منتظر واقعی کسی است که در مسیر تحقق اهداف امام زمان(ع) حرکت نماید
۱۱ شهریور ۱۴۰۴
۱۳:۳۳
۱۷۶
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بسم الله الرحمن الرحیم
امروز سالروز آغاز امامت حضرت حجت بن الحسن المهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و در آستانه میلاد با سعادت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و امام صادق(علیهالسلام) هم قرار داریم.
بیتردید حقیقت حوزههای علمیه با مهدویت گره خورده است و افتخار همه ما نیز همین است. اگر از ما بپرسند «شما کیستید؟»، در یک جمله میگوییم: «سربازان امام زمان(علیهالسلام)» اما باید درمفهوم این کلام بیشتر تأمل کنیم؛ هر طلبه، هر استاد و هر عالمی اگر در این معنا بیشتر اندیشه کند، به موفقیت حقیقی نزدیکتر خواهد شد.
البته این توفیق نه تنها برای طلاب، بلکه برای همه انسانهامی تواند صادق باشد؛ زیرا میزان کامیابی هر انسان وابسته به مقدار ارتباطی است که میان او و حجت خدا برقرار است.
احمد بن اسحاق قمی، بنا برنقل مرحوم صدوق در کمالالدین، خدمت امام عسکری(علیهالسلام) رسید. در ذهن داشت که بپرسد: «بعد از شما امام و حجت الهی چه کسی است؟» اما هنوز سخن نگفته، حضرت فرمود: خداوند متعال هرگز زمین را از حجت خود خالی نمیگذارد. از آغاز آفرینش حضرت آدم(علیهالسلام) تاکنون،هیچگاه زمین بدون حجت نبوده و نخواهد بود.
اگر در این قاعده کلی اندکی تأمل کنیم، پذیرش صغرای آن برایمان روشنتر خواهد شد. چرا خداوند تبارک و تعالی زمین را بدون حجت رها نکرده است؟ پاسخ در همان روایت آمده است فرمود: «به یدفع البلاء عن اهل الارض و به ینزل الغیث و به تخرج برکات الارض» حجت خدا موجب دفع بلا از اهل زمین وسبب بارش باران وخروج برکات از زمین است واگرحجت خدا نباشد، آسمان نخواهد بارید و زمین چیزی نخواهد رویاند. به تعبیر روایت« لولا الحجة لساخت الأرض بأهله»یعنی اساس آفرینش، قوام و ثبات خود را از وجود حجت میگیرد.
اینجا جای تأمل عمیق است. این کبری نشان میدهد که خداوند متعال، تکوین و امامت را به هم گره زده است. امامت تنها به تشریع و بیان احکام و تبیین دین و کتاب اختصاص ندارد، بلکه در نظام تکوین هم نقش اساسی دارد.
گاه این پرسش مطرح میشود که دلیل قرآنی برای اثبات امامت چیست؟ کدام آیه بر وجود امام و ضرورت امامت دلالت دارد؟» به اعتقاد شیعیان آیات بسیاری بر این امردلالت میکنند. یکی از آنها آیه 44 سوره مبارکه نحل است که خداوند متعال میفرماید: إ«ِنّا أَنزَلنا إِلَیکَ الذِّکرَ لِتُبَیِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِم».
یعنی خداوند، قرآن این معجزه ابدی و ختمی را بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نازل کرد تا حضرت آن را برای مردم «تبیین» کند. توجه کنید آیه نفرموده: «لتقرأه علی الناس» چون قرآن فقط خواندنی نیست، بلکه نیازمند تبیین است و تبیین محتاج«مبیّن» است.
معجزات سایرانبیا غالباً مقطعی و موقت بودهاند. مثلاً شفا دادن کور توسط حضرت عیسی(علیهالسلام) در زمان خود امری خارقالعاده بود، اما ممکن است با پیشرفت علم امروز دیگر همان حالت اعجازآمیز را نداشته باشد. اما قرآن کریم، معجزهای است دائمی تا روز قیامت. حال سؤال اینجاست: پس از رحلت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)، چه کسی مبیّن قرآن است؟ روشن است که باید انسان معصومی وجود داشته باشد تا وظیفه تبیین را بر عهده گیرد.
حتی برای اثبات لزوم رجوع به فقها در عصر غیبت کبری نیزمی توان به همین ملاک تمسک کرد. میگوییم در غیبت امام معصوم، کسانی که به تصریح ائمه علیهمالسلام «نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا» داشتهاند، یعنی فقها و مجتهدان، وظیفه تبیین و تفسیر احکام دین را بر عهده دارند.
بنابراین سنت الهی چنین است که عالم بدون حجت نمیماند. این قاعده «لولا الحجة لساخت الأرض بأهلها» اختصاص به زمین ندارد، آسمان نیز چنین است. بلکه سراسر عالم تکوین بر وجود حجت خدا استوار است. در روایات آمده « الإمام أمانٌ لأهل الأرض» این تعبیر به این معناست که امام نه تنها مایه امنیت مردم است، بلکه مایه بقای زمین و آسمان نیز هست. به بیان دیگر، اگر حجت خدا نباشد، اصلاً زمینی و آسمانی وجود نخواهد داشت.
وقتی احمد بن اسحاق این قاعده کلی را از امام عسکری(علیهالسلام) شنید، عرض کرد: «پس بر اساس این قاعده، بعد از شما خلیفه و جانشین الهی چه کسی است؟» حضرت برخاستند و به اتاق دیگری رفتند. سپس بازگشتند در حالی که کودکی نورانی، همچون ماه شب چهارده، در کنارشان بود؛ امام عسکری(علیهالسلام) فرمودند: «این فرزند من وخلیفه و حجت خدا پس از من است» نام و کنیه او همانند پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) خواهد بود. سپس او را به حضرت خضر و ذوالقرنین تشبیه کردند؛ از آن جهت که خضر عمر طولانی داشت و از انظار مردم پنهان بود، و ذوالقرنین هم شرق و غرب عالم را درنوردید و با یأجوج و مأجوج به مبارزه برخاست. بدین سان شباهتهای حضرت حجت(علیهالسلام) به این دو شخصیت قرآنی روشن شد.

نظیر آیه شریفه «هو الذی أرسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون»
این و دیگر آیات قرآن نشان میدهند که غایت نهایی ارسال رسل و انزال کتب، تحقق یک حکومت جهانی دینی است. یعنی روزی فرا خواهد رسید که دین حق، حاکمیت جهانی پیدا کند.
حال با وجود این آیات و روایات فراوان که ازآن حکومت حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به روشنی استفاده میشود، می تواند کسی ادعا کند طرفدار حضرت ومنتظر ظهور اوست، اما بگوید اسلام حکومت ندارد؟ مسلّم چنین برداشتی باطل و بیاساس است.
حضرت حجت(علیهالسلام) همین اسلام، همین قرآن و همین سنت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و سیره ائمه معصومین(علیهمالسلام) را مبنای حکومت خود قرار خواهد داد؛ البته با افزودههایی که مخصوص عصر ظهور است. مثل برخی از احکام و معارفی که خداوند متعال از بیان آنها در این زمان سکوت کرده، نه از روی نسیان، بلکه برای ایام ظهور ذخیره فرموده است «إن الله سکت عن أشیاء لم یسکت عنها نسیانا».
این نکته باید برای ما طلاب و فضلای حوزه بسیار روشن باشد. نباید کوچکترین تردیدی در این مسئله وجود داشته باشد. متأسفانه در فضای امروز، گاهی در حوزهها یا در محافل علمی، شنیده میشود افرادی نسبت به این حقیقت تردید ایجاد میکنند که «آیا دین اساساً حکومت دارد یا نه؟» میگویند دین کاری به سیاست ندارد و سیاست امری بیرون از دین است. به همین جهت وقتی عالمی از دنیا میرود، برخی در ستایش او مینویسند که «ایشان در سیاست دخالت نمیکرد». این در حقیقت قدح است، نه مدح! آیا میشود عالمی شیعه باشد و در سیاست دخالت نکند؟
مگر در میان ائمه معصومین(علیهمالسلام) امامی داشتهایم که نسبت به سیاست بیتفاوت باشد؟ اگر آنان در سیاست دخالت نمیکردند، این سنت تلخ «ما منّا إلا مقتولٌ أو مسموم» تحقق پیدا نمیکرد.
البته نحوه دخالت هر امام در سیاست و شیوه مقابله ایشان با حکومتهای جور، متفاوت بوده است. برخی با قیام و شمشیر، برخی با مبارزه فرهنگی و برخی با تقیه و صبر، اما در هر حال، هیچکدام نسبت به سیاست و اداره جامعه بیاعتنا نبودند.
در این زمینه، روایاتی نیز وجود دارد که میفرماید: «اگر پیش از ظهور حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) پرچمی برافراشته شد، صاحب آن طاغوت است.» این روایات یا مربوط به شرایط خاص زمانی است، یا ناظر به افرادی است که مردم را به سوی خود دعوت میکردند نه به سوی خدا و امام معصوم. حتی در برخی نقلها آمده است که چون خداوند برای ظهور و حکومت جهانی حضرت مهدی زمان مشخصی قرار داده، کسانی که پیش از آن ادعای تشکیل حکومت جهانی نمایند، دچار انحراف هستند.
بنابراین باید در فهم این روایات دقت کرد. منتظر واقعی کسی است که تنها به دعا و آرزو بسنده نکند، بلکه ببیند در دنیا چه میگذرد و در مسیر تحقق اهداف امام زمان(علیهالسلام) حرکت نماید.
منتظر واقعی کسی است که ببیند بر سر اسلام چه میآید و مسلمانان در چه وضعیتی قرار دارند؛ و به اندازه توان خویش در برابر مشکلات و انحرافات واکنش نشان دهد. چنین فردی است که حقیقتاً در شمار منتظران حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) قرار میگیرد.