تمام تلاش امام، تبیین اسلام بود ... یکی از ویژگیهای امام، اخلاقمداری ایشان بود
۱۴ خرداد ۱۳۹۲
۰۸:۰۵
۶,۸۱۰
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) تبریک و تهنیت باد
-
مقاومت؛ تنها راه عزت مسلمین و غلبه بر مستکبرین
-
گزارش دیدار آیت الله فاضل لنکرانی با حضرت آیت الله العظمی سبحانی(دامت برکاته)
-
برگزاری مراسم سالگرد شهادت حضرت فاطمه(س) / فاطمیه دوم
-
یادی از فقیه اهلبیت(ع) و مرجع بزرگ شیعه، در گفتوگوی خبرگزاری ابنا با آیتالله شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی
-
مسجد کانون تهذیب و رشد استعدادها
مراسم بیست و چهارمین سالگرد ارتحال امام راحل(ره) از سوی ستاد برگزاري مراسم و نماینده ولی فقیه و امام جمعه محترم رشت روز سهشنبه چهاردهم خرداد در مصلای رشت برگزار گردید.
در این مراسم باشکوه که با خیل انبوه مردم وفادار، متدین و قدرشناس، علما و روحانیون و مسئولین نهادها و سازمانهای دولتی شهرستان رشت برگزار شد، حضرت آیتالله حاج شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی(دامت برکاته) بیاناتی ایراد فرمودند.
متن بیانات ایشان بدین شرح است:
این توفیق برای حقیر حاصل شد که مجدداً خدمت روحانیّت بزرگوار، مسئولین محترم و مردم فهیم و عزیز و همیشه در صحنهی استان گیلان در این روز بسیار مهم مطالبی را عرض کنم.
به جهات متعددی باید اشاره کنم، گرچه هر کدام خود یک فصل طولانی برای بحث لازم دارد. امروز مصادف است با رحلت احیاگر اسلام، آن شخصیتی که همهی مردم ایران، ملتهای دنیا و پیروان اهلبیت در زمان معاصر، مدیون او هستند و حق بزرگی بر همهی ما دارد.
ایام سالگرد امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) است. از این جهت عزادار هستیم و عزای بزرگتر از آن، سالروز شهادت باب الحوائج موسی بن جعفر(علیهماالسّلام) است که امام عزیز ما افتخارش این بود که سیّد موسوی و از سلالهی مطهر امام کاظم(ع) بود.
حادثهی پانزدهم خرداد را هم در پیش داریم که بزرگترین حادثهی سرنوشتساز در تاریخ ایران و مبدأ قیام این نهضت بزرگ اسلامی است.
انتخاب بحق و شایستهی رهبری بزرگوار انقلاب توسط مجلس خبرگان رهبری و همچنین برخی از حوادثی که در پیش داریم که مهمترین آن مسئلهی انتخابات است.
امیدوارم در این فرصت کوتاه بتوانم مطالبی را عرض کنم، گرچه انسان هر چه فکر میکند سخن گفتن در برابر ملّت ایران بسیار دشوار است، ملتی که از رشد و آگاهی و اطلاعات دینی فراوانی برخوردار است، آسان نمیشود در حضور آنها صحبت کرد، اما آنچه من عرض میکنم تذکر و یادآوری برای یکدیگر است.
از این آیه شریفه شروع کنم که قبل از سال 1342، آن زمانی که امام هنوز فریاد نهضت را سر نداده بودند، شاید اولین پیام کتبی امام باشد که در بازدید از کتابخانهی مهم وزیری در استان یزد مرقوم فرمودند «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا للَّهِِ مَثْنَى وَفُرَادَى» قرآن با وجود امام عجین شده بود، امام یک نفس قرآنی بسیار وسیعی داشت، انسان وقتی زندگی امام را مطالعه میکند در فکر میرود که چطور شد امام این شخصیت بزرگ را پیدا کرد، یکی از رمزهای آن در ارتباط عمیق با قرآن است. به نظرم میرسد آنچه که امام(ره) در دو کتاب «اسرار الصلاة» و «آداب الصلاة» مرقوم فرموده آن هم در سنین قبل از 40 سالگی.
انصاف این است که از کتابهایی که بزرگان از فقهای قبل مثل شهید ثانی و مرحوم میرزاجواد ملکی تبریزی در مورد اسرار نماز نوشتهاند به مراتب عمیقتر و دقیقتر و پرنکتهتر است. اصلاً اگر کسی بخواهد نماز را بفهمد تا این کتاب را نخواند نمیفهمد! در آنجا به مناسبتی در مورد اینکه انسان مستحب است تا میتواند در نماز قرآن بخواند و اگر یک آیهای را انسان در نماز بخواند قابل مقایسه با آیهای که خارج از نماز میخواند نیست، امام یک گزارشی از قرآن میدهد که واقعاً عجیب است، این گزارش را کسی میتواند بدهد که صدها بار قرآن را با تدبّر خوانده باشد.
الآن اگر به ما بگویند که شما در مورد قرآن یک گزارش بده چقدر میتوانیم صحبت کنیم، یک گزارش عالمانه و دقیق از قرآن، حالا دقیق در حدّ خود امام داده میشود! آن وقت ببینید این شخصیت که به برکت قرآن تجلّی پیدا کرد، به برکت اهلبیت نشو و نما پیدا کرد، وقتی از او میخواهند که شما یک مرقومهای را بر این کتابخانه بنویس، نمینویسد در تاریخ فلان روز آمدم این کتابخانه را دیدم، چه کتابخانهی خوبی! اینها را نمینویسد، آن مطلب کلیدی را مرقوم میفرماید که این کتاب و کتابخانه برای آن هدف درست شده است. میفرماید من موعظهای را که خدا به بشر کرده در اینجا مینویسم.
خدا با تمام این زحماتی که برای بشر کشید، این عالم را خلق کرد، این موجودات را خلق کرد، آسمان و زمین را مسخّر بشر قرار داد، فرمود ای بشر میخواهم تو را یک موعظه بنمایم. خیلی عجیب است! «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ» خدا واعظ است، اولین واعظ و موعظه کننده بشر خداست، همه بشریت را موعظه میکند. به چه موعظهای؟ بواحدة، یک موعظه.
بعد از آن هم خدا موعظه ندارد، دستور دارد، امر و نهی دارد، احکام را بیان فرموده اما فقط یک موعظه دارد «أَنْ تَقُومُوا لله» برای خدا قیام کنید، امام موعظه خدا را به خوبی دریافت و به خوبی آن را عمل کرد، ما سخنرانی از امام سراغ نداریم که در آن اسم اسلام و اهلبیت نباشد! نداریم سخنرانیای که امام فقط روی واژههای سیاسی صحبت کرده باشد، اساساً برای اینها ارزشی قائل نبود، اسلام را، قرآن را، اینها را مطرح کرد و برای آن روزی هم که میخواهد از این عالم خارج شود مینویسد: «بسم الله الرحمن الرحیم، قال رسول الله(ص): إنی تارکٌ فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی» این مبدأ و منتهای امام در این دنیای ما بوده، ما که یاد امام را گرامی میداریم، ما که مدّعی هستیم پیرو راه امام هستیم، ما که مدعی هستیم ارزشهای امام را میخواهیم پیاده کنیم، محور ارزشهای امام و سخنان او در اسلام و قرآن و اهلبیت است. امام کجا از عدالت منهای اسلام صحبت کرد؟ کجا صحبت از رفاه منهای اسلام، اقتصاد منهای اسلام، سیاست منهای اسلام کرد؟
همهی تلاش امام بر این بود که اگر عدالت ارزش دارد برای اسلام ارزش دارد، وگرنه عدالت منهای اسلام چه ارزشی دارد؟ اگر سیاست و حکومت اسلامی را امام به وجود آورد و این امانت را در اختیار ما قرار داد برای این بود که من و شما و نسل آینده در پرتو اسلام زندگی کنیم، حرکت و فعالیتهای خود را، فکر خودمان را، حضور در انتخابات و صحنههای سیاسی کشور برای اسلام باشد، حتی حضور در این جلسه که امروز برای این جهاتی که عرض کردیم همه آمدیم، برای چه اینجا آمدیم؟ برای اسلام.
اسلام امانتی است که خدا در اختیار ما قرار داده است. خونهای پاک و مطهر ائمه طاهرین(ع) که هیچ قطرهای از آن قابل مقایسه با خون صدها هزار شهید نخواهد بود، برای اسلام ریخته شده است.
در این مراسم باشکوه که با خیل انبوه مردم وفادار، متدین و قدرشناس، علما و روحانیون و مسئولین نهادها و سازمانهای دولتی شهرستان رشت برگزار شد، حضرت آیتالله حاج شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی(دامت برکاته) بیاناتی ایراد فرمودند.
متن بیانات ایشان بدین شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
قال الله تبارک و تعالی فی کتابه العزیز:
قال الله تبارک و تعالی فی کتابه العزیز:
«قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا للَّهِِ مَثْنَى وَفُرَادَى»
این توفیق برای حقیر حاصل شد که مجدداً خدمت روحانیّت بزرگوار، مسئولین محترم و مردم فهیم و عزیز و همیشه در صحنهی استان گیلان در این روز بسیار مهم مطالبی را عرض کنم.
به جهات متعددی باید اشاره کنم، گرچه هر کدام خود یک فصل طولانی برای بحث لازم دارد. امروز مصادف است با رحلت احیاگر اسلام، آن شخصیتی که همهی مردم ایران، ملتهای دنیا و پیروان اهلبیت در زمان معاصر، مدیون او هستند و حق بزرگی بر همهی ما دارد.
ایام سالگرد امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) است. از این جهت عزادار هستیم و عزای بزرگتر از آن، سالروز شهادت باب الحوائج موسی بن جعفر(علیهماالسّلام) است که امام عزیز ما افتخارش این بود که سیّد موسوی و از سلالهی مطهر امام کاظم(ع) بود.
حادثهی پانزدهم خرداد را هم در پیش داریم که بزرگترین حادثهی سرنوشتساز در تاریخ ایران و مبدأ قیام این نهضت بزرگ اسلامی است.
انتخاب بحق و شایستهی رهبری بزرگوار انقلاب توسط مجلس خبرگان رهبری و همچنین برخی از حوادثی که در پیش داریم که مهمترین آن مسئلهی انتخابات است.
امیدوارم در این فرصت کوتاه بتوانم مطالبی را عرض کنم، گرچه انسان هر چه فکر میکند سخن گفتن در برابر ملّت ایران بسیار دشوار است، ملتی که از رشد و آگاهی و اطلاعات دینی فراوانی برخوردار است، آسان نمیشود در حضور آنها صحبت کرد، اما آنچه من عرض میکنم تذکر و یادآوری برای یکدیگر است.
از این آیه شریفه شروع کنم که قبل از سال 1342، آن زمانی که امام هنوز فریاد نهضت را سر نداده بودند، شاید اولین پیام کتبی امام باشد که در بازدید از کتابخانهی مهم وزیری در استان یزد مرقوم فرمودند «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا للَّهِِ مَثْنَى وَفُرَادَى» قرآن با وجود امام عجین شده بود، امام یک نفس قرآنی بسیار وسیعی داشت، انسان وقتی زندگی امام را مطالعه میکند در فکر میرود که چطور شد امام این شخصیت بزرگ را پیدا کرد، یکی از رمزهای آن در ارتباط عمیق با قرآن است. به نظرم میرسد آنچه که امام(ره) در دو کتاب «اسرار الصلاة» و «آداب الصلاة» مرقوم فرموده آن هم در سنین قبل از 40 سالگی.
انصاف این است که از کتابهایی که بزرگان از فقهای قبل مثل شهید ثانی و مرحوم میرزاجواد ملکی تبریزی در مورد اسرار نماز نوشتهاند به مراتب عمیقتر و دقیقتر و پرنکتهتر است. اصلاً اگر کسی بخواهد نماز را بفهمد تا این کتاب را نخواند نمیفهمد! در آنجا به مناسبتی در مورد اینکه انسان مستحب است تا میتواند در نماز قرآن بخواند و اگر یک آیهای را انسان در نماز بخواند قابل مقایسه با آیهای که خارج از نماز میخواند نیست، امام یک گزارشی از قرآن میدهد که واقعاً عجیب است، این گزارش را کسی میتواند بدهد که صدها بار قرآن را با تدبّر خوانده باشد.
الآن اگر به ما بگویند که شما در مورد قرآن یک گزارش بده چقدر میتوانیم صحبت کنیم، یک گزارش عالمانه و دقیق از قرآن، حالا دقیق در حدّ خود امام داده میشود! آن وقت ببینید این شخصیت که به برکت قرآن تجلّی پیدا کرد، به برکت اهلبیت نشو و نما پیدا کرد، وقتی از او میخواهند که شما یک مرقومهای را بر این کتابخانه بنویس، نمینویسد در تاریخ فلان روز آمدم این کتابخانه را دیدم، چه کتابخانهی خوبی! اینها را نمینویسد، آن مطلب کلیدی را مرقوم میفرماید که این کتاب و کتابخانه برای آن هدف درست شده است. میفرماید من موعظهای را که خدا به بشر کرده در اینجا مینویسم.
خدا با تمام این زحماتی که برای بشر کشید، این عالم را خلق کرد، این موجودات را خلق کرد، آسمان و زمین را مسخّر بشر قرار داد، فرمود ای بشر میخواهم تو را یک موعظه بنمایم. خیلی عجیب است! «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ» خدا واعظ است، اولین واعظ و موعظه کننده بشر خداست، همه بشریت را موعظه میکند. به چه موعظهای؟ بواحدة، یک موعظه.
بعد از آن هم خدا موعظه ندارد، دستور دارد، امر و نهی دارد، احکام را بیان فرموده اما فقط یک موعظه دارد «أَنْ تَقُومُوا لله» برای خدا قیام کنید، امام موعظه خدا را به خوبی دریافت و به خوبی آن را عمل کرد، ما سخنرانی از امام سراغ نداریم که در آن اسم اسلام و اهلبیت نباشد! نداریم سخنرانیای که امام فقط روی واژههای سیاسی صحبت کرده باشد، اساساً برای اینها ارزشی قائل نبود، اسلام را، قرآن را، اینها را مطرح کرد و برای آن روزی هم که میخواهد از این عالم خارج شود مینویسد: «بسم الله الرحمن الرحیم، قال رسول الله(ص): إنی تارکٌ فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی» این مبدأ و منتهای امام در این دنیای ما بوده، ما که یاد امام را گرامی میداریم، ما که مدّعی هستیم پیرو راه امام هستیم، ما که مدعی هستیم ارزشهای امام را میخواهیم پیاده کنیم، محور ارزشهای امام و سخنان او در اسلام و قرآن و اهلبیت است. امام کجا از عدالت منهای اسلام صحبت کرد؟ کجا صحبت از رفاه منهای اسلام، اقتصاد منهای اسلام، سیاست منهای اسلام کرد؟
همهی تلاش امام بر این بود که اگر عدالت ارزش دارد برای اسلام ارزش دارد، وگرنه عدالت منهای اسلام چه ارزشی دارد؟ اگر سیاست و حکومت اسلامی را امام به وجود آورد و این امانت را در اختیار ما قرار داد برای این بود که من و شما و نسل آینده در پرتو اسلام زندگی کنیم، حرکت و فعالیتهای خود را، فکر خودمان را، حضور در انتخابات و صحنههای سیاسی کشور برای اسلام باشد، حتی حضور در این جلسه که امروز برای این جهاتی که عرض کردیم همه آمدیم، برای چه اینجا آمدیم؟ برای اسلام.
اسلام امانتی است که خدا در اختیار ما قرار داده است. خونهای پاک و مطهر ائمه طاهرین(ع) که هیچ قطرهای از آن قابل مقایسه با خون صدها هزار شهید نخواهد بود، برای اسلام ریخته شده است.
ما در بررسی زندگی امام یکی از محورهای مهم زندگی ایشان که آن هم در پرتو اسلام تجلّی و بروز دارد، بحث اخلاقمداری امام بود. هیچ جا ندیدیم و هیچ گاه از بزرگانی که با امام بودند نشنیدیم، جایی را سراغ نداریم که امام چه در زندگی شخصی، چه در زندگی علمی و چه در فعالیت سیاسیاش از مدار اخلاق خارج شده باشد، همان که رسول خدا فرمود «بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» امام برای ما اخلاق محوری، توجه به اخلاق و رعایت کرامت انسانی را به ارمغان گذاشت، امروز تک تک افرادی که در این کشورند، تک تک آنهایی که پیرو امام هستند واقعاً به خودشان مراجعه کنند ببینند در زندگی خودشان در همهی احوال چقدر اخلاق را پیاده کردند.
حالا من نمیخواهم وارد بحث عمیق علمی و فنّی اخلاق شوم، امروز در دنیا عدهای مسئلهی اخلاق را مطرح میکنند حتی در کشورهای اروپایی، شاید بعضی از این واژههای اخلاقی به خوبی آنجا محقق است، دروغ نمیگویند، شاید امانتداری هم بین مردمشان باشد، احترام به یکدیگر هم هست، ولی اینها باز در پرتو خدا تفسیر نمیشود، بلکه در روابط اجتماعیشان برای همزیستی بین یکدیگر مسائل اخلاقی را رعایت میکنند، عدهای از افراد هم هستند که به عنوان اهلحق یا به عنوان صوفی یا به عنوان ظاهرگرا یا عناوین دیگر، اخلاق را مطرح میکنند و میگویند به باطن خودت بپرداز، درست نقطهی مقابل همزیستی اجتماعی، کاری به دیگران نداشته باش، حتی کاری به این عبادات ظاهری هم نداشته باش، ببین دلِت با خدا چه میگوید. خدای نکرده به جایی میرسانند که میگویند حالا نماز را خواندی خواندی نخواندی هم نخواندی، باید اصل دل پاک باشد!
شما ببینید امام در کتابهایش، در شرح حدیث جنود عقل و جهل، در چهل حدیثش، در همین اسرار الصلاة میفرمودند مردم، مسلمانها، انسانها، هر که بخواهد طریقت صحیح داشته باشد و قرب به خدا پیدا کند، جز از راه شریعت امکانپذیر نیست. میفرماید اگر کسی فکر کند این ظواهر دین، نماز، روزه، حج و خدمت به مردم را کم کند و بخواهد یک گوشهای به خودش بپردازد بدون انجام این ظواهر، اصلاً تقرّب به خدا برای او امکان ندارد.
باید این ظواهر رعایت شود، این ظواهر را چه کسانی بیان میکنند؟ روحانیّت، مرجعیت و ولایت فقیه هست که آن را بیان میکند. بعضی از نزدیکان امام نقل میکردند که ایشان حتی وقتی میخواست وضو بگیرد رو به قبله میایستاد، اینقدر مقیّد بوده که مستحبات را رعایت و مکروهات را ترک کند، عرض میکردند که آقا این اندازه؟ فرمود هر چه این ظواهر را بیشتر رعایت کنیم به حقیقت دین بیشتر میرسیم، هر چه به این ظواهر کماعتنایی کنیم از حقیقت دین فاصله میگیریم.
اینها برای ما درس است. یک شخصیتی که در اوج علمی قرار دارد که واقعاً آنهایی که اهل فضلاند، و با کتابهای علمی امام آشنا هستند، میدانند امام اگر شخصیت سیاسی درجه اول دنیا هم نبود یک عارف درجه اول میان عرفا بود، اگر عارف درجه اول میان عرفا نبود، فقیه طراز اول میان فقها بود، یک شخصیت جامع این چنینی که فلسفه و عرفانش او را فریب نمیدهد، تا دست از این عبادات ظاهری بردارد.
در شبهای آخر عمرش نیز همه دیدیم پیرمردی که نزدیک 90 سال دارد سِرُم به دست ایستاده نماز میخواند، این کاشف از چیست؟ کاشف از آن باور عمیقی بوده که امام به اسلام داشت. امام باور عمیقی به مردم داشت، راجع به مردم باوری امام که یک بُعد دیگر از صحبتهای من است و واقعاً نکتهی خیلی مهمی است، امام چه دید و نگاهی به مردم داشت؟ آیا خودش را به عنوان یک شخص برتر میدانست و میگفت شما باید دنبال من بیائید؟ اصلاً ما جایی را نداریم که امام به خودش دعوت کرده باشد، پیامها داده، دستورات خدا را بیان کرده، هشدارها داده، اما جایی که امام مردم را به خودش دعوت کند نداریم!
خدمت به مردم در قاموس سیاسی امام با خدمت به مردم در فرهنگ دمکراسی غرب زمین تا اسمان فرق دارد، اصلاً هویّت ما مردم در اسلام با هویّت مردم در کشورهای غربی قابل مقایسه نیست، در کشورهای غربی حاکمان به حسب ظاهر با فریب و دروغ میگویند شما آزادید، هر کسی را میخواهید انتخاب کنید، پشت پرده هم با هزاران خیانت تصاحب قدرت میکنند، قدرت برای آنها حرف اول را میِزند، مطلوب اول آنهاست، ولی سراغ کلمات امام برویم و ببینیم راجع به مردم چه فرمودند؟
در نامهای خطاب به فرزند گرامی خود مرحوم حاج سید احمد آقا(رضوان الله علیه) میفرماید پسرم ما که عاجز از شکر او و نعمتهای بیمنتهای اوییم، پس چه بهتر که از خدمت به بندگان او غفلت نکنیم؟ ببینید چه استدلالی، چه ظرافتی؟
اینقدر عمق دینی دارد که میگوید خدایا این همه نعمت به ما دادی، حال که عاجزیم از شکر نعمات تو، نباید دست روی دست هم بگذاریم؟ بلکه به بندگان تو خدمت میکنیم، که خدمت به آنان خدمت به حق است، چرا که همه از اویند، مسئولین عزیز، آنها که میخواهید به صحنهی انتخابات بیائید، آنهایی که کمر همت برای خدمت به نظام و مردم بستهاید، آیا این دید امام را دارید؟
هیچ گاه در خدمت به خلق الله خود را طلبکار ندانید، که آنان به حق منّت بر ما دارند، که وسیلهی خدمت به او جلّ و علا هستند، امام خدمت به خلق را عبادت بزرگ و خدمت به خدا میداند، نجات خلق را وظیفهی خودش تلقی کرد و به میدان آمد و تا مرز اعدام هم پیش رفت، همین مرجع تقلید عظیم الشأن که آن زمان استاد درجه اول دروس خارج حوزه بوده را تا تهران میبرند برای اینکه اعدامش کنند، اما ذرهای خوف ندارد و قسم یاد کرده که والله در طول زندگی خود از غیر خدا نترسیدم.
باز به این عبارت دقت کنید؛ در خدمت به آنان دنبال کسب شهرت و محبوبیّت مباش که این خود حیلهی شیطان است، و ما را در کام خود فرو میبرد، چقدر این کلمات ارزش دارد، چرا این کلمات امروز نباید در رسانههای ما بیشتر مطرح شود، کسی که میخواهد به میدان خدمتگزاری مردم بیاید دنبال این نباشد که خودش را قهرمان کند، امام شخصیتی بود که با این همه خدمت و فداکاری، در آخر عمرش هم در وصیتنامه میگوید من از ملّت ایران عذرخواهی میکنم، نتوانستم آنطور که باید به ملّت ایران خدمت کنم.
پس در خدمت به بندگان خدا آنچه برای آنان پرنفعتر است انتخاب کنیم، جناحبندیها را کنار بگذاریم، ببینیم نفع مردم در چیست؟ فکر شخصی، میل شخصی و میل حزبی کنار گذاشته شود والله خیانت است امروز اگر یک گروه یا حزبی بخواهد بر امواج خون شهدا حرکت کند و آمال شخصی خود را به میدان بیاورد، بگوید گروه من! اشخاص من! آنهایی که من تعیین میکنم. باید ببینند مردم چه میخواهند؟ اسلام چه میخواهد؟ باید رئیس جمهوری را انتخاب کنیم که در درجه اول برای دین مردم مفید باشد، ما رئیس جمهوری که بگوید کار فرهنگی وظیفه من نیست را مطابق با آرمان امام نمیدانیم! اگر رئیس جمهور دید جامعه فقیر است، در جامعه تهیدست هست، نباید شب خواب بر چشمش بیاید، اگر دید در این جامعه فساد و انحراف هم هست باید همینطور باشد.
در مورد انتخابات همانطور که رهبری معظم فرمودند ان شاء الله باید حماسهای در کشور ما ایجاد شود، اولاً این حماسه از آثارش این باشد که یک انسجام حقیقی در بین مردم ایجاد کند، بحمدالله در میان مردم ما وحدت وجود دارد، ما تا محوریت ولایت فقیه را داریم وحدت وجود دارد، ولی اگر انتخابات پرشوری برگزار شود انسجام بیشتر میشود، دنیا اعتبار بیشتری برای ملّت ایران قائل میشود، دیگر نیاز به بیان نیست امروز دنیا منتظر است ببیند حضور ما در این انتخابات تا چه اندازه است؟ اگر کسی امروز نسبت به شرکت در انتخابات تردید کند، اوّلین ضرر را به خودش و ضرر دوم را به جامعه وارد کرده است. و در پیشگاه خدا جوابی ندارد. در پیشگاه آن امام عزیزی که عمرش را برای ما مردم گذاشت، سفارش کرد در همهی انتخاباتها شرکت کنیم، حالا اگر بگوئیم من نمیخواهم شرکت کنم، جوابی نداریم، برای شهدایی که امروز حیات، وجود و تنفس ما به خاطر ایثارها و فداکاریها و از خودگذشتگیهای این شهیدان عزیز است، ما پاسخی نخواهیم داشت.
اینکه امام به مردم این چنین نگاه کرد، خدمت به مردم را خدمت به خدا دانست، ریشهاش در روایات ماست، ریشهاش در کلام رسول خداست، فرمود الخلق عیال الله، کدام مکتبی را سراغ دارید، مسیحیت، یهودیّت، مکاتب دیگر، بسم الله! به میدان بیائید، کدام مکتبی هست که بگوید الخلق عیال الله، فقط مکتب اسلام است. کدام مکتبی است که دهها و صدها روایت در خدمت به خلق داشته باشد، من أصبح و لم یهتم بأمور المسلمین فلیس بمسلم. کدام مکتب را شما سراغ دارید اینقدر ارزش برای انسان قائل باشد که این انسان را عیال خدا، خانواده خدا بداند؟ احبّ الخلق من الله من نفع عیال الله، محبوبترین فرد نزد خدا کسی است که برای مردم نفع داشته باشد.
پانزده خرداد را شما مردم به وجود آوردید، وقتی مردم متدیّن دیدند دولت طاغوت و حکومت وقت نسبت به اسلام خیانت میکند، نسبت به روحانیت و مرجعیّت ظلم میکند، مردم به میدان آمدند، یکی از تأکیدات امام این بود که 15 خرداد را بشناسید، چرا 15 خرداد به وجود آمد؟ چه کسی آن را به وجود آورد؟ برای چه به وجود آمد؟ چه چیز را باید دنبال کند و نسل آینده باید از 15 خرداد چه بداند؟
15 خرداد برای این بود که مردم دیدند در حکومت طاغوت از اسلام جز اسمی باقی نماند، از قرآن چیزی باقی نمانده، قسم به قرآن را در قانون مجلس شورای آن زمان حذف کردند، یعنی ماده لایحه دادند برای اینکه قرآن را کنار بگذارند، تاریخ اسلام را تغییر دادند، دنبال این بودند که بقیهی ظواهر اسلامی را هم از بین ببرند.
امام وقتی این سؤال را میکند که 15 خرداد را چه کسی به وجود آورد؟ میفرماید شما تودههای مردم و متدیّنین، شما اقشار متوسط و زیر متوسط جامعه از جهت مالی و فرمود شما تودهی مردم حق بزرگی بر انقلاب دارید و ولینعمت ما هستید، اینها را به زبان نمیگفت، از اعماق قلبش به این سخن معتقد بود. ما باید 15 خرداد را برای همیشه زنده نگه داریم، یاد شهدای 15 خرداد را گرامی بداریم آنها السابقون السابقون و السابقون الاولون در تاریخ انقلاب ما هستند. امام به ما هویّت جدید داد، اگر امام و انقلاب نبود امروز از اسلام چه میدانستیم؟ از این معارف دُرَربار اهلبیت چه میدانستیم؟ چیزی نمیدانستیم، تمام از بین رفته بود. این امانت را حفظ کنیم.
آنچه که در آن زمان 15 خرداد 42 رخ داد که مردم برای حمایت از فقها و مرجعیت و روحانیت و اسلام به میدان آمدند این هویت را حفظ کنیم، جای این هویت، واژههای دیگر قرار ندهیم. متأسفانه گاهی اوقات دیده و گفته شده است. بر همین محور حرکت کنیم.
انتخاب بسیار خوب و شایستهی خبرگان پس از ارتحال امام، که بیست و اندی سال از ارتحال امام(ره) میگذرد، واقعاً ما باید خدا را شاکر باشیم که امام، ولایت فقیه را برای ما به ارمغان گذاشت، ولیّ فقیه شخصیّتی است که غیر از اسلام نه فکر میکند و نه باید فکر کند. ولیّ فقیه شخصیتی است که اسلام به او میگوید حتی برخی از مباحات که برای عموم مردم مباح است تو مراقب باش اگر میبینی میل نفسانیات به یک امر مباحی است همین هم برای تو جایز نیست! اینها چیزهایی است که در معارف ما وجود دارد.
أمّا من کان من الفقهاء صائناً لنفسه حافظاً لدینه مخالفاً لهواه... مرحوم والد ما(ره) یک روز در منبر درس فرمودند «مخالفاً لهواه» به این معناست که اگر یک مجتهد و فقیهی نسبت به یک امر مباحی، دید نفساش به آن تمایل پیدا میکند، باید با آن مخالفت کند. شخصیّتی که از جهت فقاهت، دانش و اطلاع بر امور سیاسی در اوج قرار دارد ما واقعاً نه اینکه چون افتخار داریم در چنین لباسی هستیم این حرف را میزنیم، امروز ما کجای دنیا پیدا میکنیم چنین شخصیتی را که تمام وقت خودش را صرف اسلام و مردم و عزّت و استقلال این کشور کرده باشد و این حمایت شما مردم از امام بود و این حمایت شما مردم از این رُکن بزرگ انقلاب و امانت امام، یعنی ولایت فقیه هست که انقلاب ما باقی مانده است و إن شاء الله به حول قوهی الهی این انقلاب راه خودش را ادامه میدهد.
شما بدانید و تردید هم نکنید امروز در دنیا بخش عظیمی از این بیداری اسلامی، معلول انقلاب اسلامی ماست، امروز ملتهای دنیا راه مقابله با ظلم را از ایران فرا گرفتهاند و میخواهند مقابله کنند.
شما میبینید در ترکیه یک مسلمان میگوید آمریکا چه حقّی دارد دخالت میکند، چه حقی دارد به رئیس جمهور و نخست وزیر ما دستور میدهد؟ این شجاعت و فکر و حریّت را از شهدا، از مردم و انقلاب ایران فرا گرفتهاند.
قدر این انقلاب را بدانید. البته کسی ادعا نمیکند که کشور ما خالی از مشکلات است، مشکلات هست، فراوان هم هست، بیتدبیریهای مسئولین هم در همه دورهها در آن نقش داشته است، ولی به این معنا نیست که ما حضورمان را کمرنگ کنیم، حساسیت خود را نسبت به حفظ انقلاب کمرنگ کنیم.
امیدوارم که إن شاء الله در این حماسهی بزرگ حضور چشمگیر داشته باشیم.
عذرخواهی میکنم، تشکر میکنم از حضور گستردهی شما که اجر عظیمی در نزد خدا دارد، از همهی اقشار، برادران، بانوان، نهادها، گروهها تشکر میکنم، از روحانیت بزرگوار گیلان تشکر میکنم. مردم عزیز گیلان خدا را شاکر باشند جمع فراوانی از روحانیون عظیم الشأن در این مجلس حضور دارند که مربوط به این خطه هستند، از نمایندهی معظم و بزرگوار مقام معظم رهبری؛ حضرت آیت الله قربانی و همچنین حضرت آیت الله رودباری و سایر بزرگانی که در جلسه هستند تشکر میکنم و از اینکه در این دو روز مصدع شدم عذرخواهی میکنم.
امیدوارم خدای تبارک و تعالی به حقیقت باب الحوائج موسی بن جعفر(ع) انقلاب ما را محفوظ بفرماید.
خدایا ما را هر چه بیشتر آشنای به قرآن و اهلبیت بفرما.
خدایا مردم ما را هر چه بیشتر به خودت نزدیک بفرما.
جوانان ما را از شرّ گروههای انحرافی محفوظ بفرما.
دست دشمنان را از انقلاب ما کوتاه بفرما.
خدایا قلب مبارک امام زمان ما، ولی نعمت ما، حجّت حق، حجّت زنده و حاضر را، از ما راضی و خشنود بدار.
ما را از سربازان و اعوان و انصار آن حضرت قرار بده.
مسئولین خدمتگزار به این نظام، رهبری معظم، مراجع بزرگوار، حوزههای علمیه و دانشگاهها را موفق و مؤیّد و محفوظ بفرما.
حالا من نمیخواهم وارد بحث عمیق علمی و فنّی اخلاق شوم، امروز در دنیا عدهای مسئلهی اخلاق را مطرح میکنند حتی در کشورهای اروپایی، شاید بعضی از این واژههای اخلاقی به خوبی آنجا محقق است، دروغ نمیگویند، شاید امانتداری هم بین مردمشان باشد، احترام به یکدیگر هم هست، ولی اینها باز در پرتو خدا تفسیر نمیشود، بلکه در روابط اجتماعیشان برای همزیستی بین یکدیگر مسائل اخلاقی را رعایت میکنند، عدهای از افراد هم هستند که به عنوان اهلحق یا به عنوان صوفی یا به عنوان ظاهرگرا یا عناوین دیگر، اخلاق را مطرح میکنند و میگویند به باطن خودت بپرداز، درست نقطهی مقابل همزیستی اجتماعی، کاری به دیگران نداشته باش، حتی کاری به این عبادات ظاهری هم نداشته باش، ببین دلِت با خدا چه میگوید. خدای نکرده به جایی میرسانند که میگویند حالا نماز را خواندی خواندی نخواندی هم نخواندی، باید اصل دل پاک باشد!
شما ببینید امام در کتابهایش، در شرح حدیث جنود عقل و جهل، در چهل حدیثش، در همین اسرار الصلاة میفرمودند مردم، مسلمانها، انسانها، هر که بخواهد طریقت صحیح داشته باشد و قرب به خدا پیدا کند، جز از راه شریعت امکانپذیر نیست. میفرماید اگر کسی فکر کند این ظواهر دین، نماز، روزه، حج و خدمت به مردم را کم کند و بخواهد یک گوشهای به خودش بپردازد بدون انجام این ظواهر، اصلاً تقرّب به خدا برای او امکان ندارد.
باید این ظواهر رعایت شود، این ظواهر را چه کسانی بیان میکنند؟ روحانیّت، مرجعیت و ولایت فقیه هست که آن را بیان میکند. بعضی از نزدیکان امام نقل میکردند که ایشان حتی وقتی میخواست وضو بگیرد رو به قبله میایستاد، اینقدر مقیّد بوده که مستحبات را رعایت و مکروهات را ترک کند، عرض میکردند که آقا این اندازه؟ فرمود هر چه این ظواهر را بیشتر رعایت کنیم به حقیقت دین بیشتر میرسیم، هر چه به این ظواهر کماعتنایی کنیم از حقیقت دین فاصله میگیریم.
اینها برای ما درس است. یک شخصیتی که در اوج علمی قرار دارد که واقعاً آنهایی که اهل فضلاند، و با کتابهای علمی امام آشنا هستند، میدانند امام اگر شخصیت سیاسی درجه اول دنیا هم نبود یک عارف درجه اول میان عرفا بود، اگر عارف درجه اول میان عرفا نبود، فقیه طراز اول میان فقها بود، یک شخصیت جامع این چنینی که فلسفه و عرفانش او را فریب نمیدهد، تا دست از این عبادات ظاهری بردارد.
در شبهای آخر عمرش نیز همه دیدیم پیرمردی که نزدیک 90 سال دارد سِرُم به دست ایستاده نماز میخواند، این کاشف از چیست؟ کاشف از آن باور عمیقی بوده که امام به اسلام داشت. امام باور عمیقی به مردم داشت، راجع به مردم باوری امام که یک بُعد دیگر از صحبتهای من است و واقعاً نکتهی خیلی مهمی است، امام چه دید و نگاهی به مردم داشت؟ آیا خودش را به عنوان یک شخص برتر میدانست و میگفت شما باید دنبال من بیائید؟ اصلاً ما جایی را نداریم که امام به خودش دعوت کرده باشد، پیامها داده، دستورات خدا را بیان کرده، هشدارها داده، اما جایی که امام مردم را به خودش دعوت کند نداریم!
خدمت به مردم در قاموس سیاسی امام با خدمت به مردم در فرهنگ دمکراسی غرب زمین تا اسمان فرق دارد، اصلاً هویّت ما مردم در اسلام با هویّت مردم در کشورهای غربی قابل مقایسه نیست، در کشورهای غربی حاکمان به حسب ظاهر با فریب و دروغ میگویند شما آزادید، هر کسی را میخواهید انتخاب کنید، پشت پرده هم با هزاران خیانت تصاحب قدرت میکنند، قدرت برای آنها حرف اول را میِزند، مطلوب اول آنهاست، ولی سراغ کلمات امام برویم و ببینیم راجع به مردم چه فرمودند؟
در نامهای خطاب به فرزند گرامی خود مرحوم حاج سید احمد آقا(رضوان الله علیه) میفرماید پسرم ما که عاجز از شکر او و نعمتهای بیمنتهای اوییم، پس چه بهتر که از خدمت به بندگان او غفلت نکنیم؟ ببینید چه استدلالی، چه ظرافتی؟
اینقدر عمق دینی دارد که میگوید خدایا این همه نعمت به ما دادی، حال که عاجزیم از شکر نعمات تو، نباید دست روی دست هم بگذاریم؟ بلکه به بندگان تو خدمت میکنیم، که خدمت به آنان خدمت به حق است، چرا که همه از اویند، مسئولین عزیز، آنها که میخواهید به صحنهی انتخابات بیائید، آنهایی که کمر همت برای خدمت به نظام و مردم بستهاید، آیا این دید امام را دارید؟
هیچ گاه در خدمت به خلق الله خود را طلبکار ندانید، که آنان به حق منّت بر ما دارند، که وسیلهی خدمت به او جلّ و علا هستند، امام خدمت به خلق را عبادت بزرگ و خدمت به خدا میداند، نجات خلق را وظیفهی خودش تلقی کرد و به میدان آمد و تا مرز اعدام هم پیش رفت، همین مرجع تقلید عظیم الشأن که آن زمان استاد درجه اول دروس خارج حوزه بوده را تا تهران میبرند برای اینکه اعدامش کنند، اما ذرهای خوف ندارد و قسم یاد کرده که والله در طول زندگی خود از غیر خدا نترسیدم.
باز به این عبارت دقت کنید؛ در خدمت به آنان دنبال کسب شهرت و محبوبیّت مباش که این خود حیلهی شیطان است، و ما را در کام خود فرو میبرد، چقدر این کلمات ارزش دارد، چرا این کلمات امروز نباید در رسانههای ما بیشتر مطرح شود، کسی که میخواهد به میدان خدمتگزاری مردم بیاید دنبال این نباشد که خودش را قهرمان کند، امام شخصیتی بود که با این همه خدمت و فداکاری، در آخر عمرش هم در وصیتنامه میگوید من از ملّت ایران عذرخواهی میکنم، نتوانستم آنطور که باید به ملّت ایران خدمت کنم.
پس در خدمت به بندگان خدا آنچه برای آنان پرنفعتر است انتخاب کنیم، جناحبندیها را کنار بگذاریم، ببینیم نفع مردم در چیست؟ فکر شخصی، میل شخصی و میل حزبی کنار گذاشته شود والله خیانت است امروز اگر یک گروه یا حزبی بخواهد بر امواج خون شهدا حرکت کند و آمال شخصی خود را به میدان بیاورد، بگوید گروه من! اشخاص من! آنهایی که من تعیین میکنم. باید ببینند مردم چه میخواهند؟ اسلام چه میخواهد؟ باید رئیس جمهوری را انتخاب کنیم که در درجه اول برای دین مردم مفید باشد، ما رئیس جمهوری که بگوید کار فرهنگی وظیفه من نیست را مطابق با آرمان امام نمیدانیم! اگر رئیس جمهور دید جامعه فقیر است، در جامعه تهیدست هست، نباید شب خواب بر چشمش بیاید، اگر دید در این جامعه فساد و انحراف هم هست باید همینطور باشد.
در مورد انتخابات همانطور که رهبری معظم فرمودند ان شاء الله باید حماسهای در کشور ما ایجاد شود، اولاً این حماسه از آثارش این باشد که یک انسجام حقیقی در بین مردم ایجاد کند، بحمدالله در میان مردم ما وحدت وجود دارد، ما تا محوریت ولایت فقیه را داریم وحدت وجود دارد، ولی اگر انتخابات پرشوری برگزار شود انسجام بیشتر میشود، دنیا اعتبار بیشتری برای ملّت ایران قائل میشود، دیگر نیاز به بیان نیست امروز دنیا منتظر است ببیند حضور ما در این انتخابات تا چه اندازه است؟ اگر کسی امروز نسبت به شرکت در انتخابات تردید کند، اوّلین ضرر را به خودش و ضرر دوم را به جامعه وارد کرده است. و در پیشگاه خدا جوابی ندارد. در پیشگاه آن امام عزیزی که عمرش را برای ما مردم گذاشت، سفارش کرد در همهی انتخاباتها شرکت کنیم، حالا اگر بگوئیم من نمیخواهم شرکت کنم، جوابی نداریم، برای شهدایی که امروز حیات، وجود و تنفس ما به خاطر ایثارها و فداکاریها و از خودگذشتگیهای این شهیدان عزیز است، ما پاسخی نخواهیم داشت.
اینکه امام به مردم این چنین نگاه کرد، خدمت به مردم را خدمت به خدا دانست، ریشهاش در روایات ماست، ریشهاش در کلام رسول خداست، فرمود الخلق عیال الله، کدام مکتبی را سراغ دارید، مسیحیت، یهودیّت، مکاتب دیگر، بسم الله! به میدان بیائید، کدام مکتبی هست که بگوید الخلق عیال الله، فقط مکتب اسلام است. کدام مکتبی است که دهها و صدها روایت در خدمت به خلق داشته باشد، من أصبح و لم یهتم بأمور المسلمین فلیس بمسلم. کدام مکتب را شما سراغ دارید اینقدر ارزش برای انسان قائل باشد که این انسان را عیال خدا، خانواده خدا بداند؟ احبّ الخلق من الله من نفع عیال الله، محبوبترین فرد نزد خدا کسی است که برای مردم نفع داشته باشد.
پانزده خرداد را شما مردم به وجود آوردید، وقتی مردم متدیّن دیدند دولت طاغوت و حکومت وقت نسبت به اسلام خیانت میکند، نسبت به روحانیت و مرجعیّت ظلم میکند، مردم به میدان آمدند، یکی از تأکیدات امام این بود که 15 خرداد را بشناسید، چرا 15 خرداد به وجود آمد؟ چه کسی آن را به وجود آورد؟ برای چه به وجود آمد؟ چه چیز را باید دنبال کند و نسل آینده باید از 15 خرداد چه بداند؟
15 خرداد برای این بود که مردم دیدند در حکومت طاغوت از اسلام جز اسمی باقی نماند، از قرآن چیزی باقی نمانده، قسم به قرآن را در قانون مجلس شورای آن زمان حذف کردند، یعنی ماده لایحه دادند برای اینکه قرآن را کنار بگذارند، تاریخ اسلام را تغییر دادند، دنبال این بودند که بقیهی ظواهر اسلامی را هم از بین ببرند.
امام وقتی این سؤال را میکند که 15 خرداد را چه کسی به وجود آورد؟ میفرماید شما تودههای مردم و متدیّنین، شما اقشار متوسط و زیر متوسط جامعه از جهت مالی و فرمود شما تودهی مردم حق بزرگی بر انقلاب دارید و ولینعمت ما هستید، اینها را به زبان نمیگفت، از اعماق قلبش به این سخن معتقد بود. ما باید 15 خرداد را برای همیشه زنده نگه داریم، یاد شهدای 15 خرداد را گرامی بداریم آنها السابقون السابقون و السابقون الاولون در تاریخ انقلاب ما هستند. امام به ما هویّت جدید داد، اگر امام و انقلاب نبود امروز از اسلام چه میدانستیم؟ از این معارف دُرَربار اهلبیت چه میدانستیم؟ چیزی نمیدانستیم، تمام از بین رفته بود. این امانت را حفظ کنیم.
آنچه که در آن زمان 15 خرداد 42 رخ داد که مردم برای حمایت از فقها و مرجعیت و روحانیت و اسلام به میدان آمدند این هویت را حفظ کنیم، جای این هویت، واژههای دیگر قرار ندهیم. متأسفانه گاهی اوقات دیده و گفته شده است. بر همین محور حرکت کنیم.
انتخاب بسیار خوب و شایستهی خبرگان پس از ارتحال امام، که بیست و اندی سال از ارتحال امام(ره) میگذرد، واقعاً ما باید خدا را شاکر باشیم که امام، ولایت فقیه را برای ما به ارمغان گذاشت، ولیّ فقیه شخصیّتی است که غیر از اسلام نه فکر میکند و نه باید فکر کند. ولیّ فقیه شخصیتی است که اسلام به او میگوید حتی برخی از مباحات که برای عموم مردم مباح است تو مراقب باش اگر میبینی میل نفسانیات به یک امر مباحی است همین هم برای تو جایز نیست! اینها چیزهایی است که در معارف ما وجود دارد.
أمّا من کان من الفقهاء صائناً لنفسه حافظاً لدینه مخالفاً لهواه... مرحوم والد ما(ره) یک روز در منبر درس فرمودند «مخالفاً لهواه» به این معناست که اگر یک مجتهد و فقیهی نسبت به یک امر مباحی، دید نفساش به آن تمایل پیدا میکند، باید با آن مخالفت کند. شخصیّتی که از جهت فقاهت، دانش و اطلاع بر امور سیاسی در اوج قرار دارد ما واقعاً نه اینکه چون افتخار داریم در چنین لباسی هستیم این حرف را میزنیم، امروز ما کجای دنیا پیدا میکنیم چنین شخصیتی را که تمام وقت خودش را صرف اسلام و مردم و عزّت و استقلال این کشور کرده باشد و این حمایت شما مردم از امام بود و این حمایت شما مردم از این رُکن بزرگ انقلاب و امانت امام، یعنی ولایت فقیه هست که انقلاب ما باقی مانده است و إن شاء الله به حول قوهی الهی این انقلاب راه خودش را ادامه میدهد.
شما بدانید و تردید هم نکنید امروز در دنیا بخش عظیمی از این بیداری اسلامی، معلول انقلاب اسلامی ماست، امروز ملتهای دنیا راه مقابله با ظلم را از ایران فرا گرفتهاند و میخواهند مقابله کنند.
شما میبینید در ترکیه یک مسلمان میگوید آمریکا چه حقّی دارد دخالت میکند، چه حقی دارد به رئیس جمهور و نخست وزیر ما دستور میدهد؟ این شجاعت و فکر و حریّت را از شهدا، از مردم و انقلاب ایران فرا گرفتهاند.
قدر این انقلاب را بدانید. البته کسی ادعا نمیکند که کشور ما خالی از مشکلات است، مشکلات هست، فراوان هم هست، بیتدبیریهای مسئولین هم در همه دورهها در آن نقش داشته است، ولی به این معنا نیست که ما حضورمان را کمرنگ کنیم، حساسیت خود را نسبت به حفظ انقلاب کمرنگ کنیم.
امیدوارم که إن شاء الله در این حماسهی بزرگ حضور چشمگیر داشته باشیم.
عذرخواهی میکنم، تشکر میکنم از حضور گستردهی شما که اجر عظیمی در نزد خدا دارد، از همهی اقشار، برادران، بانوان، نهادها، گروهها تشکر میکنم، از روحانیت بزرگوار گیلان تشکر میکنم. مردم عزیز گیلان خدا را شاکر باشند جمع فراوانی از روحانیون عظیم الشأن در این مجلس حضور دارند که مربوط به این خطه هستند، از نمایندهی معظم و بزرگوار مقام معظم رهبری؛ حضرت آیت الله قربانی و همچنین حضرت آیت الله رودباری و سایر بزرگانی که در جلسه هستند تشکر میکنم و از اینکه در این دو روز مصدع شدم عذرخواهی میکنم.
امیدوارم خدای تبارک و تعالی به حقیقت باب الحوائج موسی بن جعفر(ع) انقلاب ما را محفوظ بفرماید.
خدایا ما را هر چه بیشتر آشنای به قرآن و اهلبیت بفرما.
خدایا مردم ما را هر چه بیشتر به خودت نزدیک بفرما.
جوانان ما را از شرّ گروههای انحرافی محفوظ بفرما.
دست دشمنان را از انقلاب ما کوتاه بفرما.
خدایا قلب مبارک امام زمان ما، ولی نعمت ما، حجّت حق، حجّت زنده و حاضر را، از ما راضی و خشنود بدار.
ما را از سربازان و اعوان و انصار آن حضرت قرار بده.
مسئولین خدمتگزار به این نظام، رهبری معظم، مراجع بزرگوار، حوزههای علمیه و دانشگاهها را موفق و مؤیّد و محفوظ بفرما.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته