ديدار جمعي از خواهران دانشجوي ممتاز دانشگاههاي مشهد مقدس با آيت الله حاج شيخ محمدجواد فاضل لنکراني(دامت برکاته) مورخ 3/12/87
۱۹ شهریور ۱۳۹۰
۱۶:۲۹
۱,۹۸۲
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
ولادت با سعادت حضرت جواد الائمه(علیه السلام) تبریک و تهنیت باد
-
انتصاب ناشایست هم شعبهای از شعوب جور و خیانت است
-
شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع واگذاری مسئولیتها را ساماندهی کند
-
علم اصول، منطق فهم دین
-
جشن میلاد حضرت زهرا(س) و آئین عمامهگذاری در حسینیه دفتر آیت الله فاضل لنکرانی
-
مقاومت؛ تنها راه عزت مسلمین و غلبه بر مستکبرین
الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
خدمت شما برادران و خواهران دانشجو و محترم خوش آمد عرض ميکنم و اميدوارم که در اين دورهاي که به عنوان تقويت يا تکميل مباحث معارفي براي شما قرار داده شده و در قم حضور داريد ان شاء الله به نورانيت حضرت معصومه سلام الله عليها به مراتب بالايي نائل شويد يکي از کارهاي بسيار عالي و بلکه لازم اين است کساني که در هر رشتهاي از رشتههاي علوم تحصيل ميکنند داراي يک ذهن ديني و يک ديدگاه مذهبي و عقيدتي در کنار آن معلومات باشند.
اين امر فوائد زيادي دارد. اولين فائدهاش آن است که اين علوم ديني سعادت انسان را در دنيا و آخرت تأمين و تضمين ميکند رفتار انسان را با خودش، با اطرافيانش با جامعه وگروههاي اجتماعي و با حکومت تعيين ميکند. بالاخره هر کسي چه مرد چه زن اگر اهل بينش و دانش باشد اين سؤال براي او هست که من چه ارتباطي ميتوانم با حکومت زمان خودم داشته باشم و تا چه اندازه بايد در اين نظام سهيم باشم همينطور با گروههاي اجتماعي و احزاب و حتي هيئات فرهنگي و ديني و همچنين مجموعهاي که انسان در آن کار ميکند و مجموعة زندگي شخصي خودش مثلاً. يک مرد تا چه مقدار نسبت به همسر خودش بايد احساس مسئوليت نشان بدهد و همينطور يک زن نسبت به شوهر خود. تمام اينها را معارف ديني تبيين و تضمين ميکند يک فرد وقتي معرفت دينياش بالا باشد برخوردش با همسر و خانوادهاش يک برخورد کمنظيري خواهد بود. شما ببينيد ائمه طاهرين عليهم السلام و پيامبر اکرم صلوات الله عليه را که اين روزها در آستانه رحلت آن نبي اکرم هستيم اين شخصيت بينظير که ما مثل ايشان در عالم نداريم کسي که بر او وحي آنهم بالاترين متون وحي و کاملترين کتاب دين که قرآن است نازل شده اما برخوردش با همسر و اولاد خودش با دختر خودش يک برخوردي است که ميتوان گفت از آن زمان تا بحال اصلا تکرار نشده، و قابل تکرار هم نيست. اين را ميخواهم بعنوان شاهد اين معنا عرض کنم که انسان هر چه معارف دينياش قويتر شود درک و شناختش نسبت به ديگران عميقتر شده و براي يک اشارة ديگران يا احترام نسبت به او و تأمين خواستههاي او ارزش قائل ميشود. همچنين در بين علماء و بزرگان تربيت يافته اين مکتب واقعا اين معني بوده است. والد راحل ما رضوان الله عليه که عمري را به علم و تدريس و تهذيب نفس و تأليف و تربيت گذراند و مجتهدين زيادي را تربيت کردند ليکن در خانه ملاحظه ميکردم نسبت به مادر ما، که يک خانمي هست خب سواد روز را ندارد سوادش همان سواد قديمي است اما احترامي که ايشان از مادر ما ميکرد و توجه و رعايت حق ايشان براي ما خيلي عجيب بود خب علت اين چيست؟ جهتش اين است که دين وجود فرد را احاطه کند آن گاه از دريچه دين به زندگي خود و ديگران مينگرد نه آنکه از باب ترحم عالم به جاهل باشد نه. او از نگاه ديني حقيقت و ارزش زندگي جامعه و همة چيزها را متوجه ميشود و بر طبق آن حرکت ميکند پس اولين نکته اين است که انسان وقتي معارف ديني را به ساير معارف خود ضميمه کند همه چيز او عوض ميشود مگر اينکه انگيزهها و مباني درک دينياش غير صحيح باشد يعني دين را نه براي دين بلکه براي رسيدن به قدرت، و عنوان و مقام کسب کرده باشد اين فايدهاي ندارد اما اگر کسي حلاوت و طعم دين را خوب بچشد نورانيت پيدا ميکند و آنگاه ظاهر و باطنش، خواب و بيداريش، حرف زدنش و کلاً همه حرکاتش نوراني ميشود. چون اين جهت جهت بسيار مهمي است لازم است به همين پنج ترم اکتفا نکنيد و در کنار مطالعات دانشگاهي و علوم مهندسي و پزشکي و ساير رشتههايي که بحمدلله اشتغال داريد هميشه تا آخر عمر مطالعات ديني داشته باشيد. هيچوقت توقف نکنيد. هر روز که بتوانيد يک آيه از آيات قرآن را قرائت کرده و در آن تدبر کنيد به همان اندازه نورانيتي را به وجود خود ضميمه ميکنيد و آن نوري ميشود براي حرکت شما بنابراين در تحصيل معارف ديني هيچ وقت نبايد توقف کرد.
نکته دوم اين است که ما معتقديم که دين با علوم مختلف ارتباط دارد. آن کساني که علاوه بر علوم انساني، با علوم تجربي، شيمي، فيزيک و حتي با اتم و انرژي هستهاي و اين گونه امور ارتباط دارند ميتوانند واقعا آنرا به دين ربط بدهند و ببينند که دين در اينگونه موارد حرف دارد يک حديثي را براي شما ميخوانم ببينيد اين کلام که از امير المؤمنين عليه السلام هست چگونه در زمان ما معنا پيدا ميکند اميرالمومنين عليه السلام در 1400 سال پيش فرمود «اذا وضع الحديد علي الحديد قرب البعيد» معناي حديث اين است که اگر آهن روي آهن گذاشته شود دور نزديک ميشود معناي اين چيست؟ آنزمان کنه اين کلام را درست متوجه نبودند. اما شما ببينيد علم امروز با کشف ارتباط فلزات به چه اختراعاتي رسيده است. به طوري که با استفاده از اين ابزارهاي پيشرفته افراد در شرق و غرب عالم ميتوانند با يکديگر صحبت کرده و مکاتبه نمايند. يا مثلا فرض بفرماييد در متون ديني داريم که در آب نبايد رفع حاجت کرد. چرا ؟ حالا آن موقع براي وجه کراهتش نکاتي را ميگفتند تا رسيدهاند به اينکه در آب هم موجودات ريز زنده وجود دارد و اين رفع حاجت در آب سبب ميشود آنها از بين بروند. خداوند در قرآن ميفرمايد که کسي که گناه ميکند (يَجْعَلْ صَدْرَهُۥ ضَيِّقًا حَرَجًۭا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِى ٱلسَّمَآءِ) اين مثل يک آدمي است که از زمين دارد بالا ميرود خب ميرود بالا چي ميشود؟ الان علم کاملا روشن کرده انسان وقتي از زمين بالا ميرود به يک حدي ميرسد که هوا وجود ندارد لذا خفه ميشود. آدم اگر پشت سرهم گناه بکند آرام آرام خودش را از بين ميبرد و بطور کلي خود را نابود ميکند دقت بفرماييد ميخواهم عرض کنم اطلاع از متون ديني با اشرافي که از اين امور علمي که خودتان داريد اگر آميخته شود حقائق زيادي براي شما روشن ميشود در نتيجه اعتقاد به خداوند به دين به آخرت هم مضاعف ميشود نميخواهم بگويم که دين را تفسير علمي کنيد دين قابل تطبيق با علم هست چون در تمام مجموعة ديني ما يک مطلب ضد علم وجود ندارد شما ببينيد ديني که از جمله دستورات اصلي و اوليهاش ترغيب به علم و تعقل و مذمت جهل و ناداني است آيا ميتواند حرفي بر ضد علم بزند. اگر خودش بخواهد يک حرفي بر خلاف علم داشته باشد که رسوا ميشود البته ممکن است در بعضي از مطالب براي انسان علامت سؤال باشد و نفهمد ولي اين را بايد حمل بر عاجز بودن خودمان از فهم دين بکنيم نه اينکه دين اشتباه کرده باشد. شما ببينيد دين در باب کسب علم و کمالات هيچ فرقي بين زن و مرد نگذارده است. کجا داريم که مردها بروند ياد بگيرند اما زن نبايد ياد بگيرد ميفرمايد «طلب العلم فريضة علي کل مسلم و مسلمه» يا در مسألهي مراجعه به عقل و تعقل کجا داريم که اين اختصاص به مردها دارد عبارات افلا تعقلون و افلا يتدبرون مربوط به همه مردم است در تقوي، در معيارهاي ارزشي و در معيارهاي اخلاقي و کلاً در آنچه که موجب کرامت انسان است هيچ گونه فرقي بين زن و مرد وجود ندارد. حال يک تعداد افراد بي اطلاع يا مغرض يا معاند ميآيند به خانمهاي ما ميگويند دين اسلام در مسئله ارث بين زن و مرد فرق گذاشته است. خب ما اولين سؤالمان از اين افراد اين است که ارث مهم تراست يا علم؟ ارث مهم تر است يا عقل؟ ارث مهمتر است يا انسانيت؟ چرا آن موارد اصولي و اساسي را که تفاوت نگذاشته نميآيند تشريح بکنند بلکه ميآيند در يک نقطه دست ميگذارند که چرا در ديه اينچنين است چرا زن حجاب داشته باشد مرد حجاب نداشته باشد که اينها را ما تعبير به فروع ميکنيم شما از بزرگان دين سؤال کنيد که زن در کمالات انساني ميتواند قويتر از مرد باشد؟ همه ميگويند بله نمونههايي هم در تاريخ داشتيم. در مراتب علمي زن ميتواند به مراتب بالا برسد حتي ميتواند مجتهده بشود. اينها را ناديده ميگيرند مي روند سراغ بعضي از فروع. اين کار ناشي از آن است که اينها فقيه نيستند و تخصص ندارند. اگر شما که در يک رشتهي آزمايشگاهي کار ميکنيد چنانچه کسي وارد آزمايشگاه شما بشود و بپرسد که شما اين دو تا مواد را چرا اين را ده درصد و آن را 20 درصد قرار داديد؟ و بعد نتيجه بگيرد اين که 10 درصد است ارزشش از آن 20 درصد کمتر است. شما خواهيد گفت نه بحث ارزش مواد مطرح نيست بلکه اين کار براي اين است که به آن نتيجه ترکيبي خاص برسد. ما نيز ميگوييم در باب ارث اصلا بحث ارزش افراد مطرح نيست به اين دليل که اگر فردي از دنيا برود درحاليکه اين فرد بچه، همسر و پدر و مادر دارد. شما به ذهن خودتان مراجعه کنيد پدر و مادر انسان مهمتر است يا اولاد انسان؟ بالاخره پدر و مادر بر انسان حق دارند چون انسان را بوجود آوردند و زحمت کشيدند تربيت کردند و تمام وجودشان را پاي او نثار کردند خب سوال ما از اين افراد اين است که در مسئله ارث چرا سهم پدر و مادر بايد از سهم بچه کمتر باشد. يک بچه يک ماهه که پدرش از دنيا رفته سهم ارثش از پدر اين ميت که 80 سالش است بيشتر است. حال آيا ما حق داريم بگوييم در اسلام پدر و مادر ارزش ندارد چون سهم ارث آنها را کمتر از يک کودک قرار داده است؟ خب اينها نفهميدند و نميفهمند که خداوند قانون ارث را يک برنامه دائمي تا قيامت در نظر گرفته است. الان در جوامع غربي زن به اندازة مرد کار ميکند ولي خودشان هم به اين نکته رسيدندهاند که زن بايد زودتر از مرد بازنشست بشود لذا زمان بازنشستگي مرد را ده سال بيشتر از زن قرار ميدهند. خب اين خالق ما آمده اين بار تأمين نفقه و مخارج زن را به دوش مرد قرار داده است. چرا اين قانونش را نميآيند ببينند که روزي اگر زن از خواب بلند شد و به شوهرش گفت من کار نميکنم تو بايد نفقه من را بدهي. اسلام ميگويد مرد موظف به پرداخت نفقه است. اين احکام براي حفظ کرامت زن است. اين جمله را بعنوان يادگار از بنده داشته باشيد ما يک سري احکام راجع به زنها داريم اينها اسمش احکام ارزشي نيست. ارث و ديات اين طور نيست که عنوان ارزشي را داشته باشد. امروز گروههايي که در اين کشور بعنوان فمينيستي تشکيل شده واقعا دنبال کرامت و حفظ حقوق واقعي زن نيستند بلکه آنها دنبال تضييع حقوق زن هستند نتيجه کار آنها اين ميشود که زن از يک زندگي شرافتمندانهي آرامش بخش برخوردار نباشد چون از مباني اينها اين است که همانطور که مرد صبح زود بلند ميشود و سرکار ميرود زن هم بايد برود اما اسلام اين را نميگويد. البته اگر زن بخواهد کار کند مخالفت نميکند و حتي در اين صورت هم تأمين نفقه او را بر مرد لازم ميداند. بعض امور سنگين را مثل جهاد بر زن واجب نکرده خب اينها مسائلي است که بايد شماها به آن توجه بکنيد مخصوصا در دانشگاهها که شما حضور داريد. شماهايي که کلمات دين به گوشتان خورده و بحمدالله از دين بهرهاي بردهايد مسئوليت داريد از دين دفاع بکنيد. يقين داشته باشيد دفاع از دين دفاع از خودتان هست. هر جا ميبينيد در دانشگاهها استادي يا کسي ميخواهد يک مطلبي را بگويد اگر فرد منطقي باشد با منطق بايد به او جواب دهيد اما اگر دنبال اين باشد که بخواهد هياهو بکند با سر و صدا و دروغپردازي و فريب اذهان بخواهد ذهن دانشجويان ما را به يک طرفي منحرف کند شماها بايد بيدار باشيد. امروز به برکت انقلاب واقعاً زنها يک حيات مجددي پيدا کردهاند. انقلاب اسلامي اين هويت جديد و اين ميدان عظيم در عرصههاي علمي را در اختيار زنان قرار داده و ما بايد قدر آن را بدانيم. اميدوارم در اين ايام که متعلق به ذات مقدس پيامبر اکرم صلوات الله عليه و امام مجتبي و حضرت رضا عليهما السلام هست به برکت اين ذوات مقدسه همهي ما علو ديني و علو معنوي و علو روحي هر چه بيشتر پيدا بکنيم .
والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته