مسئله حجاب و نقد مطالب منتشره در ويژهنامه خاتون
۱۵ شهریور ۱۳۹۰
۱۸:۲۲
۲,۰۶۰
خلاصه خبر :
-
انتصاب ناشایست هم شعبهای از شعوب جور و خیانت است
-
شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع واگذاری مسئولیتها را ساماندهی کند
-
علم اصول، منطق فهم دین
-
جشن میلاد حضرت زهرا(س) و آئین عمامهگذاری در حسینیه دفتر آیت الله فاضل لنکرانی
-
مقاومت؛ تنها راه عزت مسلمین و غلبه بر مستکبرین
-
گزارش دیدار آیت الله فاضل لنکرانی با حضرت آیت الله العظمی سبحانی(دامت برکاته)
بيانات استاد معظم حضرت آيت الله حاج شيخ محمد جواد فاضل لنكراني
پيرامون مسئله حجاب و نقد مطالب منتشره در ويژهنامه خاتون
بسم الله الرحمن الرحيم
اين روزها در بعضي از مجلات و ويژهنامهها مطالب مفصّلي پيرامون مسائل حجاب و عفاف مطرح شده كه به نظر بنده حاكي از يك كار حساب شدهي چندين ساله است، برخي از تعبيراتي كه در اين مصاحبه آمده، بسيار بسيار جاي تأسف دارد كه در نظام جمهوري اسلامي با هزينهي بيت المال يك سري مطالب خلاف دين را، آن هم در پوشش دفاع از دين بيان كنند، ادعاي صاحبان اين مجله این است كه ما براي تقويت عفاف و حجاب اين مطالب را تنظيم و منتشر كرديم، در حالي كه واقعاً هر كسي كه بيطرف باشد و حتّي دنبال جنجالهاي سياسي و اين گونه امور نباشد، بخواهد اين مجلّه را از اول تا آخر ملاحظه كند، چنين نتيجهاي را نميتواند از آن بگيرد، بلكه متأسفانه نتيجهي عكس از اين مطالب ميگيرد، در تمام اين مجلهي 285 صفحهاي هيچ اشارهاي به اينكه قرآن راجع به حجاب چه ميگويد ندارد! آيات سوره احزاب و آيات سوره نور و ... به هيچ وجه در آن نيست. چطور ميشود پژوهشگر يك مجموعهاي به عنوان مسئلهي دين بخواهد قلم بزند اما موضع روشن قرآن و روايات را بيان نكند. و به فتاوايي كه مربوط به حجاب است توجه نكند الا يك مطالبي كه در بعضي از موارد به نفع خودشان است كه به آن اشاره ميكنم؛
ابتدا عرض كردم بالأخره در ماه مبارك رمضان است كه صحبت ميكنيم و اگر خدايي نكرده حبّ و بغض سياسي يا جناحي باشد براي روزهي ما مشكلات فراواني ايجاد ميكند. اما بر حسب رواياتمان كه فرمودهاند: «إذا ظهرت البدع فللعالم عن يظهر علمه و إن لم يفعل فعليه لعنة الله» ميخواهيم خداي نكرده مشمول ذيل اين روايت نباشيم.
بحث از آيات حجاب را بحمدالله در چند سال پيش مفصل ذكر كرديم و نوارهايش در سايت ما موجود است، من اشاره ميكنم به آيهي 59 سوره مباركه احزاب؛ اعوذ بالله من الشيطان الرجيم «يا ايها النبي قل لأزواجكَ و بناتك و نساء المؤمنين يدنين عليهنّ من جلابيبهن»، خدا ميفرمايد: اي نبيّ ما به همسران، دختران خودت و همه زنان مؤمنين اعم از زمان پيامبر و بعد از آن تا يوم القيامة به عنوان يك واجب بگو بر خود پوشش سرتاسري جلباب را آويزان كنند و بپوشانند. جلابيب جمع جلباب است، مدقّقين از اهل لغت گفتند جلباب آن پوششي است كه از سر تا روي پا را ميپوشاند، در بعضي از كتابهاي لغت عرب جلباب را به معناي ملحفه معنا كردند. لحاف چيزي است كه انسان وقتي ميخوابد تمام وجود انسان را ميگيرد، حتّي مثلاً در كتابهايي مثل مقامات حريري تعبير اين است: جلباب، چادر، تنپوش رويي كه گشاد است و محيط بر تمام اجزاء بدن است. البته در لغت اختلافي بين لغويّين وجود دارد، بعضي ميگويند جلباب همان خمار (مقنعه) است اما محقّقينشان به اين معنايي كه ما عرض كرديم معنا كردند، از آنجا كه بگذريم كلمات اميرالمؤمنين عليهالسلام را در نهج البلاغه و كلمات شعرا را كه ببينيم از آن استفاده ميكنيم جلباب روپوش كامل است.
گاهي اوقات در بعضي از نوشتهها ميآمد كه در كجاي اسلام مسئلهي چادر مطرح است؟ آنهايي كه ميخواستند مانتوها را ترويج كنند ميگفتند چادر در اسلام نيامده! در حاليكه اين صريح آيه قرآن است و ترديدي نيست كه مراد از جلباب يعني آن روپوشي كه از سر تا پا را كاملاً بپوشاند و چه بسا تعيّن هم دارد، ما باشيم و ظاهر آيه شريفه؛ پوشيدنِ چادر براي زن تعيّن دارد، البته اينجا يك نكتهي لطيفي هم در آن وجود دارد كه بحث در مورد مؤمنين است، قل لأزواجك و بناتك و نساء المؤمنين، حالا زنهاي كافره را فعلاً در اين آيه شريفه كاري ندارد.
حال چند شاهد را عرض كنم كه جلباب به اين معناست؛ يكي اينكه حضرت زهرا سلام الله عليها وقتي كه ميخواستند به مسجد بيايند براي ايراد آن خطبهي تاريخي، دارد كه «لافت خمارها علي رأسها» حضرت مقنعهشان را بر سرشان پيچيدند «و اشتملت بجلبابها» چادر هم سر كردند.
دوم: از ابن عباس كه يكي از افرادي است كه محلّ رجوع در فهم الفاظ قرآن است راجع به جلباب سؤال كردند ميگويد جلباب «ذلك عن تحويه المرأه حتي لا يظهر منها الا عينٌ واحد تبصر بها» ابن عباس ميگويد جلباب يك پوشش كاملي است كه زن را بپوشاند فقط يك چشمش پيدا باشد تا بتواند ببيند.
سوم: در كتاب الدرّ المنثور سيوطي جلد پنجم صفحه 221 از امّ سلمه نقل شده كه فرموده «لمّا نزلت هذه الآية» «يدنين عليهنّ من جلابيبهن خرج نساء الأنصار كأنّ علي رئوسهنّ الغربان» وقتي اين آيهي شريفه نازل شد زنهاي انصار همه با چادر مشكي از خانه خارج شدند، يعني آن زمان نه تنها مسئله چادر را از جلباب، بلكه اين مطلب كه چادر بايد طوري باشد كه اندام و بدن زن را نشان ندهد كه مصداق آن چادر مشكي است، ميفهميدند.
اين شواهد و اين هم آيه شريفه. حالا ببينيم در يكي از مصاحبههايي كه در همين مجله آمده، چه تعبيراتي ذكر شده؟ و عرض كردم واقعاً در زماني كه عدهاي از مسلمانها در دنياي غرب معتقدانه به سمت حجاب پيش ميروند و براي آن مبارزه هم ميكنند و حاضرند محروميّتهايي را متحمّل شوند، چه حرفهايي در مجلات ما زده ميشود كه نتيجهاش تخريب حجاب است، حالا اينكه اين افراد واقعاً اين نيّت را دارند يا نه، خدا ميداند. ولي نتيجه اين مطالب چيزي جز تخريب حجاب نيست.
در اين مجله آمده: قطعاً چادر مشكي بدترين پوشش است، چرا؟ استدلال كرده: چون چهرهي زن را قاب ميكند، يعني نگاه را به چهرهي زن متمركز ميكند، يعني اگر زن يك چادر رنگي بدننما بپوشد اين جلب توجه نميكند اما اگر چادر مشكي كه بدن او را نمايان نميكند و مشخص نميكند چه لباس رنگياي زير اين چادر پوشيده و آن را ميپوشاند، اين جلب توجه ميكند!
باز ميگويد: در سفرهاي اروپايي ناصرالدين شاه، شب كه به مجالس عيّاشي در اروپا ميرفت ميديد كه آنجا لباس مردها و كلاهشان مشكي است و زنها هم با لباس مشكي ميآيند، به نظرش آمد كه اين يك نوع سنگيني و وقار دارد، و آن را به ايران آورد. يعني دارد اينطور خراب ميكند كه پوشش چادر مشكي اين زنِ متديّن عفيفِ با حياي مسلمانِ ما كه به عنوان دستور خدا دارد آن را ميپوشد از ميراث عياشيهاي اروپاي عهد ناصرالدين شاه است كه به ايران آمده! يك فرد منصف كه حبّ و بغض نداشته باشد، قضاوت كند اگر امروز بيايند به دختران متديّن ما، اصلاً از قرآن و سنت حرفي نزنند بلكه بگويد اين چادر از آنجا آمده، طبعاً اين هم بلا فاصله موضع ميگيرد و ميگويد چرا من اين چادر را بپوشم؟ حق هم دارد! وقتي ما اينطور بگوئيم كه اين لباس از آنجا آمده، اين دختر اين را نميپوشد.
مطالب انحرافي بسياري در اين مصاحبه وجود دارد كه نقطهي ثقل اين مجله هم همين مصاحبه است و مطالب ديگر به عنوان حاشيه آورده شده. در يك جايي گفته: ما بايد از قرآن شروع كنيم، قرآن سه تكهي روشن براي لباس زن تعريف ميكند، روسري يا شال روي سر، پيراهن و پوشش پا، و ميگويد تمام شد و اين سه پوشش حداقل پوشش شرعي براي زن مسلمان است. ايشان اگر يك مقداري با قرآن آشنايي پيدا كنند، آيات خمار «و يضربن بخمورهنّ علي جيوبهنّ» را ببيند، آيات جلباب را هم ببينند، آيا باز ميتوانيم بگوئيم در قرآن براي زن پوشش سراسري نيامده؟ پس اين يدنين عليهنّ من جلابيبهنّ را چكار كنيم؟ اين روايت ام سلمه را چكار كنيم كه در ذيل اين آيه آمده، شما كه ميگوئيد اين لباس سياه از اروپا آمده، لااقل يك مقداري تاريخ بخواند! شما كه مدّعي هستيد دورهي تاريخ لباس را نزد فلان استاد خوانديد، يك مقدار هم به اين روايات مراجعه ميكرديد، اساساً مسئلهي رنگ سياه در صدر اسلام مطرح بوده، باز در اينجا آمده ايشان گفته لباس سياه در اسلام مكروه است، شما كه ميگوئي لباس سياه در اسلام مكروه است آيا رفتي روايات و فتاوايش را هم ببيني؟ اولاً كراهت لباس سياه يك كراهت ذاتي نيست، در تاريخ دارد كه بني العباس و نيز اقوام مشرك و فراعنه از اين لباس استفاده ميكردند، ائمهي ما هم براي اينكه شيعيان به آنها تشبيه نشوند فرمودند كراهت دارد. در بعضي از روايات داريم كه اين لباس فرعون است، يعني اين كراهت ذاتي ندارد چون موجب شباهت به يك اقوام و افراد اين چنيني هست، لذا نپوشند، اين اولاً.
ثانياً در خود همين روايات كه ميگويد لباس سياه كراهت دارد، مواردي را استثناء ميكند و مي فرمايد: الا در خُف، عمامه و كساء، كساء همان عباي ما را ميگويند، چادر زن را هم كساء ميگويند. وقتي ام سلمه ميگويد زنهاي انصار با چادرهاي مشكي بيرون آمدند، آيا جايي در تاريخ داريم كه پيامبر نهيشان بكند و بفرمايد جلباب اين نيست و برويد پوششتان را عوض كنيد؟ پيامبر تأييدشان كرده و در زمان ائمه هم تأييد شده، چادر مشكي يك ريشه تاريخي در اسلام دارد و ربطي به ناصرالدين شاه و عياشيهاي اروپا و اين مسائل ندارد. چرا ما با اين حرفهايمان دنبال تخريب عقايد مردم و زنها هستيم، چرا از اين آيات قرآن فاصله ميگيريم؟ عرض كردم مطالب بسيار حساب شده در اين مصاحبه آمده. ميگويد اميرالمؤمنين عليه السلام نسبت به پوشش زنها حساسيتي نداشت ولي نسبت به بيت المال حساسيت داشت! بعد هم ميگويد ببينيد در رسالهها فقها چقدر راجع به لقمه حلال و حرام ميگويند؟ گاهي اوقات اسمي هم از فقها هم براي چاشني مطالب ميآورد، اگر شما به فقها معتقديد، مگر فقها اين همه راجع به حياء، اين همه راجع به عدم اختلاط زن و مرد فتوا ندادند؟ مگر شش سال پيش پنج مرجع بزرگ فتوا نداد كه ورود زنها به ورزشگاهي كه مردها در آن هستند حرام است و متأسفانه تا حالا هم مقاومت كردند و مخالفت كردند و آرام آرام دارند اين كار را انجام ميدهند.
شما در همين مجلهاي كه به اسم ترويج حيا و حجاب است ببينيد صفحات فراواني را در ترويج مسئلهي ورود زنها به ميدان ورزش مطرح كرده، كدام فقيهي است كه با ورزش زن مخالف باشد؟ كدام عاقلي است كه مخالف باشد؟ اما فقها ميگويند زن در انظار مرد نامحرم حق ندارد حركات و اندام خودش را نشان بدهد ولو يك لباس ظاهري هم برايش درست كرده باشند اين كار جايز نيست و حرام است. متأسفانه در اين چند سال اخير مشكل كشور ما همين شده كه افرادي به ادعاي اينكه دين را خوب ميشناسند در مسائل ديني مداخله ميكنند و باز در همين مجله در سرمقالهاش تمام اشكال را متوجه روحانيّت كرده است؛ البته اينها بلدند چكار كنند، به صورت استفهام آورده منتهي به قول ما اين استفهام تقريري است، ميگويد آيا علما و روحانيون و فرهيختگان جامعه اسلامي مسئول و مقصرند كه نتوانستهاند معنا و مفهوم حجاب را به عنوان ايمن كننده و نجات بخش زن به روح و جان زنان مسلمان اسلامي نفوذ بدهند؟! با اين عبارت فقها مقصر شدند. بعد از مسئلهي كشف حجاب در زمان رضاخان، فقهاء بيش از 60 رساله در مورد حجاب نوشتند، كجا فقها مقصرند؟ شماها مقصريد كه نميگذاريد اسلام واقعي به جامعه برسد، شما مقصريد كه براي جلب قلوب يك عده افراد بيبند و بار ميخواهيد مسائل اصلي و ضروري اسلام را زير پا بگذاريد.
انسان تعجب ميكند در زمانه ما چي شده؟ در دنياي غرب به اسم آزادي كشتارها انجام ميدهند و به اسم حقوق بشر اين فقري كه در سومالي است به وجود ميآيد و هيچ كس از اين حكام مستكبر نفسش برنميآيد، آن وقت در كشور ما هم در پوشش ولايت فقيه عليه ولايت فقيه، در پوشش اسلام عليه اسلام، در پوشش حجاب عليه حجاب كار ميكنند، انسان نميداند اين درد را كجا ببرد؟
مطمئن باشيد كه علما هميشه وظيفه خودشان را بيان كردند و بيان هم خواهند كرد و كوتاهي هم نخواهند كرد! كدام مسئله در مورد حجاب بوده كه از يك عالم و يك فقيه سؤال بشود بگويند ما بلد نيستيم جوابش را بدهيم، يا جواب نداده باشند و يا مهمل باقي مانده باشد. در كدام موضوع است كه فقها در يك زمان 60 رساله، مطرح كرده باشند. حالا بيائيم بگوئيم چادر اصلاً در اسلام نيست. البته در اين مصاحبه نگفته چادر نيست فقط حمله كرده به رنگ چادر، البته از آن حرفش كه ميگويد قرآن سه تكه بيشتر نميگويد! معلوم ميشود چادر را هم قبول ندارد، يك زماني گفتند در حجاب چادر وجود ندارد! رهبر معظم انقلاب فرمود چادر حجاب برتر ماست، يك زماني ميگويند رنگ مشكي رنگ فسّاق اروپايي است، يك جاي ديگري گفته قاجار رنگ سياه را كه مختصّ يهود است آورده.
حرف اصلي من با صاحبان اين مجله اين است: اين اشكالات فراوان علمي كه به اين مصاحبه وجود دارد يك طرف، شما در اين مجله بيشتر تلاشتان اين بوده كه در بعضي از جاها ميگوييد در زمان زرتشت مسئله حجاب در ايران چه بوده، زن هاي ايران هفت هزار سال با حيا و عفت بودند، ما اين را قبول داريم! ولي ميگوئيم شما چرا مسئلهي حجاب را ميخواهيد فقط از ديد تاريخي به اين كشور مطرح كنيد، به ما چه كه زمان زرتشت چه بوده؟ ما ميگوئيم قرآن چه ميگويد و خدا چه فرموده؟ بله آن زمان هم الحمدلله، تاريخ ايران نشان ميدهد كه مردم ايران مردم عفيفي بودند، تمدّن هفت هزار سالهي ايران اين را نشان ميدهد و اين از افتخارات زنها و مردهاي ما در ايران است، اين را كسي انكار نميكند، ولي بحث اين است كه چرا شما از زاويهي قرآن نميآئيد مسئله را مطرح كنيد، چرا نميآئيد واقعاً حكم خدا را صريح و شفاف براي دختران و خواهران ما بيان كنيد، به اينها بگوئيد عزيزان، اسلام اگر حجاب را براي شما مطرح كرده اين براي امنيت شماست، اين كرامت براي شماست، اين ارزشي است كه به شما داده. از يك طرف فرموده «قل للمؤمنين يغضّوا من ابصارهم» از يك طرف شما درّي هستيد كه بايد خود را بپوشانيد و از خودتان مراقبت كنيد و به عنوان يك تكليف هم هست. گاهي اوقات بعضي از نويسندهها ميگويند اين «يدنين عليهن من جلابيبهن» يك اختياري است كه خدا داده، چه اختياري؟ اين تكليفي است كه خدا داده. خدا به عنوان مولا نميشود يك چيزي كه مصلحت نداشته باشد را براي انسان بيان كند و به عنوان تكليف قرار بدهد. خدا مثل كارفرماهايي نيست كه به ميل كاذب خودشان يك دستوري بدهند، اين مصلحتي بوده كه براي زنها مطرح است و بايد رعايت كنند، بيايند با علما و فضلاي حوزه اين مسئله را كاملاً بررسي كنند، ما آمادگي داريم، در حوزهي ما الحمدلله بزرگان هستند، اگر شبههاي دارند بيايند مطرح كنند، اگر واقعاً ميگويند اسلام چادر را نگفته براي ما دليل بياورند، در مقابل اين آيه و اين روايات و ادله.
در هر صورت ما نصيحت ميكنيم، تقاضا ميكنيم، ملتمسانه از اقاياني كه در مسائل ديني وارد نيستند، ميخواهيم در اين امور وارد نشوند خدا ميداند اگر در يك كار اقتصادي اشتباه كنند و يك ضربه اقتصادي بزند فوقش اين است كه ضامن هستند، ولي اگر با مسائل ديني اينطوري بازي كنند و بدعت بگذارند، اين بدعت ممكن است صدها و هزاران سال ادامه پيدا كند «و من سنّ سنةً سيئة فعليه وزرها»، تمام وزر و وبالش تا روز قيامت بر عهده آن افراد خواهد بود.
باز يكي ديگر از مطالبي كه در اين مجله آمده اينكه در اواخر مجله كلماتي از امام و مقام معظم رهبري دام ظله الشريف را آوردند كه نظرات اينها راجع به زن چيست؟ بسيار كم و كوتاه، اما در اوّل مجله دهها صفحه نظرات مسئولين ديگر را مطرح كردند، اينها جاي سؤال دارد، آن مسئول اعرف به اسلام است يا امام اعرف به اسلام است؟ آن مسئول اعرف به اسلام است يا رهبري اعرف به اسلام است؟ آن وقت فرمايشات امام و رهبري را انسان بگذارد در پايان مجله؟! آنهايي كه اول مجله را ميبينند خسته ميشوند و آخرش را نميخوانند، اينها به نظر ما مطالبي است كه جهتدار است و اميدوارم كه ان شاء الله اين اشكالات ما به گوش آقايان برسد و تدبّر كنند، اگر در عرايض بنده اشكالي باشد من آماده هستم براي پاسخ دادن.
چون اين بحث را هم مطرح كرديم؛ امروز هم روز ولادت امام مجتبي عليه السلام هست، به مناسبت برادر بزرگوارش امام حسين عليه السلام، اين مطلب را عرض كنم گاهي اوقات بعضي از فضلا سؤال ميكنند كه لباس سياه در عزاداري يعني چه؟ در مستدرك مرحوم حاجي نوري جلد سوم ايشان ميفرمايد «إنّ ملكاً من ملائكة الفردوس الأعلي نزل علي البحر و نشر أجنحته عليها» وقتي حادثه عاشورا پيش آمد، يك ملك از ملائكهي فردوس اعلي بال خودش را بر تمام بحر گستراند «ثم صاح صيحة» فريادي زد «و قال يا اهل البحار إلبسوا اثواب الحزن» به اهل درياها فرمود لباسهاي حزن و ماتم را بپوشيد «فإن فرخ الرسول مذبوحٌ» آن وقت مرحوم حاجي نوري در ذيلش ميفرمايد «في هذه الأخبار و القصص إشارةٌ أو دلالةٌ علي عدم كراهية لبس السواد» كه نه تنها كراهت ندارد بلكه رجحان دارد «أو رجحانه حزناً علي أبي عبدالله عليه السلام كما عليه سيرة كثير في أيام حزنه و مأتمه» اميدوارم كه خداي تبارك و تعالي به بركت اين ماه مبارك رمضان همهي ما را آشناي به اسلام و آشناي به دين و عامل به دين بفرمايد. ان شاء الله.