فاطمه زهرا(س) زداينده جهل و جهالت از بشر

۱۱ اسفند ۱۳۹۵

۱۳:۳۵

۳,۷۹۰

خلاصه خبر :
حضرت آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی(دامت برکاته) سه شنبه شب(10 اسفند) در آئین سوگواره محبوبه خدا، شعر فاطمی(س) بر لزوم تلاش هر چه بیشتر در جهت تبیین شخصیت و جایگاه علمی و اخلاقی و الهی و بی کرانه حضرت زهرا(س) تاکید کرد.
آخرین رویداد ها

بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السّلام علی سیدنا و نبینا أبی القاسم محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

ایام شهادت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را به محضر مبارک ولی نعمت همه‌ی عالمیان حضرت حجت(عج) تسلیت عرض می‌کنم.

خدا را شاکر هستیم که چندین سال است به همت اساتید شعر قم این مجلس باشکوه در این مرکز که به نام ائمه اطهار(ع) مزين است برگزار می‌شود و این قدم بسیار خوب، توفیق بزرگی است برای اظهار ادب و تقرب به ساحت غیر قابل شناخت این بي‌بي بزرگوار. می‌خواهیم با اين اندک قدم معرفتی هرچند ناچيز به آن حضرت پيدا کنيم.

بحمدالله اشعاری هم که امشب خوانده شد حاوي نکاتی بسیار ارزنده بود که تحولی در جان و روح ما ایجاد کرد. این روایت را از امام باقر عليه السلام تقدیم می‌کنم که فرمودند: «لمّا ولدت فاطمة أوحى الله إلى ملك فأنطق به لسان محمد(صلى الله عليه و آله و سلم) فسماها فاطمة» وقتی که حضرت فاطمه زهرا به دنیا آمد خدای تبارک و تعالی ملکی را مأمور کرد که لسان پیامبر را ملهم به الهام الهی قرار داده و نام او را فاطمه نهد.

نکته‌ي اولي که از اين قسمت حدیث استفاده می‌شود این است که نام‌گذاری فاطمه(س) به الهام الهی بوده و این خود مي‌تواند برای اهل شعر دنیایی از مطلب باشد، چرا خداوند مي‌خواهد نام این مولود را خودش معین کند؟ و اساساً با اين کار چه مزیّتی برای این مولود ایجاد می‌شود؟ و آيا معنايش غیر از این است که «الاسماء تنزل من السماء» نام این مولود را باید خالق او که آگاه به تمام ابعاد خلقي و نوري اوست بیان کند.

این فقط یک شرافت خاص يا احترام و تکریم از جانب خدا نسبت به حضرت فاطمه و رسول خدا نیست که خدا بفرماید من احتراماً و تکریماً نام این فرزند را مي‌گذارم، در میان ما وقتی فرزندي متولد مي‌شود معمولاً از بزرگان فامیل یا یک عالمی می‌خواهیم نامگذاری کند، این غیر از احترام چیز دیگری نیست، اما این نام‌گذاري حضرت فوق اکرام و ورای تکریم است.

این نام برای بیان حقیقت این موجود است، حال آن حقیقت چیست؟ وقتی خداوند نام مولود را فاطمه گذاشت «ثم قال إنی فطمتک بالعلم و فطمتک من الطمث» فرمود من تو را به سبب علم از هر جهل و نادانی جدا کردم، یعنی این موجود هنگام تولد از سوي خداي تبارک و تعالي مؤید به علم لدنی بود، فاطمه چنین موجودی است.

روزي يک زن خدمت حضرت آمده و عرض می‌کند مادرم مریض بود و قدرت نداشت خدمت شما بیاید، من را فرستاده برای اینکه چند مسئله‌ی فقهی از شما بپرسم، سپس هر مسئله‌ای سؤال کرد حضرت جواب داد، فاطمه در کدام مکتب درس خوانده و در کدام مدرسه حضور پیدا کرده بود؟ کجای تاریخ برای ما چنین چیزی نوشته شده؟ ‌ خدا او را تعلیم داد و فرمود «فطمتک بالعلم» من براي هميشه بین جهل و تو جدایی انداختم، احتمال دیگر اين است اگر فعل «فطم» به صورت صیغه‌ی تفعیل خوانده شود(فطّمتک)، معنایش اين مي‌شود که مردم به وسیله‌ی ارتباط با فاطمه از جهل و نادانی نجات پیدا می‌کنند، یعنی «جعلتک قاطعةً لجهل الناس». اینها تعابیری است که در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها وارد شده است.

ما وقتی صحبت از این می‌کنیم که فاطمیه باید إحیا شود، اينکه مراجع ما بیش از 20 سال است که فریاد می‌زنند فاطمیه باید احیا شود، نه برای این است که فقط از دختر پیامبر ياد کنيم و براي مصائب و ظلم‌های بی‌نظیری که بر او وارد شد بنشینیم اشکی بریزیم، خير! احياء فاطميه؛ برای معرفي حضرت به مردم و بشریت است، بگويیم چه مصائبی و چه بلاهایی به سر چنين وجود شريفي آوردند! برای اینکه نفس خود را در ارتباط با فاطمه زهرا(سلام الله علیها) مصفّا کنيم. شما به تعابیری که در مورد حضرت زهرا(سلام الله عليها) وارد شده دقت کنيد. در روايتي امام (کاظم عليه السلام) مي‌فرمايند: «إنَّ فَاطِمَةَ صِدِّیقَةًٌ شَهِیدَةٌ»، «صِدِّیقَة» یعنی چه؟‌

مرحوم علامه مجلسی(رضوان الله تعالی علیه) در کتاب شریف و بی‌نظیر مرآة العقول می‌گوید: «صدیقه» یعنی «کثیر التصدیق نسبت به قول پدرش پیامبر اکرم(ص)». این یعنی چه؟ معمولاً ما براساس عدم شناخت صدیقه را راستگو معنا می‌کنیم، ولي صدیقه یعنی کسی که عمق احکام و معارفي را که بر پیامبر نازل شد، فهمید و در هیچ کدام تردید ننمود و همه را تأیید کرد.

مهم‌تر از اين مطلب آنکه صدیقه یعنی موجودی که عمل و فعلش قول او را تصديق می‌کند، یعنی کسی که حرفش با عمل او یکی است اگر می‌گوید گناه نمی‌کنم نمی‌کند، اگر بگوید از خدا خوف دارم آنچنان عبادت می‌کند که قدم‌های او متورم مي‌شود و از این معنا مقام عصمت را مي‌توان در حضرت يافت. این تعبیر هم در چند کتاب از کتب اهل سنت ذکر شده که رسول خدا(ص) فرمود «إن الله یرضی لرضي فاطمة و یغضب لغضب فاطمة».

ما از علماي بزرگ اهل سنت مي‌پرسيم يعني چه که خدا با غضب یک انسان غضب می‌کند؟ و با خشنودي او خشنود مي‌شود؟ آيا این غیر از عصمت چیز دیگری را در بر دارد؟ آیا از فاطمه‌اي که به مقام عصمت رسیده است در مسجد و در حضور دیگران از او که فرمود فدک مال پدرم بود و پدرم آن را به من بخشید مي‌پرسند شاهدت کو؟ این مطلب در کتب تفاسیر اهل‌سنت در ذیل آیه شريفه «و آت ذا القربی حقّه» آمده است.

چطور می‌توانند با سرافکندگي این حرف‌ها را در کتاب‌های خود نگاه کنند؟ و آن را توجیه کنند؟ ما با احياء فاطمیه از یک موجود معصوم که مقامش در ردیف مقام انبیاست تجلیل می‌کنیم. پس باید هر سال فاطمیه باشکوه‌تر باشد اگر ارزش این را داشته باشیم که درک ما رشد پیدا کند، اگر لیاقت این را داشته باشیم که نفس خود را پاک کنیم،‌ قابلیت این را داشته باشیم که برای فاطمه زهرا(س) عزاداری کنیم هر سال باید اینطور باشد.

آقایان شعرا، اساتید علم و ادب و شعر، هر سال باید دهها مجموعه جدید از شعر فاطمي به دنیای بشریت عرضه کنیم و بحمدالله امید چنین مطلبی از چنین مجالسی می‌رود.

راجع به قضایای آمدنِ حضرت فاطمه به مسجد و آن جریاناتی که شنیده‌اید، وقتی که فاطمه زهرا(سلام الله علیها) در مورد حقّ خودش در مسجد سخن گفت، اما سخن او را نپذیرفتند، به او گفتند شاهدت کو؟

أم أیمن آمد، او اول از خلیفه اول اقرار گرفت و گفت آيا شنيده‌اي که رسول خدا فرمود أم أیمن از زن‌های بهشتی است؟ گفت بله. گفت: پس بدان من شهادت می‌دهم که فدک مال زهراست.
علی(عليه‌‌السلام) نيز شهادت داد ولی هیچيک را قبول نکردند.

حضرت کنار قبر پیامبرخدا(ص) چند بیت شعر مي‌خواند، ظاهرا اين شعر را خود حضرت سروده، به نظر من وقتی انسان بخواهد مصیبت حضرت زهرا(س) را بخواند خود همین اشعار به خوبي عمق مصیبت حضرت را بیان می‌کند:

قَدْ کانَ بَعْدَکَ اَنْباءٌ وَ هَنْبَثَةٌ***لَوْ کُنْتَ شاهِدَها لَمْ تَکْثُرِ الْخَطْبُ

اِنّا فَقَدْناکَ فَقْدَ الْاَرْضِ وابِلَها***وَاخْتَلَّ قَوْمُکَ فَاشْهَدَهُمْ وَ لا تَغِبُ

وَ کُلُّ اَهْلٍ لَهُ قُرْبی وَ مَنْزِلَة***عِنْدَ الْاِلهِ عَلَی الاَدْنِین مُقْتَرَبُ

اَبْدَتْ رِجالٌ لَنا نَجْوی صُدُورِهُمْ***لَمَّا مَضَیْتَ وَ حالَتْ دُونَکَ التُّرَبُ

تَجَهَّمَتْنا رِجالٌ وَاسْتُخِفَّ بِنا***اِذْ عِبْتَ عَنّا فَنَحْنُ الْیَوْمُ نُعْتَضَبُ

وَ کُنْتَ نُوراً وَ بَدْراً یُسْتَضاءُ بِهِ***عَلَیْکَ تَنْزِلُ مِنْ ذِی العِزَّةِ الْکُتُبُ

وَ کانَ جِبْریِلُ بالْآیاتِ یُونِسُنا***فَقَدْ فَقَدْتَ وَ کُلُّ الْخَیْرِ مُحْتَجَبُ

فَلَیْتَ قَبْلَکَ کانَ الْمَوْتُ حَلَّ بِنا***اَما اُناسٌ فَفازُوا بِالّدِی طَلَبُوا

اِنَّا رُزِینا بِما لَمْ یُرزَنْ ذُوشُجُنِ***مِنَ الْبَرِیَّةِ لا عَجَمٌ وَ لا عَرَبُ

ای پدر! بعد از تو فتنه‌‌ها برپا گردید و صداهای گوناگون بلند شد، که اگر تو زنده و ناظر بودی، این همه اختلاف، رخ نمیداد.

تو از میان ما رفتی و حال ما مانند آن زمینی شد که باران های نافع از آن بریده شود، و قوم تو نظم را بهم زدند، پس شاهد باش و امور آنان را از نظر دور مکن.

و اهل و خانواده هر پیغمبری یا بزرگی که در پیشگاه خدا دارای قرب و مقام بود، نزد دیگران احترام داشت.

غیر از ما که چند مرد، کینه های سینه خود را آشکار کردند، هنگامی که از میان ما رفتی و در میان خاک پنهان گشتی.

جمعی از مردان، نسبت به ما به چهره گرفته می نگریستند، و مقام ما را سبک شمردند وقتی که از میان ما رفتی، دست ما امروز از همه چیز کوتاه شده است.

تو نور تابان بودی که از آن نور، بهره می گرفتند، تو کسی بودی که از طرف خدای بزرگ، بر تو کتاب آسمانی نازل شد.

و جبرئیل که آیات را نازل می کرد، پیوسته مونس ما بود، رفتی و با رفتن تو همه درهای خیر به روی ما بسته شد.

ای کاش قبل از رفتن تو، مرگ با ما ملاقات میکرد، تو رفتی و جمعی به مراد ناحق خود نائل شدند.
ما با رفتن تو آنچنان مصیبت زده شدیم که در تمام جهان از عرب و عجم، مصیبت هیچ مصیبت زده ای، به شدّت مصیبت ما نمی رسد».

حضرت زهرا همان روزهای اول خودش این پیام را داد که تا زنده هستم، اشک مي‌ريزم و به آن هم عمل کرد.

زهرا جان ما هم عرض می‌کنیم: ما هم تا زنده هستیم برای تو اشک می‌ریزیم، از این چشم‌ها می‌خواهیم به‌جاي اشک، خون برای تو بگرید،

فسوف نبکیک ما عشنا و ما بقیت*** منا العیون بتهمال لها سکب

مادامی که این چشم‌های ما هست، مثل باران همیشه اشک می‌‌ریزد.

خدایا حضرت زهرا و اولاد او را در دنیا و آخرت مدد همه‌ی ما قرار بده.
این قدم‌ها و این گفتارها را مقبول درگاه خودت قرار بده.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته


أهمّ مطالب:
1ـ مردم به وسیله‌ی ارتباط با فاطمه از جهل و نادانی نجات پیدا می‌کنند.
2ـ احياء فاطميه برای معرفي حضرت به مردم و بشریت است.
3ـ صدیقه یعنی کسی که عمق احکام و معارفي را که بر پیامبر نازل شد، فهمید و در هیچ کدام تردید ننمود و همه را تأیید کرد.
4ـ ما با احياء فاطمیه از یک موجود معصوم که مقامش در ردیف مقام انبیاست تجلیل می‌کنیم. پس باید هر سال فاطمیه باشکوه‌تر باشد.
5ـ آقایان شعرا، اساتید علم و ادب و شعر، هر سال باید دهها مجموعه جدید از شعر فاطمي به دنیای بشریت عرضه کنیم.


تصاويري از اين مراسم

برچسب ها :

حضرت فاطمه فاطميه سوگواره شعر فاطمي محبوبه خدا فاضل لنکراني سوگواره شاعران آئيني شخصيت حضرت زهرا گريه اشک شعر آئيني صديقه صديقة شهيدة مفهوم صديقه