اعتکاف انسانساز است و این انسان ساخته شده اجتماع ساز است
۲۲ فروردین ۱۳۹۶
۱۷:۱۶
۳,۶۱۳
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بسم الله الرحمن الرحیم
«وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطّائِفينَ وَ الْعاكِفينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ»(سوره بقره/ 125)
امروز سیزدهم ماه مبارک رجب و مصادف با ولادت امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب امام المتقین(عليهالسلام) بود. «وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطّائِفينَ وَ الْعاكِفينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ»(سوره بقره/ 125)
خدا را شکر میکنیم که چنین روزی را در این ماه مبارک درک کردیم و إن شاء الله برکات چنین روزی بر همه ما بیش از گذشته مقدر شده باشد. این روز را به همه شيعيان خصوصاً شما معتکفین بزرگوار تبریک عرض میکنم.
قبل از شروع سخن بر خود لازم میدانم از شما معتکفين کسب اجازه برای سخن نمايم. چون اعتکاف شرایط خاص خودش را دارد و ان شاء الله اجازه خواهید داد که من مصدع دقائقي از وقت شما شوم و نکاتی را در همين رابطه به سمعتان برسانم.
يکي از موارد بسيار قوي ارتباط با خدا براي افراد متدين مسئلهی اعتکاف است، یعنی یکی از اموری که انسان متدین به دین خدا را از انسانهاي بيدین جدا میکند اعتکاف است، و همین امر نکته مهمي است که شما باید به آن توجه کنید و قدردان این نعمت باشید و بگوييد خدا را شکر که ما دیندار شدیم و به برکت دین موفق به انجام این اعمال و درک ایام اعتکاف شديم، آنها که بهرهاي از دین ندارند و به خدا معتقد نیستند توجهشان به کدامين مبدأ است و به چه چیز پناه میبرند؟ پناهی ندارند.
نکتهی دوم اينکه اعتکاف را همهی انبیاء داشتهاند. در مورد حضرت سلیمان(علی نبینا و آله و علیه السلام) آنطور که در روایات ما وارد شده گاهی اوقات حضرت یک سال و يا دو سال در بیت المقدس اعتکاف میکرد، یعنی یک يا دو سال از مسجد خارج نمیشد.
در میان متدینین آنهایی که ميخواهند تعالی روحی پیدا کنند چه پیامبر باشند و چه نباشند، یکی از راههای بسیار مؤثر اعتکاف است.
خود پیامبر اکرم(ص) گاهی در دهه اول رمضان اعتکاف میکرد و گاهي در دهه دوم رمضان، ولی بعدها برای درک لیلهی قدر، دهه سوم رمضان را هر سال اعتکاف ميکرد. با اینکه شخصيت حضرت در میان پیامبران اولوالعزم از همه برتر بود ولی بیشترین اعتکاف را پیامبر ما داشته است.
حتي از روايات استفاده ميشود نسبت به ائمهي اطهار(عليهم السلام) بیشترین اعتکاف را پیامبر داشته است. شخصيت بزرگي که جبرئیل بر او نازل میشود و ارتباط با مبدأ اعلی و خداي تعالي دارد اما باز بايد در مسجد الحرام کنار کعبه آيد و ده روز و در بعضی از روایات یک ماه بماند.
در همین آیه شريفه 125 سوره بقره که همهی شما معتکفین آن را بلد هستید، خدا میفرماید من با ابراهیم و اسماعیل عهد کردم ـ عهد؛ پیمان محکم است ـ «عَهِدْنا إِلى إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطّائِفينَ وَ الْعاكِفينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ»، خانهی من را آماده و تطهیر کنید برای سه گروه طواف کنندگان ـ معتکفين و نمازگزاران.
در روایاتی هم که در ذیل این آیه وارد شده این نکته آمده که خدای تبارک و تعالی رحمتهای زیادی را در هر شب نازل میکند. شصت رحمت برای طائفین و شصت رحمت برای عاکفین.
اين نکته را هم عرض کنم درست است که آیه مربوط به مسجد الحرام است، اما فضل خدا محدود به مسجد الحرام نیست، خدا که مثل ما انسانها نیست بگوید اینجا من محبت میکنم و رحمت میفرستم و آنجا نمیفرستم.
انسان وقتی دقت کند میتواند بگوید همان شصت رحمتی که خدای تبارک و تعالی برای معتکفين در مسجد الحرام قرار داده برای هر معتکفی که ولو به نیّت رجاء در مکانهاي ديگر معتکف شدهاند قرار میدهد، منتهی در روایت ذکر نکرده 60 نوع رحمت چیست؟ این را باید خود شما با حال اعتکاف بفهمید چیست. آیا میشود گفت زدودن جهل، کذب، حسد، غرور و رذائل نفسانی است که انسان گاهی اوقات یک عمر نمیتواند آنها را از خود دور کند.
اما وقتی خدا میخواهد به یک معتکف توجه کند به کسی که آمده فارغ از تمام مشغلههاي دنيوي در خانهاش نشسته، اگر فردي پُشت درب خانهی کسی بنشیند صاحب خانه حیا میکند جواب او را ندهد! حال اگر آن فرد بیاید درون خانه او متحصن شود، حتماً جواب خواهد شنيد. اعتکاف تحصن در خانه خداست، اعتکاف معنایش این است که خدایا من همه ارزشها و همهی حقیقت را و هر چه خیر و خوبی است، فقط در تو میبینم، خودم هیچ، همنوعانم هیچ، قدرت هیچ، ثروت و مقام هیچ، فقط تو خودت را به من نشان بده.
انسان وقتي به خانهای میرود قبل از هر چیز دنبال صاحب خانه میگردد، در اعتکاف صاحب خانه را پیدا کنید، در این دنیای پر از مشغله و مادّیات و آلودگیها و بدبختیها چه زمانی می توانید سراغ خدا را بگیرید؟ رحمت بزرگ خدا بر شما معتکفین این است که در اينجا خدا خودش را به شما نشان میدهد، و خدا را به چشم دل ميبينيد و احساس میکنید، دیدن با چشم معمولی یک امر حیوانی است اين دیدن باطنی است و آدم خدا را در وجود خود احساس میکند، شب زندهداری که میکنید اشکی که از شما جاری میشود، لذتی که در حال اعتکاف از نماز و قرائت قرآن میبرید، این لذت با لذتهای دیگر حتي لذت حضور در مساجد و نمازهای دیگر مگر قابل مقایسه است؟
همین جا به معتکفین بزرگوار عرض کنم علاوه بر احکام اعتکاف که مراعات میکنید، نسبت به آداب اعتکاف هم دقت داشته باشید. در احادیث و روایات بخشی راجع به احکام اعتکاف آمده که معتکف باید چکار کند؟ بسیاری از آنچه که بر حاجيان در حال احرام حرام میشود برای شما هم حرام میشود، ولی غیر از این احکام حدود 23 عنوان به عنوان آداب اعتکاف مطرح است.
مثل سخن نگفتن راجع به امور دنیا و اصلاً کم حرف زدن، آثارش عجيب است. حتماً عنایت دارید که در اعتکاف کم حرف بزنید، حتی با فرد کنار دست خود. صحبتهای معمولی را رها کنید چون در محضر خاص خدا قرار گرفتهايد و خدا میخواهد شما را مورد عنایت قرار دهد. در مورد خودتان بیشتر فکر کنید، زیاد قرآن خواندن، زیاد نماز خواندن، خصوصاً نمازهای قضا، انجام آداب اعتکاف برای معتکف یک حال دیگری ایجاد میکند.
یکی از آداب اعتکاف که به آن بسیار توجه شده ذکر خداست، من اين عبارت را در بعضی از روایات اعتکاف ديدم که ميفرمايد: «یلزم المعتکف مکانه»؛ معتکف در جاي خود بماند، اینجا و آنجا نرود.
البته برداشت بنده این است ممکن است بعضی از بزرگان که اهل نظرند بگویند یعنی از مسجد و محل اعتکافش نباید خارج شود، ولی میشود چنين معنا کرد که معتکف همان جایی که نشست بنشیند و فقط برای ضرورت برود و برگردد، اينکه نیم ساعت اینجا بنشیند و بعد برود در آن حلقه صحبت کند و سپس به جای دیگر برای صحبت برود، این از دست دادن فضيلت و حقیقت اعتکاف است، حالا سرّش چیست، خدا میداند.
یک جهتش این است که معتکف باید فرض کند که هیچ کس در اطرافش نیست و فقط با خدا خلوت کند. البته کار مشکلی است گاهی اوقات چند تا رفیق ميگويند با هم برویم معتکف شویم، البته از یک جهاتی خوب است چون انسان است و انس میخواهد ولی آنچه که از روایات استفاده ميشود این است که معتکف فرض کند کسی در کنار او نیست.
من همین جا این نکته را هم عرض کنم آیا اعتکاف یک عبادت اجتماعی است؟ آیا میشود بگوئیم از این اعتکاف یک جریان اجتماعی درست کنیم؟ ما که هر چه روایات و آیات را میبینیم هیچ بو و اثری از این قضیه نیست، بلکه درست عکس این قضیه است.
اینکه عرض میکنم چون همین امشب در تلویزیون دیدم یک روحانی بزرگواری گفت اعتکاف جنبهی اجتماعی دارد، خير اعتکاف فقط جنبهی شخصی دارد، البته هر شخصی اگر صالح شود میتواند یک امتی را نورافشانی کند، بین روحانی و غیر روحانی، طلبه و غیر طلبه هم فرق نمیکند. قدیم در محلههاي همین قُم، هنگام صبح بعضی از بازاریها را ميديديم که از خانه بیرون میآمدند و زبانشان به ذکر خدا گويا بود، انسان از ادب و اخلاق آنها لذت میبرد.
اعتکاف انسانساز است و این انسان ساخته شده اجتماع ساز است ولی اين حرف غیر از این است که بگوئیم اعتکاف یک حرکت اجتماعی است، اصلاً در این روایت که ميفرمايد «معتکف یلزم مکانه» فقط همان جايی که آمد نشست همان جا بنشیند و جایی نرود، با کسی حرف نزند، با کناریاش حرف نزند، در شبانه روز کم بخوابد، امام صادق یا امام باقر(علیهما السلام) در روایتی میفرماید معتکف وقتی کم بخوابد آثار عجیبی بر اعتکافش بار میشود. این سه شب و روز از صاحب خانه بخواهيد که کمکتان کند. وسوسهها و شیطان را از انسان دور کند و ایمانش را قوی گرداند.
به مناسبت ميلاد اميرالمؤمنين(عليه السلام) به این روایت اشاره میکنم، ناقل روایت؛ خلیفه دوم است که میگوید در مسجد نشسته بودم ـ در زمانی که بر مسند خلافت به ناحق نشسته بود ـ کسی از او سؤالی درباره طلاق کنیز کرد و او جوابش را بلد نبود، گفت نمیدانم، برو از ابوالحسن(اميرالمؤمنين(عليه السلام) که در گوشهای از مسجد حضور داشت) بپرس. او گفت پس تو چرا اسم خودت را امیرالمؤمنین گذاشتهاي؟
وقتی این سؤال را کرد عمر گفت مگر تو او را نمیشناسی؟ او کسی است که پیامبر(ص)در حق او فرمود «لو وضعت السماوات السبع و الارضین السبع فی کفّةٍ و ایمان علیٍ فی کفةٍ اُخری لرجّح ایمان علی(علیه السلام)»، اگر تمام هفت آسمان و زمین را در یک کفهی ترازو قرار بدهند و ایمان علی را در کفه دیگر، ایمان علی سنگینتر است.
اگر انسان تا آخر عمر فقط در این روایت فکر کند ارزش دارد. حال که شما براي اعتکاف آمدهايد اينجا ایمانتان را محکم کنید، باید از خدا ملتمسانه بخواهیم که عمر ما در حال تمام شدن است، ما ایمان به تو داریم، ولی وزن ایمان ما چقدر است؟ اگر روزی بگویند ثروت و مقام یا ایمان؟ من کدام را اختیار میکنم؟ ما در ايمان خیلی ضعیف هستیم، رودربایستی هم نداریم، یک حادثه در این کشور اتفاق میافتد حب و بغضها شروع میشود و ایمان کنار میرود.
اگر ایمان در میدان باشد که دعوا و نزاع در کار نیست، ایمان روز به روز باید در من و شما زیاد شود. شیعه افتخار دارد چنین پیشوایی دارد، وقتی سیزده رجب میشود ما جشن که میگیریم، از خدا چه بخواهيم؟ بگوييم خدایا گوشهای از ایمان امیرالمؤمنین را به ما بده. وقتی عيد مبعث و موالید شعبان ميرسد بزرگترین دعای ما باید تقويت ايمان باشد.
معتکف وقتی روز آخر از اعتکاف بیرون میرود ببیند دنیا را میتواند زیر پا بگذارد و له کند یا نه؟ اگر به او گفتند این همه اعتبارات دنیوی و مال و ثروت و زن و بچه را میخواهی یا خدا را؟ هر چند چنین چیزی اصلاً نمیشود، چون دین ما دین یک بُعدی نیست، ولی در مقام ترجیح کدام را ترجیح میدهد؟ این علامت آثار اعتکاف است.
در کافي شريف(جلد3، صفحه130) روایتي از امام صادق(علیه السلام) نقل ميکند که حضرت میفرماید: « فِي التَّوْرَاةِ مَكْتُوبٌ يَا ابْنَ آدَمَ تَفَرَّغْ لِعِبَادَتِي أَمْلَأْ قَلْبَكَ غِنًى وَ لَا أَكِلْكَ إِلَى طَلَبِكَ وَ عَلَيَّ أَنْ أَسُدَّ فَاقَتَكَ وَ أَمْلَأَ قَلْبَكَ خَوْفاً مِنِّي»؛ خدا خطاب میکند به همهی فرزندان آدم، به ما و شما، به قبلیها و بعدیها، به همهی نوع بشر که دلت را برای عبادت من فارغ کن، فکرت را فارغ کن، وقتی میخواهی عبادت من را انجام بدهی غیر از من چیزی در فکر و دل تو نباشد، تا من قلب تو را از غنا و بینیازی پر کنم.
غنای از هر چیزی، بزرگترین مقام برای تو به اندازه کاهی ارزش نداشته باشد. تو را هنگام حاجت تنها نگذارم و هر وقت هر چیزی از من خواستی به تو میدهم. عجیب است!
اعتکاف بهترین راه برای این است که انسان خود را از هر چیز غیر از خدا خالی کند و عبادتی خالصانه برای خدا انجام بدهد، غیر از اینکه خودش عبادت است عباداتی هم در درون آن انجام میشود «وَ عَلَيَّ أَنْ أَسُدَّ فَاقَتَكَ» هر احتیاجی داشته باشی من برطرف میکنم، «وَ أَمْلَأَ قَلْبَكَ خَوْفاً مِنِّي» اگر دلت را، وجودت را، فقط برای عبادت من فارغ سازي، این یک جمله است ولی تحققش خیلی مشکل است؛ یعنی انسان در وقت عبادت خودش را هم در نظر نگیرد، نگوید خدایا من دارم تو را عبادت میکنم بلکه از خودش هم فارغ بشود، خدا میفرماید اگر تو این کار را کردی و فقط و فقط من را عبادت کردی، من قلب تو را پر از خوف از خودم میکنم.
در دعاهای رجب و شعبان، یکی از دعاهایی که میخوانید اين است: «اللّهم اقْسِمْ لَنَا مِنْ خَشْيَتِكَ مَا يَحُولُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ مَعَاصِيك» میگويیم خدایا دل ما را از خشیت خودت پر کن که وقتی با معصیت و گناه مواجه میشویم حائل بين ما و گناه شود و نگذارد مرتکب گناه شوم.
خدا میفرماید اگر فقط برای من عبادت کردی من قلب تو را پر از خوف خودم میکنم، بعد در مقابل ميفرمايد: «وَ إِنْ لَا تَفَرَّغْ لِعِبَادَتِي أَمْلَأْ قَلْبَكَ شُغُلًا بِالدُّنْيَا» اگر قلب خودت را فارغ برای من قرار ندادي و خالصانه عبادت نکردي قلب تو را پر از دنیاطلبی میکنم تا هر روز دنبال یک چیزی از امور دنیا باشی و سیر هم نشوی، « لَا أَسُدَّ فَاقَتَكَ وَ أَكِلْكَ إِلَى طَلَبِك»، هر حاجتی هم داشته باشی به تو نمیدهم، اعتکاف این نتیجه را باید داشته باشد.
بايد تمرین باشد در اینکه انسان قلب خودش را پر از معرفت خدا و خالی از غیر خدا کند. اين تربیت نفس است، صدها استاد اخلاق و صدها عارف که برای شما صحبت کنند اندازهاش به قدر این دو سه روزهی اعتکاف نیست، آثارش خیلی عجیب است.
انبیاء، اولیاء، ائمه هدي، امیرالمؤمنین، امام مجتبی و امام حسین(عليهم السلام) همه اعتکاف داشتند. معلوم میشود یک اسراری در آن است که ما خبر نداريم.
بنابراين آداب اعتکاف را رعایت کنید، وقتی در اعتکاف قرآن میخوانید چون قرآن سخن خدا با انسان است باید طور دیگری برای شما معنا داشته باشد و از خواندن آن لذت ببرید، همينطور از نمازها و ذکرهاي آن.
خدایا جوانان ما و همه جامعه را از بندگان خاص خودت قرار بده.
خدایا حلاوت عبادت، حلاوت بندگی، حلاوت راز و نیاز با خودت را نصیب همهی ما بفرما.
خدایا این اعتکاف را برای معتکفین اعتکاف آخر قرار نده.
خدایا با این اعتکاف ابواب رحمت خودت را بر این نظام و مسئولین و خدمتگزاران به این نظام نازل بفرما.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته