ديدار مدير و معاونين مدرسه عالي بنت الهدي با آيت الله حاج شيخ محمدجواد فاضل لنکراني(دامت برکاته) مورخ 87/11/5
۱۹ شهریور ۱۳۹۰
۱۶:۲۹
۱,۹۷۱
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
ولادت با سعادت حضرت جواد الائمه(علیه السلام) تبریک و تهنیت باد
-
انتصاب ناشایست هم شعبهای از شعوب جور و خیانت است
-
شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع واگذاری مسئولیتها را ساماندهی کند
-
علم اصول، منطق فهم دین
-
جشن میلاد حضرت زهرا(س) و آئین عمامهگذاری در حسینیه دفتر آیت الله فاضل لنکرانی
-
مقاومت؛ تنها راه عزت مسلمین و غلبه بر مستکبرین
بسم الله الرحمن الرحيم
بايد گفت که بعد از انقلاب، حوزه علميه يکي از مراحل تکاملي خود را در بُعد تربيت بانوان فاضله و خواهران عالمه مدّنظر قرار داد؛ و بزرگان حوزه در اين زمينه متحمل زحماتي شدند؛ و بحمدالله امروز مي بينيم مراکزي که در حوزه متکفّل اين امر هستند؛ رشد خوبي کرده وآثار بسيار فراواني دارند. به خصوص خانمهايي که از کشورهاي خارجي ميآيند، شديداً در جامعه و محيط خودشان تأثيرگذار هستند. شما بهتر اطلاع داريد که در بعضي از مناطق، بانوان محور فعاليت مسلمانها هستند. به عنوان مثال، در فنلاند خانمي هست که از مقلدين مرحوم والدمان بود، و ايشان تلاش فراواني براي پيشبرد مسائل ديني و احکام اسلامي در آن کشور ميکند؛ به طوري که مجموعهي خانواده و اقوام خود را در اين مسير قرار داده، و کارهاي بسيار ارزشمندي کرده است.نيازي نمي بينم که به اين بحث بپردازم که در اسلام، از حيث علمي، بين زن و مرد هيچ فرقي نيست؛ و از جهت شرائط، زمينه و استعداد، همان زمينههايي که خداوند تبارک وتعالي براي رشد علمي و هدايت معنوي مردها فراهم کرده، براي زنها نيز فراهم شده است؛ و چه بسا، در هر دو زمينه، زنهايي داشته باشيم که واقعاً موفقيّت بيشتري از مردها دارند.
امّا آنچه را که ميخواهم خدمت شما عرض کنم، با توجه به امکانات و اساتيدي که دراختيارتان هست، تشکيل يک هيئت علمي قوي در مسائل بانوان است. ما امروز در شرائطي قرار داريم که ميان قشر بانوان، افرادي به ميدان آمدهاند که از حقيقت قانون، حقوق بشر و حقيقت دين به معناي واقعياش چندان اطّلاعي ندارند. متأسفانه ميبينيم اينان داعيهدار شده و بهدنبال اين هستند که مسلمات دين و مسائلي را که به هيچ وجه قابل تغيير نيست را از بدنه دين به اسم دين جدا کنند؛ نه به اسم اينکه مخالف با دين است. در مقابل اين افراد، حالا يا اطّلاع نداريم و يا خداي نکرده در واقع همين است، تلاشهاي چشمگيري نمي بينيم. گروهي که امروزه به اسم دفاع از حقوق بانوان در تهران و بسياري از کشورها تشکيل شده و نسبت به حقوق زن شبانه روز فعاليت ميکنند، دنبال اين مطلب هستند و اهدافي را تعقيب کرده و به صراحت نيز آن را بيان ميکنند که ما دنبال اين ميگرديم ببينيم چه کسي در بين فقهاء فتوا داده که ارث زن مساوي با مرد است و همينطور راجع به مسائل ديگر.
واقع مسئله اين است که بايد حوزه قبل از هر مرکز ديگر و زنان فاضله قبل از هر مسئلهاي خودشان بحثهاي مربوط به حقوق زنها را مخصوصاً بحثهاي فقهياش را به صورت عميق و مستدلّ تحقيق و تبيين کنند. به عنوان مثال عرض ميکنم در زمان مرحوم والد سؤال مي کردند شما چادر مشکي را براي زن چگونه مي دانيد؟ پاسخ معمول فقها در استفتائاتشان اين است که چادر حجاب برتر و کاملترين نوع حجاب براي زن است. زني که بلوغ اجتماعي دارد و سرد و گرم روزگار را چشيده است، مفهوم حجاب برتر براي او کاملاً روشن است؛ ولي دختري که تازه مي خواهد به اين تکليف عمل کند، مفهوم حجاب برتر به زودي براي او روشن نميشود. بايد دليلي براي او اقامه شود که چرا چادر؟ ميگويد اگر از طريق ديگر بتوانم خودم را محفوظ نگه دارم، از آن طريق حفظ مي کنم. به ياد دارم که با مرحوم والد در اين زمينه صحبت داشتيم؛ به ايشان عرض کردم: وقتي از قرآن جواب اين مسئله به خوبي استفاده ميشود، چرا به اين جهت تکيه نکنيم. از قرآن تعيّن و لزوم چادر استفاده ميشود نه اينکه اين حجاب برتر باشد. آيه شريفه ميفرمايد: (يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ ِلأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللّهُ غَفُورًا رَحيمًا) (آيه 59/ احزاب) من اين مطلب را دنبال کردم که «جلباب» چيست؟ با وجود آنکه در حوزه، بعضي از مدرسين درس خارج «جلباب» را بر مانتو هم تطبيق کرده بودند، ولي هم از لغت و هم از روايات و هم از استعمالات عرب و شعراء وهم از کتب لغت فارسي مثل لغتنامههاي معين و دهخدا استفاده ميشود که «جلباب» چادر است؛ و اين آيه، چادر را متعيّن مي کند.
بنابراين، وظيفهي هر محققي چه مرد و چه زن آن است که اين مطالب را بررسي کند؛ اما حوزه که داراي مجموعهاي از زنان فاضله و در مسير فقه و فقاهت هست، و چه بسا بعضي از آنها نيز به اين مراحل رسيدهاند، بايد روي اين مسائل کار کرده و آنها را بيشتر دنبال کنند. البته اين را به عنوان مثال عرض کردم. ما در مسائل حقوق زن واقعاً نواقص زيادي داريم.
بياييم واقعاً با آمادگي کامل اين مسائل را بر طبق متون ديني که داريم، تحقيق و تبيين کنيم. باز در همين آيه شريفه در ذهنم هست که زنها شب به مسجد ميرفتند و برميگشتند؛ و در مسير رفت و برگشت، گاه مورد تعرّض و حرفهاي بعضي از جوانهاي لاابالي قرار ميگرفتند؛ آيه آمد که(يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ) يعني با چادر باشند تا مورد تعرض افراد لاابالي قرار نگيرند. و از اينجا معلوم ميشود، اين که گفته ميشود «مسجد المرأة بيتها» با سلوک زنها در زمان پيامبر چندان تناسبي ندارد.
بنابراين، تقاضاي من اين است که چنين مجموعهها و مؤسساتي بايد در اين زمينهها فعال باشند. به عنوان نمونه در مرکز فقهي خود ما بحث خيلي مفصّلي درحقوق کودک انجام دادهايم ـ نمي دانم آن را ملاحظه کرديد يانه ؟ ـ که يک موسوعه 8 جلدي است؛ و تمام مباحث مربوط به کودک از يک سال قبل از ولادت تا بلوغ را تدوين کرده و مقابلهاي هم با فقه مذاهب اربعه شده است. چيزي که واقعاً جايش خالي بود و بحث فنّي هم شد. دنبال اين بوديم که نظير آن را در مورد حقوق زنان نيز انجام دهيم؛ بعضي افراد مقداري شروع به کار کردند، ولي متأسفانه ديدند از عهدهاش بر نميآيند. حالا ما چه اين کار را بکنيم و چه نکنيم، نياز دنياي امروز ماست و از مراکزي که زنها خودشان در آن حضور علمي دارند انتظار ميرود که آن را دنبال کنند. اکنون که از زمان پيروزي انقلاب سي سال گذشته است، بايد دراين مدت سيسال، حوزه علميه ده موسوعه درمورد زنان، درابعاد مختلف، چه در ابعاد فقهي، چه در ابعاد سياسي، چه در ابعاد تربيتي و چه در ابعاد خانوادگي تحويل جامعه ميداد. اما متأسفانه چنين چيزي نيست. بالاخره هنوز دير نشده است؛ و چه بسا در بعضي کارها، مقدّماتي شروع شده باشد، ولي بايد يکي واقعاً اين کار را دنبال کند و حوزه شيعه برنامهاي در اين جهت داشته باشد.
در مسائل مربوط به حقوق زن حرف بسيار است. در فقه به حدّي ريزهکاري و دقّت است که وقتي انسان بررسي ميکند، ميبيند چه نظم دقيقي بين احکام زنها حکم فرماست وخداوند متعال به آن توجّه کرده و با حکمت مطلقهاي که داشته، اينها را مورد توجّه قرار داده است. اينطور نيست که مثلاً بگوئيم چون مردها بيشتر کار ميکنند و زنان کمتر کار ميکنند، ارث زن نصف مرد است؛ بلکه قانون ارث، نفقه؛ جهاد و ... را کنار هم گذاشته و چنين گفته شده است. همه اين احکام را بايد به صورت يک مجموعه ديد؛ اصلاً خصوصيات احکام اسلامي اين است که بايد تمامش را به صورت يک مجموعه مرتبط به هم ديد و سرّ اينکه بعضي از بزرگان ميگويند تجزّي در اجتهاد راه ندارد، همين است. ما هيچ وقت نمي توانيم مباحث معاملات را از مباحث عبادات جداکنيم. به عنوان مثال در بحث حجّ، اجارهي حجّ و يا در بحث نماز، نماز استيجاري مطرح است. مباني مهمي از بحث معاملات در بحث عبادات حضور پيدا ميکند؛ عکسش هم ممکن است باشد.
مرحوم والد رضوان الله عليه در درسشان ميفرمودند: اگر يک نفر تمام عمرش را درفقه کار کند، باز نميتوانم بگويم يک دوره کامل فقه را کار کرده است. بله، يک دوره کامل فقه را مي تواند مطالعه کند؛ اما اين که کسي بخواهد کار تخصّصي در يک دوره کامل فقه انجام دهد، امکان پذير نيست. به برکت اين نظام توسعه اي را در علم فقه ملاحظه ميکنيم و اين که فروعات در علم فقه زيادتر شده و هر روز هم بيشتر ميشود؛ بايد از اين شرائط استفاده کرد؛ و واقعاً پاسخگو باشيم. امروز چشم دنيا به حوزه دوخته شده است؛ ميداند مرکز تحقيق اينجاست؛ و اگر يک نظريه ثابتي را بخواهد دنبال کند، بايد از اين مراکز جستجو کند. انتظار هست که انشاءالله ما اين کار را انجام بدهيم. بايد دنبال اين باشيم که چنين موسوعههايي را تدوين نمائيم تا براي افرادي که در دفاع از حقوق زن شعارهاي بسيار عجيب و غريب ميدهند، و ميليونها امضا جمع ميکنند مجالي نباشد.
من مجدّداً از شما تشکر مي کنم؛ و ان شاء الله که اين مجموعه روز به روز شکوفاتر شود و آثار فراواني از حيث آموزشي پژوهشي داشته باشد؛ و مورد عنايت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها قرار بگيرد. خوب است از شهيده بنت الهديٰ نيز يادي بکنيم؛ خداوند او و اخوي بزرگوارش آيت الله شهيد سيد محمد باقر صدر رحمة الله عليه ـ که مرجع کم نظيري بودند ـ را غريق رحمت بفرمايد.
والسلام عليکم ورحمة الله وبرکاته