شب قدر؛ ظرف ولایت است [متن بیانات معظم له]
۳۱ فروردین ۱۴۰۱
۱۴:۳۸
۵۰۱
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین
شب
بیست و سوم ماه مبارک رمضان به احتمال بسیار قوی مصادف با شب قدر است، از
مجموع کلمات پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(علیهم السلام) و همچنین از آداب
خاصی که برای امشب در کتب ادعیه آمده، استفاده میکنیم که شب قدری که این
همه آثار و برکات دارد شب بیست و سوم ماه رمضان است. راجع به شب قدر نکات بسيار مهمی وجود دارد که اجمالاً به مطالب کليدي و حساس آن اشاره خواهم کرد. در روايتي که براي خود من تازگي داشت شخصي از امام صادق(عليهالسلام) سؤال ميکند: آيا شب قدر واقعیت دارد؟ اصلاً چیزی هست؟ با این که در قرآن به آن تصريح شده اما او این سؤال را از امام میکند. حضرت فرمود: «اگر میخواهی ببینی شب قدری هست از اول ماه رمضان هر شب صد بار سوره دخان را بخوان، آنگاه شب بیست و سوم ببین چه عجایبی میبینی، شب بیست و سوم چشم تو چیزهایی را میبیند که در عمرت ندیدهای». من با خواندن اين روايت بسيار غبطه خوردم.
حال که اين توفيق حاصل نشده لااقل سعي کنيم امشب این سه سورهای را که سفارش شده، يعني سورههای دخان، عنکبوت و روم را بخوانیم تا بلکه مقداری از لیلهی قدر را درک کنیم.
باز در مورد لیلهی قدر روایات عجیبي وجود دارد که سزاوار است اینها را در ذهن شریفتان بسپارید که سال آینده مورد توجه قرار گيرد. در روایتی وارد شده که اگر کسی در ماه رمضان مقیّد به نماز جماعت در هر سه نوبت باشد، بهرهاي از ليلة القدر نصيب وي ميشود. اين که گذشتگان ما، آباء و اجداد ما مقيّد به نماز جماعت لااقل در ماه رمضان بودند معلوم ميشود که ريشه روايي دارد.
خدای تبارک و تعالی بهترین ماهها را و به تعبیر روایات «سیّد الشهور»، یعنی آقای ماهها را ماه رمضان و قلب ماه رمضان را هم لیلة القدر قرار داده است یعنی اگر کسی به امشب توجه خاصی داشته باشد و تا حدي از آن مراقبت و مواظبت کند قلب ماه رمضان را درک کرده و از آثار لیلة القدر بهرهمند ميشود. ما بهتر از این لحظات را در طول سال سراغ نداریم، عرفا و علمای بزرگ و اهل سیر و سلوک در این شب از خوردن و صحبتهاي بيهوده پرهيز ميکردند و به استغفار و نماز و دعا تا طلوع فجر مشغول بودند، چون میدانستند امشب چه خبر است! و نبايد آن را از دست داد.
لیلهی قدر از یک جهت برای رسیدن به بسیاری از کمالات منحصر به فرد است، در لیلهی قدر انسان به قرب خدا و به رحمت واسعهی خدا میرسد، جواز عبور از صراط را میگیرد، بهشت را برای خودش رقم میزند، نجات از آتش جهنم را برای خودش تضمین میکند، اینها همه در این شب واقع میشود. براي رسيدن به قرب خدا ره صد ساله را در یک شب طی کردن امشب است. حضرت موسی(علي نبينا و آله و(عليهالسلام)) در مناجات خود با با خدا میگوید: خدایا! من قرب تو را میخواهم. خدا میفرماید: اگر تقرب من را میخواهی شب قدر بیدار باش.
عجیب است در روایات آمده پیامبر در شب قدر از دو چیز نهي میکردند و میفرمودند: «مراقب باشید شب قدر دو چیز به سراغتان نیاید: غفلت و خواب».
این که انسان غافل شود به طوري که بپندارد شب قدر خبری نیست و مثل بقیه شبهاست و توجه نداشته باشد که چه رفت و آمدهایی از آسمان به زمین و از زمین به آسمان هست، اين ميشود غفلت. و ديگر اين که فرمود: امشب نخوابید. نگذارید خواب به سراغ تان بیاید. خدا به موسی فرمود: اگر میخواهی به من تقرب پیدا کنی بیدار باش. البته بیدار بودن یعنی بیدار باش و فکر کن، بگو خدایا با بندگانت چه میکنی؟ برای من چه مقدّر میکنی؟ سال آینده چه وضعيتی خواهم داشت؟ این میشود تقرب به خدا.
حضرت موسي(ع) به خدا عرض کرد: خدایا! میخواهم رحمت تو شامل حال من بشود،خوشا به حال کسی که رحمت خدا شامل حالش شود، او دیگر گرفتاری قیامت ندارد. خدا فرمود: «اگر میخواهی رحمت من شامل حال شما شود شب قدر صدقه بده».
باز در روایات میدیدم امام سجاد(عليهالسلام) در هر روز ماه رمضان صدقهی مخصوص میداد، به حضرت عرض میکردند: این سرّی دارد؟ فرمود: بله، برای این که میخواهم شب قدر را درک کنم.
حضرت موسي در ادامه مناجاتش خدا عرض میکند: «خدایا! من خیلی از صراط میترسم، جواز عبور از صراط میخواهم، خدایا! من بهشت تو را میخواهم. این جمله را دقت کنید چقدر عجیب است! خدا فرمود: «اگر بهشت من را میخواهی سبّح تسبیحةً فی لیلة القدر» يعني در شب قدر يکبار تسبيح خدا را بجاي آور.
کسی که یک سبحان الله بگويد، حتی از عبارت استفاده میشود دنبالهاش «و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر» هم لازم نیست، بلکه یک سبحان الله کافي است، منتهی با معرفت. یعنی خدایا تو از هر نقصی و از هر عیبی منزّهی، تو دست رد به ما نمیزنی، تو معبودي نیستي که بخواهی دست رد به بندگان خودت بزنی، تو کریمی.
رضایت خدا، چه مقام بالایی دارد، در این روایت آمده است شب قدر دو رکعت نماز دارد، این در مفاتیح الجنان هم آمده است که در هر رکعت بعد از حمد هفت مرتبه سوره توحيد و بعد از سلام نماز 70 بار استغفار کنید. خدا به حضرت موسی فرمود: کسی که این دو رکعت را بخواند به رضایت من میرسد.
شب قدر شبی است که انسان به راحتی میتواند تقرب به خدا پیدا کرده و رحمت خدا را شامل حال خودش کند، جواز عبور از صراط را بگیرد، نجات از آتش جهنم را فراهم کند. اینها چیزهایی است که مربوط به خداست و به من و شما چه ارتباطی دارد که بگويیم: چطور ميشود انساني را که یک عمر گناه کرده خدا ببخشد و بگوید من امشب بر همهی اینها خط بطلان میکشم؟!
البته در روایات هست کسي که شرب خمر کند، يا عاق والدين باشد يا قاطع رحم باشد، يا کينهاي باشد، خدا او را نمیبخشد، ولی با قطع نظر از اینها امشب شبی است که خدا بیحد و حساب عنایت میکند. همهی ماه رمضان یک طرف، که در هر شب آن خدا هزار هزار بنده را از آتش جهنم آزاد میکند ولی امشب یک خصوصیت دیگری دارد مبادا از آن غافل شوید.
لیلهی قدر بهترین زمان برای سیر و سلوک عرفانی انسان است، کجایند آنهایی که دنبال سیر و سلوک هستند! هیچ زمانی برای سیر و سلوک عرفانی بهتر از این لحظات نداریم.
نکته ديگر اين که انسان به مقدرات محتوم خودش علاقمند است، در لیلهی قدر خدا مقدرات انسان را قطعی میکند، به طوري که شب نوزدهم نوشته میشود، شب بیست و یکم ابرام میشود و شب بیست و سوم حتمیت پیدا میکند. در روایات داریم شب نوزدهم که نوشته شد باز انسان اگر استغفاری کرد، اگر توبهای کرد. اگر مناجاتی کرد خدا مقدّراتش را تغییر میدهد ولی شب بیست و سوم هر چه نوشته و امضا شود دیگر تغییر داده نمیشود! همه ما به مقدرات مطلوبمان در سال آینده علاقهمنديم.
امّا اين که مقدرات چیست و چگونه رقم ميخورد؟ «قَالَ يُقَدَّرُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ كُلُّ شَيْءٍ يَكُونُ فِي تِلْكَ السَّنَةِ إِلَى مِثْلِهَا مِنْ قَابِلٍ أَوْ مَوْلُودٍ أَوْ أَجَلٍ مِنْ خَيْرٍ أَوْ شَرٍّ»، حال چه خیر و شر فردی و چه خیر و شر اجتماعی، هر چه شرور و خیرات است امشب نوشته میشود. باران و محصولات کشاورزی سال آینده، سيل و زلزله و سرنوشت خوب و بد سال آينده، امشب مقدّر میشود، «أَوْ طَاعَةٍ أَوْ مَعْصِيَةٍ»، انسان باید بنگرد سال گذشته چقدر اهل عبادت و اطاعت بوده و چه مقدار معصیت خدا کرده است. امشب باید به خدا عرض کنیم: خدایا! من انسان ضعیفِ عاجزی هستم که زود میلغزم، دستم را بگیر مبادا یک جایی بلغزم که دنیا و آخرتم بر باد برود.
ما گاهی اوقات گناهان را بسيار کوچک می شماریم، در حالي که در روایات دارد: «هیچ گناهی را ولو صغیره کوچک نشمارید»، نگويید من یک گناهی کردم و خدا هم میبخشد، مثلاً عروسی یک شب است، يا اين که يک بار دور هم نشستهایم و یک مقداری ... حالا خدا بزرگ است! بايد مراقب بود زيرا خدا میفرماید: گاهی اوقات غضب من در همین خیال توست، وقتی تو راجع به من چنین خیالی داری من هم همین جا غضب میکنم، و آدمی که به غضب خدا گرفتار شود دنیا و آخرت ندارد!
امشب باید بگويیم: خدایا! ما نمیدانیم سال آینده؛ با چه چیزي مواجه ميشويم. یک کسی را مقام میلغزاند، یک کسی را مال و دیگری را شهوت،اسباب گناه مختلف است و بهترين نگهبان انسان خداست. اینها امشب مقدر میشود. امشب مقدّر ميشود که این آدم میتواند در سال آینده موفق به نماز بشود یا نه، موفق به اطاعت خدا بشود یا نه، موفق به انجام سایر واجبات بشود يا خير، اینها خیلی مهم است. کافی است انسان به یک بيماري مختصر مبتلا شود که توفيق روزه گرفتن از وي سلب شود، يا ناچار شود نماز را نشسته بجا آورد. هرچند اینها دستورات دارد! ولی ثواب نماز نشسته کجا و نماز ایستاده کجا؟! ثوابش خیلی فرق دارد، اینها در مقدرات آدم است.
شخصي عالم برجستهاي است ممکن است مقدرش این باشد که سال بعد خدا حافظه و فکرش را از او بگیرد. نقل است که خطيبي بعد از سی چهل سال سخنرانی کردن رفت بالای منبر و هر چه فکر کرد که اول منبر باید چه بگویم، بسم الله الرحمن الرحیم را یادش نیامد. انسان این است و چه کسی باید در لحظه لحظه دست آدم را بگیرد؟!
«أو مولودٍ»، به چه کسی بچه بدهند؟ چه کسی متولد بشود؟ و اجل انسان ما همه امشب مقدر میشود. «أَوْ رِزْقٍ فَمَا قُدِّرَ فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ وَ قُضِيَ فَهُوَ الْمَحْتُومُ». هر چه که امشب مقدر شود این حتمیِ حتمی است. «من المحتوم» ـ به اصطلاح علمای عقاید و کلام ـ یعنی بدا در این راه ندارد و قابل تغییر نیست، این هم یک جهت ديگر ليلة القدر است.
جهات اهميت ويژه شب قدر
ببينيد اين جهات لیلة القدر چقدر مهم است:
جهت اول ظرف برای سیر و سلوک عرفانیِ انسان است یعنی بهترین ظرف است.
جهت دوم زمان مشخص شدن مقدّرات انسان، خانواده و بستگان انسان و جامعه است.
اما جهت سوم این که پیامبر(ص) فرمود: «سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ(ص) يَقُولُ لِأَصْحَابِهِ آمِنُوا بِلَيْلَةِ الْقَدْرِ»، گويي اين یک تکلیف است، ما نمیخواهیم وارد اصطلاحات فقهی و اصولی بشویم که این تکلیف است یا ارشاد به این که حواستان باشد از دستتان نرود. پیامبر فرمود: به لیلهی قدر ایمان بیاورید، فرمود: «إِنَّهَا تَكُونُ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ وُلْدِهِ الْأَحَدَ عَشَرَ مِنْ بَعْدِهِ» ایمان بیاورید برای اینکه لیلهی قدر برای علی بن ابیطالب و یازده اولاد علی است.
طبق فرمايش پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله لیلهی قدر لیلهی ولایت و تقدیر ولایت است، همانگونه که در لیلهی قدر تمام کتب آسمانی مثل تورات، انجیل، زبور و قرآن نازل شده است ـ یعنی چون بهترین زمان لیلهی قدر است لیلهی ولایت هم هست.
صاحب اصلی لیلة القدر؛ امیرالمؤمنین و اولاد علی(عليهمالسلام) هستند. بنابراين آیا امشب کسی بدون اتصال با ولایت میتواند لیلة القدر را درک کند؟ ابدا امکان ندارد، کسی بدون اتصال با امیرالمؤمنین نمیتواند لیلهی قدر را درک کند، کسی که لیلهی قدر را درک نکند قرآن را نمیتواند درک کند، اینها سه حقیقتی است که به هم تابیده شدهاند و جدای از هم نیستند «ليلة القدر، قرآن و ولایت امیرالمؤمنین».
اصلاً ما به اهل سنت میگويیم اگر پیامبر نفرموده بود: «إنی تارکٌ فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی»، به هزار و یک دلیل دیگر مطلب روشن بود، یکی از آنها همین لیلة القدر است، خدا ميفرمايد قرآن را در شب قدر نازل کرديم «إِنّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ»، «إنَّا أنزَلنَاهُ فِی لَیلَةٍ مُبَارَکَةٍ»، پیامبر(ص) ميفرمايد: لیلهی قدر، شب تقدیر ولایت امیرالمؤمنین و اولاد او است؟ پس این سه چیز (لیله قدر، قرآن، ولایت علی و اولاد علی) سه چیزی است که از هم جدا نمیشوند!
اگر بخواهیم به قرآن نزدیک شویم باید به علی بن ابیطالب نزدیک شویم اگر بخواهیم به علی بن ابیطالب نزدیک شویم باید با قرآن آشنا باشیم و اگر بخواهیم لیلهی قدر را درک کنیم باید با قرآن و علی با هم ارتباط داشته باشیم. انسان وقتی این روایات را میخواند میبیند که چه حقایقی وجود دارد و حیف که عمر آدم تمام میشود و از این روایات اطلاع ندارد.
شما جوانان عزيز از اين فرصت جواني استفاده کنيد و تا میتوانید کتابهای روایی را بخوانید، این کتابهای روایی دریاها و اقیانوسهایی از معارف است و حیف است که عمر ما بگذرد و از این سرمایه ها بی اطلاع باشیم.
پس جهت سوم اين شد که لیلهی قدر ظرف ولایت است، حقیقت لیلة القدر، ولایت است. چرا میگویند حقیقت لیلة القدر فاطمه است، چون فاطمه، منشأ ائمه معصومین(علیهم السلام) است. چیز دیگری که میتوانیم از اين حديث استفاده کنیم اين است که حقیقت ولایت را هم به این زودیها نميتوان فهمید! همان طوری که حقیقت لیلة القدر مجهول است و خدا به پيامبرش ميفرمايد: «وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ» خود ولایت را هم به این زودیها نمیتوانیم بفهمیم چیست.
چهارم: شیعه افتخار دارد پيرو پیشوایان معصومي است که در کلاس هیچ استادی درس نخواندهاند، شما از علمای اهل سنت که بپرسيد ابو حنیفه، احمد بن حنبل، مالک و شافعي نزد چه کساني درس خواندهاند؟ خواهند گفت اساتيد همه آنها مشخص و معلوم است که در دو سالگی نزد چه کسي قرآن ياد گرفتهاند، چهار سالگی نزد کدام استاد حدیث خواندند، ده سالگی کجا فقه خواندند و 20 سالگی کجا تفسیر خواندند اما یک جای تاریخ ندارد که علی بن ابیطالب غير از محضر رسول خدا(صلي الله عليه وآله و سلم) یک دقیقه نزد کسی درس خوانده باشد يا امام حسن و امام حسین و ديگر ائمه(عليهم السلام) تا امام زمان(عج) نزد کسي درس نخواندهاند.
حال سؤال این است اینها که پیش کسی درس نخواندند پس این همه علم را از کجا آوردند؟ چرا از آنها هر سؤالی ميکردند جواب ميفرمودند. اين فقط اميرالمؤمنين نبود که فرمود قبل از اینکه مرا از دست بدهید هر چه میخواهید سوال کنید «سلوني قبل أن تفقدوني» همهی ائمه ما این ادعا را داشتند. فقط امیرالمؤمنین نمیفرمود من به طرق آسمان آگاهتر از طرق زمینم، همهی ائمه این ادعا را داشتند. سؤال این است که ائمه ما علمشان از کجاست؟
جواب: یکی از راههای کسب علم ائمه، لیلة القدر است. در رجال کشی این روایت آمده روزي امام باقر(عليهالسلام) به سمت یکی از باغهای مدینه حرکت کردند. شخصی به نام سلیمان بن خالد خدمت حضرت بود به ایشان عرض کرد «جُعِلْتُ فِدَاكَ يَعْلَمُ الْإِمَامُ مَا فِي يَوْمِهِ»، شما امام ما هستید آیا آنچه که در طول یک روز از اول طلوع آفتاب تا غروب اتفاق میافتد امام معصوم میداند؟ حضرت با ذکر سوگند فرمود «فَقَالَ يَا سُلَيْمَانُ وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالنُّبُوَّةِ وَ اصْطَفَاهُ بِالرِّسَالَةِ إِنَّهُ لَيَعْلَمُ مَا فِي يَوْمِهِ وَ فِي شَهْرِهِ وَ فِي سَنَتِهِ»، چه میگويی؟ سوگند به آن خدايي که محمد را به رسالت برگزيد، امام نه تنها آنچه که در یک روز اتفاق میافتد، بلکه آنچه را هم که در ماه و سال اتفاق میافتد، ميداند اينکه چه کسی میمیرد و چه حادثهای اتفاق میافتد و چه کسی مریض می شود، چه حاکمی روی کار میآید چه جنگی واقع میشود.
سپس حضرت چون میدانست او خواهد پرسيد از کجا ميداند؟ با اشاره به سوره قدر فرمود: «ثُمَّ قَالَ يَا سُلَيْمَانُ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ رُوحاً يَنْزِلُ عَلَيْهِ فِي لَيْلَةِ الْقِدْرِ» شما مگر نمیخوانید «فَيُعْلِمُ مَا فِي تِلْكَ السَّنَةِ إِلَى مَا فِي مِثْلِهَا مِنْ قَابِلٍ وَ عَلِمَ مَا يَحْدُثُ فِي اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ وَ السَّاعَةِ تَرَى مَا يَطْمَئِنُّ إِلَيْهِ قَلْبُك» این روح در لیلهی قدر از آسمان بر ما نازل میشود و همهی حوادث و قضایا، مثل یک نور بر قلب مبارک آنها اشراق ميکند.
بحث علم امام(عليهالسلام) یک بحث بسیار خوبی است، یکی ديگر از منابع علم امام مصحف امیرالمؤمنین است، امیرالمؤمنین قرآنی داشت منتهی سنیها میگویند شیعه یک قرآن دیگری دارد. در حاليکه ما قرآن دیگری غیر از این قرآن نداریم، 1400 سال است که از نزول قرآن میگذرد یک عالم شیعه را پیدا نمیکنید تفسیري نوشته باشد ولی قرآنش غیر از قرآنی باشد که علمای اهل سنت بر آن تفسیر نوشتهاند از اول تا آخرش یکی است.
مصحف امير المؤمنين اين است که هر آیهای نازل میشد پیامبر امیرالمؤمنین را صدا میزد که یا علی بنویس، این آیه شأن نزول و توضيحش این است. در این آیه مقصود خدا این است همه اینها را امیرالمؤمنین مينوشت و آن مصحف امروز در خدمت امام زمان (عج) هست، این مصحف یکی از منابع علم ائمه است.
حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) هم مصحف داشتهاند. اما مصحف فاطمه چه بوده؟ در روایات متعدد آمده بعد از اینکه پیامبر به رحمت خدا رفت جبرئیل برای تسلاي حضرت فاطمه(سلام الله علیها) نزد ايشان میآمد حوادث آينده را از روی کار آمدن بنی امیه و بنی عباس گرفته تا ظهور آخرین فرزندش را خبر ميداد ایشان هم آن اخبار را به امیرالمؤمنین(ع) ميگفت و حضرت مینوشت، اسم این را مصحف فاطمه زهرا گذاردهاند. فرق مصحف فاطمه و مصحف امیرالمؤمنین این است که در مصحف فاطمه چيزي از حلال و حرام نیست، بلکه همهاش حوادثی است که تا قیامت اتفاق میافتد.
شیعه یک چنین منابع و سرمایه و ذخایری دارد. کدام قوم و جمعیتی، کدام مذهبی میتواند بگوید تا قیامت چه اتفاقاتی ميافتد؟ فقط ما ادعا داریم که ائمه ما اين اخبار را میدانند.
خصوصیت چهارم لیلة القدر این است که در اين شب ائمه ما به همهی حوادثی که ميخواهد تا یک سال آینده واقع شود علم پیدا میکنند البته در روایات آمده غیر از مصحف امیرالمؤمنین و شب قدر در هر شب جمعه هم اشراقاتی بر ائمه ما میشود و علم آنها زیادتر میشود.
جهت پنجم این است که امشب ملائکه به زمين میآیند، به امام باقر(عليهالسلام) عرض کردند «تَعْرِفُونَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ؟» شما متوجه ميشويد لیلة القدر چه زمانی است؟ اهل سنت عمدتاً لیلة القدر را شب پانزدهم و نيمه شعبان ذکر کردهاند در روایات ما هم بعضی اصحاب از ائمه ميپرسند که اینها اینطور میگویند، ائمه ما فرمودند به این حرفها گوش نکنید لیلهی قدر در دهه آخر ماه رمضان است و عمده شواهد هم بر شب بیست و سوم است.
به امام باقر عرض میکنند آيا شما متوجه ميشويد لیلة القدر چه زمانی واقع میشود؟ فرمود: «وَ كَيْفَ لَا نَعْرِفُ لَيْلَةَ الْقَدْرِ وَ الْمَلَائِكَةُ يَطُوفُونَ بِنَا فِيهَا» چقدر این تعبیر جالب است! چقدر خوب است که امشب انسان در تاریکی شب چشم دلش را باز کند ببیند ملائکه دور امام زمان(ع) میگردند و طواف میکنند، یطوفون بنا یعنی چگونه متوجه نشويم در حاليکه ملائکه اطراف ما هستند و میخواهند ببینند ما برای شیعه و امتمان چه میخواهیم تا آن را ثبت کنند.
خصوصیت ششم این است که «إنَّ الشَّيطَانَ لا يَخرُجُ فِي هَذِهِ اللَّيلَةِ حَتَّى يَضيءُ فَجرُهَا، وَ لا يَستَطِيعُ فِيهَا أن يَنَالَ أحَداً بِخَبَلٍ أو دَاءٍ أو ضَربٍ مِن ضُرُوبِ الفَسَادِ» امشب دست شیطان کاملاً بسته است اگر فردي غافل بشود این دیگر بلایی است که سر خودش آورده در روایت آمده مغبون کسی است که ماه رمضان بر او بگذرد و مورد رحمت و غفران خدا قرار نگیرد ولی اصلاً نمیشود؟ مگر میشود مؤمن توجه به استغفار نداشته باشد؟ یک توجه کوتاه در همین شب قدر کافی است.
باز روایتی که در طليعه سخن عرض شد را تکرار کنم، امام صادق(عليهالسلام) فرمود اگر کسی از اول رمضان شبی صد بار سورهی دخان را بخواند، در شب بیست و سوم چشم او عجایبی را میبیند، چشم او نزول ملائکه و طواف آنها حول ائمه معصومین(ع) را میبیند.
امشب باید انسان تا میتواند گریه کند و اشک بریزد، هر چه اشک بریزیم کم است، هر چه ناله کنیم کم است، هر چه تضرّع کنیم کم است. معلوم نیست شب قدر ديگري نصيب ما بشود. تعارف که ندارد! آدم نمیداند چه واقع میشود؟ امشب را از دست ندهیم و از خدا بخواهيم به حق علی و اولاد علی، به حق پیامبر و فاطمه ما را موفق به درک لیلة القدر بفرماید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته