بيانات حضرت آيت الله حاج شيخ محمد جواد فاضل لنكراني(مد ظله)در جمع طلاب و فضلاء كشور آذربايجان
۲۵ مرداد ۱۳۹۰
۱۱:۳۹
۲,۴۳۲
خلاصه خبر :
قال الله تبارك و تعالي في كتابه الحكيم اعوذ بالله من الشيطان الرجيم «إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنْ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُوْلَئِكَ يَلْعَنُهُمْ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمْ اللاَّعِنُونَ»
-
انتصاب ناشایست هم شعبهای از شعوب جور و خیانت است
-
شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع واگذاری مسئولیتها را ساماندهی کند
-
علم اصول، منطق فهم دین
-
جشن میلاد حضرت زهرا(س) و آئین عمامهگذاری در حسینیه دفتر آیت الله فاضل لنکرانی
-
مقاومت؛ تنها راه عزت مسلمین و غلبه بر مستکبرین
-
گزارش دیدار آیت الله فاضل لنکرانی با حضرت آیت الله العظمی سبحانی(دامت برکاته)
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمين
والصلاه والسلام علي سيدنا ونبينا و حبيب قلوبنا ابي القاسم محمد(ص) و لعنت الله علي اعداءهم اجمعين
خدمت شما برادران و خواهران آذري، و به محضر مقدس امام زمان (عج) رحلت جانگداز اول صادر و اول مخلوق عالم، پيامبر اكرم محمد بن عبدالله(ص) و شهادت امام مجتبي حسن بن علي(ع)و همچنين شهادت علي بن موسي الرضا(ع) را تسليت عرض ميكنم.
در متون ديني يكي از مسائلي كه به عنوان يك عمل واجب و تكليف الهي براي عالمان دين ذكر شده، اظهار علم در هنگام فساد و ظهور بدعت است و در كنار آن حرمت كتمان آمده است. اين تكليف از مختصّات عالم و روحاني است، جاهل چنين تكليفي را ندارد، او علم ندارد تا اظهار علم بر او واجب باشد، او چيزي نميداند تا بگوئيم كتمان بر او حرام است، اما يكي از تكاليف اختصاصي انسان عالم اين تكليف است. ما بايد ببينيم در كجا كتمان حرام است و در كجا اظهار علم واجب است، اين آيهي را كه در سورهي مباركهي بقره است و قرائت كردم «إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنْ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ» در مورد علماي يهود است، در رابطه با آن حقايقي است كه علماي يهود ميدانستند اما براي مردم بيان نكردند و آنها را كتمان كردند. علماي يهود ميدانستند كه در تورات موسي علي نبينا و آله و عليه السلام و انجيل عيسي(ع) نام مبارك پيامبر(ص) و تمام خصوصيّات آن حضرت بود و ميدانستند اين كسي كه به عنوان فرزند عبدالله ادعاي نبوّت ميكند همان شخص است، همهي اينها را ميدانستند، اما براي مردم خودشان بيان نكردند و كتمان كردند.
لذا خداي تبارك و تعالي ميفرمايد اينها مورد لعن خود من هستند «أُوْلَئِكَ يَلْعَنُهُمْ اللَّهُ» لعن خدا با لعن ما خيلي فرق دارد، نعوذ بالله خدا اگر لعني را نصيب كسي بكند، باب رحمت خودش را در دنيا و آخرت به روي او ميبندد، ديگر براي هميشه راه بر او بسته ميشود و مورد عنايت خدا قرار نميگيرد. از همين نكته استفاده ميكنم كه توبهي چنين افرادي مقبول خدا نيست، لعن خدا يك عنوان و يك حقيقتي است و بدترين عذاب خداست كه شامل يك انسان اين چنيني ميشود، «أُوْلَئِكَ يَلْعَنُهُمْ اللَّهُ» و بعد خدا به اين هم اكتفا نميكند و ميفرمايد «وَيَلْعَنُهُمْ اللاَّعِنُونَ» يعني اين عالم يهودي، اين عالم نصراني، وقتي اين كتمان را كرد و در مقابل اين حقيقت سكوت كرد، تا قيامت هر كسي، هر لعني را براي كسي نثار كند شامل اين هم ميشود، هر انساني، هر وليّي، هر انسان صالحي، هر پيامبري، هر امامي وقتي لعن ميكند يك مقدارش هم شامل آن آدم ميشود.
در ذيل اين آيهي شريفه روايتي از امير المؤمنين(ع) رسيده كه حضرت فرمود مراد از كتمان این است كه آنجايي كه باطلي وجود دارد، فرياد نزنند! آنجايي كه حقّي را بايد بيان كنند، بيان نكنند، اين عبارت را شما از امام خميني رضوان الله عليه در صحبتهايشان زياد شنيديد كه «إذا فسد العالِم فسد العالَم» مراد از اين فساد آن نيست كه اگر يك عالمي دروغ گفت يا غيبت كرد، نعوذ بالله يك عالمي سرقت كرد، زنا كرد، اين فساد باعث فساد عالَم ميشود! نه، امير المؤمنين در همين روايت مي فرمايد «إن الذين يكتمون ما أنزلناه هم العلماء إذا فسدوا» يعني آن عالمي كه كتمان ميكند عالم فاسدي است، «يكتمون الحق و يبرزون الباطل» آن عالمي كه حق را كتمان كند و باطل را ابراز كند، سازش با جائر را بپذيرد، و آن را توجيه كند، اينها از مصاديق اين آيه است.
هدف اصلي از تشكيل اين جلسه این است كه راجع به قضاياي اخيري كه در آذربايجان اتفاق افتاده صحبت كنيم، متأسفانه در ذهن بعضي از طلاب يك شبهاتي ايجاد شده، البته شبهه يك امر طبيعي است، ما نميخواهيم بگوئيم چرا فلان طلبه شبهه ميكند؟ بايد دنبال بود، جوابش را پيدا كرد و جواب او را داد و من در اين چند دقيقهاي كه مصدّع شما شدم، در صدد هستم كه يك پاسخ اجمالي به اين شبهات بدهم؛ حالا اگر باز از آقايان طلاب كسي شبههاي برايش باقي ماند ما در خدمتشان هستيم، نگذارند شبهه باقي بماند. عالم اگر شبههاي برايش ايجاد شد بايد ببيند كه جوابي براي آن دارد يا نه؟ دنبال اين باشد كه چه پاسخي براي آن وجود دارد.
شما قضاياي آذربايجان را از من بهتر ميدانيد، امروز در آذربايجان همهي مذاهب آزاد هستند، يهوديّت، مسيحيت، وهابيّت و حتي مشركين، هر فرقهاي ميتواند آنجا فعاليت كند، تنها گروهي كه حقّ فعاليت طبيعي خودشان را ندارند، حق ابراز عقايد خودشان را ندارند مكتب اهلبيت و شيعه است، چرا؟ (اين مربوط به امروز و ديروز و امسال و پارسال هم نيست بلكه از بعد از فروپاشي كمونيسم اين برنامه در آنجا بوده) آيا اين يك امر طبيعي است؟ مسيحيّت بايد به انحاء و اقسام كتابها، نوارها، سيديها تبليغ كند، سيديهاي مبتذل به راحتي در اختيار جوانهاي آذربايجان قرار بگيرد، وهابيت هر كاري بخواهد آنجا انجام بدهد، اما شيعه كه ركن آنجا است و اكثريت مردم آذربايجان را تشكيل ميدهد محدود است، اگر يك طلبهي شيعه بخواهد منبر برود با او برخورد ميكنند، كتابهايي كه از شيعه بخواهد چاپ و منتشر شود مانع ميشوند، كتاب رسالهي عمليهي يك مرجع تقليد چكار به حكومت دارد؟ چرا بايد رسالهي عمليهي يك مرجع در آنجا ممنوع باشد؟ براي ما از اول روشن بود كه اين يك امر برنامهريزي شده در خارج از آذربايجان است، در اسرائيل و در سازمانهاي امنيتي آمريكا اين برنامه در حال طراحي است كه ما بايد اسلام و مكتب شيعه را از مردم آذربايجان بگيريم، اين برنامهي اصلي آنها است.
