علوم حوزوی انسان را متفکر، متبحر و مجتهد در دین می‌کند

۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۲

۱۴:۲۴

۷۴۶

خلاصه خبر :
بیانات آیت الله فاضل لنکرانی در جمع طلّاب مدرسه معارف امام رضا(ع) -مشهد مقدس-
آخرین رویداد ها

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحيمْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ

عید سعید فطر را تبریک عرض می‌کنم امیدوارم خداوند منّان آثار ضیافت الهی ماه پربرکت رمضان را در همه شئون مادی، معنوی و علمی ما نگه دارد، شاید این توقع به یک معنا نابجا باشد چون ظرف یک سری از عنایات خدا‌وند فقط و فقط ماه رمضان است ولی به لطف خدا و کرم و فضل خدا باید امیدوار بود.

از خدا بخواهیم آن حالات معنوی زیبا را که در ماه رمضان در ما ایجاد شد، از عشق به نماز و انس با قرآن گرفته تا لذت از دعا و مناجات با خدا در ما، باقی نگهدارد‌. واقعاً امسال مناجات‌های مردم متدین‌، خصوصاً اشک‌هایی که‌ جوانان عزیز درحرم‌های مطهر و مساجد و حسینیه‌ها از چشمشان جاری می‌شد کم‌نظیر بود.

باید مراقب خواندن نماز و قرآن خود باشیم و سعی کنیم لااقل هفته‌ای یک‌بار مناجاتی با خدا داشته باشیم، خوشا به حال آنها که هر شب سحرخیزند و مناجات با خدا جزء برنامه لا ینفک زندگی‌شان است.

به هرحال شما در سنینی هستند که می‌توانید این آثار ماه مبارک رمضان را در خودتان لااقل تا حدی نگه دارید و ارتباط‌تان را با خدا به مثل ماه رمضان ان‌شاء‌الله حفظ کنید.

اما راجع به موضوع مورد اشاره که الآن بعضی از دوستان مردد بین حوزه و دانشگاه هستند یا آنکه بعداً رشته‌های دانشگاهی را دنبال کنند یا حوزوی را؟ اولاً در هر رشته‌ای که وارد می‌شوید خودتان را از معارف جدا نکنید، معارف قرآن، حدیث و هرآنچه که با آن ارتباط دارید را عمیق‌تر دنبال کنید، انسان شیعه و مسلمان واقعی کسی است که عقایدش را محکم کند، چه مقدار انسان به توحید و معاد اعتقاد دارد؟ آیا به همین اندازه که یقین داریم فردا روز دوشنبه است و صبح خورشید طلوع می‌کند به آمدن قیامت هم یقین داریم؟ این یقین لازم است.

اولیاء خدا بهشت و جهنم را در همین دنیا می‌دیدند. چه بخواهید دانشگاه بروید یا حوزه، کارگری کنید یا تجارت یا هر کاردیگری‌، وقتی اعتقادات‌تان محکم شد در تمام بحران‌ها و مشکلاتی که در زندگی به‌وجود می‌آید محفوظ می‌مانید، خود و خانواده شما را حفظ می‌کند و تا قیامت در نسل‌تان اثر می‌گذارد‌.

بنابراین اولین توصیه‌ این است که معارف خود را قوی‌تر کنید و با قرآن و احادیث و تاریخ اسلام بیشتر آشنا شوید، اعتقاد‌اتتان را محکم کنید، اگر اعتقادیات محکم شد انسان هیچ‌وقت دست از نماز برنمی‌دارد، آن طرف دنیا هم برود نمازش را می‌خواند‌. اگر اعتقادیات محکم شد هیچ‌وقت ربا نمی‌خورد، هیچ‌وقت دروغ نمی‌گوید‌. ارتکاب چنین اعمالی ناشی از ضعف اعتقادی ماست‌. وقتی دروغ می‌گوئیم از خدا غافل می‌شویم، انسانی که ‌بداند خدا ناظر بر اعمال اوست و حتی خیانت چشم آدم را هم می‌فهمد، پس دیگر خیانت نمی‌کند، دروغ نمی‌گوید، غیبت نمی‌کند. بنابراین اعتقادات تان را کامل کنید.

این را هم بدانید از  آن روز اولی که اسلام آمده بر حسب آیات قرآن و تجربه تاریخی کفار دنبال این هستند که همه ما را به سوی کفر و تبعیت از خود بکشانند «وَ لَنْ تَرْضى‏ عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لَا النَّصارى‏ حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم‏» خدا به پیامبر می‌فرماید یهود و نصاری از تو راضی نمی‌شوند مگر اینکه تو نیز هم ‌دین آنها شوی‌. اصلاً کفر همانند یک فرد لاابالی و فاسق می‌خواهد دیگران را مثل خود کند منتها کفر خیلی شدیدتر و قوی‌تر است. کفار دنبال این هستند که دین از ما گرفته شود و تابع آیین آنها شویم، این صریح قرآن است.

فکر نکنیم کسی به ما کاری ندارد، دنبال این هستند که این سرمایه اسلام و مسلمانی را از شما بگیرند، بنابراین باید خیلی محکم باشیم و اعتقادات خود را قوی کنیم و مراقب دشمنی‌های دشمن نسبت به دین و اعتقاداتمان باشیم ان‌شاء‌الله خدا هم یاری کند.

بحث دوم این است که علم ارزش دارد یا دنیا و مال و ثروت؟ آدم برود دنبال دنیا، روز به روز ثروت و ملک و املاکش را بیشتر کند یا دنبال علم و ازدیاد علم برود‌؟ روشن است که انسان با ازدیاد مال نزد خدا درجه‌ای کسب نمی‌کند، بله اگر از مالش انفاق ‌کند، این انفاق ثواب دارد و خدا در قیامت هم پاداش به او می‌دهد اما درجه پیدا نمی‌کند! و قرآن می‌فرماید «يَرْفَعِ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجات‏» کسی که سراغ علم می‌رود هر روز یک درجه خاصی نزد خدا پیدا می‌کند. اینکه قدیم در مدارس کلاس دوم و سوم ابتدایی موضوع انشاء می‌دادند علم بهتر است یا ثروت؟ سؤال غلطی بود چون این دو قابل مقایسه با هم نیستند! قرآن می‌فرماید «وَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجات‏» کسی که خدا به او علم می‌دهد دائم درجه‌اش نزد خدا بالا می‌رود چه مردم بدانند یا ندانند. شما اگر یک مسئله فقهی، یک آیه قرآن‌، یک حدیث یا یک مطلب اعتقادی دانستید، هر چه که به علم‌تان اضافه شود درجه انسان بالا می‌رود.

این روایت که می فرماید «‌من علم لله و عمل لله و تعلّم لله سمّی فی ملکوت السماء عظیما» یعنی اگر کسی برای خدا علم را یاد گرفت، برای خدا هم عمل کرد، در آسمان‌ها از او عظیم یاد می‌کنند، چون درجه‌اش خیلی بالا رفته و کسی که درجه‌اش بالا رود عظیم می‌شود.

آدم با مال و ثروت بزرگ نمی‌شود، با این عنوان‌های اعتباری دنیا مثل رئیس‌جمهور و وزیر و نماینده بزرگ نمی‌شود، بزرگی‌های اعتباری موقت هستند و زود از بین می‌روند اما علم باقی ماندنی است، چرا می‌گویند العلماء باقون ما بقی الدهر؟‌ چون علم از بین نمی‌رود، اینکه می‌گویند علما باقی هستند چون علم باقی است، شما وقتی یک چیزی یاد می‌گیرید و آن را می‌نویسید این کتاب تا قیامت باقی می‌ماند، وقتی خودتان حضور دارید آن علم را دارید، تا قیام قیامت هم باقی می‌ماند.

پس کسی فکر نکند من سراغ تجارت بروم یا علم؟ اگر استعداد و حوصله کار علمی ندارد به سراغ کسب و کاسبی برود، ولی اگر می‌بینید استعداد دارید، از حل یک معادله ریاضی، فیزیک، یک فرمول شیمی لذت می‌برید تردید نکنید که باید عمر خود را در راه علم صرف کنید، حالا کسب علم هم طرقی دارد، یک طریقش دانشگاه و طریق دیگرش حوزه است‌. هرچند ارزش طریق دانشگاه را کسی انکار نمی‌کند اما فرق‌های بزرگی بین حوزه و دانشگاه است؛

اولاً در حوزه، علمی که انسان دنبال می‌کند منابعش قرآن و روایات و عقل است، ام المنابع علوم دانشگاهی، فکر بشری است، در طب، نظر أطبا‌، در روانشناسی، نظر روانشناسان‌ و در هر علمی نظر صاحب‌نظران آن علم دنبال می‌شود. آراء بشری هم ممکن است اشتباه درآید البته همه‌اش هم اشتباه نیست نظریات درستی هم دارند اما در طول ایام، بسیاری از آراء دستخوش تغییر شده است‌.

ولی در حوزه علمیه منبع اصلی‌ قرآن و روایات است. قرآنی که عظمت و آثار و حقیقتش خیلی بحث دارد، مثلاً برای فهم همین آیه 89 سوره نحل «وَيوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَيكَ الْكِتَابَ تِبْيانًا لِكُلِّ شَيءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ» اگر انسان عمر خود را صرف کند باز هم کم است. آیه می‌فرماید: روز قیامت با هرامت و گروهی که می‌آوریم فردی هم که شاهد بر آن گروه هست را می‌آوریم، یعنی در قیامت هر پیامبری شاهد بر امت خودش هست‌، این مربوط به امت‌های گذشته است اما در مورد پیامبر می‌فرماید «‌جِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلَاءِ‌» تو را نیز که شاهد بر امت و مردم خودت تا روز قیامت هستی می‌آوریم یعنی الآن که من و شما اینجا نشسته‌ایم پیامبر(ص) شاهد بر اعمال ماست، امامان معصوم(ع) و امام زمان‌(عج) شاهد بر اعمال ماست.

شاید در ذهن شما خطور کند پیامبر چه‌طور می‌تواند شاهد بر اعمال همه ما باشد، به چه وسیله‌ای؟ یک وقت می‌خواهید یک گروه ده هزار نفری را ببینید، یک دوربین می‌گذارید و با این دوربین می‌شود تمام این ده هزار نفر را دید، اما پیامبر با چه وسیله‌ای می‌تواند اعمال امّتش را تا قیامت ببیند که روز قیامت ‌بخواهد شهادت دهد؟ آیه بعد جواب می‌دهد «وَنَزَّلْنَا عَلَيكَ الْكِتَابَ تِبْيانًا لِكُلِّ شَيءٍ» ما قرآن را برتو نازل کردیم که تبیان و روشنگر همه‌چیز است، یعنی با همین قرآن تو می‌توانی اعمال امت خود را بفهمی، حالا چه کیفیتی است ما نمی‌توانیم بفهمیم، اگر کسی بخواهد امامت را هم بفهمد باید این آیه را درست بفهمد.

علوم حوزوی دست انسان را می‌گیرد و به یک وادی‌هایی می‌برد که اگر تمام علوم عالم هم جمع شود انسان چنین هدایتی پیدا نمی‌کند. نهایت علم فیزیک در هدایت انسان این است که وقتی فرمول‌های فیزیک را بررسی می‌کنید بیشتر به قدرت خدا پی می‌برید، علم شیمی و ریاضی و فلسفه هم همین‌طور، ولی علوم حوزوی انسان را متفکر، متبحر و مجتهد در دین می‌کند. کسی که مجتهد در دین شد به مقصد رسیده و اگر عمری خدا به او داده تا قرآن را بررسی کند صد عمر دیگر هم به او بدهد کم است، شما به آیات قرآن دقت کنید، چه نکات زیادی به ذهن انسان می‌رسد؟

علوم حوزوی برای انسان یک ولادت جدید است، من هر روز در درس خود این ولادت جدید را احساس می‌کنم در فقه، اصول، تفسیر، اخلاق نیز همین‌طور است. علوم حوزوی از علومی است که همه بشر به آن نیاز دارند یعنی یک روحانی واجد شرایط اگرآن طرف دنیا هم برود باز به او نیاز دارند، یک روحانی می‌تواند فکر باطل را از فکر حق‌، عمل باطل از عمل حق و نور را از ظلمت تشخیص بدهد. حالا در احکام چه چیز واجب و چه چیز مستحب است، در معاملات کدام معامله صحیح است ‌و کدام باطل؟ ضوابطی دارد که در همه دنیا مسلمانان به آن نیاز دارند.

علومی که یک روحانی می‌آموزد ولو اینکه سال‌های اول طلبگی یک مقدار ادبیات و منطق و معانی بیان خسته کننده است ولی وقتی انسان از این پله‌ها بالا می‌آید تازه می‌فهمد چه خبر است؟ تحصیل علوم حوزه همت و حوصله می خواهد. در دانشگاه می‌گویند هشت سال خواندید و تمام شد، ولی در حوزه این‌طور نیست، گفتند یکی از نوه‌های امام به امام عرض کرد من می‌خواهم در حوزه درس بخوانم چند سال باید درس بخوانم؟ امام فرمود لااقل 80 سال، تازه این را در حد فهم او فرموده بوده، چون علوم حوزوی تمام شدنی نیست، آدم هر چه وارد می‌شود می‌بیند عجب، دنیای دیگری جلوی او گشوده شد، چه معارفی، چه حقایقی، چه اسراری و چه مسائلی وجود دارد؟

تقاضا می‌کنم حتماً روی این آیه فکر کنید: «يؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يشَاءُ وَمَنْ يؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِي خَيرًا كَثِيرًا» این آیه دو قسمت دارد، در بخش اول خدا می‌فرماید حکمت را به همه کس نمی‌دهم، به هر کسی که مشیت و اراده من تعلق گیرد و دوستش داشته باشم حکمت می‌دهم، در بخش دوم می‌گوید فکر نکنید حکمت چیز کمی است! «و من یوتی الحکمة فقد اوتی خیراً کثیراً‌« حکمت هم خیر است و هم خیر کثیر به همراه دارد، در روایات یک مورد از این خیر کثیر معرفة الرب و اطاعة الامام بیان شده است‌. اینکه انسان خدا را بشناسد.

خیلی از انسان‌ها به دنیا می‌آیند و از دنیا می‌روند و خدا را نمی‌شناسند، نماز می‌خوانند، روزه می‌گیرند، حج هم می‌روند ولی خدا را نمی‌شناسند! معرفت خدا خیلی مهم است، خدا را بشناسیم، خداشناسی در حوزه‌هاست و هیچ جای دیگری نیست، کسی می‌تواند خدا را بشناسد که اسباب ورود و برداشت از قرآن را داشته باشد، این اسباب فقط با علوم حوزوی است و با دانشگاه نمی‌شود انسان قرآن شناس باشد مگر در حد یک ترجمه که آن هم ناقص است!

این آیه را در ذهن‌ خود بسپارید و دنبال خیر کثیر باشید، خدا نمی‌فرماید به کسی که مال کثیر دادم خیر کثیر داده‌ام، اما به حکمت که می‌رسد می‌فرماید «و من یؤتی الحکمة فقد اوتی خیراً کثیرا» از خدا بخواهید تا کمک‌‌تان کند عمرتان هدر نرود، از عمرتان به احسن وجه استفاده کنید و مراتب بالایی از علم و عمل را ان شاء الله پیدا کنید.

 

برچسب ها :

حوزه علمیه فاضل لنکرانی علم ثروت دنیا مقایسه علم و دنیا مقایسه علم و ثروت علم بهتر است یا ثروت توفیق طلبگی اهمیت به اعتقادات