ديدار جمعي از اعضاي ستاد همايش سند چشمانداز بيست ساله ايران با آيت الله محمد جواد فاضل لنکراني(دامت برکاته)
۱۹ شهریور ۱۳۹۰
۱۶:۴۶
۱,۸۷۳
خلاصه خبر :
-
ولادت با سعادت حضرت جواد الائمه(علیه السلام) تبریک و تهنیت باد
-
انتصاب ناشایست هم شعبهای از شعوب جور و خیانت است
-
شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع واگذاری مسئولیتها را ساماندهی کند
-
علم اصول، منطق فهم دین
-
جشن میلاد حضرت زهرا(س) و آئین عمامهگذاری در حسینیه دفتر آیت الله فاضل لنکرانی
-
مقاومت؛ تنها راه عزت مسلمین و غلبه بر مستکبرین
بسم الله الرحمن الرحيم
من از اينکه تشريف آورديد و شما و دوستانتان را زيارت کرديم، اين را توفيقي براي خود ميدانم و آرزو ميکنم خداوند در اين ليالي قدر و در اين ماه رحمت، ماه نور و عبادت و بندگي، ان شاء الله راههاي زيادي را براي جنابعالي و دوستانتان، که در مسير مهمي براي خدمتگزاري به مردم هستيد، قرار دهد. واقعاً کساني که امروز در نظام جمهوري اسلامي مسؤوليت دارند، وظيفه بسيار سنگيني را بر دوش دارند. من يادم است، خدا رحمت کند والد ما را، ايشان ميفرمود: من دعا کردن براي هر کسي که در نظام جمهوري اسلامي مشغول فعاليت هست بر خودم لازم ميدانم. و اين جزء برنامههاي هميشگيشان بود. البته بعضي از مسؤولين را بعنوان خاص و بعضيها را هم بعنوان عموم دعا ميکردند و بايد دعا کنيم خداوند ان شاء الله توفيق همهي خدمتگزاران به اين نظام مقدّس جمهوري اسلامي را بيشتر کند.
واقع مطلب اين است که اين مسألهي سند چشم انداز يکي از افتخارات نظام ما است. يعني آن مقداري که ما يادمان هست، در دوران حکومتهاي گذشته اصلاً چنين چيزي مطرح نبوده که يک برنامهي اساسي را براي بيست سال آينده ايران در همهي ابعاد علمي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي تدوين کرده باشند. گاهي اوقات اگر در حکومتهاي گذشته يک چيزهايي را هم مطرح ميکردند، اينها مسائل اساسي نبود، مسائلي بود که اصلاً هيچ نفعي براي جامعه نداشت و اصلاً چيزهايي که قابل طرح باشد نبود و چه بسا مخالف مصالح کشور هم بود. ممکن بود يک برنامهاي را درست ميکردند، گاهي اوقات اسمش را هم مثلاً يک اسم پررنگي قرار ميدادند، اما واقعاً به مصلحت کشور نبود. مثلاً آن اصولي که در زمان طاغوت بعنوان انقلاب سفيد مطرح شد که تماماً از نظر ديني و از نظر مصالح کشوري درست نقطهي مقابل مصالح کشور بود و واقعاً اين سند چشم انداز از افتخارات است. اولاً کارهاي کارشناسي بسيار گسترده و عظيمي را که دولتهاي گذشته انجام دادند، مجمع تشخيص مصلحت، اين سياستها را با دقت، با حوصله، با جلسات خيلي مفصل دنبال کردند و خود رهبر معظم انقلاب هم واقعاً با آن درايت و آن بينش و آن تجربهاي که از مجموعهي قضايا دارد، اين را امضا کردند و دستور فرمودند که اين براي مرحله اجرايي شدن به سازمانها و نهادها ابلاغ شود.
ما در درجه اول بايد اين را از افتخارات نظام بدانيم و يکي از زيباترين صفحات کارنامهي اين نظام بايد محسوب کنيم. اما مسألهي مهمتر اين است که الان اين سند چشم انداز در چه مرحلهاي قرار دارد، اين امر دغدغهي دلسوزان نظام است. يعني آنهايي که به عزت اين کشور و عظمت اسلام در اين کشور ميانديشند و آنهايي که واقعاً براي مردم اين کشور بهاء قائل هستند، اين دغدغه را دارند. چون اين سند چشم انداز يک سند جامعي است که ظرفيتها، قابليتهاي مردم، جوانها، دستگاههاي اجرايي، نهادها و همه را در نظر گرفته است.
البته من اينجا در پرانتز عرض کنم يکي از نقاطي که در اين سند براي من روشن نيست اين است که جايگاه حوزه علميه در اين سند کجاست. از آن زمان که يک قسمت اجمالي از اين سند را شنيديم و ديديم، تاکنون جايگاهي را براي حضور جدي حوزههاي علميه نديدم. بله براي مسائل فرهنگي بنحو عام برنامهريزي شده و افق آينده درآن ديده شده، اما جايگاه حوزههاي علميه مشخصاً چيست؟ البته خود همين سند چشم انداز، سبب شد که بزرگان ما در حوزه و مسؤولين حوزه بيايند يک سند چشم اندازي براي آينده حوزه ترسيم کنند. در مورد حوزه عرض ميشود که از حدود سال 76 والد راحل ما رضوان الله عليه يادم هست که ايشان ميفرمودند: ما بايد فکر 20 سال آينده،30 سال آينده حوزه را بکنيم، ما بايد بررسي کنيم در 30 سال آينده چقدر استاد نياز داريم، چقدر حوزههاي علميه بايد در سطح دنيا گسترش پيدا بکند؟ نيازهاي ديني مردم چيست؟
حتي ميفرمودند طبيعي اين است که در 20 سال، 30 سال آينده فرقههاي مجعول فراواني در جامعه مطرح ميشود، حوزههاي علميه با اينها بايد چکار بکند. اين مرکز فقهي ائمه اطهار (عليهم السلام)، که از ابتکارات خيلي بديع ايشان است و واقعاً قبل از اين هم در حوزههاي علميه نه در قم و نه در نجف چنين چيزي نبود، بر همين اساس پايهگذاري شده، که افرادي فقيه که علم و فکرشان مناسب با زمان باشد و نيازهاي زمان را هم بتوانند به راحتي پاسخ بدهند، آنجا تربيت شوند. و الان هم بحمد الله ما به يک موفقيتهايي رسيدهايم. ولي به هر حال خود بزرگان حوزه تا حدي در فکر بودند و گامهايي هم برداشته شده، اما در اين سند عمومي جايگاه حوزههاي علميه و نقش حوزههاي علميه چقدر است، اين براي من خيلي روشن نيست. قاعدتاً نشنيديم از بزرگان حوزه که آنها هم براي ما بيان کرده باشند. علي اي حال اين کار بسيار کار خوبي است، ولي به اين نکته اشاره کردم، دغدغهي دلسوزان نظام اين است که اين سند الان تا چه حدي پيشرفته است؟ آيا الان که از سال 84 تا حالا 4 سال از اين دستور عملياتي شدنش ميگذرد ما به کجا رسيدهايم؟ وچقدر از اين را تحقق دادهايم و آيا واقعاً در بيست سال آينده به آن نقاط که در اين سند مشخص شده خواهيم رسيد يا نه؟ اين واقعاً يک مقداري براي دلسوزان انقلاب جاي نگراني دارد. و ما انتظارمان اين است که دولت، هر دولتي باشد، مسؤولين، هر مسئوليني باشند، همه بايد همّ و غمّشان اين باشد که در اين مسير عمل کنند. براي اينکه اين سند، فارغ از جناح بنديها، فارغ از مسائل شخصي، فارغ از هرگونه تحليلهاي درونگروهي، توسط کارشناسان مختلف از گروههاي مختلف تدوين شده است. البته گاهي اوقات ما شنيديم که برخي گفتند که ما در شرايط کنوني شايد از سند چشم انداز جلوتر هم باشيم، ولي آيا اين قابل اثبات هست يا نه؟ براي ما محل ترديد است. اميدواريم که اينطور باشد. ما از خداوند ميخواهيم که واقعاً مسؤولين ما را هر چه بيشتر در تحقق اين راه موفق کند، يعني همانطور که امام فرمود: مردم اين کشور حجت را بر ما و بر مسؤولين تمام کردند. اگر کمترين تسامحي در خدمت به مردم و دين شود، به هيچ وجهي از هيچ کسي هيچ عذري پذيرفته نيست، هرکس ميخواهد باشد، خواه روحاني باشد يا غيرروحاني. بايد همت خود را فقط مصروف پياده کردن و محقق کردن اين سند کنيم. البته چه بسا الان هم بشود حرفهاي جديدتري يا سندهاي جديدتري را تدوين کرد، منافاتي ندارد که در کنار اين ما باز بتوانيم سندهاي قويتري را تدوين بکنيم، اما آنچه الان بالفعل افق آينده کشور را مشخص ميکند همين است و بايد در همين مسير ان شا الله حرکت کنيم. ما به سهم خودمان از مجمع تشخيص مصلحت از اين سمپوزيوم که جلسهاي را ميخواهد تشکيل بدهد تشکر ميکنيم و اين نکتهاي که شما فرموديد ضروري است، يعني رفتن به سوي اين چشم انداز، بدون ارتباط با کشورهاي ديگر، بدون اطلاع از کارها و برنامههاي علمي، صنعتي و فرهنگي آنها نميشود. اصلاً نميتوانيم بگوييم آقا دور خودمان را محصور ميکنيم و يک برنامهاي براي خودمان تا آخر داريم، اينطور نميشود. بايد اين جلسات بيشتر باشد، مخصوصاً با اين دشمنيهايي که براي کشور ما و براي نظام ما وجود دارد، انسان بايد از قبل اينها را تدبّر کند تا موانعي پيش نيايد که بخواهد جلوي رشد علمي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي اين کشور را بگيرد. سياست ابرقدرتها اين است که جلوي رشد اين کشور گرفته شود، آنها در مسألهي انرژي هستهاي، آنچه که نگرانشان کرده است رشد و توانمندي ماست، والاّ علمش شايد خيلي برايشان مطرح نباشد، اينکه ميبينند ايران قدم به قدم هر روز رشد ميکند و به سمت قلههاي روشني حرکت ميکند، از اين جهت خيلي ناراحتاند. برنامهريزي ميکنند تا بلکه بتوانند آن را متوقف کنند که ان شاء الله با لطف خداوند و عنايتي که خداوند بر اين کشور و مردم دارد و به برکت خون شهدا که اين ايام مصادف با ايام دفاع مقدس هست و انسان ميبيند که چه حماسههايي، چه گذشتهايي، چه قضايايي در جبههها با لطف خدا اتفاق افتاد. خود ما آن مواقع در جبهه حضور داشتيم، اما الان که يک بازبيني مجدد ميکنيم ميبينيم که واقعاً چه کارهايي انجام شد، چه اخلاصهايي چه... هرچند خون پاک آنها اثر خودش را خواهد گذاشت و ان شاء الله اين کشور را حفظ خواهد کرد. البته در برابر، ما را هم بيشتر مسؤول ميکند.
اميدوارم که خداوند توفيق شما را بيشتر کند، به جناب آقاي رضايي هم سلام برسانيد، هر کاري هم از ما بر بيايد در خدمت شما هستيم.