باید از شهدا الگوسازی کنیم... شهدا باید الگوی جوانان شوند
۲۲ تیر ۱۴۰۲
۱۱:۴۶
۲۷۱
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بسم الله الرحمن الرحیم
مسئولیت بسیار بزرگی که بر عهده جنابعالی گذاشته شده از ابعاد مختلفی قابل توجه است.
از برکات رهبری معظم انقلاب(دام ظله) این است که در مورد هر نهادی تمام جزئیات و ریزهکاریها و دامنه مسئولیتها را بیان میفرمایند و این از سرمایههای بزرگ برای هر نهادی است که ببینند ایشان چه فرموده و روی همان دقت و مطالعه و عمل کنند، من هم به بعضی از نکات اشاره میکنم و امیدوارم که مفید باشد.
اولین نکته این است که امام(رضوان الله تعالی علیه) با این انقلاب مسئله جهاد و شهادت را احیاء کرد و ارزش و قداست دین را برای نسل جوان بیان کرد و فرمود اینقدر مهم است که انسان باید جان خودش را هم فدای این دین کند، این مطلب از برکات و عنایات خداست که با این انقلاب تحقق پیدا کرد.
قبل از انقلاب بخش اندکی از مردم دین را شناخته و متوجه ارزش آن بودند و با یک نگاه اجمالی میدانستند دین، حقیقتی است که برای حفظ آن باید خون شخصیتهایی مثل امام حسین(ع)، امیرالمؤمنین(ع) و دیگر ائمه را نثار گردد، «ما منّا إلا مقتولٌ أو مسموم».
با انقلاب دین یک تولد جدید در میان بشریت پیدا کرد، قبل از انقلاب گاهی که آیات قرآن راجع به شهادت را میخواندیم میگفتیم اینها حکایت از گذشتههاست و الان موضوعی برایش پیدا نمیشود، تا اینکه با جرقههای این انقلاب و بعد هم جنگ تحمیلی و پس از آن مدافعان حرم و مدافعان امنیت فرهنگ جهاد و شهادت روز به روز اوج بیشتری گرفت.
این مسئله نشان میدهد که برای حفظ دین، استمرار جریان شهادت و شهادتطلبی یک امر لازم است، یعنی آحاد جامعه باید بدانند برای حفظ دین، لازم است همه آماده جاننثاری باشند. همانند سربازان که نماد و نهاد دفاع از کشور در مقابل هجوم دشمن به صورت مستمر هستند، دورههای مختلف آموزشی را میگذرانند تا اعلام کنند ما همیشه افراد آماده داریم، حال دفاع از دین که خیلی قویتر و محکمتر از دفاع کشور است. استمرار انقلاب با استمرار فرهنگ شهادت است. استمرار فرهنگ شهادت به چیست؟ به برگزاری جلسات تبیین و اینکه رسانهها به صورت مستمر کار کنند، بحمدالله مدتی است در صدا و سیما این امر جریان پیدا کرده است.
قبلاً در بعضی از شبکهها آن هم در بعضی از اوقات ممکن بود قسمتی از وصیتنامهی یک شهید خوانده شود، اما الآن در بهترین اوقات وصیتنامه شهدا را مطرح میکنند، خیلی روشن عرض کنم واقع مسئله این است که در طول این چهل و چند سال تکریمی که نظام باید راجع به شهید و شهادت از طریق رسانهها (و نه از طریق اجرایی) انجام دهد به نحو مورد انتظار واقع نشده، امروز جوانهای ما با رسانه خصوصاً شبکه مجازی ارتباط زیاد دارند، البته من فقط رسانه ملی را عرض نمیکنم ـ همینجا عرض کنم که بنیاد شهید از طریق فضای مجازی میتواند خیلی استفاده کند و کارهای خیلی زیادی انجام دهد ـ حال این جوان در چه صورت میتواند شهادت را بفهمد؟ در صورتی که دین را بفهمد، پس ما قبل از آن راجع به تفهیم حقیقت دین باید کار کنیم تا باور دینی جوانان را بالا بیاوریم و تقویت کنیم، باور دینی جوانها با چه چیز تقویت پیدا میکند؟ با دو بخش باطنی و ظاهری. بخش ظاهریاش با همین مراسم دعا و عزاداری و موالید و جلسات این چنینی است که این پوسته قضیه است.
برای تقویت بخش باطنی دین و فکر جوانها باید ببینیم سؤالهای آنها امروز نسبت به دین چیست؟ آن را جواب بدهید و حل کنید، قبل از انقلاب همه سؤالات جوانها خلاصه میشد در اینکه دین برای مبارزه با ظلم چکار میکند؟ خود شما دانشجوی قبل از انقلاب بودید، اگر از دانشجویان قبلِ انقلاب بپرسید میگویند دین را یک حقیقت بسیار مؤثر و دارای محتوا در مبارزه با ظلم تشخیص دادند. لذا مورد توجهشان قرار گرفت و از دانشگاهها شهید دادیم، از دبیرستانها و اقشار مختلف هم شهید دادیم.
ولی فهم از دین قبل از انقلاب با الان خیلی فرق میکند، سؤالهای جوانان اگر آن زمان در یکی دو سؤال خلاصه میشد، اکنون صد سؤال است. این نکتهای که در مورد توجه به فرزندان شهدا عرض کردم به همین جهت است. والدین شهدا اولاً فرزندانی تربیت کردند که شهید شده و خودشان نیز پای انقلاب ایستاده و خیلی هم محکم هستند. واقعاً امروز باید خدا را شکر کنیم که خانوادههای شهدا موجب بقای نظام یا یکی از علل مهم بقای نظام هستند، ولی برای استمرار باید روی فرزندان و نوههای شهدا کار اساسی انجام شود، اینها باید حقیقت دین را از یک خانوادهای که شهید نداده خیلی بهتر و عمیقتر بفهمند.
باور مسئولین ما در طول این 40 سال بر این بود که دین روز به روز بین مردم قویتر میشود، ولی نمیتوانیم با یقین بگوئیم که دین قویتر شد! بله آگاهی مردم از دین خیلی بالاتر رفته و قابل مقایسه با قبل از انقلاب نیست، اما باورهای دینی و اینکه دین در اعماق جان انسانها و جوانها ریشه دوانده باشد در یک حدّ محدودی آدم میتواند قضاوت کند که هست اما در بدنه جامعه محقق نشده و ما باید این کار را انجام بدهیم.
تمام اهداف شهدا حفظ دین است و غیر از این نیست، هدف اصلی بنیاد شهید باید این باشد که در هر زمانی حفظ دین به چه وسیلهای است؟ تفهیم دین به چه وسیلهای میسّراست؟ تقویت باورهای دینی از چه راهی باید ایجاد شود؟ تلقی اولیه از تأسیس بنیاد شهید این بود که پروندهای برای شهدا و جانبازان درست شود و تا حدی از آنها حمایت مالی بشود، اما بعدها با این مطالبی که شما فرمودید معلوم میشود که این نگاه عوض شده و این خیلی مهم است.
بنیاد شهید قبل از پرداختن به کارهای درجه دو و سه، کار اصلیاش باید این باشد که برای بقای فرهنگ شهادت در جامعه چهکار باید کرد؟ همین که فرمودید خود بنیاد شهید بهتنهایی نمیتواند این کار را بکند، باید مراکز علمی، حوزههای علمیه، دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی، پژوهشی و حتی اقشار مختلف مردم کمک کنند. باید با همه اقشار جامعه خصوصاً روحانیون و اساتید دانشگاه جلسه داشته باشید.
شما یک بررسی بفرمائید در کلاسهای دانشگاه از اول تا آخر سال چند بار اسم یک شهید برده میشود؟ چند بار راجع به شهادت بحث میشود؟ راجع به حبّ وطن خیلی گفته میشود و بسیار ارزش دارد و باید هم باشد، ولی ما مفهومی بالاتر از حب وطن در فرهنگ دینی داریم که آن عشق به دین است، و فوق آن نمیتوانیم خوبیای را تصور کنیم و به دنبال آن عشق به شهادت است. باید با همه این گروهها جلسه باشد و از حوزههای علمیه بخواهید که راجع به شهادت چه نکات تازهای دارید؟
یکی از ائمه جمعه که بسیار طلبه فاضلی هم هست چند وقت پیش رسالهای را که خیلی خوب نوشته بود با عنوان شهید و شهادت، آورد و گفت شما این را نگاه کنید. اول گفتم که این بحث فقهی نیست، اما دیدم چقدر زحمت کشیده، چقدر نکات تازه در این رساله آمده، با اینکه وقت آنچنانی هم نداشت اما دیدم خیلی خوب نوشته؛ لذا به حوزه خراسان گفتم آن را چاپ کنید، فرهنگ شهادت و راهکارهای ترویج آن را از حوزهها و محققین مطالبه کنید. به نظرم ما باید بحث شهادت را از همین نوجوانان شروع کنیم.
اخیراً در مورد همین موضوع غدیر چهقدر عالی تلویزین اینها را به میدان آورد. سفارش اصلی دین هم همین است. امام از اول میفرمود یاوران من این کودکان داخل گهواره هستند، فرهنگسازی باید از اینها آغاز شود، اگر از دوران دبستان دختران ما کاملاً با حجاب آشنا بودند، یعنی دلیل و آثار و اهداف این حکم را برای آنها ذکر میکردند دیگر تمایلی به کنار گذاردن حجاب پیش نمیآمد چون میدانند حجاب محدودیت نیست. خدای تبارک و تعالی برای ارزش نهادن به زن است که میگوید باید حجاب داشته باشی نه برای اینکه او را محدود کند! برای مصونیّت و حفظ او، برای طهارت قلبش است.
حالا همین فرهنگ شهادت را باید در کتابهای دبستان بیاوریم، از دبستان باید شروع شود. این فرمایشی که رهبری معظم راجع به مکتب حاج قاسم بیان کردند خیلی مهم است، این را بیاورند، نمیدانم امسال در کتب درسی آمده یا نه؟ علی القاعده باید آمده باشد تا بچهها با آن آشنا شوند و به راحتی بپذیرند که انسان باید جان خودش را در راه خدا بدهد و بدانند هیچ ارزشی زیر این آسمان بالاتر از آن نیست. ارزشی که امام رضوان الله علیه در دیدار با رزمندگان حسرت میخورد و میگفت ای کاش توانایی داشتم به جبههها میآمدم و اگر فرض کنیم امام توانایی داشت واقعاً میرفت، همانطور که رهبری معظم حضور پیدا میکردند.
پاسخ به سؤال شما در مورد راهکار استمرار فرهنگ شهادت این است که باید یک عمومیتی دراین فرهنگسازی ایجاد شود.
شما از وزرا سؤال کنید با خانواده شهدای مجموعه خودتان چقدر ارتباط دارید؟ چرا ما فقط این خبر را بشنویم که رهبر انقلاب به دیدار خانواده شهدا رفتند یا رئیس جمهور یا نهایتاً مسئول بنیاد شهید، درحالیکه همه وزرا موظفند بروند. کما اینکه در حوزه علمیه به همت مسئول بزرگوار بنیاد که بسیار چهره ارزشمند و فعالی هستند، برای ما این توفیق حاصل شد چند دیدار با خانواده شهدا داشته باشیم که درروحیه خود من بسیار تاثیرگذار بود.
در سالهای اولیه انقلاب ایام دهه فجریکی از برنامه های انجمن اسلامی محل ما دیدار از خانوادههای شهدای محل بود منتهی متأسفانه رفته رفته کمرنگ شد، این را دوباره احیا کنید، دیدار با خانواده شهدا باید مرسوم شود، نه تنها مسولین بلکه علما و اقشار مختلف بروند، عمومی کردن این فرهنگ خودش زمینه را برای فهم فرهنگ شهادت ایجاد میکند. پدر و مادر شهید و اقوامش یک نکاتی را از زندگی شهید ذکر میکنند که مردم از آن الگو گیری میکنند.
ما باید شهید را الگو قرار بدهیم، این یک دستور دینی است، ما شهید را نباید فقط برای حفظ انقلاب و بقاء نظام تکریم کنیم آنها سر جای خودش! اما شهید برای سعادت یک انسان الگوست، و این باور در بخشی از جامعه ضعیف است. باید الگوسازی کنیم، به هر جوانی بگوئیم الگوی تو در زندگی کیست؟ اگرشهدا را الگوی جوانان قرار ندهیم و آنها الگو قرار نگیرند، یک افراد کاذب و بیاساسی الگو میشوند که موجب شقاوت و بدبختی آنان خواهد شد و خودش هم نمیفهمد در چه مسیری حرکت میکند. همان طور که خود پیامبر اکرم(ص) به تصریح قرآن یک اسوه و الگو است، در درجه بعد ائمه معصومین(ع) و در درجات بعد علما و مراجع الگو هستند، شهدا هم باید الگو باشند و اگر ما بتوانیم اینها را الگوی جامعه خودمان قرار بدهیم به نظر من خیلی جلو خواهیم رفت.
بالأخره خدای تبارک و تعالی نعمتی را به این بشر دوباره عنایت کرد و با این انقلاب، فرهنگ شهادت مجدداً تولد پیدا کرد. تا دین و دفاع از دین هست شهادت هم هست، ایران و خارج ایران نیز فرق نمیکند، تا دشمن دین هست شهادت هست، اینکه یک عده افراد ساده و کند ذهن یا به نظر من ضعیف الایمان میگویند ما تا زمان ظهور نباید حرفی از مقابله با ظلم و دفاع از دین بزنیم، بگذاریم تا خود حضرت بیاید، اینها نه دین را فهمیدهاند و نه عاشورا و نه غدیر و نه مهدویت را! اگر کسی غدیر را بفهمد آرام نمینشیند، در پی این است که دین چه موقعیتی در جامعه دارد؟ خدا کجای جامعه است؟
قبل از انقلاب هیچ جای این کشور از حکومت خدا خبری نبود از رأس گرفته تا ذیل مسئولین روی یک اهدافی انتخاب میشدند که نه خدا در آن بود و نه پیامبرفقط یک اسمی از اسلام مانده بود، اما امروز حکومت ما حکومت خداست، مسئولین از رهبری گرفته، تا رئیس جمهور و وزرای محترم، همه میگویند باید ببینیم وظیفهای که خدا برای ما معین کرده چیست و این خیلی ارزشمند است تا دفاع از دین هست فرهنگ شهادت هم باقی میماند.
یکی از آرزوهای انسان کامل شهادت در راه خداست که شایسته است خود این دعا را ترویج کنید که به نظرم یک مقدار مورد نسیان هم قرار گرفته است. انسان کامل برای خودش بسیار خسارت میبیند در بستر و به مرگ طبیعی از دنیا برود، او میگوید باید جان من در راه خدا داده شود.
به هر حال این مسئولیت خیلی مهم است. دعا میکنیم خدای تبارک و تعالی شما را کمک کند، و بدانید هر چه با اخلاص و توجه بیشتر به این مجموعه خدمت کنیم بیشتر مورد دعای شهدا قرار میگیریم.
نکته آخر و مهم آنکه نسبت به جانبازان عزیز توجه ویژه داشته باشید. من از شنیدن خبر برخورد نیروی انتظامی با جانبازان بسیار متأثر شدم. نیروی انتظامی با وجود خدمات شایستهای که برای برقراری امنیت کشور و حفظ جان و ناموس مردم انجام میدهد باید در برخورد با معترضین خصوصاً آنها که برای این انقلاب ایثارگری کردهاند مراقب باشد. به نظرم بنیاد شهید و جانبازان باید حامی خانوادههای شهدا و برادران جانباز باشد و حرف آنها را بشنود ولو توان اجابت خواستههایشان را نداشته باشد. به هر حال جا داشت این اقدام را محکوم کنید.