ملاقات جمعي از طلاب حوزه علميه امام صادق(ع) انديمشک با حضرت استاد (1387/9/20)

خوش آمد عرض مي‌کنم خدمت شما طلاب و مسئولين محترم حوزه مبارکه امام صادق(ع) که به قم و اين بيت دانش و معنويت تشريف آورده‌ايد.

سالهاي اول طلبگي از اساسي‌ترين دوران طلبگي است هر چه که انسان در اين سالهاي اول براي علم و تقوا و معنويت تلاش بکند روز بروز وجود و هستي او تحول پيدا مي‌کند . به نظر بنده طلبگي دو مرحله دارد قبل از معمم شدن و بعد از آن. چون شما اکثراً غير معمم هستيد بنده جزئيات مربوط به اين مرحله را مطرح مي‌کنم.

معمولاً افراد خيلي توجه به اين امر ندارند در حاليکه اگر اين توجه باشد تحول زيادي در او ايجاد مي‌کند. اگر بپرسيد شما به چه دليل اين حرف را مي‌زنيد؟

استدلال اين است که اين مسير مسيري است که در انتهاء آن انسان مي‌خواهد دين خدا را بفهمد و حفظ کند. ديني که پيامبر اسلام و ائمه اطهار سختي‌ها و مرارت‌ها و شکنجه‌هاي زيادي براي نشر آن متحمل شدند و ديني که خدا وعده داده است آنرا گسترش خواهد داد در سوره مبارکه نور آيه 55 مي‌فرمايد (وَعَدَ اللّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي اْلأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى‏ لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا...) اين سنت خداست که روزي اسلام را عالمگير خواهد کرد. گسترش اسلام سنت خداست. اين گسترش نياز به مبلغ و افراد واجد شرايط دارد. افرادي بايد اسلام را بشناسند و آنرا تبليغ کنند تنها گروهي که همه توان خود را براي اين امر قرار داده‌اند طلبه‌ها هستند. انسان طلبه مي شود براي فهم دين خدا و تبليغ آن نه بخاطر آنکه شغلي انتخاب کرده و براي امرار معاش طلبه شده باشد. چون کسيکه بخواهد از دين براي دنياي خود استفاده کند مورد غضب خدا قرار مي‌گيرد و کسيکه مورد غضب خدا قرار گيرد فهم دين رزق و روزي او نخواهد شد.

شما که اين مسير را انتخاب کرده‌ايد بدانيد مورد عنايت حضرت حق قرار گرفته‌ايد. بعضي افراد عليرغم مخالفت‌هاي اقوام خود به اين حوزه وارد شده‌اند. اين مسائل کشف از آن مي‌کند که عنايتي شامل حال او شده و خدا اين افراد را گلچين کرده است حال اگر آنرا فهميد و شاکر بود و از فرصت پيش آمده حسن استفاده را برد خدا عناياتش را بيشتر شامل حال او خواهد کرد.

و اگر شاکر نبود اين نعمت از او سلب مي‌شود. اين يکي از بهترين نفحات الهي است که انسان راه آشنايي با دين و تبليغ آنرا انتخاب کند و مهم اين است که طلبه اين را باور کند .

نکته دوم اين است که: اگر بخواهيم قياس و نسبت سنجي بين علم و ماديات کنيم اين دو قابل مقايسه نيستند . هيچ عاقلي ماديات را به علم ترجيح نمي‌دهد. علم انسان را حفظ مي‌کند در حاليکه انسان بايد مال را حفظ کند. در دائره علوم نيز علم دين و معرفت قابل مقايسه باهيچ علمي نيست. چون اين علم سعادت دنيا و آخرت انسان را تأمين و وجود او را نوراني مي‌کند. اين شناخت علم دين مربوط به حوزه است. قبل از پيروزي انقلاب حوزه را متهم مي‌کردند که از آن هيچ کاري بر نمي‌آيد و اينها حرفهاي هزار سال قبل را تکرار مي‌کنند. مي‌گفتند اينها افرادي متحجر هستند و از اين طريق مي‌خواستند دانشگاه را بر حوزه برتري بدهند. اما به برکت انقلاب روشن شد اين انقلاب متولد شدة حوزه است اگر امام نبود آيا اين انقلاب بوجود مي‌آمد. آنهم انقلابي که امروز مهمترين قدرت جهاني در مقابل او دست تسليم بالا برده است.امام در اين حوزه حقيقت دين را شناخت. مبارزه با ظلم و ستم را از حقيقت دين شناخت و از بطن دين ولايت فقيه را در آورد و مطرح کرد. هنوز هم در اين دين کامل و جامع ما ابعاد ناشناخته‌اي براي حوزويان وجود دارد که شما بايد همت و تلاش کنيد تا آن ابعاد را روشن کنيد لذا نبايد وقت خود را تلف کنيد. براي اوقات خود برنامه‌ريزي داشته باشيد از اول نماز صبح تا هنگام خواب شب برنامه داشته باشيد تا وقتتان به بيکاري نگذرد. در پايان هر سال تحصيلي از خود سوال کنيد چه مقدار به حقيقت دين نزديک شده‌ايد؟ خود را براي خدمت به دين و انقلاب آماده کنيد. واقعاً حوزه‌هاي علميه بعد از انقلاب جان تازه‌اي گرفته است. برخلاف گفته افرادي که شيطنت و وسوسه مي‌کنندو از حوزه قبل از انقلاب تمجيد مي‌کنند بدانيد انقلاب حوزه ما را متحول کرد در مسائل مختلف علمي و سياسي و ... پيشرفتهاي حوزه قابل مقايسه با قبل از انقلاب نيست. کداميک از مراجع قبل انقلاب استفتاء پزشکي و قضايي داشته‌اند. همينطور در مسائل اقتصادي. گاهي نيز وسوسه مي‌کنند که اين درسها به چه درد مي‌خورد؟ خواندن ادبيات و لمعه و ... چه فايده‌اي دارد؟ بدانيد امروز در دنيا هيچ مسئله‌اي نيست که ارتباط با دين و علوم حوزوي نداشته باشد. مسئله شبيه سازي که در دنيا مطرح است حوزه بايد جواب دهد که جايز است يا نه؟ الان مراکز تحقيقي زيادي در حوزه وجود دارد که همه از برکت انقلاب و نيازهاي انقلاب است. خلاصه مي‌کنم شما خود را براي فهم دين و خدمت به دين آماده کنيد. هيچ چيزي بالاتر از اين نيست. سراغ افرادي برويد که روزهاي آخر عمر خود را مي‌گذرانند از تجار و ... و روحاني وارسته‌اي که تأليفات زياد در حوزه دين کرده است ببينيد کداميک از آنها نسبت به ديگري رجحان و برتري دارند؟ آنکس که مال زيادي بدست آورده و از خود باقي مي‌گذارد يا عالمي که تأليفات ديني از خود به‌جا مي‌گذارد. اصلاً اين دو قابل مقايسه نيستند. هميشه بگوئيد الحمدلله الذي هدانا لهذا و ما کنا لنهتدي لولا أن هدانا الله .

قدر فرصت جواني خود را نيز بدانيد و الا با از دست دادن اين نعمت انسان وقتي به سنين بالا برسد حوصله مطالعه هم نخواهد داشت. به برکت انقلاب فرصت خدمت به دين و مردم بسيار فراهم شده است يک روحاني وارسته مورد قبول همه مردم است.

مرحوم والد ما رضوان الله عليه مي‌فرمايد روحاني دو ويژگي دارد علم و تقوا و هيچ کس در دنيا پيدا نمي‌شود که علاقه به علم و تقوا نداشته باشد حتي افراد فاسق و فاجر مال خود را نزد افراد با تقوا و امين به امانت مي‌سپارند. راز دل خود را راضي نيستند به کسي بگويند غير از افراد امين.

پروردگار به حق اين ايام عزيز ماه ذي حجة واعياد عظيمي که در آن قرار دارد عيدي ما را علم نافع و تقواي کامل قرار دهد و ما را از جمله خدمتگزاران دين خود قرار دهد.