بيانات حضرت آيت الله فاضل لنكراني(دامت بركاته) پیرامون شخصيت شهيد مطهري در درس خارج فقه
۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۱
۲۰:۲۸
۱,۴۴۴
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
ولادت با سعادت حضرت جواد الائمه(علیه السلام) تبریک و تهنیت باد
-
انتصاب ناشایست هم شعبه‌ای از شعوب جور و خیانت است
-
شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع واگذاری مسئولیتها را ساماندهی کند
-
علم اصول، منطق فهم دین
-
جشن میلاد حضرت زهرا(س) و آئین عمامه‌گذاری در حسینیه دفتر آیت الله فاضل لنکرانی
-
مقاومت؛ تنها راه عزت مسلمین و غلبه بر مستکبرین
بسم الله الرحمن الرحيم،
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
واقعش این است كه وقتي بزرگاني مثل مرحوم علامه مطهري(رضوان الله تعالي عليه) عنوان استاد يا معلم را دارند، اطلاق اين عناوين براي ما واقعاً سزاوار و زيبنده نيست، اين عنوان مربوط به چنين شخصيت‌هايي است و اينكه عرض مي‌كنم نه اينكه تعارفي در كار باشد، اگر دقّت كنيم اين عنوان يك بار بسيار بسيار سنگيني دارد كه از توان ما و امثال ما خارج است و خودمان را لايق اين عنوان نمي‌دانيم.
عنوان معلم شايسته‌ي افرادي مثل مرحوم مطهري و بزرگاني در رده‌ي ايشان و بالاتر از وي است كه واقعاً طعم دين و علم را چشيده بودند، و تسلط بر روح دين داشتند، اين نكته مهمي است.
از ويژگي مرحوم آقاي مطهري(رضوان الله عليه) اين بود كه بر اين دين با عظمت اسلام با تمام ابعادش تسلط داشت. حالا نمي‌خواهيم بگوئيم به نحو كامل، چرا که فقط براي خود خداي تبارك و تعالي به نحو كامل ميسور است، بعد هم پيامبر اكرم و ائمه طاهرين(عليهم السلام)، اما از اينها كه بگذريم يكي از شخصيت‌هايي كه از عمرش كمال استفاده را كرد و روح دين را متوجه شد و تلاش كرد كه نگذارد بدعت‌ها و تحريف‌ها وارد در دين شود و با آن مبارزه كرد، مرحوم آقاي مطهري بود.
روحانيّت در درجه‌ي اول بايد يك چنين وظيفه‌اي را داشته باشد، مراقبت كند آنجايي كه يك امور خارج از دين وارد در دين مي‌شود فرياد بزند، مقابله كند، مقاله بنويسد، تذكر بدهد و اين كار فرع بر این است كه خودش دين را خوب فهميده باشد، بفهمد چه چيزي خارج از دين و چه چيزي داخل در دين است، چه چيزي مبتني بر قواعد دين و چه چيزي خارج از اين قواعد است؟
از ويژگي‌هاي كم‌نظير آقاي مطهري شناخت التقاط بود، جريان‌هاي انحرافي و التقاطي را كاملاً مي‌شناخت. شما ببينيد ايشان يك جمله‌اي راجع به افرادي كه خودشان را اسلام‌شناس معرفي مي‌كردند و كتاب اسلام شناسي هم نوشته بودند. مي‌گويد در قلم حدّ اعلي، در فلسفه متوسط، از نظر علمي زير متوسط و از نظر اسلامي صفر، اين حرف خيلي بزرگي است، نسبت به كسي كه خودش را در جامعه استاد دانشگاه مي‌دانست، راجع به اسلام سخنراني‌ها مي‌كرد، و كتاب‌ها نوشته بود، ايشان در مورد اين شخص با قدرت و قوت اظهار نظر كرده و مي‌گويد از نظر اسلامي اين شخص صفر است، چه كسي مي‌تواند اين چنين اظهار نظر بكند؟ كسي كه از جهت اسلام شناسي لااقل از صد درجه، هفتاد يا هشتاد درجه را داشته باشد، اگر يك كسي ده درجه اسلام شناس باشد نمي‌تواند راجع به ديگران اين اظهار نظر را بكند؟ و انصافاً جاي مرحوم آقاي مطهري در زمان ما خالي است! خلأ وجودي ايشان به هيچ وجه پر نشد، حالا بزرگاني داريم كه اينها افتخار حوزه و افتخار دنياي اسلام هستند اما اينها را روي هم كه بگذاريم جاي مرحوم مطهري را پر نمي‌كند.
ما چه كساني را داريم كه وقتي التقاط مي‌خواهد آغاز شود بلا فاصله متوجه قضيه شود، راجع به گروه‌هاي فرقان، مجاهدين خلق، توده‌اي‌ها وقتي زندگي علمي مرحوم مطهري را بررسي كنيم مي‌بينيم هر جرياني را در همان اوايلش كاملاً شناخته و به مقتضاي افكارشان يا كتاب نوشته و يا عليه‌شان سخنراني كرده است، آن زماني كه ماركسيست‌ها مي‌خواستند فكر دانشگاهي‌ها و جوان هاي ما را با فلسفه ماركسيستي بگيرند ايشان آمد كتاب اصول فلسفه و روش رئاليسم را نوشت و چقدر عالي زحمت كشيد. ما چه كسي را داريم كه زود بتواند التقاط و انحراف را تشخيص بدهد؟
در كشور ما جريان‌هاي انحرافي به وجود مي‌آيد بعد از هفت هشت سال مي‌گوئيم بله يك جريان انحرافي هست، بعد از آنكه اين جريان انحرافي اينقدر ريشه دوانده كه هنوز بررسي ابعاد آن ميسور نيست! اين چه ارزشي دارد؟ اين عرفان‌هاي كاذب امروزه وجود دارد، متأسفانه در صدا و سيماي ما هم گاهي اوقات از آن تبليغ مي‌شود، اكنون عرفان‌هاي كاذب يك توطئه بين المللي است كه در قسمت‌هاي علمي سازمان‌هاي امنيتي سيا و موساد از سال‌هاي دور پايه‌ريزي شده است، حال چه كسي و كدام شخصيت آمده در مقابل اينها كار اساسي كند؟ البته اين اواخر خطر را تازه متوجه شدند.
به شما عرض كنم قبل از انقلاب، در زمان مرحوم آقاي مطهري فكر اسلام منهاي روحانيّت از يك حلقومي بيرون مي‌آمد كه لااقل يك بخشي از روحانيّت را قبول داشت. از يك كساني صادر مي‌شد كه يك بخشي از افكارشان مي‌توانست قابل قبول باشد، ولي امروز اين فكر خيلي قوي‌تر، پنهاني‌تر و با رنگ و لعاب مقدس مآبانه‌تر در جامعه مطرح است.
امروز بزرگترين خطر این است كه در خارج و در داخل برنامه‌ريزي مي‌كنند بر اينكه روحانيّت را از صحنه‌ي سياسي، ديني و علمي كشور حذف كنند! اين خيلي ساده‌لوحانه است كه بگوئيم يك عده مي‌گويند روحانيّت قدرت اجرائي ندارند و بروند سراغ كارشان. البته اين را يك وقتي مي‌گفتند، الآن هم يك عده هستند كه چنين عقيده‌اي را دارند، ولي آن خطر انحرافي و فكر انحرافي بسيار عظيم این است كه مي‌گويند روحانيّت از زمان غيبت كبري تا به حال دين را درست براي مردم بيان نكردند و دنبال اين هستند كه جايگزين روحانيت براي بيان دين درست كنند.
اين عرفان‌هاي كاذب، اين مكاتب جعلي، حتي اين ادعاهاي ارتباط با حضرت حجت(عج) براي همين مسائل است، مرحوم والد ما(رضوان الله تعالي عليه) شش سال و اندي پيش مي‌فرمودند گروهي ادعا مي‌كنند ما خودمان مرتبط با امام زمانيم، فرمودند اينها هدف اوليه‌شان این است كه ما نيازي به وكلا و نواب عام نداريم، نيازي به مراجع و مجتهدين نداريم، نيازي به فقه علامه، فخر المحققين و شيخ انصاري و صاحب جواهر نداريم، اينها را كنار بريزيد، ما خودمان فقه را مي‌فهميم، قرآن را مي‌فهميم.
يك كسي كه موثق بود برايم نقل مي‌كرد كه در يكي از سفرهاي خارج به يكي از اين افراد گفتم شما مگر مقلّد رهبري يا مقلّد امام نيستيد، طبق نظر ايشان بايد نمازت را مثلاً شكسته بخواني، چرا تمام مي‌خواني؟ گفت من دارم روي نظر خودم عمل مي‌كنم ان شاء الله تهران كه رفتيم بايد با ايشان صحبت كنيم ببينيم چرا اين فتوا را داده؟ اين افكار خيلي خطرناك است. يعني درست با آن سياست راهبردي كه ائمه براي حفظ دين در زمان غيبت، بيان فرمودند مقابله مي‌كنند، ائمه فرمودند در زمان غيبت فارجعوا إلي روات احاديثنا، به راويان حديث و كساني كه حلال را از حرام تشخيص مي‌دهند مراجعه كنيد، اينها امناء رسل و وارث انبياء هستند، اما اين افراد مي‌خواهند خط بطلاني روي اين احاديث بكشند، مرحوم آقاي مطهري كجاست كه اين را فرياد بزند! چه كسي مي‌تواند الان اين را فرياد بزند، اين خطر را آدم مي‌بيند و اين خطر پشت گوش ما است كه آثار و شواهد و قرائنش را مي‌بينيم.
يكي از همين‌ها كه خودش را قاري قرآن مي‌داند و مي‌گويند يك ساعت به اذان هم بلند مي‌شود مناجات مي‌كند صريحاً مي‌گويد اسلام 1400 سال پيش به درد حالا نمي‌خورد، بايد يك خط بطلان روي حجاب كشيد، يك خط بطلان روي محرّماتي كه اقايان درست كردند بايد كشيد!
به نحو موثق خبر دارم اين افراد روحانيّت را دُكان مي‌دانند، بالاتر از آن وقتي به ايشان گفته شد كه مراجع اين حكم را فرمودند گفته‌اند اينها بازي است، خيلي حرف عجيبي است، اينكه نظر طبقه اول روحانيت يعني مرجعيت را تعبير به بازي كنند، بسيار انديشه خطرناكي است .بايد مطهري بود كه فرياد مي‌زند كه اينها از گروه فرقان، مجاهدين و ... به مراتب خطرناك‌ترند. در حالي كه يك عده از ما با مشاهده نماز اول وقت خواندن آنها مي‌گوئيم چطور مي‌شود اينها مخالف باشند؟!
مرحوم آقاي مطهري كسي بود كه وقتي مي‌خواست نطفه يك انحراف منعقد شود متوجه مي‌شد و فرياد مي‌زد، اما حالا يك انحرافي در كشور مي‌آيد، پنج شش سال مي‌گذرد و بعد مي‌گوئيم مثل اينكه يك مشكلي هست كه بايد حل كنيم، اين كه نوشدارو بعد از مرگ سهراب است و چه فايده‌اي دارد؟
بنده در بحث اصول گفتم مرحوم آقاي مطهري خوب درس خواند، ما طلبه‌ها بايد خوب درس بخوانيم، اگر مرحوم آقاي مطهري بلافاصله مي‌توانست بفهمد كه اين بدعت است، براي اينكه اينقدر پايه‌هاي علمي‌اش را قوي كرده بود كه تزلزل نداشت، او خيلي قوي درس خواند، از اين رو حوزه ما بايد قوي‌تر درس بخواند، درس‌هاي خارج ما بايد قوي‌تر از درس‌هاي خارج گذشتگان باشد تا بتواند نيازهاي جدي جامعه را پاسخگو باشد.
راجع به بحث ارتداد كه همين دو سه ماه گذشته مطرح شد و ما هم جواب آن را داديم؛ يك آقاي روحاني كه حدود 20 سال است در آلمان كار ديني مي‌كند، دانشگاه هم دارد، فرد بسيار فعالي است، كتاب‌هايي هم به زبان آلماني براي اسلام نوشته، به من زنگ زد و گفت فلاني من فقط به شما زنگ زدم بگويم شما ما را از يك خواب بيدار كرديد، براي من و امثال من در اروپا مسلم شده بود كه اين احكام ديني قابل دفاع در زمان معاصر نيست.
اما شما به خوبي در اين جزوه كوچك دفاع كردي، استدلال كردي و مسئله را روشن كرديد؛ بايد آدم درس بخواند و به وقتش به ميدان بيايد، حالا در همين قضيه‌ي ارتداد عده‌ي زيادي از جزوه‌ي ما تعريف كردند و آن طرف هم يك عده دشمن ما شدند و در سايت‌ها عليه ما چيزهايي نوشتند كه مهم هم نيست! مانعي ندارد، اگر آدم لايق باشد جانش را در راه دفاع از يك حكم ديني بدهد افتخار خيلي بزرگي است همانطور كه آقاي مطهري هم به راحتي جانش را داد.
واقعاً ما بايد درس بخوانيم، از اين روز كه مناسب با مرحوم شهيد مطهري است، حوزه ما اين درس را بگيرد كه درس بخوانيم، اين مدرك گرايي آفت بسيار كشنده‌اي براي حوزه شده، حوزه را هر روز ذبح و متلاشي مي‌كند، اميدوارم كه خداي تبارك و تعالي به همه‌ي ما توفيق درس خواندن بيشتر، فهم بيشتر از دين و دفاع از آن را عنايت بفرمايد.
و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين