بيانات حضرت آيت الله فاضل لنکراني(مدظله) به مناسبت فرا رسيدن عيد نوروز

۲۴ اسفند ۱۳۹۰

۲۰:۴۰

۱,۵۷۳

خلاصه خبر :
نوروز آيا يك روز مخصوص به اهل فُرس و ايرانيان است كه به مناسبت حلول سال جديد اين ايام را جشن مي‌گيرند يا اينكه نه؟
برداشت ما از روايات این است كه هر روزي كه يك حادثه‌ي مهم از نظر احياء دين يا احياء انسانيت در آن ايجاد شود، يعني جنبه‌ي احيا و هدايت معنوي يا هدايت دنيوي در آن باشد، در روايات تعبير به نوروز مي‌كنند.
آخرین رویداد ها
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين
چون اين ايام مصادف با فرا رسيدن سال جديد و عيد نوروز است نكته‌اي را كه از روايات نسبت به اين ايام استفاده كرديم محضر شما آقايان عرض مي‌كنيم. اين بحث معمولاً مطرح مي‌شود كه نوروز آيا يك روز مخصوص به اهل فُرس و ايرانيان است كه به مناسبت حلول سال جديد اين ايام را جشن مي‌گيرند يا اينكه نه! اين روز يكي از مصاديق آن نوروز كلي است كه در روايات وارد شده.

برداشت ما از روايات این است كه هر روزي كه يك حادثه‌ي مهم از نظر احياء دين يا احياء انسانيت در آن ايجاد شود، يعني جنبه‌ي احيا و هدايت معنوي يا هدايت دنيوي در آن باشد، در روايات تعبير به نوروز مي‌كنند. در روايات ما در هفت هشت مورد تعبير به نوروز شده.

1) روزي كه حضرت ابراهيم(ع) بت‌ها را شكست، از آن روز تعبير به نوروز شده، در روايات آمده «يوم النيروز هو اليوم الذي كسر فيه ابراهيم(ع) أصنام قومه» نوروز روزي است كه حضرت ابراهيم بت‌هاي قوم خودش را شكست.

2) در روايتي معلي بن خنيس از امام صادق(ع) نقل مي‌كند كه حضرت فرمود «إنّ يوم النيروز هو اليوم الذي أخذ فيه النبي صلي الله عليه و آله لأميرالمؤمنين(ع) العهد بغدير خم» آن روزي كه پيامبر صلوات الله عليه عهد امامت را براي اميرالمؤمنين در غدير خم گرفت «فأقروا له بالولاية فطوبي لمن ثبت عليها و الويل لمن نكثها» از آن تعبير به نوروز شده.

3) «و هو اليوم الذي وجّه فيه رسول الله(ص) علياً إلي وادي الجن و أخذ عليهم العهود و المواثيق» آن روزي كه پيامبر اميرالمؤمنين را به سوي طائفه جنّيان فرستاد و از آنها پيمان گرفت.

4) «وهو اليوم الذي ظفر فيه بأهل النهروان» آن روزي كه حضرت علي(ع) با خوارج مقابله كرد و آنها را خصوصاً ذو الثديين را كه از رؤوس خوارج بود به قتل رساند، نوروز است.

5) باز در بعضي روايات هست، روز مبعث يعني آن روزي كه جبرئيل بر وجود مبارك پيامبر نازل شد و حضرت را به رسالت مبعوث كرد، همان روزي كه آيات اوليه‌ي قرآن نازل شد، اين هم به عنوان يكي از مصاديق نوروز است.

6) بعد مي‌فرمايد «وهو اليوم الذي فيه يظهر القائم(ع)» يكي از مصاديق نوروز روزي است كه حضرت ظهور مي‌كند كه تحقيقاً نوروز واقعي عالم همان روز است، در ميان اين مصاديقي كه براي نوروز است مي‌توانيم بگوئيم برترين و بارزترين مصداقش همان روز ظهور حضرت است. حضرت ظهور مي‌كند «و يظفره الله بالدجال» آن روزي كه حضرت، دجال را به قتل مي‌رساند.

بعد مي‌فرمايد «وما من يوم نيروز إلا و نحن نتوقّع فيه الفرج» معناي اين قسمت روايت چيست؟ هيچ روز نوروزي نيست مگر اينكه ما در آن روز فرج قائم (عج) و حجّت خودمان را متوقع هستيم. در ادامه مي‌فرمايد «لأنّه من أيامنا حفظه الفُرس» اين روز نيروز از ايام ماست و فارس‌ها آن را حفظ كردند «و ضيعتموه» شما اهل عرب آن را تضييع كرديد! اين كلام ظهور در اين دارد كه همين نوروزي كه ما در آن قرار مي‌گيريم و ايام تحويل سال است، ايام ظهور حضرت هم هست.

حضرت مي‌فرمايد اصلاً اينكه اهل فُرس به چنين روزي نوروز مي‌گويند، اينها اين را از ما گرفتند، چون ما به اينها ياد داديم كه روز قيام حجّت ما نوروز است، اينها آمدند اين عنوان را بر همين ايام قرار دادند براي اينكه اميد به ظهور داشته باشند و فرج حضرت فرا برسد. لذا اين مطلب كه ما بگوئيم نوروز فقط يك چيز قديمي و مربوط به هفت هزار سال پيش است، اينطور نيست! البته يك آدابي قبل از اسلام در شروع سال مرسوم بوده، يك آدابي كه اصلاً ربطي به اسلام ندارد و هيچ گاه آن را تأييد نمي‌كند مثل روشن كردن آتش و از روي آتش پريدن، اين كارهايي كه واقعاً غير عُقلايي است و اگر خداي نكرده اين خرافات جنبه‌ي اعتقادي پيدا كند و فكر كنند اين اعمال موجب مي‌شود كه بديها از انسان دور شود، اين خرافه‌اي بيش نيست و بدعت به وجود مي‌آيد. بله اين آداب قبلاً بوده است، اما امام عليه السلام مي‌فرمايد فُرس كه عنوان نوروز را به اين روز اطلاق مي‌كنند به اميد مسئله‌ي ظهور هستند و اين را از ما فرا گرفته‌اند و براي اينكه اين معنا حفظ شود، اول هر سال را به عنوان روز اميد به ظهور حضرت تلقي مي‌كنند.

7) بعد مي‌فرمايد «ثم إنّ نبيّاً من أنبياء بني اسرائيل سأل ربّه أن يُحيي القوم الذين خرجوا من ديارهم و هم الوفٌ حذر الموت فأماتهم الله» يكي از انبياء بني اسرائيل در مورد قومي كه براي گرفتار نشدن به موت از شهرشان خارج شدند ولي خدا آنها را ميراند از خدا مسئلت كرد، آنها را زنده كند، «فأوحي الله إليه عن صبّ عليهم الماء في مضاجعهم» خدا به او وحي كرد كه در همان جاهايي كه آنها خوابيدند و نعش‌شان وجود دارد آب بريزد و آن نبي هم اين كار را در روز نوروز كرد صبّ عليهم في هذا اليوم، «فعاشوا و هم ثلاثون ألف» آنها زنده شدند و تعدادشان سي هزار نفر بود. «فصار صبّ الماء في يوم النيروز سنةً ماضيّة لا يعرف سببها إلا الراسخون في العلم و هو أوّل يوم من سنّة‌ الفرس» از آن زمان ريختن آب يا قراردادن آب در ظرف تبديل به سنت شد و اولين روز از سال فارس زبانهاست. حالا چه استفاده‌اي را مي‌خواهيم بكنيم؟

ما مي‌خواهيم عرض كنيم كه از مجموع اين روايات كه براي جريان حضرت ابراهيم و ديگر قضايا اطلاق نوروز كرده، استفاده مي‌كنيم كه در طول تاريخ هر روزي كه اهميّت ديني مهم دارد، يا اهميّت مادي و طبيعي مهم دارد، بر آن عنوان نوروز صدق مي‌كند، يعني اينطور نيست كه نوروز يك روز معيّن مشخص باشد كه بگوئيم فلان تاريخ است و فلان تاريخ نيست! نوروز را فُرس اولين روز سال قرار داده به عنوان يكي از مصاديق نوروز كلّي. هر روزي كه احياء طبيعت باشد احياء بشر باشد، احياء دين باشد، مقابله با ظلم باشد، حتّي روز ولادت يك انسان را مي‌توانيم بگوئيم نوروز است، روز ولادت پيامبر اكرم(ص) را مي‌توانيم بگوئيم نوروز است، روز ولادت حضرت زهرا سلام الله عليها نوروز است، روز ولادت ائمه نوروز است، روزي كه امام حسين(ع) به شهادت رسيده و مقابله‌ي با ظلم كرده هم تحت عنوان نوروز قرار مي‌گيرد.

يعني نوروز يك مفهوم كلي است، اين مفهوم كلي؛ تعبيري كه ما داريم این است كه آن روزي كه جنبه حيات در آن وجود دارد، حالا يا حيات طبيعت يا حيات دين، حيات يك انسان، زنده شدن يك جامعه، احياي ارزشهاي ديني، همه اينها نوروز است.

آن وقت اين روايت معروف هم كه شنيديد كسي آمد يك فالوده‌اي را خدمت حضرت اميرالمؤمنين(ع) آورد؟ حضرت فرمود اين را به چه مناسبت آوردي؟ عرض كردند امروز نوروز است، چون روز اول فروردين بوده، حضرت فرموده «فنورزوا إن قدرتم كل يومٍ» هر روزتان را نوروز قرار بدهيد. ببينيد چه تعبير لطيفي در روايات است، يعني انسان هر روزي كه يك حياتي پيدا مي‌كند. جهان هر روزش نوروز است، چون هر روز يك حيات جديدي پيدا مي‌كند، جاهل هيچ روزش نوروز نيست چون جهل او استمرار پيدا مي‌كند، آدم باتقوا هر روزش نوروز است، آدم فاسد هيچ روزش نوروز نيست. ما باشيم و اين روايات؛ فسق و فجور و گناه اصلاً منافات  با حقيقت نوروزي دارد.

بنابراين استنباطي كه ما از نوروز كرديم و جايي هم نديديم اين نتيجه‌اي كه ما گرفتيم بيان كرده باشند و آن نتيجه این است كه نوروز يك روز معيّن مشخص نيست، همچنان كه آداب و دعاهايي در مورد نوروز وارد شد اختصاص ندارد به روز معيّن اول فروردين، هر روزي كه نوروز باشد آن آداب اطلاق دارد مگر اينكه ذكر شده باشد «في أول يوم في سنة فُرس» اين دعا خوانده شود، ولي اگر گفتند در روز نوروز اين دعا را بخوانيد، آن روزي كه كسي متولد مي‌شود، روزي كه انسان احيا پيدا مي‌كند، حتي روزي كه انسان از يك مرضي شفا پيدا مي‌كند هم نوروز مي‌شود. روزي كه در آن جنبه‌ي حيات مجدد، اعم از حيات ديني، علمي و طبيعي وجود آيد، روايات ما به اين مي‌گويد نوروز و بعد نسبت به «اول يومٍ من الفرس» صحه مي‌گذارند و مي‌گويند فارس زبانان آمدند يك مصداق آن نوروز كلي را اين قرار دادند و ائمه هم اين مقدار را بر آن صحه گذاشتند.

همانطور كه ما از اين طرف مي‌گوئيم هر روز ما عاشورا و هر مكان ما كربلاست، از آن طرف هر روز ما بايد نوروز باشد! و اين دو منافاتي هم با هم ندارد، چون عرض كردم همان روز شهادت امام حسين (ع) هم در اين مفهوم كه ذكر شد مي‌گنجد؛ چون معتقديم اگر شهادت ابا عبدالله الحسين(ع) نبود الآن اثري از اسلام نبود، تمام بشر و مسلمان‌ها مرهون شهادت اباعبدالله الحسين(ع) هستند چون موجب احياي اسلام شد، لذا داخل در همان مفهوم كلي است.

يكي از مصاديق نوروز بيداري است، بر اين اساس هر روز مي‌تواند نوروز بشود، از همين معناي ساده‌ي سطحي‌اش شروع كنيم؛ اينكه وقتي انسان از خواب بيدار مي‌شود بايد بگويد «الحمدلله الذي احياني بعد ما أماتني» واقعاً چقدر در روايات ما اين ظرايف و لطايف بيان شده است.

يعني ما بايد بدانيم كه ممكن بود از اين خواب اصلاً بيدار نشويم الحمدلله الذي احياني بعد ما أماتني كه خود خواب يك موت و مرگ صغير است، اين بيداري بعد از خواب مي‌شود نوروز، آن وقت هر روز ما به اين اعتبار نوروز مي‌شود، حال اگر بيداريِ ديني، بيداري عقلي و سياسي ايجاد شود، هر نوع بيداري كه به وجود بيايد از همين مصاديق نوروز است. اين نكته‌اي است كه به ذهن ما رسيد و شما روي آن دقت بفرماييد.

و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين

برچسب ها :