتهام. باید «فاطمه شناسی» یکی از درسهای حوزه باشد، هر طلبهای که در حوزه اشتغال به تحصيل دارد بايد اطلاعاتش درباره حضرت زهرا قوی باشد، وقتی ميشنود حضرت زهرا معصوم بوده و مقام عصمت دارد تردید نکند و برایش جای سؤال نباشد! از مقامات علمی حضرت زهرا و تسلطی که بر قرآن داشته آگاه باشد.
شما ببینید در خطبهای که حضرت در مسجد قرائت کردند، چه مقدار به آيات قرآن استدلال فرمودند، آن هم یک زنی که چند روز از رحلت پدرش گذشته و مصیبت زده است. مگر میشود یک فرد عادی اینقدر به آیات قرآن در یک خطبه تمسک کند؟! اینها همه به خاطر خلقت نوری ايشان است. حالا روایات ديگري در مورد کیفیت علم حضرت زهرا و چگونگي ارتباط ايشان با ماورای این عالم و ازدیاد علمشان، محدثه بودن و مصحف حضرت وجود دارد که باید آنها را خوب بدانیم و نباید از کنارش بگذریم.
این ایام فاطمیه ایامی است که ما اگر بخواهیم به خدا نزدیک شویم با شناخت حضرت زهرا میسر خواهد بود، تقرب به خدا بدون اعتراف به مقام حضرت زهرا ممکن نیست. این یک مطلبی است که برای ما اظهر از شمس است، تقرب به خدا بدون شناخت این بانو امکان ندارد، باید عزاداریها مفصلتر از گذشته باشد و نباید در عزاداری فاطمیه چیزی کم شود، اگر شیعه بخواهد بماند و رشد کند باید این عزاداریها مفصلتر برگزار شود، ما یک چنین شخصیتی را از دست دادیم، چه ظلمهایی بر این شخصیت عظيم شده که اصلاً قابل انکار نیست.
این جهتی است که خواستم در اول بحث امروز عرض کنم که باید بیشتر توجه کنیم، مناسب است در این ایام انسان گاهی اوقات همین کتاب بحار را بردارد و روایات آن را مرور کند، خصوصاً روایاتی که درباره حضرت زهرا(سلام الله علیها) است. إن شاء الله که همه ما مشمول شفاعت آن حضرت قرار بگیريم.
اهم مطالب:
1ـ هویّت و حقیقت شیعه، استمرار و بقاء آن مرهون حضرت زهرا(سلام الله علیها) است.
2ـ تقرّب به خدا بدون شناخت و اعتراف به مقام حضرت زهرا(سلام الله عليها) ممکن نيست.
3ـ اگر شيعه بخواهد بماند و رشد کند، بايد اين عزاداريها مفصلتر برگزار شود.
4ـ ظلمهايي که بر اين شخصيت عظيم شده قابل انکار نيست.