روحانیت همیشه در صف اول جهاد در راه خدا و دفاع از احكام و ارزشها و احقاق حقوق مردم بوده است
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱
۱۴:۰۰
۷۹۵
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) تبریک و تهنیت باد
-
مقاومت؛ تنها راه عزت مسلمین و غلبه بر مستکبرین
-
گزارش دیدار آیت الله فاضل لنکرانی با حضرت آیت الله العظمی سبحانی(دامت برکاته)
-
برگزاری مراسم سالگرد شهادت حضرت فاطمه(س) / فاطمیه دوم
-
یادی از فقیه اهلبیت(ع) و مرجع بزرگ شیعه، در گفتوگوی خبرگزاری ابنا با آیتالله شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی
-
مسجد کانون تهذیب و رشد استعدادها
بسم الله الرحمن الرحیم
«مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَيهِ فَمِنهُم مَن قَضى نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ وَما بَدَّلوا تَبديلًا»
جلسه به عنوان تکریم از چهار هزار روحانی شهید دوران دفاع مقدس انقلاب عظیم اسلامی ایران و موضوع آن هم «دفاع از اسلام ناب محمدی و حاکمیت ارزشها» است.
انقلاب ما یک انقلاب ارزشی و یک انقلاب قرآنی و ديني است. میداندار اصلی و پیشگاماني كه در صف مقدم این انقلاب، نهضت را آغاز کردند روحانیت به رهبری امام خميني(رضوان الله تعالی علیه) بود. و خود همین امر اقتضا ميكند که روحانيت در همهی صحنهها خصوصاً هنگام بروز مشکلات، بحرانها، جنگها و حوادث گوناگوني که به وجود میآید، حضور جدی داشته باشد. در اين مورد موضوعات مختلفی قابل بحث است.
یک موضوع نقش روحانیت در انقلاب است. دوم نقش شهدای روحانیت در دفاع مقدس و این مطلب که در طول تاریخ، روحانیت شیعه با خون خود از مکتب شیعه پاسداري کرده است.
با مراجعه به تاریخ ميبينيم كه اینطور نیست روحانیت فقط در اين انقلاب حماسه آفريده و شهید داده باشد، تاریخ تشيع پر است از حضور خونین روحانیت برای دفاع از اسلام و مكتب اهلبيت(علیهم السلام). یعنی آن وقتی هم که صحبت تشکیل حکومت و تغییر یک نظام به نظام دیگری نبوده تاریخ میگوید روحانیت در زندانها و سیاهچالها محبوس و در دوران حکومتهای مختلف با ايثار خون خود اسلام و مکتب تشيع را حفظ کرده است. این انقلاب هم بر اساس همان میراث باقيمانده از بزرگان ما مثل شهید اول و شهید ثانی، شهدای گرانقدري از روحانیت را تقديم اسلام نمود.
امام خميني(رحمة الله علیه) هم با همین فکر به میدان آمد که ولو حکومتی تشکیل نشود اما باید انجام وظیفه کرد و در مقابل طاغوت ایستاد، باید فریاد اسلام سر داد ولو به قيمت جان تمام شود. امام جزء اولینهای آمادهی شهادت بود، از آن وقتی که در فیضیه قم سخنرانی کرد و به زندان منتقل شد، بر حسب آنچه که اسناد نشان میدهد و بنابر گواهي تاریخ هر لحظه آماده شهادت بود. جرقه اصلي انقلاب هم با شهادت فرزند گرانقدرش مرحوم شهید آیت الله حاج آقا مصطفی(رضوان الله تعالی علیه) زده شد و به لطف پروردگار در فاصله كوتاهي به پیروزی رسید.
لذا این مطلب را اولاً خود روحانیت ثانیاً مردم، نهادها و گروهها نبايد فراموش كنند که روحانیت همیشه در صف اول جهاد در راه خدا و دفاع از احكام و ارزشها و احقاق حقوق مردم حضور داشته است. این برگ زرین دیگری در تاریخ هزار و چندصد سالهی روحانیت شیعه است که ما در اين انقلاب و دوران دفاع مقدس چهارهزار شهید تقديم اسلام كردهايم.
اما مطلب عمده قابل بحث این است که انقلاب ما يك انقلاب دینی بوده و هست، تمام تلاش و مجاهدتهاي امام و شهدای روحانیت و انقلاب برای این بوده كه دین باقی بماند، برای اینکه حکومت خدا، حکومت رسول خدا و اوصیای او برپا گردد و مستمر باقی بماند، همهی حرفها سر همین است. قبل از انقلاب اطلاع ما از دین بسیار محدود بود. با اینکه هزار و چندصد سال از ظهور اسلام ميگذشت اما دین به این نحوی که امام برای ما معرفي و بیان کرد، نه در حوزهها مطرح بود و نه در بیرون حوزهها. وقتی در محرم و صفر قضاياي عاشورا مطرح میشد نهایتش این بود که یک حادثهای در یک زمانی نسبت به امام معصوم(علیه السلام) واقع شده و ما هم اشکی جاری کنیم تا ثوابی ببریم.
اصلاً فکر نمیکردیم چیزی به نام تأسيس حكومت و دفاع از آن تا مرز شهادت قبل از ظهور حضرت حجت (عج) مطرح شود. امام این حقيقت را که در دل متون و منابع ما بود استخراج كرد و به بشریت (نه فقط به مردم ایران) معرفی نمود. امام به مردم گوشزد کرد فقط خداست كه ميتواند بر بشر حکومت کند، شما ببینید در دنیای امروز به عنوان دموکراسی و حقوق بشر، رئيس جمهورهایی که سر کار میآیند چه كسانی هستند؟ اکثر اینها فاقد شرایط زمامداری هستند.
آن زماني که امام فرمود اسلام حکومت دارد این حرف برای بسیاری یک حرف تازه و تا اندازهای عجیب بود. چون براي ما از اسلام فقط نماز، روزه و یک سری احکام فردی را مطرح کرده بودند، لذا اين سؤال پيش آمد اینکه اسلام حکومت دارد یعنی چه؟ امام فرمود این در متون دین ماست كه اسلام حکومت دارد و بشر حق ندارد زير بار حکومت غیر خدا برود. بشر فقط باید خدا را اطاعت کند و كساني كه خدا تعيين فرموده كه همانا رسول خدا و اوصیای آن حضرتاند و در زمان غیبت هم بر حسب متون دینی اطاعت از فقیه جامع الشرایط واجب است، این آن هندسه حکومتی است که اسلام معیّن کرده و هر چه غیر از اين باشد نامشروع است. تنها حکومت مشروع حکومتی است که تحت عنوان حکومت خدا قرار گیرد و مجري قانون خدا باشد.
امام اين امر مهم را بيان كرد. شهدای روحانیت و شهدای عزیز انقلاب و رزمندگان دفاع مقدس، براي اين هدف شهيد شدند، اگر وصیتنامههای شهدا را ببینیم فقط از اسلام و حراست از انقلاب اسلامي و حمايت از ولي فقيه حرف میزنند. چرا به این جهت توجه نمیکنیم. برخی اين زمان را با زمان طاغوت مقایسه میکنند که این بزرگترین جنایت و خیانت به خون شهداست ميگويند، در آن زمان فلان شیء اینقدر ارزان بود الآن گران است! در حالي كه به اين نكته مهم توجه نميكنند كه امروز كشور ما تحت پرچم حکومت اسلامي قرار دارد و تلاش ميشود قوانین الهي در آن حاكم شود و این بزرگترین مسئله است.
امام مجتبی (علیه السلام) در مسجد در حضور معاویه به مردم میفرماید: «أُقْسِمُ بِاللهِ لَوْ أَنَّ النَّاسَ بَايَعُوا أَبِي حِينَ فَارَقَهُمُ رَسُولُ اللَّهِ(ص) لَأَعْطَتْهُمُ السَّمَاء» اگر بعد از رحلت جد من تحت حکومت پدرم امیرالمؤمنین قرار میگرفتید برکات آسمان و زمین بر شما نازل میشد و این صريح آیه قرآن است كه «وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ»، خدا به اهل كتاب وعده ميدهد اگر به تورات و انجيل واقعی عمل کنند، یعنی تحت حکومت الله و کتاب الهی قرار بگیرند، برکات خدا از همه طرف بر آنها نازل میشود، یعنی ما در درجه اول باید بفهمیم فرق بین حکومت خدا و حکومت طاغوت و شيطان چیست؟ فرق بین حزب الله و حزب الشیطان که در فرهنگ قرآن است چیست؟ اينكه طاغوت رفت و حکومت دینی به نام اسلام آمد آيا فقط تغییر در اسم است؟ یا يك وعدهی الهی است بر اینکه اگر بشر حاكميت دین را بپذیرد سنّت الهی بر اين قرار گرفته که عنایات خاصی بر او شود.
البته از اول انقلاب تاكنون هیچ کس ادعا ندارد كه حتی ده درصد از دین به میدان آمده باشد، چون يا دشمنان نگذاشتند، يا دوستان نادان و بیخرد، افراد طمعكار و دنیا پرست، اختلاسگران و مسئولین بیتدبیر در طول این مدت كه نمیگوئیم حالا نیستند، حالا هم هستند! اينها مانعتراشي كرده و ميكنند. ولی من امروز با قطع نظر از هر آنچه که هست در این محفل که مربوط به شهدای روحانیت است عرض ميكنم حوزههای ما و مردم متوجه باشند که اندیشه حکومت اسلامی یک ریشهی قرآنی مفصل دارد نه یک آیه و دو آیه.
گاهی اوقات زمزمههایی شنيده ميشود كه البته این زمزمهها از اول انقلاب بوده است، یک عده از سر لجاجت و عدهاي هم با افكار غلط ميگويند اسلام كجا حکومت دارد؟ اسلام شامل يك سري دستورات عبادي و فردي است و به مردم گفته خودتان بروید هر کسی را میخواهید رئیس و رهبر کنید. مگر میشود خالق انسان او را همینطور رها کند؟ شايد بیش از صد آیه در قرآن هست که از راه اجتهاد، فقاهت و با استدلال، میتوانیم بگوئیم هندسهی حکومتی اسلام را بیان میکنند مثل «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ»، خدا میفرماید هيچ رسولی را نفرستادیم مگر برای اینکه حکومت کند. لیطاعَ یعنی شخص رسول مورد اطاعت قرار بگیرد، یک وقت رسول میگوید خدا فرموده نماز بخوانید، يا روزه بگيريد در اين صورت اگر مردم تبعیت از كلام او کردند این میشود اطاعت خدا، اما ليطاع يعني اطاعت از خود رسول.
در آیات فراوانی از قرآن كريم خدا میفرماید در کنار اطاعت من اطاعت رسول هم هست، «أَطِيعُوا اللهَ وَالرَّسُولَ» چرا چشم ببندیم و این آیات را نبینیم؟ چرا محققان این زوایا را خوب برای مردم بیان نميکنند؟ تا عده اندكي نگویند اسلام حکومت ندارد. حکومت یک امر عقلائی است كه اصل و کیفیتش به عهدهی بشر قرار داده شده.
این حرف بر خلاف حکمت خدای تبارک و تعالی است، حکومت مهمترین مسئلهی بشر است و اگر دین در مورد حکومت یک موضع معین نداشته باشد ناقص است. قرآنی که میفرماید «يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِياءَ»، اي گروه مؤمنين یهود و نصارا را حاكم و ولي بر خودتان قرار ندهید. عجیب این است که میفرماید کسی که یک یهودی یا نصرانی را رئیس خود قرار بدهد او هم یهودی میشود ولو به حسب ظاهر مسلمان باشد. یعنی هر مسلمانی در هر نقطه دنیا اگر حکومت یک غیر مسلمان را بپذیرد میشود غیر مسلمان، چنین تعبیرات بسیار مهمی در قرآن وجود دارد، امام آمد و این نكات را برای ما بیان کرد و شهداي عزيز انقلاب هم برای تحقق این هدف خون پاك و مطهرشان را دادند.
امروز براي حوزههای علمیه هیچ وظیفهای مهمتر و بزرگتر از تبیین این فکر امام نیست. گاهی میگویند امام ولایت فقیه را از حدیثی استفاده كرده که سندش معتبر نیست و یا اگر سندش معتبر باشد دلالتش کافی نیست. نخير، شما اطلاع ندارید! آن فقیه عالی مقامی که در قله فقاهت قرار داشت، به قول مرحوم والد ما(رضوان الله تعالی علیه) كه فرمودند اگر این انقلاب رهبری مثل امام را نداشت که در اوج فقاهت بود مسلم به پیروزی نمیرسید، نظير همین بيان مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای کنگره شهدای روحانیت که اگر روحانیت نبود این انقلاب هرگز به پیروزی نمیرسید. این حرف روشنی است كه برای اهلش باید بیان بشود.
این امام میفرماید حکومت جزء اولیات اسلام است كه بر همه احکام مقدم است، اينكه قرآن كريم میفرماید: «يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ» يعني تمام اعمال انسان تحت الشعاع اطاعت رسول و اطاعت ائمه(علیهم السلام) است، اینکه در روایات فرمودهاند اگر کسی تمام عمرش روزه بگیرد، حج برود، نماز بخواند اما ولایت را نپذیرد تمام اعمالش بيفايده است. این ولایت یعنی پذيرفتن حاكميت خدا، رسول و ائمه و در زمان غیبت فقیه جامع الشرایط.
من در مورد اندیشههای فقهي ـ اصولي ـ سياسي و تفسيري امام زیاد کار کردهام، به ضرس قاطع ميگويم امام هیچ اندیشهای بالاتر از حكومت اسلامي ندارد، امام در فقه و اصول مبانی بکر خیلی قوی دارد، اما این اندیشه سیاسی امام در باب حکومت، پشتوانهاش صدها آیه در قرآن است یعنی اگر حکومت اسلامی نباشد بسیاری از آیات قرآن پیاده نمیشود و نميتوانيم معنایی براي آن در نظر بگیریم، اين انديشه امام باید بیشتر تبیین بشود كه اگر چنين بشود ارزش شهدا برای ما كاملاً روشن میشود چرا كه آن عزيزان زودتر از من و شما حقيقت اسلام را فهمیدند و موفق شدند به این مقام والا و فوز شهادت برسند.
باید یاد شهدا را در حوزهها گرامی بداریم نباید فقط اکتفا کنیم به برگزاري یک کنگره و ذكر چند خاطره و مسئله تمام شود، در هر مدرسه و هر محفل درسی باید یادی از شهدا بشود. افتخار روحانیت در این است که از مجتهد طراز اول شهید دارد تا طلبهی سال اول، از مجتهد طراز اولش در جبهه حضور يافته تا اساتید و طلابش.
خودِ من آن زمانی که به عنوان تبلیغ موفق به حضور در جبهه شدم مدتي در یکی از جبهههای جنوب بودم كه مرحوم والد ما و آیت الله العظمی جوادی و برخی از بزرگان آنجا آمدند. مرحوم والد نزد ما در خط مقدم آمد و یک شب آنجا ماند. در آن شب آنقدر عراق منطقه را زير آتش گرفت که من گفتم همهی ما از بین خواهیم رفت! در جبهه حضور پیدا ميکردند چون به اين راه معتقد بودند و در آن تردید نداشتند. چندین بار ایشان به جبهه آمد، بسياري از مواقع طلبههايي را که میخواستند جبهه بروند بدرقه میکرد و در درس و سخنرانيها طلاب را به حضور درجبههها توصيه ميكرد.
امیدوارم اهداف شهدا را که در رأس آن حفظ حکومت اسلامی و حفظ و دفاع از ولایت فقیه است، همیشه مدّ نظر خود قرار بدهیم و بتوانیم انقلاب را به آن مراحلی که اهداف عالیهی شهدا بوده برسانیم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته