همانطور که حفظ این نظام مقدس جمهوری اسلامی بر ما واجب است. حراست از حوزههای علمیه هم بر همه طلاب و اساتيد واجب است
۳۰ شهریور ۱۳۹۸
۱۵:۵۶
۲,۲۰۵
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين و صلی الله علی سيدنا محمد و آله الطاهرين
خداوند را شکرگزاریم که توفیق شروع بحث را عنایت فرمود ان شاء الله با لطف و عنایت حق تعالی مباحث را به صورت دقیق، عمیق و آن طور که مرضی حضرتشباشد تا پایان سال توفیق دنبال داشته باشیم باید از جمله دعاهای ما همین باشد که خداوند این توفیق را از ما سلب نکند، گرفتاریها و امراض و مشکلات را به سراغ ما نیاورد تا بتوانیم با نشاط و قوّت این بحثها را ادامه بدهیم ان شاء الله.
مرسوم اين است که قبل از شروع بحث نکاتی را به عنوان تذکر عرض کنیم.
این حدیث شریف در کافی وارد شده. سلیم بن قیس هلالی از امیرالمؤمنین(ع) و امیرالمؤمنین هم از پیامبر(صلي الله عليه وآله) نقل میکند، «الْعُلَمَاءُ رَجُلَانِ: رَجُلٌ عَالِمٌ آخِذٌ بِعِلْمِهِ، فَهذَا نَاج» عالمان دو گروه هستند عالمی که به علم خود عمل ميکند چنين فردي روز قیامت نجات پیدا میکند «وَعَالِمٌ تَارِكٌ لِعِلْمِهِ، فَهذَا هَالِكٌ گروه دوم عالمي است که عمل به علمش نميکند اين بيچاره است و نابود شده «وَ إِنَّ أَهْلَ النَّارِ لَيَتَأَذَّوْنَ مِنْ رِيحِ الْعَالِمِ التَّارِكِ لِعِلْمِه».
اين کلام پيامبر را در فرمایشات امام خميني(رضوان الله تعالی علیه) هم شنیدهایم، که فرمود اهل جهنم از بوی بسیار بد عالمی که عمل به علمش نمیکند اذیت میشوند، بايد ديد شدت عذاب و گند تعفن این عالم بيعمل چقدر است که موجب اذیت بقیه هم میشود «وَ إِنَّ أَشَدَّ أَهْلِ النَّارِ نَدَامَةً وَ حَسْرَةً رَجُلٌ دَعَا عَبْداً إِلَى اللَّهِ، فَاسْتَجَابَ لَهُ وَ قَبِلَ مِنْهُ، فَأَطَاعَ اللَّهَ، فَأَدْخَلَهُ اللَّهُ الْجَنَّة»، در میان اهل جهنم آنکه ندامت و حسرتش از همه بیشتر است عالمي است که دیگری را دعوت به خدا کرده و آن شخص پذيرفته و اطاعت پروردگار نموده خداوند او را داخل بهشت ميکند «وَ أَدْخَلَ الدَّاعِيَ النَّارَ بِتَرْكِهِ عِلْمَهُ وَ اتِّبَاعِهِ الْهَوَى وَ طُولِ الأمَل» اما این عالم دعوت کننده را وارد جهنم میکند بخاطر ترک عمل به علم و تبعيت از هواي نفس و طولانی بودن آرزوهای او.
«أَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِ وَ طُولُ الْأَمَلِ يُنْسِي الْآخِرَة»، تبعيت از هواي نفس مانع انسان از طي مسير حق گشته و آرزوهاي طول و دراز او را پايبند دنيا کرده و آخرت را به فراموشي ميسپارد.
آنچه که ما از اين روايات علم و عالم و عمل ميفهميم اين است که علوم دو قسم است يک قسم علومي که در هدايت و سعادت انسان نقش دارد و قسمي که در هدايت و سعادت انسان نقشي ندارد، گاهي سؤال ميشود اين رواياتي که اين قدر از عالم تعريف ميکند مثل: «اطلبوا العلم من المهد الی اللحد» يا آثاری برای علم و عالم بيان ميکند مثل: «والذین اوتوا العلم درجات» اطلاق دارد و شامل همه علوم میشود و اختصاص به علم دين ندارد.
پاسخ اين است اگر اين روايات را کنار روايات فراواني که علم را مقرون به عمل ميداند قرار دهيم درمييابيم اين علم مقرون به عمل مطلق علم نيست، در برخي علوم اصلاً عمل معنا ندارد، نظير علم رجال، علم انساب، تاريخ، زمينشناسي، حتّي علم طب، حالا اگر کسي طبيب شد و بر طبق علمش هم عمل نکرد، میداند سيگار و الکل و فلان غذا برای بدن ضرر دارد ولی استفاده میکند، نميشود گفت اين طبيب آن عالم بيعملي است که روز قيامت شديدترين افراد جهنم در حسرت و پشيماني است. ما اگر به این روایات دقت کنیم به نظر من به این نکته مهم ميرسيم که علم را دو قسمت بايد کرد؛ علمی که در هدایت، سعادت و عاقبت انسان اثر دارد و علمي که ربطی به هدایت انسان ندارد!
بسیاری از علوم مادی امروز علم هست ولی در هدایت و سعادت انسان تأثیری ندارد. بله بهعنوان خدمت به خلق خدا ارزش دارد ولی حالا اگر کسی طبیب شد و طبابت نکرد این را نمیتوان گفت عالم بی عمل است، پس به چه کسی عالم بيعمل ميگوييم؟ به کسی که خدای تبارک و تعالی ماورای این عالم را به او نشان داده، دین و حقیقت را به او نشان داده، اما به آن عمل نکرده است. به خوبیهایی که یک انسان را به هدایت منتهی میکند عالم است، مثل نماز شب.
یک کسی بالای منبر برود راجع به نماز شب بگوید و کتاب هم بنویسد ولی خودش رعايت واجبات و ترک محرّمات را نکند اين فرد میشود عالم بلا عمل، یک کسی راجع به امام حسین(علیه السلام) صحبت کند بگوید امام حسین خودش و فرزندان و اهلبیت و یارانش را نثار دفاع از دین خدا کرد اما خودش در زندگی یک قدم برای دین خدا برندارد! اینجاست مسئله مهم.
عالم بلا عمل یعنی کسی که دین را شناخت اما از دین دفاع نکرد، کسی که حق را دانست اما حرفی در مورد حق نزد، کسی که میداند باید با بدعتها، خرافات، کج رویها، به مقابله برخيزد اما سکوت کند این میشود عالم بلا عمل.
مسئله ما خیلی سنگین است این همه روایات که ميفرمايد: وقتی طالب علم از خانه بیرون میآید ملائکه او را تا محل درس همراهی میکنند و ماهيان دريا و موجودات زمين و دريا و آسمان براي او استغفار میکنند، اين براي عالمي است که ميخواهد دين خدا را بفهمد و بر طبق آن عمل کند، بداند واجب و حرام چيست؟ اما اگر فهميد فلان عمل حرام است و خداي ناکرده بخاطر تبعيت از هواي نفس مرتکب حرام شود عالم بلا عمل ميشود.
از همين روايت استفاده میشود آنچه سبب میشود که انسان به علمش، عمل نکند پيروي از هواي نفس است. به دنبال کسب جاه و مقام است ميگويد حالا کنار یک زن بیحجاب نشستن و عکس گرفتن مانعی ندارد، دنبال کسب اعتبار و شهرت در فضای مجازی است، با این لباس کنار يک منکر مينشيند و عکس و فيلم ميگيرد. منکَر منکَر است و ما حق نداریم کار حرام انجام دهيم. بله یک وقتی هست که مسئول سیاسی از کشور ديگري آمده اين عناوین دیگری دارد، اما واقعاً من نمیدانم انسان چه بر سر خودش میآورد؟
حجاب از ضروریات دین و فرموده خداست، یک زنی که حجاب را رعایت نمیکند مخالفت با خدا میکند ولو خودش هم نداند. البته ممکن است هم نداند! خیلی از زناني که رعايت حجاب نمیکنند، نمیدانند این دستور صریح خداست و عملشان مخالفت با دستور خداست.
من خودم برخورد کردم با بعضی از این خانمهایی که حجاب ندارند و به آنها گفتم اگر به شما بگويند این دستور صریح خداست باز شما مخالفت میکنید؟ گفتند هرگز. میگویند این حجاب چیزی است که آخوندها درست کردند و قبلاً نبوده، ولی تو که میدانی این حکم ضروری خداست خیلی با آرامش و خوشحالی و چه بسا با تبسم ميايستي کنارش و عکس میگیري. این قطعاً جرمش از او سنگینتر است، و اگر همین بیحجاب روز قیامت خدای ناکرده گرفتار عذاب بشود این آدم عذابش بیشتر از اوست.
البته به اين نکته هم بايد توجّه داشت آنچه از روايات در مراد از عمل به علم استفاده ميشود تقيّد انسان به عمل به دين خدا و التزام به واجبات و ترک محرمات است. نه اينکه اگر کسي تبليغ نماز شب کرد و ثواب نافله ظهر و عصر يا روز عيد غدير را گفت، امّا خودش اين روز را روزه نگيرد يا نافلهها را نخواهند عالم بلا عمل شود. هر چند مصداق «لم تقولون ما لا تفعلون» هست. ولي از روايات راجع به عالم بلا عمل يک معناي خيلي وسيعتر استفاده ميشود، يعني عالمي که حقيقت را، خدا را، بهشت و جهنم و قيامت را، واجبات و محرمات را ميداند اما بر طبق آن عمل نميکند.
همین کلام شریف پیامبر که میفرماید: « «الْعُلَمَاءُ رَجُلَانِ: رَجُلٌ عَالِمٌ آخِذٌ بِعِلْمِهِ، فَهذَا نَاجٍ، وَ عَالِمٌ تَارِكٌ لِعِلْمِهِ، فَهذَا هَالِك» منظور از اين عالم چیست؟ اولاً این هم یک نکته دقیق روایی است چون زیاد از ما سؤال میکنند این علمی که میگويید: «الْعِلْمُ نُورٌ يَقْذِفُهُ اللَّهُ فِي قَلْبِ مَنْ يَشَاء» این کدام علم است؟ اينکه ملائکه بر او استغفار میکنند کدام عالم است؟ پاسخ اين است مراد از این همه روایات، علم دین است چون تنها علمي که مسئله عمل دربارهاش مطرح است، علم دين است. بقیه علوم چه عمل بشود و چه عمل نشود فرقی نمیکند. آنچه در هدایت و سعادت و شقاوت انسان مؤثر است عمل یا عمل نکردن به علم دین است.
نکته دوم اینکه عمل به علم یعنی چه؟ عمل یعنی عمل به مجموعه دین نه عمل به تکتک اجزاء. به چه کسی میگویند عالِم عامِل؟ به کسی که بخش وسیعی از دین در وجود او مشهود باشد، وقتی مردم او را میبینند به یاد خدا و قیامت افتند، مجموعاً در اعمال و گفتار و رفتار و حرکاتش خدا را در نظر میگیرد نه خودش و دنیای خودش را، حال اگر در یک مواردی هم خطایی کند باز از این عنوان خارج نمیشود.
ما باید در همین مسیر حرکت کنیم و دنبال این باشیم که این علم هدایت و سعادت ما را تقویت کند. در پایان سال ببینیم چقدر آمادگي پيدا کردهايم برای دین خدا فداکاری کنیم؟این علم اگر در درون ما نهادینه شود، انسان را برای مرگ و قیامت، آمادهتر میکند. فکر نکنی فقط نماز شب انسان را برای مُردن و لقاء خدا آماده میکند، ما بايد قدر این علوم را که به فهم کتاب خدا، به فهم روایات و به فهم دین خدا بر ميگردد بدانيم و از خدا بخواهيم توفيق عمل هرچه بيشتر به دينش را به ما عنايت فرمايد.
یکی از این اساتید نقل میکرد که من داشتم مباحث اصول را کار میکردم و پیش خودم گفتم حالا واقعاً این مورد رضای خدای تبارک و تعالی هست یا نه؟ شب در خواب دیدم مرحوم آخوند خراسانی در یکی از مساجد نجف بر بالای منبر کفايه میگوید مسجد تاریک بود اما وقتی آخوند حرف میزد، نور از دهانش بیرون میآمد و مسجد روش ميشد.
به هرحال ما امروز وظیفه پاسداری از حوزههای علمیه را برعهده داریم، همانطور که حفظ این نظام مقدس جمهوری اسلامی بر ما واجب است، حراست از حوزههای علمیه هم بر همه طلاب و اساتيد واجب است.
حراست از حوزهها در دو امر خلاصه ميشود:
1ـ حفظ میراث گذشتگان: این سرمایه عظیمی که فقها و اصولیین و حکما و مفسران گذشته برای ما باقي گذاشتهاند را قدر بدانیم نگوئیم اینها همه اضافه و بیاثر است، تمام اینها برای ما ارزش دارد.2ـ تقويت و تنومند کردن درخت علم در حوزه: اصول، فقه، تفسیر و کلام را باید روز به روز قویتر خواند و قويتر کرد. قویتر کردن به این است که ما ضرورتها و نیازهای زمان را در نظر بگيريم و مسائل مستحدثه را تشخیص بدهیم و در پرتو همان مبانی اجتهادی آن را حل کنیم.
امروز حوزه ما در عین اینکه بحمدالله از اخلاص و توکل و اعتماد به خدا و روحیه انقلابیگری برخوردار است خصوصاً قناعت(که قشری را در جامعه قانعتر از طلاب و فضلا سراغ نداریم و این یک ادعا نیست بلکه یک واقعیت است)، در مورد مسائل علمي هم امروز در حوزهها نشاط علمی، مراکز تحقیقی، تألیفات و تحقیقات فراوان وجود دارد که واقعاً این همه آثار و برکاتی که در حوزه وجود دارد از برکت اين انقلاب اسلامي است که در زمان گذشته نبوده است. اما با اين وجود رگههايي از فتنه در این حوزه مشاهده میشود، افرادی درصدد هستند که یا علم حوزه را مورد خدشه قرار بدهند یا سیاسی بودن حوزه را یا تقوا و بینش و آگاهی حوزه را مورد خدشه قرار بدهند، حراست از حوزه به این است که چشم ما باز باشد و این فتنهها را خنثي کنیم. امروز روشن است از بیرون این حوزه، حالا از داخل یا خارج ایران، افرادی کمر به نابودی حوزههای علمیه بستهاند.
از این فضای مجازی تبلیغاتی را که علیه روحانیت و بزرگان میشود. ملاحظه کنيد حتی افرادي با همین لباس استدلال میکند که امروز پنجاه درصد دوری مردم از روحانیت به خاطر این لباس است، آيا اين فرد نميداند هر قشری لباس خاصی دارد؟ مگر این لباس چه چیزی دارد که موجب تنفر و دوری مردم بشود؟ این لباس اگر عمامه است که در قضیه غدیر پیامبر اکرم(صلي الله عليه وآله) امیرالمؤمنین را معمم کرد، پیامبر یک عمامه خاص بر سر مبارک امیرالمؤمنین پیچید و او را به عنوان ولی خدا بعد از خودش قرار داد، ريشه عمامه این است. قبا هم که یک ریشهی سنتی در تاریخ ایران دارد. خیلی از قدیمیهای ایران حتی مردم عادي این قبا و لباس بلند را داشتند، این چه حرفی است که ما بگوئیم این لباس عامل دوري مردم است؟ نخیر، آن چه مردم را از ما دور میکند اين است که ما نتوانستهايم درست دین و علم دین را برای مردم بیان کنیم، همچنين عمل غير صحيح بعضي از ما موجب اين بدبيني شده است، که البته عوامل دیگری هم وجود دارد.
به هر حال امروز حوزه ما گرفتار فتنههاست؛ باید فضلای انقلابی و متعهد و عاشق علم، اين فتنهها را بشناسند، در پرتو هدایتهای رهبری معظم انقلاب و ارشادات مراجع و بزرگان حوزه با این فتنهها مقابله کنند، يک روز این حوزه را سکولار معرفی میکنند، چیزی که اصلاً هیچ شائبهای از آن را نمیتوانیم در حوزه پیدا کنیم. بله، اگر ما با اين علوم به فکر حل مشکلات جامعه نباشیم رهبری هم فرمودند که منتهی به سکولار میشود! ولی همه این بحثها و این کتابها برای حل مسائل مردم است، مگر ما غیر از حل مسائل مردم وظیفهی دیگری داریم؟ مگر ما قرآن را، فقه و اصول را، برای غیر از این دنبال میکنیم؟ تحصيل اين علوم برای این است که اگر مسئلهاي در جامعه و نظام اسلامی پيدا شد که از موضع دین بايد جواب آن داده شود ما هم بتوانیم جواب آن را بدهیم.
لذا بايد خود را موظف به دقّت در تحصيل و تجهيز در مسائل کنیم هر چه میتوانیم درس بخوانیم. این نیست که بگوئیم درس خواندن برای من کافی است این هم غلط است! تا میتوانیم باید درس بخوانیم، تا میتوانیم باید ورع و تقوا پیدا کنیم که آن هم حد ندارد، نه علم حد دارد و نه تقوا حدی دارد، روحانیت هم موفق به این دو ویژگی است که هیچ کدام حدی ندارند، بايد این مسیر را قوی ادامه بدهیم و به این زمزمههاي جاهلانه و عوامانه گوش ندهیم، باید اساس روحانیت حفظ بشود، حالا که این همه زمزمه درمخالفت با روحانیت است خودمان هم آب به آسیاب آنها نریزیم. دشمن دنبال این است که اساس روحانیت را از بین ببرد، مرتب برنامهریزی میکنند مخصوصاً در سرویسهای امنیتی خارج از کشور، خيلي روشن عرض کنم هدفشان اين است این حوزهها را با راهها و ابزارهاي مختلف از بین ببرند.
امیدوارم امام زمان(علیه السلام) همانطور که تاکنون این حوزهها به دعای آن حضرت باقی مانده باز عنایات و ادعیه خالصه خودشان را بیشتر شامل حال ما طلبهها کنند و ما هم با اخلاص بیشتر بتوانیم ان شاء الله بحث را داشته باشیم.
1. آنچه سبب میشود که انسان به علمش، عمل نکند پيروي از هواي نفس است.
2. عمل به علم یعنی چه؟ عمل یعنی عمل به مجموعه دین نه عمل به تکتک اجزاء.
3. به چه کسی میگویند عالِم عامِل؟ به کسی که بخش وسیعی از دین در وجود او مشهود باشد، وقتی مردم او را میبینند به یاد خدا و قیامت افتند، مجموعاً در اعمال و گفتار و رفتار و حرکاتش خدا را در نظر میگیرد نه خودش و دنیای خودش را، حال اگر در یک مواردی هم خطایی کند باز از این عنوان خارج نمیشود.
4. ما امروز وظیفه پاسداری از حوزههای علمیه را برعهده داریم.
5. همانطور که حفظ این نظام مقدس جمهوری اسلامی بر ما واجب است. حراست از حوزههای علمیه هم بر همه طلاب و اساتيد واجب است.
6. حراست از حوزهها در دو امر خلاصه ميشود: 1ـ حفظ میراث گذشتگان؛ 2ـ تقويت و تنومند کردن درخت علم در حوزه.
7. آن چه مردم را از ما دور میکند اين است که ما نتوانستهايم درست دین و علم دین را برای مردم بیان کنیم، همچنين عمل غير صحيح بعضي از ما موجب اين بدبيني شده است.
8. مگر ما غیر از حل مسائل مردم وظیفهی دیگری داریم؟
تحصيل اين علوم برای این است که اگر مسئلهاي در جامعه و نظام اسلامی پيدا شد که از موضع دین بايد جواب آن داده شود ما هم بتوانیم جواب آن را بدهیم.