روحانی واقعی کسی است که وجود خود را وقف شناخت و بیان اسلام برای مردم می‌کند

۰۱ آذر ۱۴۰۳

۱۸:۲۲

۴۳

خلاصه خبر :
بیانات حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) در مراسم سالگرد ارتحال امام جمعه خوی حجت الاسلام والمسلمین شکوری
آخرین رویداد ها

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحيمْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ

خدمت شما مردم بزرگوار، ولایی و متدیّن خوی، شهری که علمای برجسته و بنامی را به عالم تشیع تقدیم نموده، علمای بزرگواری که در جلسه حضور دارند، ائمه محترم جمعه و جماعات عرض سلام دارم و خدای بزرگوار را به خاطر توفیقی که به بنده داده تا در این مجلس حضور پیدا کنم شکرگزارم.

از بیت مرحوم حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای شکوری که این دعوت را فراهم کردند و همچنین امام جمعه محترم و معزز کمال تشکر را دارم.

جلسه برای بزرگداشت عالمی از سلاله زهرا(سلام الله علیها) است و این ایام هم متعلق به این بی‌بی بزرگوار است.این روزها قطعاً برای امام زمان(علیه السلام) تجدید مصیبت می‌شود. چند جمله‌ای در این رابطه عرض نموده و بعد هم به مناسبت این مجلس مطالبی را بیان می‌‌کنم.

واقع مسئله این است که با اینکه هزار و چند صد سال از شهادت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) گذشته، با اینکه علمای بزرگ شیعه و محققان پیرامون آن حضرت مطالب زیادی را نوشته اند، با اینکه روایات زیادی از خود ائمه معصومین(ع) یا وجود مبارک پیامبر اکرم(ص) در عظمت حضرت زهرا(س) وارد شده اما واقعش این است که باید اعتراف کنیم هنوز حضرت را نشناخته‌ایم و شاید تعبیر به لیلة القدر که در مورد حضرت وارد شده به همین جهت است.

همان طور که لیله قدر تا قیامت مجهول است شخصیت این بانو هم تا قیامت برای همه ما مجهول است و قدرت شناخت این بی‌بی را نخواهیم داشت. شخصیتی که بر اساس فرموده پیامبر اکرم رضایت خدا به رضایت او گره خورده، «إن الله یرضی لرضا فاطمه و یغضب لغضب فاطمه»، اگر فاطمه غضب کند خدا غضب می‌کند، این چه مقام بزرگی است که خدا برای این بی‌بی قرار داده، رفتاری را که پیامبر با فاطمه داشت  همه شنیده اید.

وقتی فاطمه وارد می‌شد پیامبر «قامَ إلیها»، نه اینکه فقط از جای خود برمی‌خاست، بلکه بلند می‌شد و به استقبال او می‌‌شتافت و دست او را می‌بوسید و بعد هم که فاطمه می‌خواست برود باز دست او را می‌بوسید. در یک جلسه‌ای خلیفه اول به رسول خدا اعتراض کرد که یا رسول الله این چه حرکتی است که شما ـ آن هم در حضور ما ـ انجام می‌دهید؟ شأن شما این نیست که دست دخترتان را در حضور ما ببوسید، آن هم در میان اعراب که برای زن و دختر هیچ ارزشی قائل نبودند، پیامبر فرمود من این کار را به دستور خدا انجام می‌دهم یعنی یکی از دستوراتی که خدا به رسول اکرم داده بود،  به نحو وجوب یا استحباب این بود که دست فاطمه را ببوسد.

یک جهت این تکریم ها این است که به آیندگان اعلام کند که اوصیای من از نسل این دختر هستند، این فرزندان فاطمه هستند که حجج خدا و ولیّ بر مردم هستند

گاهی که امیرالمؤمنین(علیه السلام) خدمت پیامبر می‌‌رسید و حضرت مطلبی به ایشان می‌فرمودند وقتی به خانه می‌‌آمد فاطمه(س) عرض می‌کرد پدرم این مطلب را به شما گفته است. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمود شما از کجا خبردار شدید؟ و این قضیه مکرر اتفاق می‌افتاد. یعنی مقام علمی حضرت زهرا فراتر از علم یک بشر عادی بود. هر چند فاطمه زهرا امام نبود اما برتر از امام بود، از نظر فقهی قولش بر همه حجت است، براساس آن روایت معتبر که امام عسکری(ع) فرمودند: «نحن حجج الله علی الخلق و فاطمة حجّةٌ علینا»، آن حضرت محدَّثه بودند یعنی کسی که ملائکه با او گفتگومی‌کنند.

در ذیل این آیه شریفه «إن الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه»، روایتی نقل شده که راوی از امام می‌‌پرسد یابن رسول الله آیا شما ملائکه را می‌‌بینید؟ فرمودند بله، روی همین فرش‌ها  می‌‌آیند و کنار ما می‌نشینند وما آنها را می‌بینیم.

حال این امامی که تمام حوادث گذشته و آینده مثل کف دست در اختیار اوست وخود حجت بر مردم است و مردم باید از او تبعیت کنند، می‌‌فرماید ما حجت بر مردم هستیم ولی مادر ما فاطمه حجّت بر ماست. این روایت بدین معناست که مقام فاطمه از مقام ائمه(سلام الله علیهم) بالاتر است. شیعه اعتقاد به یک چنین شخصیتی دارد، شناخت سایر مذاهب در این حد است که پیامبر اکرم دختری داشت که عمر کوتاهی داشت و از دنیا رفت، همین اندازه! و از این حقیقت و سرمایه بزرگ الهی محروم‌اند.

در یک روایت اصحاب رسول الله می‌‌گویند، پیامبر اکرم(ص) این آیه شریفه از سوره حجررا تلاوت فرمودند «وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِكُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ» بعد شروع کردند به بلند بلند گریه کردن، اصحاب می‌دانستند  هر وقت نگرانی و ناراحتی برای پیامبر به وجود بیاید راه حلش این است که فاطمه را بیاورند، بلافاصله سراغ فاطمه زهرا(سلام الله علیها) رفتند و ایشان را آوردند و به رسول خدا عرض کرد چرا شما اینقدر بلند گریه می‌کنید؟‌ 

پیامبر آیه را خواندند و هیچ توضیحی ندادند، تا آیه را خواندند فاطمه غش کرد وبرزمین افتاد، یعنی فاطمه هم به همان مرتبه عظمت و شدت عذاب خدا در روز قیامت را درک کرد و بی‌هوش شد. وقتی به هوش آمد فرمود «الویل ثم الویل لمن دخل النار»، این مقام علمی فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است که همانند رسول خدا(ص) تسلط و اطلاع بر حقایق آیات قرآن دارد؟

همانطور که امیرالمؤمنین(علیه السلام) کتابی دارد بنام مصحف علی که شامل آیات قرآن است همراه شأن نزول و   توضیح و خصوصیات  هر آیه که پیامبر به امیرالمومنین می‌‌فرمودند و حضرت آنرا ثبت می‌‌کردند. گروههای مخالف شیعه می‌گویند شیعه یک قرآن جدید دارد غیر از قرآنی که بقیه مسلمان‌ها دارند، در حالی که  مصحف علی همان قرآن است و نه یک قرآن جدید. صدها سال است که اتهام تحریف قرآن را به شیعه وارد می‌کنند، در حالی که اینطور نیست.  تفاسیری که علمای شیعه نوشته‌اند و قبل از آن ائمه معصومین در طول 260 سال به آیاتی که در قرآن تمسک کرده اند عین همین قرآن موجود است، از تفسیر تبیان شیخ طوسی تا المیزان علامه طباطبایی متن یک متن است و هیچ آیه‌ای کم و زیاد ندارد. چطور می‌شود بگوئیم شیعه قائل به تحریف قرآن است؟

 اساساً  این اتهام را مطرح کرده اند که عظمت مصحف علی تحت الشعاع قرار بگیرد.

امیرالمؤمنین(ع) بعد از رحلت پیامبر به  اولی و دومی و دیگران فرمود صبر کنید همان قرآنی که پیامبر تمام توضیحاتش را داده و من یادداشت کرده ام را بیاورم تا مردم آن را معیار قرار بدهند، گفتند نه ما کاری به نوشته تو نداریم. همین‌ها سبب شد که انحرافات زیادی در میان مسلمین به وجود آمد. این مصحف بعد از امیرالمومنین در اختیار ائمه بعدی قرار گرفت واکنون در اختیار وجود مبارک امام زمان (عج) است.

 خود فاطمه زهرا هم مصحفی دارد به نام مصحف فاطمه، مصحف فاطمه چیست؟ بعد از ارتحال یا شهادت رسول خدا آنچنان این مصیبت بر فاطمه زهرا سنگین بود که شبانه روز اشک می‌ریخت، خدای تبارک و تعالی جبرائیل را می‌فرستاد تا با فاطمه صحبت کند و ایشان را تسلا بدهد، در این تسلا‌ها تمام حوادثی را که تا روز قیامت واقع می‌شود  به حضرت می‌‌گفت. این مصحف نیز اکنون در اختیار امام زمان علیه السلام است،

 فاطمه یک چنین شخصیتی است. شیعه نباید از کنار این سرمایه آسان عبور کند، این مصیبت‌هایی که بر این بی‌بی وارد شد بر یک آدم معمولی وارد نشده، یک شخصیتی که این همه مراتب دارد، این همه پیامبر ‌فرمود« ان الله یرضی لرضا فاطمه»، حالا این بی‌بی باید بیاید در مسجد و بگوید فدک مال من است و اولی بگوید شاهدت کو؟ دلیلت کو؟ شخصیتی که پیامبر دست او را می‌بوسید، سینه مبارکش را می‌بوسید، یکی از زوجه‌های پیامبر اعتراض کرد که این چه کاری است؟ فرمود من بوی بهشت را از سینه زهرا استشمام می‌کنم، آیا سزاست بعد از رحلت پیامبر این مصیبت‌ها و این حوادث پیش آید؟ شهادت ام ایمن را قبول نکنند، شهادت علی را قبول نکنند، خودش را تصدیق نکنند! و بعد هم آن مصیبت‌هایی که واقعاً در میان سایر ادیان بر هیچ پیامبری نسبت به خانواده‌اش وارد نشده. لذا عرض می‌کنم فاطمیه را خیلی گرامی بدارید، هر چه بیشتر به فاطمه زهرا سلام الله علیها را معرفت داشته باشید مقام‌تان نزد  خدا و رسول خدا بالاتر می‌رود.

اینکه مراجع بزرگ مخصوصاً والد ما(رضوان الله تعالی علیه) در این هفت هشت سال آخر عمرشان نسبت به مسئله احیای فاطمیه اهنمام داشتند و واقعاً بی قرار بود، به هر روحانی و امام جمعه‌ای و هر گروهی از مقلدین‌شان می‌فرمودند فاطمیه فاطمیه، اگر می‌خواهیم شیعه برای دهها و صدها سال  با قدرت باقی بماند نگذارید فاطمیه کمرنگ بشود.

من این خاطره را ازمرحوم والد خوب یادم هست که یک روزی  مجله‌ای که در یکی از مدارس سیستان و بلوچستان چاپ می‌شد بدستش رسید و در یک صفحه‌اش نوشته بودند: فاطمه زهرا از ولادت تا افسانه شهادت، دیدم این پیرمرد همینطور اشک ازچشمانش سرازیر شد، فرمود عجب! حالا افسانه شهادت شد؟ به من فرمودند اینها اگر مجال یابند بعد این خواهند نوشت حسین بن علی از ولادت تا افسانه عاشورا، اینها دنبال این قضایا هستند. 

ضمن اینکه شیعیان رادعوت به اتحاد می‌کرد که یک امر مسلم است هم امام خمینی(رضوان الله علیه) و هم رهبری معظم انقلاب و هم خود ایشان از شخصیت‌هایی بود که نسبت به اتحاد بین شیعه و سنی بسیار تأکید داشت اما در کنارش می‌فرمود اتحاد به این نیست که ما حقایق را نادیده بگیریم، حقایق تاریخ واعتقادات باید سر جای خود محفوظ باشد، اتحاد به این معنا نیست که اگر به ما گفتند دست از عصمت ائمه بردارید، بگوئیم خیلی خوب برمی‌داریم؟ ابدا، محکم باید بر سر اعتقادات و حوادث تاریخی که واقع شده بایستیم اما مراقب باشیم که برای حفظ اسلام وحدت‌مان حفظ شود.

امااین جلسه به مناسبت سالگرد ارتحال یکی از ذراره فاطمه زهرا سلام الله علیها مرحوم حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای شکوری و تجلیل و تکریم از خدمات ایشان برگزار شده که حدود 20 سال در این شهر منصب مقدس امامت جمعه را به عهده داشتند. واقعاً  شهرخوی هم در قدیم و هم در زمان فعلی متنعم به وجود فضلا و بزرگانی بوده وهست  الآن هم شخصیتهای برجسته ایی از این شهر در حوزه قم حضور دارند.

جناب آقای شکوری از افرادی بود که بسیار خوب درس خوانده بود، من یادم هست دردرس مرحوم والد ما رضوان الله تعالی علیه خیلی منظم و مرتب حضور پیدا می‌کرد و همه مطالب را به خوبی می‌‌نوشت، واقعاً انسان به این نتیجه می‌رسد که چقدر عاشق علم بوده، چقدر معتقد به تحصیل علم بوده، حضور در حوزه باید با عشق و علاقه باشد.

اساساً فلسفه روحانیت همین است. شما مردم عزیز به خوبی می‌دانید و نیاز به این نیست که من برای شما عرض کنم، وقتی ما می‌خواهیم روحانیت را برای شما تعریف کنیم که روحانی کیست و چیست؟ می‌گوئیم روحانی کسی است که به دنبال فهم قرآن و سنت است، روحانی کسی است که یک عمر تلاش می‌کند تا بخشی از کتاب خدا و سنت پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام را بفهمد. روحانی واقعی کسی است که وجود خود را وقف  شناخت  و بیان اسلام برای مردم می‌کند. اصولا اگر بخواهیم بگوئیم روحانیت یک شغلی در کنار سایر مشاغل است حرف غلطی است،  مگر کتاب خدا را به یک روز و یک سال و ده سال می‌شود فهمید؟

برادران و خواهران فقه ما که یک بخشی از دین است، اگر دین را سه قسمت کنیم یک قسمت آن اعتقادیات، یک قسمت اخلاق و قسمت سومش فقه است، صرف یک عمر معمولی 70 ـ 80 ساله برای فقه کم است. بالاتر عرض کنم با گسترشی که فقه در زمان ما پیدا کرده، چون به موازات پیشرفت‌های علمی و صنعتی بشر فقه هم گسترش پیدا می‌کند، الآن معاونت پژوهشی مرکز فقهی ما در قم بخشی به نام فقه پزشکی دارد که تا حالا بیش از 20 جلد کتاب فقط در همین موضوع تالیف نموده، یعنی به این نتیجه رسیده ایم یک طلبه اگر بخواهد تخصصی کار کند باید عمرش را تا آخر روی فقه پزشکی بگذارد، یک وقتی خود مرحوم والد ما می‌فرمودند باید یک طلبه ممحض در عبادات بشود، یک مجتهدی در عبادات، یک مجتهدی هم در معاملات. اینقدر علوم حوزوی قوی شده، ‌البته این گسترش نه به افکار تازه‌ انسانی است، علوم دیگر در اثر افکارتازه انسان‌ها تورم پیدا می‌کند، ولی گسترش فقه در اثر مراجعه‌ی بیشتر به قرآن وروایات است، هنوز بسیاری از حقایقی که در قرآن وجود دارد برای بشر شناخته نشده.

من این مطلب را در کنگره مرحوم علامه طباطبائی در تبریز عرض کردم؛ خدمتی که این مرد بزرگ به عالم تفسیر و علم تفسیر کرد نظیر ندارد، معارفی را که در اثر منهج ابتکاری تفسیر قرآن به قرآن خود  به جامعه بشری ارائه داد، از دنیا و آنچه که در دنیاست بالاتر است. چنانچه هزاران کارخانه و صنعت جدید و ... را در یک کفه ترازو بگذاریم به سنگینی یکی از آن معارفی که ایشان از این قرآن بعد از یک عمر مجاهده علمی و تقوا و طهارت نفس، به جامعه بشری تحویل داده نیست، روحانیت یعنی این. 

روحانی یعنی شخصی مثل مرحوم آقای شکوری که سال‌های متمادی شبانه روز بنویسد و بگوید و تحقیق کند، بعد هم وقتی از او دعوت می‌کنند که به خوی بیاید، به عنوان امام جمعه حضور پیدا می‌کند، روحانی یعنی مرحوم آیت الله العظمی خوئی(رضوان الله تعالی علیه) که مرحوم والد ما می‌فرمودند در میان روحانیت نمی‌توان کسی را موفق‌تر از آقای خویی سراغ گرفت، این همه کتاب در فقه، این همه شاگردان برجسته، 70 سال از نجف خرج نشد مگر برای حج، یک بار هم برای زیارت امام رضا(ع) به ایران مشرف شد. زمستان و تابستان ایام تعطیل و تحصیل در حوزه نجف نشست و فقه آل محمد(ع) را با یک تحقیق جدید به دنیای فقه عرضه کرد. امروز حوزه‌های ما غالباً سر سفره کتاب‌های ایشان هستند، روحانی یعنی این. روحانیت یعنی چنین شخصیت‌هایی.

مردم متدین ما ارزش روحانیت را می‌دانند، روحانیت یعنی امام، رهبری، مراجع، همین عالمانی که به اختلاف مراتب عمری را برای فهم دین سپری می‌کنند، همه ارزش خود را به این می‌‌دانند که ما شدیم خادم دین، ما شدیم سرباز امام زمان، ما شدیم مبیّن دین، «إنا أنزلنا إلیک الذکر لتبیّن للناس ما نزل إلیهم»، تمام عظمت پیامبر بعد از مقام نبوت تبیین کتاب بوده. تبلیغات سوء علیه روحانیت کرده‌اند و هنوز هم می‌کنند برای اینکه اینها بی‌خبرند و یا خبر هم دارند منتهی چون عظمت کار را می‌دانند می‌خواهند سدی در برابر روحانیت ایجاد کنند.

من امیدوارم همانطور که خطه آذربایجان علمای بسیار بزرگ، مراجع بزرگ، فلاسفه بزرگی را تحویل عالم اسلام داده الآن متدینین این خطه به این فکر باشند که اسلام ومکتب اهلبیت به برکت این روحانیت تا به حال صاف و زلال در اختیار بشر قرار داده شده، مذاهب و ادیان دیگر را ببینید هر کسی آمده یک قسمتش را کم یا زیاد کرده و چیزی از اینها باقی نمانده اصلاً، تنها مکتبی که مثل سرچشمه اصلی‌اش صاف و زلال استمرار پیدا کرده به برکت حسین بن علی، به برکت فاطمیه و فاطمه زهرا، به برکت روحانیت، مذهب شیعه است و حاملان این امانت روحانیت بوده است.

یاد مرحوم آقای شکوری را گرامی می‌داریم، یاد مرحوم آیت الله نجمی و همه علمایی که در این خطه بودند و حق بزرگی بر دیانت مردم دارند را گرامی می‌داریم.

من امیدوارم که این خطه بهتر از گذشته بدرخشد و مجتهدان بسیار بزرگی را تحویل عالم اسلام بدهد.

به خانواده محترم جناب آقای شکوری مجدداً تسلیت عرض می‌کنم و من باید این مطلب را هم برای قدردانی بگویم که این شخصیت بزرگ کتابخانه خود را وقف مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) نموده و خانواده محترم ایشان نیز امانتداری کرده و به وصیتش عمل کردند و از این جهت جای تقدیر دارد. امیدوارم این جلسه مورد رضایت حضرت زهرا(سلام الله علیها) و مورد عنایت خاص امام زمان(علیه السلام) قرار گیرد.

باید در کنار تحکیم فاطمیه، انقلاب اسلامی را هم تحکیم کنیم، باید در کنار تجلیل از شخصیت‌هایی مثل آقای شکوری از شهدای انقلاب و شهدای خطه مقاومت مثل شهید سیدحسن نصرالله که سید مقاومت و شهید مقاومت است تجلیل کنیم. روحانیت یعنی شهید سیدحسن نصر الله که سی سال جان خودش را کف دستش گرفت یک شب آرام نداشت برای اینکه از اسلام و از مکتب شیعه دفاع کند، برای اینکه در مقابل دشمن ترین دشمنان اسلام که اسرائیل است بایستد و پوزه‌اش را به خاک بمالد،  این شهید بزرگوار و سایر شهدای مقاومت بر همه ما حق بزرگی دارند.

 



برچسب ها :