عدهای در صدد حذف روحانيت از انقلاب هستند
۱۹ اسفند ۱۳۹۶
۱۷:۱۷
۳,۲۴۰
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) تبریک و تهنیت باد
-
مقاومت؛ تنها راه عزت مسلمین و غلبه بر مستکبرین
-
گزارش دیدار آیت الله فاضل لنکرانی با حضرت آیت الله العظمی سبحانی(دامت برکاته)
-
برگزاری مراسم سالگرد شهادت حضرت فاطمه(س) / فاطمیه دوم
-
یادی از فقیه اهلبیت(ع) و مرجع بزرگ شیعه، در گفتوگوی خبرگزاری ابنا با آیتالله شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی
-
مسجد کانون تهذیب و رشد استعدادها
بسم الله الرحمن الرحيم
اين روزها خطري را احساس ميكنم و در جلسهاي هم خدمت جمعي از اساتيد عرض كردهام؛ امروز عدهاي از افراد و مسئولين با يک برنامه دقيق و حساب شده، دنبال حذف روحانيت از انقلاب هستند. آدمهايي كه سي چهل سال است در انقلاب حضور دارند، صريحاً ميگويند آيا به اين نتيجه نرسيدهايد كه روحانيت بايد از مسئوليتهاي اجرايي نظام كنار بكشد و فقط به نظارت و هدايت و تبليغ بپردازد؟ به عنوان دلسوزي استدلال هم ميکنند كه ما ميخواهيم اسلام محفوظ بماند، و عظمت روحانيت حفظ شود و نفوذ روحانيت در تودهي مردم از بين نرود.در ملاقاتي که عدهاي از آنها با من داشتند به آنها گفتم معلوم ميشود شما امام و انقلاب را نشناخته و هدف اين شهدايي هم كه در وصيتنامهشان توصيه کردهاند پاي ولايت فقيه بايستيد را نفهميدهايد!
واقعاً يك خطري است كه خيلي حساب شده از خارج و داخل روي آن كار ميكنند. آن تأکيدي كه رهبري معظم انقلاب فرمودند مراقب نفوذيها باشيد همين است.
يک نفوذ اين است که فردي خبري را از يک نهاد و ارگان بردارد براي يك مركز امنيتي خارج ببرد و پولي بگيرد، اين البته يك جرم بزرگي است و جرم كمي نيست! ولي نفوذ واقعي اين است كه بيايند در ذهن من و شما در حوزهي علميهي قم بگويند اين مبنايي كه امام 40 سال پيش به ميدان آورد، به نتيجه نرسيده است.
مرحوم امام آمد مسئلهي حكومت اسلامي و ولايت فقيه را مطرح كرد و گفت در دين اسلام، تشكيل حكومت اسلامي بر فقيه و عالم ديني در صورتي كه توانايي داشته باشد لازم است، همانطور كه بر امام معصوم(عليه السلام) لازم است. حال ما همهي اينها را ببوسيم و كنار بگذاريم؟! صريحاً به من گفتند كه حضور روحانيت بايد در حدّ نظارت و هدايت باشد. البته الآن در واقع عمده کارها و مسئوليتها دست ديگران است و ما در رأس نظام، ولي فقيه را داريم و در قوهي قضائيه هم بر اساس قانون لازم است يك فقيه در رأس آن باشد. ولي عمده امور اجرايي در دست روحانيت نيست.
اين يك چيز واضحي است، ولي ميخواهند همين مقدار را هم كنار بزنند تا روحانيت كاملاً از حيث قانون، مسلوب الاعتبار شود. چرا حوزه ما اين فكر را دنبال نميكند.
اين همه رهبري ميگويند انقلابي، كجا در اين حوزه جلسهاي تشكيل شد تا براي طلبهها اثبات كنيم كه تشكيل حكومت در زمان غيبت لازم است و شبهات آن را پاسخ دهيم؟ ما اين شبهات را پاسخ ندادهايم. اساتيد در درسهاشان بايد به طلبهها اصل خطر را گوشزد و پاسخ به شبهات را دنبال كنند.
اينكه من احساس خطر ميکنم اين است که اين افراد در بعضي از روحانيوني كه براي انقلاب زحمات بسياري كشيدهاند، آرام آرام نفوذ کنند تا اينها هم به اين نتيجه برسند كه بالأخره ما براي حفظ دين و حفظ شئون روحانيت در مسائل اجرايي انقلاب دخالت نكنيم.
من در همان ملاقات گفتم شما دو راه داريد يا بايد بگوئيد اسلام حكومت ندارد، همانطور که يك عده ميگويند پيامبر تشكيل حكومت نداد، در حالي كه اين حرف غلط است و پيامبر، مسلما تشکيل حکومت داد. حالا از اين هم که غمض عين كنيم، آيا اميرالمؤمنين(ع) تشكيل حكومت نداد؟ بالأخره اميرالمؤمنين(ع) پنج سال و اندي حكومت كرد، اين را هم که كنار بگذاريم، مگر ما مدعي حكومت حضرت حجت(عج) نيستيم؟ اصلاً من نميدانم آيا اين افراد به لوازم اين فكر توجه دارند يا نه؟ ما يا ميگوئيم اسلام حكومت دارد يا ندارد، اگر ندارد پس به مردم بيخود وعده ندهيم كه حكومت جهاني حضرت حجت(ع) تشكيل ميشود. در حالي كه بر طبق همهي اديان و مذاهب اين حكومت تشکيل خواهد شد منتها با اختلافات جزئي.
اگر اسلام حكومت دارد و امام خميني(رضوان الله عليه) هم همين را برداشت كرده و ادلهي عقلي و نقلي ما هم به صورت محكم همين را ميگويد، مگر ميشود در رأس حكومت اسلامي، فقيه نباشد؟ شما دنبال چه هستيد؟ حكومت ديني که فقهاء به صورت اشخاص کاملاً محترم در بيت خود بنشينيد و نظارت بر امور کنند فايدهاي ندارد. الآن كه فقيه در رأس حكومت است شما خيلي از حرفها را گوش نميكنيد، حال وقتي فقيه كنار باشد گوش ميكنيد؟
من منتظر فرصتي بودم كه خطر اين جريان را گوشزد کنم جرياني که ميکوشد در قم با اساتيد و فضلاء حوزه در بعضي از مراکز پژوهشي جلسه بگذارند و اين طرز فكر را به آنها القاء کنند.
امروز حوزه بايد راجع به اين جريان بيدار باشد و اکنون اين مهمترين خطري است كه انقلاب را تهديد ميكند. خطر منافقين، خطر بنيصدر، خطر جريان انحرافي هر كدام خطري بزرگ براي انقلاب بود، اما اين فتنه و خطر از همهي آنها مهمتر است. عدهاي از روشنفكران از اول اين عقيده را داشتند كه روحانيت چكاره است كه در مسائل حکومتي دخالت كند؟ يك عده هم ولايت علم را در مقابل ولايت فقه مطرح کنند و الآن هم رفتهاند در خارج زندگي ميكنند. اما اکنون اينها كه فرزندان انقلابند تحت تأثير قرار گرفته و اين حرف را ميزنند تا ولايت فقه را كنار بگذارند.
مسئلهي مهم ديگر؛ مسئله حجاب است، که رهبري معظم انقلاب هم در اين سخنراني اخيرشان بيان فرمودند.
واقعاً حضور و اهميت ولايت فقيه در اين بحرانها روشن ميشود. اين فرمايش آثار بسيار زيادي در داخل و خارج از کشور خواهد داشت. اين مسئله از اوليّات فقه ماست كه اقامه دين بر پيامبر، بر وصي و نائب پيامبر، تا برسيم به فقها واجب است. اينها فقط مسئول بيان دين نيستند که بگويند ما فقط به شما ميگوييم نماز و روزه و حج واجب است، ميخواهيد آن را انجام دهيد يا ندهيد. خوردن شراب و ربا و ميته حرام است حال ميخواهيد انجام بدهيد يا ندهيد منِ حاکم ديني دخالت نميکنم. اين سخن غلط است.
خداوند متعال در آيه شريفه ۱۳ سوره شوري ميفرمايد: «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصّى بِهِ نُوحًا وَ الَّذي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ وَ ما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهيمَ وَ مُوسى وَ عيسى أَنْ أَقيمُوا الدِّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكينَ ما تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللهُ يَجْتَبي إِلَيْهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي إِلَيْهِ مَنْ يُنيبُ» ما دين و شريعت را تشريع كرديم و به نوح و ابراهيم و موسي و عيسي و توي پيامبر وحي كرديم تا دين را اقامه كنيد. نميگويند تبين دين يا ابلاغ دين بلکه ميفرمايد: «أن اقيموا الدين»، دين را بايد اقامه كرد تمام واجبات بايد اقامه شود، و از ترويج و اشاعه منکر بايد جلوگيري شود.
اگر امر به معروف و نهي از منكر اقامه نميشود، حاكم بايد مردم را دعوت كند، و بعد از ايشان مسئولين پائينتر، تا برسد به ما طلبهها كه بايد مردم را دعوت به معروف و نهي از منکر كنيم.
در باب حج رواياتي داريم كه بر حاكم مسلمين لازم است براي جلوگيري از تعطيلي حج عدهاي از افراد مستطيع را با پول خودشان و اگر مستطيع نيستند از پول بيت المال به حج بفرستد، چون حج بايد هميشه زنده باشد. ما از آن روايت استفاده كرديم که اين حکم هم اختصاص به موسم حج هم ندارد، خانه خدا هيچ وقت نبايد خالي باشد!
راجع به زكات اين روش و پيامبر خدا(ص) و اميرالمؤمنين(ع) بوده که افرادي را براي اخذ زكات ميفرستادند، اينطور نبود که بگويند زكات واجب است هر كس آورد آورد و اگر نياورد هم نياورد. اصلاً ما جايي را در دين نداريم كه حاكم نسبت به اجراي آن موظف نباشد.
يكي از اين موارد هم مسئلهي حجاب است. حجاب از ضروريات اسلام در بين شيعه و سني و از مسلمات قرآن است.
در آيه شريفه 59 سوره احزاب «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ» مسئلهي چادر را مطرح ميكند. جلباب يعني چادر.
بعد كه اين آيه شريفه نازل شد روايت دارد همان طوري كه امروز زنهاي متديّن ما با چادرهاي مشكي بيرون ميآيند زنهاي مهاجر و انصار هم از منزل با همين چادر مشکي بيرون ميآمدند. حجاب از مسلمات قرآن است.
من در کتاب «حجاب و نظام اسلامي» هم آوردهام قرآن که ميگويد «يدنين عليهنّ من جلابيبهن» بايد توجّه نمود معناي کلمه «ادني» اگر با «علي» متعدّي شود، يا با «إلي» فرق ميكند. اگر بگويند «أدني إلي الجدار» يعني نزديك ديوار کرد، اما اگر بگويند «أدني علي الجدار» يعني بر ديوار آويزان كرد. عرب به پردهاي كه يكجا انداخته شود و آن را كامل بپوشاند ميگويد «أدني عليه». متأسفانه اين فرق بين «ادني عليه» و «ادني إليه» نزد برخي از بزرگان ما(رضوان الله عليه) که به مقام شهادت هم رسيدهاند اشتباه شده و «يدنين عليهنّ» را با «اليهنّ» خلط نموده و گفتهاند يعني اين پارچهها را نزديك كنند.
بنابراين از آيه استفاده ميشود كه همه بدن و حتي سر و صورت و دست هم بايد پوشيده شود، منتهي برخي فقهاء از روايات استفاده کردند که قرص صورت و دستها تا مچ استثنا ميشود.
تأسف ما اين است که در اين چهل سال که از عمر انقلاب ميگذرد بايد از حوزه ما چند مقاله و رساله عميق در مورد وظيفه حكومت در اجراي واجبات از جمله حجاب نوشته ميشد. منتهي فقط يك جزوهي كوچكي چاپ شده كه من چند سال قبل آن را تحت عنوان حجاب و نظام اسلامي نوشتهام.
يك شب از ميوه فروشي داشتم ميوه ميخريدم، يك آقاي متديّن به من رسيد گفت من ميخواهم از شما تشكر كنم دختر من مدتي چادرش را كنار گذاشته بود با خواندن اين جزوه مجدداً چادري شده است. گفتم خدا را شكر. بايد در طول اين مدت از حوزهي علميه صد تا از اين رسالهها بيرون ميآمد در حالي که متأسفانه از آن طرف در برخي مجلههاي مربوط به حوزه از جانب افرادي كه فقاهتشان معلوم نيست، نظرات ديگري چاپ و نشر يافته كه مجال نيست حرفهايشان را بگويم.
اينكه بگويند ما وظيفه داريم فقط معروف يعني هنجارها را بگوييم و مردم را به آن دعوت کنيم و کاري به اجرا شدن يا نشدن آن در جامعه نداشته باشيم، حرفي است كه نه تنها دليل بر آن نداريم، بلكه ادلهي فراوان بر خلافش وجود دارد.
حوزه بايد اولاً نسبت به اين بحث حجاب كار علمي كند. رسانههاي ما مثل صدا و سيما راجع به حجاب كار زيادي نكردهاند، بلكه برنامههاي صدا و سيما طوري است كه عملاً بي حجابي را تبليغ ميكند.
شما ببينيد در اين جشنواره فجر که در ايّام سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي برگزار ميشود، سيمرغها را به چه كساني ميدهند؟ البته ما براي هنر ارزش بسياري قائل هستيم، اما آيا آن كسي كه با يك وضع زننده ميآيد و بهعنوان يک بازيگر، تهيه کننده در معرض افراد قرار ميگيرد عملاً بدحجابي را ترويج نميکند؟ جشنواره فجري که بايد نمايانگر ارزشهاي والاي انقلاب اسلامي باشد، به اين كسي كه دستور خدا را قبول ندارد نميتوانيم بگوئيم هنرمند موفق و از بيت المال مسلمين هم سيمرغ بلورين به او هديه دهيم. هزار دليل بر اين حرف ميشود اقامه كرد.
اين افراد بهعنوان هنرمند، الگوي زنها و دختران ما قرار ميگيرند، دختران ما در تلويزيون ميبينند به اين آدم که حتّي آن يك مقداري هم كه روي سرشان مياندازند براي جذابيت است نه حجاب، سيمرغ بلورين جايزه ميدهند. آيا اين ترويج بيحجابي نيست؟
صدا و سيماي ما بايد در كار خود تجديد نظر كند. حوزه بايد در درجهي اول وظيفهاش را انجام بدهد تا آنها نگويند شما مسئوليت خودتان را انجام نداديد. بله درست است ما هم قبول داريم که كم كاري كردهايم، ولي بايد در برنامههاي صدا و سيما هم تجديد نظر شود.
بههرحال اينها مباحثي است كه إن شاء الله خداوند توفيق بدهد با هدايتهاي رهبر بزرگوار انقلاب حل شود.
و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين