در نظام اسلامی، هر مسئولی نسبت به حفظ و رشد دیانت و اخلاق جامعه موظف است
۰۳ شهریور ۱۴۰۱
۱۳:۴۲
۳۶۲
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
ولادت با سعادت حضرت جواد الائمه(علیه السلام) تبریک و تهنیت باد
-
انتصاب ناشایست هم شعبهای از شعوب جور و خیانت است
-
شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع واگذاری مسئولیتها را ساماندهی کند
-
علم اصول، منطق فهم دین
-
جشن میلاد حضرت زهرا(س) و آئین عمامهگذاری در حسینیه دفتر آیت الله فاضل لنکرانی
-
مقاومت؛ تنها راه عزت مسلمین و غلبه بر مستکبرین
بسم الله الرحمن الرحیم
با گراميداشت ياد و خاطره شهيدان رجايي و باهنر و تبريك فرا رسيدن هفته دولت، این مسئولیت جديد را به جنابعالی نيز تبریک عرض میکنم. امیدوارم در حسن انجام این مسئولیت مهم خداوند عنایات خاصش را بر شما مبذول بفرماید و بتوانید قدمهای بزرگ و کارهای بسیار ماندگاری را انجام بدهید ان شاء الله.
این مطلب که اقدام به بازنگري در تعریف معاونت سیاسی فرمودهايد خيلي مهم است. تغییر این فکر و این نگاه مسئلهی اولی و اساسی است که بحمدالله مشغول انجام آن هستيد. متأسفانه برداشتی که از معاونت سياسي میشود همین مطلب است که در یک جریان خاص، یک سیاست خاص، یک برهه خاص، یا مثلاً در بحرانها حضور داشته باشد! اما این گستردگی و نگاه جديدي که در فرمایشات شما بود واقعاً زمینهاي میشود تا بسياري از افکار و اندیشهها به میدان بیاید.
اولین نکته همین است كه معاونت سیاسی بنا بر این تعریف نسبت به آنچه مربوط به نظام و دولت ميشود باید زمینهساز خلاقیت افکار و اندیشههای جامعه باشد. یک سری مسائل علمی هستند که ربطی به این مجموعه ندارد، اما افکار و اندیشهها و خلاقیتهای فکری در آنچه که مربوط به حکمرانی و حکومت و نظام میشود، بايد به ميدان درآيند. مثلاً بعد از 40 سال هنوز منشور حکمرانی نظام جمهوری اسلامی در برخورد با طبقات و گروههای مختلف مثل احزاب و ادیان و فرقهها، قومیتها و گروهها، مدون نيست و من نمیدانم آیا منشور جامعی وجود دارد یا نه؟
پيشنهاد میکنم براي این مسئله یک کارگروه ویژهای تشكيل دهید که حتماً با حوزه علمیه هم ارتباط تنگاتنگی داشته باشد.
يكي از خلأهايي كه وجودش خوب احساس ميشود اين است که ما سیاست روشنی راجع به فرق و مذاهب نداریم یعنی در عمل، انسان احساس میکند این سیاست وجود ندارد! موقع انتخابات، کاندیداها اقبالی به آنها میکنند و وعدههايي ميدهند. آنها هم فکر میکنند با حمايتشان از آن فرد در این نظام حق اضافهاي نسبت به آنچه در قانون اساسي ذكر شده پیدا میکنند. الآن طوری است که وقتی انسان پای صحبت آنها مینشیند كل نظام را از رئیس جمهور و وزرا و نمایندگان گرفته تا استاندار و بخشدار همه را مدیون خودشان میدانند.
این ادعا الآن برای ما خیلی سنگین است که بعد از 40 سال که نظام بیشترین خدمتها را حسب دستورات امام و رهبري و اصول قانون اساسي به همه پيروان مذاهب اسلامي و غير اسلامي كرده، باز عدهاي از آنها را ميبينيم كه نظام را مديون خود ميدانند. در حالي كه قبل از انقلاب در این کشور توجهي به آنها نميشد. اين نوع از مطالبهگري امر خیلی سنگینی است. هر روز هم دامنهي مطالبهشان افزايش پيدا ميكند.
یک سیاست مدوّن باید تنظيم شود كه هم حقوق اهل سنت و پيروان اديان و فرقههاي ديگر، كاملاً استيفاء شود و هم زائد بر آن توقع ايجاد نشود.
در جريانهاي مختلفي كه پيش ميآيد انسان احساس ميكند مركزيتي براي ساماندهي به بخشهاي مختلف نظام در موضعگيري و اظهارنظر مسئولين نيست يا خيلي كم و كمرنگ است. مثلاً در هفتههاي اخير راجع به برخورد با بدحجابها يكي ميگويد ميخواهيم اينها را جريمه كنيم و ديگري تكذيب ميكند! اين تعدد مواضع و تناقض گفتارها براي نظام بسيار هزينهساز است. چرا وقتی كسي تريبون پيدا كرد بدون هماهنگي، طرحي كه در ذهن خودش هست را مطرح كرده و ديگري هم آن را تكذيب نموده و آنگاه موج تبليغاتي دشمن روي اين مسئله سوار شده و استفادههاي مخرب خودشان را عليه نظام و انقلاب كنند؟! اين واقعاً درست نيست.
مطلب ديگري كه در مورد توجه به ديانت جامعه فرمودید واقعاً از چیزهایی است که از قدیم در ذهنم بود و از بيان شما خوشحال شدم. الآن باور استانداران و افرادی که با او کار میکنند این است که فقط نماینده دولت در مسائل اقتصادی و امنیتی استان هستند. در حالی که در نظام جمهوری اسلامی هر کسی نسبت به دیانت جامعه مسئول است.
يك فرق نظام اسلامی با نظامهاي غیر اسلامی این است که در نظام غیر اسلامی به شما میگویند شما در اين پست و مقام این مسئولیت را دارید و آن مسئولیت را ندارید، در حالی که در مورد حفظ دیانت جامعه، رشد دیانت جامعه، رشد اخلاق جامعه، هر مسئولی وظيفه دارد.
خواهش میکنم راجع به این موضوع یک کار اساسی کنید تا به هر فردي كه میخواهد استاندار شود معاونت سیاسی وزیر محترم کشور بگوید در قبال موضوع ديانت جامعه هم برنامه و وظیفه کاری شما اين است. تلاش كنيد باور استاندارهارا تغییر بدهید. البته برخی از استاندارها واقعاً انگیزه دینی داشته و نسبت به مسائل دینی حساسند، بالأخره او نماینده دولت اسلامی در استان است و باید در كنار وظائف رائج خود این جهت دینی را هم حفظ کند.
از اینجا باید به این مطلب کلان منتقل شویم که هرچند خود دولت داراي وزارتخانه ارشاد است که یک کارهای فرهنگی تعریف شده برای خودش دارد اما مجموعه دولت هم باید خود را نسبت به فرهنگ و دینداری مردم موظف بداند.
متأسفانه اين امر در دولتهای 40 سال گذشته خیلی پررنگ نبوده است، ما چرا امروز گرفتار مسئله بدحجابی و بیحجابی شدهایم؟ چون تمام دولتهای گذشته میگفتند حجاب مردم به ما چه ربطی دارد؟ میگفتند اگر بخواهیم وارد این موضوع شویم براي خود مخالف درست میکنیم و در انتخابات بعدی گروه ما رأی نمیآورد. چنین حرفهایی ميزدند که برای قیامتشان هم خیلی مشکلساز است.
معاونت سیاسی باید در مجموعه دولت از همه وزارتخانهها بخواهد كه بررسی کنند ـ مثلاً وزارت کار، آموزش و پرورش، وزارت علوم ـ از جهت بُعد دینی و دینداری در زيرمجموعههای خودش و جامعه چه کارهایی میتواند بکند، این وظائف منظم و مشخص شده و به صورت دستورالعمل به آنها ابلاغ شود و بعد هم اجراي آن مطالبه شود.
اوایل انقلاب دینداری را فقط در اینکه در یک اداره انجمن اسلامی درست شود و این انجمن اسلامی هم یک نماز جماعت و دعای توسل و زيارت عاشورايي برگزار كند خلاصه مي كردند یعنی يك برداشت بسیار سطحی از دين.
واقعاً در مجموعه نظام، این آسیب وجود دارد که برداشت مسئولین ما از رئیس جمهور گرفته تا وزرا و حتی روحانیون نسبت به ديندار كردن مردم، فقط رفتن به دعای کمیل و دعای توسل شركت در نماز جماعت باشد در حالي كه اینها قدمهاي اولیه دینداری است و نبايد به همین حد قانع شویم.
مردم ما بايد از این ظاهر به یک باطن برسند. در اين موضوع كار خیلی کم شده و حتي حوزهها هم خوب کار نکردهاند ما اين ايراد را قبول داریم، ولی خود نظام و مسئولین اصلاً به این جهت توجهی نداشتهاند.
الآن شاخص باور دینی در کارمندان دولت چيست؟ البته آمار ميدهند این درصد نماز میخوانند و این درصد نمیخوانند، این درصد اهل حرام و حلال هستند و این درصد نیستند! ولی اين فکر و اندیشهای که شما پيگير آن هستيد مرا خیلی خوشحال كرد. یک عقدهای برای ما شده بود که وقتی مسئولین ميآیند ما حرف دین با ایشان نزنیم و فقط در مسائل اقتصادی و معیشت مردم صحبت كنيم و تمام، در حالی که همه این امور تحت الشعاع مسئله دین است، انقلاب برای این بود که مردم دیندارتر شوند و ما مردم را به سمت دینداری بیشتر سوق دهیم، إنشاءالله این مسئله را حتماً مدّ نظر قرار دهید.
نکته بعد این است که به مرور زمان انشقاقهایی در جامعه به وجود آمده و ما یک ریزشهای غیر صحیح داشتیم، البته انقلاب به فرموده مقام معظم رهبری رویش و ریزش دارد که امري طبیعی است. بعضی تحمل حركت در مسير قطار انقلاب را تا آخر ندارند و از قطار انقلاب پیاده میشوند، اما یک ریزشهایی داشتیم که ناشي از خود مسئولین بوده است. ما باید به همه سلیقهها، به همه انظار و ادیان و قومیتها و احزاب ميدان بدهيم.
البته در يك چارچوب مشخص تا بیایند فکر و انديشه خودشان را عرضه کنند، نگوئیم یک گروهی بودند که دوران تاریخ مصرفشان تمام شد و به زبالهدان تاريخ پيوستند. ممکن است در آن گروه یک فکری باشد كه برای این زمان انقلاب و نظام بشود از آن استفاده کرد. درست است كه در اين نظام اسلام و مكتب اهلبيت(علیهم السلام) قانون اساسی، ولایت فقیه، همه در رأس هستند، اینها سر جای خودش و به عنوان اساس کار است، ولی با توجه به این چارچوبها بايد همه بتوانند در این میدان حاضر شده و حضور پیدا کنند.
بالاخره در نظام جمهوري اسلامي كه پشتوانه اصلي آن حضور مردم است هميشه یکی از نگرانیها حضور گسترده مردم در انتخابات است، بايد يك فكر و برنامه اساسي براي اين مهم داشته باشيد.
بعد از برگزاري هر انتخابات کار معاونت سياسي برای انتخابات بعدی از همان زمان شروع میشود، بايد آسیبها را شناسايي و راهکارهاي ارتباط با افراد ذی نفوذ و شخصیتها و گروهها را ببینيد و آنها را دعوت به حضور در میدان کنيد.
مسئولين بايد بدانند طبق فرمايش رهبری معظم انقلاب رأی مردم، یک حقّ الناس است و مردم هم بايد مطمئن باشند رأیشان محفوظ میماند.
با مراكز مختلف رایزنی کنید تا در انتخابات حضور يابند و انتخابات پرشور برگزار شود. مردم باید احساس کنند صاحب این انقلاب و کشور و این نظام هستند، اگر چنين احساسي در مردم ايجاد شود انتخابات ما انشاءالله پرشور میشود.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته