سخنرانی حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) در مراسم جشن عمامه گذاری طلاب حوزه علمیه هشتگرد ـ 22 / 2 /95
۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵
۱۸:۵۶
۴,۵۸۵
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
به مناسبت میلاد با سعادت حضرت ابوالفضلالعباس(ع)، مراسم عمامهگذاری طلاب مدرسه علمیه امام جعفرصادق(ع) شهرستان هشتگرد روز چهارشنبه ۲۲ اردیبهشتماه جاری ساعت ۱۰ صبح برگزار شد.
در این مراسم ۴۰ نفر از طلاب این حوزه به دست حضرت آیتالله حاج شيخ محمدجواد فاضل لنکرانی(دامت برکاته)، مشرف و ملبس به لباس مقدس روحانیت شدند.
معظم له در اين مراسم بياناتي پيرامون اهميت ويژه اين لباس و تذکرات ديگري ايراد فرمودند.
متن کامل بيانات ايشان بدين شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین
و الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا و حبیب قلوبنا ابیالقاسم محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین
«هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْباب»
مناسبتهای این ایام، ولادت با سعادت اباعبدالله الحسین، امام سجاد و حضرت ابوالفضل(علیهم السلام) و همچنین روز پاسدار را گرامی میداریم و امید ما به ظهور حضرت مهدی موعود(عجل الله تعالي فرجه الشريف) است که ولادت با سعادت آن حضرت را هم گرامی میداریم.و الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا و حبیب قلوبنا ابیالقاسم محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین
«هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْباب»
توفیقی برای بنده حاصل شد که در این مدرسه مبارکه امام صادق(علیه السلام) به دعوت امام جمعهی محترم حضرت حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای ناطقی که از ائمه جمعه موفق کشور و از روحانیون خدمتگزار و مؤثر و بسیار جدی هستند، در جمع شما فضلا و طلاب بزرگوار مسئولین محترم، خانوادههای معظم شهدا و برخی از مردم عزیز این شهر حضور پیدا کنم. هدف اصلي جلسه؛ معمم شدن جمعی از طلاب عزیز و ارزشمند اين حوزه مبارکه است.
خدای تبارک و تعالی میفرماید «هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ»، دو گروه در جامعه وجود دارند گروه عالم و گروه غیر عالم. گروه عالم دنبال دست يافتن به حقیقت علم هستند، اما گروه ديگر کساني هستند که بر جهل خودشان باقی ماندهاند، و در صدد کسب علم نيستند.
ادامه آیه میفرماید «إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْباب»، اين صاحبان عقل هستند که تفاوت بين اين دو گروه را میفهمند.
یعنی اگر ما عقل را به میدان آوردیم، عقل، انسان را به سوی علم و تعلم هدایت میکند، آدم عاقل کسی است که سراغ حکمت و علم میرود.
امام کاظم(علیهالسلام) در روايتي ميفرمايد انسان عاقل برای اینکه علم و حکمت را به دست آورد به مقدار کمي از دنیا قانع میشود. اما آن کسی که سراغ دنيا رفته و خود را به کمی از علم و حکمت قانع میکند عاقل نیست.
در این جمله «إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْباب» نکات زيادي وجود دارد، به قول ما طلبهها این «إِنَّما يَتَذَكَّرُ» تقریباً به منزلهی تعلیل برای ما قبل آیه است، چرا آنهایی که علم تحصیل میکنند با آنهایی که دنبال تحصیل علم نمیروند یکسان و برابر نیستند؟
اينکه در روایات آمده خواب عالم، أفضل از 70 سال عبادت غیر عالم است، ریشه در همین آیه دارد.
قرآن میفرماید اصلاً نمیشود اینها در یک مرتبه قرار گيرند، سراغ عقل هم برویم میگوید نمیشود. اینطور نیست که حالا ائمهی معصومین(علیهم السلام) از باب تشویق بگویند شیعیان ما سراغ علم برويد، «تفکر ساعةٍ خیرٌ من عبادة سبعین ألف سنة یا سبعین سنة»، اینها فقط یک عنوان تشویقی براي ترغيب کسب علم نيست. نه! بر طبق تصريح این آیه اینها در یک مرتبه مساوی نیستند و عقل هم این را ادراک کرده و میگوید اگر از من میپرسی، سراغ علم برو و عمرت را در راه علم قرار بده.
شما امروز ببینید این تأکیدی که رهبری معظم انقلاب از اول رهبری خودشان نسبت به موضوع تولید علم، خلق علم و علم آوری و فنآوری، ميفرمايند براي چيست؟ امروز این قدرتهای سیاسی، اقتصادي و نظامي که در دنیا به وجود آمدهاند ریشهاش در علم است. اینطور نبوده که دنیای استعمار با جهالت و نادانی، با شیطنت محض به این مرتبه رسیده باشند. تمام این مظاهر قدرت سیاسی، اقتصادی، نظامی، ریشهاش به علم برمیگردد. علمی که این همه اسلام روی آن تکیه میکند.
لذا این نکته را عرض کنم که ما طلبهها نبايد با این روایات علم، فقط برخورد تحصیل ثواب را داشته باشیم و بگوئیم برویم دنبال علم که ثواب دارد. آن ثواب در جای خود، أقلّ چیزی است که بر کسب علم مترتب میشود، ما علم را میخواهیم که به وسیلهی آن بتوانیم سعادت خود و جامعه را رقم بزنیم، ما علم را میخواهیم که به وسیلهی آن بتوانیم جامعه بشري را، در مسیر صحیح انسانيت قرار دهیم و از انحرافها و شیطنتها و لغزشها حفظ کنیم. علم خیلی ارزش دارد، هر چه ما از ارزش علم بگوئیم کم است.
بنابراين نباید نگاه تشویقی و توقع مآبانهی ثواب را دربارهی علم بیاوریم. اگر ما ارزش علم را فهمیدیم که حوزههای علمیه یکی از ویژگیهای اصیلش از قدیم الایام تا به حال همين بوده که افراد براي تحصيل علم و فهم کلام خدا و دين او وارد حوزه میشدند نه آنکه بگويند اگر ده بیست سال درس خواندیم چه شغلی و چه مقدار حقوق به ما میدهند، بسیار خطا و جفاست که ما این گوهری را که خدای تبارک و تعالی در اختیارمان قرار داده به پای مدرک و منصب فدا کنیم، حیف است.
بايد ارزش کار خودمان را بدانیم چیست؟ ارزش کار این بوده که اگر یک فقیهی براي فهم مسئلهای یک سال کار میکرد تا بفهمد آیا این واجب است یا مستحب، آنچنان برای او لذت داشته که آنرا با تمام دنیا عوض نميکند و قابل برابری نیست. علم را برای علم دنبال کنیم، اگر علم را برای علم دنبال کنیم به ما عنايت خواهد شد.
گاهی اوقات سؤال میشود آیا امروز در حوزههای علمیهی ما مثل شیخ انصاری و آخوند خراسانی و مرحوم امام وجود دارد یا نه؟ و اگر نیست، چرا؟ بحمدالله -با اختلاف مرتبه- وجود دارد، ولی جواب اصلی این است که شیخ انصاری، علم را برای علم یاد گرفت، اگر این رسائل و مکاسب با این عظمت و عمق محقق شده -که به عقیدهی من هنوز عمق مطالب فقهی و اصولی شیخ انصاری روشن نشده-، شیخ انصاری، با نوشتن یک مکاسب و رسائل اين تحول بزرگ را در علم فقه و اصول ایجاد میکند، چرا؟
حالا مسائل، «مَنْ تَعَلَّمَ لِلَّهِ وَ عَمِلَ لِلَّهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ، دُعِيَ فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ عَظِيماً» و «إنما یَخشَی اللهَ مِن عِبَادِهِ العُلَمَاءُ»، خشیت، خوف از خدا و تهذیب نفس همه سر جای خودش مسلم است، عالم بدون تقوا اصلاً دريچه علم هم برایش باز نمیشود چه رسد به اینکه علمش بخواهد ماندگار شود. اما اگر کسی علم را برای علم دنبال کرد، علم را به عنوان گمشده خود تلقی کرد، علمش نافع خواهد شد. «الحکمة ضالة المؤمن»؛ حکمت، گمشدهی مؤمن است.
در این روايات حکمت به معناي فلسفه و در مقابل فقه و علوم ديگر نیست، بلکه مطلق علم است که گمشدهی انسان مؤمن است. انسان مؤمن باید دنبال علم برود.
آقایان فضلا، طلاب بزرگوار، اساتید محترم، امروز اینقدر مشکلات و سؤالات برای جامعهی بشری وجود دارد که پاسخش بايد از حوزههای علمیه داده شود و در این مبالغه نيست، بلکه الآن در عالم خارج واقعیت دارد. امروز در مسئله امنیت، مسئولین امنیتی کشور با صدها سؤال فقهی مواجهاند که حوزهها باید جواب دهند. در مسائل پزشکی مسئولین پزشکیِ کشور با هزاران سؤال جدید مواجهاند، حتي سؤال از تلقیح مصنوعی و استنساخ و شبيهسازي هم یک مقدار تاریخش گذشته و سؤالاتش قدیمی میشود. هر روز سؤالهاي جدیدی به سوي حوزهها میآید. چه کسی باید پاسخ اینها را بدهد؟
فکر نکنید با يک برنامه درسي به عنوان سطح یک، سطح دو و سه و چهار دوران تحصيل علم شما تمام شد و شما عالم مطلق شدید! خوبیِ مسیر حوزههای ما این است که واقعاً اگر کسی به آن توجه داشته باشد، هر چه پیش رود به عمق جهالت خود و به کثرت مجهولاتش بیشتر پی میبرد. آدمی که از چیزی خبر ندارد یک اجمالی از مطالب در پیش او هست، ولی وقتی وارد میدان شده و پنج تا مطلب را میبیند، به مجهولات خود توجه پيدا ميکند.
لذا این آیه شریفه ما را متوجه میکند که عقل میگوید به سراغ علم برو. به آیات دیگر که خصوصیات اولوا الالباب را بیان میکند و روايات آن توجه بفرمایید.
امام صادق(علیه السلام) ميفرمايد یک آیه در قرآن هست که هم ما و هم دشمنان ما و هم شیعیان ما را نام برده است. عرض کردند کدام آیه است؟ همین آیه را خوانده و فرمودند «الذین یعلمون» ما هستیم، «الذین لا یعلمون» دشمنان ما و «اولوا الالباب» شیعیان ما هستند.
البته میدانید در علم تفسیر از باب جري و تطبيق، به عنوان تطبیق مطرح میشود، مصداق تام و حقیقی عالم؛ ائمهی معصومین(علیهم السلام) هستند، خودشان هم فرمودند اگر علم میخواهید باید به درِ خانهی ما بیائید. ما باید بدانیم در غیر سفرهی اهلبیت، علم وجود ندارد. ممکن است اسمش را علم بگذارند، ممکن است چند تا قاعدهی عرفانی که هیچ ریشهی قرآنی و روایی ندارد اسمش را هم علم بگذاریم، ولی اینها علم نیست، علم منحصر به اخذ از معصومین(علیهم السلام) است که در جاي خودش یک بحث مستقل ميطلبد.
هر چه علم انسان بیشتر شود، خشیت انسان از خدا بیشتر میشود، «إِنَّما يَخْشَى اللهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماء»، هر چه دقت ما در علم بيشتر شود، تهذيب نفس ما بیشتر میشود. اگر طلبه دنبال علم باشد، مسائل تهذیبی و اخلاقی او به راحتی شکل میگیرد، طلبهی فاضل اصلاً فکر گناه نمیکند چه رسد که خدای ناکرده بخواهد فعل گناه انجام دهد. طلبهاي که ضعف علمی داشته باشد سراغ بیتقوایی میرود، این یک امری است که هم قرآنی است و هم روایی و هم تجربه نشان داده است.
شما ببینید در میان بزرگان علمی ما افرادی که اشکالي در مسائل تقوایی داشته باشند، یا نیست و یا خیلی کم است، این همه فقیه در طول تاریخ بوده، اينکه بگوئیم فلان فقیه برجسته لغزش داشته، نداریم، یا خیلی کم است، النادر کالمعدوم.
پس هر چه چهارچوب علمی خود را قوی کنیم، خشیت و ورع و تقوای ما بیشتر میشود.
امیرالمؤمنین(عليهالسلام) میفرماید «إِنَّمَا الْعَالِمُ مَنْ دَعَاهُ عِلْمُهُ إِلَى الْوَرَعِ وَ التُّقَى وَ الزُّهْدِ فِي عَالَمِ الْفَنَاءِ وَ التَّوَلُّهِ بِجَنَّةِ الْمَأْوَى»؛ فرد عالم اصلاً اعتنا به دنیا نمیکند و عاشق جنت المأوي ميشود. اين آدم جاهل است که سراغ دنیاطلبی میرود. اين اثر علم است.
نتیجه این که به اصل تحصيل علم و طلبگي خود بها دهیم و از این شرایطی که در این مدرسه مبارکه فراهم شده و این زحماتی که مسئولین میکشند کاملاً استفاده بفرمایید و خودتان را از جهت علم و تقوا هر چه بیشتر مجهز کنید.
اما نکتهی دوم به مناسبت فرمایشاتی است که همین اواخر رهبری معظم انقلاب راجع به انقلابی بودن و انقلابی ماندن حوزهها بيان فرمودند. این هم یک نکته و بحث بسیار اساسی است.
امروز یک طلبه باید بداند که در قبال مجموعهی بشر مسئوليت دارد و بايد دشمنان بشريت و دشمنان اسلام و دین را بشناسد و توطئههایشان را مورد غفلت قرار ندهد.
اگر یک طلبهای بگوید من در حجرهی خودم، در مدرسه يا محل کار خودم مشغول هستم، به من چه ارتباطی دارد که چه نقشههایی در دنیا عليه اسلام و علیه شیعه طراحی میشود، این فرد مسئولیت خودش و دين را نشناخته است. امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) حوزهی علمیه قم را یک حوزه انقلابی کرد. یکی از ابعاد تحولی که امام در حوزه به وجود آورد همین بُعد انقلابی بودن حوزه است.
امروز حوزه در حدّ اینکه فقط مبیّن احکام باشد نیست، حوزهی امروز حافظ دین، مکتب، اسلام و حافظ شیعه است. بنابراين برای حفظ آن باید ديد چکار باید کنیم؟ توطئههارا بشناسیم، به سهم خود با آن مقابله کنیم، نگوئیم امروز قضایايی که در سوریه و يمن و عراق به وجود آمده به ما چه ارتباطی دارد؟ تمام اینها امروز یک زنجیرهی متصل به هم است و همه ما در برابر آن مسئول هستیم.
اما نکته سوم راجع به عمامه گذاری است؛
ما راجع به عمامه گذاردن روایاتی داریم. اولاً خود این بحث که آيا بین لباس و روح انسان، ارتباطی وجود دارد یا خیر، بحث بسیار جالبی است. در روایات وارد شده اگر لباس نویی را خريديد، آن را در آب قرار دهید و سوره قدر و توحید را بر این آب بخوانید، سپس لباس را با این آب بشویید و بپوشید.
از این روايت انسان میفهمد که بین لباس و روح، بین لباس و فکر، یک ارتباطی وجود دارد. حالا در میان البسه این «عمامه» باز یک خصوصیت ویژهای دارد. یک بیان اين است طلبهای که عمامه میگذارد، نمايانگر اين است که خودش را وقف اسلام میکند و مينماياند که دنیاطلب و دنیا پرست نیستم، میخواهم ببینم امر و دستور خدا چيست، خودم را برای اسلام قرار دهم. به این نکته خیلی توجه داشته باشید.
برای عمامه گذاری باید یک مجموعه مدوّن تنظیم شود، تا طلبهای که میخواهد معمم شود آثار، لوازم و برکاتش را بداند. آقایانی که میخواهند مفتخر به عمامه گذاری شوند، بدانند توفیقات علمي و عباديشان مضاعف میشود.
در روایات آمده کسی که دو رکعت نماز با عمامه بخواند، ثوابش دو برابر است. در روايت ديگري تعبیری دیدم که خیلی عجیب است. تعبیر این بود که رسول خدا(صلي الله عليه وآله) را ديدند که عصا و شمشیری دارند، عمامهای هم بر سر مبارکشان هست. پرسیدند یا رسول الله اینها چیست؟ فرمودند «أما العمامة فسلطان الله عزوجل»؛ یعنی ما با اين عمامه، تحت سلطنت و قیمومیّت خدائیم، هيچ چيز و هیچ کسی بر وجود ما سلطنت ندارد، نه هوا و هوس، نه هیچ قدرتی. هیچ کس بر ما سلطنت ندارد.
این نکته خیلی مهمتر از آن نکتهی وقف براي اسلام و مسلمین است. طلبه باید فقط در تحت سلطنت خدا باشد، برای خدا بگوید، برای خدا بشنود و کار کند. گرفتار این جناحبندیهای سیاسی و حبّ و بغضهای شخصی نشود. البته عمل به اینها خیلی مشکل است، ولی هر وقت میخواهید این عمامه را بر سر شریفتان بگذارید یاد این تعبیر بیفتید که این سلطنت الهی است و ما تحت سلطنت الهی هستیم.
چرا وقتی رسول خدا میخواهد در غدیر خم ولایت بشر را برای بعد از خود به اميرالمؤمنين(ع) اعطا کند عمامهای بر سر مبارک حضرت قرار دادند؟ این یک امر تشریفاتی نیست، امری نیست که بگوئیم اعتبار محض است، بلکه حقیقتش در همین مسئلهی سلطنت الهی است، اینکه یک انسان تحت سلطهی الهی قرار میگیرد.
امیدوارم که این لباس که به تعبیر قرآن؛ لباس تقواست، لباس علم و عزت و دین و شرافت است، إن شاء الله بتوانيم قدر و ارزش آن را بدانیم و حقّش را ادا کنیم.
در خاتمه یادی کنیم از علمای بزرگ شیعه، فقهای بزرگ، علمای این منطقه کسانی که این حوزه علمیه را تأسیس کردند، شهید حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای صبائی و همه شهدای این منطقه و این حوزهی مبارکه، امیدواریم که ما هم بتوانیم راه صحیح، راهی که مورد رضایت الهی است را دنبال کنیم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
اهم مطالب:
1ـ ما علم را میخواهیم که به وسیلهی آن بتوانیم سعادت خود و جامعه را رقم بزنیم، ما علم را میخواهیم که به وسیلهی آن بتوانیم جامعه بشري را، در مسیر صحیح انسانيت قرار بدهیم و از انحرافها و شیطنتها و لغزشها حفظ کنیم.
2ـ ارزش کار این بوده که اگر یک فقیهی براي فهم مسئلهای یک سال کار میکرد تا بفهمد آیا این واجب است یا مستحب؟ آنچنان برای او لذت داشته که آنرا با تمام دنیا عوض نميکند و قابل برابری نیست.
3ـ اگر کسی علم را برای علم دنبال کرد، علم را به عنوان گمشده خود تلقی کرد، علمش نافع خواهد شد «الحکمة ضالة المؤمن».
4ـ خوبیِ مسیر حوزههای ما این است که واقعاً اگر کسی به آن توجه داشته باشد، هر چه پیش رود به عمق جهالت خود و به کثرت مجهولاتش بیشتر پی میبرد.
5ـ مصداق تام و حقیقی عالم ائمهی معصومین(علیهم السلام) هستند، خودشان هم فرمودند اگر علم میخواهید باید به درِ خانهی ما بیائید.
6ـ علمی که انسان را به ناحیهی تقوا هدایت نکند علم نیست و این آدم عالم نیست، خیال میکند عالم است.
7ـ امروز یک طلبه باید بداند که در قبال مجموعهی بشر مسئوليت دارد و بايد دشمنان بشريت و دشمنان اسلام و دین را بشناسد و توطئههایشان را مورد غفلت قرار ندهد.
8 ـ یکی از ابعاد تحولی که امام در حوزه به وجود آورد همین بُعد انقلابی بودن حوزه است. امروز حوزه در حدّ اینکه فقط مبیّن احکام باشد نیست، حوزهی امروز حافظ دین، مکتب، اسلام و حافظ شیعه است.
9ـ طلبه باید فقط در تحت سلطنت خدا باشد، برای خدا بگوید، برای خدا بشنود و کار کند، گرفتار این جناحبندیهای سیاسی و سیاسی و حبّ و بغضهای شخصی نشود، البته عمل به اینها خیلی مشکل است.