ضرورت تمسک به قرآن در اصلاح فرد و جامعه
۱۰ آذر ۱۴۰۴
۱۴:۴۳
۴۰
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحيمْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
الْحَمْدُ للّه رَبِّ الْعَالَمِينْ وَصَلَى الله عَلَىٰ سَيِّدَنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينْ
«اَلَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَنْ يَكْفُرْ بِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ» (البقرة/١٢١).
عرض سلام خدمت حضّار محترم، روحانیت معظم، مسئولین بزرگوار، برادران و خواهران و عزیزانی که در مسابقاتِ سراسری معارف قرآن، نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه شرکت کردهاید. از برگزارکنندگان این جلسه، خصوصاً سازمان اوقاف قم و ریاست محترم آن، حضرت آقای اسکندری، تشکر ویژه می نمایم.
بحمداللّه یکی از برکات این نظام و انقلاب آن است که قرآن را به صحنه آورده و بیشتر مطرح کرده است، همانگونه که نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه نیز بیش از گذشته در میدان قرار گرفتهاند. اما سهم قرآن قابل مقایسه با هیچ کتابی نیست؛ سهم قرآن سهم ویژهای است. امروز توجه به قرائت و حفظ قرآن، توجه به معارف قرآن و تدبّر درآن بهیچوجه قابل قیاس با دوران قبل از انقلاب نیست.
این حقیقتی است که باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد؛ یعنی تمام ملت ایران، تمام شیعیان و تمام مسلمانان، که ایمان به این کتاب دارند، باید تا آنجا که میتوانند توجه خود را نسبت به این کتاب عزیز افزون کنند. این کتاب نباید تنها یک کتاب قرائت باشد؛ آن هم در فرض خوش بینانه که گاهی موفق شویم آیاتی از آن را بخوانیم.
بر اساس آنچه در روایات و در خود قرآن آمده است، اگر جامعه مسلمین، اعم از مردم و مسئولین، حوزهها و دانشگاهها از حقیقت قرآن دور بمانند، این دوری یک خسران بزرگ و شکستی جبرانناپذیر است. در همین آیه شریفهای که قرائت شد، خدای تبارک و تعالی میفرماید: «اَلَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ» ما که این کتاب را به شما عطا کردیم، نه برای اینکه تنها معجزه پیامبر باشد و سپس در طاقچه خانهها یا قفسه کتابها نهاده شود یا تنها در برخی مناسبتها مطرح گردد؛ بلکه باید آن را بخوانید و حقّ تلاوت آن را نیز ادا کنید. این به بیان طلبگی، مانند خبر در مقام انشاء است؛ یعنی قرآن را بخوانید و حق تلاوت آن را هم ادا کنید. همه سخن در همین «حقّ التلاوة» قرآن است.

حال حق تلاوت چیست؟ در برخی روایات چنین آمده است: «یَتَّبِعُونَهُ حَقَّ اتِّبَاعِهِ» از قرآن تبعیت درست داشته باشند، به هرچه قرآن فرموده است عمل کنند. اگر فرموده ربا حرام است، ربا نخورند؛ به واجبات، محرمات، اخلاقیات، سیاسیّات و اجتماعیّات قرآن عمل نمایند.
مطابق آنچه در برخی روایات وارد شده «فِيهِ نَبَأُ مَا قَبْلَكُمْ وَ خَبَرُ مَا بَعْدَكُمْ وَ حُكْمُ مَا بَيْنَكُمْ» از ازل تا ابد آفرینش و تاریخ در این کتاب آمده است. همه چیز در این کتاب یافت میشود. جامع همه علوم، جامع همه اخبار و تمام رموز هدایت انسان است.
بشر چگونه میخواهد تکامل پیدا کند؟ گاهی این روایات را بهعنوان بیان فضیلت و عظمت قرآن تلقّی میکنیم. از اینکه روایات میفرمایند: امکان هدایت انسان بدون قرآن میسر نیست، ما باید به یک نتیجه برسیم. تلاش این همه عرفانهای نوظهورکه میخواهند مردم را از قرآن و سنت، از نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه دور کنند و خود را جایگزین آن نمایند، بی فائده است وامکان ندارد، زیرا رموز اصلی هدایت انسان در قرآن است.
جملهای از بعضی از اساتید ما رضواناللّهتعالیعلیهم نقل شده است ـ که احتمالاً آقایان نیز شنیدهاند ـ و آن اینکه «خواندن قرآن، انسان را متخلّق به اسماء و صفات الهی میکند» تخلّق به اسماء و اوصاف الهی فقط به قرائت ظاهر آیه نیست بلکه حقیقت اسما، باید ملکه انسان شود، ملکه قلب و جان و روح او گردد. البته این امر مراتبی دارد. اگر فردی متخلق شد آنگاه تازه به کلید هدایت دست یافته است.
ما باید این جهت را مورد توجه قرار دهیم که قرآن، کتاب هدایت است، کتاب اخلاق، کتاب سیاست، کتاب اجتماعیّات ، کتاب تربیت و کتاب همه آن چیزی است که به ابعاد متعدد انسان مرتبط است. جملهای دُرَربار از امام خمینی(رضواناللّهتعالیعلیه) به یادم آمد هر چند همه کلماتش دُرَر بود. امام میفرمود: این کتاب برای چه کسی آمده است؟ برای انسان. انسان چه ابعادی دارد؟ انسان هزار بعد دارد؛ نیازهای فردی، اجتماعی، جسمی و روحی. میفرمود: وقتی این کتاب (قرآن) برای هدایت بشر آمده، پس باید جامع همه ابعاد زندگی او باشد.
متأسفانه اطلاعات ما از قرآن ناقص و ضعیف است. جامعه ما ـ با همه زحماتی که مراکز قرآنی در این نظام مقدس متحمل شدهاند و تلاششان مشكور است ـ اهل خرد و نخبگان ما هنوز آنگونه که شایسته است از قرآن اطلاع صحیح ندارند. در حالی که حق تلاوت قرآن آن است که به سبب آن تبعیت انسان هم درست شود. هر چه را حرام کرده، حرام بداند. انسان نمیتواند بگوید من این آیات را قبول دارم و آن آیات را قبول ندارم؛ این آیه مطابق عقل من است و دیگری مطابق عقل من نیست.
اگر بنا بود خدا طبق عقل من و شما سخن بگوید که خدا نبود. این کتاب از جانب حکیم مطلق آمده و یک نقطه در آن کم و زیاد نیست. سراسر آن اعجاز است و نور. انسان نمیتواند حتی یک نگاه ابتدایی به قرآن بیندازد و نورى به دست نیاورد. البته مراتب دارد: نگاه یک مرتبهای از نور میدهد، خواندن مرتبهای بالاتر، و تدبر مرتبهای عمیقتر.
در سوره مبارکه اعراف، خدای تبارک و تعالی میفرماید: «وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ» (الأعراف/١٧٠)
تقاضا میکنم برادران و خواهران کمی به این آیه توجه بفرمایید. خداوند میفرماید: آنان که تمسک به کتاب نموده و اقامه نماز میکنند «إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ».
سؤال اینجاست: میان ابتدا و انتهای آیه چه ارتباطی وجود دارد؟ در پایان آیه میفرماید ما اجر و پاداش مصلحین را ضایع نمیکنیم. کسانی که اصلاحگرند و جلوی فساد را میگیرند و نمیگذارند فساد در خانواده و جامعهشان راه پیدا کند. چرا اینقدر تأکید شده در خانهها قرآن خوانده شود؟ برای اینکه همه افراد با قرآن انس بگیرند.

این عنوان «الَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ» مفهومی است که باید به طور کامل تحلیل شود و فروعات آن روشن گردد. تمسّک به قرآن چیست؟ انسان باید در عبادات خود، در اخلاق و اعتقاداتش به قرآن تمسک کند. آقایان، اگر زمانی مشاهده میکنیم اعتقادات یک جمعی دچار اشکال است، سببش دوری آنان از قرآن و تمسّک به آن است. امام خمینی میفرمودند ممکن است کسی علم توحید داشته باشد اما اهل جهنم باشد، علم فقه داشته باشد اما اهل نار باشد، زیرا علم بهتنهایی کافی نیست؛ عمل و تمسّک لازم است.
یعنی من همینجا این طرح را پیشنهاد میکنم، شاید هم اجرا شده و من خبر نداشته باشم. اداره محترم اوقاف، سازمان تبلیغات، وزارت ارشاد و دیگر مجموعههای فرهنگی باید آیات مناسب هر بخش از جامعه را استخراج کنند. مثلاً در مورد آیات مناسب با نیروی انتظامی. ما چقدر آیات مهم درباره امنیت در قرآن داریم که حتی امنیت جامعه را یکی از مصادیق امانت الهی قرار داده است. آیات مربوط به امنیت و امانت جان، آبرو، مال مردم و اموال بیتالمال. ما درمورد بیتالمال فقط به یک کلام از امیرالمؤمنین(ع) بسنده میکنیم؛ آنجا که حضرت با برادرش عقیل نشست و چون عقیل کار شخصی داشت، حضرت شمع را خاموش کردند. آیا رعایت بیت المال فقط در همین اندازه است؟
ما نیامدیم تجاوز به بیتالمال را از منظر دینی به درستی تبیین کنیم که این مشکلات در جامعه به وجود آمده. جامعه را باید قرآنی کرد. بیان سبک زندگی بخش بسیار مهمی از قرآن است.
قرآن تمسّک به خود را لازم میداند؛ مسئول درجه اول کشور که رهبری معظم انقلاب(حفظه الله) است، موظّف به تمسّک به کتاب است تا مسئولین رده های بعد، مراجع، اساتید، بازاریان، نیروهای نظامی، انتظامی، سیاسی، قوّه قضائیه، مجلس. امّا وقتی وارد میدان عمل میشویم، در بسیاری جاها نشانی از تمسّک به کتاب دیده نمیشود. در اتاق هر مسئول، هر استاد، در مغازه هر کاسب... آیات مناسبی از قرآن باید نقش بسته باشد. برای ما نقل کردهاند که بامدادان وگاهی پیش از طلوع آفتاب، صدای تلاوت قرآن کسبه و بازاریان محترم از مغازههایشان بلند بود. امروز چقدر در بازار ما قرآن حضور دارد؟
تمسّک به کتاب: «الَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ» یعنی تنها راه اصلاح جامعه، تمسّک به کتاب است. راه دیگری وجود ندارد؛ نسخه دیگری نداریم. اینکه فردی بگوید انسان با عقل خود میتواند جامعه را اداره کند سخنی از روی جهل گفته است. به هیچ وجه نمیتواند. گرچه عقل در جای خود ارزش دارد و به مقدار خود معتبر است اما تربیت انسان و اداره صحیح جامعه بدون تمسک به قرآن ممکن نیست. چون بسیاری از مفاهیم ارزشی را عقل به تنهایی در نمییابد. عقل از شهادت چه میفهمد؟ عقل از مقاومت چه میفهمد؟ آیا این همه سرداران ما، این همه شهدای ما، شهدای مقاومت، شهدای اخیر، با عقل به میدان آمدهاند یا با ایمان؟ عقل این امور را نمیفهمد. این قرآن است که برای ما بیان میکند باید برای دین خدا جان بدهی و افتخار هم بکنی و تو برنده هستی. بازنده اصلی آن کسی است که گوشه گیری میکند، غم جامعه را نمیخورد و به مقابله با ظلم نمیرود.
قرآن است که به ما میآموزد: «لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً» (نساء/۱۴۱) عدهای دائماً دم از سازش با کشورهای کذا و کذا میزنند، ارتباط با دنیا که معلوم است امر معقول و صحیحی است، اما عزّت و عظمت مؤمن که نباید شکسته و پایمال شود.
این مفاهیم ارزشی را قرآن به ما میدهد. تحقق چنین مفاهیمی جامعه را اصلاح می کنند.
گاهی برخی میپرسند یک صاحبنفسی به ما معرفی کنید. چه چیزی قویتر از قرآن؟ برو قرآن بخوان. بزرگان ما نیز همین دستور را دادهاند. امیرالمؤمنین میفرمایند: «إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ يَعِظْ أَحَداً بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ» هر زمان دچار ناراحتی، افسردگی و تردید شدید، در مسئلهای مهم از زندگی یا در کار اجتماعی خود به بنبست رسیدید، خدمت قرآن بروید. البته نه فقط در همین اوقات، اما یکی از وقتهای مناسب برای بدست آوردن آرامش همین است. با قرآن مأنوس شوید تا راهکارهای حل مشکلات ر ا بیابید.
«لَمْ يَعِظْ أَحَداً بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ»؛ هیچ موعظهگری مانند قرآن نیست. قرآن سخن خدا با انسان است؛ چه موعظهگری بالاتر از خدا؟ «فَإِنَّهُ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِينُ وَسَبَبُهُ الْأَمِينُ وَفِيهِ رَبِيعُ الْقُلُوبِ وَيَنَابِيعُ الْعِلْمِ» علم میخواهی؟ قرآن را بخوان. منبع علم خداست؛ قرآن را باز کن، خدا با تو سخن میگوید. در مسائل موشکی، در مسائل علمی مهم در هر رشتهای، نهایتاً باید فرمولی را خدا در دل تو قرار دهد؛ راهکار را خدا در ذهن انسان میدهد.
«وَمَا لِلْقَلْبِ جِلَاءٌ غَيْرُهُ» قلب انسان را چیزی جز قرآن جلا نمی دهد.در برخی روایات آمده قلب انسان زنگار میگیرد وآلوده میشود. برای زدودن آلودگی، هیچ چیزی مانند قرائت قرآن و تدبّر در آن نیست.
من تقاضا میکنم به این تعبیر امام راحل درباره صحیفه سجادیه دقت فرمایید که فرمودند: این کتاب فقط کتاب دعا نیست؛ اعلام حکومت حقّه اهلبیت و اعلام مخالفت با ظالمان زمانه است. و نیز این فرمایش رهبر معظم که « با نهجالبلاغه انس بگیرید» نمیفرمایند نهجالبلاغه را فقط بخوانید. واقعاً انسان خجالت میکشد که یک مسیحی بگوید من صد بار، دویست بار نهجالبلاغه را خواندهام، اما یک شیعه یک بار هم آن را نخوانده باشد. این باید اصلاح شود. امیدوارم به برکت قرآن و ادعیه ـ که ادعیه معصومین(ع) جلوهای از قرآناست بتوانیم برای هدایت خود و جامعهمان قدمهای موثری برداریم. ان شاءالله