یادی از فقیه اهلبیت(ع) و مرجع بزرگ شیعه، در گفتوگوی خبرگزاری ابنا با آیتالله شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی
۰۸ آذر ۱۴۰۳
۲۲:۵۲
۲۳
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
برگزاری مراسم سالگرد شهادت حضرت فاطمه(س) / فاطمیه دوم
-
یادی از فقیه اهلبیت(ع) و مرجع بزرگ شیعه، در گفتوگوی خبرگزاری ابنا با آیتالله شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی
-
مسئول اصلی این قضیه کوتاهی دولت پاکستان است
-
گزارش سفر حضرت آیت الله فاضل لنکرانی به آذربایجان شرقی
-
برگزاری مراسم سالگرد شهادت حضرت فاطمه(س) / فاطمیه اول
-
سخنرانی در نشست علمی «جایگاه قاعده لاحرج و لاضرر در فقه مقاومت»
بسمالله الرحمن الرحیم
ابنا: اسم فاضل لنکرانی ما را یاد فقیه اهلبیت(ع) و مرجع بزرگوار جهان تشیع مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی رحمتاللهعلیه میاندازد، به عنوان سؤال اول؛ مختصری از زندگی پربرکت پدر بزرگوارتان بفرمایید.
والد بزرگوار ما مرحوم آیتالله العظمی محمد فاضل لنکرانی در سال ۱۳۱۰ شمسی در شهر قم متولد شدند. پدر ایشان از شاگردان مبرز مرحوم آیتالله العظمی حائری بود، والدهی ایشان هم از خاندان اصیل و بسیار رفیع سادات مبرقع در قم است که سیادت آنها به امامزاده موسی مبرقع فرزند بلافصل جوادالائمه(ع) منتهی میشود. لذا مرحوم آیتالله العظمی محمد فاضل لنکرانی در یک خانوادهی دینی و علمی به دنیا آمدند و مقطع دبستان را تا ششم ابتدایی را در شهر قم گذراندند، ایشان در امتحانات نهایی ششم ابتدایی، نفر اول در شهر قم شدند.
مرحوم آیتالله العظمی محمد فاضل لنکرانی پس از گذراندن مقطع ابتدایی وارد عرصه طلبگی شدند و دروس سطوح را تا درس خارج به سرعت گذراندند، ایشان در ۱۹ سالگی در درس خارج مرحوم آیتالله العظمی بروجردی، حضور یافتند. مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی در کنار ۹ سال حضور در در درس خارج مرحوم آیتالله العظمی بروجردی،۱۱ سال هم به درس خارج فقه و هم درس خارج اصول امام خمینی(ره) رفتند.
ایشان دارای استعداد فوقالعادهای و ذهن بسیار قوی و فکر مستقیمی بودند و دوستان مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی به نبوغ ایشان، اذعان داشتند. مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی میگفتند که من در روز به سه درس میرفتم که یکی درس آیتالله العظمی بروجردی و دو درس دیگر هم درس های امام خمینی(ره) بود. در خود درس چیزی نمینوشتم، شب که به منزل میآمدم، هر سه درس را تقریر میکردم.
ایشان در سن ۱۹ سالگی به درس آقای بروجردی رفتهاند، در سن ۲۴ سالگی تقریرات صلاة مرحوم آیتالله العظمی بروجردی را در همان زمان به چاپ رساندند که خود آیتالله العظمی بروجردی هم همه این تقریرات را از ابتدا تا انتها دیدهاند.
من در اینجا یک خاطرهای عرض کنم، زمانی که خدمت رهبری معظم انقلاب اسلامی در کتابخانهی شخصی ایشان رسیدم، مقام معظم رهبری کتابی را به من نشان دادند که این کتاب، کتاب نهایة التقریر مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی بود، ایشان اجمالا پشت آن کتاب نوشته بودند که سال ۱۳۷۸ قمری من وارد قم شدم یا در قم بودم و به دنبال مبانی فقهی آیتالله العظمی بروجردی بودم و شنیدم که این کتاب تقریراتی است که آیتالله فاضل لنکرانی نوشتهاند، من آن را تهیه کردم و خریدم. این را پشت آن کتاب نوشته بودند. یعنی مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، ۲۴ ساله بودند که کتاب بسیار مهمی از ایشان چاپ میشود که این کتاب اکنون در دروس خارج، یک کتاب مرجع است.
استاد بزرگوار ما آیتالله العظمی وحید خراسانی، یک زمانی بحث صلاة میگفتند. همان ایام به من گفتند که من نظرات مرحوم آیتالله العظمی بروجردی را از کتاب نهایة التقریر مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، نقل و گاهی اشکال میکنم. بعضی از شاگردانم بعد از درس میگویند که شاید مقرر که مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی است، در آن زمان مطلب را درست ننوشته باشند. آیتالله العظمی وحید خراسانی به این شاگردان گفته بودند که من در حق این مقرر، احتمال اشتباه نمیدهم. این عین تعبیری بود که ایشان داشتند.
مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی به سرعت مدارج علمی را طی کردند و ایشان در سن جوانی، یکی از مدرسین قوی حوزهی علمیهی قم شدند.
باز در اینجا خاطرهای را عرض کنم، مرحوم آیتالله العظمی اراکی در یکی از صحبتهایشان که میخواستند از جدّ ما، مطلبی را نقل کنند، گفتند که مرحوم آیتالله فاضل که پدر این آقا محمد مدرس است و ایشان از پدر ما تعبیر به آقا محمد مدرس کردند. بعضی از بزرگان که به مرحوم آیتالله العظمی بروجردی نزدیک بودند، میگفتند که ایشان در جلسات خصوصیشان از مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، تعبیر به یک مجتهد جوان میکردند.
مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی بههرحال، مدارج علمی را طی میکنند. ایشان هم تقریرات درس خارج مرحوم آیتالله العظمی بروجردی را نوشتهاند، هم تقریرات درس خارج اصول امام خمینی(ره) را مکتوب کردند و هم بعضی از مباحث فقهی امام راحل را نوشتهاند و همه این تقریرات به چاپ رسیده است. مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی در کنار درسها با اندیشهی سیاسی امام خمینی(ره)، آشنا میشوند و ایشان با تمام وجود آن اندیشه را میپذیرند. مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی بعد از رحلت آیتالله العظمی بروجردی، بیانیه مرجعیت امام خمینی(ره) را امضا کردند. این بیانیه توسط ۱۲ نفر به امضا رسید و امضای بیانیه، بدون هیچ تردیدی به معنای احتمال از دست دادن جان بود، اما ایشان بیانیه مرجعیت امام خمینی(ره) را امضا کردند تا امام راحل به حوزههای علمیه، ایران و دنیای شیعه به عنوان یک مرجع تقلید مسلّم معرفی شوند.
یکی از افرادی که واقعا در حمایت از امام خمینی(ره) و تقویت راه و اندیشه امام راحل تلاش کردند، مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی بودند. ایشان پیش از پیروزی انقلاب، سه سال به مناطق مختلف تبعید شدند تا این که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، نقش زیادی در پیروزی انقلاب داشتند و به مدت یک دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مسئولیت اداره حوزه علمیه قم بر عهده مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی بود. ایشان مسئولیتهای فراوانی داشتند تا این که پس از رحلت آیتالله العظمی اراکی، جامعهی مدرسین علمیه قم، ۷ نفر را به عنوان مرجع تقلید به دنیای شیعه معرفی کردند که از جمله این افراد، آیتالله العظمی فاضل لنکرانی بودند. ایشان، مقلدین فراوانی در داخل و خارج از ایران به خصوص کشورهای عربی و کشورهای اروپایی از جمله روسیه و نیز کشور آذربایجان داشتند. مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی در سال ۱۳۸۶ شمسی دار فانی را وداع گفتند و پیکر ایشان در مراسم میلیونی در روز سوم جمادی الثانی مصادف با سالروز شهادت حضرت زهرا(س) در شهر قم، تشییع شد و در حرم حضرت فاطمه معصومه(س) دفن گردید. این موارد اجمالی از زندگی مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی بود.
ابنا: در سخنان خود به آيتالله فاضل موحدی لنكرانی معروف به فاضل قفقازی، پدر مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی اشاره داشتید، لطفا مختصری از ویژگیهای ایشان را برای ما بفرمایید.
عرض کردم که جدّ ما از شاگردان مبرز مرحوم شیخ عبدالکریم حائری یزدی و هم مباحثه ای امام خمینی(ره) بود. ایشان بعد از رحلت شیخ عبدالکریم حائری یزدی به همراه امام خمینی(ره)، مرحوم آیتالله العظمی بروجردی را به شهر قم آوردند. امام راحل به جدّ ما گفته بودند که آقای فاضل، ما آقای بروجردی را به قم آوردهایم، برای اینکه ایشان، محوری در دنیای شیعه شوند. لازم است یک بزرگانی حول آقای بروجردی باشند و من خواهش میکنیم که شما با ایشان همراهی کنید. مرحوم جدّ ما هم بنا بر دعوتی که امام خمینی(ره) کردند خدمت آقای بروجردی میروند و تا آخر هم در آنجا بودند. اگر عکسهای مرحومآقای بروجردی را در جلسات بسیار مهم ببینید، مرحوم جدّ ما در کنار ایشان نشستهاند.
جدّ ما در شورای استفتای آقای بروجردی هم بودند. والد ما میگفتند که آقای بروجردی از من هم دو بار برای شورای استفتاء دعوت کردند و من به عللی نتوانستم بروم. اما جدّ ما در شورای استفتاء بودند و امین آقای بروجردی به شمار میرفتند. مطلبی نبود که جدّ ما به آقای بروجردی بگویند و ایشان قبول نکند و رد کند. همه را میپذیرفتند. ایشان نقش بسیار زیادی نسبت به ارتباط علما با آقای بروجردی و توجه آقای بروجردی به طلاب، داشتند و خاطراتی را برخی از علمای در قید حیات از این توجهات دارند. حتی در جهات اجتماعی و در جهات سیاسی خاطراتی از مرحوم جدّ ما وجود دارد. زمانی که پوشیدن لباس روحانیت ممنوع شده بود، نقل میکنند که یک پاسبان شهربانی یکی، دو نفر از آقایان ملبس را میگیرد و حتی ممکن است آنها را مورد ضرب و جرح هم قرار داده باشد. جدّ ما بلافاصله خدمت مرحوم بروجردی میرسد که؛ آقا، امروز چنین صحنهای را دیدم. مرحوم آیتالله العظمی بروجردی هم رئیس شهربانی را میخواهند و برخورد میکنند.
زمانی شایعهای مطرح شده بود که مرحوم آیتالله العظمی بروجردی با تشکیل مجلس مؤسسان که مورد درخواست حکومت پهلوی بوده موافقت کردهاند و در پی آن ۶ بزرگان حوزه قم از جمله امام خمینی(ره)، مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی، حاجآقا روحالله کمالوند، مرحوم آقای محقق داماد بودند، مرحوم آقا شیخ مرتضی حائری و مرحوم جدّ ما، نامه ای را به آقای بروجردی در این خصوص نوشتند و ایشان هم در پاسخ آن نامه گفتند که انتساب موافقت من با تشکیل مجلس مؤسسان، درست و صحیح نیست. میخواهم عرض کنم که در مسائل مهم اجتماعی آن زمان که نمونههای زیادی هم وجود دارد، جدّ ما حضور فعال و روشنگرانهای داشته است.
این زحمات فراوانی که ایشان در آن زمان برای تقویت مرحوم آقای بروجردی متحمل گردید، موجب شوکت حوزهی علمیه و شوکت شیعیان شد. بعد از فوت مرحوم آیتالله العظمی بروجردی، عدهای از مردم لنکران در تقلید به جدّ ما رجوع کردند. ایشان یک رسالهی عربی هم به نام نهایة الاحکام شبیه به کتاب تحریر الوسیلهی امام خمینی(ره) داشت که فتاوای مرحوم جدّ ما در این کتاب آمده بود. مرحوم والد ما و یکی از دامادهای جدّ ما این کتاب را به فارسی ترجمه کردهاند، منتها اجل دیگر مهلت نداد و ایشان به رحمت خدا رفت. از جهت مقام علمی اینطور بود که متدینین و مسلمانان و شیعیان شهر لنکران در جمهوری آذربایجان در تقلید به مرحوم جدّ ما رجوع کردند، اما زمان و اجل مهلت نداد و ایشان به رحمت خدا رفت. این هم یک شمّهای از حیات مرحوم جدّ ما بود.
ابنا: در خصوص اساتید مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی و همچنین همبحثهای ایشان به ویژه شهید آیتالله آقاسید مصطفی خمینی توضیحاتی بفرمایید.
مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی از ابتدای طلبگی با مرحوم حاجآقا مصطفی با هم بودند، یعنی این دو نفر، همبحث هم به شمار میرفتند و در درسها با هم شرکت میکردند تا زمانی که مرحوم حاجآقا مصطفی در قم بودند. برخی از بزرگان که امروز در قم یا تهران هستند میگویند گاهی اوقات ما وارد مدرسه علمیه فیضیه میشدیم و میدیدیم که در این مدرسه، سروصدای خیلی بلندی است، میپرسیدیم چه شده است؟ میگفتند: آقا مصطفی و آقای فاضل دارند با هم بحث میکنند. یعنی سروصدای بحث اینها تمام فیضیه را فرا میگرفت.
همبحث مهم مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، مرحوم حاجآقا مصطفی خمینی بود و بحثهایی که با هم کردهاند را نوشتهاند. مثلا مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، یک کتاب الاجاره دارد که محصول مباحثاتی است که ایشان با حاجآقا مصطفی کردهاند. حاجآقا مصطفی خمینی، زمانی که مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی به نجف مشرف شده بودند، گفته بودند که آقای فاضل، یاد آن زمانی که ما با هم بحث داشتیم بهخیر که وقتی من به اینجا آمدم از آن بحثها محروم شدم. ایشان از دور بودن و نبودن آن مباحثات خیلی تأسف میخورد.
مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی فقط به درس خارج آیتالله العظمی بروجردی و امام خمینی(ره) رفتند. زمانی من از ایشان سؤال کردم و نام یکی از بزرگان دیگر را بردم که شما چطور به درس ایشان نرفتید؟ جواب دادند: کسی که درس آقای بروجردی و امام خمینی(ره) را دیده بود دیگر نیازی به درس دیگر نداشت. ایشان چنین نظری داشت. فلسفه و مقداری از اسفار و تفسیر را هم خدمت مرحوم علامه طباطبایی خوانده بودند. مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، فلسفه را هم خیلی خوب فهمیده بودند و خوب هم در ذهن داشتند و این مساله از درسها و کتابهای ایشان به خوبی، مشهود است.
ابنا: مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، تدریس را از چه زمانی شروع کردند؟
ایشان میگفتند که در همان دوران تحصیل در دبستان در کلاس پنجم که بودم، اگر یک روز معلم کلاس چهارم، نمیآمد، مدیر به کلاس ما میآمد و به من میگفت که شما به کلاس چهارم برو و این کتاب را درس بده. یعنی ایشان، ذوق تدریسی را از همان دوران دبستان داشتند. مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی تدریس دروس حوزوی را از همان اوایل تحصیل در حوزه یعنی قبل از ۱۹ سالگی، شروع کردند. ایشان میگفتند زمانی که من در سن ۲۱-۲۲ سالگی در یکی از مقبرههای حرم حضرت معصومه(ع)، کتاب الارث لمعه را درس میگفتم، آن مقبره از حضور شاگردان، پر میشد، یک روزی دقت کردم و دیدم تمام کسانی که میآیند سن بیشتری از من دارند، یعنی سن خود من از تمام این شاگردان کمتر است.
مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، لمعه را تدریس کردند، سه دوره کتاب مکاسب و ۶ دوره کتاب کفایه را گفتند. یعنی ایشان کفایه را ۶ دوره در همین حوزهی قم تدریس کردند که نوارهای دورهی آخر، موجود است و خیلی هم مورد استفاده و اقبال، طلاب قرار گرفت. ایشان، درس خارج را هم پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به نظرم از حوالی سال های ۴۶-۴۷ آغاز کردند، چون درس خارج صلاة را قبل از پیروزی انقلاب، میگفتند. مرحوم آقا رضی شیرازی میگفت که من تازه از شهر نجف به ایران و قم آمده بودم و در خود زمان حیات آقای بروجردی به درس ایشان رفتم و بعد از درس آقای بروجردی زیر این گنبد مسجد اعظم دیدم که یک طلبهی جوانی نشسته و جمعیت زیادی هم در اطراف او هستند. من هم نشستم و از آقایی که در کنارم بود پرسیدم که چه درسی است؟ او پاسخ داد که درس مکاسب است. پرسیدم که استاد چه کسی است؟ پاسخ داد که آقای فاضل لنکرانی است. یک طلبهی جوانی بود و دیدم که ایشان چقدر مکاسب را قوی و عالی تدریس میکند.
سابقه تدریسی مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، خیلی زیاد بود. در درس مکاسب ایشان شخصیتی هایی مثل مرحوم حاج احمد خمینی و مرحوم هاشمی رفسنجانی و بعضی از شخصیت های دیگر، شرکت کردند. مرحوم حاج احمد خمینی علاوه بر درس مکاسب در درس خارج صلاة مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، حضور یافت. عدهی زیادی از افرادی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در مسئولیتهای کلان نظام اسلامی قرار گرفتند، از شاگردان ایشان بودند. تدریس درس خارج توسط مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی مصادف با تبعید ایشان بود، ایشان سه سال تبعید شدند و پس از بازگشت از تبعید، دوباره تدریس درس خارج را در حوزه شروع کردند تا زمانی که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید.
ابنا: از مبارزات مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی در نهضت انقلاب اسلامی ایران برای ما بگویید؟
پس از امضای بیانیه مرجعیت امام خمینی(ره) توسط مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، ساواک تصمیم به تبعید ایشان گرفت و لذا ایشان در نیمه تابستان در گرمای سخت به بندر لنگه تبعید شد. مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی در دوره تبعید در بندر لنگه در یک خانه شخصی ساکن نبودند، بلکه حدود پنج ماه در گوشهی حسینیهای که مردم در آنجا عزاداری میکردند، سکونت داشتند. ایشان در آنجا به دلیل هوای شرجی و گرمای فراوان، بیمار شدند و وزنشان به شدت کاهش یافت تا جایی که شهربانی بندر لنگه به بالادست خود، نامه ای نوشت که اگر ایشان در اینجا باقی بماند، ما خوف جان ایشان را داریم. لذا تصمیم گرفته شد که مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی به یزد تبعید شوند. مردم متدین، ولایی و بسیار مهربان بندر لنگه در زمان حضور مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی در شهرشان به ایشان علاقه مند شده بودند، لذا وقتی که ایشان میخواستند از بندر لنگه بروند، مردم گریه کردند و این نشان از میزان ارتباط عاطفی و معنوی میان مردم و ایشان داشت.
زمانی که به یزد تبعید شدند، بعد از مدتی درس خود را شروع کردند، اما ساواک اجازه ادامه این درس را نداد و به ایشان گفت که شما حق گفتن درس را ندارید. رفتوآمدها و صحبتها و همهی اینها، تحت کنترل بود. مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی میگفتند من بعد از ممانعت ساواک به این فکر کردم که چه کنم؟ امام خمینی(ره) که در نجف هستند، انقلاب اسلامی هم که معلوم نیست به چه نتیجه ای برسد. در آن زمان هیچ کس فکر نمیکرد که انقلاب اسلامی به پیروزی برسد و پیروزی این انقلاب، یک عنایت خاص و از الطاف خفیه الهی بود. ایشان گفتند من فکر کردم که به عنوان یک شاگرد امام خمینی(ره) چه خدمتی میتوانم انجام بدهم که نام این مرد جاودانه بماند؟ به ذهنم آمد که متن درس خارج خودم را شرح کتاب تحریر الوسیله امام حخمینی(ره) قرار دهم و از این طریق، این کتاب تحریر الوسیله احیا شود.
برای این کار، مرحوم آقای وزیری از خطبا و علمای مهم یزد که کتابخانه وزیری را در این شهر تاسیس کرده بود، یک اتاق در اختیار ایشان قرار داد و مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی هر روز به آنجا میرفتند و سه جلد از شرح کتاب تحریر الوسیله را در یزد به نگارش درآوردند، بعد که به شهر قم برگشتند، این کار را ادامه دادند و بقیه مجلدات شرح کتاب تحریر الوسیله را در ۲۷ جلد نوشتند و خود امام خمینی(ره) عنایت خاصی به کتاب شرح تحریر الوسیله، داشتند. اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در اوایل انقلاب اسلامی از مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی درخواست کرده بودند که مسئولیت استفتائات امام خمینی(ره) را بر عهده بگیرند. ایشان گفتند من خدمت امام راحل رفتم و به ایشان گفتم که آقایان میگویند که من استفتائات را جواب بدهم و اگر بخواهم که استفتائات جواب بدهم، دیگر موفق به نوشتن شرح تحریر الوسیله نمیشوم و این کار متوقف خواهد شد. امام خمینی(ره) به من گفتند که آقای فاضل، شما همین کار نوشتن شرح تحریر الوسیله را دنبال کن. ایشان از طریق نگارش این شرح، خدمت بزرگی به امام و حوزه های علمیه کردند.
مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی در زمان تبعید در یزد، ارتباط زیادی با مردم یزد از جمله علما و معلم ها و پزشکان داشتند. یکی از علل و عوامل قیام های مردم یزد در ادامه در جریان انقلاب اسلامی، همین آگاه بخشی صورت گرفته توسط ایشان در جلسات با علما و فرهیختگان و معلم ها و اقشار مختلف مردم یزد بود. آن ارتباطات و آن آگاهیبخشیها سبب شد که بعدا، آن قیامهای بسیار مهم در یزد برای پیروزی انقلاب اسلامی اتفاق بیافتد. مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی در یزد با پزشکان هم ارتباط داشت و از کسانی که دارای ارتباط بسیار نزدیکی با ایشان بود، شهید دکتر پاک نژاد از شهدای حادثه انفجار مقر حزب جمهوری اسلامی است.
ابنا: ارتباط مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی با مراجع عظام تقلید به ویژه مقام معظم رهبری چگونه بود؟
آن زمانی که ایشان در یزد در تبعید بودند، یکی از کسانی که برای دیدن ایشان به یزد آمدند، رهبر معظم انقلاب بودند. آیتالله خامنه ای به یزد آمدند و یکی دو روزی هم در منزل ما ماندند. مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی با مقام معظم رهبری از قدیم، ارتباط داشتند. زمانی که آیتالله خامنه ای در مشهد سکونت داشتند، پدر ما که تابستانها به مشهد مشرف میشدند، رهبر معظم انقلاب را میدیدند و با ایشان دیدار داشتند، خلاصه با هم دوست بودند. جدّ ما با مرحوم آیتالله سید جواد خامنهای پدر مقام معظم رهبری، خیلی مأنوس بودند، به طوری که جدّ ما وقتی به مشهد میرفت، با ایشان، ارتباط خیلی خوبی داشت و به دنبال آن هم این آشنایی بین پدر ما و رهبر معظم انقلاب، برقرار گردید.
یکی از کسانی که بعد از رحلت امام خمینی(ره) در تقویت رهبری حضرت آیتالله خامنهای، تلاش کرد و در این زمینه، واقعا سنگتمام گذاشت، مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی بودند. مقام معظم رهبری در جلسه ای به ایشان گفته بودند که اگر آن روز صحبت شما در مجلس خبرگان رهبری نبود، من این مسئولیت را نمیپذیرفتم. پدر ما در جلسات مختلفی در قم از روی اعتقاد و نه از روی رفاقت میگفتند که ما مثل آیتالله خامنه ای را برای سکانداری این نظام نداریم. کسی که نزدیک به ایشان باشد هم نداریم. ایشان، مقام معظم رهبری را از روی اعتقاد تقویت میکردند و به طلاب میگفتند که اگر امام خمینی(ره)، نیاز به حمایت نداشت و حمایت از امام راحل برای ما در حد یک امر استحبابی بود، حمایت از رهبر معظم انقلاب در این زمان برای ما، واجب است.
روابط مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی با مراجع عظام تقلید از جمله مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی و مرحوم آیتالله العظمی مرعشی نجفی، بسیار قوی بود. در ابتدای پیروزی انقلاب، زمانی که قرار بود، انتخاباتی در کشور برگزار شود، یکی از کسانی که خدمت مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی میرسید و در خصوص شرایط زمان با ایشان، صحبت میکرد و از این مرجع تقلید درخواست کرد که مردم را حتما به حضور در انتخابات، دعوت کند، مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی بودند. به یاد دارم که مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی همیشه در خصوص پدر ما میگفتند که من به دو جهت به شما، احترام میگذارم، یکی به جهت پدرتان و یکی به جهت خودتان. خلاصه که مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی اعتنای خیلی قابل توجهی به مرحوم مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، داشتند.
مرحوم آیتالله العظمی مرعشی نجفی، شوهرخالهی پدر ما بودند و نسبت فامیلی با هم داشتیم و ارتباطات بین این دو مرجع بزرگ، بسیار زیاد بود. مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی به نجف هم که میرفتند با علمای درجه یک آنجا از جمله مرحوم آیتالله العظمی خوئی و مرحوم آیتالله العظمی شاهرودی، ارتباط داشتند و این ارتباط هم از سوی ایشان و هم از سوی جدّ ما، بود. ارتباطات محکم و قوی بین مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی با مراجع عظام تقلید در شهر قم و نجف و نیز با رهبر معظم انقلاب وجود داشت و آثار فراوانی بر این ارتباطات، مترتب شد.
ابنا: رابطهی مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی با شیعیان کشورهای مختلف به ویژه شیعیان آذربایجان چطور بود؟
تقریبا اکثریت قریب به اتفاق شیعیان کشور جمهوری آذربایجان در تقلید به ایشان رجوع کرده بودند. ایشان برنامه ای برای تقویت طلاب جمهوری آذربایجان در حوزه علمیه داشتند که هنوز برنامه ایشان ادامه دارد. شهر مسکو پایتخت روسیه بیش از یک میلیون شیعه دارد و بخش قابل توجهی از آنها از مقلدین مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی بودند. آنها، زمانی نامهای به ایشان نوشتند و درخواست کردند که یک مسجدی از طرف ایشان در آنجا ساخته شود. یک مقدماتی هم صورت گرفت، اما به نتیجه نرسیدیم. عدهی قابل توجهی از شیعیان افغانستان هم از مقلدین مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی بودند. بخشی از شیعیان پاکستان، اروپا و کشورهای عربی هم از ایشان تقلید میکردند و ایشان حتی در مناطق احساء و قطیف در شرق عربستان هم مقلدین قابل توجهی داشتند.
ارتباط بسیار نزدیکی میان مقلدان مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی با ایشان وجود داشت. ایشان اولین مرجع تقلیدی بودند که در سال ۱۳۷۹ شمسی، پایگاه خود را در بستر اینترنت ایجاد کردند و ایمیل های مقلدان ایشان برای استفتاء و سوال و جواب در ۲۵۰ جلد هزار صفحه ای، جمع آوری شده است که این مجلدات اکنون در مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، موجود میباشد. سال ۱۳۸۰ یا ۱۳۸۱ گروهی از شبکه BBC به حوزهی علمیهی قم آمدند تا ببینند که علمای این حوزه چقدر از اینترنت، استفاده میکنند، آنها به مرکز فقهی ما آمدند و گفتند: پدر شما در اینترنت، پایگاه دارد و ما از این مساله، مطلع هستیم. شما در سال گذشته چقدر ایمیل داشتید؟ گفتم: ۹ هزار. گفتند: برای ما قابل باور نیست که یک نفر ۹ هزار ایمیل داشته باشد؟ گفتم که اسنادش موجود است. به بایگانی مرکز فقهی ما آمدند و همه ایمیل ها را دیدند و تعجب کردند. پایگاه اینترنتی مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی در زمان حیات ایشان به ۲۴ زبان، فعال بود و دوستان در آنجا به سوالات جواب میدادند. میخواهم بگویم که ارتباط محکمی بین ایشان و شیعیان دنیا اعم از آذربایجانیها، افغانستانیها و شیعیان کشورهای عربی و اروپایی، وجود داشت.
ابنا: مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) از یادگاریهای مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی است، از تاریخچهی این مرکز و فعالیتهایی آن برای ما بگویید؟
ایشان با احداث این مرکز فقهی در سال ۱۳۷۶ شمسی، یک حوزه قوی را در بطن حوزه علمیه قم، ایجاد کردند و هدف مرکز، تربیت مجتهدان آگاه به زمان و بصیر بود. مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) به دنبال تربیت کادر اعم از مجتهد، مفسر و حتی متکلم برای شیعه در نقاط مختلف دنیا است. در این مرکز هم بخش فقه، هم بخش تفسیر و هم بخش کلام وجود دارد و جمعی از اساتید حوزه علمیه قم و نجف در مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) تحصیل کرده اند و از خدمات این مرکز، تربیت اساتید برجسته و مبرز بوده است.
گرایشهای فقه مضاف را در مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) ایجاد کردیم که کار جدیدی در حوزهی علمیهی قم بود. در این مرکز فقه پزشکی، فقه سیاسی، فقه کودک، فقه رسانه و فقه اقتصاد داریم که خود این، تحول مهمی در حوزه است. آموزش در مرکز هم به شیوه بسیار قوی و متفاوت از شیوه مرسوم کنونی در حوزه است. طلبه را در مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) به سرحدی میرسانیم که اظهارنظر کند و قدرت اظهارنظر به دست آورد که همان اجتهاد است. این مرکز فقهی امروز یک شعبه در شهر قم، یک شعبه در شهر مشهد و یک شعبه در افغانستان دارد، در برخی از نقاط دیگر هم شعبات مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) فعال است.
مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، یک مرکز فعال و بانشاط است که این مرکز حدود هزار طلبه، استاد و کارمند دارد. مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) یک نهاد کاملا مستقل است که بودجه دولتی نداشته و ندارد و از وجوهات شرعی یا از تبرعات مردم متدین، اداره میگردد. این مرکز یکی از یادگارهای مهم مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی است. یکی از اساتید برجسته حوزه میگفت که ایشان را چندی پیش در خواب دیدم در حالی که میدانستم از دنیا رفته اند. به ایشان عرض کردم که آقا، از دنیا چه چیزی به شما میرسد؟ ایشان جواب دادند: از این مرکز فقهی هر روز خیرات به من میرسد. این خواب دو بار اتفاق افتاده است، یعنی دو تا استاد این خواب را دیدهاند و برای من نقل کردهاند.
مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، مرکز بسیار مهمی است. ۱۰ سال پیش که خدمت آیتالله العظمی سیستانی در شهر نجف اشرف، مشرف شده بودم، ایشان به من گفتند که؛ من از آیندهنگری والد شما در تعجبم که در چه زمانی برای آینده فکر میکردند که ما نیاز به تربیت مجتهد داریم. ایشان خیلی از این مرکز، تقدیر کردند و دعا فرمودند.
ابنا: این پرسش را با توجه به رسالت خبرگزاری ابنا در عرصه اطلاع رسانی در خصوص شیعیان جهان از حضرتعالی دارم، مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی چه فعالیتهایی در زمینه ترویج مذهب حقهی شیعه داشتند؟
مرحوم والد ما میگفتند که اگر از من سؤال کنند که بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی چیست؟ پاسخ میدهم که معرفی شیعه به دنیا، بوده است. قبلا در دنیا از شیعه خبری نبود، اما با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، صدای اهل بیت(ع) در دنیا بلند شد و شیعه در جهان مطرح گشت. ایشان به طلاب میفرمودند که این مسئله، وظایف ما را مضاعف میکند، ما امروز برای پاسخگویی به دنیا باید بیشتر درس بخوانیم، بیشتر تحقیق کنیم و خودمان را مجهز به سلاح علم و عمل کنیم. نسل امروز، متصدی این امر مهم شدند که معارف اهل بیت(ع) را بیان کنند.
مظلومیت اهل بیت(ع) فقط منحصر به زمان خودشان نبود، بلکه اکنون هم این مظلومیت وجود دارد. مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی میگفتند من وقتی به شهر مدینه میروم، درست است که انسان از این که گنبد و بارگاه چهار امام معصوم در قبرستان بقیع، ویران شده است، رنج میبرد و اشک میریزد، ولی مظلومیت اصلی اهل بیت(ع) این است که در شهر مدینه که ائمه معصومین(ع) در آنجا، معارف دین را برای کل بشریت مطرح کردند، شما قال الباقر و قال الصادق نمیشنوید، اگر آدم برای این موضوع، خون گریه کند، روا است.
مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی میگفتند که در این زمان با فرصتی که انقلاب اسلامی به ما داده است باید تا میتوانیم برای شیعه کار کنیم. ایشان در موضوع بزرگداشت شهادت حضرت فاطمه(س)، واقعا احیاگر دهه فاطمیه بودند و در این زمینه تلاش های زیادی کردند که بیان این تلاش ها، نیازمند فرصت دیگری است. در زمانی که یک کتاب انحرافی و ۱۰۰ درصد خلاف واقع در مورد حرکت امام حسین(ع) به نام شهید جاوید در حوزه علمیه قم، نوشته شد، مرحوم والد ما به همراه آیتالله اشراقی داماد امام خمینی(ره) در جواب این کتاب، کتاب پاسداران وحی را نوشتند.
مرحوم حاجآقا مصطفی خمینی پس از نگارش این کتاب به مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی گفتند که ما از شما تقدیر میکنیم. عده ای به دنبال چسباندن کتاب شهید جاوید به امام خمینی(ره) هم بودند و میگفتند که امام راحل و طرفداران ایشان، شهید جاویدی هستند، اما شما به عنوان شاگرد امام خمینی(ره) و آقای اشراقی به عنوان داماد ایشان، این تهمت را از امام خمینی(ره) دور کردید.
مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی در حوزه به لحاظ علمی از مبرزترین شخصیتهای حوزوی بودند و جزو مبرزترین مراجع ولایی در زمان خودشان به شمار میرفتند. در منزل ما علاوه بر ماه محرم و مناسبتهای شهادت ائمهی معصومین(ع)در ایام فاطمیه نیز روضه، برگزار میشود. برگزاری روضه فاطمیه در بیت مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی از زمان جد ما بوده است که قدمت آن به حدود ۹۰ سال میرسد. ایشان یک کتابی راجع به آیهی تطهیر دارند که به گفتهی اهل فن، قویترین کتاب در مورد آیهی تطهیر است و آن را هم با همراهی مرحوم اشراقی نوشتند.