لزوم تبیین مبانی قرآنی و روایی بیانیه گام دوم انقلاب توسط پژوهشگران حوزه
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
۱۳:۳۶
۷۴۴
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
مشروح بیانات معظم له در این مراسم به شرح ذیل است:
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمد و آله الطاهرين
امیدوارم خدای تبارک و تعالی در این ماه ضیافت، قیام، حضور و طهور، قلوب ما را در مسیر رشد و تعالی و ترقی قرار داده و پذیرایی اصلی از ما را در این ماه مبارک؛ معرفت دین، معرفت اسماء و صفات حضرتش و تقرب و ارتباط بیشتر با خودش قرار دهد که کلید همه موفقیتهای دنیوی و اخروی، علمی و غیر علمی در همین است که ما عبودیت و بندگیمان را قویتر کنیم تا مراتب علممان بالاتر رود.
ولادت با سعادت امام مجتبی(علیه السلام) را خدمت ولی الله الاعظم امام زمان(عج) و همه شیعیان و حضار بزرگوار تبریک عرض میکنم.
از ابتکار بسیار بدیع و ضروری در تبیین بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی تقدیر میکنم.
این از مباحث بسیار مهمی است که جایگاهش باید حوزه علمیه قم و با استفاده از صاحب نظران و اندیشمندان باشد، جایگاه این بحث در حوزه خالی بود. همان طور که جناب دکتر مهاجرنیا فرمودند ما فرصتهای بسیار زیادی را در تبیین بیانیهها و دستورالعملهای امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) از دست دادیم و نتوانستیم آن رهنمودهای بلند و ارزشمند را آنطور که لازم بود به میدان آوریم و در قالب کرسیهای آزاداندیشی آن هم به این شکل که در جلسات مستمر همراه نقد علمی عرضه کرده و در معرض اهل فکر و نظر قرار دهیم. این یک امری است که از ضروریات استمرار انقلاب است.
همچنین تقدیر میکنم از حجتالاسلام و المسلمین دکتر مهاجرنیا که در این کتاب نه یک گام بلکه چند گام در تبیین بیانیه رهبری معظم انقلاب برداشتهاند. پیداست که با آن سرمایه علمی و توانایی که دارا هستند توانستند ابعادی از این بیانیه را تبیین کنند و در معرض انظار قرار بدهند. انقلاب ما یک انقلاب فکری و ایدئولوژیک است و در رأس علل موجبه انقلاب اسلامی قبل از طرح هر عنوان دیگر، مثل مسئله مبارزه با طاغوت یا مبارزه با استکبار بحث حکومت الله، حکومت اسلام، حکومت دین، حکومت صالحان مطرح است.
همین آیه شریفهای که در شروع جلسه تلاوت شد یکی از وعدههای بزرگ خداست البته ما نمیگوئیم حکومت اسلامی ما مصداق کامل آن وعده است ولی ما آن را مقدمه آن وعده نهایی میدانیم که خدای تبارک و تعالی در آیه 55 سوره نور میفرماید: «وَعَدَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا...»، در این آیه شریفه خدای تبارک و تعالی سه محور اساسی حکومت را بیان فرموده تا صالحان حاکم در روی زمین به عنوان خلیفة الله قرار بگیرند، انسانهای فاسق، هرزه و دنیاطلب به هیچ وجه حق ندارند حاکم بر مردم قرار بگیرند، انسانهایی که ایمان راسخ به خداوند دارند و عمل صالح انجام میدهند شایسته حکومت هستند تا آن دین مورد رضایت خداوند را، در رأس بنشانند، همه جوهرهی انقلاب ما در این قسمت از آیه شریفه است. بدون هیچ تردیدی مبارزه با طاغوت، مبارزه با ظلم، استکبار، بیعدالتی و فساد، همه جزء اسباب این انقلاب بوده است، اما علة العلل این است که دین باید حکومت کند.
روح انقلاب و اساس فکر امام راحل؛ حاکمیت دین است. لذا امام هیچ سخنرانی، هیچ نوشتار و هیچ ملاقاتی با هیچ گروهی نداشت الا اینکه از خدا و اسلام و حکومت اسلام میگفت. این مطلب اظهر من الشمس است و نیاز به بیان ندارد.
بحمدالله رهبری معظم انقلاب هم همان راه امام را دنبال میکنند و ما باید بیانیه گام دوم انقلاب را با این نگاه مورد بررسی قرار بدهیم؛ نگاه حکومت دین. یعنی آزادی، عدالت، اخلاق، معنویت، امنیت و سبک زندگی باید در پرتو دین مطرح شود.
مقصود اصلی از توصیههای هفت گانهای که در انتهای این بیانیه وجود دارد همین است، ما باید همه اینها را در پرتو دین بیان کنیم.
به نظرم امروز اگر مخالفتها و تخطئههایی که در داخل و خارج نسبت به این نظام انجام میشود را رصد کنیم غیر از مشکلات اقتصادی و اجتماعی و فسادهایی که متاسفانه هست و کسی هم منکر آن نیست البته اینها هم عللی دارد که باید در جای خودش مطرح شود، مثل تحریمها و بیتدبیری و بیتقوایی برخی از مسئولین.
اما آنچه که از سوی تخطئهگران انقلاب دنبال میشود و متأسفانه در بعضی از مراکز فکری ما هم، چه در حوزه و چه غیر حوزه مطرح میشود القاء این اندیشه باطل است که دین نمیتواند حکومت کند. امروز در فضای مجازی صحبتهای یک عده مخصوصاً افرادی که ادعای روشنفکری دارند یا خود را جزء سیاسیون میدانند این است که دین یک جوهری دارد که نباید در معرض حکومت قرار بگیرد برای اینکه وقتی در مقام اجراء مشکلاتی به وجود میآید مردم از اصل دین رمیده و زده میشوند!
بدون هیچ مبالغهای به نظر من در این بیانیه گام دوم هیچ کس غیر از رهبری معظم انقلاب نمیتوانست این چنین گذشته و حال و آینده نظام را برای نسل کنونی بیان کند. ما این بیانیه را برای چه کسانی باید مطرح کنیم؟ برای نسل کنونی و نسل آینده. پایهی پیاده شدن این بیانیه تحکیم دین است، اگر از دین غفلت کنیم، اگر سخن از رعایت اخلاق و معنویت بزنیم، مخصوصاً با فرق دقیقی که ایشان میان اخلاق و معنویت ذکر فرمودهاند اما این را در پرتو دین مطرح نکنیم، به هدف عالی انقلاب نمیرسیم. مگر چارچوب اخلاق را چه چیزی درست میکند؟ آزادی اگر در پرتو دین نباشد چه چیزی میخواهد چارچوب آن را درست کند.
خاطرم هست در سال 76 وقتی جناب آقای خاتمی رئیسجمهور شد و به دیدن مرحوم والد ما(رضوان الله تعالی علیه) آمد، والد ما به ایشان گفتند شما در سخنرانیهای خود میگوئید آزادی، ما هم قبول داریم، ولی بگوئید آزادی در چارچوب دین، آن آزادیای که خدا و دین برای بشر قرار داده است، و الا اگر به طور مطلق بگوئیم آزادی، از آن سوء استفاده کرده و آزادیای را که غربیها میگویند ترویج خواهند کرد. آزادیای که غربیها میگویند، تماماً اسارت و بدبختی و از دست دادن هویت انسانی و اخلاقی انسان است، آن که اسمش آزادی نیست.
من کتاب جناب آقای مهاجرنیا را تورقی کردم و از آن بسیار لذت بردم، چون این بیانیه را از منظرهای مختلف ایدئولوژی، از منظر فقه حکومتی و اندیشه سیاسی اسلام مورد بحث قرار دادهاند. البته ممکن است ما یک إن قلتهای طلبگی هم داشته باشیم مثل اینکه نمیشود اینها را تحت عنوان حکم حکومتی قرار داد چون این دستورات ثابت است و یک امر موقتی نیست، در حالی که غالب احکام حکومتی در یک شرایط خاص مطرح میشود. ولی نگاه ایشان برای من بسیار نگاه زیبا و جالبی بود که این بیانیه از مبانی تجربی، عقلی، فطری مطرح شده و بحثهای بسیار خوبی کردهاند.
ما اساس را باید ایدئولوژی و دین قرار دهیم، ما باید به مردم بگوئیم 1400 سال دین در یک گوشهای مظلومانه در انزوا قرار گرفته بود، امام خمینی رضوان الله تعالی علیه آمد این دین را به صحنه اجتماع آورد و فرمود دین حکومت دارد، اسلام حکومت دارد و بالاتر از آن، فرمود اصلاً حقیقت اسلام حکومت است.
یکی از فرمایشات امام این است که این احکام نماز، روزه، حج، جهاد و ... همه در ظل حکومت اسلام است. حکومت اسلام یعنی حکومت خدا، یعنی هیچ کسی حق ندارد بر دیگری حکومت کند، فقط خدا میتواند حکومت کند اگر رسول اکرم(ص) و امام معصوم(ع) و ولی فقیه هم حکومت میکند به اذن خداست، در نبود ولی فقیه هم اگر عدول مؤمنین حکومت کنند باز به اذن خدای تبارک و تعالی باید باشد.
این نظریه که کسی بگوید یک حزب میتواند یک کسی را حاکم بر ملت کند بدون انتصاب به دین، مشروع نیست! در بیان این حرف از هیچ کسی هم واهمه نداریم، ما این مطلب را از مطالب اصیل و محکم و قوی اسلام میدانیم، عقل هم همین را میگوید. عقل میگوید کسی که حاکم بر توست باید تفاوتهایی با تو داشته باشد. اگر بخواهی کسی را که در عرض خودت هست حاکم بر خودت قرار بدهی غلط است. فرد حاکم باید واجد شرایط و ویژگیهایی باشد.
لذا در زمان حضور معصوم(علیه السلام) حاکم بر انسان معصوم است و در نبود معصوم(علیه السلام) هم فقیه جامع الشرایط است.
من تقاضا میکنم این بعد را بیشتر پررنگ کنید. همچنین این کتاب را باید به مدارس و دانشگاهها بفرستند که متأسفانه این انگیزه در میان مسئولین ما نیست یا خیلی کم است. امروز دستهای ناپاک دشمنان جوانان ما را با تبلیغات خارجی نسبت به دین زده میکنند، تمام مشکلاتی را که امروز در اثر بیلیاقتیها یا بیتقواییهای بعضی مسئولین به وجود آمده به دین مرتبط کرده و میخواهند از این طریق ارزش دین را کم کنند.
من معتقدم پژوهشگران حوزه باید مبنای قرآنی و روایی تکتک بندهای این بیانیه رهبر معظم انقلاب را استخراج کرده و به جامعه عرضه کنند.
هرچند در این کتاب عناوین خیلی خوب بحث و بررسی شده اما نسبت به تبیین مبانی قرآنی و روایی آن مثل واژه عدالت لازم است کار شود. باید گفت عدالتی که دین میگوید یعنی چه؟ وقتی مبانی این عناوین خوب تبیین نشود، نتیجهاش طرح افکار فمنیستی خواهد شد. وقتی گفته شود شارع، احکام را بر مبنای عدالت وضع میکند آنگاه کسی میگوید پس چرا در این حکم بین زن و مرد عدالت نیست؟ خود این مفهوم عدالت یک بحث عمیق دینی و علمی دارد، همینطور در بحث امنیت، اخلاق، معنویت، سبک زندگی، اقتصاد، باید ریشههای قرآنی آن استخراج شود. الان ما در مرکز فقهی دنبال پژوهش آیاتی هستیم که در قرآن کریم راجع به حکومت است، چون بعضی زمزمه سر دادهاند که در قرآن آیهای نداریم که بگوید اسلام حکومت دارد. به هر حال، باید مبانی قرآنی و روایی این بیانیه هم استخراج شود.
من امیدوارم یک روزی مستندات قرآنی و روایی سطر به سطر این بیانیه استخراج بشود، چرا که منشور انقلابی است که ریشه دینی دارد و ما باید به این جهت بیشتر توجه کنیم.
من به سهم خودم تشکر میکنم، این کاری است که حوزه باید انجام میداده. من بعد از صدور این بیانیه از طرف رهبری معظم، دو ـ سه جلسه در درس خود صحبت کرده و محورهای اصلی آن را مورد توجه قرار دادم و همان جا گفتم حوزه باید مستندات این بیانیه را استخراج کند و در معرض نخبگان قرار بدهد.
امروز فراتر از بحث فرار مغزها، تصرف در مغزها مطرح است که در داخل کشور از طریق فضای مجازی مغزهای جوانان ما را شستشو میدهند، مخصوصاً روی این محور اصلی که دین هیچ حکومتی ندارد و باید دین را کنار گذارده و سراغ شیوههای دیگر حکومتداری برویم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته