ديدار با مسئولين و امدادگران استان چهارمحال و بختياري
۲۵ مرداد ۱۳۹۰
۱۱:۳۹
۲,۲۶۲
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
انتصاب ناشایست هم شعبهای از شعوب جور و خیانت است
-
شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع واگذاری مسئولیتها را ساماندهی کند
-
علم اصول، منطق فهم دین
-
جشن میلاد حضرت زهرا(س) و آئین عمامهگذاری در حسینیه دفتر آیت الله فاضل لنکرانی
-
مقاومت؛ تنها راه عزت مسلمین و غلبه بر مستکبرین
-
گزارش دیدار آیت الله فاضل لنکرانی با حضرت آیت الله العظمی سبحانی(دامت برکاته)
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت شما برادران بزرگوار كه اين توفيق را داريد در سنگر خدمت به محرومان و مستضعفان زندگي خودتان را سپري ميكنيد، خوش آمد عرض ميكنم.
اين ايام مصادف با شهادت فاطمه زهرا سلام الله عليها است، ابتدا حديثي را از امام كاظم(ع) در مورد اين حضرت نقل كنم كه حضرت كاظم(ع) فرمود: «كانت فاطمة سلام الله عليها إذا دعت تدعوا للمؤمنين و المؤمنات و لا تدعوا لنفسها»، معمولاً افراد وقتي با خداي تبارك و تعالي مناجات و راز ونياز ميكنند قبل از هر چيزي به فكر خودش است و مشكلات خودش را با خداوند مطرح ميكند.
اگر انساني در اين مقام از خودگذشتگي كرد وقتي كه حالي براي دعا پيدا كرد براي ديگران دعا كند، اين يك مرتبه و مقام بسيار بزرگي است و اين را ما از فاطمه سلام الله عليها بايد درس بگيريم و اساساً يكي از علّتهايي كه دعاهاي انسان مستجاب نميشود براي خودخواهيهايي است كه انسان دارد، در دعا معمولاً انسان به فكر خودش است، به فكر حلّ مشكلات خودش است، چنين لسان و چنين نفس و چنين فكري در پيشگاه خدا ارزش ندارد، اگر انسان واقعاً در عين اينكه خودش مسائل و احتياجات فراواني دارد، اما مقدّم بر خودش براي ديگران دعا كند، خدا به بركت اين توجّهي كه اين انسان به ديگران دارد براي او اعتبار قائل ميشود، انساني كه به فكر ديگران است در پيش خدا ارزش دارد.
چرا رسالت و نبوت و امامت ارزش دارد؟ يكي از ابعادش همين است كه رسول، نبي، امام، قبل از اينكه به فكر خودش باشد به فكر ديگران است، به فكر هدايت جامعه است، به فكر حلّ مشكلات جامعه است و اين ارزش دارد. انساني كه ولو روي خط مستقيم ـ به حسب ظاهر ـ حركت كند، نمازش را بخواند، واجباتش را هم انجام بدهد، اما قاموس فكرياش اينطور باشد كه به فكر ديگران اصلاً نيست، اين محبوب خداي تبارك و تعالي قرار نميگيرد، دعايش هم به اين زودي مستجاب نميشود.
ما در دعاي ماه رمضان به خدا عرض ميكنيم اللهم اشبع كل جائع، نميگوئيم گرسنههاي مسلمان را سير كن بلكه ميگوئيم هر گرسنهاي، هر چه انسان بيشتر به فكر ديگران باشد ارزشش هم بيشتر است، آن انساني كه فكر عمومي دارد، فكر همهي انسانهاست، نفس اين خصوصيت انسان را گسترده ميكند و توسعه ميدهد، اين ظرفيت خود اين انسان بالا ميآيد و انساني كه ظرفيتش بالا ميآيد در پيشگاه خدا ارزش دارد.
چرا در قرآن خدا ميفرمايد «احسنوا إن الله يحبّ المحسنين» به ديگران نيكي كنيد، حالا اين نيكي كردن يك مصداقش آمده است كه انسان دست ديگري را بگيرد، يا مشكل كوچك يك انساني را حل كند، تا بيايد يك مشكل اجتماعي يا يك معضل اجتماعي را بخواهد حل كند، يك معظلهي بشري را بخواهد حل كند. امام رضوان الله تعالي عليه بزرگترين احسان را نه فقط به مردم ايران، بلكه بزرگترين احسان را به بشريّت كرد و امروز آثارش را ما ميبينيم در دنيا در اين كشورها ظاهر است، به فرمايش رهبر معظّم انقلاب اين بيداري اسلامي، اينها ناشي از همين حركت سي سالهي مردم ايران و انقلاب ايران است.
شما الحمدلله در يك مجموعهاي هستيد كه همهي شما ميتوانيد عنوان محسنين را داشته باشيد، چون احسان ميكنيد و فقرا را شناسايي و راهكارهاي رسيدگي به فقرا را بررسي ميكنيد، در فكر هستيد چه كنيد كه ديگران را هم به كار خير وادار كنيد، خودتان دنبال تحقّق احسان و خير در جامعه هستيد، آن وقت ديگران را هم دعوت ميكنيد براي اين.
اين عنوان جذب كمكهاي مردمي واقعاً يك خدمتي به ديگران است، انساني كه احسان ميكند از نظر فرهنگ دينيِ ما يك طرفش احسان به ديگري است اما در روايات داريم كه فكر نكنيد فقط داري به او احسان ميكني، در درجهي اول به خودت احسان ميكني، اگر انسان يك گرسنهاي را سير كرد يا يك يتيمي را مراقبت و نگهداري كرد، يك مريضي را مراقبت كرد، اينها در حقيقت از نظر دين ما احسان به خود انسان است.
بنابراين قدر اين كار خودتان را بدانيد، اين كار مرتبهي وجوديِ انسان را در ملكوت و پيش خدا بالا ميبرد، در مكلوت يك انسانهايي هستند كه عظيماند، ممكن است كه يك پادشاهي، رئيس جمهور يكي از اين بلاد كفر با ميلياردها دلار امكانات و ارتش كذايي، اين در ملكوت يك نقطهي سياه محض باشد اصلاً ارزشي ندارد اما ما در روايات داريم انساني كه در اين دنيا دنبال علم و دانش است، در عالم ملكوت او را عظيم ميدانند، ميشود گفت انساني كه دنبال حلّ مشكلات مردم است او هم عظيم است، چرا؟ براي اينكه عالم چون با علمش نورافشاني ميكند و تأثيرگذار در جامعه است، عظيم ميشود.
آن انساني هم كه به فكر حلّ مشكلات اقتصادي ديگران است، آن هم به نظر من در ملكوت عنوان عظيم را دارد و واقعاً خدا را شاكر باشيد، قدر اين مسير كاري خودتان را بدانيد و هر چه بيشتر قصدتان را خالصتر كنيد.
نكتهاي را كه بايد امسال مورد توجه قرار بدهيم، نام جهاد اقتصادي است كه رهبر معظّم انقلاب براي امسال قرار دادند و چه نام مناسب و ارزشمندي. اين عنوان بحثهاي مختلفي را دارد، ما تا به حال بحث جهاد با دشمن را داشتيم، جهاد با نفس را داشتيم.
اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايد «لا فضيلة كالجهاد و لا جهاد كالمجاهدة للهواء»، هيچ فضيلتي به اندازهي جهاد نيست! هر جهادي؛ جهاد با دشمن، جهاد با نفس، جهاد اقتصادي. البته جهاد با نفس ميفرمايد از همهي اينها افضل است، پيام اين جهاد چيست؟ پيامش این است كه انسان همهي همّ و غمّ و همهي فكر خودش را معطوف به اين قضيه كند، جهاد در مورد آن كاري است كه تلاش بيشتر و فكر بيشتر در آن مطرح است، و الا كار عادي را كه جهاد نميگويند! جهاد آنست كه انسان با تدبير بيشتر، با برنامهريزي صحيحتر ، با خرد جمعيِ بيشتر، با تلاش بيشتر به ميدان بيايد، اين ميشود جهاد.
من همين جا عرض كنم كه بايد مفهوم و ابعاد اين بحث جهاد اقتصادي را رسانههاي ما، مراكز علمي ما، كاملاً براي مردم روشن كنند. اولاً مردم ما بدانند اگر در مسائل اقتصادي جهاد ميكنند چقدر ارزش دارد، اگر مشكلاتي را متحمّل ميشوند چقدر ارزش دارد و براي روشن كردن اين مسئله ما يك واژههايي در متون ديني داريم مثل اسراف كه اينها را بايد خيلي براي مردم روشن كرد، اگر جامعه بخواهد جهاد اقتصادي داشته باشد بايد اسراف را كنار بگذارد، در روايات داريم كه اقلّ اسراف این است كه انسان ته مانده آبي كه از ليوان ميخورد را دور بريزد.
يادم هست كه يك وقتي با مرحوم والدمان رضوان الله عليه خدمت امام رضوان الله عليه در جماران رسيده بوديم، در اتاق خدمت ايشان بوديم، بنا بود امام بيرون تشريف ببرند تا عدهاي كه در حياط بودند، امام را زيارت كنند و بعد برگردند، شايد ده دقيقه وقت نشد! وقتي امام بلند شدند اولين چيزي كه توجه كردند، نگاه كردند به كليد و لامپ را خاموش كردند، با آنكه فقط يك مهتابي روشن بود، سپس بيرون تشريف بردند و دو مرتبه برگشتند و روشن كردند.
بايد روي اين فرهنگ كار شود، فرهنگ ما متّخذ از دين است، بيائيم مسئلهي اسراف، آثار آن را براي جامعه بيان كنيم، در روايات آمده كه اسراف موجب فقر است و اقتصاد موجب غناست، اين تعبيري است كه در خود روايات وجود دارد، الاسراف يورث الفقر و القصد يورث الغناء، بيائيم به مردم بگوئيم اگر ميخواهيد يك جامعهي غني داشته باشيد بايد اقتصاد را توجه كرده و جهاد اقتصادي را در آن رعايت كنيد.
واژههايي كه به عنوان مباني يا مسائل مرتبط به بحث جهاد اقتصادي هست، بايد خوب روشن شود و اميدوارم كه ان شاء الله امسال كه به پايان سال ميرسد ببينيم يك تحوّلي در مجموعهي جامعهي ما ايجاد شده، اگر جهاد اقتصادي انجام بشود آمار فقرا بسيار تنزّل پيدا ميكند! اگر جهاد اقتصادي انجام شود ثروت عموميِ كشور افزايش پيدا ميكند، ثروت خود اشخاص هم افزايش پيدا ميكند، منتهي به شرط اينكه ابعاد آن را بشناسيم و به مردم بشناسانيم.
مطلب ديگر آن است كه جهاد اقتصادي بايد از مسئولين ما آغاز شود، يكي از مؤلفههاي مهم جهاد اقتصادي انضباط در امور مالي است. يك انساني كه در منزل خودش انضباط مالي ندارد اصلاً مسئلهي اقتصادياش يك مسئلهي از هم پاشيدهاي است. اگر مسئولين بخواهند اين شعار رهبري را به منصهي ظهور برسانند، شرط اوليّ مهم آن انضباط در امور مالي است، بايد دقيقاً مشخص شود درآمد كشور چه مقدار است؟ از كجا آمد؟ كجا رفت و چگونه خرج شد؟
من همين جا از شما اجازه ميخواهم اين انتقاد را بكنم، طبق مطلبي كه در روزنامهها هم آمده در بودجهي سال 88، براي مسائل فرهنگي كشور هزار و پانصد ميليارد تومان در اختيار شخصي قرار گرفته، سوال ما این است كه بيايند گزارش ارائه بدهند، اين هزار و پانصد ميليارد را در مسائل فرهنگي چه كردند؟ آيا با بيانضباطي مالي ما ميتوانيم جهاد اقتصادي داشته باشيم؟ چه تحوّل فرهنگي را اينها با اين مبلغ عظيم، با اين بودجهي عظيم ايجاد كردند؟
يك مبلغ محدودي در اختيار كميتهي امداد قرار ميدهند، اين همه آثار و بركات برايش مترتب ميشود. واقعاً مردم ما، طلبهها و حوزه از مسئولين مطالبه ميكنند كه با اين بودجهي فرهنگي سال گذشته براي فرهنگ اين كشور چه كرديد؟آيا در مسائل ديني قدمي برداشته و جامعه را آشناتر به مسائل ديني كردهاند، حداقل بيايند و به مردم گزارش بدهند.
اگر اين پول در مسير غير فرهنگي صرف شده باشد آيا ميشود جهاد اقتصادي در اين جامعه محقق شود؟ امكان ندارد. شرط مهمّ جهاد اقتصادي انضباط در مسائل مالي است، دقّت مسئولين در خرج، ثروت بيت المال است. ملاحظه كرديد در عيد نوروز امسال چه پولهايي براي مسئلهاي كه هيچ اساس ديني ندارد خرج شد! اينها با مسئلهي جهاد اقتصادي سازگاري ندارد.
علي ايّ حال همه مسئوليم، فرقي نميكند، چه آن كسي كه بودجه در اختيارش است و چه آن كسي كه بودجه در اختيارش نيست، همه مسئولند و هر كسي بايد در اين جهاد اقتصادي نقش بسزايي داشته باشد.
من اميدوارم شما كه در جذب كمكهاي مردمي تلاش ميكنيد در اين مسير تلاش وافر داشته باشيد، يكي از مجموعههايي كه جزء افتخارات اين نظام محسوب ميشود كميته امداد است كه بسياري از فقرا را تحت پوشش قرار داده است.
از اينكه ياد اين مرجع بزرگ را گرامي داشتيد متشكرم، مرجعي كه با امكانات فراواني كه در اختيار داشت در هيچ زماني از عمر مباركش مالك يك خانه نبود، مالك يك متر زمين شخصي به عنوان خودش نبود و تا آخر كه از دنيا رفت در وصيتنامهاش فرمود هر چه در حساب من هست، هر چه در زندگي و اختيار من است مال بيت المال است و ورثهي من هيچ حقّي ندارند و سر سوزني از اين اموال به ورثهي ايشان نرسيد و همهاش صرف شهريهي حوزه شد. در تاريخ روحانيت سابقه ندارد كه يك مرجعي از دنيا رفته باشد و چهار سال بعد از رحلتش هنوز شهريهي او در حوزه به دست طلبهها برسد.
اين از آن اخلاص و اعتقاد و آن سلامت نفسي است كه ايشان از آن برخوردار بود، خداوند اين عنايت را به او كرد و ما اميدواريم كه با پيامبر و آل پيامبر در اين ايام با فاطمهي زهرا سلام الله عليها ان شاء الله محشور شود.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته