ديدار مديران کاروانهاي تبليغي اداره اوقاف و امور خيريه با آيت الله حاج شيخ محمد جواد فاضل لنکراني(دامت برکاته)
۱۹ شهریور ۱۳۹۰
۱۵:۲۶
۲,۰۱۰
خلاصه خبر :
-
ولادت با سعادت حضرت جواد الائمه(علیه السلام) تبریک و تهنیت باد
-
انتصاب ناشایست هم شعبهای از شعوب جور و خیانت است
-
شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع واگذاری مسئولیتها را ساماندهی کند
-
علم اصول، منطق فهم دین
-
جشن میلاد حضرت زهرا(س) و آئین عمامهگذاری در حسینیه دفتر آیت الله فاضل لنکرانی
-
مقاومت؛ تنها راه عزت مسلمین و غلبه بر مستکبرین
در آستانه ميلاد حضرت زينب کبري (س) و فرا رسيدن ايام فاطميه مديران کاروانهاي تبليغي اداره اوقاف و امور خيريه با آيت الله حاج شيخ محمد جواد فاضل لنکراني(دامت برکاته) ديدار نمودند.
در اين ديدار آيت الله فاضل ضمن خير مقدم به حضار فرمودند اولاً ميلاد حضرت زينب کبري را تبريک عرض نموده و چون در آستانه ايام فاطميه و شهادت حضرت زهرا (س) هستيم چند نکته را عرض مينمايم.
در رابطه با احياي ايام فاطميه حدود يک دهه است که در حوزه علميه توجه و اهتمام خاصي صورت گرفته و بحمدالله شاهد هستيم مردم علاقمند اهلبيت توجه خاصي به آن دارند و با فرارسيدن ماه جمادي الاولي مراسم عزاداري را شروع کرده و تا نيمه جمادي الثاني و ايام ولادت آن حضرت آن را ادامه ميدهند ما به عنوان يک روحاني موظف هستيم فکر و اعتقاد خود را نسبت به آن حضرت محکمتر کنيم امروز يک روحاني شيعه بايد نسبت به تمام ابعاد وجودي حضرت زهرا (س) از زمان ولادت تا شهادت آشنايي داشته باشد.
در کنار موضوع امام شناسي بحث فاطمه شناسي نيز بايد مطرح باشد تا ان شاء الله با معرفت بيشتر به آن حضرت متوجه شويم اين عزاداريهاي ما هر چقدر هم با شکوه باشد در قبال عظمت آن حضرت ناچيز است و ما بايد بسيار فراتر از اين نسبت به آن حضرت اداي احترام نماييم.
بايد بدانيم مسألة فاطمه شناسي خود يک بحث عميق علمي و مشکل است حسب آن روايت معروف (سميت فاطمة فاطمة لأن الخلق فطموا عن کنه معرفتها) نوع خلق از رسيدن به معرفت آن حضرت عاجز ميباشند در اينکه خداوند در ميان همه زنان عالم يک زن را چنين آفريده که خلق از فهم معرفت ايشان عاجز هستند چه مطلبي نهفته است؟ آن حضرت قطع نظر از دختر پيامبر بودن و زوجه امير المؤمنين و ام الحسن والحسين بودن خود داراي يک شخصيت مستقل ذاتي، الهي و نوراني است که لازم است شناخته شوند. اين که در روايات آمده است (من أدرک فاطمة فقد أدرک ليلة القدر) چرا وجود حضرت مساوق با ليلة القدر شده است؟
شب قدر شب عظيمي است که عناوين مهمي دارد ليله مبارکه و ليله نزول قرآن است. خصوصيات ليلةالقدر بسيار عظيم است فضيلت عبادت در آن شب از هزار ماه بيشتر است دعا و مناجات و توسّل به خداوند در اين شب مستجاب است اين ميرساند توسل به حضرت زهرا(س) به اندازه ليلةالقدر ارزش دارد و عظمت حضرت زهرا (س) همانند عظمت ليلةالقدر است.
اين که بعضي ميگويند شب قدر مخفي است و قبر آن حضرت نيز مخفي است اين توجيه بسيار نازلي است عظمت اين وجود در ميان تمام زنان بلکه در ميان تمام مردان غير از پيامبر و امير المؤمنين، حتي از تمام انبياء و اولياء بالاتر است. عبادت آن حضرت بالاتر از عبادت هزار وليّ خاصّ خدا است. شخصيتي که قرآن کريم در آيات متعدد راجع به ايشان آيه دارد نظير (فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَى الْكاذِبينَ) مصداق نساءنا اختصاص به آن حضرت دارد. يا آيه شريفه (وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ) به اعتراف مفسرين در شأن حضرت زهرا (س) نازل شده است.
پيامبر بزرگوار اسلام نيز در مورد ايشان تعابير بسيار بلندي دارد، فرمودند: (ولو كان الحسن هيئة لكانت فاطمة بل هي أعظم إن فاطمة(ع) ابنتي خير أهل الأرض عنصرا و شرفا وكرما) اگر تمام خوبيها را بخواند در شخصي مجسم نمايند آن شخص حضرت فاطمه است. حسني که پيامبر از آن تعبير ميفرمايند قابل مقايسه با حسني که ما خيال ميکنيم و در تعابير خود به کار ميبريم نيست. ما حسن را در امور ظاهري و دنيوي مثل مال و جمال و عِده و عُده ميبينيم، که در واقع حسن نميباشد امّا حسن در نظر پيامبر معناي بسيار والا و عظيم دارد. همچنين ساير ائمه معصومين و بزرگان ما تعابير بلندي از آن حضرت فرمودهاند.
ما در مورد حضرت دو بحث را بايد مطرح کنيم:
1ـ شخصيت خود حضرت.
2ـ مصيبتهايي که بر آن حضرت وارد آوردند.
متأسفانه در بعد اول کار خيلي کم شده است ما بايد فاطمه شناسي را احياء کنيم، هرچند به حمدالله در سالهاي اخير قدمهاي خوبي برداشته شده و کتب و موسوعههايي تأليف شده است. اين خطبة حضرت زهرا (س) واقعاً بينظير است و شبيه کلمات امير المؤمنين(ع) در نهجالبلاغه است. در اين خطبه که حضرت در آن بحبوحة مصائب و تألمات روحي ايراد فرمودند به بيش از سي آيه استدلال کردند. کدام خطيبي ميتواند چنين خطبهاي ايراد کند که در آن به آيات قرآن استدلال شده به کلمات پيامبر استدلال نموده و برهانهاي متعدد در آن بيان فرمودهاند. اين کاشف از عظمت آن حضرت است اگر انصاف بدهيم در بعد شخصيت ذاتي بين بانوان هيچ شخصيتي مانند حضرت زهرا (س) در عالم نبوده است کما اينکه در بُعد مصيبت نيز هيچ زني مانند ايشان مصيبت نديده است حتي زينب کبري(س).
کيفيت مصيبت حضرت زهرا (س) طوري است که خود پيامبر نيز بر آن اشک ريختهاند در روايتي آمده است حضرت علي(ع) وارد بر پيامبر(ص) شدند و ديدند حضرت گريه ميکنند سؤال کردند: (ما يبکيک يا رسول الله؟) حضرت فرمودند: به خاطر ظلمي که بعد از فوت من بر تو و دخترم وارد ميآيد و حتي در اين روايت مسألة لطم و سيلي بر صورت حضرت بيان شده است. بانويي که خودش آن همه عظمت دارد و قرآن دربارةاش تعبير به (نساءنا) و (وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ) نموده است، پيامبر در مورد شخصيتش آنچنان سخن گفته، سخناني که فقط اختصاص به معصوم دارد، (قال(ع) يا فاطمة إن الله يرضى لرضاك و يغضب لغضبك) آن وقت چنين فردي در مسجد رسول خدا (ص) راجع به فدک سخن بگويد و حرفش را قبول نکنند و بگويند برو شاهد بياور اين چه ظلم بزرگي است بر آن حضرت شدّت اين مصيبت از مصيبت پشت درب ماندن و سقط حضرت محسن و آتش زدن درب خانه سنگينتر است.
حال آيا ما نبايد در طول سال يکي دو ماه را به فاطمه شناسي اختصاص دهيم و فرياد بزنيم ايها الناس بياييد فاطمه را بشناسيد. اگر اين کار نکنيد هم در حق آن حضرت و هم در حق پيامبر اسلام جفا کردهايم کما اينکه در مورد مصائب وارده به آن حضرت جا دارد ما ايّام فاطميّه را به ذکر مصائب آن حضرت بپردازيم وگرنه در حق او جفا کردهايم.
اينکه مراجع بزرگوار خصوصاً والد راحل ما اين قدر به مجالس آن حضرت اهتمام مينمودند به همين جهت بود. يک روز در ديدار با علماي مشهد فرمودند من بيشاز پنجاه سال است در حوزه مشغول تدريس هستم و هزاران طلبه را تربيت کرده و بيش از پنجاه کتاب فقهي و اصولي و تفسيري تأليف کردهام امّا براي قيامت خود به هيچکدام از اينها اميد ندارم تنها اميد من به اين پيامهايي است که در اين چند سال به مناسب شهادت حضرت زهرا(س) مينويسم و اين امر در روزهاي آخر عمر شريفشان کاملاً مشهود بود. دائماً در حال فکر بودند و گاهي سر بلند کرده و ميفرمودند السلام عليک يا فاطمة الزهرا.
ما هرچه بيشتر خود را به اين حقيقت نوراني نزديک کنيم برکات فراوانتري نصيبمان خواهد شد. ما مؤظف هستيم هرچه بيشتر حضرت را بشناسيم و بشناسانيم و مراسم فاطميّه را با شکوه بيشتر برگزار کنيم. نظام اسلامي ما يک رکن دارد و آن اهلبيت عليهم السلام است عظمت، ارزش، اعتبار و اقتدار ولايت فقيه در نظام ما به اين جهت است که شعاعي از ولايت اهلبيت و فاطمه زهرا(س) است. اينکه مردم ما عاشقانه نسبت به ولايت فقيه ابراز ارادت ميکنند به همين جهت است در زمان امام راحل و ايام جنگ تحميلي ديديد که مردم چه کردند.
در زمان فعلي هم در بحرانهايي که در کشور به وجود آمد هويت ولايت فقيه کاملاً براي مردم نمودار شد و ارزشش بيشتر تجلّي پيدا کرد. همه اينها به خاطر آن است که شعاعي از ولايت فاطمه زهرا(س) و اهلبيت عليهم السلام است و اگر از اين جدا بشود هيچ ارزش و مشروعيتي ندارد. اميدواريم خداوند متعال به برکت حضرت زهرا(س) عناياتش را بيشتر شامل حال کشور اسلامي ما و حوزههاي علميه بفرمايد.
والسلام عليکم و رحمة الله برکاته