آيا باز ما در اين مطلب ترديد داريم؟ من قدم به قدم جلو ميآيم، چون بالأخره بايد همهي ابعاد روشن باشد، انسان تا متوجه نشود كه دشمن تا خانهي او آمده حركت نميكند، امروز در آذربايجان دشمن داخل خانههاي شما حضور دارد، آيا يك انسان مسلمان كه ميبيند دين او، ناموس او، مال او، در معرض خطر هست، ميتواند سكوت كند؟ اين يك مطلبي است كه اصلاً نياز به آيه و روايت و حديث ندارد، اين مطلب يك مطلب بديهيِ عقلي است، انساني كه يك مكتبي دارد حال هر مكتبي ميخواهد باشد! ديگري آمده تا اين مكتب را از خود او و فرزندان او بگيرد، عقل ميگويد دفاع كن، اين عقيدهات را حفظ كن، چه رسد به اينكه يك عقيدهي محكم و ريشهدار كه در اجداد و نسلهاي گذشتهي شما هم بوده و حالا دشمن طراحي كرده براي از بين بردن اين عقيده.
بعضي القاء شبهه كردهاند كه چون در جريانات اخير ايران از ما حمايت ميكند ما ديگر استقلال نداريم و نبايد كاري انجام بدهيم! آيا اين ميتواند عُذر باشد؟ ايران يك كشور اسلامي است، اصلاً انقلاب ما يك انقلاب محدود به ايران نبوده و نيست! نه فقط آذربايجان، بلكه ايران نسبت به عراق هم حساس است اما طمعي به آب و خاك و دولت آنجا ندارد، نسبت به افغانستان هم حساس است، نسبت به همهي نقاط دنيا حساس است، اصلاً اگر اينطور نباشد شما بايد اعتراض كنيد و بگوئيد چگونه ادعاي مسلماني داريد در حاليكه در آذربايجان دارند دين را از بين ميبرند و شما سكوت كرديد؟ اين جاي تأسف است كه يك طلبهاي كه در حوزه هست بگويد چون ايران دخالت ميكند ما دخالت نميكنيم، اين چه حرفي است؟ ايران يك وظيفهاي دارد، كه به آن عمل ميكند. ولي چرا نميآئيد آن طرف را ببينيد، دولتهاي خارجي براي بلعيدن كشور شما دندانهاي خود را تيز كردهاند. اگر در دنيا يك دولت واقعاً دلسوزانه، آن هم بر اساس اعتقادات اسلامي دنبال آن است كه دين و ارزشهاي ديني در آنجا محفوظ بماند دولت ايران است، اين نبايد عذر باشد، نبايد به اين معنا توجهي شود؟ بايد ببينيم وظيفهي شما و ما امروز چيست؟
نقشهي دشمن مسلم است، كما اينكه در خود ايران قبل از انقلاب در همين حوزهي علميهي قم ميگفتند شاه حكومت ميكند، حالا اگر مشروبخواري ميكند، ظلم و فساد هم ميكند، ما درسمان را بخوانيم! آيا اگر امام در آن زمان اين منطق را قبول ميكرد، انقلابي به وجود ميآمد؟ آيا اين منطق درست بود؟ همانهايي كه آن زمان ميگفتند كه مبارزه با حكومت فاسد پهلوي كارِ درستي نيست، امروز به اين نتيجه رسيدند كه آن كار بسيار بسيار ضرورت داشت؟ حكومت ايران قبل از انقلاب يك حكومتي بود به اسم اسلام كه در صدد ريشهكن كردن اسلام از اين كشور بود، همان برنامههايي كه آن زمان در ايران اتفاق افتاد الآن در آذربايجان اتفاق ميافتد، درب مساجد را ببندند و آن را تخريب كنند، اذان را منع كنند، حجاب را ممنوع كنند، كتابهاي اعتقادي و ديني شيعه را ممنوع كنند، همهي اين مسائل هم قبل از انقلاب در كشور ما بود.
در اينكه يك نقشه وجود دارد و توطئهاي در كار هست، هيچ ترديدي نيست، اين چنين نيست كه دولت آذربايجان بخواهد بگويد امروز بهتر اين است كه در مراكز علمي ما حجاب نباشد، نه! اين نقشه كاملاً از خارج از آذربايجان آمده، اين را باور كنيد.
حالا وظيفهي من و شما در مقابل اين قضيه چيست؟ آيا سكوت كنيم؟ تأييد كنيم؟ يا آن مقداري كه قدرت داريم مقابله كنيم؟ ما اگر قرآن و روايات را ببينيم، مثل اين آيهي شريفه كه خواندم، ترديد نكنيد اگر امروز يك عالم آذري در مقابل اين فسادها سكوت كند، مشمول اين آيه قرار ميگيرد، هيچ ترديدي نكنيد! امروز يك حكم ضروريِ مسلم اسلام و قرآن را ميخواهند از بين ببرند، فكر نكنيد اين ممنوعيت حجاب فقط به دانشگاه ختم ميشود، اول در مراكز علمي ميگويند، بعد هم ميگويند در خيابانها، بعد هم حتي مثل زمان شاه ميشود كه يك زن مسلمان از خانهاش ميخواست بيرون بيايد يك پاسبان و يك كسي كه مسئول امنيت بود چادر را از سرش ميكشيد، آنجا هم همينطور خواهد شد، منتهي آرام آرام ميخواهند جلو بيايند. اين از مصاديق كتمان است، اين از مصاديق العلماء إذا فسدوا است، فسدوا يعني اينكه حق را بيان نكنند و به مردم نگويند دينتان را حفظ كنيد! دارند دينتان را از شما ميگيرند. ما يك اصول مسلم داريم، عرض كردم يكي از واجبات مختصّ يك روحاني اظهار علم است، اين مسئلهي «إذا ظهرت البدع فللعالم أن يظهر علمه» را در روايات ببينيد، تمام ائمهي ما اين را فرمودند دارد «روّينا عن الصادقين عليهم السلام» يعني فقط امام باقر و امام صادق نگفتند بلكه همهشان فرمودند. از كلمات مشترك ائمهي معصومين اين است كه إذا ظهرت البدع، بدعت همين است كه بگوئيم اينجا حجاب باشد و آنجا نباشد! حجابي كه خدا آن را در چندين آيه فرموده است حالا اگر كسي بخواهد آن را تغيير بدهد و بگويد در خانه باشد و آنجا نباشد، در اداره باشد و آنجا نباشد، بدعت ميشود! إذا ظهرت البدع فللعالم أن يظهر علمه، عالم بايد بيايد و علمش را اظهار كند، آن وقت روايات را ببينيد، در بعضي از روايات دارد «و إن لم يفعل سلب نور الايمان من قلبه» اگر اين كار را نكرد، (به همين بهانههايي كه مع الأسف در ذهن بعضي از ماها وارد كردند كه ما حالا سكوت كنيم، اول كار است، اول فروپاشي است و بايد حالا حالاها صبر كنيم، پس شما كي ميخواهيد بيان كنيد؟) «سلب نور الايمان من قلبه» نور ايمان را از او ميگيرد او بيخود ميگويد من مسلمانم، من مؤمنم!
در روايت ديگري دارد پيامبر فرمود «فعليه لعنة الله» اينها روايات مسلمي است كه ما داريم.
باز يك روايتي كه امام حسين(ع) براي مردم فرمودند ـ اين را خوب دقت كنيد، اين نكتهاي است كه من ميخواهم استفاده كنم ـ گاهي اوقات ميگويند امام حسين(ع) يك تكليف شخصي داشت، اصلاً اين تكليف مال ديگران نبود. اگر تكليف ديگران نبود پس چرا اين روايت پيامبر(ص) را خواند؟ فرمود «أيها الناس قال رسول الله(ص) من راي سلطاناً جائراً مستحلاً لحرم الله» كسي كه ببيند يك حاكمي حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال ميشمرد، مثل همين كشف حجاب كه حرام است، دولت آذربايجان ميخواهند اين را الزامي كنند، «مستحلاً بحرم الله ناكثاً لعهد الله» آن عهدي كه خدا بسته را ميشكند، عهد خدا این است كه حاكم بايد دنبال ايمان مردم باشد تا ايمان مردم را تقويت كند، در كشور ما رهبر نظام جمهوري اسلامي دغدغهي اصلياش اين است كه چكار كنيم دين مردم ما قوي شود؟ چه راههايي را طي كنيم؟ شما در صحبتهاي مسئولين ميبينيد، مجلس ما، دولت ما، اينها يكي از دغدغههاي اصليشان تقويت دين و ارزشهاي ديني در بين مردم است، حالا اگر يك حاكمي دنبال خلاف اين باشد! بگويد يك كاري كنيم مردم به سمت بيديني بروند، اين ميشود شكستن عهد خدا، «مستحلاً لحرم الله ناكثاً لعهد الله مخالفاً لسنة رسول الله يعمل بالاثم و العدوان حقيقٌ علي الله أن يدخله مدخله» خدا اين را با سر در آتش جهنم وارد ميكند. روايات را برويد ببينيد، عالم بي عمل، عالمي كه از علمش براي دين و حفظ دين استفاده نكند در روز قيامت از افرادي كه با سر وارد جهنم ميكنند اين عالم است!
در تحليلي راجع به قيام امام حسين(ع)، كه بعضي از روزنامهها هم آنرا منتشر كردند گفتم: يكي از نظريات مطرح شده اين است كه امام حسين(ع) يك تكليف مخصوص شخصي داشت. با همين حرف ميآيند ذهن ما را خراب ميكنند و ميگويند امام حسين در جاي خودش، ما كجا ميتوانيم اين كار را انجام بدهيم؟ اگر اين قيام صرفاً يك تكليف شخصي براي آن حضرت بود پس چرا امام حسين(ع) اين روايت را براي مردم گفت؟ اين روايت را براي چه كساني خواند؟ براي مردم معمولي خواند.
پس ببينيد وجوب اظهار علم و مسئلهي حرمت كتمان يادمان نرود، در روايات ندارد كه اين عالم اگر علمش را اظهار كرد خوب است، ميفرمايد واجب است علمش را اظهار كند و اين كلامي كه امام حسين(ع) از وجود مبارك پيامبر(ص) نقل كرده. حالا اينها يك اصول مسلّم ِ مسلم است، حتي شنيدم بعضيها چنين شبهه كردهاند كه ما قدرت نداريم، سنگي كه بايد ده نفر آن را بردارد يك نفر نميتواند بردارد. اين حرف درستي است! ولي هر كسي به اندازهي قدرت خودش، مگر شما قدرت بيان نداريد؟ قدرت به اين نيست كه شما تانك و اسلحه و لشكر داشته باشيد، اين زبان بزرگترين نعمتي است كه خدا به شما داده و قيامت از شما سؤال ميكند، قدرت كه داريد آنجا به پدر و مادر و خانواده و فاميل بگوئيد بيدار باشيد دولت دين شما را ميخواهد بگيرد؟ چرا ميگوئيد قدرت نداريم.
ثانياً: مگر گفتيم شما تنها اين كار را بكنيد؟ اگر يك فقيري در حال مرگ باشد و من يك ذره نان دارم به او بدهم، شما هم يك ذره داري و ديگري هم يك ذره دارد، اگر اينها را روي هم بگذاريم و به او بدهيم بخورد از مرگ نجات پيدا ميكند، همهي فقها ميگويند بر همهتان واجب است تكه نان خود را به او بدهيد، شما نميتواني بگوئي كه نان من به تنهايي به درد اين نميخورد، پس من تكليف ندارم و رفتم سراغ كارم! نخير، در اسلام وقتي كه من ببينم اگر كنار اين برادرم بايستم، كنار ما يك شخص سوم و شخص چهارمي ميآيد و همه با هم ميتوانيم يك وظيفهاي را انجام بدهيم، بايد آن را انجام دهيم آيا واقعاً مردم آذربايجان از مردم تونس كمترند؟ آيا مكتب اهلبيت آنجا اين مقدار حضور ندارد؟! من نميگويم الآن دنبال اين باشند كه حكومت آنجا را عوض كنند، من ميگويم حكومت را سر جايش بنشانند تا جرأت نداشته باشد احكام اسلام را از بين ببرد! آيا مردم نميتوانند آنجا اين فرياد را همه با هم بزنند؟ قطعاً ميتوانند، آن غيرتي كه در مردم آذربايجان وجود دارد، آن شهامتي كه در آنها وجود دارد، عزادارياي كه ما در ميان تركها در تركيه و آذربايجان ميبينيم گاهي اوقات بعضي از آنها در خودِ ايران ما نيست! اگر واقعاً حسيني هستيم امروز وقتش هست، انسان عاقل آن است كه زمان شناس باشد! نبايد امروز دست روي دست هم بگذاريم و بگوئيم فعلاً نميتوانيم كاري كنيم.
من وقتي اين مطلب را كه از بعضي از آقايان نقل شده شنيدم، خيلي تأسف خوردم، گفتهاند كه ما طلبهايم و وظيفهي طلبه درس خواندن است! عجب. وجوب اظهار علم براي طلبه نيست؟ حرمت كتمان بر او نيست؟ اين يكي از تكاليف مسلّم يك روحاني و يك طلبه است، لذا اين مسئله را كسي بهانه نكند، نگويد اين تكليف ما لا يطاق است، ما نگفتيم امروز شما برويد يقهي رئيس جمهور را بگيريد و از بين ببريد، نه! امروز فرياد بزنيد. ممكن است اثر اين فرياد شما 20 سال بعد ظاهر شود، مگر آن روزي كه امام فرياد زد و او را گرفتند و زندان بردند و تبعيد كردند، مگر ميدانست كه پيروز ميشود؟ نه. فرياد خودش را زد، سينهي خودش را براي تيرهاي دشمن آماده كرد، تا تهران هم امام را بردند و ميخواستند محاكمه و اعدام كنند، اما او ايستاد. امروز اين كار واجب است، در اين مسئله شك نكنيد!
يكي از نكاتي كه باز به عنوان شبهه مطرح شده ـ نميدانم اين حرف را چه كسي در ذهن بعضي قرار داده، اي كاش اين افراد يك مقدار بيشتر درس بخوانند تا قدري سواد داشته باشند ـ گفتند ما يك حكم اولي و يك حكم ثانوي داريم، عند الاضطرار قبول كنيم دولت آذربايجان حجاب را از ما بگيرد! چه كسي اين حرف را ياد اين آدم داده؟ كدام بيسوادي ياد اين آدم داده، نميدانم. فقط ميگويم برويد درس بخوانيد، تا بفهميد اضطرار مربوط به فروع است و مال آنجايي است كه اساس دين در خطر نباشد، اگر اساس دين در خطر بود به اتفاق نظر همه فقهاء آنجا ديگر جاي تقيّه نيست، ببينيد كتابهاي فقهي را، آنجايي كه اصل دين در خطر است، هيچ فقيهي نميگويد ميتوانيد تقيه كنيد. عرض كردم يك وقتي مثلاً ميآيند ميگويند فعلاً نميگذاريم اينجا نماز جماعت بخوانيد، خيلي خُب، اما وقتي ميبيني نقشه در كار است و طراحي شده دارند جلو ميآيند و ميخواهند اصل دين را از بين ببرند، كدام فقيهي ميآيد ميگويد اضطرار يا ضرورت است؟ هيچ فقيهي نميگويد. تقيه آنجايي است كه اصل دين در خطر نباشد، من وقتي اين را شنيدم يادم افتاد قبل از انقلاب در همين حوزه بين ما طلبهها آن موقع هم يك چنين شبهههايي را مطرح ميكردند ميگفتند ما بايد تقيه كنيم و همين مقدار جزئي از دين را حفظ كنيم. كدام جزئي؟ سقف بر سر ما در حال خراب شدن است و ديگر چيزي باقي نميماند! آمدند اذان شما را ممنوع كردند، مسجد شما را خراب كردند، حجاب زنهايتان را از بين ميبرند، حالا آزاد بودن شراب فروشي و ساير چيزها، گوشهي ديگري از مصيبت است. وقتي دين در آنجا دارد از بين ميرود، ديگر جايي براي تقيه وجود ندارد.
من اين روايت را در آخر عرايضم بخوانم، باز از وجود مبارك پيامبر(ص) است؛ «إذا رأيتم أهل الريب و البدع» اگر اهل ترديد و بدعت را ديدي «فأظهر البرائة منهم» برائت از آنها واجب است، نه فقط برائت دروني و قلبي، اظهر البرائة، يعني بيائيد در ملأ عام و در حضور مردم بگوئيد ايها الناس ما از كارهاي اين آدم بري هستيم، برائت از او واجب است. «و اكثروا من سبّهم»، سبّ اينها واجب است، اهانت به اينها واجب است، اگر ديديد كسي دارد در دين بدعت ميگذارد اهانت به او واجب است. يك شخصي كه ـ من واقعاً هم ايشان را نميشناسم! ـ راجع به اين كاري كه حاكم آذربايجان كرده يك تعبيري كرده و او را به يكي از حكام بنياميه تشبيه كرده است، آيا اين درست است كه يك طلبهاي بنشيند او را محكوم كند و بگويد چرا اين تعبير را به كار برده است؟ اين روايت پيامبر(ص) است كه ميفرمايد اهل بدعت را سبّ نماييد، فأكثروا من سبّهم، ميخواست بدعت نگذارد، غلط كرده در حكم حجاب دخالت ميكند؟ مگر اسلام در اختيار اين آدم است، اسلام مربوط به خدا و پيامبر است و اين همه خون ائمه ما براي حفظ آن ريخته شده، حال يك آدم بيايد بگويد امروز من ميخواهم حجابش را بردارم، اذانش را بردارم. بايد طبق كلام پيامبر(ص)سب شود.
ما دغدغهي دين داريم، دولت آذربايجان هم بداند كساني كه اينجا دارند فرياد ميزنند هيچ طمعي به دولت و زمين آنجا ندارند، ما دنبال دين مردم هستيم و در اين راه هر كاري بتوانيم ميكنيم، براي اينكه وظيفهي شرعي ماست و كاري هم به دولت خودمان ندارم، اگر ببينيم دولت خود ما ساكت است با او هم برخورد ميكنيم كه چرا دولت ما ساكت است؟ دولت ما يك مقداري روابطش با ارمنستان به حسب ظاهر بيشتر بود، اشكال كرديم، اينطور نيست كه بگوئيم آنجايي كه ببينيم اشكال نيست اشكال نكنيم! اين يك وظيفهي ديني ماست. خواهش من اين است كه در اين مسائل ترديد نكنيد كه فرصت را از دست ميدهيد، مثل سليمان بن صرد خزاعي نشويد كه فرصتها از دستتان برود، و دين را از شما و مردم و جوانهاي آذربايجان بگيرند و بعد بگوئيم حالا چكار كنيم؟!
من اميدوارم كه واقعاً دولت آذربايجان به خودش بيايد عبرت بگيرد، به فكر تخطئهي دين مردم نباشد، اگر واقعاً دنبال تخطئهي دين مردم نباشد، كسي با او كاري ندارد ما نمي گوئيم دين را ترويج كند، نه، فقط آنرا تخطئه نكند، كسي با او حرفي ندارد! خودش ميداند و كارهايي كه ميكند و قيامت خودش هست و خدا. ولي آنجايي كه بخواهد عهد خدا را بشكند و دين خدا را تضعيف كند، سكوت در مقابل او جايز نيست و من اينجا عرض كنم، روحاني كه اين حكم حكومت آنجا را تأييد كرده قطعاً نماز خواندن پشت سر او جايز نيست، من هيچ ترديدي بيني و بين الله ندارم! حكم خدا را يك كسي تخريب كند، آن وقت اين فرد آنرا تأييد كند، آن هم با عنوان روحاني؟ اميدوارم كه ان شاء الله اين مسائل حل شود و مردم عزيز آذربايجان هر چه بيشتر دين خودشان را حفظ و تقويت كنند و قطعاً هم همينطور خواهد بود.
اين آيهي شريفه را امام از اول نهضت مكرر به مردم ميفرمودند «إِنْ تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ» ياري كردن خدا به چيست؟ به اين است كه امروز اگر يك حكمي از احكام خدا را ميخواهند از بين ببرند، انسان بايستد و دفاع كند، اين ياري رساندن به خدا است و وعدهي خدا هم تخلفناپذير است كه اگر خدا را ياري كنيد خدا هم شما را ياري ميكند ان شاء الله.
خدايا همهي ما را آشناي به وظايف خودمان بفرما. خدايا دست دشمنان را از جامعهي مسلمين و شيعهي اثني عشري كوتاه بفرما.
والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته