بسیج یک نیروی بسیار مقدس مردمی، دینی، پاک و مطهر است
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
۱۳:۲۴
۲۳۴
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
عزاداری و نماز جماعت ظهر عاشورا در حسینیه دفتر مرحوم حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(ره)
-
عزاداری شهادت امام حسین(ع) در دفتر آیت‌الله فاضل لنکرانی در لندن
-
حقیقت اشک بر امام حسین(ع) / مقایسه زیارت و عزاداری [کلیپ تصویری]
-
کسانی که دین لقلقه لسان آنهاست، از ریاکاران جامعه هستند / کسانی که عزاداری‌ها را بی‌پایه می‌دانند مورد عذاب خداوند هستند
-
حضور آیت الله فاضل لنکرانی در انتخابات ریاست جمهوری
-
طرح حکومت اسلامی، مترقی‌ترین مدل حکومتی است
بسم الله الرحمن الرحیم
از مطالبی که راجع به نهاد بسیار مهم بسیج طلاب و اساتید روحانیت بیان فرمودید استفاده کردیم. خدا را شاکر هستیم که شما سیا‌ست‌گزاری‌هایی که رهبری معظم انقلاب در آن سند اصلی و راهبردهای اساسی مجموعه کلی بسیج تنظیم و ابلاغ کردند را دنبال می‌کنید، مخصوصاً با توجه به محورهای بیانیه گام دوم که در آن گنجانده شده.
اولاً آنچه که امام(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) از بسیج انتظار داشت این نبود که یک نیروی نظامی دوم عِدل و در عرض سپاه مطرح شود، به نظرم این تحریفی بزرگ از سوی دشمن است که بسیج را به عنوان یک نیروی نظامی مطرح و معرفی کرده، در حالی که امام می‌خواست همه مردم را حامی نظام و مدافع انقلاب قرار دهد. تقاضا می‌کنم مردم را با مفاهیم بسیار بلندی که امام در بیانیه‌هایشان در مورد بسیج داشتند بیشتر آشنا کنید.
بسیج یک نیروی بسیار مقدس مردمی، دینی، پاک و مطهر است. اما دشمن آمد آن را به عنوان یک نیروی نظامی در نظام ما مطرح کرد. همان‌طور که در مورد اصل بسیج توقع این است که این هدف امام بولد شود و به‌روز پیدا کند، در خصوص بسیج روحانیت این مسئله خیلی مهمتر است، یعنی نباید گفته شود بسیج روحانیت یعنی روحانی‌هایی که نظامی شده‌اند، اگر این را بگوئیم نه به درد نیروی نظامی می‌خورد و نه روحانیت و حوزه. فعالیت بسیج روحانیت و طلاب باید با حفظ هویت اصلی روحانیت باشد به‌طوری که مردم قبل از عنوان نظامی‌گری، عنوان فعالیت‌های فرهنگی مردمی و جهادی روحانیت در ذهن‌شان بیاید.
از این‌رو شما سیاست‌های خود را طوری قرار بدهید که جنبه طلبه بودن و استاد بودن جلوه داشته باشد. یعنی به این استاد حوزه یک هویت بسیجی هم بدهیم نه اینکه هویت طلبگی‌اش را از او بگیریم. شاید در این مدت گذشته یک مقدار از این نکته غفلت شده باشد.
نباید طلبه وقتی بسیجی شد فکر کند هویت دیگری پیدا می‌کند! نه، هویت او طلبگی است منتهی آنچه امام و رهبری به ما یاد دادند این بود که هویت واقعی طلبگی بسیجی بودن است، یعنی یک طلبه واقعی، یک استاد حوزه، باید چشم بیداری باشد برای دفاع از اسلام و انقلاب، برای دفاع از مردم و مکتب اهل‌بیت، این می‌شود یک بسیجی.
یکی از آثار بسیج کارهای جهادی است، یعنی بدون هیچ توقع مادی و بدون آنکه دنبال کسب عنوان و مطرح شدن در جامعه باشد فقط می‌خواهد به خاطر خدا به مردم خدمت کند، در حوادث زلزله و سیل و کرونا به یاری مردم می‌شتابد، باید روی این فرهنگ بیشتر کار کنید و حتی در حوزه علمیه هم این را پررنگ کنید تا وقتی یک طلبه بسیجی می‌شود فکر نکند که می‌خواهد هویت نظامی پیدا کند و باید این هویت نظامی را به‌روز و ظهور دهد که نتیجه‌اش این می‌شود هم به نظامی بودن دست نمی‌یابد و هم وجهه طلبگی‌اش را از دست می‌دهد.
ما با رعایت این نکته می‌توانیم همه حوزه را بسیجی کنیم، یعنی به یک استاد حوزه می‌گوییم مگر بر تو دفاع از اسلام واجب نیست؟ اگر دشمن شبهاتی القاء کند نباید جواب بدهی؟ او نیز با احساس مسئولیت در صحنه دفاع از دین و انقلاب وارد می‌شود. اما متأسفانه امروز شاهد هستیم با اینکه در حوزه کارهای علمی در مورد حجاب زیاد شده ولی در جریان اغتشاشات و فتنه اخیر کارجدی انجام نشد.
در دیدار هیات رییسه مجمع نمایندگان طلاب گفتم مناسب بود از سوی حوزه چند همایش و نشست علمی در قم و تهران و شهرهای بزرگ برگزار شده و مردم شهر، جوانان، بازاری‌ها و ورزشکاران را دعوت در آن می‌کرد. متأسفانه کوتاهی کردیم! چون آن روحیه‌ی بسیجی بر ما حاکم نیست که وقتی ببینیم خطری اسلام و انقلاب را تهدید می‌کند آرام و قرار نداشته باشیم! بگویم من چکار کنم و چه وظیفه‌ای دارم؟ بالاخره حجاب مسئله‌ای است که صددرصد مربوط به حوزه می‌شود. ما باید روی این مسئله در حوزه کار کنیم و حوزه مقدم بردیگر اقشار است.
بنابراین مسئولیت شما در بسیج روحانیت نسبت به کل بسیج خیلی بیشتر است، شما اگر بتوانید یک طلبه را با این روحیه بسیجی بار بیاورید یعنی او قبل از التزام به قانون و دستورات فرماندهی بسیج، خودش را ملزم به عمل به دستورات خدا بداند، در این صورت حتی وقتی شما هم دستوری ندهید چنانچه بحرانی برای کشور، یا فکر منحرفی نسبت به انقلاب یا اسلام مشاهده کند سینه سپر کرده و مقابل آن می‌ایستد.
در این چند سال اخیر رصد کنید، مثل همین حرف‌هایی که علیه انقلاب در تهران در بعضی از دانشگاه‌ها از بعضی از عمامه به سرها به بهانه یکصدمین سال حوزه زدند که به نظر من بدترین و خطرناک‌ترین حرفها علیه انقلاب بود، اما متأسفانه حوزه ما ساکت بود، به مدیر محترم حوزه گفتم شما نباید جواب اینها را بدهید؟ گفت ما یک تیمی تعیین کرده و در‌صدد برگزاری همایش صدمین سال حوزه هستیم، گفتم آن جای خودش! اما باید با ارائه مستندات علمی به دهان این افراد زده شود، 10 الی 20 استاد درجه یک حوزه این حرفها و نسبت‌های نادرست را جواب بدهند، با کمال تأسف هیچ واکنشی از حوزویان نشان داده نشد.
ناگزیر خودم یک روز درس را تعطیل کرده و راجع به این موضوع حرف زدم، وقتی یک آخوند در تهران آن هم در دانشگاه به بهانه صدمین سالگرد حوزه می‌گوید چهل و چند سال است اشتباه کردیم و استغفار می‌کند، مردم چه خواهند گفت؟ آیا ریشه این برخوردهای نامناسب با روحانیت به این حرفها بر نمی‌گردد؟ آیا اعتماد مردم از بین نمی‌رود؟ وقتی یک آخوند که خودش ده، دوازده سال مسئولیت مهمی در قوه قضائیه داشته استغفار از مواضع انقلابی گذشته می‌کند آن جوان هم می‌گوید عجب! پس من چرا دنبال این انقلاب بروم؟ آن آقا با حرفهای ناصوابش صریحاً می‌گوید ما باید برگردیم به زمان آقای بروجردی. شما حرف‌هایش را رصد کنید! این حرفها در مردم عادی حتی در طلاب اثر سوء می‌گذارد.
به قم به چشم یک پایگاه مثل جاهای دیگر نگاه نکنید. بناء کارهای اساسی را در قم بگذارید و به‌واسطه قم شهرهای دیگر را تقویت کنید، بسیج طلاب و روحانیت باید تمام شبهات و خطرات را رصد کرده، دسته‌بندی نموده و تحویل اساتید حوزه دهد و آنها را پای کار آورد لازم هم نیست خودش جواب بدهد. متأسفانه در فضای مجازی گروه‌هایی تحت عنوان طلاب انقلابی یا طلاب بیدار حرفهای بی اساسی می‌زنند که چهره زشتی از انقلابی بودن نشان می‌دهند باید مراقب این امور باشیم.
به هرحال اگر بخواهیم معنای صحیح بسیج طلاب و اساتید را حفظ نماییم باید کاری کنیم که بعد از ده سال از میان هزار استاد حوزه 990 نفر آن بسیجی باشند، آن هم به این معنایی که عرض شد نه به این معنا که 990 پرونده داریم و وقتی صدا بزنیم خواهند آمد! نه، اینها باید با روحیه بسیجی که دارند خودشان با احساس مسئولیت در میدان حضور یابند. من شخصی را در احساس مسئولیت همانند پدرم در حوزه و انقلاب ندیدم، هر‌چند آقایان دیگر هم خدمات زیادی کردند، ولی ایشان برای دین، برای شیعه و انقلاب می‌سوخت. گاهی بر سر یک موضوع چند شب نمی‌خوابید. صبح که به دفتر می‌آمد می‌دیدیم چشم‌هایشان قرمز شده، می‌گفت دو شب است از شدت نگرانی راجع به فلان موضوع انقلاب نخوابیده‌ام، بسیجی یعنی این. ان‌شاء‌الله این جهت را دنبال کنید ما هم در خدمت‌تان هستیم و دعایتان می‌کنیم، این مسئولیت از اداره ظاهری یک وزارتخانه بالاتر و مهمتر است، لذا خیلی به آن اهمیت بدهید.
امروز در بطن حوزه عده‌ای دنبال خالی و جدا کردن حوزه از انقلاب هستند و به این مسئله امید بسته و امیدوارند ده سال بعد اثری از انقلاب و آقای خمینی در حوزه نباشد و افکار جامعه را خودشان بسازند که ان‌شاء‌الله به این آروز نخواهند رسید، حوزه ما همیشه انقلابی خواهد بود و راه امام در این حوزه ادامه پیدا خواهد کرد.
وقتی امام به رحمت خدا رفت، یکی از افرادی که در مراسم ارتحال امام در مدرسه فیضیه صحبت کرد پدر ما بود که آن روز خیلی خوب صحبت کرد، منتهی متأسفانه نواری از آن مراسم نداریم، من خودم پای آن صحبت ایشان بودم که راجع به امام خیلی از نظر علمی، تقوایی و سیاسی صحبت کرد بعد فرمود خدا امام را از ما گرفت ولی آنهایی که در حوزه مترصد بودند امام از دنیا برود و علیه انقلاب شروع به دسیسه کنند بدانند تا شاگردان امام زنده هستند نخواهند گذاشت صدای امام در این حوزه خاموش شود، تا وقتی پدر ما در قید حیات بود صحبت از نظرات و آراء امام در حوزه خیلی خوب بود ولی متأسفانه الآن افکار امام در حوزه حضور جدی ندارد، باید به این واقعیت تلخ اقرار کنیم که خود یک بحث دیگری است.