بیانات حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) در دیدار با اساتید دانشگاه آزاد فیروزکوه 92/5/24
۲۴ مرداد ۱۳۹۲
۱۳:۲۲
۱,۴۳۴
خلاصه خبر :
آخرین رویداد ها
-
ولادت با سعادت امیرالمؤمنین؛ علی بن ابیطالب(علیه السلام) تبریک و تهنیت باد
-
استدلالهای قرآنی امام جواد(علیهالسلام)
-
یکی از نقاط افتخارآمیز نظام جمهوری اسلامی، کمیته امداد است
-
انتصاب ناشایست هم شعبهای از شعوب جور و خیانت است
-
شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع واگذاری مسئولیتها را ساماندهی کند
-
علم اصول، منطق فهم دین
بسم الله الرّحمن الرّحیم
عید سعید فطر را خدمت شما اساتید گرامی تبریک عرض میکنم.نکتهای را که فرمودید، یعنی توجه به وضع دینی، علمی و اخلاقی دانشگاهها، دغدغهی همهی دلسوزان دین و نظام است، این مسئله بسیار بسیار حساس و مهم است ملاحظه میفرمائید یکی از جهاتی که در هدایتهای رهبری معظم انقلاب ـ انصافاً ـ خیلی نمود دارد و مورد تأکید است توجه به وضعیت دانشگاههاست، البته ایشان در حدّ کلان و در رأس قله مسائل را تذکر میدهند و ارشادات را میفرمایند، خود ما و شما هم در یک حدّ متوسطی باید به بعضی از مسائل توجه کنیم.
آنچه که من به عنوان یک طلبهی کوچک حوزه میخواهم خدمتتان عرض کنم، سی و اندی سال است که از انقلاب گذشته و دورههای خیلی حساس و تاریخی را هم پشت سر گذاشتیم. دوران رهبریّت امام و حضورشان در رأس نظام یکی از دورههای پرافتخار تاریخ اسلام است. با اینکه ما هنوز و همیشه سر سفرهی امام هستیم ولی یک کار میدانیِ وسیعی راجع به عملیاتی کردن فرمایشات و رهنمودهای امام در رابطه با مردم، با دانشگاهها و حوزهها، با مسئولین نکردهایم. ما باید اینها را خیلی ریز و دقیق، جزئیاتش را در بیاوریم و عملیاتیاش کنیم.
دورانی که امام در رأس نظام بودند یک دوران بسیار تاریخی بود و باید به این خیلی توجه کنیم. امام به دانشگاه به همان اندازهای توجه و حساسیت داشت که به حوزه توجه داشت، و این مطلب خیلی مهمی است.
ما میبینیم امام نسبت به عمق دین در دانشگاه بسیار حساس بوده، معتقد بودند که اساتید دانشگاه، دانشجوها بعد از انقلاب باید نسبت به مسائل دینی خیلی آگاهتر و متوجهتر باشند. ما نمیتوانیم بپذیریم که با چند واحد درسی یک دانشجو نسبت به مسائل دینی آگاهی پیدا کند آن هم متأسفانه ما شنیدیم یک واحدهای درسی است که دانشجویان معمولاً رغبت به آن نمیکنند، دنبال این هستند که یک نمرهای بگیرند و آن واحد را پاس کنند و بگذرانند! چرا به این مسئله تا حالا توجه نشده؟ بنده از خود دانشجویان چه دانشگاه آزاد و چه غیر آزاد، از حتّی بچههای متدیّن و ریشهداری که در خانوادههای مذهبی هستند، غالباً میشنوم که متون اسلامی که در واحدهای ما هست دافعه دارد، جاذبه ندارد و افرادی هم که این متون را تدریس میکنند ایجاد جاذبه در جوانها نمیکنند.
چرا باید چنین باشد؟ و حال آنکه اینقدر اسلام غنی و قوی است، اسلام در ذاتش جاذبه دارد، اسلام یک دین یک بُعدی که نیست! ما به برکت همین اسلام این انقلاب را به وجود آوردیم، به برکت اسلام عظمت و استقلال این کشور به وجود آمد، با ظلم مبارزه شد، اینها همه به برکت اسلام بود ولی باز نباید بگوئیم همهی اسلام همین است!
اینکه من عرض میکنم واقعاً در رهبریّت امام باید کار و تلاش شود و بیشتر نکات برجسته درآورده شود و برای هر قشری از آن استفاده شود. ادعای ما این است که اسلام یک دین جامع است، بُعد مبارزهی با ظلمش قوی است، بعد اخلاقی، رحمانی و توجه به انسانها در آن قابل مقایسه با هیچ دین و مکتب دیگری نیست. شما در همین ماه رمضان ملاحظه کردید و شنیدید و خودتان هم الحمدلله اطلاع دارید، در هیچ دینی ما این مسئله را نداریم که به انسان یاد بدهد تو که میخواهی دعا کنی اولویت این است که نخست نسبت به دیگران دعا کنی، ما در کدام دین این مسئله را داریم؟ و بالاتر از آن اینکه اصلاً در کدام دین حقیقت دعا وجود دارد؟حقیقت دعا فقط در اسلام است.
آن مصداقهای بارز دعا فقط در اسلام است، آن وقت اسلام میگوید اول برو سراغ دیگران، برو سراغ افراد جامعه، و این را هم بدان وقتی شما میگوئید اللهم اشف کل مریض، هر چند برای مریضهای دیگر دعا میکنید ولی این دعا آثار فراوانی برای خودت دارد.
مطلبی در باب دعا هست تحت عنوان «الدعاء لأخیه المؤمن بظهر الغیب» یعنی یک فردی که نه من او را میشناسم و نه او مرا میشناسد، او هم از من هیچ التماس دعایی نکرده، ولی وقتی اطلاع پیدا کردم گرفتار است، بعد از نماز برایش دعا کنم، یا برای موفقیتش دعا کنم، این در اسلام خیلی ارزش دارد. ما بیائیم ابعاد معنوی و عرفانی اسلام را برای دانشجویان عزیز تبیین کنیم. این فرقههای کذایی و حلقههای عرفانی و کیهانی و این مزخرفاتی که امروز درست شده برای این است که فطرت هر انسانی دنبال این است که سراغ یک معنویات برود اما دشمنان میآیند عرفانهای کاذبی را به خُورد جوانهای ما میدهند.
عرض من این است که ما باید بیائیم در نحوهی عرضهی اسلام به جوانان در زمان معاصر تجدید نظری کرده و آن را باید به شکل دیگر و پر جاذبه قرار بدهیم، البته مسئولیت اول این کار با حوزههای علمیه است، با اساتید دانشگاه است، با مراکز فرهنگی کشور است، کشور ما متأسفانه در دورههای مختلف گرفتار خط و خطوطهای سیاسی گردیده و مسائل اصلی ما فدای مسائل سیاسی میشود، حالا در هر دورهای یک اسم و عنوانی ظهور پیدا میکند و بقیهی مسائل اصلی مورد فراموشی قرار میگیرد، این تأسف را باید اظهار کنیم و من به صراحت میگویم در هشت سال گذشته نسبت به مسائل فرهنگی کشور نه تنها غفلت شد بلکه اصلاً یک حالت بیتفاوتی نهادینه شد و کار فرهنگی که مورد انتظار بود در کشور ما انجام نشد.
ما کِی آمدیم راجع به حجاب یک جزوهای در تیراژ یک میلیون تا پنج میلیون منتشر کنیم، میآیند آمار میدهند که فلان کتاب پنج هزار چاپ شده، پنج هزار چیست؟ اساتید یک گوشهای از کشور را که حساب کنیم برای آنها هم فایده ندارد و کم میآید، امروز با وجود مذاهب باطلهی وهابیت و بهائیت، شما ببینید تیراژ کتابهای آنها در دنیا غوغا میکند، یک تیراژش را که من خبر دارم ده میلیون از یک کتاب که اینها علیه شیعه نوشته و در عربستان منتشر کردهاند، یک گروهی نشستهاند علیه شیعه، از یک صفحه کتاب یک تکه این طرف و یک تکه آن طرف را قیچی کرده و گفته شیعه این حرف را دارد! در سه جلد، آن هم نه در یک جلد 20 صفحهای که بگوئیم این ده میلیون تیراژ چیزی نمیشود، در سه جلد ده میلیون تیراژ منتشر کردند، تمام کتابخانههای دنیا را پر کردند، در این هشت سال دولت ما در این قضایا چه کرد؟ به دولتهای قبل هم همین اشکال وارد است، کار اساسی فرهنگی برای حفظ دین و تقویت دین و مکتب نشده، با شعار و حرف نمیشود جوان را قانع کرد.
امروز جوانان دانشجو سؤال دارند، این سؤال باید کاملاً جواب داده شود، دقیقاً هم باید جواب داده شود لذا تقاضایم این است که واقعاً اسلام جاذبه دارد بدون هیچ شکی، همه چیز ان هم جاذبه دارد، از آن حدودی که اجرا میشود جاذبه دارد تا بقیهی ابعادش، اگر واقعاً کُنه هر قضیهای، کُنه هر مطلبی، با مطالعه و با دقت صحیح پاسخ داده شود جذابیت ایجاد میکند.
راجع به حقوق زن سؤالات فراوانی وجود دارد، بنده گاهی در بعضی جلسات که خانمهایی از اساتید دانشگاه حضور داشتند پرسشهایی را پاسخ داده و مطالبی مطرح کردم خود اینها که استاد دانشگاه و از خانمهای متدیّن هستند میگویند ما تاکنون این مطالب را به شیوهی دیگری متوجه بودیم، همان مطلب را میگفتم بدون، اینکه تغییرش بدهیم، ولی نحوه و جهت بیانش فرق میکرد و ابعادش در هر مسئلهای بازتر مطرح میشد، لذا ابتدا باید ما که میخواهیم جنبهی اسلامی بودن دانشگاه را تقویت کنیم، خودمان بیشتر با اسلام آشنا شویم امروز یک استاد شیمی نمیتواند بگوید من در رشتهی شیمی هستم اسلام به من چه ربطی دارد؟ من در رشته معدن هستم به من چه ارتباطی دارد؟ نه! ما همهی اینها را میتوانیم با حقیقت اسلام به نحوی مرتبط کنیم.
شما ببینید 17 قرن هیئت بطلمیوس حاکم بود و زمین را یک امر ثابت فرض میکردند و بقیهی کُرات را متحرک میدانستند، بعد از آن خورشید محوری یا منظومهی شمسی مطرح و حرکت زمین ثابت شد، حال وقتی سراغ قرآن میرویم میبینیم 1400 سال پیش فرموده است که «والشمس تجری لمستقر لها»، آدم وقتی به این آیات میرسد لذت میبرد، والشمس تجری لمستقرٍ لها ، یعنی خورشید حرکت دارد، حالا اینجا مفسرین بحث دارند که این جریان خورشید به چه معناست و بین جریان و حرکت فرق وجود دارد یا ندارد!
ما بیائیم این عظمتهای علمی قرآن را برای دانشجویان خود بگوئیم، 1400 سال پیش قرآن فرموده کسی که گناه میکند مثل کسی است که از زمین بالا میرود کأنما یصعّد إلی السماء، یعنی چه؟ حالا ثابت شده که آدم در مسیر صعود به حدی میرسد که دیگر هوا وجود ندارد و خفه میشود، گناه این طور است که آدم را به جایی میرساند که نابودش میکند، ما بیائیم این جنبههای علمی قرآن را، این اعجاز علمی قرآن را، و همهی جهات دین را بیشتر بفهمیم، امام شخصیتی بود که واقعاً آشنای به جمیع ابعاد اسلام بود، نمی توانیم بگوئیم فقط عارف، فقیه، و یا مفسر بود، نه! به همهی اینها آشنا بود آن هم در حدّ بالا، در حد فوق تخصص بود و اگر امام را بشناسیم و سخنانش را بفهمیم واقعاً میتوانیم ابعاد اسلام را در همهی ابعاد بهتر بفهمیم.
بالأخره یکی از دغدغههای ما این است که چرا ما نمیتوانیم بعد از سی و چند سال از انقلاب بگوئیم دانشگاههای ما اسلامی است، نمیخواهم بگویم غیر اسلامی است، ولی آن اسلامی که بعد از انقلاب دنبالش بودیم، نیست من همین جا این را عرض کنم که الآن تعداد نمازخوانهای ما در دانشگاه قابل قبول هست یا نیست؟ نمیخواهم بیشتر از این حرف بزنم اگر قابل قبول نیست، چرا؟ مشکل کار کجا بوده؟ در حالی که در ایام دفاع مقدس یک جوان 15 ساله در جبهه نماز شب و نافلههایش ترک نمیشد، چه میکردند؟! چه شده که الآن همان جوان آمده در دانشگاه و رغبتش به نماز کم شده، چون بررسی نشده، کار نشده، همه ضعیف عمل کردیم.
بالأخره باید جهات دینی دانشگاه تقویت شود البته جهات دیگر هم هست مثل حضور در مسائل سیاسی و اینکه نشاط سیاسی دانشگاه همیشه باید محفوظ باشد، اینها مسائلی است که روشن است و من نمیخواهم به آن بپردازم ولی آنچه که مستقیماً به ما مربوط میشود مسائل دینی دانشگاه است و ما انتظار داریم از شما اساتید بزرگوار که در این جهت تلاش فرمائید واقعاً هر کسی مسئول است کسی که استاد شیمی است نمیتواند بگوید بیتفاوتی این دانشجو در مسائل دینی به من چه ارتباطی دارد؟ برود سراغ مدیر و بخش فرهنگی دانشگاه، در اسلام این منطق غلط است!
همهی ما مسئولیم، باید همفکری کنیم، ان شاء الله دانشگاههای ما روز به روز بهتر شود و ما با حضور اساتید ارزشی، بسیجی، که واقعاً یکی از نِعَم الهی همین است که اساتیدی که مزهی جنگ را چشیدند و در جنگ و در مسائل مهم انقلاب حضور داشتند امروز هم الحمدلله در دانشگاهها حضور دارند، امید مردم و حوزهها به اساتید این چنینی است که واقعاً دلسوز باشند و دنبال مسائل دینی و رشد اسلام باشند.
ان شاء الله امیدوارم خدای تبارک و تعالی کمک کند و به همهی ما توفیق بدهد از این عمری که در اختیار ما قرار داده بتوانیم برای دینش و مردمش استفاده کنیم و وجود همهی ما مفید و مؤثر برای دنیا و آخرت مردم باشد.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته