بيانات حضرت آيت الله حاج شيخ محمدجواد فاضل لنكراني دامت برکاته در ديدار با مسئولين سازمان پدافند غير عامل
۲۵ مرداد ۱۳۹۰
۱۱:۳۹
۲,۳۰۰
خلاصه خبر :
-
انتصاب ناشایست هم شعبهای از شعوب جور و خیانت است
-
شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع واگذاری مسئولیتها را ساماندهی کند
-
علم اصول، منطق فهم دین
-
جشن میلاد حضرت زهرا(س) و آئین عمامهگذاری در حسینیه دفتر آیت الله فاضل لنکرانی
-
مقاومت؛ تنها راه عزت مسلمین و غلبه بر مستکبرین
-
گزارش دیدار آیت الله فاضل لنکرانی با حضرت آیت الله العظمی سبحانی(دامت برکاته)
بسم الله الرحمن الرحيم الحمدلله رب العالمين، والصلاة والسلام علي سيّدنا و نبيّنا ابي القاسم محمد و علي آله الطيبين الطاهرين المعصومين و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين.
بنده مقدمتاً ايام شهادت فاطمهي زهرا(س)را به محضر امام زمان (عج) كه عزادار واقعي آن حضرت هستند و همهي شيعيان و شما بزرگواران تسليت عرض ميكنم و اميدوارم در اين ايام كه ايام فاطميه است ما هر چه بيشتر به معارف علوي و معارف فاطمي نزديك شويم و با نزديك شدن به اين معارف تقرّب بيشتري به خداي تبارك و تعالي ان شاء الله پيدا كنيم و اميدوارم كه خداوند حشر و نشر ما را در دنيا و آخرت با پيامبر و آل پيامبر عليهم السلام ان شاء الله قرار بدهد.
كلام خود را با بياني از امام هشتم(ع) شروع ميكنم امروز از بركت حكومت اسلامي حقيقت امامت بعد از قرنها تجلّي پيدا كرده است،البته هر چند 32 سال از پيروزي انقلاب عزيز ما گذشته و در طول اين مدت شاهد عزت، استقلال و آثار فراوان و بركات زيادي از اين انقلاب بودهايم، اما بايد گفت هنوز جامعه ما به آن جوهرهي اصليِ انقلاب كه امامت و ولايت است نرسيده، گرچه قدمهاي زيادي برداشته شده، حضور مردم در صحنههاي مختلف، خود حاكي از اتّصال به اين جوهره است، اما با اين وجود باز جوهرهي انقلاب كه ولايت است درست روشن نشده، امام هشتم عليه السلام در اين مورد ميفرمايند: «إنّ الإمامة زمام الدين و نظام المسلمين و صلاح الدنيا و عزّ المؤمنين». امامت زمام دين است. اگر در دين امامت نباشد جامعه به بيراهه ميرود، دين محرَّف ميشود و تغيير پيدا ميكند، همانطوري كه اگر كسي زمام موجودي را گرفته باشد او را در مسير صحيح خود به حركت ميآورد امامت هم همينطور است و لذا در روايات آمده كه «من ركِبها نجي و من تخلّف عنها غرق» هر كسي كه امامت را بپذيرد و در مسير امامت قرار گيرد نجات پيدا ميكند و هر كسي كه تخلف كند غرق ميشود.
به بركت امامت دين در مسير صحيح قرار ميگيرد و نظام مسلمين به بركت امامت شكل ميگيرد، يعني براي تحقّق تشكل و وحدت بين مسلمانها هيچ امري غير از امامت وجود ندارد. اگر مسلمانها در حوادث با هم حضور پيدا ميكنند و با هم فرياد ميزنند، مشكلات يكديگر را حل ميكنند به بركت امامت است، رونق و تحقق نظام مسلمين به بركت امامت است، حالا در بحث نظام مسلمين خيلي از امور نهفته است كه قابل بيان ميباشد. برخي افراد كه از اساس با اسلام فاصله دارند اين سؤال خيلي سطحي را مطرح كردهاند كه اگر كسي با اوّليات اسلام آشنا باشد اصلاً اين سؤال به ذهنش نميآيد. گفتهاند اسلام مگر حكومت دارد؟ بايد گفت اسلامي كه امامت دارد، نميتواند حكومت نداشته باشد، بله اسلام بدون امامت ميشود حكومت نداشته باشد چون در بحث اعتقادات ثابت است اسلامی كه امامت ندارد نبوّت هم ندارد، همچنان كه نبوت بدون امامت معنا ندارد، امامت هم بدون نبوّت معنا ندارد.
امام رضوان الله عليه در كتاب اسرار نمازشان ميفرمايند كسي كه شهادت به توحيد ميدهد، شهادت به رسالت و امامت نيز مي دهد چون شهادت به توحيد جداي از شهادت به رسالت و شهادت به امامت نيست، يعني اگر كسي توحيد را منهاي رسول خدا كند توحيد نيست، توحيد را منهاي امامت كند توحيد نيست، رسالت منهاي توحيد و امامت، رسالت نيست امامت هم منهاي اينها امامت نيست، اينها يك نور و يك حقيقتند و يك ريشه دارند. اين سؤال براي كسي است كه واقعاً امامت را نشناخته و نميداند چيست؟ وقتي كه ميگوئيم امامت نظام مسلمين است روشن است كه بايد حكومت داشته باشد، حالا ائمهي ما عليهم السلام در زمان خودشان قدرت پيدا نكردند حكومت تشكيل بدهند، ظالمان نگذاشتند، شهيد شدند و از دنيا رفتند، اين جزء ذات دين ماست كه بايد حكومت باشد، چطور ميشود كه مسلمين نظام داشته باشند اما حكومت نداشته باشد، اين معنا ندارد! و همچنين امام هشتم (ع) ميفرمايند: «و صلاح الدنيا»، دنيا با امر امامت به سعادت ميرسد. امروز دشمن به شدت درصدد اثبات ناكارآمديِ حكومت ديني است، دنبال اين است كه القاء كند اگر مردم بخواهند يك زندگي سعادتمند داشته باشند بايد دين را از حاكمان و از حكومتشان جدا كنند.
شما ميبينيد كه امروز در اين كشورهايي كه بيداريِ اسلامي بحمدالله شكل گرفته، حكام ستمكارشان چه ميكنند؟ افرادي كه در سنيني هستند كه روزهاي آخر عمرشان است و چيزي نمانده تا از دنيا بروند اينقدر كشتار انجام ميدهند براي اينكه دو روز بمانند، قضايايي كه متأسفانه در ليبي، بحرين و كشورهاي عربي اتفاق ميافتد. اما در مقابل، اين حكومت ديني است كه با مردم ارتباط عميق دارد، در آن دين و مردم است كه حكومت ميكند و مصالح مردم حاكم است، مصلحت مردم از مصلحت حاكم اصلاً جدا نيست. اساساً حاكم حق ندارد براي خودش جداي از مصلحت مردم مصلحتي را در نظر بگيرد، اين جوهرهي حكومت ديني است كه سبب استمرار آن ميشود بحمدالله تا كنون در جامعهي ما استمرار پيدا كرده است، صلاح دنيا به بركت امامت است و عزّت مؤمنين هم به بركت امامت است، اين يك روايت.
ميخواهم اين نتيجه را بگيرم ولو اينكه انسان سختش هست كه بگويد بعد از 32 سال هنوز اين جوهرهي اصليِ انقلاب آنطوري كه بايد و شايد روشن نشده، حوزهها آنطوري كه بايد و شايد روي اين مسئله بحث نكردند، ابعادش را روشن نكردند، خطبا نيامدند در اين مسئله رواياتي كه مربوط به مسئلهي حكومت و امامت هست بيان كنند. ما روايات عجيبي درباره مسئلهي حكومت و امامت داريم، رواياتي داريم كه در هيچ دين و فرهنگي از اديان وجود ندارد، شما ببينيد در روايات ما تكليف مردم در زمان غيبت با اين شرايط روشن شده؛ «اما من كان من الفقهاء صائناً لنفسه حافظاً لدينه مخالفاً لهواء مطيعاً لأمر مولاه فللعوام أن يقلّدوه» كه به قول شهيد ثاني از اين روايت سيزده شرط براي فقيه جامع الشرايط استفاده ميشود، در زمان غيبت مردم را به چنين فقهايي ارجاع دادهاند. در هيچ فرهنگ و ديني چنين مطلبي را نداريم، در اهل سنّت با اينكه آنها سابقهي حكومتداريشان خيلي بيشتر از حكومت شيعه است، اما اين معيارها را ندارند، بلكه يك معيارهايي دارند كه با صريح قرآن سازگاري ندارد، كه حالا وارد اين بحث نميشوم.
بايد حوزهها، دانشگاهيان، اهل فكر، آنهايي كه واقعاً ميتوانند در اين زمينه حرفي داشته باشند، بيايند اين جوهرهي اصلي انقلاب را بيشتر روشن كنند، ابعادش را باز كنند، در بعضي از زمانها افرادي كه بحمدالله حالا در كشور ما نيستند اينقدر اين را ضعيف كردند، گفتند ائمهي معصومين همين افراد معموليِ عادي و نهايتاً چند درجه بالاتر از اين فقها بودند، عصمت ائمه را انكار كردند، علم غيب ائمه را انكار كردند، آن مراتبي كه مورد اتفاق بزرگان در طول تاريخ بوده را انكار كردند. از طرف ديگر بعضي از افرادي كه در دلسوزيشان نسبت به انقلاب ترديد نيست، آمدند پيرايههايي در اين مسئله وارد كردند، يك امور تخيلي و خيالي را در جامعه نشر دادند، اين هم به همان اندازه به اين مسئلهي اصلي و اين جوهرهي اصليِ انقلاب لطمه وارد ميكند، اين نكتهي اول كه از اين روايت استفاده ميشود.
ما آمادگي داريم در مركز فقهي ائمهي اطهار عليهم السلام كه از يادگارهاي بسيار درخشان مرحوم والد ما رضوان الله عليه هست در اين زمينه وارد بشويم، كما اينكه در اين زمينه وارد شدهايم، گروهي بيش از ده سال است كه در مسائل امامت كار ميكنند! افراد زبدهاي در اين زمينه هستند و ان شاء الله منشورات و تحقيقات ايشان به زودي منتشر خواهد شد.
نكتهي دوم اين عنوان پدافند غير عامل كه پديدهاي بسيار ارزنده و مهم و اساسي است، اما آن هم باز هنوز آنطور كه بايد و شايد آشناي براي اهل فكر و اهل نظر و مراكز تحقيقاتي نيست و بايد اين هم يك مقداري بيشتر كار شود. پدافند غير عامل در آن مراحل اوليهاش از مسائل طبيعي آغاز ميشود، پيشگيري از برخي از حوادثي كه خسارتهاي خيلي فراواني به وجود ميآورد، دفاع براي حفظ انسانها كه موضوع اصلي پدافند غير عامل است، از اين مراحل آغاز شده، در مراحل نظامي و دفاعي هم ريشه دوانيده و آنجا هم آثاري داشته، ما اگر بخواهيم اين عنوان را توسعه بدهيم، بسياري از دستورات ديني و مسائل اخلاقي ما داخل در همين عنوان قرار ميگيرند، كه به بعضي از اين موارد اشاره ميكنم؛ راجع به صمت و سكوت روايات زيادي داريم، چون ترغيب به صمت، فوايد زياد دارد از فوايد شخصي گرفته تا فوايد نظامي و اجتماعي، خيلي از اوقات در ايّام جنگ هم اتفاق افتاد كه كسي يك جايي نشست و با گفتن مطلبي يك عمليات و قضيهاي در جنگ لو رفت! شما رواياتي را كه در صمت وارد شده ببينيد، اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايد «الصمت آية النبل» نشانهي هوشمندي است «و ثمرة العقل» ميوهي عقل است. امام حسن(ع) ميفرمايد «قد أكثر من الهيبة الصامت» آدم صامت و آدمي كه كم حرف ميزند و سكوت ميكند هيبتش بيشتر ميشود. حالا ما نبايد به اين عناوين فقط يك جنبهي اخلاقي بدهيم، متأسفانه از اين روايات ما فقط همين جنبهي اخلاقي را مطرح ميكنيم كه سكوت مستحب است، به عرفان ميرسيم و ميگوئيم عرفا از سكوت به خيلي از مراتب رسيدند، «آنكه را اسرار حق آموختند مهر كردند و دهانش دوختند» ولي به نظر من رعايت سكوت در خيلي از امور لازم است يعني بايد يكي از امور اساسي مجموعهي شريف شما باشد، افراد ترغيب شوند كه در مراكز مختلف، مخصوصاً افرادي كه مسئوليت دارند و از كشور بيرون ميروند، جلسات دارند، بايد خيلي رعايت كنند، هر جا شك كردند حرفي بزنيم يا نزنيم، يك اصل اولي برايشان قرار دهيد، حرف نزدن. هر جا كه شك كردند آنجا كه يك حرف ضروري است و بايد زده شود، زده شود! اما آنجايي كه يك حرفي است كه نميدانند اگر بزنند مفيد براي كشور است يا نه؟ اصل اولي اين باشد كه نزنند. اين يك نمونه است كه ميشود گفت در روايات ما به آن توجه شده و ميتوان تحت اين عنوان مطرح گردد.
اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايد: «لا تستصغروا قليل الآثام» گناهان كوچك و كم را حقير نشماريد، بيائيد به قول ما طلبهها تنقيح مناط كنيد بگوئيد در مجموعهي كاري كاركنان و كارگزاران حكومت اسلامي مخصوصاً مراكز حساس، لغزشهاي كم را كوچك نشمرند، لغزشهاي كم را بزرگ بدانند، به همان تحليلي كه اميرالمؤمنين(ع) در مورد گناه فرموده، انسان اينطور است كه اگر گناه كوچك را، بگويد حالا اين گناه صغيره است و صغيره كه فسقآور نيست، صغيره انجام دادي، ولي نفس كه اعداء عدوّك نفسك التي بين جنبيك است، اينقدر سريع عمل ميكند كه راه را بلافاصله براي گناه صغيرهي دوم باز ميكند، براي صغيرهي سوم تا اينكه انسان را در دام كبيره بياندازد، آنهايي كه مرتكب كبيره ميشوند از صغاير شروع ميكنند، ما بيائيم همين را در لغزشها و اشتباهات، در نظر بگيريم البته انسان اشتباه ميكند ولي در مجموعهي نظام اسلامي مسئولي كه يكي دو تا اشتباه كرد بگويد حالا اينها اشتباه كوچكي بود، اينجا بيت المال هدر رفت و چيزي نبود، ميگوئيم چقدر بود؟ ميگويد چيزي نبود اينجا يك ميليارد از بين رفته! كه حالا متأسفانه در چشمان بعضيها اين مبالغ كم است. مرحوم والد ما رضوان الله عليه ميفرمودند قبل از انقلاب در فيضيه با چند نفر صحبت ميكردم يك كسي گفت اين ده تا يك توماني كه ميشود ده تومان در فيضيه ارزش دارد از فيضيه كه بيرون برود ارزش ندارد، حالا ما بايد در نظام اسلامي براي يك عدد يك ريالي هم ارزش قائل باشيم، چرا بايد همين حالا شاهد بعضي از مصارفي باشيم كه به هيچ وجهي براي ما طلبهها قابل توجيه نيست! مصارفي كه امسال براي نوروز شد هيچ توجيه شرعي ندارد، ما نميتوانيم توجيه كنيم، مصارفي كه امسال شد حالا بگوئيم يك ميليون يا ده ميليون هر چه بوده! واقعاً توجيهي ندارد، با نظام ارزشي، با نظام اسلامي، با نظام ديني، با نظام مدّعي عدالت خيلي فاصله دارد، كاملاً در نقطهي مقابل است. آيا واقعاً ما وقتي به مردم ميگوئيم كه اين يارانهاي كه به شما ميدهيم ـ مراقب باشيد ـ اين مال امام زمان اسـت، بسيار حرف خوبي است هر چه امروز هست مال امام زمان است و كسي ترديد ندارد، مسئول محترم بايد به مردم اين را بگويد، خيلي هم خوب است، اما در كنارش بيائيم به عنوان احياي يك چيزي كه ريشهي ديني ندارد، عدهاي را دعوت كرده و پولهاي گزافي مصرف شود، اين چه توجيه شرعي دارد؟ پدافند غير عامل در همهي اين مجموعهها بايد حضور پيدا كند. در مصارف ما چه سياستي را اتخاذ كنيم كه دولت اسلامي، مسئول، عامل، هر كسي كه زير سايهي اين حكومت اسلامي عمل ميكند كاملاً طبق اين مبناي صحيح عمل كند، واقعاً يكي از دغدغههاي بسيار بسيار طولاني و مهم رهبر معظم انقلاب همين قضاياست، نحوهي مصرف بيت المال در نظام اسلامي.
ايام فاطميه است، فاطمهي زهرا(س) با اينكه باغ فدك در اختيارش بود، پيامبر اكرم6 در سه سال آخر حيات مباركشان باغ فدك را به حضرت زهرا(س) بخشيدند، فدك مال حضرت زهرا(س) بود، اما وقتي لحظات آخر عمر پيامبر رسيد رفتند فاطمه(س) را صدا كنند حضرت با يك لباس وصلهدار خودش را به پيامبر رساند! اينها حقايقي است كه در دين ما وجود دارد، ما بيائيم در اين مسئله آنچه كه در روايات ما هست روشن كنيم، اشتباهات كم و لغزشهاي كم را كوچك نشماريم، در نظام اسلامي لغزش يك مسئول بسيار بزرگ است، بايد چه كنيم كه اين مسئول در مسير دين و در مسير اسلام آنطوري كه بايد و شايد حركت كند، عرض كردم اين جاي خوشحالي هم دارد كه اين عنوان و مفهوم پدافند غير عامل تطوّر پيدا كرده، من فكر ميكنم تطور پيدا كرده، از قضاياي طبيعي و نظامي و ... شروع شده و اينقدر توسعه دارد كه ما الآن ميتوانيم بگوئيم كه بسياري از دستورات دين ما بسياري از دستورات اخلاقي، حقوقي ما كه در فقه مطرح است، بسياري از مسائل سياسي ما ميتواند تحت عنوان پدافند غير عامل قرار بگيرد، همين عنواني كه به آن اشاره فرمودند «لن يجعل الله للكافرين علي المؤمنين سبيلاً» اينها تحت همين عنوان است، مسلمان نبايد هيچ وقت تحت ولايت كافر باشد، هيچ وقت حتي يك لحظه.
در روايات داريم اگر والي جائر قاضي معيّن كرد، آن قاضي هم بين دو نفر به حق قضاوت كرد نه به ناحق، فرمودهاند نبايد به قول او عمل كرد ولو به حق قضاوت كرده چون پاي واليِ جائر در كار است، اما همين قضاوت به حق تحت رعايت واليِ عادل مورد قبول خداي تبارك و تعالي است، بايد خدا را شكر كنيم كه اين مفاهيم مهم به بركت اين نظام ما، به بركت شهداي ما، به بركت رهبريهاي امام رضوان الله عليه، تدبيرهاي رهبر معظّم انقلاب و ايثار و فداكاريِ رزمندگان و جانبازان و مردم، امروز اين مفاهيم در ميدان علم و تحقيق هم آمده و بايد هم خيلي كار شود، زمان نظريهپردازي است، زمان اين است كه انسان اين مفاهيم را از عمق دين استخراج كند و به دست مردم برساند حالا مجرّد يك نظريه و يك تحقيق و پژوهش در يك مركز علمي يا در جمع مسئولين، اين فايدهاي ندارد بلكه بايد اين را به دست مردم و جامعه رساند، و ما در اين جهت هم باز آمادگي داريم؛
در مسائل اقتصادي امروز عناوين مختلفي از معاملات داريم، مثل ليزينگ، بورس و امثالهم؛ اين بايد براي محقق حوزه، براي فقيه در حوزه روشن بشود كه يعني چه؟ بايد در اين جهت هم جلساتي گذاشته شود براي حل و روشن شدن اين موضوع و بعد هم سؤالها را متوجه حوزه كنيم، ما به سهم خودمان آمادگي داريم و حتي ميتوانيم از سال آينده به يكي دو نفر از محققين مجموعه مركز فقهي يك پروژهي كاري بدهيم كه اين سؤالات را با اساتيد مركز و محققين ديگر بحث كنند و آن مطالب عميق فقهي و ديني را ارائه بدهند.
اميدوارم كه خداوند هر چه بيشتر همهي ما را به حقيقت دين نزديك بفرمايد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته